eitaa logo
استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
163 دنبال‌کننده
726 عکس
546 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
34.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر خوانی استاد عزیز بر مزار سردار دلها ┏━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
شب است و سكوت است و ماه است و من  فغان و غم اشك و آه است و من  شب و خلوت و بغض نشكفته‌ام  شب و مثنوي‌هاي ناگفته‌ام  شب و ناله‌هاي نهان در گلو  شب و ماندن استخوان در گلو  من امشب خبر مي‌كنم درد را كه آتش زند اين دل سرد را  بگو بشكفد بغض پنهان من  كه گل سرزند از گريبان من  مرا كشت خاموشي ناله‌ها دريغ از فراموشي لاله‌ها كجا رفت تأثير سوز و دعا؟ كجايند مردان بي‌ادّعا؟ كجايند شور‌آفرينان عشق؟  علمدار مردان ميدان عشق  كجايند مستان جام الست؟  دليران عاشق، شهيدان مست  همانان كه از وادي ديگرند  همانان كه گمنام و نام‌آورند  هلا، پير هشيار درد آشنا! بريز از مي صبر، در جام ما  من از شرمساران روي توام  ز دُردي كشان سبوي توام  غرورم نمي‌خواست اين سان مرا  پريشان و سر در گريبان مرا  غرورم نمي‌ديد اين روز را چنان ناله‌هاي جگر‌سوز را غرورم براي خدا بود و عشق  پل محكمي بين ما بود و عشق  نه، اين دل سزاوار ماندن نبود  سزاوار ماندن، دل من نبود  من از انتهاي جنون آمدم  من از زير باران خون آمدم  از آن‌جا كه پرواز يعني خدا  سرانجام و آغاز يعني خدا  هلا، دين‌فروشان دنيا‌پرست! سكوت شما پشت ما را شكست  چرا ره نبستيد بر دشنه‌ها؟ نداديد آبي به لب تشنه‌ها نرفتيد گامي به فرمان عشق  نبرديد راهي به ميدان عشق  اگر داغ دين بر جبين مي‌زنيد چرا دشنه بر پشت دين مي‌زنيد؟ خموشيد و آتش به جان مي‌زنيد  زبونيد و زخم زبان مي‌زنيد  كنون صبر بايد بر اين داغ‌ها كه پر گل شود كوچه‌ها، باغ‌ها ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
پرچم شاه شهیدان تا ابد بالاست بالا بر سر پیمان خود تا صبح محشر ایستاده ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
طور تجلّی دلی که الفت دیرینه با بلا دارد همیشه دست در آغوشِ اِبتلا دارد دلی که طعم محبت چشیده می‌داند «بلا» چه رابطه‌ای تنگ با «وَلا» دارد دلی که طور تجلّی شده‌ست سینهٔ او چه التفات به جام جهان‌نما دارد کسی که خاک سر کوی اوست منزل او چه اعتنا به طلا و به کیمیا دارد به عجز و زاری و خواری سخن نیالاید کسی که درک درستی ز کربلا دارد حسین گفت که ذلت‌پذیر نیست ولی هنوز شاعر از این گفته‌ها اِبا دارد حدیث واقعه را از عشق بپرس که جاودانه حضوری به نینوا دارد به نیزه‌ها نظر انداخت هر که، با خود گفت: خدا چه آینه‌هایی خدانما دارد بیا که از بدن پاره‌ پاره‌اش پیداست که شوق دیدن یاران جدا جدا دارد به ناامیدی از این در نرفته است کسی عزیز فاطمه دستی گره‌گشا دارد به جز خرابه‌نشین خمار چشم شما خبر ز حال خراباتیان کجا دارد جمیل دیدن سیر جلالی است گواه که از کمال تو زینب چه بهره‌ها دارد همیشه شمع مزار شماست «پروانه» که هر چه شعله به دل دارد از شما دارد
