eitaa logo
اسوه نیوز
289 دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
7.9هزار ویدیو
162 فایل
مهمترین اخبار فرهنگی،سیاسی و اجتماعی جنوبشرق استان تهران ارتباط با مدیر کانال: @osvenews
مشاهده در ایتا
دانلود
°•{پاســـــدار 🕊🌹}•° 🔹احمد وکیلی که با پیروزی انقلاب نام مستعار را برای خود انتخاب کرده بود، بچه شهر قم بود.  🔹حضور در کردستان، ایمانی قوی و دلی چون شیر را می‌طلبید، در اردیبهشت سال ۵۹ و در جریان عملیات آزادسازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه، مجروح شد و توسط کومله به اسارت گرفته شد. همان لباس با آرم سپاهی که پوشیده بود، کفایت می‌کرد تا خونخواران کومله تا لحظه بلاهائی بر سر او بیاورند که باور این رفتارها از یک انسان بسیار سخت است.  🔹بعد از مجروحیت و اسارت سعید، دیگر هیچ خبری از او نبود و نیست و برای همیشه مفقود الاثر شد و تنها سند و حکایت بعد از اسارت ایشان خاطرات یک برادر ارتشی است که از آن دوران دارد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹حدود یک سال و چندی که در دست کومله اسیر بودم همان اول اسارت که به پایگاه منتقل شدم، گفتند هیچ اطمینانی در حفظ اینها نیست، به همین خاطر پاشنه‌های هر دو پایم را با مته و دریل سوراخ کردند و برادران دیگر را هم نعل کوبیدند و با اراجیف و فحاشی بر این عملشان شادمانی می‌کردند. 🔹بعد از ۱۸ روز قرار شد ما را به سبک دموکراتیک و آزادانه!! محاکمه و دادگاهی کنند. روز دادگاه رسید، رئیس دادگاه، سرهنگ حقیقی را که همان اوایل انقلاب فرار کرده بود، شناختم و محاکمه بسیار سریع به انجام رسید. چون جرم محکومین مشخص بود 《 و جمهوری و ندادن اطلاعات》و بالطبع حکم هم مشخص، عده‌ای به اعدام فوری و بقیه هم به اعدام قسطی (یعنی به تدریج) محکوم شدیم. 🔹حکم ما که اعداممان قسطی بود به صورت کشیدن ناخن‌ها، بریدن گوشت‌های بازو و پاها، زدن توسط کابل، نوشتن شعارهای انقلابی توسط هویه برقی و آتش سیگار به سینه و پشت و تمامی اینها بی چون و چرا اجراء می‌شد که آثارش به خوبی بر بدنم مشخص است. 🔹مرسوم است به میمنت ازدواج نوجوانی، جلو پایش، قربانی ذبح شود. این رسم را کومله نیز اجرا می‌کرد با این تفاوت که قربانی‌ها در اینجا جوانان اسیر ایرانی بود. 🔹عروسی دختر یکی از سرکردگان بود، پس از مراسم، آن عفریته گفت: باید برایم قربانی کنید تا به خانه شوهر بروم، دستور داده شد قربانی‌ها را بیاورند. ۱۶ نفر از مقاوم‌ترین بچه‌های سپاه و بسیج و ارتش و دو روحانی را که همه جوان بودند، آوردند و تک تک از پشت سر بریده شدند، این برادران عزیز مانند مرغ سربریده پر پر می‌زدند و آنها شادی و هلهله می‌کردند.  🔻بله، بزرگترین جرم همگی ما این بود که می‌خواستیم دست اینان را از سر مردم مظلوم و مسلمان کُرد آن منطقه کوتاه کنیم. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹سعید ۷۵ روز زیر شکنجه بود، ابتدا به هر دو پایش نعل کوبیده و به همین ترتیب برای آوردن چوب و سنگ به بیگاری می‌بردند. پس از دادگاهی شدن محکوم به شکنجه مرگ شد بلکه اعتراف کند. اولین کاری که کردند هر دو دستش‌ را از بازو بریدند و چون وضع جسمانی خوبی نداشت برای معالجه و درمان به بهداری برده شد و این بهداری بردن و معالجه کردن‌هایشان به خاطر این بود که مدت بیشتری بتوانند شکنجه کنند والا حیوانات وحشی را با ترحم هیچ سنخیتی نیست. 🔹پس از آن معالجه سطحی، با دستگاه‌های برقی تمام صورتش را سوزاندند، سوزاندن پوست تنها مقدمه شکنجه بود به این معنی که مدتی می‌گذرد تا پوست‌های نو جانشین سوخته‌ شده و آن وقت همان پوست‌های تازه را می‌کندند که درد و سوزندگی‌اش بسیار بیش از قبل است و خونریزی شروع می‌شود و تازه آن وقت نوبت آب نمک است که با همان جراحات داخل دیگ آب نمک می‌اندازند که وصفش گذشت. 🔻تمام این مراحل را سعید وکیلی با استقامتی وصف‌ناپذیر تحمل کرد و لب به سخن نگشود. او از ایمانی بسیار بالا برخوردار بود و مرتب قرآن را زمزمه می‌کرد. استقامت این جوان آن بی‌رحم‌ها را بیشتر جری می‌کرد. او که دیگر نه دستی، نه پائی، نه چشمی و نه جوارحی سالم داشت با قلبی سوخته به درگاه خدا نالید که خدایا مپسند اینچنین در حضور شیاطین افتاده و نالان باشم دوست دارم افتادگی‌ام تنها برای تو باشد و بس؛ خداوند دعایش را اجابت نمود. 🔹سعید را به دادگاه دیگری بردند و محکوم به اعدام گردید. زخمهایش را باز کردند و پس از آنکه با نمک مرهم گذاشتند، داخل دیگ آب جوش که زیرش آتش بود انداختند و همان جا با لبی ذاکر به دیدار معشوق شتافت. 🔹اما این گرگان که حتی از جسد بی‌جانش نیز وحشت داشتند دیگر اعضایش را نمودند و جگرش را به خورد ما که هم سلولیش بودیم دادند و مقداری را هم خودشان خوردند و البته ناگفته نماند مقداری را هم برای امام جمعه ارومیه فرستادند. کانال شهیدهادی و تورجی زاده 🌸🍃 @osvenews_ir 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸
°•|🍃🌸 🕊🌹 ◽️سرور آزادگان حسيـــــن(ع) شهيـــــد فرمود: اگر آخر زندگى اين دنيـــا مــــرگ سياه است چه بهتر آنكه انسان با مـــرگ سرخ در راه خداوند از دنيـا برود. ◽️ما هم به نداى حسين زمانمان، امام خمينى بت شكن لبيك گفته و شهادت را انتخاب كرده تا به منافقين، گمراهان، سياه دلان و دشمنان انقلابمان ثابت شود اگر سروهاى بلندى و گلهاى سرخى چون مطهرى‌ها و مفتح‌ها و بهشتى‌ها و رجايى‌ها به هدف خود رسيدند سى و شش ميليون لاله‌ی ديگر در صف شهدا منتظر شهادت هستند. کانال شهیدهادی و تورجی زاده ♠️🍃 @osvenews_ir ♠️🍃🍃♠️🍃🍃♠️🍃🍃♠️
شهید سید رضا زاهدی / شهدای شهر من دریافت #رایگان فایل لایه باز - psd - و تصویر با کیفیت: http://www.asr-entezar.ir/archives/61686 هر گونه استفاده ( حتی تجاری ) از فایل های لایه باز و طرح های گرافیکی عصر انتظار که باعث نشر فرهنگ اسلامی شود ، باعث خوشحالی ماست. @asr_entezar #شهید #شهدا #شهادت #شهید_سید رضا_زاهدی#دفاع_مقدس #شهدای_شهر_من
