eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.3هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سوال ایا امر به معروف و نهی از منکر در جامعه با آزادی بشر منافات ندارد 🗯پاسخ: ❗️مقصود از امر به معروف و نهى از منكر كه دو ركن بزرگ اجتماعى اسلام به شمار مى روند، همان دعوت و راهنمايى افراد به كارهاى نيك و سودمند و بازداشتن آنان از كارهاى زشت و مبارزه با انواع انحراف هاى اجتماعى و اخلاقى است. ⁉️پيش از همه، بايد ديد كه آيا اجراى اين دو اصل در اجتماعى كه افراد آن معمولا همه با هم همبستگى كامل دارند و سرنوشت همه را يك چيز تشكيل مى دهد، به سود جامعه هست يا نه؟ ❗️هرگاه اجراى چنين اصلى به نفع اجتماع باشد، بايد در اين صورت به خاطر فوايد مهمّ آن از آزادى فردى كاست و آزادى افراد را در چهارچوب اين اصل محدود ساخت. شيوه زندگى انسان در اعصار كهن به شكل اجتماعات بسيار كوچكى در درون غارها و شكاف كوه ها و داخل جنگل ها بود و تقريباً همبستگى و تشريك مساعى و ارتباط و تعاون اجتماعى بر اجتماعات آنان حكومت نمى كرد. 🗯 در چنين زندگى كه سرنوشت افراد به يكديگر چندان بستگى ندارد، شايد مبارزه با فساد و جلوگيرى از انحراف ضرورى به نظر نرسد. 🔷ولى در شيوه زندگى دسته جمعى با سرنوشت مشترك، مبارزه با فساد و دعوت مردم به كارهاى نيك، يك وظيفه خطير اجتناب ناپذير است. ❗️زيرا در اين نوع زندگى، همه افراد يك اجتماع به صورت اعضاى يك خانواده در مى آيند و پيوند وحدت و ارتباط آن چنان در ميان آنان محكم و استوار مى گردد كه هيچ فردى نمى تواند براى خود حساب جداگانه اى باز كند و خود را از نتايج اعمال خوب و بد ديگران جدا فرض كند. 🗯در چنين اجتماعى تمام افراد، در سود و زيان اعمال يكديگر كاملا شريك و سهيم بوده و نتيجه عمل يك فرد دامنگير همه افراد مى شود. اين جاست كه هيچ فردى هرچه هم خود را دور از اجتماع تصوّر كند نمى تواند تماشاگر صحنه زندگى گردد و خود را از سود و زيان كارهاى افراد ديگر دور بدارد; روى همين پيوند و ارتباط است كه اگر بر اثر خلافكارى برخى، ضربه اقتصادى يا فرهنگى بر پيكر اجتماعى وارد شد، دود آن به چشم همه رفته و همه در برابر آن متأثّر خواهند شد. 🗯انحراف هاى اخلاقى، بسان بيمارى هاى واگيردارى است كه - خواه ناخواه - دامن ديگران را نيز مى گيرد; هرگاه ميكروب «التور» در نقطه اى پيدا شد، فوراً بايد مبارزه پيگيرى بر ضدّ آن آغاز نمود و ديگران را از معاشرت با آن بيمار بازداشت و در غير اين صوت، همه كشور و يا كشورها را فرا مى گيرد. ❗️همچنين، انحراف اخلاقى و اجتماعى و هر نوع آلودگى فكرى و روحى - بسان بيمارى جسمى - برق آسا در دل اجتماع رسوخ نموده و همه اجتماع را فرا مى گيرد. 🗯فرض كنيد يك نفر خانه خود را به صورت لانه فساد درآورَد و پاى افرادى «لااُبالى» به آن جا باز شود، آيا مى توان تصوّر نمود كه دختران و پسران آن نقطه كه هر روز شاهد رفت و آمد گروهى منحرف به آن لانه هستند مصون و پاك بمانند، يا اين كه آنان نيز به مقتضاى طغيان شهوت، به آن نقطه كشيده مى شوند و روز به روز دايره فساد گسترش پيدا كرده و بازار آن داغ تر مى گردد. 🗯اين جاست كه مى توان گفت اجراى پيگير اصل «مبارزه با انحراف هاى اخلاقى و اجتماعى» ضامن سعادت اجتماعى است كه افراد آن در كنار يكديگر زندگى مى كنند; و سكوت در برابر گناه و مفاسد، غلط و گناهى بزرگ است و هرگز نمى توان حساب فرد را از حساب جامعه جدا ساخت. در حقيقت يك فرد مبارز، از حقوقا خود و اجتماعى كه در آن زندگى مى كند دفاع مى نمايد و هرگز نبايد اصل آزادى افراد بهانه شود كه ما از اين وظيفه انسانى شانه خالى كنيم و بايد به اين نكته توجّه و ايمان داشته باشيم كه آزادى افراد تا آن جا محترم است كه سلب آزادى از ديگران نكند و مصالح جامعه را به خطر نيفكند. ❗️قرآن مجيد با واقع بين خاصّى كه از ويژگى هاى اينا كتاب آسمانى است به اين حقيقت اشاره كرده و مى فرمايد: «و از فتنه اى بپرهيزيد كه تنها به ستمكاران شما نمى رسد (بلكه همه را فراخواهد گرفت; چرا كه ديگران سكوت اختيار كردند)». 📚سوره انفال، آيه 25 ❗️عين اين سؤال را يكى از ياران پيامبر اكرم از حضرتش پرسيد، پيامبر در پاسخ او مثلى را مطرح كرد كه خلاصه آن اين است: «اجتماع ما بسان كشتى بزرگى است كه در آن كالاهاى تجارتى حمل شده و سرنشينانى نيز همراه دارد. هر فردى از سرنشينان در طىّ راه مختار و آزاد مى باشد، ولى او هرگز نمى تواند زير پوشش «آزادى فردى» بدنه كشتى و يا زير پاى خود را سوراخ كند و در مقام پاسخ بگويد: من نقطه اى از كشتى را مورد تصرّف قرار مى دهد كه زير پاى من قرار گرفته است، در صورتى كه چنين جوابى از اين فرد پذيرفته نيست; زيرا تنها سلامت خويشتن را به خطر نمى افكند، بلكه او با اين عمل سرنوشت همه سرنشينان و كالاهاى تجارتى را به خاطر افكنده و همه را به سوى نابودى و نيستى سوق مى دهد. جامعه ما نيز بسان كشتى است; افراد جامعه سرنشينان اين كشتى مى باشند; آنان در ضرر و نفع يكديگر شريك و سهيمند و هرگز ن
مى توان حساب فرد را از اجتماع جدا نمود.» 📚نهج الفصاحه ص836 🗯روش اسلام درباره محترم شمردن آزادى هاى فردى با روش مكتب هاى امروز جهان يك تفاوت حقيقى دارد، در جهان امروز آزادى تا آن جا محترم است كه از ناحيه فرد، ضررى متوجّه اجتماع نگردد و منافع ديگران به خطر نيفتد هرچند به ضرر خود آن شخص تمام گردد و بر سعادت او لطمه جبران ناپذير وارد سازد. ولى در اسلام آزادى فردى تا آن جا محترم است كه مزاحم ديگران نباشد و سقوط و آلودگى اجتماع را فراهم نسازد; همچنين به سعادت خودش نيز لطمه اى وارد نكند و كارى انجام ندهد كه موجب بدبختى او گردد. ❗️مثلا در جهان امروز گرايش به بت پرستى و پرستش انواع موجودات رايج و آزاد است و جهان غرب در پوشش آزادى فردى اين عمل را تخطئه نمى كند، ولى اسلام چنين عملى را كه مايه انحطاط فرد و سقوط پرستش كننده است سخت تخطئه كرده و با فشار هرچه بيشتر مانع از انجام چنين اعمالى مى گردد 🗯امر به معروف و دعوت مردم به كارهاى نيك و بازداشتن آنان از كارهاى زشت، داراى درجات و مراتبى است. آنچه مربوط به توده مردم است اين است كه با زبان نرم و بيان دلنشين برادران دينى خود را پند و اندرز دهند و آنان را از عواقب بد گناه باز دارند و اگر احتمال تأثير دهند حتّى مى تواند روابط دوستانه خود را با آنان قطع كنند. ❗️اين نوع مبارزه با فساد و نظارت عمومى هرگز ايجاد هرج و مرج نمى كند، امّا درجات بالاتر از اين (مانند اجراى مجازات و كيفرها و حدود الهى درباره افراد گناهكار) بايد زير نظر حكومت اسلامى و مانند زمان پيامبر انجام گيرد و هيچ فرد عادى حق ندارد در اجراى نظارت عمومى خودسرانه اقدام نمايد. 📚منابع جهت مطالعه و تحقیق: 1⃣تفسیر نمونه ج3 ص37 2⃣وسائل الشیعه ج16 ص117 باب1 3⃣بحار الانوار ج97 ص68 باب1 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔مطلب به این سادگی باید چنین داستانی بسازد؟ مهدی نصیری سوال کرده که حجت شرعی برای اجبار بر مردم چیست؟ همه می دانیم که در مذهب اهل بیت ٬ سلوک این نیست.حتی یک نمونه برخورد از آنان که تحمیلگر نظر آنها باشد بر مردم٬ در تمام این سالهای زندگی چارده معصوم دیده نشده.چه در زمان حکومت و غیر از آن. اما این رویه٬ در تمام مدل های حکومتی مدعی دین در تمام تاریخ دقیقا تکرار شده است. مطلب به روشنی خورشید است.هرکس مدعی خلاف است دلیل بیاورد ❗️❗️ 💠💠 👌به راستی انسان از این روشنفکر نماها که شمائل محقق دینی نیز به خود می گیرند ، تعجب می کند که چه سخنان جاهلانه را به زبان جاری می کنند ❗️ ❕این که حجاب حکم مسلم اسلامی و مورد تاکید آیات و روایات فراوانی است قابل انکار نیست. ❔حال می گویند چه دلیلی است که حکومت اسلامی ، حجاب را برای همگان اجباری و لازم بداند ❗️اینان توجه ندارند که فلسفه وجودی حکومت اسلامی ، اجرای دستورات خداوند در جامعه است و قرآن و روایات ، تاکید به برقراری حکومت اسلامی برای تحقق این هدف کرده اند. ❕یکی از دستورات خداوند ، حجاب بانوان است که حکومت اسلامی ملزم است ، بانوان جامعه را به این حکم و حد الهی ملزم کند و با تعدی گرایان برخورد کند . 👌در روایات متعددی تصریح شده است که وظیفه حاکم جامعه ، اجرایی کردن دستورات خداوند و حدود و احکام او در جامعه است که یکی از مصادیق آن ، اجرای حکم حجاب و برخورد با تعدی کنندگان از این حکم است . 💠على عليه السلام فرمود ؛ « بالاترين وظيفه حاكم در برابر مردمش، توجّه دادن آنان به وظايف دينىِ‏شان است كه خداوند بر ايشان تكليف نموده است. بر ماست كه شما را به آنچه خداوند عز و جل فرمانتان داده است، فرمان بدهيم، و از آنچه خداوند عز و جل شما را از آن نهى كرده است، نهيتان كنيم، و دستور خدا را در باره همه مردم، از نزديك و دور [و خويش و بيگانه‏] اجرا كنيم و باك نداشته باشيم كه حق، در باره چه كسى اجرا مى ‏شود. » 📚الغارات ، ج 2 ص 501 _ بحار الأنوار ، ج 27 ص 253 👌و فرمود ؛ « چيزى بر عهده امام نيست، جز آنچه از جانب پروردگارش بردوش او نهاده شده است ، كوشيدن در پند و اندرز، تلاش در خيرخواهى و راه‏نمايى، زنده داشتن سنّت، اجراى حدود [الهى‏] در باره سزامندانش، و رساندن سهام [بيت المال‏] به كسانى كه سهم مى‏ برند. » 📚نهج البلاغة ، خطبة 105 ❕امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « اگر گوينده ‏اى بگويد: چرا خداوند، اولو الأمر را قرار داد و به فرمان‏بردارى از آنان فرمان داد؟ گفته مى‏ شود: به دلايل بسيارى ، يكى اين كه: از آن جا كه براى مردم، حدّ و مرز نهاده شده و به آنان دستور داده شده است كه از آن مرز، فراتر نروند- چون مايه تباهىِ خود آنان مى‏ شود-، اين كار به سامان و انجام نمى‏ رسد، مگر آن كه [خداوند،] فردى امين را بر آنان بگمارد تا ايشان را از تجاوز و وارد شدن به آنچه بر ايشان ممنوع ساخته است، باز دارد؛ و اگر اين نبود، بى گمان، هيچ كس حاضر نمى‏ شد از خوشى و سود خويش، به اين دليل كه به ديگران لطمه مى‏ زند، دست بردارد. پس خداوند، بر مردم، فرمان‏روايى قرار داد تا آنان را از تباهى باز بدارد و حدود و احكام را در ميانشان اجرا كند. ....ديگر، اين كه ، اگر بر ايشان پيشوا و سرپرستى درستكار و نگهبان و امانتدار نمى ‏گمارْد، آيين، كهنه و فرسوده مى‏ شد، دين از ميان مى‏ رفت، سنّت‏ها و احكام دگرگون مى ‏شدند و بدعت‏گذاران، به آن مى ‏افزودند و كجروان، از آن مى ‏كاستند و آن را بر مسلمانان، مشتبه مى‏ ساختند؛... پس اگر خداوند برايشان سرپرستى نمى‏ گماشت كه نگهبان چيزهايى باشد كه پيامبر آورده، قطعاً، به همان گونه كه روشن ساختيم، به تباهى مى ‏افتادند و قوانين و سنّت‏ها و احكام و ايمان، دست‏خوش تغيير مى ‏شد، و در اين، تباهىِ همه مردم بود » 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج 2 ص 100 ح 1 ❕می بینیم که ائمه ع وظیفه حاکم جامعه اسلامی را ، اجرایی کردن حد و حدود و دستورات الهی در جامعه می دانند ، که مصداق روشن این وظیفه ، اجرا کردن حکم و دستور خداوند در مورد حجاب بانوان در جامعه است ، آن وقت این جاهلان از خدا بی خبر مدعی هستند که ائمه هیچگاه امر به برخورد تحمیلگر با دیگران نداشته اند ❗️ 👌علی علیه السلام به عنوان یک حاکم الهی ، مردان را نسبت به اهمال در مورد حجاب بانوان ، مورد سرزنش قرار می دهد و می گوید ؛ « ای مردم عراق خبر دار شده ام که زنان شما در گذرگاه ها با مردان تنه به تنه می خورند آیا شرم نمی کنید » 📚الفقیه ج 3 ص 444 🔸ادامه 👇
🤔 ❔آيا در قيامت مشركان كورند(ناآگاه)يا بينا (آگاه)؟ 🌀يكي از تناقضات ديگر قرآن اينست كه آيات مي گويند كه مجرمان در قيامت ناآگاه و كورند ولي آيات متعدد ديگر مي گويند كه در قيامت چشم مجرمان تيز بين مي شود و به حقايق آگاه مي شوند. براي نمونه آيات زير را نگاه كنيد. 🔻مشركان در قيامت : ➖ومَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا ﴿۷۲ اسرا﴾ ترجمه: و هر كه در اين [دنيا] كور باشد در آخرت [هم]كور و گمراهتر خواهد بود. 🔻مشركان در قيامت كامل و حقايق را درمي يابند. ➖لقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ﴿۲۲ ق﴾ ترجمه:[به او مىگويند] واقعا كه از اين [حال] سخت در غفلت بودى وما پرده ات را [از جلوى چشمانت] برداشتيم و ديده ات امروز(قيامت) تيزبين است. ➖ولَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ ﴿۱۲ سجده﴾ ترجمه: و كاش هنگامى را كه مجرمان (در قيامت) پيش پروردگارشان سرهاشان را به زير افكندهاند مىديدى [كه مىگويند] پروردگارا ديديم و شنيديم ما را بازگردان تا كار شايسته كنيم چرا كه ما يقين داریم ❕ 💠💠 1⃣روشن است که منظور از کوری در دنیا که مستلزم کوری آخرت است ، کوردلی و نابینایی است نه ظاهری چرا که بسیاری از نیکان و پاکان در دنیا نابینا بوده اند اما در آخرت جزء دسته صالحین محشور می شوند . ❕لذا در روایات متعددی آمده است که منظور از کوری در دنیا ، کوردلی نسبت به خداوند و فرائض او می باشد . 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 3 ص 558 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « كسى كه آفرينش آسمانها و زمين و آمد و شد شب و روز و گردش ستارگان و خورشيد و ماه و نشانه ‏هاى شگفت‏ انگيز او را از حقيقت بزرگترى كه وراى آن است آگاه نسازد او در آخرت اعمى‏ و گمراه‏تر است » 📚تفسیر نور الثقلین ج 3 ص 196 2⃣براى كسانى كه از ياد روى مى ‏گردانند دو مجازات در آيات فوق تعيين شده يكى معيشت ضنك در اين است و ديگرى نابينايى در جهان ديگر. ❕عالم آخرت تجسم وسيع و گسترده ‏اى از عالم دنيا است، و همه حقايق اين جهان در آنجا به صورت مجسم مى‏ گردد، آنها كه چشم جانشان در اين عالم از ديدن حقايق نابيناست در آنجا چشم جسمشان نيز نابينا خواهد بود، لذا هنگامى كه مى ‏گويند ما قبلا بينا بوديم چرا نابينا محشور شديم؟ به آنها گفته مى‏ شود اين به خاطر آنست كه آيات الهى را بدست سپرديد (و اين حالت انعكاس آن حالت است). «مى‏ گويد پروردگارا چرا مرا نابينا محشور كردى؟ من كه بينا بودم . مى‏ فرمايد اين بخاطر آن است كه آيات من به تو رسيد و آنها را فراموش كردى‏ امروز نيز تو خواهى شد» ( طه 124_125) ❔در اينجا اين پيش مى‏ آيد كه ظاهر بعضى از آيات قرآن آنست كه همه مردم در قيامت بينا هستند و به آنها گفته مى‏ شود نامه اعمالتان را بخوانيد (اقْرَأْ كِتابَكَ ... اسراء- 14) يا اينكه گنهكاران آتش جهنم را با چشم خود مى ‏بينند (وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ ... كهف- 53) اين تعبيرات با بودن گروهى چگونه سازگار است؟ 👌پاسخ آن است که آن جهان با اين جهان متفاوت است چه بسا افرادى نسبت به مشاهده بعضى از امور بينا هستند و از مشاهده بعضى ديگر نابينا و چنان که در روایات آمده است « انهم اعمى عن جهات الخير لا يهتدى لشى‏ء منها » « آنها در برابر آنچه خير و سعادت و نعمت است نابينا هستند ( و آنچه عذاب و شر و مايه حسرت و بدبختى است مى ‏باشند ) » 📚الکافی ج 4 ص 269 ❕ چرا كه نظام آن جهان با نظام اين جهان است. 👌پاسخ دیگر آنکه قيامت مراحل و مختلفى دارد . روز قیامت یک روز بسیار طولانی است و انسان از مواقف و گذرگاههای متعددی باید بگذرد و در هر صحنه و باید بایستد .طبق بعضی از روایات این مواقف و مراحل موقف است. 📚نور الثقلین ج5 ص413 ❕این احتمال است كه آنها در پاره ‏اى از منازل و مواقف هستند و در پاره‏ اى مى‏ شوند. 📚تفسیر نمونه ج 13 ص 330 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔قرآن درباره لواط و گناه آن و چیز خاصی نوشته یا نه ❗️اساسا بر اساس چه مستنداتی لواط در اسلام حرام است ❕❕ 💠💠 👌حرمت و زشتی عمل گرایی و لواط مورد اشاره مستقیم قرآن قرار گرفته و می فرماید ؛ « و لوط را فرستاديم هنگامى كه به قوم خود گفت ، شما كار بسيار زشتى انجام مى‏ دهيد كه احدى از مردم جهان قبل از شما آن را انجام نداده ، آيا شما به سراغ مردان مى‏ رويد، و راه تداوم نسل انسان را قطع مى‏ کنيد، و در مجلستان اعمال منكر انجام مى‏ دهيد؟!، اما پاسخ جز اين چيزى نبود كه گفتند اگر راست مى‏ گويى عذاب الهى را براى ما بياور ، (لوط) عرض كرد پروردگارا مرا در برابر اين قوم مفسد يارى فرما » ( عنکبوت 28_30) 👌و می فرماید ؛ « قوم لوط فرستادگان (خدا) را تكذيب كردند. هنگامى كه برادرشان لوط به آنها گفت" آيا تقوى پيشه نمى ‏كنيد؟ من براى شما رسول امينى هستم.تقوى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نمائيد. من از شما اجرى نمى‏ خواهم اجر من فقط بر پروردگار عالميان است.آيا در ميان جهانيان، شما به سراغ ذكور مى‏ رويد؟ (اين زشت و ننگين نيست؟). و همسرانى را كه خدا براى شما آفريده است رها مى‏ كنيد؟ شما قوم تجاوزگرى هستيد »( شعراء 160_166) 👌و می فرماید ؛ « و لوط را (به يادآور) كه به او حكم و علم داديم، و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف ( لواط ) انجام مى‏ دادند بخشيديم، چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند » ( انبیاء 74) ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر کس با نوجوانی لواط کند ، روز جنب محشور می شود و غضب و لعنت خدا بر او است و خداوند برای او جهنم را آماده کرده است » 📚الکافی ج 5 ص 544 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « حرمت دبر بزرگتر از حرمت فرج است ، چرا که خداوند امتی را به خاطر حرمت دبر هلاک کرد اما امتی را به خاطر حرمت هلاک نکرد » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 329 ❕امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « علت تحریم لواط برای مردان و مساحقه برای زنان آن است که وقتی مردان به مردان و زنان به زنان بسنده کنند ، انقطاع نسل و و خرابی دنیا را در پی خواهد داشت » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 97 👌و فرمود ؛ « اگر سزاوار بود کسی دو مرتبه شود ، بی شک شایسته لواط کار بود که دو مرتبه سنگسار شود » 📚عقاب الاعمال ص 316 ❕و در نقل دیگر آمده است ؛ « زمانی که عمل قوم لوط ( لواط ) صورت بگیرد ، زمین ناله و شکوه و گریه می کند به گونه ای که این ناله و شکوه به آسمان می رسد و آسمان نیز و شکوه و گریه می کند به گونه ای که تا عرش الهی می رسد » 📚المحاسن ص 110 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا درست است که میگویند نیست جلوی نماز خوان عکس یا تصویر باشد؟ اگر درست است چرا ❗️ 💠💠 👌در روایاتی از نماز خواندن در مقابل عکس و تصویر و نهی شده است ، مگر آنکه پارچه ای بر روی آن انداخته شود و آن عکس و ثمثال پوشانده شود . ❕« محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام سوال کرد من نماز می خوانم و در مقابلم است و من هم به آن تصویر نگاه می کنم ؟ 👌امام علیه السلام پاسخ داد در مقابل تصویر و تمثال نماز نخوان مگر در صورتی که لباسی بر روی آن » 📚التهذیب ج 2 ص 226 ❕امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « به خدا سوگند من نماز خواندن در مقابل عکس و تصویر را می شمارم » 📚وسائل الشیعه ج 5 ص 170 ❕فلسفه این حکم بازگشت میکند به اهمیت مساله حضور در نماز چرا که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « آن مقداری از نمازت ارزش دارد که در آن با حضور قلب باشی ، اگر در هنگام نماز غافل باشی نماز می شود و به صورت صاحبش زده می شود » 📚الکافی ج 3 ص 363 👌از آنجایی که نماز خواندن در مقابل عکس و تمثال و مانند آن سبب می شود که انسان در هنگام نماز به آنها پرت شود و از حضور قلب غافل شود ، لذا نماز خواندن در مقابل آنها مکروه شمرده شده است . ❕از سوی دیگر ، عبادت و کردن در مقابل مجسمه ها و تمثال ها ،عادت دیرینه بت پرستان بوده است ، اسلام به خاطر آنکه عبادت خالصانه مسلمین اندک با بت پرستان نداشته باشد ، از نماز خواندن در مقابل تمثال ها نهی کرده است ، تا جایی که در روایاتی حتی از نماز خواندن در اتاقی که در آن ثمثال و است ، حتی اگر در مقابل نماز گزار نباشد ، نهی شده است ؛ 📚الفقیه ج 1 ص 246 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا این روایت که میگن اگر تا سه روز بیماری خود را به کسی نگی فقط از خدا بخوای تو را دهد ، خوب میشوی راست است ❗️چرا خیلی ها اینکارو کردن اما جواب نگرفتن ❕❕ 💠💠 👌آنچه در روایات ما آمده است آن است که مستحب است که انسان در صورت گرفتار شدن به یک ، تا سه روز از بیماری خود نزد دیگران سخن نگفته و نکند تا ثبوت بیماریش تعیین تکلیف شود و بیخودی اطرافیان را نکند ، در این صورت خداوند انسان را مشمول لطف و رحمت و غفران و خود قرار می دهد . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند می فرماید هر بنده ای را که گرفتار بلا و بیماری کردم اما او تا سه روز آن بیماری را از دیگران و عوادش پنهان بدارد ، در این صورت من گوشتی بهتر از گوشت تنش و خونی بهتر از خون تنش و بهتر از پوست تنش جایگزینش می کنم ، اگر بخواهم او را در دنیا نگه می دارم در حالی که از گناهان پاک شده است و اگر بمیرد ، به سوی رحمت من مرده است » ( الکافی ج 3 ص 115) 👌امام علیه السلام در فرمود ؛ « یعنی گوشت و خون و پوست و مویی جایگزین او می کند که با آن نکرده است ( و او را در آن بیماری کاملا پاک می کند )» 📚الکافی ج 3 ص 116 ❕در نقل دیگری پیامبر فرمود ؛ « هر کس یک روز و شب بیمار شود اما از این بیماری نزد عیادت کنندگانش شکایت نکند ، خداوند روز قیامت او را با ابراهیم خلیل مبعوث می کند و به سرعت از پل صراط عبور می کند » 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 407 ❕البته منظور از ترک شکایت به مردم در هنگام بیماری آن است که مثلا بگوید چرا من گرفتار چنین بیماری شدم ، با بگوید گرفتار بیماری شدم که هیچکس به مانند آن گرفتار نشده است ، و ... 📚الکافی ج 3 ص 116 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔من در گروهی روانشناس قراردارم که بااستنادهای علمی وروانشناسی خود شبهاتی وارد کرده که پیامبر بخاطر انسان بودنش دارای اشتباه است و او وحی را با زبان انسانی دریافت می کند که طبیعتا از ورود خطاهای انسانی در دریافت وحی گریزی نیست چرا که خطا همزاد انسان است ❕ 💠💠 👌اگر چه خطا کردن از ویژگیهای انسانها تلقی میشود و آن ها از خطا کردن مصون نیستند ،اما هدایتگران الهی و انبیاء خداوند به توفیق و عنایت الهی از خطا کردن مصون هستند و هیچگاه دچار خطا و اشتباه چه در دریافت وحی و چه در ابلاغ وحی و ...نمی شوند . 1⃣دلیل عقلی بر این مساله می گوید هدف از بعثت پيامبران هدايت نوع بشر در سايه دستورات الهى است؛ اين هدف در صورتى تأمين مى‏ شود كه هيچ‏گونه شك و ترديدى براى مردم نسبت به سخنان و تعليمات آنها نباشد، به گونه‏ اى كه سخن آنها را سخن خدا بدانند، و تعليمات آنها را تعليمات الهى، تا از جان و دل آنها را بپذيرند، و صد درصد در برابر آن تسليم باشند، و به آن اعتماد كنند. 👌بديهى است اگر آنها از گناه و خطا معصوم نباشند احتمال دروغ و تحريف حقايق، و خطا و اشتباه، در كلمات آنها راه پيدا كند، سخنان آنها قابل اعتماد نخواهد بود؛ حتى اگر آنها آدم‏هاى خوبى باشند؛ زيرا منهاى مقام عصمت، باز اين احتمال وجود دارد كه روزى پاى آنها در برابر مظاهر فريبنده مادى بلغزد، و يا بدون قصد و غرضى گرفتار خطا و اشتباه شوند. ❕اين احتمال هميشه خاطر پيروان آنان را مشّوش مى‏ سازد، و مايه نگرانى و ترديد خواهد بود. به علاوه مسأله اتمام حجت نيز حاصل نمى‏ شود؛ زيرا هميشه بهانه‏ اى در دست مخالفان خواهد بود كه عدم پيروزى از تعليمات پيامبر به خاطر احتمال دروغ و كذب و يا خطا و اشتباه بوده است. كوتاه سخن اين‏كه سرمايه اصلى نبوت، جلب اعتماد تشنگان حقيقت است، و اين معنا بدون «مقام عصمت و مصونيت از گناه و خطا» امكان‏ پذير نيست. 📚پیام قرآن ج 7 ص 181 2⃣عصمت در دریافت و تبلیغ وحی پیامبران مورد تاکید قرآن قرار گرفته است و می فرماید ؛ « خدا آگاه از غیب است کسی را بر غیب خود مطلع نمی سازد. مگر آن کس که او را برگزیند، یعنی پیامبران. در این صورت خدا محافظان و مراقبانی از پیش رو و پشت سر آن رسولان قرار می‌دهد. تا خدا بداند (تحقق پذیرد) که رسولان، رسالت‌های پروردگار خود را به خوبی ابلاغ کرده اند، و او بر آنچه که نزد رسولان است احاطه داشت و همه چیز را به خوبی شمرده است». 🔰جن 28 ❕از این آیه مصونیت پیامبران در مسائل مربوط به وحی وابلاغ دین اعم از تلقی، نگهداری و ابلاغ کاملاً استفاده می‌شود، زیرا جمله ( مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آنها قرار مى‏ دهد ) گواه بر این است که خدا مراقبان و محافظانی را از همه جانب بر پیامبران تعیین کرده است و این تعبیر کنایه از آن است که پیامبران از همه جوانب تحت کنترل و مراقبت راصدان و مراقبان الهی می‌باشند و نتیجه این رصدها و مراقبت‌ها آن است که از نفوذ عوامل مخرب به قلب پیامبران الهی جلوگیری می‌شود، نه شیاطین در آن نفوذ می‌کنند و نه پیامبران آن را فراموش می‌نمایند. ❕با توجه به مضمون این آیه می‌توان گفت که رسولان الهی در مسائل مربوط به غیب و وحی، پیوسته مورد مراقبت فرشتگان الهی بوده تا رسالتی را که بر دوش گرفته اند به خوبی انجام دهند و این تعبیر دیگری از مصونیت آنان در تلقی وحی و حفظ و ابلاغ آن است، زیرا اگر خللی در این مراحل رخ دهد، هرگز رسالت الهی تحقق نمی پذیرد. 3⃣برخی دیگر از آیات قرآن حاکی است که خدا همراه پیامبران کتاب فرستاده تا در میان مردم به حق داوری کند و این دو هدف جز با مصونیت پیامبران در مسائل مربوط به دنیا تحقق نمی پذیرد آنجا که می‌فرماید ؛ «کانَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللّه النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَمُنْذِرینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الکِتابَ بِالحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ... ). ( بقره 213) «مردم گروه واحدی بودند، آنگاه پیامبران نوید دهنده و بیم دهنده را بر انگیخت و همراه آنان به حق کتاب نازل کرد تا در میان مردم در باره آنچه اختلاف کرده اند داوری کند». 👌درست است داور در آیه، به حکم این که فعل را مفرد آورد (لِیَحْکُمَ) کتاب است و طبعاً کتاب آسمانی باید عین حق و مصون از هر نوع لغزش باشد امّا این کتاب صامت، به وسیله کتاب ناطق بیان می‌گردد و اگر کتاب ناطق (پیامبر) در مسائل مربوط به وحی از اخذ و حفظ و تبلیغ دچار اشتباه گردد، قهراً خود کتاب نیز مصون از خطا نخواهد بود. 💠ادامه پاسخ 👇👇👇
