🌷#تلنگر ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺁﺏ ﺑﺒﺮﺩ! ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ. ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ ﺳﺪ ﻫﻢ ﺑﺴﺎﺯﯼ؛ ﻓﻘﻂ. . . ﻣﺸﻖ " ﺑﭽﻪ ﻫﺎ " ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯿﮑﻨﯽ... ﯾﮏ ﺳﯿﺐ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺟﺎﺫﺑﻪ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪﻧﺪ... ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩند ﻭ؛ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻣﻔﻬﻮﻡ " ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ " ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﻧﮑﺮﺩ... https://eitaa.com/pOLICE_chadegan

🧚‍♀او یک فرشته بود.. 🦋حاکمی ماهرترین نقاش مملکت خود را مامور کرد که در مقابل مبلغی بسیار، از فرشته و شیطان تصویری بکشد که به عنوان آثار هنری زمانش باقی بماند. 🍁نقاش به جستجو پرداخت که چه بکشد که نماد "فرشته" باشد؟ چون فرشته ای برایش قابل رویت نبود، "کودکی خوش چهره و معصوم" را پیدا نمود و تصویر او را کشید تا اینکه تصویری بسیار زیبا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف نمودند. 🦋"نقاش" به جاهای بسیاری می رفت، تا کسی را پیدا کند که نماد چهره ی شیطان باشد و به هر زندان و مجرمی مراجعه نمود، اما تصویر مورد نظرش را نمی یافت چون همه بندگان خدا بودند هر چند اشتباهی نمودہ بودند. 🦋سالها گذشت اما نقاش نتوانست تصویر مورد نظر را بیابد، پس از چهل سال که "حاکم" احساس نمود دیگر عمرش به پایان نزدیک شده است به نقاش گفت: هر طور که شده است این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود. 🦋نقاش هم بار دیگر به جستجو پرداخت تا مجرمی زشت چهره و مست با موهایی درهم ریخته را در گوشه ای از خرابات شهر یافت. 🦋از او خواست در مقابل مبلغی بسیار اجازہ دهد نقاشیش را به عنوان شیطان رسم کند، او هم قبول نمود،متوجه شد که اشک از چشمان این مجرم می چکد. از او علت آن را پرسید؟ 🦋گفت:من همان بچه ی معصومی هستم که تصویر فرشته را از من کشیدی! امروز اعمالم مرا به "شیطان" تبدیل نموده... 🦋داستانی بسیار تامل بر انگیز است. 🦋خداوند همه ما را همانند فرشته ای معصوم آفرید، این ماییم که با اعمال ناشایست قدر خود را نمی دانیم و خود را به شیطان مبدل می کنیم. https://eitaa.com/pOLICE_chadegan

