بسم الله الرحمن الرحیم
گزارش از بیانات استاد مجاهدی دبیر شعر و ادبیات آیینی کشور مورخ 1401/8/15 قم سازمان تبلیغات اسلامی
🔰شعر غیور باید دردی از جامعه درمان کند/ دکان شعرفروشی بسته شود
✳️استاد محمدعلی مجاهدی دبیر شعر و ادبیات آئینی کشور در سوگواره شعر شهیدان حرم که به مناسبت هفتمین روز شهادت جمعی از هموطنان در حادثه تروریستی حرم احمد بن موسی(ع) در سالن اداره کل تبلیغات اسلامی استان قم برگزار شد
✳️ اظهار داشت: شعر خنثی نه تنها هیچ باری از دوش جامعه بر نمیدارد بلکه زمینه را برای خیلی از مسائل ایجاد میکند.
✳️وی بیان داشت: سرودن شعر متعهد و آئینی در حقیقت جهاد است و در صدر اسلام رسول الله ص از فردی که قادر به حضور در جبهه جنگ نبود میخواست تا با سرودن شعر، عظمت پوشالی دشمنان اسلام را در هم شکند که شاعران با توجه به این فرموده پیامبر اسلام ص باید بدانند که چه جایگاه مهمی دارند.
✳️:ایشان افزودند شعر غیور باید بتواند دردی از جامعه درمان کند و زبان مؤمن در برابر دشمنان به منزله شمشیر اوست که مراد از زبان در حقیقت همین شعر است.
✳️ایشان فرمودند: شعر غیور حیات دارد و مرده نیست که اشعار اقبال لاهوری از این دست است، ایستایی و توقف در شعر در حقیقت مرگ شعر است و اگر قرار باشد شعر متوقف باشد و حرکتی نداشته باشد اثربخش نخواهد بود.
🔹استادمجاهدی با بیان اینکه امیدواریم دکان شعرفروشی بسته شود، خطاب به شاعران آئینی فرمودند: تلاش کنیم آثار ما جز آثاری باشد که مورد مقبول اهل بیت عصمتوطهارتعلیهمالسلام باشد و یاوه سرودن در واقع تلف کردن عمر است.
✳️وی با بیان اینکه ارزانترین و مؤثرترین رسانه در این زمانه شعر است گفت: در عرصه فرهنگی باید هزینه کرد و اگر متولیان امور فرهنگی کشور در دههها اول انقلاب اهتمام ویژهای به عرصه فرهنگ داشتند امروز وقت خوشه چینی بود که متأسفانه اینگونه نشد و فرصتها را از دست دادیم و امروز باید برای آینده جامعه فکری اندیشید.
✳️دبیر شعر و ادبیات آئینی کشور تاکید کرد: باید تلاش شود تا از داشتههایمان در عرصه شعر آئینی و متعهد حراست کنیم و باید برای اهل ادب و فرهنگ حرمت قائل شد و شرایط اقتصادی آنان نیز باید درک شود که این امر در سیره اهل بیت (س) نیز بوده است.
✳️استاد محمدعلی مجاهدی افزود: شعرا به وظایف خود در این روزها عمل کردند که مسئولین فرهنگی نیز باید به وظایف خود عمل کنند.
