eitaa logo
「پـاتـوقـمـون🎙」
5.2هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
289 ویدیو
11 فایل
هٰذا‌مِن‌فَضل‌ربی که‌هرچه‌دارم‌از‌فضل‌پروردگارم‌است کپی؟ هرچه بیشتر بهتر، حلال حلالت✌️ کانال‌گرافیکیمون: ➺ @meghdad_graphic تبلیغ و تبادل نداریم! خادم‌کانال(فقط‌کار‌ضروری‌و‌نظرات): ➺ @mim_komeyl
مشاهده در ایتا
دانلود
{💛🍃} قہـر بودیـم گفت:عاشقمی؟{😊} گفتم:نہ!{😐} گفت:لبت نہ گویـد و پیداسـت میگوید دلت آرے{😇} کہ اینسـان دشمنۍ یعنۍ کہ خیلۍ دوستـم دارے{😍🙈} -زدم زیرِ خــندہ{😂} دیگہ نتونستم نگـم کہ وجـودش چقــد آرامــش بخشہ{🍃} 🌹 🙃💛 ‌ ‌ ♡ اینجا صحبت در میان است. ..﹍😇پاتوق بچه مذهبیا😇﹍.. @p_bache_mazhabiya
{❤️☘} ساعـت ده یـازده شـبـ🌃 با ســر و صــورت خاکے اومــد خونہ🙂 گفتــم: تا شمــا شـام رو شـروع کنے میـرم لیــلا رو بخــوابونـمـ😴 گفــت: نہ..! صبــر میڪنم تـا بیاے بـا هـم بخوریـمـ😋🍽 وقتے برگشتــم دیـدم پوتیـنـ👢 بہ پـا خوابــش بـردهـ🙁 داشتـم پوتیــن هایــش رو در مے آوردم کہ بیــدار شد🤗 گفت: دارے چیڪار مےکنے؟ مےخواے شرمــنده ام کنے؟😓 تا گفــتم: نہ!..خستہ اے🍂 ســر سفـره نشــست و گــفت : تازه مےخوایـم با هــم شـام بـخوریـمـ🍽🤤 همسـر 💚 💛🍃 ♡ اینجا صحبت در میان است. ..﹍😇پاتوق بچه مذهبیا😇﹍.. @p_bache_mazhabiya
{♥️✨} همسر شهید: لحظه ای که خطبه ی عقد خوانده میشد گفت:(( فرزانه دعا کن، از خدا بخواه دعایی که من دارم مستجاب بشه.)) نگاهی به چهره ی حمید انداختم نمیدانستم دعایش چیست،دوست داشتم بدانم در چینین لحظه ای به چه دعایی فکر میکند،از ته دل خواستم هرچیزی که از خدا خواسته اگر ب خیرو صلاحش است همانطور بشود❤️... حاج آقا سه بار اجازه خواست که وکیل عقد ما باشد، گل را چیدم ،گلاب را آوردم،بعد گفتم((اعوذباالله من الشیطان الرجیم،بسم الله الرحمن الرحیم با اجازه ای امام زمان(عج)🌿🌸 پدر و مادرم و بزرگتر ها بله☺️❤️ ؛ حمید هم دقیقا همین جمله را گفت ، عاقد خیلی خوشش آمده بود گفت :((خیلی ها اومدن اینجا عقد کردن،ولی نه بسم الله گفتن ، نه از امام زمان (عج) اجازه گرفتند.)) لحظه ی عقد این بار هم تا بله را گفتم اذان مغرب شد،حمید خندید،دست مرا گرفت و گفت:((دیدی حکمت داشته،قسمت این بوده بله هارو به من موقع اذان بگی)).😌💞 🌹شهید حمید سیاهکالی مرادی🌹 ♡ برگرفته از کتاب "یادت باشد" ♡ ♡ اینجا صحبت در میان است. ..﹍😇پاتوق بچه مذهبیا😇﹍.. @p_bache_mazhabiya
{❤️🌱} همہ‌ے زندگیـش بـا حضـرت‌زهــرا«س» پیونــد خـورده بود{🙂} وقتے ازدواج ڪرد{💍} مهریہ خانمـش شد مهریہ حضـرت‌زهــرا«س» دو تـا آرزو داشـت: اول اینکہ خـدا بهـش یہ دخــتر بده اسمشـو بذاره فاطمہ{😍} بعد هم اینکہ وقتے شهـید شد،گمـنام و پنہـان بمونہ مثـل حضـرت‌فاطمہ«س» جفـت آروزهـاش بـرآورده شـد{😔} هم شـد باباے‌ِ فاطمہ‌،هـم گمنـام مونـد{💔} بہ راویت همسر 🌱💛 ♡ اینجا صحبت در میان است. ..﹍😇پاتوق بچه مذهبیا😇﹍.. @p_bache_mazhabiya