eitaa logo
اسوه های اخلاق
4.5هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
27 فایل
﷽ کانال اسوه های اخلاق کانالی با رویکرد مطالب متنوع علمی و اخلاقی پیامبران الهی و ائمه اطهار علیهم السلام و رهروان راستینشان علمای ربانی و مراجع بزرگوار تقلید به همراه اطلاع رسانی جلسات مواعظ اخلاقی ادمین: @talabeh1375 ادمین تبادلات:
مشاهده در ایتا
دانلود
❌❌❌🔞📛📛📛🔞❌❌❌ در كتاب کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد اول، آمده است كه روزی جمعی از اشرار اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند،تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند.پس از شور و مشورت با یکدیگر،به این فکر می افتند که یک نفر روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان(تفریحی) بکنند! به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به عارف بالله و سالک الی الله مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ بیدآبادی(رضوان الله علیه) می افتد که در حال گذر بودند.گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و از تجرد درآورند.ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد،به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند.سرانجام به خانه ای می رسند و آنان از ایشان دعوت می کنند که به آن مکان وارد شوند. به محض ورود ایشان،زنی سربرهنه و با لباس نامناسب و صد قلم آرایش صورت،از اتاق بیرون آمده و خطاب به مرحوم حضرت آیت الله بیدآبادی(نور الله قبره)می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی،صفا آوردی!! ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند:چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی!!! آن عالم سالک در همان زمان متوجه دسیسه آن گروه مزاحم می شوند و به ناچار داخل اتاق می شوند.آن جماعت گمراه به ایشان دستور می دهند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود،در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته،وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد!! جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند.زن مزبور،در حال رقص گهگاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز می نماید،این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید:گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را!!!!! پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند،ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید: تغییر دادم......... به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم سالک خارج می شود،آن جماعت به طرف ایشان به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید. در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند: در یک لحظه قلب آنان را از تصرف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم..... رویش نیوز 🔖 🔖 💠 @attash 💠 💠 @attash 💠 💠 @attash 💠
دريافته هايى را كه اين بنده، از دوران رياضت و خودسازى بدست آوده ام، مربوط به زمانى است كه به مطالعه و تحقيق تفاسير پرداخته بودم، و شبى بين خواب و بيدارى حضرت محمد ( (ص) ) را زيارت كردم. با خود گفتم كه: شايسته است تا در كمالات و اخلاق وى دقيق شوم، هر چه ندبر من فزونتر مى گشت، عظمت و نورانيت آن حضرت گسترده تر و روشنتر مى نمود. از اين روى، دريافتم كه خلق و سرشت او، قرآن است، و بايد در قرآن بينديشم. هر چه دقت من در آيه اى بيشتر مى شد، دريافت فزونترى از حقايق نصيبم مى گرديد. بگونه اى كه يك باره حقايق بيكرانى به جانم سرازير مى شد. و چنين موهبتى، در پى هر تدبر من در آيه اى پديد مى آمد. 🔖 🔖 👁🗨 @attash 📲 👁🗨 @attash 📲