روابط عمومی کانون شاعران آیینی استان قم عامری
یک عمر برای تو غزل گفتم و افسوس
شعری که سزاوار تو باشد نسرودم
#فاضل_نظری
بسم الله الرحمن الرحیم
فرج
دل و روح ما، سر و جان ما، "لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا"
"عَظُمَ الْبَلاء، بَرِحَ الْخَفَا"، "فرج" است راه نجات ما
همه ناتوان، همه روسیاه، همه در کشاکش راهوچاه
همه تا کمر به گِل گناه، خِجِلیم، "وَانْکشَفَ الْغِطَا"
نهرسیده شامغمی بهسر، نهرسیده از سحری خبر
نهکسی بهفکر کسیدگر، تو بیا که "وَانْقَطَعَ الرَّجا"
نهکسی هوایی فیضرب، نه بهفکر واجبومستحب
"ظَهَرَ الفَسادُ بِما کسَب"، تو بیا که تازه شود هوا
غم شام و کوفه و کربلا، شده داغ جان تو سالها
که هرآنصباح و هرآنمساء،"بَدَلَ الدُّموعِکَ بِالدِّماء"
گله و شکایت خویشتن، به کجا برد دل تنگ من؟
تو بیا سری بهدلم بزن، که تو "مُستَعانیومُشتَکی"
تو بیا که سر بزند بهار، به خزان دائم روزگار
به جهان ما برکت بیار، که "بِیُمْنِکَ رُزِقَالْوَرىٰ"
تو بیا که عهدِ وفا شود، دل خلق جای خدا شود
که زمان صلحوصفا شود، "بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُّجىٰ"
تو بیا و چارهی نو بساز، که به ما شود در صبح باز
شب عاشقان تو بس دراز...، "وَ بِنورِ وَجهِكَ مُنتَهىٰ"
#مجتبی_خرسندی
غیر مُشتی غنچۀ پرپر چه باقی مانده است
از بهار، ای باغبان! دیگر چه باقی مانده است
عشق را در من دمیدی کاش میدیدی ز من
بعد از آن طوفان ویرانگر چه باقی مانده است!
تا «چهل» پیمانه نوشیدم ولی معلوم نیست
از شراب عمر در ساغر چه باقی مانده است
زندهایم اما از این رنجی که نامش زندگیست
غیر تکراری ملالآور چه باقی مانده است
عشق بعد از مرگ هم بیاعتنا از من گذشت
رد پایش بر مزارم گرچه باقی مانده است
#فاضل_نظری
35.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🔹شعرخوانی #مجتبی_خرسندی در مدح حضرت صاحبالزّمان عجّلالله تعالی فرجهالشریف در محفل شعر الغوث قم
#امام_زمان
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 آیینهی سرخ
دیدیم در آیینهی سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها جهنمها
ما کمتریم و بارها خواندیم در قرآن
بسیارها خورده شکست سختی از کمها
راه نجات این است که یار علی باشی
حالا که دنیا پر شده از ابنملجمها
باید لباس شیر پوشید و به میدان زد
رفتند وقتی گرگها در جلد آدمها
درسینهی ماهیچ ترسی از شهادت نیست
وقتی که روی دار شد معراج میثمها
یکروز اسراییل را نابود خواهد کرد
فرماندهای از جنس تهرانیمقدمها
#مجتبی_خرسندی
#شهید #حسن_طهرانی_مقدم
https://eitaa.com/ghalamhaye_bidar
استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
به #استقبال #ترجیع_بند جاویدِ #استاد_محمد_علی_مجاهدی زلف آشفته پیچ و خم دارد عاشقانی کنار هم دارد ن
#استقبال #ترجیع_بند #استاد_محمد_علی_مجاهدی
در نجف چونکه مست بسیار است
بر ضریح تو دست بسیار است
مست پیمانهی بلای علی
مثل ما از الست بسیار است
مثل او نیست در جهان، اما
غیر او هرچه هست بسیار است
از "علیٌ مع الحق" است اگر
در جهان حقپرست بسیار است
عدهای دوستدار او نشدند
اینچنین شد که پست بسیار است
میبرد هر نبرد را که در آن
احتمال شکست بسیار است
جز " یَدُالله فَوقَ أَیْدیهِم "
دست بالای دست بسیار است
که علی دست قادر ازلیست
رشتهی ماسوا به دست علیست
#مجتبی_خرسندی
والشمس ! که در ظلمت این راه ، چراغی
والعصر ! که هر شام و سحرگاه چراغی
واللیل ! که رفته است شب از خاطر شیراز
با دست تو روشن شده هرگاه چراغی
کوری که نشسته ست کنار حرم تو
داده ست به دست من گمراه چراغی
در دل پی عشقم! نبرد راه به جایی
با خود نبرد هر که در این چاه چراغی
از مادر خود مادر من یاد گرفته است
روشن بکند پیش تو هر ماه چراغی
شعر رضوی در حرمت شاه کلید است
آورده ام ای شاه به همراه چراغی
در دست من این بار چراغی ست شکسته
باید که ببخشی ... تو خودت شاه چراغی
#شاهچراغ
محمدحسین ملکیان
@farazmalekianpoet
شرم بر شما
شاعران نقشه ی بدن
دشمنان نقشه ی وطن
شاعران اسم رمز
سوگوار بُت
شرم بر شما
تا شبی رسید
بر سحر لگد زدید
شعرتان
چادر از سر حجاب می کِشد
چشم شسته را به خواب می کِشد
آب را به منجلاب می کِشد
شعرتان
بوی فتنه می دهد
شرم بر شما
ناکثین و قاسطین و مارقین
شرم بر تمام شاعران اینچنین
مادری سر نماز
در حرم
وای من
بمب، توی ساز
تیر، در قلم
وای من
طبل جنگ در مصاف با بهار
شعرتان
آتشِ به جان روزگار
شعرتان
قاتل چراغ های شاه داغدار
شعرتان
#محمد_توکلی
🖋 شعر مهدی جهاندار در مورد اتفاقات ۱۴۰۱
این را بنویس یادگاری:
گنجشک به قیمت قناری!
