❓پرسش:
چرا خداوند بین بندگانش تفاوت گذاشته است؟ یکی سالم و یکی بیمار، یکی فقیر و یکی ثروتمند؟ یکی را خوش قیافه می آفریند و موجب محبوبیت او می شود، آیا این ها تفاوت نیست؟ این که بگوییم ظرفیت ها متفاوت است مشکل را حل نمی کند، چون سوال پیش می آید که این ظرفیت ها را هم خود خداوند داده است.
بعد به خاطر همین نارضایتی انسان های بیمار و فقیر و گلایه کردنشان در دنیا، در آخرت هم فرجام کارشان به جهنم ختم خواهد شد.
👇🏿👇🏻👇🏿👇🏻👇🏿👇🏻👇🏿👇🏻👇🏿👇🏻👇🏿👇🏻
پرسمان اعتقادی
❓پرسش: چرا خداوند بین بندگانش تفاوت گذاشته است؟ یکی سالم و یکی بیمار، یکی فقیر و یکی ثروتمند؟ یکی را
🎤پاسخ:
من کاملا با شما هم دلی می کنم، و شما را درک می کنم که از تفاوت های میان انسان ها رنجیده خاطر باشید، اما در مقام قضاوت و علت یابی باید این رنج را کنار گذاشت. یک قاضی از ظلمی که به مظلوم می شود طبیعتا رنجیده خاطر می شود اما در مقام قضاوت باید این رنجیدگی را کنار گذارد تا قلبا به سمت حکم به مجازات متهم متمایل نشود، یعنی در مقام قضاوت باید سنگ دل بوده و کاملا با نگاه خشکِ عقلی و بدون تمایل به یکی از دو طرف قضاوت کند.
خب حالا من دو نکته را عرض می کنم خدمت شما که خواهش می کنم کاملا عقلی نگاه کنید:
👈نکته اول:
باید توجه کنید که این طور نیست که انسان ها از قبل آفریده شده باشند و سپس با قرعه کشی بین خانواده های مختلف تقسیم شوند بلکه هر انسان یا هر حیوان یا گیاهی که متولد می شود به خاطر تحقق علل پیشینی آن است، و تازه به وجود می آید.
یعنی از طریق نطفه پدر و مادر و متناسب با آن تازه یک انسان ایجاد می شود، که شکل و شمایل و سایر خصوصیات ژنتیکی والدین را به ارث می برد. بنابراین اصلا نشدنی است که بچه این خانواده در خانواده دیگری متولد شود.
هر انسان و حیوان و گیاهی در هر بستری که وجودش شکل گرفته، منحصرا مولود همان علل و عوامل است و اگر آن عوامل نبود اصلا به وجود نمی آمد.
👈نکته دوم:
خداوند برای نظم بخشیدن به جهان و تحقق علوم مختلفی چون پزشکی و علوم طبیعی و مهندسی و مانند آن باید جهان را در قالب یک سری علل و عوامل و قوانین ثابت می آفرید. و وقتی علل و عوامل ثابتی در جهان وجود داشته باشد هیچ چاره ای از این تفاوت ها نیست.
بگذارید دو تا مثال بزنم:
مثال اول: سلامتی و بیماری
مثلا یک سری علل و عوامل هستند که در سلامتی انسان نقش دارند، از جمله ژنتیک، تغذیه سالم، تحرّک و ورزش، عدم استفاده از دخانیات و الکل و سایر موارد مضر، و عوامل محیطی دیگر.
خب حالا اگر این قوانین بخواهند ثابت باشند طبیعتا برخی که رعایت می کنند سالم، و برخی بیمار خواهند شد، و اگر خدا بخواهد این قوانین را بردارد تمامی علوم مثل علم پزشکی و شاخه های آن متلاشی می شوند. چون آن ها به دنبال کشف یک سری علل و قوانین ثابت برای سلامتی و بیماری هستند و اگر علل ثابتی در کار نباشد این علوم معنا نخواهند داشت.