می فرمایند: عالمى كه با مبارزه طولانى، نفس خود را (در برابر آفات اخلاقى) نيرومند ساخته و دام هاى فريب هوا را نيك دريافته است، بايسته است كه در بر پائى اين دو مهم بكوشد، بويژه ( (موعظه كردن) ) كه هيچ كارنيكى با آن برابرى نتواند، و اين مقال را گنجايش برشمارى و تبيين بهره هاى آن نيست. 🔖 🔖 📚 @attash 👈 📚 @attash 👈 📚 @attash 👈
یکی از زیبا ترین جملات رهبری در مورد نماز نماز قالبی دارد و مضمونی؛ جسمی دارد و روحی. مواظب باشیم جسم نماز از روح نماز خالی نماند. نمیگوئیم جسم بیروح نماز هیچ اثری ندارد؛ چرا، بالاخره یک اثرکی دارد؛ اما آن نمازی که اسلام و قرآن و شرع و پیغمبر و ائمه (علیهم‌السّلام) این همه روی آن تأکید کردند، نمازی است که جسم و روحش هر دو کامل باشد. این جسم هم متناسب با همان روح فراهم شده؛ قرائت دارد، رکوع دارد، سجود دارد، به خاک افتادن دارد، دست بلند کردن دارد، بلند حرف زدن دارد، آهسته حرف زدن دارد. این تنوع برای پوشش دادن به همه‌ی آن نیازهائی است که به وسیله‌ی نماز بایستی برآورده شود که هر کدام رازی در جای خود دارد و مجموعه‌ی اینها، قالب و شکل نماز را به وجود میآورد. این شکل خیلی مهم است، لیکن روح این نماز توجه است؛ توجه. بدانیم چه کار داریم میکنیم. نماز بیتوجه - همان طور که عرض کردم - اثرش کم است. ۱۳۸۷/۰۸/۲۹ 🔖 🔖 📲 @attash 👈 📲 @attash 👈 📲 @attash 👈
بدان كه تو هستى و نمى ميرى. بدنست كه مى ميرد، تو هستى و زنده. حساب كار خودت را بكن كه چه تهيه ديده اى براى زندگى آخرت. ببين براى اين دو روزه، كه مى دانى ثباتى در آن نيست، چه كوششها و تقلاها مى كنى. براى آن جا كه به حكم فطرت هستى و زندگى ابدى است، چه كوشش كرده و چه تهيه ديده اى؟ در آن جا زندگى انفرادى است، احتياجات را خودت منفردا بايد رفع كنى ؛ باب استقراض و استعداد مسدود است. اين جا آمده اى كه تهيه براى آن جا ببينى. 🔖 🔖 📲 @attash 👈 📲 @attash 👈 📲 @attash 👈
♨️داستان شگفت انگیز پزشکی که مسلمان شد♨️ میلانی‌ (ره) دچار بیماری معده شدند و پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند و پس از یک عمل سه ساعته و زمانی که ایشان در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می‌گویند را برایش ترجمه کند، مرحوم میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می‌کردند و پس از این مساله پروفسور برلون، گفت؛ کلمه شهادتین را به من بیاموزید؛ زیرا از این لحظه می‌خواهم روی به اسلام بیاورم و پیرو مکتب این روحانی باشم؛ وقتی دلیل این کار را جویا شدند، پروفسور برلون گفت؛ تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می‌دهد، در حالت به هوش آمدن است و بنده دیدم که این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم و دیدم که او ترانه‌های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می‌کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است و بعد از آن هم وصیت کرد که وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند که هم این که قبر این پروفسور مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کرده‌اند. منبع: پایگاه مذهبی سلم 🔖توصیه های اخلاقی علما 🔖 📿 @attash 📿 📿 @attash 📿