جادوی رسانه مسخمان کرد
با شعبده و شلوغکاری
چادر ز سر زنان کشیدند
گفتند حجاب اختیاری!
سرباز مدافع وطن را
کشتند به جرم پاسداری!
جلّاد و شهید جابجا شد
در مغلطه خبرگزاری!
افسوس که چشم انتظاران
ماندند به چشمانتظاری!
کو غیرت قیصر امینپور؟
کو شور حمید سبزواری؟
از پا منشین، دوباره برخیز
ای شعر بلند پایداری
@Farsna - Link
هدایت شده از کانال رسمی محمدحسین ملکیان
این ها که تکلیفشون مشخصه. در عجبم از بعضی از مردم خودمون!
این توئیت های قبل و بعد حادثه ی ایذه ست. به استفاده ی معترضان از سلاح اذعان می کنند و کارشان که تمام شد می گویند جمهوری اسلامی بود! همین قدر کثیف!
شاعر عزیز #سید_محمدجواد #شرافت
و شیطان چه دارد؟ هیاهو هیاهو
هجوم صداها، از این سو از آن سو
به نعره، به نفرت، به طعنه، به تهمت
صداها سهشعبه، صداها دو پهلو
دمیده به گوسالۀ سامری باز
به آواز فتنه، به آوای جادو
نه جای تأمل نه تاب تحمل
هیاهو هیاهو، هیاهو هیاهو
به بانگ مناره قسم هیچ و پوچ است
المشنگۀ این همه برج و بارو
بگوشی؟ صدای شهیدان میآید
که روشن شود جبهههای فرارو
سراپا خروشم، برادر بگوشم
بخوان از حسین و رجزنامۀ او
بخوان از «مِنَ المؤمنينَ رِجالٌ»
بخوان «رَبُّنَا الله ثُّمَ اسْتَقامُوا»
صدا شو، رسا شو، از آن خدا شو
در این هایوهوها، هُوَ الحق هُوَ
@rezayazdaanii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مهران رجبی: ۲ ماه سیبل اول فضای مجازی بودم
🔹ما بچه حزباللهی هستیم، چیزی نداریم که پنهان کنیم. خیلی توهین میشنیدم که کدام سوراخ موش هستی و چرا چیزی نمیگویی؟
🔹آن دنیا باید جواب چِشمهای قاسم سلیمانی را بدهم. جواب ماشاءالله لطفی را که کنار هم در سوسنگرد میجنگیدیم، بدهم.
🔹عزت را «فالوور» و «من و تو» نمیدهد. در این ۲ ماه سیبل اول فضای مجازی کشور بودم.
@Farsna
استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
🎥 مهران رجبی: ۲ ماه سیبل اول فضای مجازی بودم 🔹ما بچه حزباللهی هستیم، چیزی نداریم که پنهان کنیم. خی
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┅┄
این همه آتش خدایا ! شعله اش از گور کیست؟
شهوت این بی نمازان، نشئه ی انگور کیست؟
پرده دانان طریقت در صبوری سوختند
این صدای ناموافق زخمه ی تنبور کیست؟
شیخ بازیگوش ما از بس مرید خویش بود
عطسه ای فرمود و گفت این جمله ی مشهور کیست!
