eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
4.7هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسمان اعتقادی
آيا اين مطلب درست است که امام زمان چون تحت حمايت خدا هستند و خدا تا زمان ظهور حافظ ايشان است، مريض ن
بعد از انتشار ویروس کرونا، یکی از مسائلی که در جامعه دینی مطرح شد، پرسش از سلامتی امام زمان (عج) است. به باور محققان، کاملاً ممکن است که امام زمان (عج) نیز همچون سایر امامان (علیه‌السلام) و پیامبران (علیه‌السلام) به رنج بیماری مبتلا شوند؛ اما بااین‌حال، برخی این پرسش را پیش کشیدند که اگر قرار است خداوند خودش حافظ امام زمان تا زمان ظهور باشد، پس مانع از بیمار شدن ایشان می‌شود و نیازی به دعا کردن برای ایشان نیست. در ادامه، با ارائه توضیحاتی، به این پرسش پاسخ می‌دهیم: در ابتدا بايد به اين نکته توجه شود که امام زمان (عليه‌السلام) مانند ما بدني طبيعي و معمولي دارند و ممكن است در اثر سرما و گرما و عوامل ديگر، دچار بيماري شوند و ما براي جلوگيري از آن‌ها دعا مي‌کنيم و صدقه مي‌دهيم و پيشوايان معصوم ما در دعاها و مناجات خود براي حفظ و سلامتي امام عصر (عج) دعا كرده و به ما ياد داده‌اند كه چگونه براي او دعا كنيم. به‌عنوان نمونه امام رضا (علیه‌السلام) پيوسته به دعا كردن براي امام زمان (عج) با اين دعا امر مي‌کرد: «اللهم ادفع عن وليك...و اعذه من شرجميع ما خلقت و عن يمينه و عن شماله و من فوقه و من تحته بحفظك الذي لا يضيع من حفظته به؛ خداوندا هرگونه بلا را از ساحت ولي خود دور گردان و او را در پناه خود از شر تمام آنچه آفريده و ايجاد و انشا و صورت گري فرموده‌اي، محفوظ بدار و او را از پيش رو و پشت سر و راست و چپ و بلاياي آسماني و زميني محفوظ بدار؛ حفظ كردني كه هر كس را آن‌طور محفوظ گرداني از بين نرود...»(1) امام حسن عسكري (علیه‌السلام) نيز در قنوت نمازهايشان اين‌گونه دعا مي‌فرمود: «...فاجعله اللهم في امن مما نشفق عليه منه ورد عنه من سهام المكائد ما يوجهه اهل الشنان اليه؛ خداوندا! او (امام زمان) را در پناهگاهي قرار داده تا از شر متجاوزان در امان باشد. خدايا! او را از چيزهايي در امان بدار كه برايش مي‌ترسيم و تيرهاي نيرنگ را كه كينه بدخواهانش به‌سوي او پرتاب مي‌کنند برطرف ساز». (2) اما در پاسخ به پرسش که خداوند حافظ ولي خود از آسيب‌ها و آفات زمانه است بايد گفت: اولاً آنچه مقتضي غيبت حضرت و حفاظت الهي از ايشان است، «حفظ جان» ايشان و ممانعت از آسيب‌هايي است که جان حضرتش را تهديد مي‌کند و اگرنه دليلي بر ممانعت از کمتر از آن در دست نبوده و بلکه حتي روايات بر عارض شدن بيماري و اندوه بر ايشان دلالت دارد. ثانياً، حتي اگر حفظ الهي به معناي مطلق آن بوده و تنها اختصاص به حفظ جان آن حضرت نداشته باشد، ما نيز وظيفه‌داريم براي سلامتي آن حضرت بكوشيم و بدين‌وسيله عشق و ارادت خود را ابراز نماييم. با تمام وجود او را بر خود مقدم بداريم و از اين راه رضايت و نظر لطف او را نسبت به خود جلب نماييم. درنتيجه دعا براي سلامتي امام زمان عج دو اثر دارد، يکي براي دعاکننده و ديگري براي دعا شونده. در ادامه به برخي از برکات و آثاري که ممکن است به دعاکننده براي سلامتي امام زمان (عج) اختصاص داده شود، اشاره مي‌کنيم: 1-ازدياد دوستي و محبت اگرچه دوستي تمام ائمه معصومين بخشي از ايمان و شرط