مثال دوم: فقر و ثروت
پول داری یعنی دارایی و فقر یعنی ناداری. این که کسی دارا شود طبیعتا در گرو یک سری علل و عوامل است، حالا یا از طریق دزدی مال دیگران را برداشته، یا خوب کار کرده و پول از دیگران گرفته، یا برنامه ریزی و تلاش داشته است، به هر حال این دارایی از آسمان به زمین نیفتاده و کاملا قابل پیگیری است. بنابراین کاملا قاعده مند و ضابطه مند است.
این دارایی ها در دنیا کسب شده، بچه که به دنیا می آید که پول با او نیست، همه بچه ها لخت و عریان و بدون هیچ گونه دارایی به دنیا می آیند. حالا یکی پدرش از هر طریقی پولدار شده، و یکی پولدار نیست؛ فقر و ثروت این دو پدر هیچ کدام بی ضابطه نیست، به همین خاطر می شود گفت این چرا ثروتمند شده و آن چرا فقیر شده، و علوم اقتصادی کاملا این موارد را توجیه پذیر می دانند. حالا اگر خداوند بخواهد فقیری در زمین نباشد باید برای همه انسان هایی که ندار هستند از طریق غیر طبیعی پول بفرستد!! مثلا از آسمان یک کیسه پول بفرستد! می بینید که کاملا غیر منطقی است.
این تفاوت ها در فقر و ثروت، سلامت و بیماری و مانند آن اتفاقا به انسان انگیزه حرکت می دهد. اگر همه چه تغذیه درستی داشتند و چه نداشتند، چه ورزش می کردند و چه نمی کردند، چه در هوای روستا بودند و چه در دود و دم شهرها در هر صورت سالم می بودند بشر چرا باید دنبال سالم نگه داشتن خودش می رفت؟! یا اگر انسان ها در هر صورت فقیر نمی بودند، چه نیازی به کار و تلاش و پیشرفت های علمی و رقابت های صنعتی می بود؟!
👈نکته سوم:
این قوانین ثابت یک ضرورت هستند که باید باشند تا نظام طبیعی جهان به هم نخورد، اما در جایی که انسان از این قوانین آسیب بخورد و یا منشأ تفاوت شود و دچار یک کاستی یا نقص شود که در آن مقصر نباشد در جهانی که به لحاظ زمانی نامحدود است برای او جبران خواهد شد.
اولا خداوند از هر کسی متناسب با امکاناتی که به او داده است توقع دارد: «رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ في ما آتاكُم»؛ برخى را به درجاتى بر بعض ديگر برترى داد تا شما را در آن چه به شما داده بیازماید.(1)
پرسمان اعتقادی
🎤پاسخ: من کاملا با شما هم دلی می کنم، و شما را درک می کنم که از تفاوت های میان انسان ها رنجیده خاطر
✳️بنابراین؛
فقر یا بیماری انسان را از رشد عقب نمی اندازد، مثلا یک انسان پولدار تا وقتی پولش را در راه خیر خرج نکند به او پاداش نمی دهند اما انسان فقیر همین که بگوید کاش پولی داشتم که در راه خیر خرج می کردم به او پاداشش را می دهند. یا مثلا انسان سالم حتما باید عبادتی بکند تا برای او پاداش بنویسند، اما انسان بیمار، در ازای استراحت کردن و ناله کردنش برایش پاداش می نویسند، علاوه بر این که طبق روایات همان برنامه عبادتی که در دوران سلامتش داشته است نیز برای او ثبت می شود. بنابراین گمان نکنید که فقر و بیماری و مشکلات مانعی در برابر رشد و سعادت اخروی است، حتی اگر انسانی از روی فقر به خدا اعتراض کند و غُر بزند باز هم در حسابرسی اخروی، شرایطی که در آن بوده در نظر گرفته می شود.
📚پی نوشت ها:
1. انعام: 6/ 165.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴فرزندان رهبر انقلاب به چه کاری مشغولند؟؟
🔻جهت پاسخ به شبهه افکنان..
