هر کس شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا نیز پیش امام حسین(علیه السلام) اورا یاد می کنند
شادی روح طیبه شهدا خاصه شهید حاج رسول استوار، صلوات و حمدی هدیه کنیم
#حاج_رسول #شب_جمعه #یاد_شهدا #حاج_رسول_استوار #شهید_استوار
بسم رب الشهدا و الصدیقین
شب جمعه و یاد یاران
شادی روح شهدا و امام شهدا
و خاصه شهید حاج رسول استوار و شهدای مدافع حرم
صلواتی هدیه کنیم
#شب_جمعه
#یاد_شهدا
#شهید_استوار
#حاج_رسول
#حاج_رسول_استوار
در میان آتش (خاطره ای از سردار شهید حاج یدالله کلهر)
یک انبار مهمات در منطقه آتش گرفت؛مهمات ها داشت از بین میرفت و انفجار حاصله، مانع نزدیک شدن به انبار می شد.
در این موقعیت خطرناک ؛ حاج علی فضلی ، حاج یدالله و چند نفر دیگر، بدون ترس داخل انبار می رفتند و مهمات های سالم را خارج می کردند.
یکی از ارتشی ها به حاج یدالله گفت: شما دیوانه شدید؟ این چه کار خطرناکی است که می کنید
حاجی گفت : شما کاری با ما نداشته باشید؛ اگر خطری هست متوجه ماست نه شما
بچه ها خودشان را میان دود و آتش می انداختند و جعبه ها را خارج می کردند.
به حاج یدالله گفتم: چرا این کار را می کنی؟ارزشش را ندارد که جان خودت را به خطر بیندازی.
حاجی گفت: تو که نمی دانی این مهمات را به چه زحمتی تهیه کرده ام؛ گریه ام درآمده تا اینها را از عوامل بنی صدر بگیرم؛ آن وقت تو می گویی بگذارم به همین راحتی از بین برود؟
راوی: ابوذر خدابین
#شهید_کلهر
#شهید_حاج_یدالله_کلهر
#شهدای_البرز
#سردار_کلهر
#یاد_شهدا
#شجاعت
🌸بارنشر مطالب شهدا حسنه است🌸
عضو کانال موکب فرهنگی شهید حاج رسول استوار شوید 🔻
@ostovar313
🇮🇷بابای غریب
در مدتی که در جبهه بود، خیلی کم به خانه می آمد. همیشه جبهه و جنگ برایش در اولویت بود ، نه این که به خانواده اهمیتی ندهد ولی سعی می کرد تا مهر و محبت به خانواده مانع انجام وظایفش نشود.
این رفت و آمد کم تا حدی بود که وقتی مجروح شد و بالاجبار مدتی را در کنار خانواده گذراند، دختر سه چهار ساله اش او را نمی شناخت وبه جای اینکه بگوید بابا به او می گفت : عمو.
وقتی به خانه آمد ، یک اسباب بازی هم برای دخترش آورده بود ولی چون کودک پدرش را نمی شناخت ،به بغلش نمی رفت.
حتی یک بار به مادرش گفته بود: عروسک این مرد را بدهید، برود.
وقتی بقیه سعی می کردند دختر را به زور به بغل حاجی بدهند، می گفت : ولش کنید ! بگذارید راحت باشد، اذیتش نکنید.
راوی: سید علی مشکان.
✅شهید زین الدین: هر کس شب جمعه از شهدا یاد کند ؛ شهدا نزد امام حسین علیه السلام از او یاد خواهند کرد 🤲
شادی روح شهید کلهر و تمامی شهدا صلوات و فاتحه ای هدیه کنیم🌸
#شهید_کلهر
#شهید_حاج_یدالله_کلهر
#شب_جمعه
#یاد_شهدا
به کانال شهید استوار بپیوندید🔻
@ostovar313
صمیمی
حاج یدالله با بچه ها متواضعانه برخورد می کرد. صمیمانه مانند بقیه با بچهها، بازی می کرد.
در پادگان ابوذر، با بچهها والیبال بازی می کردیم. قرار بود هر که در حین بازی خراب کرد بیرون زمین برود و پشت خط بایستد.
حاجی یک ضربه اشتباه زد. تا برگشتم با ناراحتی بگویم برو پشت خط، دیدم خودش رفته پشت خط ایستاده!
گفت: ناراحت نباش! من رفتم پشت خط. یک نفر را بفرست جای من بایستد.