قبولي اعمال است، درعين‌حال دعا کردن در حق امام زمان (عج) موجب ازدياد محبت آن حضرت در دل و درنتيجه موجب تقويت ايمان مي‌گردد. 2-تجديدعهد و پيمان با حضرت روشن است که محتواي پيمان با آن حضرت را دين‌داري و شريعت محوري و تصميم قلبي بر اطاعت امر امام (علیه‌السلام) و ياري‌رساندن او با نثار جان و مال تشکيل مي‌دهد. دعاي شريف «اللهم بلغ مولاي صاحب الزمان صلوات الله عليه عن جميع المؤمنين...» و نيز «دعاي عهد» شاهدي براي اين سخن است. 3-زنده نگاه‌داشتن نام و ياد حضرت ياد امام زمان (عج) توجه به ارزش‌هاي دين و اصول اخلاقي را در دل‌ها جوانه مي‌زند و برعکس غفلت از ياد و خاطره امام يکي از دلايل عمده پژمردگي و سستي ارزش‌هاي الهي و انساني در جوامع مسلمان است. 4-انگيزه در ايجاد حيات طيبه کسي که سلامتي امام زمانش برايش مهم است، مسلماً آزردن آن حضرت برايش سخت است درنتيجه دعا براي سلامتي آن حضرت، انسان را بر انجام کارهايي وامي‌دارد که موجب خشنودي آن حضرت و درنتيجه سبب رسيدن به حيات طيبه و مقام رضوان الهي مي‌گردد. 5-گشايش در زندگي انسان توجه به امام زمان (عج)، انگيزه را در دعا براي فرج ايشان افزون کرده و دعا براي فرج ايشان، فرج و گشايش در کارهاي ما را نيز به همراه خواهد داشت. همچنانکه حضرتشان در نامه‌اي فرموده‌اند: «وَ اکثِروُا الدُّعاءَ بتعجيلِ الفَرَجِ فإنَّ ذلکَ فَرَجُکُم؛ براي تعجيل فرج بسيار دعا کنيد، زيرا مايه‌ي فرج شماست. (3) و (4) نتيجه:
پرسمان اعتقادی
آيا اين مطلب درست است که امام زمان چون تحت حمايت خدا هستند و خدا تا زمان ظهور حافظ ايشان است، مريض ن
با عنايت به توضيحات سابق، روشن مي‌شود که اگرچه جان امام تا زمان ظهور محفوظ است اما بعيد نيست امام زمان نيز به بيماري و رنج و اندوه، مبتلا شوند و به همين جهت، توصيه‌شده براي سلامتي ايشان دعا بخوانيم. دعا براي سلامتي ايشان، هم براي دعاکننده مؤثر است و هم براي دعا شونده، ان‌شاءالله الرحمن. 📚پي‌نوشت‌ها: 1. طوسى، محمد بن الحسن، ‏مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بيروت، مؤسسه فقه الشيعة، چاپ اول، ص 409. 2. همان، ص 156. 3. ابن‌بابويه، محمد بن على، کمال‌الدين و تمام النعمة، تهران، نشر اسلاميه، 1395 ق، چاپ دوم، ج 4، ص 485، باب توقيعات. 4. مجله پرسمان، ارديبهشت 1383، شماره 20، چرا براي سلامتي امام زمان (عج) دعا مي‌کنيم؟ 🔰 @p_eteghadi 🔰
اگر استجابت دعا هزار و یک شرط دارد، بهتر نیست به جای این که مردم را به دعا و حرم و توسل فرا بخوانیم، آن ها را به پیشگیری از بیماری کرونا فرا بخوانیم؟! 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
پرسمان اعتقادی
اگر استجابت دعا هزار و یک شرط دارد، بهتر نیست به جای این که مردم را به دعا و حرم و توسل فرا بخوانیم،
در قرآن، خداوند وعده داده هر دعایی را برآورده کند. به همین جهت، ممکن است گروهی از مردم بدون تلاش و فراهم کردن مقدمات لازم، فقط به دعا اشتغال بورزند و چون به مقصود نمی‌رسند، از استجابت دعا ناامید شده و صرفاً به درمان و پیشگیری از بیماری‌ها بسنده کنند. در ادامه، با ارائه نکاتی به بررسی نسبت دعا و درمان و پیشگیری می‌پردازیم تا از این طریق، اشکال مذکور نیز برطرف شود: نکته اول: در ابتدای امر تصور می‌شود که لازم است تلقی عمومی از بحث «دعا» تصحیح شود، چراکه دعا کردن و بر زبان آوردن نیازهای خود در پیشگاه خالق هستی درواقع نوعی عبادت است و در تعبیر برخی از روایات مطلب را از این نیز بالاتر دانسته و در حقیقت دعا را مغز عبادت دانسته‌اند؛ چنانکه از رسول اکرم (ص) این‌گونه روایت‌شده است که فرمودند: «افْزَعُوا إِلَى اللَّهِ فِی حَوَائِجِکمْ وَ الْجَئُوا إِلَیهِ فِی مُلِمَّاتِکمْ وَ تَضَرَّعُوا إِلَیهِ وَ ادْعُوهُ فَإِنَّ الدُّعَاءَ مُخُ‏ الْعِبَادَةِ...