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
ایا مسلمانی که بسیار هم نیکوکار و خوب باشد.ولی به هر دلیلی نماز نخونه.مثلا بی حوصلگی یا کوتاهی.ایا ح
❓جواب این سوال در قرآن و روایات معصومین به زیباترین شکل بیان شده است .
🎤در آيه قرآن هست كه از بعضی از اهل جهنم در حالی كه معذب هستند می پرسند: «مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ﴿مدثر/۴۲﴾» چه چيزی شما را در اين جهنم قرار داد؟ یکی از دلایلی که جهنمیان ذکر می کنند این است که «قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ﴿مدثر/۴۳﴾» گويند از نمازگزاران نبوديم. قال رسول الله :الصلوة عماد دينكم نماز، پايه و ستون دين شما است . (ميزان الحكمه ، ج 5، ص 370) (وسائل ، ج 3 ، ص 23 ، ح . 13) يعنی شرط قبولی و پذيرش ساير اعمال خیر انسان، قبولی نماز است.
❇️به اين معنی كه اگر انسان كارهای خيری انجام بدهد و
نماز نخواند و يا نماز بخواند اما نماز نادرست و غير مقبولی كه رد بشود ، ساير كارهای خير اوهم رد می شود . التبه ناگفته نماند که امید رحمت برای همگان وجود دارد، رحمتی وسعت کل شئ، یعنی اگر خداوند عقوبتی را برای عملی مثل ترک نماز وضع کرد میتواند ببخشد و عقوبت نکند، اما خوف عقوبت انگیزه خوبی برای نماز است.
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬مهدویت در کلام مراجع:
✳️ آیت الله العظمی مکارم شیرازی:
اهمیت مسجد مقدس جمکران
#مهدویت
#امام_زمان
#جمکران
#مسجد_جمکران
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
در قرآن، خداوند چند مرسل را صریحا نام برده است؟ 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
🎤در قرآن کریم نام 27 پیامبر ذکر شده است. اسامى پیامبرانى که در قرآن آمده است عبارتند از:
آدم، نوح، ادریس، هود، صالح، ابراهیم، لوط، اسماعیل، الیسع، ذوالکفل، الیاس، یونس، اسحاق، یعقوب، یوسف، شعیب، موسى، هارون، داوود، سلیمان، ایوب، زکریا، یحیى، اسماعیل صادق الوعد، عیسى و محمد(صلی الله علیه وآله) و عزیر.
«وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ»(1)
«وَيَا قَوْمِ لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَنْ يُصِيبَكُمْ مِثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِنْكُمْ بِبَعِيدٍ»(2)
«وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا»(3)
«إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ»(4)
«إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ»(5)
«وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ...»(6)
«وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ»(7)
«وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلاًّ هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ»(8)
«وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیى وَ عِیسى وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ»(9)
«وَ إِسْماعِیلَ وَ الْیَسَعَ وَ یُونُسَ وَ لُوطاً وَ کلاًّ فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمِینَ»(10)
«وَ اذْکُرْ عِبادَنا إِبْراهِیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصارِ»(11)
«وَ اذْکُرْ إِسْماعِیلَ وَ الْیَسَعَ وَ ذَا الْکِفْلِ وَ کُلٌّ مِنَ الْأَخْیارِ»(12)
«وإِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِیثاقاً غَلِیظا ً»(13)
✴️نکته قابل توجه در بحث انبیاء الهی این است که نام تعداد زیادی از آن بزرگواران نه در قرآن کریم و نه در روایات ذکر نشده است، البته در برخی روایات یا آثار تاریخی و استنادات، از وجود مقبره مطهر برخی از انبیاء(علیهم السلام) در مناطق مختلف جهان، خبر داده شده است. هم چنین می دانیم که بر اساس روایات در میان حجر اسماعیل نیز برخی از انبیاء(علیهم السلام) مدفونند.
در روایات نیز نام برخى انبیاء آمده است، همچون شعیا، حیقوق یا حبقوق، دانیال، جرجیس و حنظله و خالد.(14)
ما از اکثر پیامبران الهی اطلاعی در دست نداریم حتی در حد نام. زیرا اکثر انبیاء شریعت مستقل نداشتند و به شریعت پیامبر دیگر دعوت می کردند. این پیامبران خودشان به طور مستقیم از خداوند وحی دریافت می کردند، ولی از سوی وی مأمور به شریعت پیامبر دیگری بودند.