نقل می‌کند: علامه طباطبایی، همواره راضی به رضای خدا بود. اوایل، منزل مسکونی شخصی نداشتند و هر روز و هر از چند گاهی مجبور بودند، محلشان را عوض کنند. من یک بار به ایشان عرض کردم: آقا! ما باید هر شش ماه یک بار از شما آدرس جدیدی بگیریم. ایشان با کمال خونسردی از این مسئله گذشتند و گویی به طور کامل راضی به رضای الهی بودند. 📚سیره اخلاقی علما ص۲۴ 🔖 🔖 http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
مجتبی مطهری، فرزند استاد شهید مرتضی مطهری می‌گوید: « خاطرم می‌آید زمانی که پدرم فرمود: «گه گاه که به اسرار وجودی خود و کارهایم می‌اندیشم، احساس می‌کنم از مسائلی که سبب خیر و برکت در زندگی‌ام شده و همواره عنایت و لطف الهی را شامل حال من کرده است، احترام و نیکی فراوانی بوده است که به پدر و مادر خود کرده ام، به ویژه در دوران پیری و هنگام بیماری که افزون بر توجه معنوی و عاطفی، تا آنجا که توانایی‌ام اجازه می‌داد، از نظر هزینه و مخارج زندگی به آنان کمک و مساعدت کرده ام». 🔖 🔖 http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
💠ضرورت در همۀ احوال💠 رضوان الله علیه 🍃ای برادر عزیز؛ بدان که تو هیچ زمان از معصیت عملی جدا نیستی؛ 🍃و برفرض که معصیت عملی نداشته باشی، از صفات ناپسند و فکر گناه خالی نیستی؛ 🍃و بر فرض که این هم نباشد، حدّاقل افکار پراکنده که باعث غفلت از یاد خدا شود در تو هست؛ 🍃و برفرض که از این هم در سلامت باشی، حدّاقل غفلت و کوتاهی در معرفت خدا داری... 🍃و شکی نیست که همۀ اینها نقائصی در وجود توست که باید از آنها برگردی؛ و بنابراین توبه در همۀ زمانها بر تو واجب است. 📚«تذکرة المتّقین» ص ۴۳ 🔖 🔖 http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
دستورالعمل آن است كه از خود و خودرايى دست بردارى، جان من به لب آمد از گفتن اين كه راه نجات و خلاص در استغراق ذكر الهى و تفكر در معرفت نفس و خودشناسى است و ذكر و فكر، خود راهنماى تو خواهد شد. ( (يا من اسمه دواء و ذكره شفاء) ): (اى كه نام او دواى دردها و يا او شفابخش نمى بينى و داروى تو هم نزد خود توست فهم نمى كنى) تو خود حجاب خودى حافظ از ميان برخيز. 🔖 🔖 http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
😳😔 خداوند به پدرم فرزندی عطا نکرده بود و سنّ او از چهل سال می‌گذشت که همسر دوّمی انتخاب کرد، بازهم بچه دار نشد. یکی از همسایه‌ها که وضعیّت ما را می‌دانست روزی یک گونی بچه گربه را که تازه در خانه آنان متولد شده بودند، به منزل ما آورد و در حالی که آنها را وسط حیاط پرت می‌کرد به پدرم گفت: حال که اجاقت کور است و بچه نداری این بچه گربه‌ها را بزرگ کن! پدرم می‌گفت: بسیار ناراحت شدم و دلم شکست. بچه گربه‌ها را که جمع کردم و شمردم ۱۱ تا بودند. امّا پدرم مأیوس نبود تا اینکه خداوند سفر حجّ را قسمت او کرد. ایشان در طواف و نماز به سایرین کمک می‌کرد و از آنان می‌خواست در کنار کعبه برای فرزنددار شدنش دعا کنند. مرحوم پدرم می‌گفت: من همانجا از خداوند خواستم نسل من ص: ۳۵ مبلّغ دین باشد. به هر حال از سفر حج که برگشت، خداوند دوازده فرزند به او داد؛ یک فرزند از همسر اوّل و یازده فرزند از مادرم که همسر دوّم او بود. با لطف الهی در سن چهارده سالگی به حوزه علمیه رفتم، یک سال در کاشان، هفده سال در قم، یک سال در نجف و یک سال نیز در حوزه مشهد بودم و پس از پیروزی انقلاب در مقیم تهران شدم. 🔖 توصیه های اخلاقی علما 🔖 📲 @attash 👈 📲 @attash 👈
