eitaa logo
استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
200 دنبال‌کننده
969 عکس
679 ویدیو
24 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 طرحی از زلف تو دیشب به سرم کرد خطور صبح با هر که سخن رفت پریشان گفتم... ✍
22.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 شعر خوانی یه بیتش برا حضرت ام البنین هست این شعر و این خوانش به من خیلی چسبید
ای العطش ترانۀ قبل از ولادتت؛ مادر فدات! با لب عطشان خوش آمدی... «محمود ژولیده» @sohrabimohammad
فقر است دکانم، به جوازم نظری نیست بگذار که بی منت ِپروانه بسوزم... @sohrabimohammad
71.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ نکاتی درباره دیباچه‌ی کتاب گلستان، از جناب سعدی رحمة الله تعالی حتما ملاحظه بفرمایید👌 @sohrabimohammad
لبریزم از تجاهل و پر از تغافلم سالی دو روز بلبلم و مابقی گلم لب تر نمی کنم به عیان، در خفا چرا یزدم ز روی کار و پس ِکار آمُلم @sohrabimohammad
خبر از ما اگر خبر دارد از قضا صحبت قَدَر دارد دیده در خون کند سفر ز کسی که محرّم از او صفر دارد دختر شیر بیشه زار شرف کز وجود او عدم گذر دارد دختر آفتاب و دختر آب که از او سایه هر شجر دارد زینب از رخ چو پرده بردارد جان ماه از حسد خبر دارد جلوه ای گر سری بلند کند عشق، تعظیم تا کمر دارد دل یکی، جان یکی، حسین یکی یک چو دو گشت درد سر دارد زینب از خود گذشت همچون آب آب از این دست بس گذر دارد دختر شیر، صحبتش شِکَر است در دل بیشه نی شکر دارد زن از این دست جرأت محض است مرد، کی اینچنین هنر دارد؟ رازی از خویشتن بُروز نداد بگذر از این که دو پسر دارد نذر او باد گریه های کمم گرچه خود اشک بیشتر دارد در مقامات چشم او نقل است که به کفّار هم نظر دارد با محبّان چه کار خواهد کرد او که با دشمنان نظر دارد ما همه سایه های آن نَفَسیم ناله ی ما از او اثر دارد شرح مویش حرام تکوینی است ورنه صد حاشیه خبر دارد گفت با او طبیب گریه مکن گفت جز این به من ضرر دارد زینب آن جامه ی پر از خون است که به خود زخم های تر دارد ای بمیرند نوکران حسین زین مصائب که او به بر دارد شرح طولانی پریشانی یک دو خط حرف مختصر دارد دَخَلَت زَینبُ عَلَی بن زیاد خط که از این شکسته تر دارد؟!  
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر طور بود آمدم اینجا گمان نبود اصلاً اُمیدِ آمدنِ کاروان نبود من زینبم نه زینب وقت وِداعمان زینب به زیر جامه اش این داستان نبود من زینبم نه زینب تا عصر یازده موی سپید و این همه قَدِ کمان نبود آسان نبود رفتن ما تا به کوفه، شام گاهی میان قافله یک لقمه نان نبود @sohrabimohammad
اَلسَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا نَبِی اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا مُحَمَّدَُ بْنَ عَبْدِاللّهِ شدم به صحبت شب های ارغوانی خوش چنان که چای شد از رنگ زعفرانی خوش بلای جان منی و خریدمت یک جا رقیب تا شود از این بلای جانی خوش ز خویش رفت ز شوق تکلم دلبر کلیم بس که شد از ذوق «لن ترانی» خوش دمد ز پیرهن تو هزار یوسف مصر اگر گسیل کنی یک دو کاروانی خوش چو پیر شد دو لبش آستان میکده است کسی که بوده به پیمانه در جوانی خوش خوشی کجاست به جز عشق بازی ازلی نگه به صورت احمد فقط به عشق علی اسیر صادقم و مستمند پیغمبر به دست جعفرم و پای بند پیغمبر بریده اند به جسمم قبای غم ها را نوشته اند دلم را نژند پیغمبر ز بند بند وجودم فقط علی خیزد چنان که می رسد از بند بند پیغمبر ز پای جعفر، دستم نمی شود کوتاه قسم به قامت و قدّ بلند پیغمبر شراب فقه ششم را به میل می نوشم برای بوسه ز لب های قند پیغمبر مرا به دشت معاصی کسی شکار نکرد ولی گرفت دلم را کمند پیغمبر ز مرتضی به نبی و ز مصطفی به علی پناه می برم امشب به حکم لم یزلی ستایش دو جهان بهر حضرت صادق دمیده است فلک چون ز دولت صادق علی جمال و خدا طینت و بتول صفات سرشته اند ملک را ز طلعت صادق ز چاک پیرهنش صبح محشر است عیان چه سینه ای است در آن پاک خلعت صادق امیر معرکه ی روضه های عاشوراست به هیئت است مقرّ حکومت صادق ز خاک کرببلا مُهر کرد طاعت را حسین را بنِگر در ارادت صادق به یمن معنی احمد ز فیض پیر فلک ملک به رقص در آمد، دو تا دو تا تک تک @sohrabimohammad