eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.4هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
4.6هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
چند راوی حدیث با نام «علی بن ابی طالب» وجود دارد؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
چند راوی حدیث با نام «علی بن ابی طالب» وجود دارد؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🎤در کتاب «معجم رجال الحدیث» به جز امام علی (علیه السلام)‌ سه نفر دیگر با نام «علی بن ابی طالب» ذکر شده اند که این افراد بنابر نقل از کتاب «فهرست شیخ منتجب الدین»(1) عبارتند از: 1) «علي بن أبي طالب». شیخ منتجب الدین در فهرست در مورد وی می نویسد: «السيد علي بن أبي طالب الحسني الآملي، فقيه، صالح»(2) 2) «علي بن أبي طالب». شیخ منتجب الدین در فهرست در مورد وی می نویسد: «الشيخ رشيد الدين علي بن أبي طالب الخياري (الخبازي): فقيه، فاضل، له نظم لطيف»(3) 3) «علي بن أبي طالب»: شیخ منتجب الدین در فهرست در مورد وی می نویسد: «الشيخ شهاب الدين علي بن أبي طالب النرخي (النرتميني): فقيه»(4) برخی از افراد دیگری که با این نام بوده اند عبارتند از: 4) «علي بن أبي طالب الفرزادي هموسة». وی پدر یکی از علمای زیدی مذهب بوده است.(5) 5) «علی بن ابی طالب»، پدر «احمد بن علی بن ابی طالب» صاحب کتاب «الاحتجاج» از علمای قرن ششم.(6) 6) ابو الحسن علی بن ابی طالب بن عبیدالله که نسبش به عبیدالله اعرج فرزند حسین اصغر از پسران امام زین العابدین (علیه السلام) می رسد که هم نام و هم کنیه و هم نام پدرش مشابه جدش امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بوده است.(7) مزار وی در مزار شریف به اشتباه با عنوان مزار امام علی (علیه السلام) معرفی شده است. 📚پی نوشت ها: 1. این اثر تألیف: حافظ علی بن عبید الله بن الحسن بن الحسین بن الحسن بن الحسین (برادر شیخ صدوق رحمه الله) بن علی (والد شیخ صدوق) است. كتاب حاضر شامل اسامى مؤلفين و علماى شيعه از عصر شيخ طوسى است تا عصر مؤلف كه شامل بيش از يك قرن مى‌شود( شيخ طوسى متوفاى ۴۶۰ هجرى است و منتجب الدين متوفاى بعد از ۶۰۰ هجرى است). (مسلم قلی پور، ترجمه کلیات علم الرجال، انتشارات قم- معصومی، ص100). 2. الخویی، معجم رجال الحدیث، مرکز نشر الثقافة الاسلامیة، ج12، ص260. 3. همان. 4. همان. 5. الشوكاني اليمني (المتوفى: 1250هـ)، الفتح الرباني من فتاوى الإمام الشوكاني، مكتبة الجيل الجديد، صنعاء – اليمن، ج3، ص1405. 6. احمد بن علی الطبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، نشر مرتضی- مشهد، ج1، ص5. 7. فاطمی، سید حسن، «پژوهشی در مورد مزار معروف در مزار شریف افغانستان»، میراث جاویدان، شماره ۵۲،‌ص103 🔰 @p_eteghadi 🔰