📕#داستان_کوتاه *بهرام گرامی ، معروف به "بهرام قصاب" ، میلیاردر ایرانی که بزرگترین کوره آجر پزی خصوصی  در منطقه "تمبی" مسجدسلیمان را با‌ بیش از 200 هزار سفال و آجر ، وقف خیریه کرده است ...* *او داستان جالبی از زمانی که در فقر زندگی کرده است ، بازگو می‌کند .* *می‌گويد : من در خانواده‌ای بسیار فقیر و در روستای "گلی خون" در حوالی "پاگچ امام رضا" زندگی می‌کردم .* *هنگامی که از بچه‌های مدرسه خواستند که برای رفتن به اردو یک ریال با خود بیاورند ، خانواده‌ام به رغم گریه‌های شدید من ، از پرداخت آن عاجز ماندند .* *یک روز قبل از اردو ، در کلاس به یک سؤال درست جواب دادم و معلمِ من که از اهالی "کلگیر" بود و از وضعیت فقرِ خانواده ما هم آگاه بود ، به عنوان جایزه به من یک ریال داد و از بچه‌ها خواست برایم کف بزنند . غم وغصه من ، تبدیل به شادی شد و به سرعت با همان یک ریال در اردوی مدرسه ثبت نام کردم .* *دوران مدرسه تمام شد و من بزرگ شدم و وارد زندگی و کسب و کار شدم و به فضل پروردگار ، ثروت زیادی هم به دست آوردم و بخشی از آن را وارد اعمال خیریه نمودم . در این زمان به یاد آن «معلم کلگیری» افتادم و با خود فکر می‌کردم که آیا آن یک ریالی که به من داد ، صدقه بود یا جایزه ؟!* *به جواب این سئوال نرسیدم و با خود گفتم : نیتش هرچه که بود ، من را خیلی خوشحال کرد و باعث شد دیگر دانش آموزان هم نفهمند که دلیل واقعی دادن آن یک ریال چه بود .* *تصمیم گرفتم که او را پیدا کنم و پس از جستجوی زیاد ، او را  در بازار "نمره یک" یافتم . در زندگی سختی به سر می‌برد و قصد داشت که از آن مکان هم کوچ کند .* *بعد از سلام و احوال پرسی به او گفتم : "استاد عزیز ، تو حق بزرگی به گردن من داری" . او گفت : "من اصلاً به گردن کسی حقی ندارم" . من داستان کودکی خود را برایش بازگو نمودم و او به سختی به یاد آورد و خندید و گفت : "لابد آمده‌ای که آن یک ریال را به من پس بدهی" ؟ گفتم : " آری"  و با اصرار زیاد ، او را سوار بر ماشین خود کردم و به سمت یکی از ویلاهایم در "چم آسیاب" به راه افتادم .* *هنگامی که به ویلا رسیدم ، به استادم گفتم : "استاد ، این ویلا و این ماشین را باید به جزای آن یک ریال از من قبول کنی و مادام العمر هم حقوق ماهیانه ای نزد من خواهی داشت" . استاد که خیلی شگفت زده شده بود گفت : "اما این خیلی زیاد است" .* *من گفتم : "به اندازه آن شادی و سروری که در کودکی در دل من انداختی نیست" . من هنوز هم لذت آن شادی را در درونِ خودم احساس می‌کنم‌ ...* *مرد شدن‌ ، شاید تصادفی باشد ،  ولی مرد ماندن و مردانگی ، کار هر کسی نیست !* *ﻫﻤﻪ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ...* *اما ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ" باشند .* *که ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭت است .* *ﻭ اما ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ ... https://eitaa.com/pOLICE_chadegan

دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان

📌 راهکارهای پیشگیری از سرقت منزل در ایام عید نوروز  🔺 در زمان عزیمت به مسافرت حتما منزل خود را به به شخصی مورد اعتماد و امین بسپارید. #بهار_قران #ماه_مبارک_رمضان #امنیت_آرامش #پلیس_خدمتگذار #پلیس_چادگان

مراقب خودتون و پول هاتون باشید #پلیس_فتا_اصفهان

بهاربندگی #عید_نوروز #امین_اصفهان

▫️انیمیشن مسیری ها 🔺این قسمت : بابا فرمون #خبر_پلیس_راه_اصفهان #اطلاع_رسانی #مسیری_ها #بابا_فرمون https://eitaa.com/policerahesf

📣 هشدار جدی وقوع سیل 🔺استان‌های خوزستان، ایلام، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویر احمد، کرمانشاه و جنوب همدان طی سه شنبه منتظر وقوع سیل، طغیان رودخانه‌ها، تخریب پل‌ها و زیر ساخت‌ها، ورود ناگهانی حجم عظیم آب به مخازن سدها باشند. خبرگزاری پلیس چادگان

این نوستالژی رو از دست ندید تک تک شما عزیزان تو هر سنی که هستید باهاش خاطره دارید و حتما از دیدنش لذت خواهید برد حال دلتون خوش وایام به کامتان باشد

🌸عطر نرگس، رقص باد. نغمه شوق پرستوهای شاد.خلوت گرم کبوتران مست.نرم نرمک میرسد اینک بهار.خوش به حال روزگار. “نوروز مبارک🌸 جشن نوروز در مهد وپیش دبستانی عصرکودکی رزوه

مدت سربازی به‌طور رسمی کاهش یافت 🔹سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد که مصوبۀ کاهش مدت سربازی تایید شده است. 🔸طبق آخرین مصوبۀ مجلس، میانگین خدمت سربازی با احتساب دورۀ آموزشی به ۱۴ ماه می‌رسد.