💠ادامه پاسخ 👇👇👇 4⃣ دلیل دیگر قرآنی بر این مساله آن است که پیامبران، جانشینان خدا در روی زمین بوده و منطق آنان مستند به هوای نفس نیست، بلکه آنچه را از خدا می‌گیرند، برای مردم بیان می‌کنند چنان که می‌فرماید ؛ «وَما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی » ( نجم4 _3) «پیامبر از روی هوای نفس سخن نمی گوید، بلکه گفتار او وحی الهی است که به او می ‌رسد». ❕این آیه به مجموع گفتارهای پیامبر اعم از قرآن و حدیث، مصونیت می بخشد و لذا پیامبر نه تنها در بیان دین از طریق قرآن، از هر لغزشی (عمدی وسهوی) مصون می‌باشد، بلکه در بیان دین از طریق حدیث نیز همین اصل بر او حاکم است. 📚منشور جاوید ج 3 ص 193 5⃣روایات فراوانی نیز بر عصمت و مصونیت پیامبران الهی در دریافت و تبلیغ وحی گواهی می دهد . ❕امام علی علیه السلام در وصف هدایتگران الهی فرمود: «آنان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه دچار سهو و نسیان نمی شوند» 📚بحار الانوار ج25 ص351 🔶پیامبر گرامی فرمود: «سهو و نسیان برای شما است و ما گرفتار سهو و نسیان نمی شویم» 📚بحار الانوار ج17 ص111 ❗️در روایات فراوانی آمده است که هدایتگران الهی همواره از طرف خداوند و فرشتگان و روح القدس تایید و یاری می شوند و چنین افرادی هیچ گاه دچار سهو و خطا نمی شوند 📚بحار الانوار ج25 ص47 باب3 ❕امام رضا علیه السلام در وصف هادیان خداوند فرمود ؛ «آنها معصوم هستند و مؤيد و موفق و مستقيم و آگاه از حق، و ايمن از خطاها و لغزش‏ها و انحراف‏ها، خداوند آنها را به اين‏ صفت مخصوص كرده تا حجتش بر بندگان و شاهدش بر خلق باشد». 📚الکافی ج 1 ص 203 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔جواز نکاح بدون در معتبر ترین کتاب شیعه از زبان امام صادق علیه‌السلام عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلرَّجُلِ يَتَزَوَّجُ اَلْمَرْأَةَ بِغَيْرِ شُهُودٍ فَقَالَ لاَ بَأْسَ بِتَزْوِيجِ اَلْبَتَّةِ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَللَّهِ إِنَّمَا جُعِلَ اَلشُّهُودُ فِي تَزْوِيجِ اَلْبَتَّةِ مِنْ أَجْلِ اَلْوَلَدِ لَوْ لاَ ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ بِهِ بَأْسٌ ترجمه فارسی زراره بن اعین میگوید از امام صادق عليه السّلام پرسيدند: مردى با زنى بدون گرفتن شاهد ازدواج كرده است چه حكمى دارد؟ فرمود: البتّه ازدواج بين خود و خداى خود اشكالى ندارد، گرفتن شاهدان در امر ازدواج به خاطر فرزند است؛ اگر از اين جهت نبود اشكالى نداشت الکافي ج ۵، ص ۳۸۷ مجلسی در مرآة العقول جلد ۲۰ صفحه ۱۲۰ در مورد روایت مذکور میگوید 👈 الحديث الأول : حسن سوال از شیعه اگر یک مرد با یک زن رو در حال زنا دیدید گفتن ما باهم ازدواج کردیم چی دلیل برای تکذیب شون دارید؟ آیا این دروغ زراره بن اعین بیانگر این نیست که زمینه زنا رو مساعد میکرده ❗️❗️ 💠💠 1⃣ما اگر چه معتقدیم که در عقد ازدواج ، شاهد گرفتن شرط نیست ، اما شاهد گرفتن و اعلان را مستحب می دانیم ؛ 📚 العروه مع التعلیقات ، ج 2 ص 751 _ الحدایق الناضره ج 23 ص 33 ❕و در روایت مورد استناد وهابی نیز می بینیم ، امام صادق ع ، گرفتن شاهد را برای آنکه در نسب و ارث فرزندان ، اختلافی ایجاد نشود ، خوب می داند ، چنان که در نقل دیگری امام باقر و امام صادق ع فرموند ؛ « بینه و شهادت در امر نکاح ( به عنوان امری مستحب ) قرار داده شده است به خاطر مساله مواریث و نسب » 📚الکافی ج 5 ص 387 _ التهذیب ج 7 ص 248 _ وسائل الشیعه ج 20 ص 99 2⃣وهابی که در مساله شاهد گرفتن در عقد ازدواج به ما اشکال می کند ، غافل از آن است که علمای خودشان ، شاهد گرفتن در عقد ازدواج را شرط نمی دانستند و معتقد بودند که پیامبر گرامی ، برای عقد ازدواج شاهد نمی گرفت و هیچ روایتی در شرطیت شهادت در عقد ازدواج ، وجود ندارد . ❕ابن منذر می گوید ؛ « در این که دو شاهد در نکاح شرط است ، هیچ روایتی نیست ، پیامبر صفیه را به عقد خود در آورد ، بدون آنکه شهودی بگیرد » 📚الشرح الکبیر ، ابن قدامه ج 7 ص 458 👌یزید بن هارون می گفت ؛ « خداوند امر به شهود در بیع کرد نه در نکاح ، اما اصحاب رای شهود را در نکاح شرط کردند ، نه در بیع » 📚همان مدرک ❕احمد معتقد بود که عقد بدون شاهد صحیح است و ابن عمر و حسن بن علی و ابن زبیر و سالم و حمزه دو فرزند ابن عمر به همین معتقد بودند ، و عبدالله بن ادریس و عبدالرحمان و یزید بن هارون نیز به همین معتقد بودند » 📚مغنی ابن قدامه ج 7 ص 339 👌مالکیه نیز به تبع مالک بن انس معتقدند که در هنگام عقد ، شاهد شرط نیست و عقدی که بدون شهادت شهود باشد ، صحیح است 📚الفقه علی المذاهب الخمسه ج 2 ص 296 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣وهابی می گوید اگر در عقد ازدواج ، شهادت شهود شرط نباشد ، از کجا بدانیم که زن و مردی که با هم هستند واقعا زوجه و زوج هستند ، نه زانیه و زانی ❗️ ❔از وهابی می پرسیم که اگر زن و مردی در شهر دیگری ازدواج کنند و دو شاهد هم بگیرند ، آنگاه در شهر دیگری ، افراد مشکوک شوند که آیا آنان زوج و زوجه اند یا زناکار ، تکلیف چیست ❗️اگر بگویید که می گوییم زوج و زوجه اند ، می گوییم مگر شما شاهد عقدشان بوده اید ❗️شاید زناکارند و ما نمی دانیم و شهود هم نیستند تا از آنان بپرسیم ❕ 👌بنابراین ، صرف شهادت دو شاهد ، نمی تواند مشکل گشای فرضی باشد که وهابی مطرح کرده است ❗️آنچه حل مشکل می کند آن است که ما ماموریم ، مومنین را تصدیق کنیم ، اگر آنان می گویند ما زن و شوهریم ، وظیفه ما تصدیق آنان است ، چنان که قرآن در توصیف پیامبر گرامی می گوید ؛ « يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُم‏ » « او ايمان به خدا دارد و تصديق مومنان مى‏ كند، و رحمت است براى كسانى از شما كه ايمان آورده ‏اند » ( توبه 61 ) 👌جصاص از ابن عباس نقل می کند ؛ « مقصود از « یومن للمومنین » آن است که پیامبر ، تصدیق کننده ، مومنین بود » 📚احکام القرآن ، ج 3 ص 182 _ تفسیر ابن ابی حاتم ، ج 6 ص 1827 ❕سیوطی از ضحاک در تفسیر آیه شریفه نقل می کند ؛ « پیامبر تصدیق کننده مومنین در شهادات و قسم هایشان نسبت به حقوق و فروج و اموالشان بود » 📚الدر المنثور ج 3 ص 253 ❕ما نیز ماموریم که اقتدا به پیامبر گرامی کنیم و تصدیق کننده مومنین باشیم ، چنان که قرآن می گوید ؛ « براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند، و خدا را بسيار ياد مى ‏كنند. » ( احزاب 21) 4⃣متاسفانه اینان ، بر خلاف حکم قرآن و سنت ، در ازدواج ، شهادت شهود را شرط حتمی می دانند ، اما در طلاق ، حضور شهود را شرط نمی دانند ؛ 📚فقه السنه ج 2 ص 230 ❕در حالی که قرآن ، حضور شهود را در هنگام طلاق شرط لازم می داند و می گوید ؛ « فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَ أَقِيمُوا الشَّهادَةَ لِلَّهِ ذلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا » « هنگامى كه عده آنها سرآمد يا آنها را به طرز شايسته ‏اى نگه داريد، و يا به طرز شايسته‏ اى از آنها جدا شويد، و دو مرد عادل از خودتان را گواه گيريد، و شهادت را براى خدا برپا داريد، اين چيزى است كه افرادى كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند به آن اندرز داده مى‏ شوند، و هر كس تقواى الهى پيشه كند خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى‏ كند. » ( طلاق 2) 👌ابن عباس بر اساس آیه شریفه ، معتقد بود که در طلاق ، شهادت شهود ، شرط است ؛ 📚جامع البیان ج 28 ص 88 ❕سیوطی از عمران بن حصین نقل می کند که از او در مورد مردی پرسیدند که زنش را طلاق داده است و شاهد نگرفته است ...❕او پاسخ داد ؛ « بد عملی انجام داده است ، در طلاق زنش ، بدعت وارد کرده است ( زیرا بدون شهود طلاق داده است ) باید برای طلاقش ، شاهد بگیرد » 📚 الدر المنثور ج 6 ص 232 ❕لذا می بینیم که امام کاظم علیه السلام خطاب به ابو یوسف قاضی که از مخالفین ایشان بود ، فرمود ؛ « خداوند در کتابش ، امر به طلاق کرده است و حضور دو شاهد عادل را شرط دانسته است و همینطور در کتابش به ازدواج امر کرده است ، اما حضور شهود را مهمل گذاشته است ( و شرط به شهود در ازدواج نکرده است ) ، اما شما ، شاهد را شرط دانستید در ( عقد ازدواج ) که خدا شرط ندانسته بود ، و در طلاق که خدا به شهود تاکید کرده بود ، شهادت را باطل کردید و شرط ندانستید » 📚الکافی ج 5 ص 387 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔⚛️ قران صراحتا می‌گوید: چرخش خورشید به دور زمین علت حرکت سایه است ➖ در سوره فرقان آیه‌های ۴۵و۴۶ علت حرکت سایه را می‌داند، این زمانی درست است که خورشید به دور زمین بچرخد 💮ســوره فرقان آیه ۴۵ و۴۶ آيا نديده‏ اى كه پروردگارت چگونه سايه را گسترده است و اگر مى‏ خواست آن را ساكن قرار مى‏ داد آنگاه خورشيد را بر آن دليل گردانيديم - سپس آن [سايه] را اندك اندك به سوى خود بازمى‏ گيريم آیه دومی نیز مجددا تاکید میکند که خورشید دلیل برچیده شدن یا بازگرداندن سایه است و این از نظر علمی کاملا است، زیرا علت حرکت سایه چرخش زمین به دور خورشید است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « آيا نديدى چگونه پروردگارت سايه را گسترده؟ و اگر مى ‏خواست آن را ساكن قرار ميداد، سپس خورشيد را بر وجود آن دليل قرار داديم سپس آن را آهسته جمع مى‏ كنيم » (45 _ 46 فرقان ) 🔸تفسیر غیر صحیح از آیات فوق سبب ایجاد شبهه مذکور در مورد آیه شده است در حالی که با تفسیر صحیح آیات فوق گوشه ای دیگر از این کتاب الهی به اثبات می رسد . ❕بدون شك اين قسمت از آيه اشاره ‏اى است به اهميت نعمت سايه ‏هاى گسترده و متحرك، سايه ‏هايى كه يك نواخت باقى نمى‏ ماند بلكه در حركت است و نقل مكان مى ‏دهد، ولى در اينكه منظور از اين سايه كدام يك از سايه‏ ها است در ميان مفسران‏ گفتگو است . جمعى مى ‏گويند اين كشيده و گسترده همان سايه‏ اى است كه بعد از طلوع فجر و قبل از طلوع آفتاب بر زمين حكمفرما است و لذتبخش‏ترين سايه‏ ها و ساعات همان است، اين نور كم رنگ و سايه ‏گستر، از لحظه طلوع فجر شروع مى‏ شود و به هنگام طلوع آفتاب روشنايى جايگزين آن مى ‏گردد. 