eitaa logo
خبرگزاری پلیس چادگان
639 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
20 فایل
پلیس چادگان
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ مجمع تشخیص مصلحت نظام: مشمولان بالای ۳۵ سال سن و حداقل دارای ۲ فرزند و غیرغایب از خدمت سربازی معاف شدند.
💕بخونین خیلی قشنگه👇👇 مردی بازاری خلافی کرد و حاکم او را به زندان انداخت. زنش پیش یکی از یارانش رفت و گفت چه نشسته ای که دوستت پنج سال به محبس افتادندی!  برخیز و مرامی به خرج بده همی! مرد هم خراب مرام شد و یکشب از دیوار قلعه بالا رفت و از لای نگهبانان گذشت و خودش را به سلول رفیق رساند. مرد زندانی خوشحال شد و گفت ایول داداش!دمت گرم. زود باش زنجیرها را باز کن که الان نگهبان ها می رسند. ولی دوستش گفت: میدانی چه خطرها کرده ام؟از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. بعد زنجیرها را باز کرد. به طرف در که رفتند مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. رفتند پای دیوار قلعه که با طناب خودشان را بالا بکشند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. با دردسر خودشان را بالا کشیدند. همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. مرد زندانی فریاد زد: نگهبان ها! نگهبان ها! بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد! تا نگهبان ها آمدند مرد فرار کرده بود. از زندانی پرسیدند چرا سر و صدا کردی و با او فرار نکردی؟ مرد گفت: پنج سال در حبس شما باشم بهتر است که یک عمر زندانی منت او باشم! در زندگی از گرسنگی بمیرید، فقر را تحمل کنید، تن به دشواری بدهید اما زیر بار منت هیچکس نروید. هیچکس. هیچکس. بار حمالان به دوش خود کشيدن سخت نيست زير بار منت نامرد رفتن ، مشکل است خبرگزاری پلیس چادگان👇👇 ‌ https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗳۵ روز تا انتخابات ریاست جمهوری خبرگزاری پلیس چادگان👇👇 ‌ https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
✍ انتخاب فرد اصلح وظیفه شرعی است. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 _آگاهانه امیدی_دشمن _حداکثری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شست و شوی ضریح مطهر حرم امیرالمومنین(ع) و برافراشتن پرچم به مناسبت نزدیک شدن به عید بزرگ غدیر خم خبرگزاری پلیس چادگان👇👇 ‌ https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
🇮🇷🇮🇷 آینده درخشان ایران در گرو بصیرت ملت در انتخابات 🇮🇷🇮🇷 با شرکت در انتخابات از زحمات سیدالشهدای خدمت تقدیر کنیم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 _حداکثری
53.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 آقای ایران، برای چی کدخدا رو قبول نمیکنی؟ زور نداری برای چی با آمریکا کله تو کله میشی؟ بخاطر خون شهید سلیمانی میرم رأی میدم و میدونم آمریکا هیچی نیست... 🔴 بفرست برا هر کی میگه راُی نمیدم ... خبرگزاری پلیس چادگان👇👇 ‌ https://eitaa.com/pOLICE_chadegan 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما برای عیب های دیگران قاضی های دقیق و برای عیب های خودمان وکیل مدافعانی چشم پوش هستیم ... خبرگزاری پلیس چادگان👇👇 ‌ https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
مورچه ای در فصل بهار و تابستان دانه‌ ها‌ را‌ به‌ لانه‌اش‌ مي‌برد و انبار مي‌كرد تا در روزهاي‌ سرد و سخت‌ زمستان‌ بي‌غذا نماند. گنجشک که کار کردن زیاد مورچه را میدید،به مورچه گفت:حیف این وقت خوش نیست، چرا اینقدر کار میکنی؟ مورچه گفت:بازي‌ و خورد و خواب‌ هم‌ اندازه‌اي‌ دارد. باید كمي‌ هم‌ به‌ فكر فردا و فصل‌ زمستان‌ بود. مثل‌ من‌ كمي‌ دانه‌ انبار كن‌ كه‌ هنگام‌ برف‌ و باران‌ و سردي‌ هوا گرسنه‌ نماني. گنجشك‌ گفت:هواي‌ به‌ اين‌ خوبي‌ را رها كنم‌ و به‌ فكر انبار كردن‌ آذوقه‌ باشم؟ امروز كه‌ خوردني‌ و نوشيدني‌ هست، در فصل‌ زمستان‌ هم‌ حتماً براي‌ خوردن‌ چيزي‌ پيدا خواهم‌ كرد. روزها، هفته‌ها و ماه‌ها پشت‌سر هم‌ رفتند تا اينكه زمستان‌ سرد از راه‌ رسيد. برف‌ باريد و همه‌جا را سفيدپوش‌ كرد. ديگر نه‌ گياه‌ و سبزه‌اي‌ روي‌ زمين‌ ماند و نه‌ ميوه‌اي‌ روي‌ شاخه‌ي‌ درختي‌ پيدا شد. گنجشك‌ كمي‌ اين‌طرف‌ رفت، كمي‌ آن‌طرف‌ رفت، اما چيزي‌ براي‌ خوردن‌ پيدا نكرد. پروبالش‌ در آن‌ هواي‌ سرد قدرت‌ پرواز نداشت. نمي‌دانست‌ چه‌كار كند. ياد مورچه افتاد و با خودش‌ گفت:بهتر است‌ پيش‌ دوستم‌ بروم. شايد او كمكي‌ به‌ من‌ كند و دانه‌اي‌ به‌ من‌ بدهد كه‌ بخورم‌ و از گرسنگي‌ نميرم. با اين‌ فكر گنجشك‌ خودش‌ را به‌ در لانه‌ي‌ مورچه رساند و در زد و حال‌ و روزش‌ را براي‌ مورچه تعريف‌ كرد و گفت: "كمكم‌ كن‌ كه‌ از گرسنگي‌ دارم‌ مي‌ميرم." مورچه گفت: يادت‌ مي‌آيد كه‌ در تابستان‌ چندبار به‌ تو گفتم‌ به‌ فكر اين‌ روزها هم‌ باش، اما تو گوش‌ نكردي‌ و مي‌بيني‌ كه‌ حالا به‌ چه‌ روزي‌ افتاده‌اي. ببينم‌ وقتي‌ كه‌ "جيك‌جيك‌ مستونت‌ بود، فكر زمستونت‌ نبود؟" مورچه وقتی دید گنجشك‌ از بي‌خيالي‌ خودش‌ پشيمان‌ شده، گفت: در هر صورت‌ ما دوتا با هم‌ دوستيم. من‌ هم‌ آنقدر آذوقه‌ انبار كرده‌ام‌ كه‌ بتوانم‌ تو را هم‌ ميهمان‌ كنم... خبرگزاری پلیس چادگان👇👇 ‌ https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
💢 رأی بی رأی 🔺 رأی نمی دیم چون اونی که دوست داریم نمی شه. 💠 ولی تا 4 سال آینده اونی که دیگران دوست دارن برات تصمیم می گیره.
بنام وطنم 🌹🌹 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 با شرکت در انتخابات از زحمات سیدالشهدای خدمت تقدیر کنیم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