رفتار او در این زمینه برای همه درس بود. با این که جانشین فرمانده تیپ بود، با بچهها راحت ورزش و بازی می کرد. در بازی هم مانند بقیه عمل می کرد.
راوی: یعقوب وهابی.
#شهید_کلهر
#شهید_مقاومت
#شهدای_البرز
#شب_جمعه
#یاد_شهدا
🌸با نشر این مطلب در نشر معارف شهدا سهیم شوید
به کانال موکب فرهنگی شهید حاج رسول استوار بپیوندید🔻
@ostovar313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ زیبایی لبنانی اذا ما فی شهدا ما فی نصر
#حزب_الله
#لبنان
#سوریه
#شب_جمعه
#یاد_شهدا
موکب فرهنگی شهید حاج رسول استوار
@ostovar313
www.hajrasoul.ir
بسم رب الشهداء والصدیقین
سلام خدا بر شهیدان راه خدا از هبوط آدم تا رجعت آخر
به یاد برادر و دوست عزیزم شهید علیرضا رستمی
اولین آشنایی ( اشک های آن مرد چاق)
بعد از این که ترم اول دانشگاه را گذراندم(مرداد 1381) به همراه تعدادی از دوستان برای گذراندن دوره طرح ولایت به دانشگاه شهید عباسپور در حکیمیه تهران رفتیم .
آن ایام مصادف شد با ایام شهادت حضرت زهرا(س) و در دانشگاه عباسپور مراسمی به مدت 5 شب ، با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین صدیقی و مداحی حاج احمد پناهیان برگزار شد و من هم به همراه بچه های دانشگاه در آن برنامه شرکت می کردیم.
شب آخر مراسم ، حاج آقای صدیقی در حال سخنرانی بود و من هم توی صف سوم و یا چهارم جمعیت نشسته بودم، کنار دستم به اندازه یک آدم ریز نقش جا بود که دیدم یک مرد قدبلند و چاق آمد کنارم و همانجا نشست ، وقتی که نشست هر چهار نفر اطراف خودمان را جمع و جور کردیم تا در آن فضای کوچک فردی با آن هیکل جا بگیرد، در ابتدا یکی از بچه ها غرغر کرد اما وقتی که او با لحنی محبت آمیز از همه عذرخواهی کرد، ازش خوشم آمد. علیرغم هیکل درشت و با ابهتش چهره آرام و مهربانی داشت و در نظر اول به دلت می نشست.
با اتمام سخنرانی آقای صدیقی ؛ روضه خوانی حاج احمد شروع شد ، طولی نکشید که گریه های آن مرد شروع شد کم کم شدت گرفت و چنان شانه هایش از گریه تکان می خورد که من نیز که به علت کمبود جا تقریبا بهش چسبیده بودم نیز ناخواسته با او تکان می خوردم و تمام حواسم را به خودش معطوف کرد ، از این شدت گریه تعجب کردم؛ به آدمی به آن هیکل نمی خورد که این گونه گریه کند، او درست مثل یک کودکی که تازه مادر از دست داده باشد گریه می کرد.
دقایقی بعد تابوت دو شهید گمنام وارد مسجد دانشگاه شد ، آن مرد از جا بلند شد و به سمت آنها رفت و مانند کسی که عزیزش را بعد از سال ها دیده باشد زیر تابوت رفت وهمزمان با خواندن سرود کجایید ای شهیدان خدا اشک می ریخت و اشکهایش زیر آن نور کم روی صورتش مثل مروارید می درخشید ......
گریه هایش نیز مثل هیکلش خاص بود ، چهره اش در ذهنم ماند و مدتی مرا به خود مشغول کرد.
#شهید_علیرضا_رستمی
#شب_جمعه
#یاد_شهدا
#راوی_شهید
موکب فرهنگی شهید حاج رسول استوار
@ostovar313
خدا رحمت کنه. شهید حاج محسن خلیلی را میگفت:
روی هر لقمه نوشته است عیان ؛ این بود مال فلان بن فلان
می گفت: روزی هر کسی مشخص است و هیچ کس نمی تواند روزی دیگری را بخورد...
اگر آدم ها این را بدانند ؛ این همه ولع پیدا نمی کنند و حرص نمی زنند.
شب جمعه شادی روح شهدا به ویژه حاج محسن خلیلی صلواتی هدیه کنیم 🌸
#شهید_خلیلی
#شب_جمعه
#صاحب_الزمان
#یاد_شهدا
موکب فرهنگی شهید حاج رسول استوار 🔻
@ostovar313