🔸بعضى ديگر گفته ‏اند منظور تمام سايه شب است كه از لحظه غروب شروع مى ‏شود و به لحظه طلوع آفتاب منتهى مى‏ گردد، زيرا مى ‏دانيم شب در حقيقت سايه نيمكره زمين است كه در برابر آفتاب قرار گرفته، ‏ اى است مخروطى كه در طرف مقابل در فضا گسترده مى ‏شود و اين سايه مخروطى دائما در حركت است و با طلوع آفتاب در يك منطقه پايان مى‏ گيرد و در منطقه ديگر تشكيل مى‏ شود. 🔸بعضى نيز گفته‏ اند منظور سايه‏ اى است كه بعد از ظهر براى اجسام پيدا مى‏ شود و تدريجا كشيده ‏تر و گسترده‏ تر مى‏ گردد. 👌البته اگر جمله ‏هاى بعد نبود ما از اين جمله معنى وسيعى مى‏ فهميديم كه تمام سايه‏ هاى گسترده را در برمى‏ گرفت ولى ساير كه به دنبال آن آمده نشان مى ‏دهد كه تفسير اول از همه مناسبتر است. ❕زيرا به دنبال آن مى ‏فرمايد" سپس خورشيد را بر وجود اين سايه گسترده دليل قرار داديم" (ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا). 💠اشاره به اينكه اگر آفتاب نبود مفهوم سايه نمى‏ شد، اصولا سايه از پرتو آفتاب به وجود مى‏ آيد، زيرا" سايه" معمولا به تاريكى كم رنگى گفته مى‏ شود كه براى اشياء پيدا مى‏ شود و اين در صورتى است كه نور به جسمى كه قابل عبور از آن نباشد بتابد و در طرف مقابل سايه آشكار شود، بنا بر اين نه فقط طبق قانون تعرف الاشياء باضدادها سايه را با نور بايد تشخيص داد بلكه وجود آن نيز از برمت نور است . 🔸 👇
🔸 👇 👌 بعد مى‏ فرمايد:" سپس ما آن را جمع مى‏ كنيم" (ثُمَّ قَبَضْناهُ إِلَيْنا قَبْضاً يَسِيراً). ❕مى‏ دانيم هنگامى كه خورشيد طلوع مى‏ كند سايه‏ ها برچيده مى‏شود تا به هنگام ظهر كه در بعضى از مناطق سايه به كلى معدوم مى‏شود، زيرا آفتاب درست بالاى سر هر موجودى قرار مى‏گيرد، و در ديگر مناطق به حد اقل خود مى‏رسد، و به اين ترتيب سايه‏ ها نه يك دفعه ظاهر مى ‏گردند، و نه يك دفعه برچيده مى‏ شوند، و اين خود يكى از پروردگار است، چرا كه اگر انتقال از نور به ظلمت و بالعكس ناگهانى صورت مى‏ گرفت براى همه موجودات زيان‏ آور بود، اما اين نظام تدريجى در اين حالت انتقالى چنان است كه بيشترين فائده را براى موجودات دارد بى آنكه ضررى داشته باشد. 👌تعبير به يسيرا اشاره به جمع شدن تدريجى سايه است، و يا اشاره به اينكه نظام ويژه نور و ظلمت در برابر قدرت چيز ساده و آسانى است، و كلمه" الينا" نيز تاكيد بر همين قدرت الهى است. ❕به هر حال جاى ترديد نيست همانگونه كه انسان در زندگى خود نياز به تابش" نور" دارد براى تعديل و جلوگيرى از زمانهاى شدت نور، نياز به" سايه" دارد، تابش نور يك نواخت زندگى را مختل مى‏ كند، كه سايه يك نواخت و ساكن، مرگبار است. 🔸در صورت اول همه موجودات زنده مى‏ سوزند و در صورت دوم همه منجمد مى ‏شوند اين نظام متناوب" نور" و" سايه" است كه زندگى را براى انسان ممكن و گوارا ساخته. 🔸لذا آيات ديگر قرآن وجود شب و روز را به دنبال يكديگر از نعمتهاى بزرگ الهى مى‏شمرد، مى ‏فرمايد ؛ بگو اگر خداوند شب را براى شما جاويدان تا روز قيامت قرار مى‏داد كدام معبود غير اللَّه بود كه از نور براى شما بياورد آيا نمى‏ شنويد" (قصص- 71). 🔸و بلافاصله مى ‏افزايد ؛ « بگو هر گاه خداوند روز را جاويدان تا روز قيامت قرار مى ‏داد كدام معبود غير اللَّه بود كه براى شما شبى آورد كه در آن آرام بگيريد، آيا نمى‏ بينيد"؟ (قصص- 72). ❕و به دنبال اين سخن نتيجه‏ گيرى مى‏كند كه اين از رحمت خدا است كه براى شما شب و روز داد كه هم در آن بياراميد و بياسائيد و هم از فضل او براى تحصيل معاش استفاده كنيد شايد شكرگزارى نمائيد . ❕و به همين دليل قرآن يكى از نعمتهاى بهشتى را" ظل ممدود" (سايه گسترده) مى‏شمرد كه نه نور خيره كننده و خستگى‏ آور است و نه تاريكى وحشت آفرين. 👌بنابراین آیات فوق یکی دیگر از نشانه های علم و قدرت پروردگار را ظاهر می کند و ارتباطی هم با گردش خورشید به دور زمین که مورد قرار گرفته است ندارد . 📚تفسیر نمونه ج 15 ص 110 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ببخشید خالدون در آیات قرآن معنی ابدی هست یا زماندار هست ❗️❗️ 💠💠 👌خلود در اصل لغت به معنى بقاى طولانى و هم به معنى ابديت آمده است، ولى در بسيارى از آيات قرآن با قيودى ذكر شده است كه از آن به وضوح مفهوم فهميده مى ‏شود، مثلا در آيات 100 توبه 11 طلاق و 9 تغابن در مورد بهشتيان تعبير به خالِدِينَ فِيها أَبَداً مى ‏كند، كه اين تعبير مفهومش ابديت بهشت براى اين گروه‏ ها است، و در آيات ديگرى مانند 169 نساء و 23 جن در باره گروهى از دوزخيان همين تعبير خالِدِينَ فِيها أَبَداً ديده مى‏ شود كه دليل بر جاودانگى عذاب آنها است. 🔸تعبيرات ديگرى مانند ماكثين فيها ابدا در آيه 3 كهف لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا (كهف- 108) و مانند اينها نشان مى ‏دهد كه بطور قطع از بهشتيان و دوزخيان جاودانه در نعمت يا در عذاب خواهند ماند. 🔹بعضى كه نتوانسته ‏اند اشكالات خلود و جاودانگى مجازات را به نظر خود حل كنند ناچار دست به دامن معنى لغوى آن زده و آن را به معنى مدت طولانى گرفته‏ اند، در حالى كه تعبيراتى نظير آيات فوق چنين تفسيرى را ندارد. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 238 ❕شيخ مفيد در «اوائل المقالات» مى ‏فرمايد ؛ «تمام علماى اماميّه اتفاق نظر دارند كه تهديد به خلود در آتش مخصوص كفّار است، و كسانى را كه داراى ايمان به خدا و اقرار به فرائض او دارند از اهل نماز، هرگاه مرتكب گناهى بشوند شامل نمى ‏شود و تمام «مرجئه» و محدّثان بر اين امر متفقند، در حالى معتزله اتفاق برخلاف اين قول كرده‏ اند، و چنين مى‏ پندارند كه تهديد به خلود در آتش همه كفّار و همه فاسقان را شامل مى‏ شود» 📚اوائل المقالات ص 53 👌بنا براین آنچه مسلم است خلود کفار و افراد بی ایمان در دوزخ می باشد اما درباره معصیت کاران این معنا مسلم نیست مگر انکه و گناه انچنان عظیم و گسترده باشد که انسان را به کفر و ترک ایمان بکشاند یا بی ایمان از دنیا برود 📚پیام قران ج 6 ص 371‌ 🔸امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ «تنها اهل کفر وجحود واهل ضلالت و شرک در تا ابد باقی خواهند ماند» 📚التوحید صدوق ص407 ❔مهمترين اشكالى كه در مسأله خلود مطرح مى‏ شود و در حقيقت اشكال اصلى است مسأله عدم‏ تناسب «گناه» و «» است، گفته مى‏ شود چگونه مى‏ توان پذيرفت كه انسانى تمام عمر خود را كه حدّاكثر صد سال بوده است، كار بد كرده، و در كفر و گناه غوطه ‏ور بوده، ولى در برابر يكصد سال گناه هزاران ميليون سال كيفر ببيند؟!. 👌البته اين مسأله در مورد نعمت‏هاى جاودان بهشتى مشكلى ايجاد نمى‏ كند، چرا كه تفضّل و پاداش بيشتر از بخشنده مهربانى كه رحمتش عالم هستى را فرا گرفته جاى تعجّب نيست، ولى در مجازات و كيفر، جرم و جنايت حتماً لازم است، و اگر اين تعادل به هم خورد، با عدل الهى سازگار نخواهد بود، خلاصه يكصد سال كفر و گناه در خورد يك صد سال مجازات است، نه بيشتر. 🔸پيچيدگى اين اشكال سبب شده كه گروه‏هايى به فكر توجيه آيات خلود بيفتند و آن را به معناى مدت طولانى يا خلود نوعى و نه شخصى، يا پيدا شدن نوعى سازش با محيط، و امثال آن كه توجيه كنند، ولى اين بسيار ضعيف و غير قابل قبول است، و هرگز با آيات خلود سازگار نيست. 👌آنها كه اين ايراد را مطرح مى ‏كنند از يك نكته اساسى غافلند و آن فرق ميان مجازات‏هاى قراردادى و ‏هاى تكوينى است كه نتيجه طبيعى اعمال و يا زندگى كردن در كنار خود اعمال است. 🔸توضيح اينكه ؛ گاهى قانونگذار قانونى وضع مى‏ كند كه هركس مرتكب فلان خلاف شود بايد فلان مقدار جريمه مالى بدهد، تا فلان مدت در زندان بماند، مسلماً در چنين جايى بايد تناسب «جرم» و «جريمه» در نظر گرفته شود، هرگز براى يك كار كوچك مجازات اعدام يا حبس ابد نمى‏ توان قرار داد، و به عكس براى كار مهمى همچون قتل نفس يك روز زندان بى‏ معناست، حكمت و عدالت ايجاب مى‏ کند كه اين دو با هم كاملًا باشد. 👌ولى كيفرهايى كه در حقيقت اثر طبيعى عمل است و خاصيت تكوينى آن محسوب مى ‏شود، و يا نتيجه حضور خود عمل در برابر انسان است اين گفتگوها را نمى‏ پذيرد، خواه در مورد آثار در اين جهان باشد يا در جهان ديگر. 🔸ادامه 👇