✳️هم چنین بسیاری از پیامبران معروف نبودند و براساس روایات، بر یک شهر یا روستا یا یک خانواده مبعوث شدند.
لذا اطلاعاتی از آنان ثبت نشده و در روایات نیز نام و مطلبی از آنان بیان نشده مگر این که به مناسبتی مطلبی در خصوص یک نبی و پیامبر الهی مطرح شده باشد.
📚پی نوشت ها:
1. انبیاء/ 85
2. هود/ 89
3. مریم/ 54
4. آل عمران/ 33
5. شعراء/ 177
6. آل عمران/ 144
7. توبه/ 30
8. انعام/ 84
9. انعام/ 85
10. انعام/ 86
11. ص/ 45
12. ص/ 48
13. احزاب/ 7
14. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن،دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق، ج 2، ص 144
🔰 @p_eteghadi 🔰
مرحوم #فشندی_تهرانی نقل می کند:
🔻در #مسجد_جمکران قم اعمال را بجا آورده وبا همسرم می آمدم. دیدم آقایی نورانی داخل صحن شده وقصد دارند طرف مسجد بروند. گفتم: «این سید در این هوای گرم تابستان از راه رسیده تشنه است». ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد؛ پس از آنکه ظرف آب را پس داد گفتم: «آقا شما دعا کنید وفرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر فرجش نزدیک گردد». فرمود:
"شیعیان ما به اندازه آب خوردنی، ما را نمی خواهند، اگر بخواهند دعا می کنند وفرج ما می رسد".
این را فرمود وتا نگاه کردم آقا را ندیدم. فهمیدم وجود اقدس امام زمان (صلوات الله علیه) را زیارت کردم وحضرتش امر به دعا نموده است.
📚شیفتگان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه)، ج ١، ص ١۵۵
#غربت_امام_زمان
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤مناجات با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
*️⃣ سید رضا نریمانی
#مهدویت
#امام_زمان
#مداحی
#مناجات_با_امام_زمان
🔰 @p_eteghadi 🔰
💐
🔅 #امام_هادی_علیه_السلام :
🔸 «أَمَا إِنَّكَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِيمِ عِنْدَكُمْ لَكُنْتَ كَمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ عليه السلام.»
🔹 «اگر قبر عبد العظيم را در شهر خود زيارت كنى، چنان است كه گويى امام حسين عليه السلام را زيارت كرده اى.»
📚 كامل الزيارات، ص 324
🌺 خجسته میلاد با سعادت سید الکریم، #حضرت_عبدالعظیم_الحسنی_عليه_السلام ، مبارک باد
🔰 @p_eteghadi 🔰
امام على عليه السلام:
دروغگو و مرده يكسانند؛ زيرا برترى زنده بر مرده به اعتماد بر اوست. پس اگر به سخن او اعتمادى نشود، زنده نيست
الكَذّابُ و المَيّتُ سَواءٌ؛ فإنّ فَضيلَةَ الحَيِّ علَى المَيّتِ الثِّقَةُ بهِ، فإذا لَم يُوثَقْ بكَلامِهِ بَطَلَت حَياتُهُ
غررالحكم حدیث 2104
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
روش توسل به حضرت نرجس خاتون.mp3
3.21M
⁉️روش توسل به حضرت نرجس خاتون (س)چیست ؟ و اینکه این روش توسل به مادر امام زمان عج صحت دارد ؟
⭕️پاسخ: ابراهیم #افشاری
🔰 @p_eteghadi 🔰
* #سلوک #حیات_طیبه #آیت_الله_کشمیری #اخوت
💠 اثر زیارت دوستان سلوکی
🔺حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
🔻سنّت در سلوک بعد از مراقبه هاي شخصي و احياناً ذكر فردي، بر این بوده که هيچ عملي و برنامهاي مثل زيارت دوستان طريق، در حيات دل مؤثر نبوده است که دل را عجيب احيا ميكند.
