استاد مددی هم سخنی نو درباره قیام حضرت سیدالشهداء دارند که قابل تأمل است👇
هدایت شده از استاد مددی
قیام یزید علیه حکومت امام حسین علیهالسلام یا قیام امام علیه حکومت یزید؟!
تحلیلی نو از عاشورا
❇️ https://www.ostadmadadi.ir/persian/article/13494/
🏠@ostadmadadi
هدایت شده از سید رضا حسینی
نمیدانم مطلبی که گذاشته شده یعنی بیعت سید الشهداء با یزید علیه اللعنه که ناقل آن فرمانده ادعیاء در دشت کربلاست چه ارتباطی با این پست دارد:
اگر هم خلفای جور، نمی توانستند وجود ائمه را تحمل کنند، ناشی حسادتشان به مقامات و کرامات و فضائل و محبوبیتشان بین مردم بوده است نه اقداماتِ آنها علیهِ نظامِ حاکم.
آنچه که نقل شده یک نزاع تاریخی است و آنچه که نتیجه گیری شده بی انصافی است. این که شهادت ائمه از روی حسادت دستگاه امویان و عباسیان بوده خیانت به تاریخ است.
دستگاه خلافت نمی توانست با نفوذ ائمه در جامعه جلوگیری کند و قتل ایشان تنها رهگذر بر پایان ایشان بوده. یعنی چه که از روی حسادت اینان کشته شده اند؟ کجای تاریخ گواه بر این مطلب است؟
اینکه به هارون گفتند حضرت رضا را بکش و او سر باز زده و گفته نمی توانم دو نفر از این خاندان را بکشم، این یعنی قتل موسی بن جعفر علیهما السلام از هوای حسادتی اوست؟ او نمی توانست نفوذ موسی بن جعفر علیهما السلام در جامعه را خنثی کند و به این جهت او را حذف نمود.
اینکه محمد بن اسماعیل به نزد هارون رفته و گفته خبر نداری که یک حاکم دیگری هم وجود دارد که این خراجی که نزد تو می آید نصف خراج مسلمانان است.
آیا قتل موسی بن جعفر صرفا حسادت هارون ملعون بوده؟
این نوع برداشت از تاریخ خیانت به تاریخ است.
محمد بن اسماعیل یک خائن بود که به دروغ به هارون گفت: موسی بن جعفر در منزلش سلاح جمع می کند
و بعد از این که مأموران بی خبر به منزل حضرت ریختند دروغ او روشن شد
و تعجب می کنم چگونه نقش حسادت را در شهادت ائمه نفی می کنید در حالی که قابیل به خاطر حسادت هابیل را به شهادت رساند
هدایت شده از العبد مصطفی غفر له
آیت الله العظمی بهجت قائل به بیعت بود
تامام
هدایت شده از العبد مصطفی غفر له
ابن زیاد مانع شد. لذا بعداً یزید تقصیر به گردن نگرفت و گفت ابن زیاد مقصر هه
🌷مَن سَألَ اللهَ الشَّهَادَةَ بِصِدقٍ بَلَّغَهُ اللهُ مَنَازِلَ الشُّهَدَاءِ وَ إن مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ .🌷
●●●
🍀هر كس صادقانه از خداوند شهادت را بخواهد، خداوند او را به مقام شهيدان مى رساند؛ هر چند در بستر بميرد.🍀
📚بحارالانوار، م۶۷، ص۲۰۱
استاد شرافت در صوتشان فرموده اند: چرا هر سال اول محرّم این بحث را مطرح می کنی؟!؟
باور کنید یادم نبود قبلاً مطرح کرده بودم و قصد و غرضی از تکرار نداشتم
طبیعیه که در این ایام به یاد فرمایش مرحوم آقای بهجت بیفتم
https://virasty.com/farbehi/1689821949276312175
از کجا باید شروع کرد؟
گاه وارد مجموعهای تحت نظارت دولت میشوم بههر بخشی میروم خانمهایش بدحجاباند با خودم میگویم:
اول باید از خدماترسانیِ خانمهای بدحجاب جلوگیری کنند سپس از خدماترسانی به خانمهای بدحجاب
حفظ مراحل اجرای قانون یکی از مهمترین عوامل موفقیت در اجرای قانون است.