🔸 👇 👌مثلًا اگر گفته شود كسى كه از مقررات رانندگى تخلف كند و با سرعت غير مجاز و سبقت بى‏ دليل و عبور از مناطق ممنوع كند ممكن است به خاطر همين چند لحظه تخلف چنان تصادفى كند كه دست و پاى او بشكند و يك عمر زمين گير شود، در اينجا كسى نمى‏ گويد، اين نتيجه تلخ براى آن تخلف كوچك عادلانه نيست، زيرا مسلم است كه اين از قبيل جريمه‏ هاى قراردادى اداره راهنمايى نيست كه در آن مسأله تناسب و هماهنگى جرم و جريمه در نظر گرفته شود، اين اثر طبيعى عمل است كه انسان به سراغ آن رفته، و خود را گرفتار آن كرده است. 🔸همچنين اگر گفته شود سراغ مشروبات الكلى يا مواد مخدر نرويد، چرا كه در مدت كوتاهى قلب و معده و مغز و اعصاب شما را تباه مى ‏كند، حال اگر كسى رفت و گرفتار ضعف شديد اعصاب، و بيمارى قلب و عروق و زخم معده شده، در برابر چند روز هوسبازى تا پايان در عذاب اليم و رنج شديد بود، هيچكس ايراد عدم تناسب جرم و جريمه را در اينجا مطرح نمى‏ كند. ❕حال فرض كنيد چنين انسانى به جاى يكصد سال، هزار سال عمر كند و يا يك ميليون سال در دنيا بماند، مسلماً بايد تحمل آن و عذاب را در اين مدت طولانى به خاطر مثلًا چند روزى هوسبازى بنمايد. 👌در مورد عذاب‏ها و كيفرهاى اخروى مسأله از اين فراتر است، آثار تكوينى اعمال و نتائج مرگبار آن ممكن است براى هميشه دامان انسان را بگيرد، بلكه خود اعمال، در برابر انسان مجسم مى‏ شود، و چون آن جهان جاويدان است اعمال نيك و بد جاودانه با انسان خواهند بود، و او را نوازش يا مى‏ دهد. 🔸مجازات‏ها و كيفرهاى رستاخيز بيشتر جنبه اثر تكوينى و خاصيت عمل دارد، همان‏گونه كه قرآن مجيد مى ‏گويد «اعمال بدشان در برابر آنان آشكار مى ‏شود و آنچه را به باد مسخره مى‏ گرفتند بر آنها وارد مى ‏گردد»! (جاثيه 33). 🔸و در آيه 54 سوره يس مى‏ خوانيم ؛ «جز اعمال خود شما براى شما نيست». ❕با اين حال، جايى براى اين سؤال باقى نمى‏ ماند كه چرا تناسب ميان «جريمه» و «جرم» در نظر گرفته نشده است؟. 👌انسان بايد با دو بال «ايمان» و «عمل صالح»، بر فراز آسمان سعادت پرواز كند و از نعمت‏هاى ابدى بهشت و لذّت قرب خدا بهره ‏مند شود، حال اگر بر اثر هوسبازى در يك لحظه با يك عمر صد ساله دو بال خود را درهم بشكند بايد براى هميشه در ذلّت و بدبختى بماند، اينجا مسأله زمان و مكان و مقدار جرم مطرح نيست، بلكه مسأله علّت و معلول و آثار كوتاه مدت و دراز آن مطرح است، يك كبريت كوچك ممكن است شهرى را به آتش بكشد، و يك گرم بذر خار مغيلان ممكن است بعد از مدّتى يك صحراى وسيع خار به وجود آورد كه دائماً مزاحم انسان باشد، همان‏گونه كه چند گرم بذر گل ممكن است با گذشتن چند سال، صحرايى از زيباترين و معطّرترين گلها به وجود آورد كه عطر آن مشام جان را معطّر و ديده و دل را نوازش دهد. 👌حال اگر كسى بگويد يك كبريت چه با آتش گرفتن يك شهر دارد و چند بذر كوچك چه تناسبى با يك صحراى خار يا گل مى‏تواند داشته باشد؟ آيا اين سؤال منطقى است؟ مسلّماً نه. ❕اعمال نيك و بد ما نيز همين‏گونه هستند و ممكن است آثار جاودانى بسيار گسترده‏ اى از خود به يادگار بگذارند (دقت كنيد). 👌مسأله مهم اينجاست كه رهبران الهى و پيامبران بزرگ و اوصياى آنها اين هشدار را پى در پى به ما دادند كه نتيجه چنان گناهانى، عذاب جاودان است، و نتيجه چنين اعمال صالحى، نعمت مخلّد و ابدى است، درست مثل اينكه باغبان آگاه و بيدارى اثر وسيع آن بذر خار و گل را براى ما قبلًا بيان كرده باشد، و ما آگاهانه راه خودمان را در اين مسير انتخاب كنيم. در اينجا به چه مى ‏توانيم ايراد كنيم، و بر چه چيز خرده بگيريم و به كدام قانون اعتراض نماييم، جز به خودمان . 📚پیام قرآن ج 6 ص 379 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔دوستی دارم که فیلم نگاه می کند و می گوید در روایات آمده است که نگاه کردن به عورت کافر حرام نیست ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌نگاه کردن به بدن افراد نامحرم از روی لذت و بی شک حرام است . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « نگاه کردن ( از روی لذت ) تیری از تیرهای شیطان است و است و چه بسیار نگاه هایی که حسرت طولانی مدت را در پی دارد » 📚الکافی ج5 ص559 👌و فرمود ؛ « زنای چشم نگاه حرام و از روی شهوت است و زنان لب بوسه حرام است و زنای دست لمس نامحرم است » 📚همان مدرک ❕همینطور نگاه کردن به مسلمان حتی اگر بدون شهوت و لذت باشد نیز حرام است ؛ 📚وسائل الشیعه ج2 ص32 باب 3 ❔حال بحث در این است که آیا نگاه کردن به عورت کافر بدون شهوت و جایز است یا خیر ❗️ 👌عده ای مانند شیخ کلینی ، شیخ حر عاملی ، شیخ صدوق و میرزای نوری قائل به هستند اما مشهور فقها این نوع نگاه کردن را نیز حرام می شمارند . 👌مستند جواز کردن ، به عورت کافر بدون شهوت و لذت روایت است . 🔶شیخ از امام صادق علیه السلام نقل می کند ؛ « نگاه کردن به عورت غیر مسلمان مانند نگاه کردن به عورت الاغ بی اشکال است » 📚الکافی ج6 ص501 👌این مضمون را شیخ صدوق و شیخ طبرسی نیز نقل می کند ؛ 📚الفقیه ج1 ص114 📚مکارم الاخلاق ص56 ❕قائلین به پاسخ میدهند که این سه روایت مرسل و ضعیف می باشند .در سند کافی آمده است « عن غیر واحد » که مشخص نیست چه کسانی هستند و دو روایت دیگر نیز بدون سند با لفظ « » آمده است که دلالت بر ضعف آنها می کند . 📚جواهر الکلام ج2 ص5 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🧡 قابل توجه #فقط_بانوان 🧡 ✔️ دوره ی دوم ثبت نام #مهارتهای_زندگی شروع شد ✅ 🌟💫 همراه با پکیج #طلایی تربیت کودکان ✔️ نتیجه ی شرکت کنندگانش رو هم حتما مطالعه کنید👌👌 ✅ کنترل افکار و احساسات منفی/ کنترل خشم / تقویت عزت نفس / قدرت درونی/ ارتباط موثر 👇👇پشیمون نمیشی👇👇 https://eitaa.com/joinchat/977076246Cffc5b1dd28 🌿🌿🌷🌷🌿🌿
🤔 ❓آیا در عصر حاضر، با پیشرفت ، پای پیاده به زیارت حرم مطهر معصومین (علیهم السلام) رفتن از جمله سفر به مشهد مقدس و کربلا جایز است؟ بدون شک هدر دادن عمر و وقت نزد خردمندان کاری جاهلانه و نکوهیده است ❕❕ 💠💠 🗯آنچه از روایات متعدد اسلامی به دست می آید آن است که پیاده روی برای زیارت قبر امامان معصوم خصوصا امام حسین از و فضیلت خاصی برخوردار می باشد. ❗️این روایات را محدث بزرگ شیخ حر عاملی در کتاب شریفش گرد آوری کرده است؛ 📚وسائل الشیعه ج14 ص439 باب41 🔷امام فرمود: «هر کس به قصد زیارت قبر حسین از منزلش خارج شود اگر پیاده باشد خداوند در ازای هر قدمی که بر می دارد حسنه ای برای او می نویسد و گناهی از گناهانش را می آمرزد» 📚التهذیب ج6 ص43 📚ثواب الاعمال ص116 📚کامل الزیارات ص132 🗯در روایت دیگر آمده است که خداوند در ازای هر قدمی که برای زیارت حسین علیه السلام بر می دارد هزار حسنه به او داده و هزار گناه او را می آمرزد و هزار درجه بر مقامش می افزاید 📚کامل الزیارات ص133 📚وسائل الشیعه ج14 ص440 🗯ودر روایت دیگر امام فرمود: «به ازای هر قدمی که بر می دارد خداوند پاداش یک حج و یک عمره را به او میدهد» 📚مستدرک الوسائل ج10 ص262 ♻️استحباب پیاده روی برای زیارت قبور سایر امامان نیز وارد شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج14 ص381 باب24 ❗️فلسفه آن نیز در دو چیز می باشد: 1⃣اظهار محبت به امامان خصوصا امام حسین؛زیرا زائر وقتی با پای پیاده به زیارت می رود می خواهد نشان دهد که این و صاحب آن جزو محبوبترین افراد نزد من هستند که من بخاطر انان رنج پیاده روی را بر خود تحمیل می کنم .این حب همان حبی است که اساس دین می باشد و سبب تبعیت افراد از محبوبشان میشود 📚بحار الانوار ج66 ص236 باب36 2⃣سبب تعظیم و اهل بیت خصوصا امام حسین می باشد همان تعظیمی که خداوند می فرماید: «هر کس شعائر الهی را تعظیم و تکریم کند این کار نشانه تقوای دل است» 🔷حج32 ❗️چنان که روایات متعددی در وجوب تعظیم و تکریم اهل بیت در منابع روایی ما وارده شده است؛ 📚بحار الانوار ج24 ص185 🗯روشن است که با این بیان ؛پیاده روی برای زیارت انان وقت تلف کنی نمی باشد که هیچ بلکه صرف در بهترین امور می باشد. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔وهابیت می گوید شیعیان کربلا را از خانه خدا بالاتر می داند لذا میلیونی با پای برای زیارت اربعین به کربلا می روند به راستی ایا جهالتی از این بالاتر است که کربلا را از کعبه بالاتر بدانیم❕❕ 💠💠 ✏️در روایات ما امده است که کربلا بر کعبه شرافت و برتری دارد. 🗯امام فرمود: «خداوند متعال بیست و چهار هزار سال قبل از این‌که زمین کعبه را خلق کند و آن‌را حرم قرار دهد، زمین کربلا را آفرید و آن‌را حرم امن و مبارک گردانید، و هرگاه خداوند بخواهد کره زمین را لرزانده و حرکتش دهد (شاید کنایه از قیامت باشد) زمین کربلا را همراه تربتش در حالى‌که نورانى و شفاف هست بالا برده و آن‌را در برترین باغ‌هاى بهشت قرار داده و بهترین جای سکونت قرار می‌دهد و در آن‌جا کسی غیر از انبیای مرسل یا پیامبران اولو العزم سکونت نکنند. این زمین در میان باغ‌هاى بهشت می‌درخشد همان‌گونه که ستاره درخشنده بین ستارگان نورافشانى می‌نماید، نور این زمین چشم‌هاى اهل بهشت را تار می‌کند و با صدایى بلند می‌گوید: من زمین مقدس و طیب و پاکیزه و مبارکى هستم که سید الشهداء و سرور جوانان اهل بهشت را در خود دارم». 📚کامل الزیارات ص268 📚وسائل الشیعه ،ج14 ص515 🗯امام صادق فرمود: «زمین کعبه در مقام فخر بر مکان‌های دیگر گفت: کدام زمین مانند من است، در حالی‌که خداوند خانه‌اش را بر پشت من بنا کرده و مردم از هر راه دورى متوجه من می‌شوند، و حرم خدا و امن قرار داده شده‌ام؟ خداوند متعال به سویش وحى کرد و فرمود: بس کن و آرام بگیر به عزّت و جلال خودم قسم آنچه را که تو براى خود فضیلت می‌دانى در قیاس با فضیلتى که به زمین کربلا بخشیده‌ام، همچون قطره‌اى است نسبت به آب دریا که سوزنى را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بردارد، و اساسا اگر خاک کربلا نبود این فضیلت براى تو نبود و نیز اگر نبود آنچه که این خاک آن‌را در بردارد تو را نمی‌آفریدم و خانه‌ای را که تو به آن افتخار می‌کنى خلق نمی‌کردم. بنابراین، آرام بگیر و ساکت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمین کربلا، غرور و خودبزرگ‌بینی و از خود نشان مده و اگر چنین کنی تو را فرو برده و در آتش جهنّم قرارت می‌دهم» 📚کامل الزیارات،ص267 📚وسائل الشیعه،ج14 ص514 👌لذا در روایات ما ثواب زیارت کربلا چندین برابر انجام حج اعلام شده است؛ 📚بحار الانوار ج98 ص28 باب 5 🔶البته شکی در عظمت و شرافت نیست در این باره روایات فراوانی در مجامع روایی ما امده است؛ 📚وسائل الشیعه،ج13 ص236 باب18 ✏️اما باید توجه کرد که تمام موارد فوق در برتری کربلا بر کعبه کاملا پذیر است، زیرا اگر نبود شهادت امام حسین در کربلا، امروز نه از طواف خبری بود، نه از کعبه و نه از اسلام 🗯از سوی دیگر باید توجه کرد که روح و حقیقت حج است وحجی که با ولایت پیوند نخورد حج حقیقی نیست بلکه حج می باشد .چنان که امام باقر فرمود: « مردم مامور شده اند تا به سراغ این سنگ ها بیایند و طوافشان کنند .سپس نزد ما بیایند و دوستی خود را به ما اعلام و یاریشان را بر ما عرضه کنند» 📚الکافی ج4 ص549 ❗️چرا که قوام و بقا و عظمت کعبه به ولی خدا می باشد و با ولایت امام است که احکام از جمله احکام حج دانسته میشود چرا که امام مبین شریعت نبوی است 📚سلفی گری،رضوانی،ص557 ❔ما از وهابیت می پرسیم شما که این قدر بر ما در مورد روایات بالا اشکال می گیرید چگونه است که می گویید: 🗯« کسی که احمد بن حنبل و بشر حافی را زیارت کند در قیامت پاداش یک حج و عمره برای او است» 📚نزهه المجالس،ج2 ص471 ❗️ویا نقل می کنید که پیامبر بر کعبه برتری دارد؛ 📚بدائع الفوائد،ج3 ص655 ❗️ومی گویید بر مکه برتری دارد؛ 📚فضائل المدینه،ج1 ص23 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔بعضیا میگن چرا مردم به زیارت اربعین میرن به جاش به فقیرا کمک کنن چرا این همه فقیر داریم ایا رسیدن به واجب تر نیست❗️❗️ 💠💠 🔷خداوند احکام وتکالیف گوناگونی را برای به کمال وبه سعادت رسیدن بندگان وضع کرده است تا آنان با عمل به تمام آن ها به سر منزل برسند. ❗️به عنوان مثال خداوند انجام نماز،روزه،حج،زکات وسایر واجبات را بر مسلمین لازم دانسته است . 👌حال اگر کسی بگوید بجای روزه داری بهتر است شب زنده داری کرده و نماز شب بخوانم یا بجای انجام حج پول حج را به مستمندان می دهم ویا با پرداخت زکات نیازی به نماز خواندن نیست و ... 👌بی شک چنین افرادی خداوند را پرستش نمی کنند بلکه پیرو هوی و خودشان هستند وبه قول قرآن اینگونه افراد هوی وهوس خودرا معبود خود گرفته اند چنان که می فرماید: «آیا دیدی کسی را که هوای نفس خویش را معبود خود برگزیده است ایا تو می توانی او را هدایت کنی یا به دفاع از او برخیزی» 🔷 فرقان 43 🗯انسان باید به تمام تکالیف در کنار یکدیگر عمل کند نه آنکه مطابق خودش هر کدام را که خواست عملی کند و هر کدام را خواست ترک کند. 👌در روایتی آمده است که امام صادق فرمود: "اگر ابلیس بعد از نافرمانی خدا تمام دنیا را هم برای خداوند سجده می کرد خداوند از او قبول نمی کرد تا زمانی که برای آدم نمی کرد چنان که خدا فرمان داده بود" 📚بحار الانوار،ج60 ص198 ❗️این حدیث شریف می رساند که اعمال وعبادات ما باید مطابق دستورات الهی باشد ونباید بعضی از دستورات خداوند را اجرا وبعضی را نادیده بگیریم. 🔴در حدیث آمده است که خداوند می فرماید: «فرزند آدم در آن چیزهایی که تو را به آن امر کرده ام اطاعتم کن و آنچه مایه صلاح تو است را به من نیاموز ( زیرا من داناترم )» 📚امالی صدوق ص263 ♻️این حدیث شریف نیز لزوم اطاعت از خداوند را در تمام نشان می دهد. 🗯با توجه به این توضیح می گوییم: 👌در روایات متعددی امر به زیارت امام حسین شده است . 🔶امام فرمود: « شیعیان ما را به زیارت قبر امام حسین توصیه کنید زیرا زیارت قبر او برای هر شیعه ای که مقر به امامت او است لازم است» 📚بحار الانوار ج98 ص3 🗯از سوی دیگر در روایات متعددی نیز امر به کمک به شده است ؛ 📚بحار الانوار ج71 ص283 باب20 🔶شیعیان هم به زیارت امام حسین می روند و هم کمک به نیازمندان می کنند و به هر دو می پردازند تا مطابق خداوند رفتار کرده باشند . ❕ای کاش افرادی که چنین اشکالاتی می گیرند به این حدیث شریف توجه داشتند که فرمود: «بزرگترین عیب آن است که صفتی را به دیگران خرده بگیری که در خودت است» 📚وسائل الشیعه ج15 ص291 ❔این دوستانی که تا بحث عزاداری یا حج یا زیارت اهل بیت پیش می آید ؛ کمک کردن به فقرا را بجای التزام به این دستورات مطرح می کنند چقدر خودشان به این نکته توجه دارند ❕ ❔آیا شده است که از خرج های بی حساب و کتاب سالانه خود بزند و به فقرا کمک کند❕ ❔آیا شده است که از غذاهای آنچنانی چشم بپوشند و به نیازمندان برسد❕ 👌آری اگر فردی باشد که چندین بار به زیارت حج یا کربلا رفته است و از سوی دیگر افراد نیازمندی را می شناسد که شدیدا به کمک نیاز دارند ، شاید بتوان گفت که در این فرض کمک کردن به آن نیازمندان از اولویت برخوردار است. 🗯امام فرمود: «کسی که به خانه خدا یک طواف کند خداوند برایش هزار حسنه نوشته و هزار بدی او را می بخشد و هزار درجه بر درجاتش می افزاید و ثواب آزاد سازی هزار برده را به او می دهد اما کسی که حاجت برادر مومن خود را برطرف کند خداوند ده طواف خانه اش را به او می دهد » 📚بحار الانوار ج71 ص303 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
‌🤔 ❔مگر امام و دیگر امامان از اعمال و احوال ما مطلع نیستند و صدای ما را نمی شنوند دیگر چه نیازی است که به زیارت قبورشان برویم و با انها صحبت کنیم ❕❕ 💠💠 ✏️در این که امامان علیهم السلام از احوالات ما هستند و صدای ما را می شنوند شکی نیست اما با این وجود در روایات فراوانی امر به زیارت آنان شده است ؛ 📚وسائل الشیعه،ج14 ص320 باب 2 📚بحار الانوار ج97 ص116 باب 2 🔷امام علیه السلام فرمود: «شیعیان نسبت به هر یک از امامان معصوم پیمان و تعهدی دارند که کمال وفای به آن عهد در زیارت مشتاقانه و عارفانه قبور امامان است.هر کس ان را از روی اشتیاق و تصدیق انان زیارت کند امامان انها شفعای انها در روز قیامت خواهند بود» 📚الکافی ج4 ص567 🔷اسحاق بن عمار از امام روایت می کند که فرمود: « به مدینه بروید و بر پیامبر سلام بدهید هر چند سلام و درود از راه دور به آن حضرت می رسد» 📚وسائل الشیعه ج14 ص338 👌این حدیث نشان می دهد که حضور در کنار قبور اهل بیت موضوعیت و خصوصیت دارد که برخی از این خصوصیت ها چنین است: 1⃣سبب تعظیم و تکریم و داشت آن بزرگواران و نشان دهنده محبت به انها می باشد. همان تعظیم و تکریمی که در ایات و روایات توصیه شده است . ❗️تلاش گوناگون بر حفظ اثار نیکان و احیای میراث بزرگواران و رواج موزه ها نمونه ای از نکوداشت مفاخر نیکان است. 2⃣طبق روایات سبب بهره مندی از فضای معنوی حرم های شریف که محل تردد فرشتگان ،ارواح انبیا و اولیا و محل تردد ارواح امامان است میشود و در آن مکان ها در معرض استجابت می باشد 📚ثواب الاعمال ص96 3⃣زیارت انان سبب گسترس فرهنگ و ولایت اهل بیت در بین راهها و شهرهای مسیر مشاهد مشرفه انان می شود 4⃣نشانه زائر در دوستی و علاقه اش به انان است که چگونه رنج سفر را تحمل کرده و به زیارتشان رفته است تا اجابت امر انان را کرده باشد 5⃣سبب ارتباط ملت ها و ملیت های و اگاهی از مشکلات ،مشقات و امکانات یکدیگر میشود 6⃣زیارت انان به پیمانی است که با امامان بسته شده است ( در روایت امام رضا به ان اشاره شد) 7⃣حرم های شریف امامان در طول تاریخ مرکز علم و تبلیغ و ترویج دین و...بوده است .همه این ها از برکات زیارت انان و قبور انان می باشد 📚ادب فنای مقربان،جوادی املی ج1 ص18 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔نظر شما در مورد چیست ❗️ آیا عادلانه است دیگری گناه کند و جرم مرتکب شود اما کسی دیگر به زحمت بیفتد و جبران خسارت و جنایت نماید ❔مگر نمی‌گوییم که هیچ کسی بار دیگری را به دوش نمی‌کشد ❗️❗️ 💠💠 👌در قتل خطایی ، که قاتل بدون آنکه قصد قتل داشته باشد و از ابزاری هم که سبب قتل می شود استفاده نکند ، سبب میشود که فردی شود و مصداق قتل محض محقق شود ، در این صورت پرداخت دیه بر عهده است . 👌منظور از عاقله خویشاوندان از سوی پدر است که دیه خطا در میان آنها تقسیم می شود و هر کدام باید بخشی از آن را بپردازند . 🔶آنچه با اقرار ثابت می شود به عهده عاقله در نمی آید بلکه باید قتل خطایی با ثابت شود . 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « عاقله تنها ضامن پرداخت قتل خطایی است و ضامن پرداخت قتل ...نمی باشد » 📚التهذیب ج10 ص170 📚وسائل الشیعه ج29 ص393 ❔حال فلسفه این چیست چرا باید یکی دیگر خطا کند اما کسی دیگر جبران خسارت کند ❗️ 👌پاسخ است . ❕ضامن بودن عاقله در حقیقت یک نوع بیمه متقابل و الزامی در اعضای یک است ، اسلام برای اینکه بار سنگین دیه خطا بر دوش یک فرد نماند به مردان یک فامیل الزام کرده که در برابر یکدیگر ضامن دیه خطا باشند و آن را در میان خود سر شکن کنند . 👌امروز این یکی ممکن است مرتکب خطایی شود و فردا دیگری .نظام عاقله یک نوع نظام بیمه است که از ضرورت های است تا فردی که گرفتار خطای محض شده است و هیچ گونه عمدی در کارش نبوده است زیرا بار سنگین دیه کمرش خم نشود . 📚تفسیر نمونه ج16 ص226 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از ایتایار