؛ در حوائجتان از خدا کمک بخواهید، در شداید و گرفتاری‌ها به او پناه ببرید و به‌سوی او تضرع کنید، او را بخوانید و دعا کنید، چون «دعا» مغز عبادت است...». (1) همین حقیقت را حضرت امام محمدباقر (علیه‌السلام) این‌گونه مطرح می‌فرماید که: «وَ لَا تَمَلَ‏ مِنَ‏ الدُّعَاءِ فَإِنَّهُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ بِمکان‏؛ از دعا خسته نشو! زیرا دعا در نزد خدا منزلت و مقامى عظیم دارد». (2) ازاین‌رو از برخی از عرفا نقل‌شده است که ایشان بااینکه هیچ حاجتی از خدا نداشته و در مقام تسلیم محض به سر می‌برده‌اند، تنها به جهت آنکه خداوند امر به دعا کرده و فرموده «ادعونی استجب لکم» (3) و برای بهره‌مندی از برکات عبادت بودن دعا، این فعل را انجام می‌داده‌اند. این‌یک نگاه تقلیل گرایانه به حقیقت دعاست که بخواهیم تنها آن را به جهت برآورده شدن حاجاتمان فرو کاسته و دائماً به اجابت یا عدم اجابت آن، خود را معطل نگهداریم و از حقیقت متعالی آن کاملاً بی‌خبر بوده و از آن غافل باشیم؛ و صد افسوس که نگاه غالب در خصوص دعا، همین نگاه غیر متعالی و سطحی است.
پرسمان اعتقادی
در قرآن، خداوند وعده داده هر دعایی را برآورده کند. به همین جهت، ممکن است گروهی از مردم بدون تلاش و ف
نکته دوم: باید توجه داشته باشید که انتظار ما از دعا و تأثیر آن در زندگی باید منطقی بوده و به محدودیت‌هایی که در اجابت خواسته‌های ما در عالم هستی وجود دارد توجه بیشتری داشته باشیم. اینکه فکر کنیم، صرف بیان الفاظی خاص، تأثیراتی تکوینی به نحو ضروری داشته و بدون هیچ قید و شرطی انسان را بر سر سفره خواسته خود می‌نشاند، تصور درستی نکرده‌ایم. خصوصاً اینکه طرف دعای ما موجودی است که حکیم و عالِم بوده و مسائل را از دریچه تنگ خواسته‌های انسانی نمی‌نگرد! درنتیجه ما نیز با شما موافقیم که دعا، بدون قید و شرط نبوده و آدابی دارد؛ و اتفاقاً یکی از آداب و شرایط دعا، در اکثر موارد، عمل موافق و متناسب با آن است؛ به‌عبارت‌دیگر هر دعا و توکلی می‌بایست مسبوق به عمل و تلاشی در راستای آن دعا باشد. همچنانکه امیرمومنان (علیه‌السلام) در حدیثی دعاکننده بی‌عمل را این‌گونه تشبیه می‌کند. «الدّاعی بِلا عَمَلٍ کالرّامی بِلا وَتَرٍ؛ کسى که دعا می‌کند بدون عمل، مانند تیراندازی است که کمانش «زه» ندارد». (4) و یا امام رضا (علیه‌السلام) در این خصوص می‌فرماید: «مَن سَألَ اللهَ التَّوفیقَ وَ لَم یجتَهِد، فَقَدِ استَهزَءَ بِنَفسِهِ؛ هر کس از خداوند، توفیق بطلبد ولی تلاش نکند، خودش را مسخره کرده است.» (5) در طلب شفای امراض مادی و بیماری‌ها، ابتدا باید تلاشی متناسب و عمل مقتضی صورت گرفته باشد و ازاین‌رو رعایت بهداشت، پیشگیری از ابتلا، گوش سپردن به دستورات متخصصین و بهره‌مندی از نسخه پزشک، همگی از شرایط استجابت دعا به‌حساب آمده و پیش از دعا تحقق آن لازم است، نه اینکه در مقابل دعا باشد.