یک سری شباهت هایی بین داستان طوفان نوح با اساطیر سومری و بابلی وجود دارد، بطوری که منتقدان کتب آسمانی را بر آن داشته که بگویند روایت طوفان نوح در تورات و قرآن، از این اساطیر الهام گرفته شده است. دلیل این شباهت بین داستان طوفان نوح در تورات با اساطیر سومری اکدی بابلی چیست و چگونه می توان گفت ادعای منتقدان درست نیست؟ نه تنها شباهت داستان حضرت «نوح» با سنگ نوشته های بابل و سومر مورد نقض بر باور های دینی نیست بلکه نکته ای برای تایید آن نیز می باشد این که سنگ نوشته های هزاران سال پیش این واقعه را تایید کرده اند می تواند مهر تاییدی بر این باور ها باشد. از آنجا که حادثه طوفان نوح بسیار فراگیر و مطرح بوده است اقوام مختلف بشر آن را ثبت کرده اند. قدیم‌ ترین نوشته‌ ای که تاکنون درباره ی طوفان نوح به دست آمده، سنگ‌ نوشته‌ هایی‌ است که از «سومریان» و «بابلیان» باستان یافت شده‌ است. این سنگ‌ نوشته‌ ها در سه هزار سال پیش از میلاد مسیح نوشته شده‌ اند، به همین دلیل «سومریان» و «بابلیان» پیشتر از دیگر ملت‌ ها، داستان طوفان را نگاشته‌ اند. طوفان در سنگ‌ نوشته‌ های «سومری»، به نام «زیوگیدو» است. البته معلوم نیست که خود طوفان چند سال قبل از نگارش این سنگ نوشته ها بوده است.(1) 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
یک سری شباهت هایی بین داستان طوفان نوح با اساطیر سومری و بابلی وجود دارد، بطوری که منتقدان کتب آسمان
رویدادهای داستان طوفان سومری و بابلی با رویدادهای داستان طوفان نوشته شده در تورات، تا حدودی هماهنگ است؛ زیرا در داستان «سومری» و «بابلی»، آمده‌ است که کشتی طوفان با قیر اندود شد و سازنده ی کشتی، خود قهرمان طوفان است. این توصیف در سفر پیدایش در تورات نیز آمده‌ است. در هر دو سند آمده‌ است که خدایان، شخصی را از روی دادن طوفان آگاه کردند و او با افراد خانواده‌ اش در یک کشتی نشسته و از جانوران، از هر کدام جفتی در آن نهاده و از طوفان رهایی یافتند. چگونگی داستان طوفان در اسناد بابلی، که جدیدتر از اسناد سومری‌ است، با طوفان سومری اندکی اختلاف ظاهری دارد. نام خدایی که به قهرمان طوفان دستور ساختن کشتی داده در الواح سومری «انکی» ولی در سنگ‌ نوشته‌ های بابلی و آشوری نام او «ایشتار» نوشته شده‌ است. در میان داستان حماسی «گیل‌ گمیش» که در حدود دو هزار و پانصد سال پیش از میلاد، در الواح سومری نوشته شده، اشاره‌ ای به داستان طوفان سومری و بابلی شده است؛ در آن داستان، یعنی داستان حماسی «گیل گمیش»، میان «گیل‌ گمیش» و «اوتاناپیش‌ تیم» دیداری روی می‌ دهد، «گیل‌ گمیش» چگونگی رخ دادن طوفان بزرگ را از «اوتاناپیش‌ تیم» می‌ شنود. «گیل‌ گمیش» برای دیدار «اوتاناپیش‌ تیم» از جنگل و دریاها گذشته و در جزیره‌ ای در وسط دریا با او دیدار می‌ کند؛ «اوتاناپیش‌ تیم» آن‌ چه در طوفان بر وی گذشته‌ است، برای «گیل‌ گمیش» روایت می‌ کند. لذا این ادّعای برخی معاندان که قدیمترین سند طوفان نوح، حماسه ی «گیل گمیش» می باشد، گزافه ای بیش نیست؛ و اسناد سومریان، پانصد سال قبل از آن نوشته شده اند؛ که البته آن نیز یقیناً بعد از طوفان نوشته شده است؛ امّا چه اندازه بعد از طوفان، معلوم نیست.(2) در روایات اسلامی، جریان طوفان جریانی خیلی قدیمی است.(3) طبق نقل های اسلامی، رسول الله(صلی الله علیه و آله) حدود ۶۱۶۰ سال بعد از هبوط آدم(علیه السلام) بوده است. لذا در زمان ما، حدوداً ۷۶۰۰ سال از زمان هبوط آدم(علیه السلام) می گذرد.