❓متن پیام:
سلام وقتتون بخیر
همسر بنده بسیار آدم متشرعی هستن
مرجع بنده آقای خامنه ای هستن
من و همسرم حدود ۷ سال هست ازدواج کردیم و ۳ فرزند داریم. من دو سال قبل از ازدواج شاغل بودم و در صحبت های قبل از ازدواج قرار بر این بود که در امور درآمد و هزینه و پس انداز من دخالتی نکنن و ایشون پذیرفتن ولی این مطلب جایی ثبت نشد.
اما الان بعد از ۹ سال شاغل بودنِ من و سابقه کار اجازه هیچ پس اندازی به من ندادن و یا حتی اجازه خرید طلا به من نمیدن و اونهایی رو هم که داشتم به اجبار ایشون فروختم و فقط دو سه قطعه کوچیک طلا برام مونده و در عوض من رو مجبور میکنن پولم رو به کسانی که دوست ندارم قرض بدم و طلاهام رو هم برای همین فروختم.
ولی موقع برگشت قرضی که دادم، ازرش اون پولها با توجه به تورم از نصف هم کمتر میشه و من باهاشون هیچ کاری نمیتونم بکنم و خرج مسائل کوچیک منزل میشه و عملا هیچ چیزی برام نمیمونه، یا اجازه نمیدن پس انداز کنم و یا میگن اگر طلا میخری برای این باشه که اگر بعدا کسی لازم داشت حتما بفروشی و به اونها قرض بدی و اگر مخالفت کنم کلی حدیث و روایت میارن در مذمت پس انداز کردن و خوبی قرض دادن و اینکه چطور دلت میاد نگهداری در حالی که کسی به این پول احتیاج داره (این در شرایطی هست که اون افرادی که تا بحال بهشون قرض دادیم خودشون حاضر نیستن طلاشون رو برای حل مشکلشون بفروشن!) ولی همسرم میگن خدا روزی آدما رو روزانه میده و...
حالا دو سوال دارم
اول اینکه: آیا ایشون حق چنین کاری دارن و کارشون درسته در حالی که من رضایت قلبی ندارم من رو مجبور به این کار بکنن(البته انقدر میگن من مجبور میشم به حرفشون عمل کنم نه با زور و تهدید فیزیکی)
و دوم اینکه من اجازه دارم بدون اینکه همسرم بدونه و رضایت داشته باشه از حقوق خودم پس اندازی داشته باشم و یا خریدی برای خودم و بچههام بکنم؟
ضمنا ایشون به من تا بحال نفقه ندادن چون خودم شاغل بودم
و غیر از خرج و خریدهای خونه به من پولی ندادن و همه پس انداز از حقوق و درآمد خودم هست
✅ پاسخ
۱) خانمی که نفقهی او را همسرش پرداخت نمیکند، اطاعت از همسر بر او واجب نیست.
۲) اگر خانمی درآمد مستقل دارد، هرگونه دخل و تصرف را در آن میتواند داشته باشد و اجازهی همسر در آن شرط نیست.
۳) مسئلهی پسانداز هم در روایات سفارش شده است.
حضرت صادق علیه السلام مي فرمود: از نزديک ترين ياران پيامبر(ص) که شما آنها را به فضل و زهد و تقوا میشناسيد، سلمان و ابوذر هستند. شيوه سلمان چنين بود که هر گاه سهميه سالانه اش را از بيت المال دريافت مي کرد، مخارج يک سالش را ذخيره مي نمود تا زماني که در سال آينده نوبت سهميه اش برسد. به او اعتراض کردند که تو با اين همه زهد و تقوا در فکر ذخيره آينده ات هستي! شايد امروز و فردا مرگ تو برسد! سلمان در جواب مي فرمود: شما چرا به مردن فکر مي کنيد و به باقي ماندن نمي انديشيد؟ اي انسان هاي جاهل! شما از اين نکته غفلت مي کنيد که نفس انسان اگر به مقدار کافي وسيله زندگي نداشته باشد، در اطاعت حق کندي و کوتاهي مي کند و نشاط و نيروي خود را در راه حق از دست مي دهد؛ ولي همين قدرکه به اندازه نيازش وسيله و مال دنيا فراهم شد با اطمينان و آرامش بيشتري به اطاعت حق مي پردازد.
وسائل الشيعه، ج 17، ص 435
#نفقه
#درآمدمستقل
🅿️ @P_Ahkaam