💠دست پیرمرد را بوسید💠 شوهر خواهرم که تا زمان شهادت آقای بهشتی محافظ ایشان بود تعریف می کرد در یکی از شهرستان ها پیرمردی جلو آمد تا به ایشان نامه ای بدهد ولی ازدحام جمعیت باعث شد در را به روی ایشان ببندند که ناگهان دست پیرمرد لای در باقی ماند. آقای بهشتی وقتی متوجه این مسئله شد در حالی که خیلی متأثر شده بود از ماشین پایین آمد و دست پیرمرد را که مجروح شده بود بوسید و به محافظان تذکر داد بیشتر مراقب مردم باشند. 📗پایگاه اطلاع رسانی حوزه 🔖 🔖 http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
هدایت شده از کانال محاول(مهدویت)
15_پیوند الهی.mp3
1.32M
📚ڪتاب صوتی زندگی نامه شهید ، کتابی که استاد پناهیان درمورد آن تعریف جالبی ڪردند 📛 که بیش از ۶۰۰ هزار جلد چاپ شد 🔶قسمت پانزدهم 👌قسمت بسیار شنیدنی 🔸 برای گوش دادن به بقیه فایل ها به کانال سربزنید 🔶 ڪانال محاول 🔶 💠 @mahavel 💠 💠 @mahavel 💠 💠 @mahavel 💠
مصرف گوشت خانه آيةاللَّه خامنه اي در زمان رياست جمهوري، تنها از طريق كوپن بود. ايشان در آن زمان، به من فرمودند: »من تاكنون، غير از همان گوشت كوپني - كه به همه مردم داده مي‌شود - گوشت ديگري از بازار نخريده ام! مصرف سوخت خانه معظم له نيز همان سهميه كوپني بود. اگر گوشت گرمي هم مصرفي مي‌كردند، گوشتي بود كه افراد به عنوان نذر و قرباني براي آقا مي‌بردند. امروز هم زندگي ايشان، مثل زندگي مردم محروم و مستضعف است؛ زندگي بسيار ساده اي است. اين حقايق را بايد نوشت و در تاريخ ثبت كرد. 📚 آيةاللَّه مصباح يزدي. پرتوي از خورشيد، ص ۵۱. 🔖 🔖 http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
؟ چه بايد بكنيم؟ چه كار كرديم كه به اين چيزها مبتلا مىشويم؟ فكر اين را بايد بكنيم، آخر ما چكار كرديم كه بىسرپرست مانديم؟ اشكال در اين است كه خودمان را اصلاح نمىكرديم و نكرديم و نخواهيم كرد، حاضر نيستيم خودمان را اصلاح كنيم. اگر ما خودمان را اصلاح مىكرديم به اين بلاها مبتلا نمىشديم. 📚بهجت از حدیث دیگران 🔖 🔖 http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
بعد از آزادي امام از قيطريه، عده اي از بازاريهاي تهران، ناهاري ترتيب داده بودند و امام هم در همان جلسه سر سفره نشسته بودند. يكي از بازاريها به امام گفت: ( (بازاريها براي خاطر شما چه كردند و چه كردند... ) ) امام به او فرمودند: ( (بيخود كردند! ) ) همه تعجب كردند كه اين چه حرفي است! بعد امام فرمودند: ( (اگر براي خدا كردند، كه خدا اجرشان بدهد. بايد بكنند. اگر براي من كردند، من چيزي ندارم بدهم) 📚بانک جامع خاطرات امام خمینی(ره) 🔖 🔖 http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
خداست حاج آقا فخر تهرانی می‌گوید: یک روز من و یکی از دوستانم به نام آقای انشایی در خدمت آقا شیخ مرتضی زاهد بودیم. آقا شیخ مرتضی تسبیحش را گم کرده بود و با نگاه و کشیدن دستش به اطراف، دنبال تسبیحش می‌گشت و از ما هم پرسید: «شما این تسبیح مرا ندیدید؟ » با این سخن، ما نیز برای یافتن تسبیح ایشان شروع به گشتن کردیم. پس از دقایقی، آقا شیخ مرتضی با چشمانی اشک آلود و با بغض فرمود: «ببینید! این امر می‌تواند به این معنا باشد که خداوند می‌خواهد به من بفرماید ای مرتضی! عمری است ما تو را نگه داشته ایم وگرنه تو حتی تسبیحت را نیز نمی توانی نگه داری». 📚سیره اخلاقی علما 🔖 🔖 http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa