📌 استقرار ۱۰ بیمارستان صحرایی در مرزها
🌀عین اللهی، وزیر بهداشت و درمان: با توجه به تجربه سالهای گذشته پیشبینیهای لازم برای ارائه خدماترسانی به #زائران_اربعین تدارک دیده شده و بیمارستان بسیار مجهز شهید قاسم سلیمانی در پایانه مرزی شلمچه راهاندازی شد و در حال خدماترسانی مناسب به زائران #اربعین_حسینی است.
🔻 یکهزار پزشک، پرستار و نیروی بهداشت در مرزها برای خدمت به زائران مستقر هستند؛ علاوه بر آن حدود ۱۰ بیمارستان صحرایی در مرزها مستقر میشوند و در صورت نیاز فوری ۱۲ بالگرد آماده خدماترسانی هستند. #اربعین ۱۴۴۵
✨﷽✨
⚜ حکایتهای پندآموز⚜
✨گره های زندگی✨
✍پیرمرد تهیدست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی میگذراند و به سختی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم میکرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباساش ریخت و پیرمرد گوشههای آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر میگشت با پروردگار از مشکلات خود سخن میگفت و برای گشایش آنها فرج میطلبید و تکرار میکرد: «ای گشاینده گرههای ناگشوده،
عنایتی فرما و گرهای از گرههای زندگی ما بگشای.»
پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه میکرد و میرفت، یکباره یک گره از گرههای دامنش گشوده شد و گندمها به زمین ریخت. او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت:
«من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود»
👈🏽پیرمرد نشست تا گندمهای به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانههای گندم روی همیانی از زر💰 ریخته است! پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود.
📜نتيجه گيري مولانای بزرگ از بيان اين حكايت:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفـــتاح راه
📚 حکایتهای معنوی
⚫️⚫️⚫️
✨﷽✨
✅درسی از مکتب حضرت اباالفضل العباس(ع)
✍ماجرای داش علی مست و روضه حضرت عباس(ع) ....
یکى از جاهلهاى محل ما «داش على» بود که چند سال پیش فوت شد، در زمان حیاتش یک روز من از توى بازار رد مىشدم، دیدم داش على بازار را قُرقُ کرده و چاقویش را هم دستش گرفته و یک نفس کش جرأت نطق نداشت، آن روزها هنوز ماشین و اتومبیل نبود، من با قاطر به مجالس سوگواری حضرت سیدالشهدا(ع ) مىرفتم، از سرگذر که رد شدم متوجه شدم که مرا دید و تا چشمش به من افتاد، گفت: از قاطر پیاده شو، پیاده شدم، گفت: کجا مىروى؟
دیدم مست مست است و باید با او راه رفت، گفتم: به مجلس روضه مىروم! گفت: یک روضه ابوالفضل همین جا برایم بخوان، چون چارهاى نداشتم، یک روضه اباالفضل(ع ) برایش خواندم، داش على بنا کرد گریه کردن، اشکها روى گونهاش مىغلتید و روى زمین مىریخت، چاقویش را غلاف کرد و قرق تمام شد، بعد فهمیدم همان روضه کارش را درست کرده و باعث توبهاش شده بود. چند سال بعد داش على مرد، چند شب بعد از فوتش او را در خواب دیدم، حال او را پرسیدم ، مثل اینکه مىدانست مىخواهم وضع شب اول قبرش را بپرسم،
گفت: راستش این است که تا آمدند از من سؤالهایی بکنند، سقائى آمد، مقصودش حضرت ابوالفضل(ع) بود و فرمود: داش على غلام ما است، کارى به کارش نداشته باشید
⚫️⚫️⚫️
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظات جانسوز تعویض ضریح مطهر حضرت رقیه سلام الله علیها و رسیدن به قبر اصلی 😭
🤲اللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج🤲
─┅═༅═►┉༅✧༅┉◄═༅═┅─
آخرین اخبار استخدامی گزینش پلیس اصفهان را در این کانال ایتا دنبال کنید»
@selection_policeESF
9.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ گفت: شب اول قبر همه ی اعمالم رد شد، جز کارهایی که در راه امام حسین (ع) کردم.
☑️ فرمایش عارف و عالم ربّانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی (ره) درباره ماجرای شب اول قبر شخصی که در نجف زندگی میکرد اما آخر عمرش به کربلا رفت.
#امام_حسین_علیه_السلام #کربلا #اربعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥آثار عجیب دعای فرج!
💥حجت الاسلام
#بندانی_نیشابوری 🎙