(4) باز در نقل های اسلامی آمده که طوفان نوح در ۲۲۵۰ سال بعد از هبوط آدم(علیه السلام) بوده است.(5) لذا زمان طوفان حدود ۵۳۵۰ سال قبل از زمان ما بوده است(6)؛ یعنی در حدود ۳۳۰۰ تا ۳۴۰۰ سال قبل از حضرت مسیح(علیه السلام). لذا این جریان طبق روایات اسلامی، هم قبل از ساخته شدن اهرام مصر بوده، هم قبل از نوشته شدن «گیل گمیش»؛ و حتّی از سنگ نوشته ی سومریان نیز پیشتر بوده است؛ البته فاصله ی کمی در حدود ۳۰۰ یا ۴۰۰ سال با آن داشته است. شگفتی جریان طوفان نوح در آن است که همه ی ملل بزرگ جهان آن را در فرهنگ خود دارند؛ و این خود نشان از آن دارد که این واقعه امری جهانی بوده و ارض مسکون آن زمان را فراگرفته است. البته توجّه شود که در آن عصر، فقط منطقه ی بین النهرین دارای سکنه بوده است. چون هنوز از خلقت آدم(علیه السلام) زمان چندانی نمی گذشته است؛ و در این مدّت، تعداد انسان ها نمی توانسته در حدّی باشد که به سبب تزاحم بر سر منابع، بخواهند کوچ کنند. 📚پی نوشت ها: 1- ادوارد شی یرا، الواح بابل ، تهران 1341، ترجمه علی اصغر حکمت، ص 193. 2- آلبرمالهوزول ایزاک، تاریخ ملل شرق یونان، علمی تهران 1363،ج 1، ص 83. 3- صدوق، محمد بن علی، معانی الأخبار، ترجمه محمدى شاهرودى‏، عبد العلى، اسلامیه، تهران، 1377، ج 1، ص 306. 4- مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، تراث بیروت، 1404، ج ‏52، ص107. 5- طبرى، محمد بن جریر، تاریخ طبرى، ترجمه: پاینده، ابو القاسم، اساطیر تهران، 1362، ج 1، ص 131. 6- مقدسى، مطهر بن طاهر، آفرینش و تاریخ، ترجمه: شفیعى کدکنى، محمد رضا، تهران، آگه، 1374ش. ج 1، ص 84. 🔰 @p_eteghadi 🔰
بنابر برخی روایات حجاب نه تنها بر کنیز واجب دانسته نشده، بلکه ایشان از داشتن حجاب منع میشدند، چه تفاوتی بین حجاب کنیز و زن آزاد وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوال باید به دو نکته توجه بفرمایید: نکته اول: در خصوص روایاتی که در آنها از حجاب کنیز نهی شده و نسبت به ترک حجاب تنبیه میشود، باید توجه داشت که این روایات به لحاظ سندی قابل اعتماد نبوده و معتبر به شمار نمی روند، به عنوان مثال این روایت که حماد بن خادم از امام صادق(علیه السلام) چنین روایت می کند: «حَمَّادٍ الْخَادِمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْخَادِمِ تُقَنِّعُ رَأْسَهَا فِي الصَّلَاةِ قَالَ اضْرِبُوهَا حَتَّى تُعْرَفَ الْحُرَّةُ مِنَ الْمَمْلُوكَةِ.»؛ حماد بن خادم می گوید از امام صادق(علیه السلام) در مورد کنیزى که نماز می‌گذارد در حالی که سر خود را پوشانده است سوال کردم؛ حضرت فرمود: او را بزنید(تا حجاب از سر بردارد) تا زن آزاد از کنیز شناخته شود.(1) این روایت به خاطر مجهول بودن و عدم توصیف حمّاد در کتب رجالی از نظر سندی ضعیف بوده و قابل اعتماد و اعتناء نیست، روایات دیگری که در این زمینه وارد شده نیز از سند قابل قبولی برخوردار نیستند.(2) 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
