eitaa logo
اتاق رباعی
417 دنبال‌کننده
239 عکس
53 ویدیو
1 فایل
خلوت عاشقان #رباعی ارتباط با ما... @sh_fagh_0490
مشاهده در ایتا
دانلود
بی‌طاعت دین بهشت رحمان مطلب بی‌خاتم حق ملک سلیمان مطلب چون عاقبت کار اجل خواهد بود آزار دل هیچ مسلمان مطلب دلتنگم و دیدار تو درمان من است بی‌رنگِ رُخت زمانه زندانِ من است بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی آنچ از غمِ هجران تو بر جان من است در خلوت خود خیال‌انگیز شدی از حالت شاعرانه لبریز شدی با خش‌خش برگ‌ها غزل می‌خوانی ای دل نکند عاشق پاییز شدی خورشید تو خندید، دلم روشن شد از نور تو شوره‌زار دل گلشن شد وقتی‌که به من نگاه کردی ای دوست کوه غم من به‌قدر یک ارزن شد هر روز دلم در غم تو زارتر است وز من دل بیرحم تو بی‌زارتر است بگذاشتی‌ام، غم تو نگذاشت مرا حقا که غمت از تو وفادارتر است هرگز ز دماغ بنده بوی تو نرفت وز دیدهٔ من خیال روی تو نرفت در آرزوی تو عمر بردم شب و روز عمرم همه رفت و آرزوی تو نرفت اندر دل بی‌وفا غم و ماتم باد آن را که وفا نیست ز عالم کم باد دیدی که مرا هیچ‌کسی یاد نکرد جز غم که هزار آفرین بر غم باد تنها نه زمین، زمان تو را می‌خواند انسان با هر زبان تو را می‌خواند هر گوشهٔ دنیاست سخن از نامت فرمانده بیا، جهان تو را می‌خواند ما شیفتگان دین و آئین هستیم یاریگر مردم فلسطین هستیم همواره به فکر مسجد الاقصائیم ما حامی قبلهٔ نخستین هستیم فرعون جدید می‌شوی غرق آخر صهیون پلید می‌شوی غرق آخر ای جانی پست گور خود را کندی در خون شهید می‌شوی غرق آخر ای نور، به چشم‌هام لبخند بزن! من را به نهال عشق پیوند بزن! بر سوخته‌های جگرم مرهم باش این چینی تکه تکه را بند بزن! آخر دل من صبور‌بودن تا کی؟ از عشق همیشه دوربودن تا کی؟ با خاطره‌های او فقط خوش باشی با خاطره جفت‌وجور‌بودن تا کی؟ (آنجلا راد) عشق آمد و در نگاه تو ناز گذاشت یک زلزله‌ی خانه‌برانداز گذاشت ای میوه‌ی ممنوعه! خدا هم حتی در چیدنِ تو دست مرا باز گذاشت! یک لحظه نشد دلم گرفتار کسی بالی نزدم بر سرِ دیوارِ کسی بگذار سفر کنم از این شهر غریب تا هی نشوم دوباره سربارِ کسی آدم گشتی، آنچه تو بودی آن کو؟ عالم گشتی، آنچه تو بودی آن کو؟ ای غرّهٔ این و آن! گرفتم به خیال او هم گشتی، آنچه تو بودی آن کو؟ هرچند توان ز چرخ و انجم گفتن صدنسخه تاخّر و تقدّم گفتن چون بر سر انصاف روی، دشوار است یک حرف به‌قدر فهم مردم گفتن
رباعی هرچند توان زِ چرخ و انجم گفتن صد نسخه تأخّر و تقدّم گفتن چون بر سر انصاف روی دشوار است یک حرف به قدر فهم مردم گفتن ☑️کانال اتاق در ایتا؛ @Otagerobae
به نام خدا درباره رباعی ۱ بخش اول؛ بااین‌که قالب متداول شعر در دوره‌ی مورد بحث ما [دوران صفویه، سبک هندی] غزل است، اما شاعران زیادی سراغ داریم که رباعی را به عنوان حوزه فعالیت خود برگزیدند و از کثرت اشتهار و اشتغال در این قالب، در بین هم‌عصران خود، با القابی همچون «میر رباعی»، «شیخ رباعی» و «خواجه رباعی» شناخته شدند. البته کتمان نمی‌توان کرد که سراینده‌ی طراز اولی از جنس خیام، سنایی، عطار، افضل کاشانی، مهستی گنجوی، کمال اسماعیل اصفهانی، اوحد کرمانی و مولوی در بین رباعی‌سرایان این نسل پدیدار نشد، اما