هدایت شده از هنرکده صبا🔸️روباندوزی
°●قبل از #دعای_ندبه
صنوبر شهید شد
°●از عطریاس🌸 پرشد و
پَر پَر #شهید_شد
°● #سردار تاب روضه ی
دیوار و در💔 نداشت
°●قبل از شروع مجلس #مادر♥️
#شهید_شد😭
#شهید_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی 🌙
#فـــرمـــانـــــده_سپـــاه_قــــدس 🇮🇷
iD ➠ @sepaheghodss
iD ➠ @sepaheghodss
هدایت شده از هنرکده صبا🔸️روباندوزی
°●قبل از #دعای_ندبه
صنوبر شهید شد
°●از عطریاس🌸 پرشد و
پَر پَر #شهید_شد
°● #سردار تاب روضه ی
دیوار و در💔 نداشت
°●قبل از شروع مجلس #مادر♥️
#شهید_شد😭
#شهید_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی 🌙
#فـــرمـــانـــــده_سپـــاه_قــــدس 🇮🇷
iD ➠ @sepaheghodss
iD ➠ @sepaheghodss
هدایت شده از هنرکده صبا🔸️روباندوزی
°●قبل از #دعای_ندبه
صنوبر شهید شد
°●از عطریاس🌸 پرشد و
پَر پَر #شهید_شد
°● #سردار تاب روضه ی
دیوار و در💔 نداشت
°●قبل از شروع مجلس #مادر♥️
#شهید_شد😭
#شهید_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی 🌙
#فـــرمـــانـــــده_سپـــاه_قــــدس 🇮🇷
iD ➠ @sepaheghodss
iD ➠ @sepaheghodss
هدایت شده از هنرکده صبا🔸️روباندوزی
°●قبل از #دعای_ندبه
صنوبر شهید شد
°●از عطریاس🌸 پرشد و
پَر پَر #شهید_شد
°● #سردار تاب روضه ی
دیوار و در💔 نداشت
°●قبل از شروع مجلس #مادر♥️
#شهید_شد😭
#شهید_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی 🌙
#فـــرمـــانـــــده_سپـــاه_قــــدس 🇮🇷
iD ➠ @sepaheghodss
iD ➠ @sepaheghodss
#آیت_الله_حجت_هاشمی
احترام #پدر و #مادر ،لازم
و واجب است . دستـورهای
آنان اگـــر تلخ هـــم باشـــد،
خـــدای متعــال آثـــار آن را
شیـــریـن می کـنـد
و اگر مخالفت آنان شیریـن
به نظر برسد، در نهایت تلخ
و زننـده خواهد بود
🔖 #توصیه_های_اخلاقی_علما 🔖
http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
هستے از آنچہ نوشتند فراتر بانو
یڪ نخِ چادر تو شافع محشر بانو
همگے سینہ زنیم و همہ فرزند توایم
با تو معنا بشود واژه #مادر بانو
#مابچہهاےمادرپهلوشڪستہایم🏴
#ایام_فاطمیه🥀
#شهادت_مادرم_زهرا_س_تسلیت🏴
@fateme_madarm
#آیت_الله_فاطمی_نیا
فرد وارد بازار #قیامت می شود،
فکر می کند خبری است.
تعجب می کند؛ #خدایا پس چه شد؟ نماز ها، عمره ها؟
می گویند تو دل شکستی. ریا کردی. زهر زبان ریختی. ببینید ما درد دل می کنیم.
جوان عزیز اگر عروج می خواهی، می خواهی به جایی برسی از خانه خودتان شروع کن!
دل خواهرت را شکستی.
برو درستش کن. دل #مادر و #پدر را شکستی. از خانه شروع کنید.
جوانانی هستند که محاسن دارند، #انگشتر دارند، #عطر_تیروز هم می زنند،
در بیرون هیئت ولی در منزل بروی بپرسی،
هیچکس از او راضی نیست.
پس برای چه #هیئت رفته بودی؟ چرا جلسه رفته بودی؟
پس استاد یعنی چه؟
@attash
هجده یادآور سن کم یک #مادر است
هجده یادآور یک مادر و یک لشکر است .
در مقام رمز و راز گر براندازش کنی
هجده یادآور فصل خزان #حیدر است
@manbar_delnshin
🕊|سلاممـادر ... - |@Gomnam_khahim_mand|.mp3
3.48M
•••
| بـه پشت در خانهات آمدم #مادر
به اذن حسین و حسن در زدم #مادر
بگیرم دوباره پر چادرت را
بمیرم برای غریبی مولا |
@manbar_delnshin
﷽
#حضرت_مادر❤️
.
گفتم که رخصتی بده بهتر بخوانمت
مهرت اجازه داد که #مادر بخوانمت
.
#ولادت_حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها)
#اسعد_الله_ایامکم 🌺 🌺
اَللّهُمَ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج
❤️🍃
تاثیر عجیب #مادر بر عاقبت بخیری فرزند در کلام حضرت امام (رضوان الله علیه) :
دامن مادر بزرگترین مدرسه ای است که بچه در آن تربیت می شود آنچه که بچه از مادر می شنود غیر از آن چیزی است که از معلم می شنود .
#امام_خمینی ره #غیرت_دینی
علما
#قرار_عاشقی
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم😓، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...😭
گذشتم...
.
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
🌷🌿🌷🌿🌷🌿
#وصیت_شهدا