eitaa logo
مطالبِ طلبگی (وافی)
1.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1هزار ویدیو
246 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🌹باسلام محضر وعاظ محترم ●نصیحت گوش کن جانا! که از جان دوست‌تر دارند ●جوانان ِ سعادتمند پند ِ پیر ِ دانا را ■بدسلیقگی در موعظه‌، که یک دختر مذهبی را از راه به در کرد یک وقتی یک داستانی از داستانهای خارجی خواندم. نوشته بود یک دختری خیلی مذهبی بود. یکی از این شاهزادگان، خیلی عاشق و علاقه‌مند به این دختر بود ولی او یک مرد شهوتران عیاشی بود. می‌خواست او را در دام خودش بیندازد و این دختر روی آن عفت و روی نجابتی که داشت و روی اینکه پایبند اصول دیانت بود، هیچ تسلیم این آقا نمی‌شد. هر وسیله‌ای برانگیخت که او را گول بزند، نشد که نشد. گذشت. یک روزی دید یک کسی آمد از طرف این دختر پیغام آورد و خلاصه آمادگی خودش را برای اینکه با هم یک مدتی خوش باشند، اعلام کرد. تعجب کرد! این شاهزاده بعد خواست تحقیق بکند که چه چیز سبب شد که این دختر که این مقدار به نجابت و عفت خودش پایبند بود، یک‌دفعه رو آورد به عیاشی و فسق و فجور؟ معلوم شد قضیه از این قرار بوده: یک آقای کشیش بعد از اینکه احساس می‌کند که این یک روح مذهبی دارد، به خیال خودش برای اینکه این را مذهبی‏‌ترش بکند، می‌آید سراغ این دختر. می‌گوید من برای تو یک هدیه‌ای آورده‌ام. مثلاً یک ظرفی روی آن یک حوله‌‏ای می‌اندازد و به یک شکلی که من هدیه‌ای برای تو آورده‌ام آقای کشیش هدیه را جلوی این می‌گذارد. حوله را برمی‌دارد یک وقت می‌بیند یک کلّه مرده از قبرستان آورده! تکان می‌خورد؛ می‌گوید: این چیست؟ می‌گوید: این را آوردم که شما در این فکر کنید، ببینید دنیا چقدر بی‌‏وفاست! آنچنان نفرتی در دل این دختر به وجود آورد که نه تنها اثر موعظه‌ای نبخشید، از آن وقت فکر کرد، گفت: من به عکسش عمل می‌کنم؛ دنیایی که عاقبتش این است، پس این چهار روز عمر را ما چرا اساساً به این اوضاع بگذرانیم؟ به سوی عیاشی کشیده شد. این هم یک جور موعظه کردن است و یک جور نصیحت کردن است و باور کنید که در میان مواعظ و نصایحی که بسیاری از افراد می‌کنند، امر به معروف‏ و نهی از منکرهایی که صورت می‌گیرد، بسیاری از خود همین‌ها منکر است. ●گر این نصیحت ِ شاهانه بشنوی حافظ! ●به شاهراه ِ حقیقت گذر توانی کرد 📗 شهید آیت‌الله مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۲۳۶-۲۳۵ این مطلب را که از شهید مطهری دیدم به یاد هدیه کفن و اعلامیه ترحیم صدا و سیما افتادم.