#گزارش_تصویری📸 🏍 🏍 🏍 🏍 🏍 🔴 همایش #رژه_موتورهای_سنگین به مناسبت گرامیداشت روز حماسه و ایثار شهرستان چادگان(۲۶ اسفند) و روز شهید (۲۲ اسفند) تحت تدابیر امنیتی وترافیکی پلیس 🔘 مسیر حرکت:«روستاهای دهکلبعلی ، علی عرب , معروف آباد ، قرقر، گلزار شهدای شهر رزوه تا گلزار شهدای شهر چادگان» #ستادبرگزاری‌مراسم‌روز‌حماسه‌و‌ایثارچادگان #بنیاد_شهید_و_امور_شهرستان_چادگان #هیئت_موتورسواری_و_اتوموبیلرانی_شهرستان_چادگان #پلیس_ چادگان

💢 هشدار هواشناسی سطح نارنجی شماره ۳۳ استان اصفهان 🔸توصیف سامانه اول: سامانه بارشی زمان شروع: سه‌شنبه ۱۴۰۲/۱۲/۲۹ زمان پایان: چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۱/۰۱ 🔸نوع مخاطره: بارش باران ( رگبار باران ) و در مناطق سردسیر برف ، وزش باد شدید و طوفان لحظه ای ،نوسانات دما ، مه آلودگی و کاهش دید، کولاک برف ، رعد و برق و احتمال تگرگ 🔹منطقه اثر: مناطق غربی و جنوبی و مرکزی 🔸توصیف سامانه دوم: وزش باد و گردو خاک و کاهش دید 🔹زمان شروع: بعدازظهر سه‌شنبه ۱۴۰۲/۱۲/۲۹ زمان پایان: اواخر وقت چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۱/۰۱ نوع مخاطره: وزش باد شدید و طوفان و در مناطق مستعد گردو خاک و کاهش دید 🔹منطقه اثر: شمال و شرق و مرکز و جنوب استان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌨خبرگزاری پلیس چادگان

این ۲ دقیقه را ببینید، چقدر زیبا و استدلالی راجع به حضرت آقا امام خامنه‌ای(مدظله العالی) صحبت می کند! و ایشان را معرفی می‌نمایند. 🤲اللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج🤲 ─┅═༅═►┉༅✧༅┉◄═༅═┅─ آخرین اخبار استخدامی گزینش پلیس اصفهان را در این کانال ایتا دنبال کنید» @selection_policeESF

🔺توقیف خودروهای با خلافی بالای یک میلیون تومان بعد از تعطیلات 🔹رئیس پلیس راهور فراجا: ابلاغ شده است در طول طرح نوروزی هیچ خودرویی را به دلیل داشتن خلافی بالا به پارکینگ‌ها منتقل نمی‌کنند، این کار تا ۱۴ فروردین انجام می‌شود و بعد از این تاریخ اگر خودرویی خلافی بالای یک میلیون تومان داشته باشد توقیف می‌شود. #توقیف #خبر_پلیس_راه_اصفهان #اطلاع_رسانی #پلیس_مقتدر خبرگزاری پلیس چادگان

🔺حواس پرتی را در رانندگی حذف کنید... #حواس_پرتی #خبر_پلیس_راه_اصفهان #اطلاع_رسانی

اگر کسی آمد و به شاخ و برگهای باورهایت تبر زد نترس چون دستش به ریشه ات نمیرسد! از همان جا که قطع شدی جوانه بزن.. ریشه کن.. و بزرگ شو خبرگزاری پلیس چادگان👇👇 https://eitaa.com/pOLICE_chadegan

📚#داستان_کوتاه شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید،میخواهم در قبر در پایم باشد. وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالم اظهار کرد، ولی عالم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود! ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سر انجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که سر انجام به مناقشه انجامید... در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند: پسرم! میبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین و این همه امکانات و کارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم. یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به تو هم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتاده گان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد همان اعمالت است. https://eitaa.com/pOLICE_chadegan