پرسمان اعتقادی
نکته دوم: باید توجه داشته باشید که انتظار ما از دعا و تأثیر آن در زندگی باید منطقی بوده و به محدودی
نکته سوم: البته نباید از این نکته غافل شد که گاهی خداوند از طریق غیرعادی، کارهایی را انجام می‌دهد و مثلاً مردگان را زنده و یا بیماران را شفا می‌دهد؛ چنانکه عیسی (علیه‌السلام) به اذن او چنین نمود و بیماران را شفا داد و مردگان را زنده کرد (5). البته این معجزات و کارهای خارق‌العاده، در موارد نادری رخ می‌دهد و چون در محدوده علم ما نیست، نمی‌دانیم حکمت الهی چه زمانی، وقوع چنین معجزاتی را لازم می‌داند و چه زمانی نه. ازاین‌رو، هم موظفیم دعا کنیم و به رحمت و قدرت نامحدود خدا امیدوار باشیم و هم موظفیم به حکمت خدا اعتماد کنیم و کارهای عادی مؤثر در درمان بیماری را بپیماییم چراکه ممکن است در این مورد حکمت خداوند چنین اقتضا کرده باشد که شفا نه از طریق معجزه بلکه از طریق انجام کارهای متعارف انجام گیرد (7). نتیجه: هر انسانی باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از گسترش بیماری‌های خطرناک انجام دهد و در ادامه از خداوند منان و عنایات او نیز استمداد بطلبد؛ چنانکه قرآن کریم در این خصوص می‌فرماید: «فَإِذا عَزَمْتَ‏ فَتَوَکلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَوَکلینَ؛ و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل‌کنندگان را دوست مى‏دارد». (8) 📚پی‌نوشت‌ها: ابن فهد حلی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ص 41. ابن فهد حلی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ص 19. مؤمن، آیه 60. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 75، ص 60. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 78، ص 356. ملا مهدی نراقی، جامع السعادات، ج 3، ص 228.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(73).mp3
5.48M
پرسش و پاسخ اعتقادی 🔹حجه الاسلام جلسه 73 - نماز وصیت به چه شکل خوانده می شود؟ 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عوامل عدم استجابت دعا.mp3
5.67M
🔹 ۳۰ دلیل عدم استجابت دعاها ♦️در شب لیلةالرغائب به عوامل عدم استجابت دعا نیز توجه داشته باشید. 🎙 ابراهیم 🔰 @p_eteghadi 🔰
🎤در آیات پایانی سوره جمعه توصیه شده است که بعد از نماز،‌ در زمین پخش شوید! آیا مراد از آن، حرکت به سمت تجارت است؟ پس چرا در آیه‌ی بعدی فرمود: اگر به دنبال لهو و تجارت نروید بهتر است؟! آیات پایانی سوره‌ی مبارکه‌ی جمعه به یکى از مهم‌ترین وظایف اسلامى - که در تقویت پایه‌‏هاى ایمان تأثیر بسزایی دارد، و در واقع هدف اصلى سوره را تشکیل می‌دهد - یعنى نماز جمعه و بعضى از احکام آن می‌پردازد. در این آیات، نخست همه‌ی مسلمانان را مخاطب قرار داده، و می‌فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید، هنگامى که روز جمعه براى نماز جمعه اذان داده می‌‏شود به سوى ذکر خدا بشتابید و داد و ستدد را رها کنید، اگر بفهمید این براى شما بهتر است».[1] بر اساس این آیه، هنگامى که صداى اذان نماز جمعه بلند ‌شود، مردم موظف‌اند کسب و کار را رها کرده، و به سوى نماز که مهم‌ترین یاد خدا است بشتابند و البته ترک خرید و فروش مفهوم وسیعى دارد و شامل هر کاری می‌شود که مزاحم با اقامه نماز باشد.[2] به بیان دیگر، جمله‌ی «وَ ذَرُوا الْبَیْعَ»، اگرچه تنها امر به ترک خرید و فروش است، اما آنچه از سیاق آیه برمی‌آید، در حقیقت نهى از هر عملى است که انسان را از نماز باز دارد، چه خرید و فروش، و چه هر کار دیگر. و اگر خداوند نهى خود را مخصوص به خرید و فروش کرد، دلیلش آن بود که خرید و فروش، روشن‌‏ترین مصداق اعمالى است که آدمى را از نماز باز می‌دارد.