eitaa logo
دروس استاد احدی حفظه الله تعالی
108 دنبال‌کننده
44 عکس
10 ویدیو
136 فایل
این کانال جهت نشر دروس خارج فقه و اصول استاد می باشد. ارتباط با ادمین sd1251356@
مشاهده در ایتا
دانلود
دینی سعید: سعید دینی 📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 @ostadahadi 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 ۹۷/۲/۳ ۹۸ منکر مطلب تواتر قرآن است. 4 مطلب فرمودند که در هر 4 تا مناقشه داریم: 1. در تعارض قرائتین مثل یطهرن و یطّهرن؛ هر دو قرائت تساقط میکنند مرجع عموم عام ( فأتوا حرثکم انی شئتم ) است و آیه ( فاعتزلوا النساء فی المحیض ) این عام را تخصیص می¬زند. نتیجه اش حرمت وطی حائض تا زمان انقطاع خون است. از آن به بعد حلال است و لو اینکه غسل نکند. در تمسک به عام در صورت شک در اجمال مخصص دو شرط لازم است: ‌أ. شرط اول: این است که مخصص مجمل مردد بین متباینین نباشد بلکه مخصص مجمل بین اقل و اکثر مردد باشد. ‌ب. شرط دوم این است که مخصص متصل نباشد بلکه مخصص منفصل باشد لکن اگر شک در مخصص به اعتبار این است که مردد بین متباینن است یا اینکه مخصص متصل است تمسُّک به عام جایز نیست. در اینجا شرط اول را دارد. یعنی شک ما در قرائت یطهرن و یطَّهَّرن می¬باشد. که مردد بین اقل و اکثر است. آیا اقل حرمت وطی تا زمان انقطاع دم است یا اکثر است. یعنی بعد از انقطاع دم تا زمان غسل حرمت وطی ادامه دارد لکن شرط دوم را ندارد زیرا مخصص مجمل متصل است و قبل از این خاص ما آیه ۲۲۲/بقره است ( و یسئلونک عن المحیض ... حتی یطهُرن ) و عموم ما آیه 223( ‌نسائکم حرث لکم فأتوا حرثکم أنی شئتم ) در جایی که مخصص متصل باشد احتمال قرینیّت می¬دهیم. یا لا اقل شک در قرینیّت آن می¬کنیم. با این وجود نمی¬توان به عموم عام تمسک کرد زیرا خلاف قاعده است. لذا چگونه مرحوم آخوند مرتکب خلاف قاعده شده است؟‌ چون مخصص متصل ظهور عام را مجمل می¬کند. اجمال مخصص سرایت به ظهور عام می¬کند در جایی که دوران بین اقل و اکثر باشد لکن اگر دوران بین متباینین باشد مخصص متصل کاری به ظهور عام ندارد بلکه مسقط حجیّت ظهور است. یعنی این ظهور حجت نیست. 2. مطلب دوم آخوند این بود که فرمود: وقتی دو قرائت بر اثر تعارض تساقط کردند استصحاب بقاء حرمت وطی جاری است. جواب استاد به ایشان این است که در استصحاب باید وحدت قضیه متیقه و مشکوکه باشد. وقتی دم حیض قطع شد نمی¬داند آیا سیلان حیض از مقومات حرام است یا از حالات است اگر از مقومات حرام باشد وقتی از سیلان افتاد و خون قطع شد وطی او جایز است و لکن اگر از حالات باشد به انقطاع خون حرمت وطی باقی است لذا استصحاب معنی ندارد زیرا شبهه موضوعیه است. موضوع استصحاب محرز نیست که آیا سیلان از مقومات یا از حالات است. 3. مطلب سوم آخوند این است که می¬فرماید: ( إقرأ کما یقرأ الناس ) در عین حال مستلزم جواز استدال نیست زیرا بین جواز قرائت و جواز استدال ملازمه نیست. ممکن است که قرائت جایز باشد اما در فقه و فتوی حق نداریم به این قرائت استناد کنیم. و فیه: قرآن تبیان کل شی‌ء است. اگر استدلال به قرائات قرآن جایز نباشد تالی فاسد آن این است که قرآن نور نباشد تبیان حقایق نباشد. حیثیّت کاشفیت و ارائه را از قرآن سلب کنیم. 4. مطلب چهارم بنابر جواز استدلال قانون ترجیح و تخییر برای روایات است و در اینجا جاری نمی¬شود. اشکال ما این است که: اگر قراءات توسط معصومین علیهم السلام داخل در سنت محکیه است زیرا هر قرائتی فعل معصوم و سنت است لذا تعارض بین دو روایت شد نه دو آیه باید قانون همان ترجیح و تخییر همین جا بیاید. 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