بنابر برخی روایات حجاب نه تنها بر کنیز واجب دانسته نشده، بلکه ایشان از داشتن حجاب منع میشدند، چه تفا
اما در مقابل روایات متعددی با سند صحیح وجود دارد که کنیز را در داشتن یا نداشتن حجاب آزاد توصیف کرده اند، در فقه شیعه هم هرگز کنیز برای حجاب زده نمیشود و به نظر میرسد این روایتی که از زدن کنیز برای برداشتن حجاب سخن گفته اند نیز ناظر به سنت هایی است که دیگران بر جای گذاشته اند، همانطور که در روایت دیگری که سندش هم صحیح است امام صادق(علیه السلام) این کتک زدن کنیز به خاطر رعایت حجاب را به دیگران نسبت داده است: «أَبِي خَالِدٍ الْقَمَّاطِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْأَمَةِ أَ تُقَنِّعُ رَأْسَهَا قَالَ إِنْ شَاءَتْ فَعَلَتْ وَ إِنْ شَاءَتْ لَمْ تَفْعَلْ سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ كُنَّ يُضْرَبْنَ فَيُقَالُ لَهُنَّ لَا تَشَبَّهْنَ بِالْحَرَائِر»؛ ابی خالد قماط نقل می‌کند از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: آیا کنیز باید سر خودش را بپوشاند؟ آن‌حضرت فرمود: «اگر خواست می‌تواند بپوشاند و می‌تواند نپوشاند (مخیر است) شنیدم که پدرم می‌فرمود: این کنیزان زده می‌شدند و به آنان گفته می‌شد که خود را شبیه زنان آزاد نکنید»(3) یعنی امام ضمن اینکه کنیز را در داشتن یا نداشتن حجاب مختار می دانند، این تنبیه کنیز برای عدم پوشش را به دیگران نسبت می دهد، نه اینکه حکم اسلام باشد. بنابراین، از نظر شیعه تفاوت حجاب کنیز و زن آزاد این است که حجاب برای زن آزاد واجب است، اما کنیز اختیار دارد که حجاب داشته باشد یا خیر، نه اینکه کشف حجاب بر وی واجب یا حتی مستحب باشد. اما به طور کلی معاشرت با کنیز و زنان آزاد به لحاظ اختلاط و مانند آن تفاوتی ندارد و هر دو باید چارچوب مند و قاعده مند باشد، منتهی فقط در نوع پوشش تفاوت هایی بیان شده است. نکته دوم: اما در خصوص اینکه چه تفاوتی بین زنان آزاد و کنیز وجود دارد که حجاب بر کنیزان واجب نیست، باید توجه بفرمایید که کنیزان زنانی بوده اند که در خانه ها به خدمت گرفته می شدند و طبیعتا جایگاه اجتماعی و نوع پوشش آنها به خاطر وظایفشان به گونه ای بوده که معمولا کسی نگاه حرام به آن ها نداشته است، همانطور که شهید مطهری(ره) به این مسئله اشاره داشته اند(4) بنابراین آنچه که به نظر بنده مانعی برای درک درست مسئله میشود تفاوت و تخالف عُرف زمان برده داری با زمان ما است، ما واقعا نمی توانیم کنیز را و نوع نگاه مردم با آن را تصور کنیم، ذهنمان مستقیم می رود سراغ خدمتکار و مانند آن در حالی که واقعا این دو خیلی با هم تفاوت دارند! خدمتکار، یک زن است که همسر دارد و باید جاذبه های جنسی خود را برای همسرش حفظ کند، حتی اگر تا ساعت ها کار کند بعد از آن برای خودش است، حتی در آن ساعاتی که کار می کند هم برای درآمدزایی است، درآمدش برای خودش است، وگرنه بیکار که نیست برای مردم کار کند، یعنی به دنبال ارتقاء جایگاه خودش است وگرنه به جای کار کردن مینشست در خانه! علاوه بر اینکه جایگاه اجتماعی او قابل مقایسه با جایگاه کنیز نیست؛ اما کنیز مملوک است، خودش و کارش برای مالکش