eitaa logo
اتاق رباعی
417 دنبال‌کننده
148 عکس
35 ویدیو
1 فایل
خلوت عاشقان #رباعی ارتباط با ما... @sha_fagh_0490
مشاهده در ایتا
دانلود
سردار به نام تو قسم می ترسند از دشمنی تو با ستم می ترسند آنقدر که زنده تر شدی حتی از یک کودک زائر تو هم می ترسند
اصل و نسبش اگر چه کرمانی بود الگوی جوان ناب ایرانی بود در آتش نمرود گلستان را یافت آن مرد که قاسم سلیمانی بود
از خانه‌ی عاشقان خبر آوردند با شوق وصال، چشمِ تر آوردند در راه مزار حاج قاسم بودند ناگاه سر از بهشت در آوردند
آیینه و قرآن مجید آوردند آغشته به خونِ روسفید آوردند هر بار به گلزار سپردند شهید این‌بار ز گلزار شهید آوردند
🥀شهادت به زائرانش هم رسید🥀 ویرانگیی شبیه ارگم بادا! در اوج بهار، قحطِ برگم بادا! من زنده و ایران هدفِ کینه شود؟ مرگم بادا! هزار مرگم بادا! ای عشق تو فخر و آبرویم، وطنم! بغض تو شکفته در گلویم، وطنم! دردی است درونم که نشان از غم توست از این غمِ پنهان چه بگویم؟ وطنم! ای عشق چقدر  روسفیدم  کردی تابیدی  بر سرم  رشیدم  کردی بی روی  تو عمری  نگران می‌مُردم ای عشق  بنازمت  شهیدم  کردی ‏‌ باور مکنی که من زبون‌ خواهم خفت در سایه‌ی این عشق و جنون خواهم خفت مانند «مهندس» و «سلیمانی»، من یک شب *«ز غمت، میان خون خواهم خفت» *حافظ پرواز بدون بال و پر دیده کسی؟ سردار ولی بدون سر دیده کسی؟ دست تو روایتگر عاشورا شد پیغامی از این عمیق‌تر دیده کسی؟ گفتند شهید زنده بودی سردار دل از همه‌ی جهان ربودی سردار غبطه به تو می‌خورند صدها عاشق خوش شعر شهید را سرودی سردار کرمان ‏‌ حرفم برسد به گوش آن جانی‌ها اسباب تمام نابسامانی‌ها کشتید ولی به چشم خود می‌بینید هستند هنوز هم سلیمانی‌ها راهت را... تا ادامه خواهیم آمد تا حق بشود اقامه، خواهیم ‌آمد با پرچم سرخِ انتقامت سردار تا قدس، سیاه‌جامه خواهیم ‌آمد ‏‌ باید که بدانند همه جانی‌ها در طالعشان نوشته ویرانی‌ها طوفانِ طبس بار دگر در راه است این خاک پُر است از سلیمانی‌ها این بار اگر مستِ عبورش می‌خواست مُحْرِم شده در وادی طورش می‌خواست هنگام حضور منجی‌اش بی‌تردید فرمانده لشکر ظهورش می‌خواست
مانده‌ست دل ما به هوایت روشن مانده‌ست هزار جان به پایت روشن روشن شده صد لاله‌ به خون‌خواهی یار گلزار شهید! چشم‌هایت روشن
◆ ما کی ز شکست بی‌اثر می‌گردیم هم‌ساز شویم هم تبر می‌گردیم بیهوده به ما تیغ کشیدید ولی "ما را بکشید زنده‌تر می‌گردیم"
🏴 ای کاش که عاشقی پریشان بودم یا خاک کف پای شهیدان بودم حالا که قرار عاشقان کرمان است ای کاش که من زائر کرمان بودم
برای شهیدعادل‌رضایی🥀 ماییم و حیات با عزایی دیگر تشییع عزیز و آشنایی دیگر از روضهٔ گلزار بخوان ای عادل کرمان شده‌است کربلایی دیگر
با آن‌که صدات رنگی از ماتم داشت از کرب‌و بلا گفتن تو مرهم داشت ای حنجره‌ت حنجره‌ی داغ حسین نام تو «شهید» در کنارش کم داشت
☆ هشتادوچهار زائر همچون ماه پرپر شده‌اند باز بی‌جرم‌و‌گناه این جمع شهید پاره‌پاره پیکر تـقـدیــم بـه ســاحـت اباعبدالله 😭
☆ خونِ دل ما، آب وضو خواهد شد سجّادهٔ سرخ ما، رفو خواهد شد هرکس که به آیینهٔ ما سنگ زده با پاسخ سخت، روبه‌رو خواهد شد