اگر این جلسات منجر به جلسات ذكر و توسل شود، اثر خیلی بیشتری برای انسان دارد.
🔸روح آدمي كمتر از پرندهها و حيوانات نيست كه گاهي با يک خواندن به وجد مي آيند. اگر اسباب نشاط روح انسان شناسايي شود، [بسیار موثر است].
🔹جلسات دوستانه، قوّت را بالا ميبرد. اگر واقعاً معني در آن باشد، بركات زیادی دارد.
🔸آیت الله كشميري رحمةاللهعلیه ميفرمودند: من هفتهاي يک بار حداقل بايد يک نفري را ببينم كه از نفس بيرون آمده باشد و الا خرد و خمير (اذیّت) ميشوم.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬مهدویت در کلام علماء:
✳️ آیت الله محسن اراکی:
غیبت امامت معنا ندارد!
#مهدویت
#امام_زمان
#غیبت_امام
#دوران_غیبت
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔟 پرسمان مهدوی:
❓چگونه امام زمان (عج) را واسطه بین خود و خدا قرار دهیم؟
🎤 حجت الاسلام و المسلمین حائری پور
#مهدویت
#امام_زمان
#ظهور
#واسطه_فیض
#غیبت
#توسل
#وظیفه_منتظر
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
آیا خدا راضی است؟ اگر بگویید از چیزی یا از کسی، یعنی چیزی و یا کسی بر خدا تاثیر می گذارد و باعث تغیی
برای پاسخ به پرسش حاضر، توجه شما را به چند نکته جلب می کنیم:
☘️نکته اول:
خداوند دارای دو دسته صفت است: يک دسته از صفات خداوند منحصر و مختص به او است؛ مثلا خداوند واجب الوجود است و بسيط است و تغييری در او راه ندارد و ...؛ اما دسته دوم از صفات خداوند مشترک ميان او و انسان است؛ مثلا خداوند عالم و قادر و مهربان و حکيم و ... است؛ چنان چه انسان ها نيز چنين هستند و يا می توانند چنين باشند.
اوصاف مشترک ميان انسان و خدا را بايد طوری معنا کرد که متناسب با ذات خداوند باشد؛ يعنی نبايد اين اوصاف را با همان محدوديتی که در انسان بروز می يابند، توضيح داد بلکه بايد آن ها را متناسب با ذات بسيط و تغييرناپذير و واجب الوجود خداوند توضيح بدهيم.
☘️نکته دوم:
این مطلب محدود به اوصاف مشترک انسان و خدا نیست؛ بلکه در مورد اوصاف مشترک انسان و حیوان یا انسان و گیاه نیز جاری است.
مثلا وقتی گفته می شود سگ باهوش است یا اسب حیوان نجیبی است، منظورمان این نیست که سگ از هوش انسانی برخوردار است و به همان میزانی که انسان می فهمد، او نیز از قدرت فهم برخوردار است بلکه منظورمان این است که سگ متناسب با مرتبه وجودی خودش از هوش مناسب برخوردار است و مثل سایر حیوانات نیست و از جهت هوش، بیشترین شباهت را به انسان دارد.
یا وقتی می گوییم اسب حیوان نجیبی است منظورمان این نیست که او همان نجابتی را دارد که انسان دارد.
یا وقتی می گوییم کاکتوس باغچه من هنوز زنده است و پژمرده نشده است، منظورمان این نیست که او نیز مانند انسان ریه و قلب دارد و نفس می کشد و ضربان قلبش منظم است بلکه منظورمان از حیات و زندگی کاکتوس، چیزی متناسب با حیات گیاهی یک نبات است.
در مورد انسان و خدا و صفات مشترکی که دارند نیز همین نکته صادق است.