است، انگیزه ای برای رسیدن به چهره خود و جلوه گری برای همسر ندارد! یعنی اینطور نیست که ساعتی را برای خود داشته باشد. اما کنیز متعلق به شخص دیگری است، چه در خانه کار کند و چه در بیرون از خانه، درآمدش متعلق به مالک است؛ دید مردم هم به او متفاوت است، ما نمونه این نگاه را در ماجرای زلیخا و یوسف می بینیم که زلیخا به خاطر دلبستگی به برده اش از جانب زنان مصری مورد تمسخر قرار گرفت، این نوع نگاه زنان مصری خیلی قرینه خوب و مهمی است، به خوبی نشان دهنده این تفاوت نوع نگاه در آن جوامع پیشین است؛ در حالی که این مسئله امروزه برای ما قابل درک و هضم نیست، به همین خاطر من معتقدم استبعادی که در این مسئله وجود دارد به خاطر این است که ما نمی توانیم درست، جایگاه و فعالیت و شرایط کنیزان را تصور کنیم. نکته دیگر اینکه عدم وجوب حجاب یک حکم اولیه است، یعنی همانطور که در نکته پیشین گذشت به خاطر نوع زندگی کنیزان و نگاه دیگران به آنها بوده است، پس اگر به خاطر تغییر شرایط جامعه یا شرایط خاص شخص نگاه کننده این نگاه مفسده آفرین باشد طبیعتا باید پوشش رعایت شود، همانطور که پوشش صورت برای خانم ها واجب نیست اما مراجع تقلید فرموده اند اگر زنی احساس کرد که نامحرمی با قصد لذت جویی به صورت او نگاه حرام میکند باید صورتش را بپوشاند.(5) و نیز در روایتی از حضرت صادق(علیه السلام) نقل شده است: «لَا يَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ يَنْظُرَ عَبْدُهَا إِلَى شَيْ‏ءٍ مِنْ جَسَدِهَا إِلَّا إِلَى شَعْرِهَا غَيْرَ مُتَعَمِّدٍ لِذَلِك‏»؛ برای زن جایز نیست که برده اش به بدن او نگاه کند مگر موی او به شرط آنکه نگاه با قصد نباشد.(6) در این روایت هم اینکه زنی جلوی برده اش موی خود را نپوشاند مشروط بر این دانسته شده که نگاه برده، یک نگاه عادی باشد، در غیر این صورت زن باید موی سرش را بپوشاند.
پرسمان اعتقادی
بنابر برخی روایات حجاب نه تنها بر کنیز واجب دانسته نشده، بلکه ایشان از داشتن حجاب منع میشدند، چه تفا
بنابراین آزاد بودن حجاب کنیزان به این معنا نیست که اسلام زمینه نگاه حرام و مفسده را باز گذاشته باشد، بلکه چون این مسئله یعنی نگاه حرام نسبت به کنیزان احتمالش بسیار کمتر است، اسلام نیز تشخیص این امر را بر عهده کنیز گذاشته که اگر این وصف مفسده انگیز وجود داشت و کسی به او نگاه حرام میکرد خودش را بپیوشاند. به عبارت دیگر هم زن آزاد و هم کنیز برخی اعضاء را باید بپوشانند و برخی اعضاء را لازم نیست، یعنی در اصل این حکم اختلافی بین این دو نیست، فقط اختلاف در محدوده است، زن آزاد صورت را لازم نیست بپوشاند اما کنیز موهایش را هم لازم نیست بپوشاند. علت اینکه پوشاندن این اعضاء واجب نیست به این خاطر نیست که اسلام معتقد است نگاه لذت جویانه به موهای کنیز مهم نیست! بلکه از این باب است که کمتر تحریک کننده هستند.حال زن آزاد اگر دید کسی به صورتش از روی قصد لذت نگاه می کند باید آن را بپوشاند، یعنی ملاک این حکم، ممانعت از یک لذت جویی حرام است، که این ممانعت از طریق پوشاندن عضوی است که پوشاندنش قبلا واجب نبوده، حالا همین مسئله با همین ملاک و معیار دقیقا در مورد یک کنیز اتفاق افتاده و دارد یک لذت جویی حرام اتفاق می افتد، خب طبیعتا حکم اسلام ملاک و معیارش روشن است. 