هشدار دادستان چادگان به احتکار کنندگان کالاهای اساسی در شهرستان محمدی پور دادستان عمومی و انقلاب چادگان: با توجه با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و ایام پایانی سال، نظارت این دادستانی بر روند عرضه و توزیع کالا‌های اساسی به ویژه در این ایام تشدید خواهد شد. وی با بیان اینکه نظارت بر عرضه این کالاها توسط عاملین فروش بر عهده ادارات صمت و جهاد کشاورزی می باشد، خاطرنشان کرد این دادستانی نیز با رصد میدانی و نیز وصول گزارشات مردمی، نظارت کامل بر عملکرد این دستگاه‌ها را دارد تا توزیع کالاهای اساسی به مردم به درستی و دقیق صورت پذیرد و در این راستا با محتکرین و اشخاصی که به هر نحو به دنبال ایجاد اخلال در توزیع و عرضه این کالاها هستند برخورد قاطع خواهد شد. لذا از مردم فهیم شهرستان درخواست می گردد در صورت آگاهی از تخلفات مرتبط با موضوع مذکور، نسبت به اعلام آن با حضور در دادسرای شهرستان یا از طریق درج تخلف در سامانه سجام قوه قضائیه به آدرس sajam.eadl.ir اقدام تا با تخلفات صورت گرفته برخورد قاطع و قانونی صورت پذیرد. روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان چادگان

🌷۲۶ اسفند روز حماسه و ایثار شهرستان چادگان 🔹خبرگزاری صداوسیما چادگان

راننده گرامی هنگام رانندگی برای گردش نمودن و همچنین برای توقف حتما از چراغ راهنمای متناسب ، از فاصله مناسب ( صد متر مانده به محل گردش یا محل توقف ) استفاده نمایید . فرمانده انتظامی شهرستان چادگان سرهنگ ولی اروجی #امین_اصفهان #اقتدار_امنیت #امنیت_ارتقاءامنیت_اجتماعی #پلیس_چادگان

عیدی ریاست جمهوری شگرد جدید کلاهبرداری 🔹مجرمان سایبری با ارسال پیامک حاوی لینک های جعلی با موضوع ثبت نام عیدی رئیس‌جمهور سعی در بدست آوردن اطلاعات حسابتان را دارند. 🔹هرگز به لینک‌‌های ارسال شده در اینگونه پیامک‌ها توجه نکنید. #پلیس_فتا_چادگان

تلنگر# ﻫﻤﺴﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ بهلول ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ، ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻂ ﻣﯽﮐﺸﯿﺪ . ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﭼﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟ ﮔﻔﺖ : ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺳﺎﺯﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﯽ؟ ﮔﻔﺖ : ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﻢ . ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ؟ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻣﺒﻠﻐﯽ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ! ﻫﻤﺴﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻣﺒﻠﻎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ، بهلول ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﯿﺎﻥ ﻓﻘﯿﺮﺍﻥ ﻗﺴﻤﺖ ﮐﺮﺩ. ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺷﺐ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﻬﺸﺖ ﺷﺪﻩ، ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺍﻩ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ： ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺴﺮ ﺗﻮﺳﺖ !!.. ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ ؛ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻗﺼﻪﯼ بهول ﺭﺍ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ ! ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻧﺰﺩ بهلول ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺳﺎﺯﺩ . ﮔﻔﺖ : ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﯽ؟ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﮔﻔﺖ : ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﻢ . ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺑﻬﺎﯾﺶ ﭼﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟ ﻣﺒﻠﻐﯽ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ ! ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻧﺎﭼﯿﺰﯼ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪﺍﯼ ! دیوانه ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻫﻤﺴﺮﺕ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﺧﺮﯾﺪ ﻭ ﺗﻮ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯽﺧﺮﯼ !!! ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ، ﻓﺮﻕ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ !!!... ﺍﺭﺯﺵ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ رضای خدا باشد نه برای معامله با خدا… 🌹🌹🌹 میلیارد ها تومان خرج میکنیم نذری بدهیم ... 👈و در پایان آرزوی شفای بیماری را داریم که برای نداشتن پول درمان میمیرد .... https://eitaa.com/pOLICE_chadegan