برخی از بهترین رباعیات تاریخ رباعی فارسی متعلق به شاعران این دوران است. _بخش دوم؛ میرزا عبدالقادر (۱۰۵۴_۱۱۳۳ق) شاعری ذوفنون و خلاق‌المعانی است. از وی حدود صدهزاربیت شعر در اغلب قالب‌های شعری باقی مانده است. اهمیت بیدل بیشتر در حوزه‌ی غزل است، اما رباعیات او نیز چه از لحاظ کمّی و چه از لحاظ کیفی درخور بررسی و تامل است. وی در نقطه‌ی پایانی ایستگاه چهارم رباعی، همه‌ی تجربه‌ی ۲۰۰‌ساله‌ی رباعی پیش از خود را جمع‌بندی کرده و در دیوانی پر برگ‌وبار، ۴۰۰۰ رباعی عرضه داشته است. از لحاظ تعداد، او [بیدل دهلوی] بعد از سحابی استرآبادی، بیشترین رباعی را در تاریخ هزارساله‌ی رباعی فارسی خلق کرده است. _بخش‌هایی از مقدمه‌ی بر کتاب «گزیده رباعیات بیدل، به کوشش محمدکاظم کاظمی» ☑️کانال اتاق در ایتا؛ @Otagerobae
گر عافیت است و گر شکست است اینجا از ساغر اعمال تو مست است اینجا دستت گیرد کسی که گیری دستش مزد همه‌کس دست‌به‌دست است اینجا «از ساغر اعمال تو مست است» یعنی «نتیجهٔ اعمال توست». بیدل در بسیار جای‌ها به کمک این تعبیرهای کنایی به رنگینی و خیال‌انگیزی کلام می‌افزاید. 📗 گزیدهٔ رباعیات بیدل ✏️استاد محمدکاظم کاظمی ☑️کانال اتاق در ایتا؛ @Otagerobae
رباعی ظالم پوشد لباسِ خون‌بافته‌ را تا زیر کند خصمِ زبون‌یافته را با سنگدلان شعله‌خو، سختی کن بردار به آهن آهنِ تافته را آهن داغ را با انبر آهنی داغ بلند می‌کنند. «زیرکردن» به معنی «غالب‌شدن» آمده است. ☑️کانال اتاق در ایتا؛ @Otagerobae
رباعی بیدل، اسرار کبریایی دریاب رمزِ به حقیقت آشنایی دریاب غافل ز حقی به علّت صحبت خلق یک دم تنها شو و خدایی دریاب ☑️کانال اتاق در ایتا؛ @Otagerobae
رباعی در مجمع امکان که عبادتگه ماست تمهیدِ نیازی است نشست و برخاست ماییم و همین مشت غباری که ز عجز در خاک، سجود و بر هوا، دست دعاست ☑️کانال اتاق در ایتا؛ @Otagerobae
رباعی هر دیده که عبرتی نگیرد، کور است هر شهد که لذّتی نبخشد، شور است رختی که تغیّر نپذیرد، کفن است آن خانه که تبدیل نیابد، گور است ☑️کانال اتاق در ایتا؛ @Otagerobae
رباعی در پردهٔ ساز ما، نوا بسیار است عیب و هنر و زنگ و صفا بسیار است خواهی کف گیر و خواه گوهر بردار ما دریاییم، موج ما بسیار است ☑️کانال اتاق در ایتا؛ @Otagerobae
مُنعِم، تفتیشِ منعمش در پیش است درویش همان در طلب درویش است ای جویای عیوب مردم، هشدار عیب تو، به جستجوی جنس خویش است مُنعِم: ثروتمند. تفتیش: کاوش، بازرسی. این کلمه هم‌اکنون در ادارات افغانستان به معنی «بازرسی» رایج است. مَثَل است که هر جنس به جنس خویش مایل است. بیدل از این حکم مثلی استفاده کرده و می‌گوید که آن‌که جویای عیب دیگران است، علتش آن است که خودش هم آن عیب را دارد. 📙 گزیدهٔ رباعیات بیدل ✏️ استاد محمدکاظم کاظمی ☑️کانال اتاق در ایتا؛ @Otagerobae
رباعی بالیدن ساز زندگی، کاستن است دیگر چه بساطِ ناز آراستن است؟ هرچند نشسته‌ای در این بزم، چو شمع سر تا قدمت عصای برخاستن است ☑️کانال اتاق در ایتا؛ @Otagerobae
رباعی در وادی عشق اگر دویدن باشد بر جاده‌ی غیر خط کشیدن باشد ما و سفری که هم‌چو خطِ پرگار هر جا برسی، به خود رسیدن باشد... ☑️کانال اتاق در ایتا؛ @Otagerobae