https://eitaa.com/farbehi
https://virasty.com/farbehi/1689821949276312175
از کجا باید شروع کرد؟
گاه وارد مجموعهای تحت نظارت دولت میشوم بههر بخشی میروم خانمهایش بدحجاباند با خودم میگویم:
اول باید از خدماترسانیِ خانمهای بدحجاب جلوگیری کنند سپس از خدماترسانی به خانمهای بدحجاب
حفظ مراحل اجرای قانون یکی از مهمترین عوامل موفقیت در اجرای قانون است.
https://eitaa.com/farbehi
هدایت شده از فقط حیدر امیرالمومنین است
نکته مرحوم بهجت زیباترین نکته ای بود که این ایام مطالعه کردم و همیشه دوست داشتم چنین باشد. رفتار بزرگان و ائمه ی ما علیهم السلام بر مدار عقل بوده و این تفسیر عاقلانه ترین رفتار را نشان می دهد. عشقم به مولا امام حسین علیه السلام مضاعف شد.
هدایت شده از 🌿 ••[ وجیزه ]••
🔹 قدیمی ترین مدرک برای اثبات وجود حضرت رقیه (سلام الله علیها)
✅ قدیمی ترین مدرک برای اثبات وجود حضرت رقیه (سلام الله علیها) کتاب لباب الأنساب ظهیر الدین بیهقی متوفی میانه قرن ششم می باشد.
🔹 در نسخه چاپی این کتاب این چنین آمده است: أما الحسينية، فهم من أولاد الحسين بن علي رضي الله عنهما، ولم يبق من أولاده إلا زين العابدين رضي الله عنه وفاطمة وسكينة و رقية
@vajeazeh
هدایت شده از اَلمَجَالِس | Al-majales
منبر شب دوم محرم ۱۴۴۵_20-07-23_08-14-09-608.mp3
16.51M
*سیمای سید الشهدا علیه السلام در قرآن*
جلسه دوم
🔸حدیث ثقلین
🔹آیات دربارهٔ شهادت امام حسین علیه السلام
🔸سوره احقاف، آیه ۱۵ : و وصّينا الإنسان بوالديه إحساناً حملته امّه كرهاً و وضعته كرهاً
🔹بیان احادیث در تفسیر این آیه شریفه
🆔 Al-majales | اَلمَجَالِس : @al_majales
خلاصه فرمایشِ مرحوم آقای بهجت این است که:
امام حسین علیه السلام
بین باطن و ظاهر
و شریعت و حقیقت
جمع کردند
در عین حالی که می دانستند پایان سفر به سمتِ عراق شهادت است؛ و به همین جهت در همان هنگامِ خروج از مکّه فرمودند: من کان باذلاً فینا مُهجته فلیرحل معنا
در عین حال، وقتی با سپاه حُر برخورد کردند، فرمودند: شما برای من دعوت نامه فرستادید و اگر از دعوت خود منصرف شده اید، بر می گردم
و در عین حال که می دانستند یزید ملعون مصمّم بر به شهادت رساندنِ حضرت است و به هیچ وجه پیشنهادِ بیعت را نمی پذیرد، به عمر سعد سه پیشنهاد دادند که یکی از آنها بیعت با یزید بود
تا فردا کسی نگوید حسین بن علی خود را به کشتن داد بلکه اعتراض ها متوجّهِ یزید شود که چرا پیشنهاد بیعتِ حسین را نپذیرفتی؟!؟
حتی وقتی زهیر پیشنهاد کرد که با سپاه حُر بجنگیم، حضرت فرمودند: من هرگز آغازگرِ جنگ نخواهم بود
حتی وقتی شمر روی سینه ی حضرت نشسته بود و می خواست کار حضرت را تمام کند، حضرت به او فرمودند: أما ترجو شفاعة جدّی
هر کس حضرت را نشناسد، فکر می کند این سخن یعنی مرا نَکُش تا بیشتر زندگی کنم
در حالی که ما می دانیم حضرت عاشق لقاء الله بودند
در مورد پیشنهاد بیعت هم، مخالفان می پندارند پیشنهاد بیعت مساوی است با ذلّت و فرار از شهادت
در حالی که حضرت با این پیشنهاد بالاترین سیاست را به خرج دادند و یزید را تا همیشه ی تاریخ خلع سلاح کردند
گر چه یزید بعدها کوشید که تقصیر را به گردنِ ابن زیاد بیندازد که من راضی به قتل حسین نبود و ابن زیاد از پیش خود این کار کرد
ولی هیچ گاه هیچ کس این ادعا را باور نکرد