☘️نکته سوم:
در همين راستا در مورد غضب و خشم انسان و خداوند گفته شده است که: غضب در انسان حالتی است كه در اثر عوامل مخصوصی به فرد عارض می شود و آن توأم با تأثر و تغيير حالت است. می دانيم كه ذات باری تعالي ثابت و نا متغير است. در اين صورت، مراد از غضب خدا كه در بسياری از آيات آمده است چه چيزی است؟ در روايتی امام باقر (علیه السلام) در پاسخ به منظور از غضب الهی در آيه 81 سوره طه فرمودند: «غضب خدا عقاب اوست، ای عمرو هر كه پندارد خدا از حالی به حالی در می آيد او را با صفت مخلوق وصف كرده خدا را چيزی تحريک نمی كند تا او تغيير كند».(1)
به عبارت ديگر فرق بين غضب انسان وغضب الهی اين است كه خشم در انسان يک نوع هيجان و برافروختگی درونی است كه سرچشمه حركات تند و شديد و خشن می شود، و نيروهای وجود انسان را برای دفاع، يا گرفتن انتقام، بسيج می كند، ولی در مورد پروردگار هيچ يک از اين مفاهيم كه از آثار موجودات متغير و ممكن است وجود ندارد، بلكه خشم الهی به معنی برچيدن دامنه رحمت و دريغ داشتن لطف از كسانی است كه مرتكب اعمال زشتی شده اند.(2)
اين مطلب محدود به خشم و غضب خدا نيست بلکه در مورد مهر و محبت و رضايت خدا نيز مطرح است. توضيح بيشتر اين که می دانيم قرآن مکررا از محبت و رضايت خداوند نسبت به مومنان و اوليايش سخن گفته است: «قالَ اللَّهُ هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه»(3)؛ يعنی: «خداوند می گويد: امروز، روزی است كه راستی راستگويان، به آن ها سود می بخشد برای آن ها باغ هايی از بهشت است كه نهرها از زير (درختان) آن می گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن می مانند هم خداوند از آن ها خشنود است، و هم آ نها از خدا خشنودند.» هم چنين در تعابير مشابه آمده است: «وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ» (4) (و او آمرزنده دوستدار (بندگان) است)
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠حضرت عبدالعظيم حسني(قدسسره) فرمود: بر سرورم حضرت جوادالائمه(ع) وارد شدم؛
تصميم داشتم از او بپرسم كه آيا «قائم» شما همان مهدي است يا غير او؛ پيش از آنكه سخن بگويم،
فرمود: اي ابا القاسم! قائم ما همان مهدي است كه بايد در زمان غيبتش منتظر او بود و در زمان ظهورش وي را اطاعت كرد و او سومين فرزند من است.
🔷️ برگرفته از اثر ارزشمندحضرت آیتالله العظمی جوادی آملی ،
🔶️ کتاب ؛ {امام مهدي (عج) موجود موعود، صفحه 164}
🔰 @p_eteghadi 🔰
❓آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله) مجبور بود با "زینب بنت جحش" ازدواج نماید؟ مقصر جدایی "زینب" و "زید" که بود؟ آیا "زید" همسران دیگری اختیار کرد؟
❇️از باب مقدمه به این سوال می پردازیم که چرا پیامبر (صلی الله علیه وآله) "زینب" را برای "زید بن حارثه" خواستگاری نمود؟ پاسخ این است که یکی از اهداف دین مبین اسلام و پیامبر (صلی الله علیه و آله) مبارزه با سنت های جاهلی باطل در بین مسلمانان بود.
اگر چه دین اسلام توانست در "حجاز" بر جهالت و نادانی این سرزمین غلبه نماید اما هنوز قدری از سنت های جاهلی در بین مسلمانان وجود داشت که آن ها هم باید نابود می شد.
این سنت جاهلی چیزی نبود جز "برتری نژاد"، "نسب" و "ثروت" بر دیگران که از دوره جاهلیت عرب باقی مانده بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله) در راستای مبارزه با این سنت جاهلی به راه کارهای عملی، اجتماعی و خانوادگی رو آورد، از جمله آن ها ازدواج "زینب" با "زید" بود.