شب است و سكوت است و ماه است و من  فغان و غم اشك و آه است و من  شب و خلوت و بغض نشكفته‌ام  شب و مثنوي‌هاي ناگفته‌ام  شب و ناله‌هاي نهان در گلو  شب و ماندن استخوان در گلو  من امشب خبر مي‌كنم درد را كه آتش زند اين دل سرد را  بگو بشكفد بغض پنهان من  كه گل سرزند از گريبان من  مرا كشت خاموشي ناله‌ها دريغ از فراموشي لاله‌ها كجا رفت تأثير سوز و دعا؟ كجايند مردان بي‌ادّعا؟ كجايند شور‌آفرينان عشق؟  علمدار مردان ميدان عشق  كجايند مستان جام الست؟  دليران عاشق، شهيدان مست  همانان كه از وادي ديگرند  همانان كه گمنام و نام‌آورند  هلا، پير هشيار درد آشنا! بريز از مي صبر، در جام ما  من از شرمساران روي توام  ز دُردي كشان سبوي توام  غرورم نمي‌خواست اين سان مرا  پريشان و سر در گريبان مرا  غرورم نمي‌ديد اين روز را چنان ناله‌هاي جگر‌سوز را غرورم براي خدا بود و عشق  پل محكمي بين ما بود و عشق  نه، اين دل سزاوار ماندن نبود  سزاوار ماندن، دل من نبود  من از انتهاي جنون آمدم  من از زير باران خون آمدم  از آن‌جا كه پرواز يعني خدا  سرانجام و آغاز يعني خدا  هلا، دين‌فروشان دنيا‌پرست! سكوت شما پشت ما را شكست  چرا ره نبستيد بر دشنه‌ها؟ نداديد آبي به لب تشنه‌ها نرفتيد گامي به فرمان عشق  نبرديد راهي به ميدان عشق  اگر داغ دين بر جبين مي‌زنيد چرا دشنه بر پشت دين مي‌زنيد؟ خموشيد و آتش به جان مي‌زنيد  زبونيد و زخم زبان مي‌زنيد  كنون صبر بايد بر اين داغ‌ها كه پر گل شود كوچه‌ها، باغ‌ها ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
طور تجلّی دلی که الفت دیرینه با بلا دارد همیشه دست در آغوشِ اِبتلا دارد دلی که طعم محبت چشیده می‌داند «بلا» چه رابطه‌ای تنگ با «وَلا» دارد دلی که طور تجلّی شده‌ست سینهٔ او چه التفات به جام جهان‌نما دارد کسی که خاک سر کوی اوست منزل او چه اعتنا به طلا و به کیمیا دارد به عجز و زاری و خواری سخن نیالاید کسی که درک درستی ز کربلا دارد حسین گفت که ذلت‌پذیر نیست ولی هنوز شاعر از این گفته‌ها اِبا دارد حدیث واقعه را از عشق بپرس که جاودانه حضوری به نینوا دارد به نیزه‌ها نظر انداخت هر که، با خود گفت: خدا چه آینه‌هایی خدانما دارد بیا که از بدن پاره‌ پاره‌اش پیداست که شوق دیدن یاران جدا جدا دارد به ناامیدی از این در نرفته است کسی عزیز فاطمه دستی گره‌گشا دارد به جز خرابه‌نشین خمار چشم شما خبر ز حال خراباتیان کجا دارد جمیل دیدن سیر جلالی است گواه که از کمال تو زینب چه بهره‌ها دارد همیشه شمع مزار شماست «پروانه» که هر چه شعله به دل دارد از شما دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 آیینه‌ی سرخ دیدیم در آیینه‌ی سرخ محرم‌ها پر می‌شوند از بی‌بصیرت‌ها جهنم‌ها ما کمتریم و بارها خواندیم در قرآن بسیارها خورده شکست سختی از کم‌ها راه نجات این است که یار علی باشی حالا که دنیا پر شده از ابن‌ملجم‌ها باید لباس شیر پوشید و به میدان زد رفتند وقتی گرگ‌ها در جلد آدم‌ها درسینه‌ی ماهیچ ترسی از شهادت نیست وقتی که روی دار شد معراج میثم‌ها یک‌روز اسراییل را نابود خواهد کرد فرمانده‌ای از جنس تهرانی‌مقدم‌ها https://eitaa.com/ghalamhaye_bidar