خوشبحال‌اون‌دست‌هایی‌که الان‌توآغوش‌ضریح‌شه.. نَه؟😭

بدون‌دخترت‌رفتی😭

میشه‌ازهمین‌راه‌دور آغوش‌توبازکنی بگی؛ بیابغلم‌غصه‌هیچی‌رونخور😭

سَلامـْ ميدَهَمُـ و دِلْخُوشَمـْ ڪِہ فَرمُوديدْ ؛ هَرآنڪِہ‌دَردِلِ‌خُودیادِماسْٺ،زَائِرِماست! 🌿#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله 🌿

#روایتگری 🔸 قصهٔ مادر شهیدی به نام ننه علی #معراج_شهدا برادر سیدایمان #یاراحمدی #هیئت_معظم_اتاق_اشک 🪶 @otaghashk

این چهره یک جوان ۲۵ ساله است !! در مبارزات انقلاب شبانه روزی فعال بود. در جنگ، شبها شناسایی میرفت و روزها هم به کارهای واحد، ثبت و ضبط و امور نیروها مشغول بود ، خوابهای یک ربعی اش مشهور بود! با سوزن در حال دوختن پوتین پاره اش بود دانش به او گفت ؛ کلی پوتین نو در گونی داریم برو یک جفت بردار ،، حاج غلام ابرو درهم کشید و گفت: اون پوتینها واسه نیروهای جدیدالوروده ! نذر پنج صلوات و ذکرِ وجعلناهایش سخت ترین معابر و شناسایی های غیر ممکن را ، ممکن می‌ساخت. ذکر هایی که انگار مخصوص حاج غلام بود. سال ۵۶ در مسابقات، بر کشتی گیر آمریکایی غلبه کرد... هرجا شناسایی دشوار میشد یا به مشکل برمیخورد ، او را می‌بردند! بعد از پیروزی میگفت؛ کار بچه‌ها بوده! شیفته شهرتِ گمنامی بود. چندین ساعت درآب مخفی ماند او با نِی نفس، می‌کشید و زیر لب وجعلنا.. می‌خواند. ...پوتین هایش پر از خون بود، خوابیده نیروها را هدایت می‌کرد چون دژ شلمچه و نقاط اطراف را بخوبی می‌شناخت.تشنه بود و آب میخواست، به او آب ندادند ، یا حسین می‌کشید، تشنه لب ، آرام، آسمانی شد 🌹 🌹سردار شهید حاج غلامرضا کیانپور #هیئت_معظم_اتاق_اشک 🪶 @otaghashk