ملعون، تو اگر راضی نبودی چرا چوب بر لب و دندانِ سر مبارک حضرت می زدی و اشعار کفرآمیزِ حاکی از شادی می خواندی؟!؟
در حقیقت، مرحوم آقای بهجت با این فرمایش خود، پنجره ای جدید به سوی واقعه عاشورا به روی ما گشودند
باشد که نویسندگان و گویندگان، آن را درست بفهمند و به خوبی برای دیگران تبیین کنند
عبارات شاگرد مرحوم آقای بهجت در تبیین سخن استادشان هم بسیار عالی و ارزشمند است
تا چه کسی قدردانِ آن باشد:
ربما يخطر في الذهن أنّه كيف يُجمع قول سيد الشهداء الإمام الحسين(ع): «مثلي لا يبايع مثله» مع ما نقله أهل السِّيَرِ أنّ عمر بن سعد كتب الى ابن زياد، و ذكر البيعة في ضمن ثلاث: بعث عمر بن سعد في ضمن كتاب إلى ابن زياد: «... أمّا بعد؛ فإنّ اللّه قد أطفأ النائرة و جمع الكلمة و أصلح أمر الأمّة؛ هذا حسين قد أعطاني أن يرجع إلى المكان الّذي منه أتى، أو أن نسيّره إلى أيّ ثغر من ثغور المسلمين شئنا، فيكون رجلاً من المسلمين له ما لهم و عليه ما عليهم، أو أن يأتي يزيد أمير المؤمنين فيضع يده في يده، فيرى فيما بينه و بينه رأيه، و في هذا لكم رضا و للأمّة صلاح». في البداية قبل ابن زياد رأي عمر بن سعد؛ و لكن الشمر قال: «و اللّه لئن رحل من بلدك و لم يضع يده في يدك ليكوننّ أولى بالقوّة و العزّة و لتكوننّ أولى بالضعف و العجز فلا تعطِ هذه المنزلة فإنّها من الوهن و لكن ينزل على حكمك هو و أصحابه، فإن عاقبت فأنت وليّ العقوبة و إن غفرت كان ذلك لك». فاستحسن ابن زياد رأيه و قال: «نِعْمَ ما رأيت! الرأي رأيك»؛ وقعة الطف، 187 إلى 188 ؛ تاريخ الطبري، ج 5، ص 414 و راجع أيضاً: الإرشاد، المفيد، ج 2، ص 87 إلى 88 ؛ إعلام الورى، ص 236؛ الكامل في التاريخ، ج 4، ص 55؛ بحار الأنوار، ج 44، ص 389 إلى 390.
فيقال في الجواب: أنّ سيد الشهداء(ع) لم يعمل على طبق ما يعلمه من الله تعالى بعاقبة الأمر و الشهادة الموعودة فحسب، بل كان عمله(ع)، خطوة بعد أخرى، وفقاً لظاهر الشرع الأنور، يدور بين الحرمة و الوجوب، فقال هذا الكلام «مثلي لا يبايع مثله» في المدينة، و أعلن لجميع البشر أنّ خلافة يزيد غاصبة و لا يجوز له أن يبايعه، و الوظيفة الشرعية تابعة لشرائط الموضوع و يمكن أن تتغيّر مرحلةً مرحلة، وفقاً للشرائط، فإنّ الإمام الحسن(ع) بدايةً لم يصالح معاوية، كما لم يبايع أميرُ المؤمنين(ع) أبا بكر طوال حياة السيدة فاطمة الزهراء(ع) نقلاً عن صحيح البخاري و مسلم: صحيح البخاري (5/139) ، صحيح مسلم (3/1380) «وكان لعلي من الناس وجه حياةَ فاطمة، فلما توفّيت استنكر عليٌّ وجوه الناس، فالتمس مصالحة أبي بكر و مبايعته، و لم يكن يبايع تلك الأشهر»
http://amafhhjm.ir/wp/almobin/Amafhhjm/q-tfs-033-033-homfatemah/q-tfs-033-033-ahlbayt-05-00071.html
فرمایش مرحوم آقای بهجت و توضیحات شاگردِ ایشان، درست در نقطه مقابلِ فرمایشاتِ صاحبانِ کتاب های حماسه حسینی و انسان ۲۵۰ ساله است که هر گونه بیعت را مصداق ذلّت می دانند و حتی احتمالِ آن را با روحِ حرکت حضرت از مدینه تا کربلا، ناسازگار می بینند
هدایت شده از دین پرست
سلام و سپاس
علاوه بر اینکه اگر هم یزید و امثال او، بیعت را میپذیرفتند، کار تربیتی امام حسین ادامه مییافت تا حدی که به تدریج و در طول تاریخ، تغییر حکومت جور به حکومت معصوم، بهصورت طبیعی و با کمترین هزینه ممکن اتفاق بیفته.
