آورد به اضطرارم اول به وجود
جز حيرتم از حيات چيزي نفزود
رفتيم به اكراه و ندانيم چه بود
زين آمدن و بودن و رفتن مقصود
#خیام
از آمدنم نبود گردون را سود
وز رفتن من جاه و جلالش نفزود
وز هيچكسي نيز دو گوشم نشنود
كاين آمدن و رفتنم از بهر چه بود
#خیام
اي دل تو به ادراك معما نرسي
در نكته زيركان دانا نرسي
اينجا ز مي و جام بهشتي مي ساز
كانجا كه بهشت است رسي يا نرسي
#خیام
دل سر حيات اگر كماهي دانست
در مرگ هم اسرار الهي دانست
امروز كه با خودي، ندانستي هيچ
فردا كه ز خود روي چه خواهي دانست
#خیام
اسرار ازل را نه تو داني و نه من
وين حرف معما نه تو خواني و نه من
هست از پس پرده گفتگوي من و تو
چون پرده برافتد، نه تو ماني و نه من
#خیام
دوري كه در او آمدن و رفتن ماست
او را نه نهايت، نه بدايت پيداست
كس مي نزند دمي درين معني راست
كاين آمدن از كجا و رفتن به كجاست
#خیام
آنانكه محيط فضل و آداب شدند
در جمع كمال شمع اصحاب شدند
ره زين شب تاريك نبردند به روز
گفتند فسانه اي و در خواب شدند
#خیام
امروز كه نوبت جواني من است
مي نوشم از آنكه كامراني من است
عيبم مكنيد اگر چه تلخ است خوش است
تلخ است، از آنكه زندگاني من است
#خیام
نيكی و بدی كه در نهاد بشر است
شادی و غمی كه در قضا و قدر است
با چرخ مكن حواله كاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بيچاره تر است
#خیام
رباعی
ای چرخ فلک خرابی از کینهٔ توست
بیدادگری شیوهٔ دیرینهٔ توست
ای خاک اگر سینهٔ تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینهٔ توست
#خیام
☑️کانال اتاق #رباعی در ایتا؛
@Otagerobae
رباعی
ای چرخ فلک خرابی از کینهی توست
بیدادگری شیوهی دیرینهی توست
ای خاک اگر سینهی تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینهی توست
#خیام🌱
☑️کانال اتاق #رباعی در ایتا؛
@Otagerobae
دی کوزهگری بدیدم اندر بازار
بر پاره گِلی لگد همی زد بسیار
وآن گِل به زبان حال با او میگفت
من همچو تو بودهام مرا نیکودار!
#خیام
☑️کانال اتاق #رباعی در ایتا؛
@Otagerobae