هدایت شده از الگوی پیشرفت اسلامی
⚡️ اجلاسیه تمدنی خاندان وافی در قم! (تاریخ عکس : نامشخص) ❓ معمولاً فقط درباره احادیث و آیات می نویسم؛ ولی نتوانستم از توجه به اين قاب تمدنی صرف نظر كنم.... ❓ حوزه علمیه خانوادگی https://eitaa.com/olgou4
هدایت شده از نیاوش منصوری
سلام علیکم حاج آقا، یه سوال که توی ذهنم بوجود اومده ولی میدونم که جواب داره و تا حد زیادی هم احتمال میدم که اگه با پدر و مادر در میان بزارم این مسئله رو مطرح میکنن و اون اینه که اگر در سن پایین ازدواج صورت بگیره پس چطور آدم مورد آزمایش قرار بگیره و درجات معنویش بالا بره ، اصلا آدم های بزرگی مثل حضرت آقا ، امام خمینی،شهید بهشتی و دیگران چطور مثلا در سن های ۲۵ و ۲۸ سالگی پایین تر بالاتر ازدواج کردن؟
آقای سبحانی دیروز شجاعتِ قابل تحسینی به خرج داد👏 مگر این‌که بگوییم: بالای ۹۵ ساله را ترسی نیست 🤔
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🟡جرعه ای از حافظ ■پرهیز از ریا وتزویر ●حافظا! می خور و رِندی کن و خوش باش ولی ●دام ِ تزویر مَکن چون دَگران قرآن را ●مِی خور که شیخ و حافظ و مُفتی و مُحتَسِب ●چون نیک بِنگری همه تزویر می‌کنند ●درِ میخانه ببستند خدایا مَپَسند ●که درِ خانه‌ی تزویر و ریا بُگشایند ●دُور شو از بَرم ای واعظ! و بیهوده مَگوی ●من نه آنم که دَگر گوش به تزویر کنم ●رنگِ تزویر پیشِ ما نَبُود ●شیرِ سُرخیم و افعیِ سِیَهیم
🌹امام جعفرصادق(علیه‌السلام): اذا رَقَّ العِرضُ اُستُصعِبَ جَمْعُه! وقتی آبرو ریخت و بی‌ارزش شد دیگر جمع‌آوری و جبران آن دشوار خواهد بود!   🟢گفتگوی آتش وآب وآبرو آتش و آب و آبرو با هم. هر سه گشتند در سفر همراه. عهد کردند هر يکى گم شد.  با نشانى ز خود شَود پيدا.  گفت آتش: به هر کجا دُود است.  مى توان يافتن، مرا آنجا.  آب گفتا: نشان من پيداست.  هر کجا باغ هست و سبزه بيا.  آبرو رفت و گوشه اى بگرفت.  گريه سر داد، گريه اى جانکاه.  آتش آن حال ديد و حيران شد.  آب: در لرزه شد، ز سر تا پا.  گفتش آتش: که گريه ى تو ز چيست ؟ آب گفتا: بگو نشانه چو ما آبرو لحظه اى به خويش آمد ديدگان پاک کرد و کرد نگاه گفت: محکم مرا نگه داريد گر شَوم گُم نمی شوم  پيدا                                             «رهی معیری»
حاج آقا به خاطر اعتراض به ترور ناجوانمردانه شهدای مکرم حجت الاسلام رازینی و حجت الاسلام مقیسه، کانال را تا شب مبعث تعطیل بفرمایید
بسم الله ♻️توضیحی درباره حصر 🧐به مثال: ضَرَبَ زید بَکراً توجه کنید زید بکر را زد ♨️در مثال فوق هیچ گونه حصری وجود ندارد ❌نه از طرف فاعل نه از طرف مفعول 👈زید ضارب است و بکر مضروب 👇👇👇 🛑اما اینکه زید تنها ضاربِ بکر است یا اینکه بکر، ضاربِ دیگری هم داشته است 🛑اینکه بکر تنها مضروبِ زید است یا اینکه زید مضروب های دیگری هم داشته است، 🤭ساکت است 🤔ممکن است زید غیر بکر، شخص دیگری را هم زده باشد 🤔یا بکر از غیر از زید هم کتک خورده باشد ☝️اما وقتی بخواهیم بگوییم: ✳️فقط زید بکر را زد ✳️زید فقط بکر را زد 👈باید از ادات حصر استفاده کنیم ✌️ادات حصر دو تاست: 1⃣نفی + اِلا 2⃣اِنَّما در اولی، آنچه را که بخواهیم محصور فیه قرار دهیم، 👈 بعد از اِلا می آوریم ♨️اگر بخواهیم بگوییم: زدن زید منحصر در بکر است و زید کسی جز بکر را نزده است یا به عبارت دیگر: زید فقط بکر را زده است، می گوییم: 💢ما ضَرَبَ زید اِلا بکراً یعنی: نزد زید مگر بکر را =یعنی: زید فقط بکر را زد =یعنی: تنها مضروبِ زید بکر است ♨️ولی اگر بخواهیم بگوییم: زده شدنِ بکر منحصر در زید است و بکر را کسی جز زید نزده است یا به عبارت دیگر: فقط زید بکر را زده است، می گوییم: 💢ما ضَرَبَ بَکراً اِلا زید یعنی: =نزد بکر را مگر زید =یعنی: بکر را فقط زید زد =یعنی: تنها ضاربِ بکر، زید بود 👇👇👇 ☝️پس بینِ دو جمله: ♨️ما ضرب زید الا بکرا و ♨️ما ضرب بکرا الا زید 📈〽️تفاوت از زمین تا زیرزمین است! : ☝️در اِلّا حصر یا همان (فقط) روی کلمه از الا می آید ☝️ولی در اِنّما حصر و(معنای فقط) روی کلمه ی جمله می آید ✅بنابراین: ♨️انما ضرب زید بکراً =♨️ ما ضرب زید الا بکراً و ♨️انما ضرب بکراً زید =♨️ ما ضرب بکراً الا زید 👈مرادف است