سلام با توجه به دو پیامی که فرستاده شد از امام خمینی این نتیجه گرفته میشه که منظور امام از اسلام یعنی حکومت! و اینجا که گفته امام عصر هم جانش را فدای اسلام میکند یعنی فدای حکومت اسلامی که مشخصا مراد امام خمینی این انقلاب و این نهضت اسلامی و این جمهوری اسلامی است! اینها تعابیر امام هست که بهترین قرینه برای درک مراد ایشان میباشد
پیام دوم (اینجا) هم دیگه ظهورش اقوی است و همین حرف را اثبات میکند
لذا برخی رفقا از جمله استاد وافی بدون توجه به مراد امام خمینی تلاش دارند در این حرف ایشان بین حکومت و اسلام تفکیک درست کنند و این ناشی از ارتکاز ذهنی خودشون هست که اسلام رو یک چیز و حکومت رو چیزی دیگر لحاظ میکنند!
تمام دعواهای دو شب پیش و موضوع اسلام منهای امام معصوم و تفکیک بین این دو مفهوم که عرض شد همش نزاع بی حاصل بود چون مشخص بود هیچیک از دوستان متوجه نیستند که منظور امام از اسلام همان حکومت است! وقتی این مقدمه برای دوستان حل بشه دیگه نظر امام کاملا مشخص میشه این تعبیر امام هست:
این یک تکلیف الهی است برای همه که اهمّ تکلیفهایی است که خدا دارد؛ یعنی، حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر - ولو امام عصر باشد - اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا میکند برای اسلام.
هدایت شده از مهرداد
چه باحال من آبگوشت دوست ندارم ولی اگه قم زندگی میکردم حتما با شما آبگوشت و نوشابه رو میزدم
کتاب التصریفِ جامع المقدمات
با تدریس استاد حاج شیخ حسین وافی
از فردا
https://lib.eshia.ir/71469/1/153/%D8%AA%D8%AD%D9%88%DB%8C%D9%84
KOBRA FI MANTEQ (5).mp3
15.91M
کبری فی المنطق
جلسه پنجم
استاد حاج شیخ حسین وافی
مرحوم بهجت مَشیِ عجیبی داشت
در نمازش هم انقلابی های داغ شرکت می کردند هم غیر انقلابی های ساکت و هم ضدِ انقلاب های مُعاند!
جز دوباری که به سوالی درباره شرایط انتخاب شوندگان، پاسخ کتبی داده بود، در هیچ اتفاق سیاسی بیانیه نداد
هیچ وقت هم تلویزیون او را در حال رأی دادن نشان نداد
بعد از انقلاب یکی دوتا نامه برای رهبر وقت نوشت که آقای مصباح و آقای شمس واسطه بردن آن بودند
به گفته آقای مصباح، یک نامه نسبتاً مفصل هم در سال 68 برای رهبر دوم ارسال کرده بود
کاش دفترش نامه ها را منتشر می کرد
هم امثال آقای مصباح و جوادی نسبت به او ابراز ارادت می کردند و هم شاگردانی مانند پارسا و شکوهنده داشت
مدتی هم مصطفی خامنه ای در درسش شرکت می کرد
در طول 7 سالی که در درس فقه او شرکت داشتم و تقریباً منظم هم بودم، هیچ سخن سیاسی یا حمایت یا علیهِ سیاسیون از او نشنیدم
گویا به حزب الله لبنان علاقمند بود و حتی به آنها کمک مالی می نمود
فقط یکبار نام حضرت امام را از او شنیدم که آن هم قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 84 بود. بعد از درس که اطراف او جمع شده بودند، شخصی پرسید: حاج آقا اصلح کیست؟ پاسخ داد: اصلحِ امروز را بگویم یا اصلحِ فردا را؟ آن شخص گفت: یعنی چه؟ گفت: آقای خمینی می گفت ما امروز یکی را انتخاب می کنیم، فردا خراب از آب درمیاد!
دروغ هم زیاد به او نسبت داده اند به طوری که بین ما معروفه که اصل در چیزهایی که از ایشان مخصوصاً در امور سیاسی و درباره سیاسیون نقل می کنند، بر کذب است