🤔 ❔میخواستم از شمادر مورد سرنوشت شمر ملعون بپرسم که آیاطبق اون چیزی که در سریال مختارنامه دیدیم توسط کیان ایرانی کشته شد یا به دستور مختار اعدام شد ❗️❗️ 💠💠 👌جنايات شمر به حدّى بود كه امام حسين عليه السلام، او را نفرين نمود ، چنان که سید بن طاووس نقل می کند ؛ « شمر بن ذى الجوشن كه خدا لعنتش كند به خيمه امام حسين عليه السلام يورش برد و با نيزه به آن كوبيد و آن گاه گفت: آتش بياوريد تا خيمه را با ساكنانش آتش بزنم! امام حسين عليه السلام به او فرمود: «اى پسر ذى الجوشن! تو آتش مى‏ خواهى تا خانواده مرا بسوزانى؟! خدا به آتش بسوزاندت!». 📚الملهوف ، ص 173، بحار الأنوار ، ج 45 ص 54. ❕او در جريان قيام مختار، مجبور به فرار شد؛ امّا در ميان راه و در صحراى سوزان ميان كوفه و بصره، گرفتار شد و در زد و خوردى كوتاه، زخمى گرديد و بر طبق گزارش‏هايى، در همان جا به قتل رسيد. گزارش ديگرى هم مى‏ گويد ، او را اسير كردند و به سوى مختار فرستادند. مختار هم او را گردن زد و جنازه او را در روغن جوشان انداخت. 🔸طبری به نقل از مسلم بن عبد اللّه ضِبابى می نویسد ؛ « وقتى شمر بن ذى الجوشن بيرون آمد، من هم با او بودم، در آن هنگامى كه مختار، ما را شكست داد و يمنى‏ ها را در جَبّانةُ السَّبيع كشت و غلامش زِربى را در پى شمر فرستاد و شمر چنان كه اتّفاق افتاد، او را كشت.شمر رفت تا به ساتيدَما رسيد. از آن جا هم گذشت تا به روستاى كَلتانيّه كه در ساحل رودخانه و در كنار تپّه‏اى است رسيد. آن گاه [كسى را] به كَلتانيّه فرستاد و مردى عِلج ( تنومند کافر غیر عرب ) را از آن جا گرفت و او را زد و به او گفت: راه رهايى ‏ات، اين است كه نامه مرا به مُصعَب بن زبير برسانى. و در بالاى نامه نوشت: به امير مُصعَب بن زبير، از شمر بن ذى الجوشن. مرد عِلج، رفت و وارد روستايى شد كه خانه ‏هايى داشت و خانه ابو عَمره هم در ميان آنها بود. مختار، ابو عَمره را در آن ايّام به آن روستا فرستاده بود تا آن جا مركز اسلحه [و كمينگاه‏] ميان تداركات وى و بصريان باشد. آن مرد عِلج، عِلج ديگرى را از آن روستا ديد و به او از آزارهاى شمر، شِكوه كرد. آن دو ايستاده بودند و حرف مى‏ زدند كه يكى از دوستان ابو عَمره از كنار آنها گذشت و در دست آن عِلْج، نامه‏ اى را ديد كه شمر، خطاب به مصعب نوشته بود. از مرد علجى در باره محلّ اقامت شمر پرسيدند. او جواب داد و معلوم شد كه فاصله ميان آنها با شمر، تنها سه فرسخ است. پس به سمت او حركت كردند.... آنها از بالاى تپّه بر ما مُشرِف شده بودند و تكبير گفتند و خانه‏ هاى ما را محاصره نمودند. ما از خانه ‏ها در آمديم و اسب‏هايمان را رها كرديم و با پاى پياده مى ‏دويديم. من از كنار شمر مى‏ گذشتم و او بُردِ محكم ‏بافت سپيدى به تن داشت. او پيسى داشت و من از روى بُردش، سفيدى پهلويش را مى ‏ديدم. او آنها را با نيزه مى ‏زد. آنها او را واداشتند كه با شتاب، سلاح و لباس‏هايش را بپوشد. ما گذشتيم و او را رها كرديم. ساعتى نگذشت كه شنيدم كسى مى‏ گويد: اللّهُ أكبر! خدا آن پليد را كشت ... ❕مشرَقى از ابو كَنود عبد الرحمن بن عُبَيد، نقل كرد كه به خدا سوگند، من بودم كه آن نامه را با عِلج ديدم و او را پيش ابو عَمره آوردم و من بودم كه شمر را كشتم....» 📚تاريخ طبري ، ج 6 ص 52، تاريخ دمشق: ج 23 ص 190 ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « احمر بن سَليط، با سپاه، حركت كرد تا به مَذار رسيد. شمر بن ذى الجوشن هم به خاطر سرزنش بصريان، به جاى فرار به بصره، به سمت مَذار آمد. احمر بن سَليط، به جايى كه شمر، در آن سنگر گرفته بود، پنجاه سوار فرستاد و پيشاپيشِ آنها نيز مردى نبطى بود كه بلدچى آنها بود و اين، در شبى مهتابى بود. شمر، همين كه فهميد آنهايند، اسبش را خواست و سوار شد و هر كس هم كه همراهش بود، سوار شد تا بگريزند. سپاهيان احمر به آنها رسيدند و با آنان جنگيدند و شمر و همراهانش را كشتند و سرهايشان را جدا كردند و پيش احمر بن سليط بُردند. او نيز سرها را براى مختار فرستاد و مختار، سر شمر را به مدينه براى محمّد بن حنفيّه فرستاد. » 📚الأخبار الطوال ، ص 305. ❕شیخ طوسى نیز به نقل از مدائنى می آورد ؛ « مختار، شمر بن ذى الجوشن را خواست. شمر به بيابان گريخت. خبر فرار او را به ابو عَمره رساندند. ابو عَمره با تعدادى از يارانش در پى شمر روان شد و او با آنها جنگ سختى كرد و زخمى شد و همين باعث ناتوانى او گرديد، تا اين كه ابو عَمره او را دستگير كرد و براى مختار فرستاد. مختار، گردن او را زد و روغنى را در ديگى به جوش آورد و شمر را در آن انداخت و بدنش آش و لاش شد و از هم وا رفت. یكى از وابستگان خاندان حارثة بن مُضَرِّب، سر و صورت او را زير پا انداخت و لگد كرد. » 📚أمالي ، طوسي: ص 244 _ بحار الأنوار ، ج 45 ص 338 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش ❓بنده استاد دانشگاه هستم .یکی از دانشجویان اشکال کرد که اگر قرآن برای هدایت تمام بشر آمده است چرا در آن نکاتی خصوصی زندگی پیامبر بازگو شده است مانند این که پیامبر می تواند بیشتر از چهار زن بگیرد یا پس از مدتی این حکم منقضی شد و ازدواج های پیامبر محدود شد یا پیامبر موظف به رعایت عدالت بین همسرانش نیست و یا همسران پیامبر باید شرایط ویژه ای را رعایت کنند ویا زنان پیامبر او را اذیت کردند و خداوند ایات سوره تحریم را نازل کرد .این احکام خصوصی زندگی پیامبر است چه ربطی به سایر جهانیان دارد که از آن اگاه شوند 💠پاسخ: ❗️در این شکی نیست که قرآن مایه هدایت تمام جهانیان است چنان که فرمود: « ما این قرآن را بر تو نازل کردیم در حالی که بیانگر همه چیز است و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمین است» 🔷نحل89 🗯ومی فرماید: «این کتابی است مبارک که نازلش کردیم .بینه و ایاتی از جانب خداوند که مایه هدایت است» 🔷انعام155-157 ❗️«این قرآن رهنمودی از جانب پرودگار شما و برای گروهی که ایمان می آورند هدایت و رحمتی است» 🔷اعراف203 🗯بنا بر این تمام ایاتی که در آن بازگو شده است برای هدایت است به این بیان؛ 1⃣اگر خداوند در آیاتی اجازه ازدواج با بیش از چهار همسر را به پیامبر می دهد 🔷احزاب50 ❗️فلسفه روشن دارد.زیرا ازدواج پیامبر با زنان متعدد و مختلف برای حل یک سلسله مشکلات اجتماعی و سیاسی در زندگی او بوده است.زیرا می دانیم هنگامی پیامبر نداى اسلام را بلند کرد، تک و تنها بود، و تا مدت ها جز عده محدود و کمى به اوایمان نیاوردند، او بر ضد تمام معتقدات خرافى عصر و محیط خود قیام کرد، و به همه اعلان جنگ داد، طبیعى است که همه اقوام و قبایل آن محیط، بر ضد او بسیج شوند. 🗯و باید از تمام وسایل براى شکستن اتحاد نامقدس دشمنان استفاده کند که یکى از آنها ایجاد رابطه خویشاوندى از طریق ازدواج با قبایل مختلف بود؛ 🔷زیرا محکمترین رابطه در میان عرب جاهلى، رابطه خویشاوندى محسوب مى شد، و داماد قبیله را، همواره از خود مى دانستند و دفاع از او را لازم و تنها گذاشتن او را گناهمى شمردند. 👌قراین زیادى در دست داریم که: نشان مى دهدازدواجهاى پیامبرلااقل در بسیارى از موارد، جنبه سیاسى داشته است. ❗️و بعضى ازدواجهاى او مانند ازدواج با «زینب»، براى شکستن سنت جاهلى بوده است. 🔵بعضى دیگر، براى کاستن از عداوت، یا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و یا اقوام متعصب و لجوج بوده است. ❗️بنابراین غرض اصلی از این حکم اختصاصی پیامبر نشر و گسترش اسلام بوده است و بس 📚تفسیر نمونه ج17 ص381 ❗️خداوند می فرماید: «این حکم اختصاصی تو در ازدواج کردن برای آن است که مشکلی در ادای رسالت بر تو نباشد» 🔷احزاب 50 2⃣این که خداوند پس از مدتی این حکم را برداشت و ازدواج های پیامبر را محدود ساخت نیز فلسفه روشنی دارد. 🔷احزاب52 🗯طبق شواهدی که از تواریخ استفاده می شود پیامبر اسلام از ناحیه افراد و قبائل مختلف تحت فشار بود که از آنها همسر بگیرد، و هر یک از قبائل مسلمان افتخار می کردند که زنی از آنها به همسری پیامبر در آید، حتی بعضی از زنان بدون هیچگونه مهریه، حاضر بودند خود را به عنوان هبه در اختیار آن حضرت بگذارند و بی هیچ قید و شرط با او ازدواج کنند.البته پیوند زناشوئی با این قبائل و اقوام تا حدی برای پیامبر و اهداف اجتماعی و سیاسی او مشکل گشا بود، ولی طبیعی است اگر از حد بگذرد، خود مشکل آفرین می شود، و هر قوم و قبیله ای چنین انتظاری را دارد، و اگر پیامبر بخواهد به انتظارات آنها پاسخ گوید و زنانی را هر چند به صورت عقد، و نه به صورت عروسی، در اختیار خود گیرد، دردسرهای فراوانی ایجاد می شود.و پیامبر از اهداف عالی خود باز می ماند و فرصت نشر اسلام گرفته می شد. ❗️لذا خداوند حکیم با یک قانون محکم جلو این کار را گرفت و او را از هر گونه ازدواج مجدد و یا تبدیل زنان موجود نهی کرد. 👇👇👇👇ادامه پاسخ👇👇👇👇