سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
#خارج_اصول_یکشنبه_97/10/2
#جلسه_48
#حجیت_خبر_واحد
#استدلال_به_روایات
@ostadahadi
یکی از ادله حجیت خبر واحد روایاتند که #چهار_طایفه_اند :
1- طایفه اول؛ اخبار علاجیه است یعنی روایاتی که برای رفع تعارض خبرین متعارضین آمده «خذ ماخالف العامة و اترک ماوافق العامة یا در روایت دیگر آمده و خذ أوثقهما و اعدلهما و أفقههما» موضوع خبرین متعارضین آن خبری است که صدورش برای ما مشکوک است چون هردو مقطوع الصدورند و هرگز تنافی ندارند و موضوع بحث در حجیت خبر واحد مشکوک الصدور است وقتی اخبار علاجیه راهحل برای تعارضش میدهد به این نتیجه میرسیم خبری که از ثقه به ما رسیده ولو اینکه در صدورش شک داریم، حجت است.
#تحقیق_استاد روی دو مطلب است:
أ- اول اینکه آیا مقطوع الصدور تعارض ندارند #مرحوم_نائینی_و_مرحوم_خویی قائلند که بین مقطوع الصدورها تعارض نیست در حالیکه در روایات سه مرحله دیده میشود؛ صدور روایت، دلالت روایت و حجیت روایت. اگر دو روایت در دو مرحله اول(صدور و دلالت) مشکلی نداشت اما یکی از این دو از باب تقیه و یا حفظا للدماء (حفظ جان امام) و روایت دیگر اراده جدی امام است آیا اینجا تعارض است؟
#نعم؛ مشکل آنجایی است یکی از آندو مقطوع الصدور باشد و تباین با قرآن داشته باشد اخبار علاجیه میگویندروایت را دور بینداز فهو زخزف و باطل. معنای بطلان اینن است که چنین روایتی قطعا صادر نشده است پس اخبار علاجیه برای مشکوک الصدور است اما جاییکه بین قرآن و حدیث عموم و خصوص مطلق یا مِن وجه باشد در آنجا مقطوع الصدور داریم و به دنبال علاجش میرویم در عموم و خصوص مطلق تخصیص و در مِن وجه تعارض جاری میکنیم یعنی (ترجیح یا تخییر) پس اگر سؤال شود آیا بین مقطوع الصدورها تعارض هست میگوییم بله منتها جاییکه تباین نداشته باشد.
ب- اینکه اخبار علاجیه اثبات حجیت خبر واحد میکند اما از کجا میفهمیم که مراد اخبار ثقات است نه هر خبری. مرحوم شیخ انصاری میفرماید در #مقبوله_عمر_بن_حنظله
{ أَحْمَدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ الطَّبْرِسِيُّ فِي الْإِحْتِجَاجِ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِّ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَى فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ- قَالَ هَذِهِ لِقَوْمٍ مِنَ الْيَهُودِ إِلَى أَنْ قَالَ.........فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لَا كُلَّهُمْ فَإِنَّ مَنْ رَكِبَ مِنَ الْقَبَائِحِ وَ الْفَوَاحِشِ مَرَاكِبَ عُلَمَاءِ الْعَامَّةِ- فَلَا تَقْبَلُوا مِنْهُمْ عَنَّا شَيْئاً وَ لَا كَرَامَةَ وَ إِنَّمَا كَثُرَ التَّخْلِيطُ فِيمَا يُتَحَمَّلُ عَنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ لِذَلِكَ لِأَنَّ الْفَسَقَةَ يَتَحَمَّلُونَ عَنَّا فَيُحَرِّفُونَهُ بِأَسْرِهِ لِجَهْلِهِمْ وَ يَضَعُونَ الْأَشْيَاءَ عَلَى غَيْرِ وَجْهِهَا لِقِلَّةِ مَعْرِفَتِهِمْ وَ آخَرُونَ يَتَعَمَّدُونَ الْكَذِبَ عَلَيْنَا الْحَدِيثَ. (وسائل الشيعة / ج27 10 باب عدم جواز تقليد غير المعصوم ع فيما يقول برأيه و فيما لا يعمل فيه بنص عنهم ع ..... ص : 131) }
از عبارت أوثقهما و أعدلهما بدست میآید که خبر عدل و ثقه حجت است ولی برتری با اوثق و اعدل است چرا؟ چون اگر سوال شود ایا خبرین متعارضین حجت است؟ اخبار علاجیه ربطی به بحث ندارد ولی اگر سوال شود آیا خبر ثقه حجت است یا عادل ؟ اینجا میتوانیم به اخبار علاجیه مراجعه کنیم چون مستفاد از روایات عند التعارض وظیفه ما رجوع به اعدل و اوثق است. ائمه (ع) فرمودند: آن طرفی که اوثق و اعدل است برتری دهید معنایش ان است که هر دو طرف قطعی است.
2- طایفه دوم؛ از روایات ارجاع به اشخاص است مثل ارجاع به زکریا بن آدم و ارجاع اینها بخاطر ایمنی دین و دنیا یشان است و در مورد ابن بن تغلب و محمد بن مسلم و زراره میفرماید: «لولا هؤلاء لاندرست اثار أبی» اگر حجت نبود ائمه ما را به ایشان ارجاع نمیدادند.