eitaa logo
استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
165 دنبال‌کننده
726 عکس
546 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
من از خدا کــــه تـــو را آفرید ،  ممنونم از آن که روح به جسمت دمید، ممنونم از آن که مثل بت کوچکی تراشت داد از آن که طــرح تنت را کشید ممنونم تو راه میروی اندام شهر می لرزد من از تمــام درختان بیـــد ممنونم در این غروب ، در این روزهای تنهایـی از اینکه عشق به دادم رسید، ممنونم من از کسی که عزیز مرا به چاه انداخت و آن کـــه آمد و او را خریـد ،  ممنونــــم من از نگاه پریشان آن زلیخـــایی که خواب پیرهنم را درید، ممنونم چقدر خوب و قشنگی! چقدر زیبایی! من از خدا کـــه تـــو را آفرید، ممنونم   فرامرز عرب عامری @sherashoor
نام ما را بنویسید به ایوان نجف نشد از نام سگ کهف کتاب آلوده
4_6048624901340792348.mp3
1.6M
بسم الله الرحمن الرحیم " تنها " دل افسرده را تنها دل افسرده می فهمد که روی سرخ را رویی که سیلی خورده می فهمد چقدر از پشت خنجر خورده ام در بازی دنیا به روی سینه زخمی را که دارم گُرده می فهمد نمی فهمم چه می گوید ولی از سوز آن پیداست زبان درد ها را بلبل آزرده می فهمد نشانی از نشاط و زندگی در حال و روزم نیست مرا این روزها تنها گل پژمرده می فهمد خبر دارد مگر سیر از گرسنه؟شاد از غمگین؟ من بازنده را آیا کسی که برده می فهمد؟ خدا - تنها خدا - از درد تنهایی خبر دارد! غم مرگ برادر را برادر مرده می فهمد... @nooghtezaaf
دعای دل شکستگان مگر اثر نداشته کسی به ناله های او مگر نظر نداشته شبیه آن کبوتری که بال وپر نداشته شبیه آن مسافری که همسفر نداشته دلش گرفته از غم و شبش سحر نداشته اگر چه وصله داشته لباس های ساده اش نشسته جبرئیل هم در ابتدای جاده اش خوشا به حال آن کسی که هست مست باده اش تمام خانواده ام فدای خانواده اش خدا از اهل بیت او عزیز تر نداشته ارادتم به پنج تن عمیق ودائمی شده شکوه خاندان او بهتر از این نمی شده حسن شبیه مصطفی،حسین فاطمی شده خوشا به حال آن کسی که ماه هاشمی شده علی در آسمان خود جز او قمر نداشته چه قلعه ها که فتح شد فقط به یک خروش او دخیل بسته ام فقط به چشم باده نوش او مرا اسیر میکند نگاه می فروش او فقیر در کنار او،یتیم روی دوش او به کوچه های خلوتی که رهگذر نداشته شده ست ذکر یا علی گره گشای کارها امید نا امیدها،قرار بی قرارها ندیده است مثل او کسی به روزگارها من از زمین وآسمان شنیده ام که بارها علی گرسنه بوده وکسی خبر نداشته نمانده ثروتی مرا به جز محبت علی شدم مسافر نجف شبی به دعوت علی شنیدم از فرشتگان زمان خلقت علی جهان نموده اقتدا به قد وقامت علی به قد وقامت شهی که سیم وزر نداشته رسیده ام در این حرم به آستان کبریا زمین وآسمان شده پر از سرود لافتی به هر طرف که رو کنی رسد به گوش این صدا: به منکر علی بگو،بگو که خانه ی خدا مگر بخاطر علی شکاف بر نداشته؟؟ @aAHMADALAVI
تقدیم به خاک پای عالمه ی بی معلمه ک،جبل الصبر ،عمه ی سادات زینب کبری سلام الله «این زن که از برابر طوفان گذشته بود عمرش کنار حضرت باران گذشته بود صبرش امان حوصله‌ها را بریده بود وقتی که از حوالی میدان گذشته بود باران اشک بود و عطش شعله می‌کشید آب از سر تمام بیابان گذشته بود آتش، گرفته بود و سر از پا نمی‌شناخت از خیمه‌های بی‌سر و سامان گذشته بود اما هنوز آتشِ در را به یاد داشت آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود می‌دید آیه آیه آن، زیر دست و پا ست کار از به نیزه کردن قرآن گذشته بود یک لحظه از ارادت خود دست بر نداشت عمرش تمام بر سر پیمان گذشته بود زینب هزار بار خودش هم شهید شد از بس که از کنار شهیدان گذشته بود بر صفحه‌های سرخ مقاتل نوشته اند این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود @aahmadalavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر صفحه‌های سرخ مقاتل نوشته اند این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود
یا عقیله العرب(س) از ضربِ عشق جمع مکسر شکسته بود آیینه وار قلب پیمبر شکسته بود پروازدرهوای اسارت محال بود بال و پرِ کبودِ کبوتر شکسته بود پیشانی برادر او را شکست لیک از دست سنگ ها دلِ خواهر شکسته بود باچشمِ خویش دید که امواجِ آفتاب در بین تیغ و نیزه و خنجرشکسته بود انگار کربلای نگاهش مدینه شد انگار باز پهلوی مادر شکسته بود اصلا معادلات به هم خورده بود چون خود‌کار پاره پاره و دفتر شکسته بود @moeinpooryalan
این همه راه دویدم، ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم اسب ها پای خود از سینه ی او بردارید من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار شدن بیزارم یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم به وداع من و تو خیره بُوَد چشم رباب خواندم از طرز نگاهش که منم دل دارم سعید خرازی
گفتم به فلك كه از جفايِ تو كه سوخت؟ فرياد برآورد: كه زينب... زينب...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم نادر از حضرت آیت الله کشمیری در باره پیش بینی پیروزی امام بر پهلوی . 🌷
این قدر میَندیش به دریا شدن اِی رود هر جا بروی باز گرفتارِ زمینی!