پنج استاد حقیقت حرف شان با ما یکی ست
راستی در پشت این دستورها دستور کیست؟
آب نوشان ادّعای خضر بودن می کنند
رنگ پیراهان اینان وصله ی ناجور کیست؟
دست این پاسور بازان هر که دل را داد باخت
دوستان چشم شما در انتظار سور کیست؟
دین و دل دادند یارانم در این شرب الیهود
شیخ ما در باده گم شد ، مست ما مستور کیست؟
این که خضرش خوانده اید، اسکندر مقدونی است
این که دریایش لقب دادید چشم شور کیست؟
این که بر آن گوش خود بستید، صور محشر است
این که شیطان می دمد دائم در آن شیپور کیست؟
آن که می زد روز و شب پیوسته لاف اختیار
این زمان ترس از که دارد؟ این زمان مجبور کیست؟
بعد طوفان جز کفی در کیسه ی امواج نیست
شاه ماهی های این دریا ببین در تور کیست!
شعر: علیرضا قزوه
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث 〗
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑ وقتی مرحوم شیخ #مصطفی_نصیری کاری میکند یک آتئیست میگوید من آتئیست نیستم
🔰
بسم الله الرحمن الرحیم
گزارش تصویری عیادت
رئیس کانون شاعران آئینی استان قم استاد حاج اقا فلاح با جمعی از دوستان بخصوص
شعرای اهلبیت ع حاج آقا رضا یعقوبیان
حاج مقدم
حاج ابوالفضل رئوفی از مشهد
حاج محمد اقا نعیمی
حاج عباس اقا یامولا
حاج علی اقا جمالو
با ابوالشهید استاد المادحین و حامی مستضعفین و یتیمان حاج محمد علی ستایشگر
مورخ8/14/ 1401 در بیت استاد حاج محمد علی ستایشگر
جهت سلامتی همه ی مریضان اسلام
به ویژه ابوالشهید استادحاج محمد علی ستایشگر صلوات
عاریست از معنای آزادی بیان هاتان
افتاده بر جانِ خیابان ها زیان هاتان
ما هر فراخوانِ شما را خط به خط حفظیم
خط می دهد دشمن به این خط و نشان هاتان
ما هفت خوان ها دیده ایم و این فراخوان ها
این بارهم خط می خورد با خونِ خان هاتان
عُمری شرابی رنگ شد پیراهنِ عشاق
تا که مبادا بشکَنَد تاک از تکان هاتان
این میکده آبادتر شد گرچه چندین سال
بَهرِ شکستِ ما به هم خورد استکان هاتان
آنقدْر ناچیزید که حتی نیاندازیم
چینی به ابرو از چنین ها و چُنان هاتان
ما عاشقان تا وقتِ خون بر عهد خود هستیم
با «آرمان»هامان مَگو از آرمان هاتان
دریای میهن را رها کردید و افتاده ست
گیرِ مبارزهایِ قُلابی دهان هاتان
آه ای سخنران هایِ دورِ حجله ی مهسا
هنگامِ اشکِ آرتین ها کو زبان هاتان
آری همان ها که براشان دُم تکان دادید
یک روز می سازند کوه از استخوان هاتان
این راه روشن تر شَوَد وقتی که بنشیند
گرد و غبار گله ی جُفتَک پران هاتان
مُرشد اگر رخصت دهد یک آن لگدکوبند
زیر قدومِ پهلوانان قهرمان هاتان
ما از شماها بدترش را هم ادب کردیم
ما را بپرس از منبرِ تاریخ خوان هاتان...
.
.
#محسن_کاویانی
تقدیم به #شهید_محسن_فخری_زاده
او رفت و به سرمنزل مقصود رسید
او رفت و به آنچه لایقش بود، رسید
هر کس وسط راه بماند، ماندهست...