🔹"زید" اول برده بود و بعد فرزند خوانده پیامبر (صلی الله علیه و آله) شد.(1) زمانی که بنا شد "زید" با "زینب" ازدواج نماید چون "زینب" از قبیله مهم "قریش" و نوه "عبدالمطلب" بود او و برادرش "عبدالله" خوش نداشتند با کسی که روزی برده بوده ازدواج نماید. این سنت جاهلی هنوز در بین برخی وجود داشت لذا پیامبر (صلی الله علیه و آله) تلاش داشت با این ازدواج، سنت جاهلی خود برتر بینی را از بین ببرد.
این ازدواج صورت پذیرفت اما سرانجامی نداشت. با این که پیامبر (صلی الله علیه و آله) تلاش نمود تا طلاقی صورت نپذیرد اما آن دو از هم جدا شدند. این جدایی و طلاق برای "زینب" سنگین تمام شده بود زیرا طلاق دهنده او یک برده آزاد شده بود علاوه بر این تنهایی او و غربت او در "مدینه" که از اقوام خود در "مکه" دور بود باعث شد شرائط سختی برای او به وجود آید.
از سوی دیگر خداى تعالى پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را مأمور ساخت براى از بین بردن سنت جاهلی دیگر (كه ازدواج با زن پسر خوانده را مانند ازدواج با زن فرزند رسمى جایز نمى دانستند) "زینب" را به ازدواج خویش در آورد.(2)
آن چنان که خداوند متعال در سوره «احزاب» به این نکته اشاره می کند و می فرماید: «فَلَمَّا قَضى زَيْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناكَها لِكَيْ لا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ حَرَجٌ في أَزْواجِ أَدْعِيائِهِمْ إِذا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولا»؛ پس همين كه "زيد" بهره خود از آن زن گرفت، و طلاقش داد، ما او را به همسرى تو در آورديم، تا ديگر مؤمنان نسبت به همسر پسر خوانده هاى خود، وقتى مطلقه مى شوند، دچار زحمت نشوند، و آن را حرام نپندارند، و امر خدا سرانجام شدنى است.(3)
بنابر این پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به حکم و امر خداوند متعال و برای از بین بردن سنت جاهلی دیگری حاضر به ازدواج با "زینب بنت جحش" دختر عمه خود شد.
👈طبق آن چه در برخی از منابع تاریخی وجود دارد "زینب بنت جحش" چون از قبیله قریش بود و دارای نسب و خاندان مهمی بود خود را از "زید بن حارثه" که برده و غلام بود برتر می دانست. این مطلب را "طبقات" "ابن سعد" بیان کرده است.(4)
اما با توجه به برخی از گزارش ها به نظر می رسد "زید" هم در این جدایی بی تقصیر نبود زیرا در گزارش ها می بینیم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به او سفارش می کند همسرت را پسندیده نگهدار. ولی "زید" دیگر با زن خود نیامیخت و علی رغم چند بار فرمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) به ایشان که فرمودند: «همسرت را پسندیده نگهدار» زنش را طلاق داد.(5)
خداوند هم در قرآن رفتار پیامبر (صلی الله علیه و آله) را تایید کرده می فرماید:
«وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ»؛ آنگاه كه به كسى كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو نيز به او نعمت داده بودى مى گفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آن چه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مى كردى و از مردم مى ترسيدى با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى.(6)
💠با توجه به خطاب قرآن و توصیه پیامبر (صلی الله علیه و آله) به ادامه زندگی به نظر می رسد "زید" هم از جدایی با "زینب" ناراضی نبوده است.