، گزیدهٔ اشعار، خواب گرچه می گویند این دنیا به غیر از خواب نیست ای اجل!مهمان نوازی کن که دیگر تاب نیست بین ماهی های اقیانوس و ماهی های تنگ هیچ فرقی نیست وقتی چاره ای جز آب نیست! ما رعیت ها کجا!محصول باغستان کجا!؟ روستای سیب های سرخ بی ارباب نیست ای پلنگ از کوه بالا رفتنت بیهوده است از کمین بیرون مزن امشب شب مهتاب نیست در نمازت شعر می خوانی و می رقصی٬دریغ جای این دیوانگی ها گوشه محراب نیست گردبادی مثل تو یک عمر سرگردان چیست؟ گوهری مانند مرگ آنقدر هم نایاب نیست!...
•|باب‌اللّٰه|• ز باب الله عالم بودنت فهمیده عالم ، این … که فتح درب خیبر بود یک گوشه ز تمرینت! @Angoore_Zarih
زاهدا در روی ساقی بستن از انصاف نیست کعبه چون خیبر چه سودی کرد از در داشتن @ghasemi_gharib
ز همان محل که زهرا (س) به دو دست تو دهد دست سر عمرو و درب خیبر نشد افتخار دستت
مطلع شعر تو ای عشق "هوالباران" است قسمت چشم تو از روز ازل باران است اشک آهسته وپیوسته ی تو تا جاریست روزی روز وشب اهل محل باران است به امیدی که در افلاک قدم بگذاری آسمان غرق ستاره ست ،زحل باران است سوره ی " روم" به سمت تو اشارت دارد سوره ی نحل به یُمن تو عسل باران است بت شکستن فقط از دست تو بر می آید کفر میبارد و این شهر هُبَل باران است خیبر وخندق از این قاعده مستثنی نیست عبدود ریخته در لشکر و یل باران است بس که در خلوت یاد تو به وجد آمده ام دفتر شعر من امروز غزل باران است واژه ها باز به این شعر هجوم آوردند آیه ی روشنی از سوره ی "روم " آوردند
چه از اعجاز کعبه ، فتح خیبر ، یا که رد الشمس چه از تقوا و تدبیری که هنگام قضاوت داشت  چه راحت می شود فهمید حق با مرتضی بوده و تنها او برای جانشین بودن لیاقت داشت 
آنکه در لیله المبیت جز او؛ هیچ کس در میان بستر نیست هنر او به بنده بودن اوست؛ هنر او به فتح خیبر نیست
به خاک پای باب الحوائج امام موسی ابن جعفر(ع) چون کمانداری رها کرده است چشمت تیر را تا که در چنگ آوَرَد این صید از جان سیر را در هوای بوسه بر پای تو باید رشک برد از همان صبح ازل تا به ابد زنجیر را ای امام بی جماعت، ای که میگوید فلک پشت هر تکبیرة الاحرام تو تکبیر را با نگاه تو هدایت شد زنی آوازه خوان ای بنازم-گوشه چشم تو-این اکسیر را مثل خورشیدی که بر تاریکی شب چیره شد سخت رسوا کرده ای این امت تزویر را گرچه بر یک تخت چوب،اما تنت تشییع داشت..... یادم اورده است این تشییع آن تصویر را شد قیامت،آسمان خاموش شد،خورشید سوخت کرده اند انگار نازل سوره تکویر را پادشاهی زیر سمّ اسب ها تشییع شد در حصیری جمع کردند آیه تطهیر را....! @denj_tanhaii