📚پی نوشت ها: 1. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، چاپ اول، 1409ق، ج 4، ص 411، ح5562. 2. همان، ص411، ح5561. 3. همان، ص 412، ح5564. 4. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، نشر صدرا، تهران، ج19، ص489. 5. ر.ک: http://www.pasokhgoo.ir/node/92792 6. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج5، ص531. 🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(35).mp3
4.83M
پرسش و پاسخ اعتقادی 🔹حجه الاسلام جلسه 35 - موضع گیری های سیاسی و اجتماعی بعد از رحلت پیامبر (ص) 🔰 @p_eteghadi 🔰
🛑روزی دانشمندى "آزمایش جالبى" انجام داد. ➖او يک آكواريوم ساخت و با قرار دادن يک "ديوار شيشه‌اى" در وسط آكواريوم آن ‌را به دو بخش تقسيم ‌کرد. ➖در يک بخش، ماهى بزرگى قرار داد و در بخش ديگر ماهى کوچکى که غذاى مورد علاقه ماهى بزرگتر بود. ➖ماهى کوچک، تنها غذاى ماهى بزرگ بود و دانشمند به او غذاى ديگرى نمى‌داد. ➖او براى شکار ماهى کوچک، بارها و بارها به سويش حمله برد ولى هر بار با ديوار "نامرئی" كه وجود داشت برخورد مى‌کرد، همان ديوار شيشه‌اى که او را از غذاى "مورد علاقه‌اش" جدا مى‌کرد. ➖پس از مدتى، ماهى بزرگ ازحمله و يورش به ماهى کوچک دست برداشت. ➖او "باور" کرده بود که رفتن به آن سوى آکواريوم و شکار ماهى کوچک، امرى "محال و غير ممکن" است! ➖در پايان، دانشمند شيشه ی وسط آکواريوم را برداشت و راه ماهی بزرگ را باز گذاشت. ولى ديگر هيچگاه ماهى بزرگ به ماهى کوچک "حمله" نکرد و به آن‌سوى آکواريوم نيز نرفت!!! ➖"ميدانيد چـــــرا؟؟" ➖ديوار شيشه‌اى ديگر وجود نداشت، اما ماهى بزرگ در "ذهنش" ديوارى ساخته بود که از "ديوار واقعى" سخت‌تر و بلند‌تر مى‌نمود و آن ديوار، "ديوار بلند باور" خود بود! ➖"باوری از جنس محدوديت! " ➖"باوری به وجود ديواری بلند و غير قابل عبور!" ➖"باوری از "ناتوانی" خويش!" برای رسیدن به خواستهٔ تان دست از تلاش برندارید شاید یک دقیقه بعد دیوار نامرئی محدودیت فرو بیفتد.. 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷 اثر دعا 🔷 🔸دعا يكي از حلقات سلسله علل صدور يا اسماي ظهور است . 🔹راهنمايي فكري ، تهيه وسائل ، تعامل افرادِ هم معيشت ، نزول بركات جوّي ، آمادگي زمين و زمينه جهت كشاورزي و مانند آن ، همگي مي توانند بر اثر دعاي ضمير طاهر ، زبان پاك و مانند آن باشند ، ازاين رو در برخي از تعبيرهاي ديني از دعا به عمود دين ياد شده : « الدعاء سلاح المؤمنين و عمود الدين » . [1] 🔹پاورقي: [ 1 ] . فلاح السائل ، ص28 . 🔸برگرفته از کتاب: تسنيم، جلد 37 اثرارزشمند حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی(دام ظله) 🔰 @p_eteghadi 🔰
سن حضرت اسماعیل(علیه السلام) چقدر بود که همراه پدر برای ذبح شدن رفت؟ و چرا قرآن، فرزند حضرت ابراهیم را غلام حلیم خطاب کرد؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