آن مرد که یک لحظه نیاسود، رسید
شاعر: #یوسف_رحیمی
@dobeity_robaey
بسم الله الرحمن الرحیم
ترکیببند مدحومرثیه حضرت زینب سلام الله علیها؛
زِیْنِأب
به جلوه آمد و گفتند انعکاس علیست
علی دیگری امروز در لباس علیست
به "لایُقاسُ بِنا" روح تازهای بخشید
چرا که زینب او قابل قیاس علیست
دوباره نام علی را سر زبانها برد
اگرچه گفت که شاگردی از کلاس علیست
همان کلام، همان لحن، با همان هیبت
چنان شبیه که در اصل اقتباس علیست
به تیغ خطبه چنان هوش میبرد، انگار
که چشمهای همه خیره از هراس علیست
اساس کاخ ستم را به باد خواهد داد
که عدلوحکمت او نیز بر اساس علیست
کسی که زینب او را شناختهست، فقط
در این مقایسهها لایق شناس علیست
جهان به جان دوباره رسیده با زینب
که ذکر هر دل درمانده است؛ یازینب
نوشتهاند به هر قلّه نام زینب را
کجاست آن که نداند مقام زینب را؟
"بهجان عشق قسم مارایت الّا عشق"
شنیده گوش دوعالم پیام زینب را
اگر برای رضای خداست، شیرین است
که داغ تلخ نکردهست کام زینب را
حسین جام بلا را خودش گرفته و ریخت
لبالب از هنر صبر جام زینب را
نه غصه قامت او را به لرزه آوردهست
نه داغ سست نمودهست گام زینب را
کسی که با دلوجانش مدافع حرم است
خدا رسانده به گوشش سلام زینب را
به کوه صبر، به کوه حیا، به کوه شرف
نوشتهاند به هر قلّه نام زینب را
هنوز حد کسی فهم شان زینب نیست
چرا که جام کسی از بلا لبالب نیست
کجاست آن که سزاوار این لقب باشد؟
اگر بناست که نام تو "زِیْنِأب" باشد
هزار داغْ قیام تو را نمیشکند
گرفتم این که نماز تو مستحب باشد
به گوش میرسد از خطبهات صدای علی
عجیب نیست اگر کوفه در عجب باشد
چهجای صحبت کفتارهاست، آنجایی
که دختر اسدالله در غضب باشد
بعید نیست که حمالهالحطب بشود
چرا که دشمنت از نسل بولهب باشد
تو بر زمینی و ابنزیاد بر تخت است!
که راه کفر به اسلام یکوجب باشد
به اهلبیت نبی ظلم شد در آن وادی
بدیهی است که هر روز شام شب باشد
در آن هجوم مصیبت امام زینب بود
"قسم به صبح که خورشید شام زینب بود"
حسین ماه زمین و ستارهاش زینب
که بوده یاور و یار همارهاش زینب
حیا و صبر و شکوه و وقار و حلم و شرف
چه واژهها که شده استعارهاش زینب
چه کاخها که بنا کرده اهل ظلم، ولی
به هم زده همه را با اشارهاش زینب
جهان به مرکبی از چوب فتح خواهد شد
اگر هرآینه باشد سوارهاش زینب
اگر تمام زمین مسجدالحرام شود
به گوش میرسد از هر منارهاش؛ "زینب"
درون خیمه، دم قتلگاه، در میدان
هزار مرتبه بودهست چارهاش زینب
حسین کشته شد و آب خوش ننوشیده
به احترام لب پارهپارهاش زینب
سرم شکست و دلم خون شد و قدم خم شد
همین که سایهی لطف تو از سرم کم شد
از آن طلوع غمانگیز چل غروب گذشت
گلایه نیست برادر که با تو خوب گذشت
چه در میانهی صحرا، چه در خرابهی شام
فقط تو باخبری که چه بر قلوب گذشت
تمام روز و شب ما در این مسیر بلا
به ذکر جملهی "یا کاشف الکروب" گذشت
سپردهام که به گوش جهانیان برسد
از آن چه بعد وداع تو بر جیوب گذشت
چه حکمتیست که هرکس به دیدنت آمد
ندیده از سر آن جسم سینهکوب گذشت
به شرق و غرب دوعالم رسید قصهی ما
که تا شمال رسید و که از جنوب گذشت
اگرچه سنگ به پیشانیات زدند ولی
اگرچه بر لب تو مانده جای چوب، گذشت...
به انتظار نشستیم تا خبر برسد
که صبح سر زده و موسم غروب گذشت
شبی سپیده بر این تیره شام میآید
یکی به واقعهی انتقام میآید
#مجتبی_خرسندی
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@Mojtaba_khorsandi
شهیدتر ز شهیدان بی کفن، شاعر
غریبتر ز نویسندهها کتابفروش
علیرضا قزوه