شهید عباس احمدی / شهدای شهر من دریافت #رایگان فایل لایه باز - psd - و تصویر با کیفیت: http://www.asr-entezar.ir/archives/61688 هر گونه استفاده ( حتی تجاری ) از فایل های لایه باز و طرح های گرافیکی عصر انتظار که باعث نشر فرهنگ اسلامی شود ، باعث خوشحالی ماست. @asr_entezar #شهید #شهدا #شهادت #شهید_عباس_احمدی #دفاع_مقدس #شهدای_شهر_من
4_5992158416544466093.mp3
13.91M
دستات سایه بونِ سَرَمِه؛یه بارونِ کَرَمِه که رو چشمِ تَرَمِه دستات روزیمو میرسونه 🔆شور سید رضا نریمانی درشهر @osvenews_ir
Karimi.mp3
6.63M
🔘مداحی علیه السلام ▪️حاج محمود کریمی درشهر @osvenews_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از فاطمه (س) تا معصومه (س) 🏴ویژه #وفات_حضرت_فاطمه_معصومه(س) ⁉️دلیل مقام والای #حضرت_معصومه سلام الله علیها چیست؟ #شهادت درشهر @shoraostantehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 کاری که موشک با بدن میکنه آدم رو یاد گودال قتلگاه می‌اندازه😔 وقتی که استاد انصاریان طاقت دیدن تصاویر شهید حاج قاسم سلیمانی را نداشت. درشهر @osvenews_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺چگونه به خبر شهادت شهادت را دادند و نخستین واکنش ایشان به خبر چه بود⁉️ 🌀 اشک‌های معاون رسانه‌ای دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب به هنگام تعریف خاطره روز حاج قاسم سلیمانی./ نسیم‌آنلاین رادار انقلاب @osvenews_ir
✖️رجبی دوانی: ادله‌ای برای حضرت زینب (س) ♦️پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام: واژه شهادت را برای رحلت حضرت زینب (س) بکار بردم برای اینکه معتقدم حضرت، به شهادت رسیده است چراکه ایشان در قیام سید‌الشهدا(ع) پا به پای امام معصوم (ع) در نهضت عاشورا بود و مصائبی را دید که برادر بزرگوارش مشاهده نکرد. بنابراین وقتی یک سال و نیم پس از عاشورا رحلت می‌کند، در حقیقت به شهادت رسیده است و مرگ طبیعی به هیچ وجه برای حضرت متصور نیست. ♦️حضرت زینب(س) توفیق داشت تا محضر 7 معصوم را درک کند. از این جهت شاید می‌توان او را شخصیتی بی‌نظیر در تاریخ اسلام معرفی کرد. ♦️به جرات می‌توان گفت اگر حضرت زینب(س) در واقعه کربلا نبود،امام زین‌العابدین(ع) به شهادت می‌رسید. اول، زمانی بود که شمر به خیمه‌ها حمله کرد و وقتی حال بیمار امام را دید، تصمیم گرفت تا حضرت به قتل برساند امّا حضرت زینب(س) مانع این اقدام شد.دوم زمانی بود که حضرت در کاخ عمربن سعد به خطبه‌خوانی پرداخت و خشم عمر را برانگیخت وآنجا دوباره حضرت زینب(س) به کمک امام زمانش آمد و ایشان را از قتل نجات داد. در بحران‌های دیگری نیز حضرت به کمک امامش آمد روشنگری 🆘 @osvenews_ir
