پشت یک کامیون نوشته بود:
نیم کلاجم را بگیر، آرام عوض کن دنده ام
نوعروسم، تازه دامادی شده راننده ام
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🦚باسلام محضر شما
تقدیم به استادوافی به پاس قلب مهربانش
🔸ز عشق، کم گو با جسمیان که ایشان را
🔸وظیفه، خوف و رجا آمد و ثواب و عِقاب
🟢امام حسين عليه السلام:
🔵إنَّ قَوما عَبَدُوا اللّه َ رَغبَةً فَتِلكَ عِبادَةُ التُّجّارِ، وإنَّ قَوما عَبَدُوا اللّه َ رَهبَةً فَتِلكَ عِبادَةُ العَبيدِ، وإنَّ قَوما عَبَدُوا اللّه َ شُكرا فَتِلكَ عِبادَةُ الأَحرارِ؛ وهِيَ أفضَلُ العِبادَةِ
🍎گروهى خدا را به طمع [بهشت] عبادت كردند. اين، عبادتِ تاجران است.
گروهى خدا را از سرِ ترس، عبادت كردند. اين، عبادتِ بردگان است.
گروهى خدا را از سرِ سپاس، عبادت كردند. اين، عبادتِ آزادگان و برترين عبادت است
🔵در روایات داریم که کسانی خداوند را از روی ترس عبادت می کنند؛ این عبادت بردگان است.
کسانی خداوند را به طمع بهشت عبادت می کنند؛ این عبادت تاجران است. و کسانی هم خداوند را برای خود خداوند عبادت می کنند؛
این عبادت احرار و آزادگان است.
🟣پس سه دسته مردم و سه گونه عبادت داریم. همه ی آدمیان خداوند را یک جور نمی بینند و برای یک چیز نمی خواهند.
🍎 مولوی در یکی از غزلهای زیبایش می گوید:
🔸در ره معشوق ما ترسندگان را کار نیست
🔸جمله شاهانند آنجا بردگان را بار نیست
و:
🔹پس محب حق به اومید و به ترس
🔹دفتر تقلید میخواند به درس
🔸و آن محب حق ز بهر حق کجاست
🔸که ز اغراض و ز علتها جداست
🔹اهل حق رادرعبادات جهان
🔹جنت ودوزخ نباشد درجهان
🔸کارتوگر به حق می شایدت
🔸ازهوای نفس خالص بایدت
🟢ما یک خدا داریم؛
اما افراد، به انگیزه های مختلف به سوی او می روند. یکی به خاطر حاجت های دنیوی به سوی او می رود و دیگری به ساﺋقه ی حواﺋج اخروی و یکی هم بدون هیچ توقع.
🔹پفک و کتک و نمک
🔴استاد وافی درتفهیم این حدیث نوشته اند:
وقتی می خواهم این حدیث را برای کودکان توضیح دهم می گویم:
🟢کودکی که از پدر اطاعت می کند،
گاهی به امید *پفک* است و گاهی از ترس *کتک*ولی زیباترین اطاعت آن است که به خاطر ادای حق *نمک* باشد
🔹عاشقی کز عشق یزدان خورد قوت
🔹صد بدن پیشش نیرزد تره توت
🔹عاشق عشق خدا و آن گاه مزد
🔹جبرئیل موتمن و آن گاه دزد
🔴آری عُمری سر سفره نعمت های خدا نشسته ایم و نمک او را خورده ایم .
بی معرفتی است اگر نمک دان را بشکنیم و به جای اطاعت از او، پیروِ هوای نفس و شیطان باشیم.
هدایت شده از A.f
سلام استاد .در کانالتون کسی هست یه کتاب الفائق داشته باشه به ما بده هزینه اش رو هم میدم
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🌹باسلام محضر شما
🌷الإمامُ الباقرُ عليه السلام :
لا ذُلَّ كَذُلِّ الطَّمَعِ .
امام باقر عليه السلام : هيچ خوارى اى چون خوارى طمع نيست
⚫️حرص وطمع
🔸من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست
🔸کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم
🦚 لئو تولستوی داستانی دارد که نه تنها در نوع خود بی نظیر است ، بلکه بسیار آموزنده است . داستان کشاورزی است که به آنچه داشت ، قانع نبود و همیشه بیشتر می خواست . روزی پیشنهادی بی سابقه ای به او شد . او می توانست در مقابل هزار روبل ، هراندازه زمینی را از آن خود سازد که در عرض یک روز قادر به دورزدن آن بود . تنها شرط پیشنهاد این بود که کشاورز باید تا غروب آفتاب به نقطه آغاز باز گردد . او سپیده دم روز بعد با گام های تندوتیز ، حرکتش را آغاز کرد . وسط روز ، بسیار خسته شد ؛ اما همچنان به راه خود ادامه داد و زمین های بیشتری را زیر پا گذاشت . بعدازظهر متوجه شد حرص و آز سبب شده است تا فاصله اش از نقطه آغاز بسیار زیاد شود . به همین علت بر سرعت گامهای خود افزود . او با پایین آمدن خورشید ، دویدن را شروع کرد ؛ چون خوب می دانست که در صورت بازنگشتن به نقطه آغاز ،پیشنهاد را می بازد و دیگر فرصت آن را پیدا نمی کند که صاحب زمینی بزرگ شود . چیزی به پنهان شدن خورشید در پشت کوهها نمانده بود که سروکله کشاورز در نزدیکی های خط آغازشد. او با نفس های بریده و قلبی که به شدت می تپید ، آخرین رمق خود را جمع کرد و قبل از غروب ، تلو تلو خوران خود را به نقطه آغاز رساند ؛ ولی لحظاتی بعد ، از حال رفت و نقش بر زمین شد و مرد . خدمتکارانش قبری برای او ساختند که طول آن کمتر از دو متر و عرض آن کمتر از یک متر بود عنوان داستان تولستوی این است :
❤️انسان به چه مقدار زمین نیاز دارد؟
بله:
🔸 صد حکایت بشنود مدهوشِ حرص
🔸در نیاید نکته ای در گوشِ حرص
🌹 آن کس که مست حرص و آزمندی است، اگر صد نوع حکایت پندآموز بشنود، حتّی یک نکته هم در گوشِ او فرو نمی رود، زیرا که گوش باطنی او در حجاب حرص و طمع است .
🔸حرص کور و احمق و نادان کند
🔸مرگ را بر احمقان آسان کند
🌷طمع، انسان را نابينا و ابله و جاهل مى كند، مرگ را بر ابلهان آسان جلوه مى دهد.
🍀 بله:
🔸شب پديد آيد چو گنج رحمتي
🔸تا رهند از حرص خود يک ساعتي
🔹شب مانند گنجينه لطف و رحمتي ظاهر ميشود تا مردم چند ساعتي از حرص و جوش خود،خلاص شوند