زندگینامه سردار شهید حاج یدالله کلهر / بخش اول
یدالله در سال ۱۳۳۳در روستای بابا سلمان از توابع شهرستان شهریار، در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد مادرش زنی پارسا بود از نوادگان مرحوم ملا یدالله از روحانیون شهر ری بود.
او پابه پای مدرسه در کلاس های قرآن و ورزش نیز شرکت می کرد و در کلاس پنجم ابتدایی موفق شد سوره لقمان را با ترجمه فارسی از حفظ کند.
در دوره راهنمایی با وجود سن کم، سعی در تحکیم پایه های فکری همکلاسی هایش داشت و عقاید آنها را در مقابل افراد بهایی مسلک منطقه حفظ می نمود.
اخلاقش در دوره ی جوانی، موجب جذب جوانان روستا شده بود و آنها همگی از جان و دل خواسته هایش را اجابت می کردند.
پس از پایان تحصیلات دوره راهنمایی به دلیل عدم امکانات مجبور به ترک تحصیل و مشغول به کار شد.
در شهریور سال ۱۳۵۳ عازم سربازی شد ؛ در طول خدمت سربازی دست از فعالیتهای سازنده برنداشت. روحیه مردانگی او برای همراهانش مایه قوت قلب بود؛ استعداد فوقالعاده اش در یادگیری مسائل نظامی در دوره سربازی بروزکرد.
پس از اتمام خدمت سربازی، دوباره مشغول کار در آهنگری شد. در همین ایام به فعالیتهای انقلابی نیز می پرداخت و پیامها و نامه های حضرت امام (ره) را به دیگران منتقل می کرد.
با علنی شدن نهضت، فعالیت او نیز بیشتر شد ؛ در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ به هنگام تسخیر یکی از پادگانهای تهران از ناحیه پای راست مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد. اما علیرغم مجروحیت دوباره به صفوف مردن انقلابی پیوست.
#شهید_کلهر
#شهید_حاج_یدالله_کلهر
#لشگر_سیدالشهداء
#شب_جمعه
#یاد_شهداء
به موکب شهید حاج رسول استوار بپیوندید
@ostovar313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم را بردی سلیمانی
بی قراری
#شب_جمعه
#یاد_شهداء
#انتقام_سخت
#حاج_قاسم
#شهید_سلیمانی
موکب شهید حاج رسول استوار
@ostovar313
نشانه
روستای (( بابا سلمان)) برای من حال و هوای دیگری داشت . روزی بود که چند ماه انتظارش را کشیده بودم. شور و شوق عجیبی داشتم و وقتی وارد خانه شدم ، دیدم همه چیز جمعند . بچه به دنیا آمده بود.
پدرم با دیدن من نوزاد را جلو آورد و گفت :((تبریک می گوییم . خداوند این پسر را به تو عطا کرده )). با خوشحالی نوزاد را در آغوش کشیدم و خوب شما سراپایش را برانداز کردم . چشمم به گوش راستش افتاد. قسمت کوچکی از لاله ی گوش راستش بریدگی داشت. با تعجب به پدرم گفتم :((این بچه یک نشانه دارد.))پرسید ((کی ؟ ببینم .))گوش نوزاد را نشان دادم. با دقت نگاه کرد. گفتم:((یعنی چی؟ این چه نشانه ای است؟ یعنی خوبه؟))
پدرم سر تکان داد و گفت:((آره خوبه. معنایش آن است که این بچه در آینده در این دنیا کاری می کند که اسمش برسر زبانها می افتاد . شاید پهلوان بشود و شجاعت از خود نشان دهد. نمی دانم، یک چنین چیز هایی. ولی هرچه هست، نام خوبی از خود بر جای می گذارد.))
آن روز نمی دانستم که نام پسرم ((يدالله )) چگونه و چرا ماندگار خواهد شد.
راوی :پدر سردار شهید حاج یدالله کلهر
#شهید_کلهر
#شهید_حاج_یدالله_کلهر
#لشگر_سیدالشهداء
#شب_جمعه
#یاد_شهداء
#شهدای_البرز
#شهید_مقاومت
به موکب شهید حاج رسول استوار بپیوندید
@ostovar313
http://hajrasoul.ir/2024/04/09/nehsaneh
رفیق راه
سال ۱۳۵۲، من و یدالله جوشکاری می کردیم.
آن روزها من، او و دو نفر دیگر برای استخدام به یک شرکت که اتاق ماشین می ساخت، مراجعه کردیم. از ما امتحان عملی گرفتند. چون در جوشکاری وارد نبودم، رد شدم ولی یدالله قبول شد. قرار شد فردای آن روز برای استخدام به شرکت برود.
چون در امتحان قبول نشده بودم و نمی توانستم به شرکت بروم، یدالله هم نرفت. هر چه اصرار کردم قبول نکرد.
با این که هر دو به دنبال کار بودیم و آن شرکت هم فرصت خوبی برایمان بود، با این حال او از این موقعیت صرف نظر کرد، فقط به خاطر اینکه رفیق نیمه راه نباشد.
راوی: اسماعیل بخشی
#شهید_کلهر
#شهید_حاج_یدالله_کلهر
#لشگر_سیدالشهداء
#سردار_کلهر
#دفاع_مقدس
#سرداران_شهید
#شهدای البرز
#شب_جمعه
#یاد_شهداء
شهید زین الدین: اگر کسی شب جمعه شهدا را یاد کند ، شهدا هم او را پیش امام حسین(علیه السلام) یاد می کنند
شادی روح پاک شهدا و تعجیل فرج صلوات
با نشر این مطلب شما هم شهدا را یاد کنید
موکب فرهنگی شهید حاج رسول استوار 🔻
🇮🇷@ostovar313
http://hajrasoul.ir/2024/04/11/rafigh_rah