✅ شهید مصطفی چمران اثبات کرد: ⬅️ می‌توان در آمریکا تحصیل کرد ولی از شهادت محروم نشد، ⬅️ می‌توان در نظام طاغوت رشد کرد ولی طاغوتی نبود، ⬅️ و می‌توان در بالاترین پست‌های ریاستی حضور داشت ولی همچنان خادم و خاکی باقی ماند. مهدی ماندگاری @osvenews_ir
✖️امام خمینی (ره): مرگ و شهادت برایم گواراتر از پذیرش قطعنامه بود..! 🔺خدا می‌داند که اگر نبود انگیزه‌ای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی‌بودم و مرگ و #شهادت برایم گواراتر بود. 📅 ۲۹ تیر ۱۳۶۷ روشنگری 🆘 @shoraostantehran
🌹نامه شهیدمدافع حرم محسن حججی به امام رضا (ع) ☀️بسم الله النور، النور... به: انیس النفوس، شمس الشموس، مولا علی ابن موسی الرضا(ع) از :غلام رو سیاه، گنهکار 🌹سلام آقای خوبم از آخرین باری که به پابوستان آمدم تاکنون چندسالی می گذرد؛ و حال که در صحن و سرایت هستم سرتاپا شوق و شعف دارم. 🌹یادم هست دفعه قبل خواسته های زیادی از شما داشتم؛ الان که خوب فکر میکنم به همه ی خواسته هایم رسیده ام. شغل سپاه، عروسی، جور شدن زندگی و... منمونم آقای خوبم، ممنون... 🌹دو روز پیش كه با لباس سبز پاسداری به حرمت قدم گذاشتم چقدر لذت بردم؛ باورم نمیشود؛ همه اینها را از کرم و بزرگی شما میدانم. 🌹مولای من، با ورود به سپاه دریچه ای جدید از زندگی به روی من باز شد؛ اگر روزی هزار بار شکر خدا را بگویم باز هم کم است؛ ارباب من، از لذت های دنیوی هرآنچه که باید می چشیدم را چشیدم... 🌹حال، بی صبرانه مشتاق چشیدنی لذتی اخروی هستم؛ لذتی که نهایتش رضای خداست... 🌹یا رضا، تو را به پدر بزرگوارت موسی بن جعفر(ع) قسم، تو را به فرزند عزیزت جواد الائمه قسم، تو را به خواهر گرامی ات فاطمه معصومه قسم، ضامن من شوید... 🌹آقا جان دوست دارم همانند علی اکبر(ع) در جوانی شهدِ شیرین را بنوشم و جان ناقابلم را فدای شما اهل بیت کنم. 🌹فقط یک خواسته شخصی دیگر دارم؛ مولای من، بر من منت بگذار و را امضاء کن. 🌹امشب شام دوشنبه است؛ می گویند دوشنبه ها و پنج شنبه ها پرونده اعمال ما می رود دست صاحبمان ولی عصر(ع)... 🌹آقای من، تو را به مادرت زهرا(س) قسم، شهادت نامه ام را با امضای خودت مزین کن. آرزو دارم امشب پرونده ام به همراه جواز شهادتم به دست امام زمان(ع) برسد؛ بدون شک با دیدن امضای ضمانت شما، ولی عصر(ع) هم امضاء می کند. 🌹گرچه سرتا پا گناهم، رو سیاهم ضامنم باش ای رضا مانند آهو دِه پناهم... آقای من... مرا از درگاهت ناامید نکن الهی رضاً به رضاک لامعبود سواک دوشنبه/ سه شنبه 94/5/6 حرم امام رضا(ع)/ رواق دار الاجابه 01:34 بامداد ♦️محسن حججی ♥️ کانال و @osvenews_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🖤 تو منو رهـا کنی کجا برم امام حسـن؟!😭 نمی تونم دیگه برم امام حسـن؟!😭 در هیات هفتم صفر 98 💔 🖤 کانال و @osvenews_ir