پرسمان اعتقادی
❓آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله) مجبور بود با "زینب بنت جحش" ازدواج نماید؟ مقصر جدایی "زینب" و "زید
اگر به آیه قرآن توجه کنیم به این مطلب می رسیم که "زید" نیازش از زینب تکمیل شده بود لذا تصمیم به طلاق او گرفت. خداوند در قرآن می فرماید: «فَلَمَّا قَضى زَيْدٌ مِنْها وَطَراً»
«زمخشری» در توضیح این عبارت گوید: هر گاه فردی به چیزی نیاز داشته باشد و به حاجتش از آن چیز دست یابد، گویند: "قَضى مِنْه وَطَراً" پس معنای عبارت آن است که: "زید" دیگر حاجتی به "زینب" نداشت و همت و خواسته اش از وی به سر رسید و با رضایت خاطر از او گذشت و طلاقش داد.(7)
در تفسیر «قرطبی» آمده: «وَطَراً» به هر حاجتی گویند که مورد همت فرد باشد.(8)
در «المیزان» آمده که «قضاء الوطر» کنایه از آمیزش و بهره بردن جنسی است؛ یعنی "زید" از او بهره جنسی دلخواهش را گرفته و دیگر به او رغبتی نداشت.(9)
بنابراین معلوم می شود که "زید" در مدت همسری با "زینب" کمال بهره جنسی را از او گرفته، به دلایل مختلف به او بی رغبت شده، تصمیم به طلاق او گرفته بود.
❇️ظاهرا بی رغبتی "زید" نتیجه بداخلاقی خودش بوده (که نمی توانسته مدت طولانی با یک همسر به سر کند و بعد از گذشت مدتی او را طلاق می داده، طلاق های متعدد او را، دلیل این احتمال دانسته اند) یا اینکه "زینب" به او فخر می فروخته، او را می آزرده، در نتیجه "زید" به سبب اخلاق بد "زینب" از وی دلزده شده و تصمیم به طلاق گرفته است.
در هر دو حال، بهتر و ارزشمندتر این بود که "زید" اخلاقش را اصلاح یا بداخلاقی های "زینب" را تحمل کند و طلاق کار پسندیده و ارزشمندی نبود، از این رو حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) ایشان را نهی کرد و به نگه داشتن همسر سفارش فرمود.
اگر "زینب" خواهان طلاق بود و بر آن اصرار داشت و "زید" خواهان نگهداری "زینب" بود، امر به نگهداری دلیلی نداشت. اگر هر دو از هم دلزده شده و خواهان طلاق بودند، نیز امر به نگهداری و رعایت تقوا برای خودداری از طلاق، وجه چندانی نداشت. این امر زمانی جا دارد که فقط مرد اقدام به طلاق کند. این اقدام حداقل مکروه است و نهی از آن و امر به مراعات تقوا برای پرهیز از طلاق جا دارد.
☘️اما در مورد ازدواج های "زید"، آن گونه که در منابع آمده است "زید" در سال 5 قمری "زینب" را طلاق داد و در سال 8 قمری در جنگ موته به شهادت رسید. در این سه سال و پس از طلاق "زینب"، طبق نظر مورخین سه ازدواج دیگر انجام داد وی با "ام کلثوم" دختر "عقبه" ازدواج نمود که "زید" و "رقیه" را به دنیا آورد. سپس او را طلاق داد با "دره" دختر "ابولهب" ازدواج نمود و او را هم طلاق داد. سپس با "هند" خواهر "زبیر بن عوام" ازدواج کرد.(10)
📚پی نوشت ها:
1. ابن حبیب، محمد، المحبر، به کوشش لیشتر ایلزه، بی نا، 1361ق، حیدر آیاد دکن، ص 128.
2. ابن حجر، عسقلانی، الاصابة فی تمییزالصحابة، چاپ، علی محمد بجاوی، 1412ق، بیروت، ج 7، ص 667.
3. احزاب/ 37.
4. ابن سعد، طبقات، چاپ، احسان عباس، بی تا، ج 8، ص 101.
5. همان، ج 8، ص 103-104.
6. احزاب/ 37.
7. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق عوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل، دارالکتب العربی، 1407، بیروت، ج 3، ص 543.
8. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ناصر خسرو، 1364ش، تهران، ج 14، ص 194.
9. طباطبایی، المیزان، موسسه اعلمی للمطبوعات، 1390، بیروت، ج 16، ص 323.
10. بلاذری، أحمد بن یحیی، جمل من انساب الأشراف، تحقیق، سهیل زکار و ریاض زرکلی، دارالفکر، 1417ق، بیروت، ج 1، ص 471.
🔰 @p_eteghadi 🔰