eitaa logo
سبک‌ زندگی‌ انسانی
6.2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
313 فایل
﷽ 🔹دفترنمایندگی استاد محمد شجاعی در یـزد 🔹خیابان حضرت‌مهدی‌عج کوچه۳۳ کوچه شهیداشترزاده۳_کوچه شهیدخورشیدنام پلاک۸۲ 📞۰۹۱۰۹۸۳۸۳۰۸ آقـایـان 📞 ۰۹۳۶۳۵۳۸۳۰۸ خانم‌ها ☎ ۰۳۵-۳۶۲۵۴۰۵۴ (۹الی۱۱ _۱۶ الی۱۸) ️🔹ارتباط‌باادمین: @zendegi_aram_shad
مشاهده در ایتا
دانلود
°❁°✿°🚩﷽🚩°✿°❁° ✍ حکایت ۱۶ «علاقه و محبت حضرت زینب به امام حسین» سه روز از ازدواج حضرت زینب(س) و عبدالله جعفر گذشته بود، امیر مؤمنان(ع) برای باخبر شدن از حال دخترش وارد خانه او می شود، زینب(س) را در حال گریستن می بیند. می پرسد: «دخترم مگر از این وصلت ناراحت هستی؟» حضرت زینب(س) پاسخ می دهد: نه. امیر مؤمنان(ع) می پرسد: «پس چرا می گریی؟» زینب(س) می گوید: سه روز است که حسینم را که جان و روحم با او پیوسته است، ندیده ام و دلم برایش می تپد. امیر مؤمنان(ع) به خانه می رود تا محبوب زینب(س) را نزد خواهرش ببرد. می بیند حسین(ع) در صحن خانه زارزار می گرید و قدم می زند. می پرسد: عزیزم، علت بی تابی ات چیست؟ امام حسین(ع) پاسخ می دهد: سه روز است که مونسم، زینب(س) عزیز را که جای مادر من است، ندیده ام و دلم نزد اوست. «داستان هایی از حضرت زینب، ص 27 و 28» °❁°✿°🚩🏴🚩°✿°❁° مجموعه سبک زندگی انسانی @ostad_shojae_yazd
💚بســــــــــم الله الرحمن الرحیــــــــــم💚
09.Tawba.069 - Mohsen Qaraati.mp3
2.32M
◾️بیان احوال منافقان قبل از اسلام برای عبرت.. نفاق، بیماری اخلاقی! مجموعه سبک زندگی انسانی @ostad_shojae_yazd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلوک در مکتب روضه_9 - @ostad_shojae.mp3
13.85M
۹ بالاترین صحنه‌ی نمایشِ است... صحنه‌ای که انسان در اوج مصائب، امید خویش را از دست نداده، و با اعتماد به الله، بسمت مقصد نهایی اش به حرکتش ادامه می‌دهد.. ولو اینکه حرکتش، قرنها بعد، به ثمرِ نهایی‌اش، ختم شود. 🎤 مجموعه سبک زندگی انسانی @ostad_shojae_yazd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°❁°✿°🚩﷽🚩°✿°❁° ✍ حکایت ۱۷ «تـواضـع امـام سجـاد» قافله ای از مسلمانان آهنگ مکه داشت. در بین راه، در یکی از منازل، اهل قافله با مردی روبرو شدند که با آنان آشنا بود. آن مرد متوجه شخصی در میان قافله شد که سیمای صالحان داشت و با نشاط مشغول خدمت و رسیدگی به کارها و حوایج اهل قافله بود. در لحظه اول او را شناخت. با کمال تعجب از اهل قافله پرسید: «این شخص راکه مشغول خدمت و انجام کارهای شماست می شناسید؟» گفتند: «نه، او را نمی شناسیم. مردی صالح، متقی و پرهیزگار است. او خودش مایل است که در کارهای دیگران شرکت کند و به آنان کمک بدهد». گفت: «اگرمی شناختید این طور گستاخ نبودید و هرگز حاضر نمی شدید مانند یک خادم به کارهای شما رسیدگی کند!» گفتند: «مگر این شخص کیست؟ گفت: «این، علی بن الحسین زین العابدین است». جمعیت آشفته به پا خاستند و خواستند برای معذرت دست و پای امام را ببوسند. آنگاه به عنوان گله گفتند: «این چه کاری بود که شما با ما کردید؟! ممکن بود خدای ناخواسته ما جسارتی نسبت به شما بکنیم و مرتکب گناهی بزرگ بشویم!» امام فرمودند: «من عمداً شما را که مرا نمی شناختید برای هم سفری انتخاب کردم؛ زیرا کسانی که مرا می شناسند به خاطر رسول خدا زیاد به من عطوفت و مهربانی می کنند و نمی گذارند که من عهده دار کار و خدمتی بشوم.از این رو ناشناس سفر میکنم تا بتوانم به سعادت خدمت به رفقا نایل شوم». «بحار الانوار، ج ۱۱» °❁°✿°🚩🏴🚩°✿°❁° مجموعه سبک زندگی انسانی @ostad_shojae_yazd
💚بســــــــــم الله الرحمن الرحیــــــــــم💚