از گناه که بگذری🍃 از جانت هم راحت می گذری...!🌷 چطوری؟! اینطوری...👇 شهید ابراهیم هادی مرتب پشت چشمش سوزن میزد و میگفت چشمی که به نامحرم بیفته، سزاش همینه... و یا مثلا رفیق شهیدش، محمدهادی ذوالفقاری؛ دوستش میگفت دیدم پشت دستش جای سوختگیه! ازش پرسیدم این چیه؟!! جواب داد: یکبار شیطان اومد سراغم و منم اینطوری ازش پذیرایی کردم.. آره رفیق! از گناه که بگذر....♨️ ♥️ ♥️ کانال و @osvenews_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جزئیات تازه‌ای از دکتر فخری‌زاده از زبان امیر حاتمی: 🔹 به دلیل جراحات وارده در بیمارستان به شهادت رسیده و دو همراه وی مجروح شده اند. 🔹 تروریست ها و نیسان حاوی مواد منفجره موجب شهادت وی شده است. 🔹 کیت تشخیص ایرانی با مسئولیت فخری زاده تولید شده بود. روشنگری 🆘 @osvenews_ir
تو را میبینم دلم قرص میشود قرص میشود که را دارم.. تویی که سرشار از .. عشقی که بوی میدهد.. شهادتی‌که ازجنس است که خریدارش، (س).. سلام بر پهلوان بی مزار سلام بر ابراهیم هادی💖 کانال شهیدهادی و تورجی زاده @osvenews_ir
👓 سالروز مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) نائب الزیاره تمام اعضای کانال بر سر مزار آن شیخ شهید هستیم... کسی که به حق از فقهای و سیاستمداران بود و قدرش در زمان خود مجهول ماند! کانال زیتون @osvenews_ir
سرعت سیر جوونا از همه بالاتره؛ علی‌اکبر اولین نفر بود از بنی‌هاشم که سبقت گرفت برای جوونی یعنی سر بزنگاه، خط‌شکنی کردن @osvenews_ir
دنبال چے میگࢪدے ؟🖇😌 بیا تو این کانال پره از چیزایی که میخوای🌸🖇 هر استیکری که میخوایو ما گذاشتیم🎲🎈 تازه؛ کلی سوپرایزم در راهه😋 فقط کافیه بکوبی رو پیوستن(:🤩 https://eitaa.com/joinchat/1441726573Ce903ae139e پس معطل چی هستی! بدو بیا که قراره بترکونیم💫🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخ به یک مهم ⁉️ چرا عده‌ای مدام آرزوی می‌کنند؟! 🔺آیا آرزوی شهادت فرار از خدمت در دنیاست؟! 🔺 آرزوی شهادت خوب است یا ماندن و خدمت کردن؟!/روشنگری @osvenews_ir
‍ 📌 ماجرای مادری که فرزند شهیدش را غسل داد و بر لبانش بوسه زد. 🔹️ آنچه که در تصاویر دیده مي شود ، خانم آفاق بصیری؛ مادر دانشجوی شهید «سیدمحمد محمد‌نژاد» از لشگر ۲۵ کربلا در استان مازندران است ◇ در ادامه عملیات بیت‌المقدس در وسط معرکه جنگ شهر خرمشهر بر اثر اصابت گلوله کاتیوشا به پشت سرش به رسید. 🔹️ وقتی به گفتند؛ که پسر شما غسل نمی‌خواهد گفت: درست است که فرزند من نیاز به غسل و کفن ندارد، ولی من او را غسل می‌دهم و کفن می‌پوشم، تا به دشمنان بگویم ما از مرگ و هیچ ترس و واهمه‌ای نداریم و به مردم بگویم که افتخارم این است که پسرم فدای اسلام، انقلاب و حضرت امام شده است. ◇ این خودش وارد قبر شد و از احساس او پرسیدند گفت: خیلی نوازشش دادم و با او درددل کردم و بعد از آن نیز خودم وارد قبر شدم و تلقینش را خواندم. لبانم را جلوی گوشش گرفتم و به او گفتم: پسرم! سلام مرا به مادرت (س) برسان و به او بگو: من یک مادر پیری دارم و از او بخواه که در روز قیامت از من شفاعت کند. @osvenews_ir