همانطور که معاویه علیه الهاویه درباره امام حسن ع پرسید و گفتند: کثرت النعال خلف الحسن (کنایه از زیاد شدن پیروان امام ارواحنا فداه).
مرحباً بناصرنا
آری، امام هم می دانستند یزید راضی به یک لحظه زنده ماندنِ حضرت نیست.
به همین پیشنهاد بیعت، یک اتمامِ حجّتِ هوشمندانه بود.
کاش بتوان در فضایی خالی از انگ و اتهام زنی، به این بحث ادامه داد
مطمئنم اگر درست و بدون تعصب به این بحث پرداخته شود، به تدریج زوایای بیشتری از فرمایش مرحوم آقای بهجت روشن خواهد شد
هدایت شده از حسین علیزاده
قبلاً هم معروض شد که در برخی منابع سنی آمده ؛ عمر سعد ملعون که ابتدا می خواست دستش را آغشته به خون حضرت نکند، توسط عواملش از قول امام شایع کرد و به گوش امیر هم رساند که امام حاضر به بیعت شده ولی با خود یزید( نه واسطه) که چنین نبود و شاید در مذاکره ، امام برای اتمام حجت بیشتر( و بقول مرحوم بهجت برای خلع سلاح دشمن فریبکار) خواهان رفتن به شام و گفتگو با یزید شده بود...
کِی عمرسعد جرأت داشت به دروغ به ابن زیاد برساند که امام حاضر به بیعت هستند
دروغی که به زودی رسوایش کند و او را از مُلکِ ری محروم نماید
هدایت شده از دین پرست
و این، یکی از وجوه حسادت حاکمان جَور به پیامبر و اهل بیت علیهم السلام بود، که بر قلوب حکومت میکردند، نه بر ابدان.
نشانههای آن از "سحر یؤثر" تا محبت شدید دشمنان اهل بیت به ایشان بهقدری زیاد و واضحه که هیچ تردیدی در این امر باقی نمیذاره.
بنابراین، دشمنی و تبعید و حصر و قتل اهل بیت، هم از روی حسادته، و هم (بر اساس شواهد تاریخی) از ترس تغییر وزن قدرت و از دست دادن حکومت، در کنار اینکه دشمنان، تحلیل درستی از مواضع و خط سیر سیاسی اهل بیت نداشتند و قیاسبهنفس میکردند. همانطور که برخی از زیدیمسلکان مدافع اهل بیت هم همین گرفتاری را دارند.
بنابراین بین حسادت دشمنان به اهل بیت و ترس از قدرت گرفتن ایشان، منافاتی نیست، بلکه هر دو معلول علت واحدهاند.
متأسفانه اساسِ غالبِ کُتُب و خُطَبی که درباره عاشورا و امام حسین نوشته یا ایراد می گردد، همین تفکّرِ زیدیه است😔
هدایت شده از دین پرست
البته مرحوم آقای علی صفائی حائری (ع.ص) هم در کتاب عاشورا، تحلیلی دارند که از جهت عدم اقدام امام به جنگ، مثل تحلیل آقای بهجته، ولی گزارش عمرسعد رو نمیپذیره.
مرحوم آقای پیشوایی هم در رادیو معارف تصریح و تاکید کردند که امام حسین ع برای جنگ خروج نکرده بود و حرکتشون قیام مسلحانه نبود، بلکه چون یزید هیچ راهی برای امام نذاشت، امام ناچار به دفاع شدند.
عدمِ قصد حضرت برای شروعِ جنگ را تقریباً همه قائل هستند
و خوشبختانه در این مورد از تفکّر زیدیه فاصله گرفته اند
چون زیدیه می گویند: در مقابل سلطان جائر باید قیام کرد؛ بلغ ما بلغ
و اگر حوثی ها، با سپاه حُر برخورد می کردند، به جای آب دادن به آنها و اسبانشان، با شمشیر و نیزه از آنها پذیرایی می کردند
هدایت شده از دین پرست
این تحلیل و توضیح مرحوم آقای احمد قابل هم قابل توجهه:
https://www.aparat.com/v/3r2R0