📌فقط بگو روی ترکش هایم شلاق نزنند!! 🔰روایتی تکان دهنده از سردار شهید حاج عبدالکریم پور محمد حسین (جانشین معاونت اطلاعات و عملیات لشکر 7 ولیعصر(عج)) 💢چیزی از عملیات رمضان نگذشته است که حاج کریم با ماشین جیپش دارد از منطقه برمی گردد به سمت اهواز. جانشین معاونت اطلاعات و عملیات لشکر7 ولیعصر(عج) است و به تناسب توی ماشینش قطب نما و نقشه و فشنگ پیدا بشود، چیز عجیبی نیست. 💢دژبان اهوازحاج کریم را نمی شناسد و گیر می دهد به وسایل همراهش. در آن روزهای خاکی بودن آدم ها و شانه های بدون درجه ، هر چه حاجی با دژبان حرف می زند بی فایده است و حاج کریم بازداشت می شود و تحویل دادگاه و حرف های حاج کریم با قاضی هم مؤثر واقع نمی شود و قاضی هم بلافاصله به جرم خارج کردن مهمات از منطقه جنگی ،  برایش حکم شلاق می نویسد. 💢خبر به گوش حاج احمد سوداگر(شهید) می رسد و او هم بلافاصله با یکی از فرماندهان مستقر در اهواز تماس می گیرد که خودش را به حاج کریم برساند و مسئله را فیصله دهد. حاج احمد می گوید: « این کریم بنده خدا که بدنش با ترکش آبکش شده است. اگر این مسئله شلاق که به من خبر داده اند جدی باشد،  جای زخمهایش دوباره شکافته می شود» 💢فرستاده ی حاج احمد، سریع خودش را به حاج کریم می رساند و می گوید: «خدا خیرت بده! پس چرا ما رو خبر نکردی؟! » و کریم در نهایت آرامش می گوید: «قانون، قانونه! باید تبعیت کرد!» - می دونی قاضی برات شلاق نوشته؟ - آره! خب شلاق بزنن! - پس ترکش هات چی؟ 💢حاج کریم که تازه بیست بهار از عمرش گذشته است، آرام لبخند می زند و می گوید: « اونا رو که یه بار با خدا معامله کردم! حالا دوباره هم یه چیزی گیرم میاد! » 💢فرستاده ی حاج احمد خم به ابرو می آورد و می گوید: 💢«اما برای نظام جمهوری اسلامی خوب نیست که یه رزمنده، اونم یکی تو جایگاه تو رو شلاق بزنن!!  بیا و خودت رو معرفی کن! اینا زیر بار حرف ما نمی رن! » 💢و حاج کریم کمی جدی تر از قبل پاسخ می دهد: «من همه ی جمهوری اسلامی رو دوست دارم!» - حتی کتک هاشو! کتک هاشو هم دوست داری کریم؟! 💢حاج کریم خیلی جدی پاسخ می دهد:« قانونش رو قبول دارم! جنگش رو! جبهه اش رو!  هم ترکش ها شو دوست دارم و هم کتک هاشو! همه چیزش رو دوست دارم! » - ماشینت رو هم توقیف می کنن ها! 💢می خندد و می گوید: «نه دیگه! خیلی کار دارم باید برسم به کارهام! اونو خودم می تونم ترخیص کنم!» - عجب آدمی هستی؟! یعنی بزنن داغونت کنن!  اما ماشینت رو بهت بدن که بری به کارای جنگ و جبهه برسی؟! مگه فکر کردی با پنبه می زننت؟ با کابل میفتن به جونت ها! بعدش باید بری بیمارستان! 💢حاج کریم چشمانش را می دوزد به زمین و آرام می گوید: «فقط بگو روی ترکش هام نزنن! باید زودتر برم. خیلی از کارها رو زمین مونده! » 💢فرستاده ی حاج احمد که در مقابل حاج کریم کم می آورد، شماره حاج احمد را از همانجا می گیرد و می گوید: « کریم زیر بار نمی رود. حاضر نیست از خودش دفاع کند! می گوید قانون، قانون است و من نقض قانون کرده ام! بگذار طبق قانون با من رفتار کنند!» 💢 تا حاج احمد سوداگر و تعدادی دیگر از فرماندهان بخواهند خودشان را به اهواز برساند ، زخم ترکش های حاج کریم زیر شلاق ها دوباره سرباز می کند. 💢آخرین ضربه ی شلاق بر بدن حاج کریم که می نشیند، به فرستاده ی حاج احمد می گوید: « این ماجرا بین خودمان بماند! اگر بچه ها بفهمند به حکم دادگاه جمهوری اسلامی به من شلاق زده اند، ممکن است روحیه شان تضعیف شود.  آنها ممکن است ظرفیتشان به اندازه ی من نباشد، اما من حس می کنم، اینطوری بهتر دینم را به جمهوری اسلامی ادا کرده ام!» 💢شلاق ها را می خورد و ماشین را هم ترخیص می کند و در حالی که خون از زخم هایش می چکد و از درد لبهایش را می گزد، می رود دنبال کارهای لشکر! 💢و صدای حاج کریم در گوش زمان ماندگار می شود که «من همه ی جمهوری اسلامی را دوست دارم! هم قانونش را و هم ترکش ها و کتک هایش را!» 📌این شهید بزرگوار متولد 1341، در مورخ ۲۱/۱۱/۶۴ در عملیات والفجر 8 و در منطقه اروندرود به شهادت رسید •✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ @osvenews_ir
‍ ‍ 🔰شهیدی که پس از ، کارنامه دخترش را کرد. 🌷 🍂شهادت ۶۲/۱۱/۳۰ کردستان 🔵راوی : دختر شهید 🌸آخرین روزهای سال ۶۲ بود که خبر شهادت پدرم به ما رسید.بعد از یک هفته عزاداری، مادرم با بستگانش برای برگزاری مراسم یاد بود به زادگاه پدرم ، شهرستان خوانسار رفتند. 🌺من هم بعد از هفت روز به مدرسه رفتم. همان روز برنامه امتحانی ثلث دوم را به ما دادند و گفتند: والدین باید کنند. آن شب با خاطری غمگین و چشمانی اشک آلود و با این فکر که چه کسی باید کارنامه مرا امضاء کند به خواب رفتم. 🌸پدرم را در خواب دیدم که مثل همیشه خندان و پر نشاط بود. بعد از کمی صحبت به من گفت زهرا آن را بیاور تا امضاء کنم. گفتم کدام کارنامه؟ گفت: همان کارنامه ای که امروز در مدرسه به تو دادند. کارنامه را به او دادم و پدر شروع کرد به نوشتن 🌺فردا صبح که برای رفتن به مدرسه آماده می شدم از خواب دیشب چیزی یادم نبود. اما وقتی داشتم وسایلم را مرتب می کردم، ناگهان چشمم به آن کارنامه افتاد. باورم نمی شد. اما حقیقت داشت. در ستون ملاحظات کارنامه دست خط پدرم بود که با رنگ قرمز نوشته بود: "این جانب نظارت دارم سید مجتبی صالحی" و امضاء کرده بود. 🌼برای اینکه شبهه ای پیش نیاید امضا و نوشته کارنامه توسط علما و اداره آگاهی مورد تایید قرار گرفته و به رویت می رسد و نسخه آن در موزه شهداء تهران در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد. 📙برگرفته از کتاب آخرین نامه اثر گروه شهید هادی @osvenews_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام جواد علیه السلام تسلیت باد. ________ ممنونم از عطای جگرگوشه ی رضا علیه السلام😭 ای جان من فدای جگرگوشه ی رضا علیه السلام😭 @osvenews_ir