[3] گفتنی است؛ در بعضى از روایات در مورد نمازهاى روزانه آمده است: «هنگامى که نماز(نمازهاى یومیه) برپا شود براى شرکت در نماز ندوید، و با آرامش گام بردارید»،[4] ولى در مورد نماز جمعه، آیه‌ی فوق می‌گوید: فاسعوا(بشتابید) و این دلیل بر اهمیت فوق العاده نماز جمعه است. منظور از «ذِکْرِ اللَّهِ» در درجه‌ی اوّل «نماز» است، ولى می‌دانیم که خطبه‌‏هاى نماز جمعه هم که آمیخته با ذکر خدا است،[5] در حقیقت بخشى از نماز جمعه است، بنابر این باید براى شرکت در آن بخش نیز سرعت عمل به خرج داد. در آیه‌ی بعد می‌‏افزاید: «هنگامى که نماز پایان گیرد شما آزادید در زمین پراکنده شوید و از فضل الهى طلب کنید، و خدا را بسیار یاد نمایید تا رستگار شوید: «فَإِذا قُضِیَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ».[6] اگرچه جمله‌ی (فضل خدا را طلب کنید) یا تعبیرات مشابه آن در قرآن کریم شاید غالبا به معناى طلب روزى و کسب و تجارت باشد، ولى روشن است که مفهوم این جمله گسترده است و کسب و کار یکى از مصادیق آن است؛ لذا بعضى آن‌را به معناى عیادت بیمار، زیارت مؤمن، یا تحصیل علم و دانش تفسیر کرده‌‏اند، هر چند منحصر به اینها هم نیست. بدیهی است که امر به «انتشار در زمین» و «طلب روزى» امر وجوبى نیست، بلکه به اصطلاح «امر بعد از حظر» و نهى است، و تنها دلیل بر جواز خواهد بود، ولى بعضى از این تعبیر چنین استفاده کرده‌‏اند که تحصیل روزى بعد از نماز جمعه مطلوبیت و برکت دارد. و در حدیثى آمده است که پیامبر(ص) بعد از نماز جمعه سرى به بازار می‌‏زد.[7] در آخرین آیه مورد بحث، خداوند کسانى که پیامبر اکرم(ص) را هنگام نماز جمعه رها کرده و براى خرید از قافله‌ی تازه وارد به بازار شتافتند، شدیدا مورد ملامت قرار داده و می‌‏گوید: «هنگامى که تجارت یا لهوی را ببینند پراکنده شده و به سوى آن می‌‏شتابند، و تو را رها می‌کنند در حالی که ایستاده‌ای(و خطبه‌ی نماز جمعه را می‌‏خوانى): «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِماً». خداوند به پیامبرش دستور می‌دهد که به آنها بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است و خداوند بهترین روزى‌دهندگان است: «قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ». به عبارت دیگر، ثواب و پاداش الهى و برکاتى که از حضور در نماز جمعه و شنیدن اندرزهاى پیامبر(ص) و تربیت معنوى نصیب شما می‌شود قابل مقایسه با هیچ چیز دیگر نیست، و اگر از این می‌ترسید که روزى شما بریده شود اشتباه می‌کنید، خداوند بهترین روزى‌دهندگان است. تعبیر به لهو، اشاره به طبل و سایر آلات لهوى است که هنگام ورود قافله تازه‌‏‌اى به مدینه می‌‏زدند که هم نوعى اعلام خبر بود و هم وسیله‌‏اى براى سرگرمى و تبلیغ کالا، همان‌گونه که در دنیاى امروز نیز در برخی فروشگاه‌ها نمونه آن دیده می‌‏شود.[8]
تعبیر به «انفضوا» به معناى پراکنده شدن و انصراف از نماز جماعت، و روى آوردن به کاروان است که در شأن نزول گفته شده، هنگامى که کاروان «دحیه»[9] وارد مدینه شد(و او هنوز اسلام را اختیار نکرده بود)، با صداى طبل و دیگر آلات لهو مردم را به بازار فراخواند، مردم مدینه حتى مسلمانانى که در مسجد مشغول شنیدن خطبه‌ی پیامبر(ص) بودند، به سوى او شتافتند، و تنها سیزده نفر، و به روایتى کمتر، در مسجد باقى ماندند. ضمیر در «الیها» به تجارت بازمی‌‏گردد، یعنى به سوى مال التجارة شتافتند، این برای آن است که لهو، هدف اصلى آنها نبود، بلکه لهو تنها مقدمه‌‏اى بود براى اعلام ورود کاروان و یا سرگرمى و تبلیغ کالا در کنار آن. تعبیر به «قائما» نشان می‌‏دهد که پیامبر(ص) ایستاده، خطبه‌ می‌‏خواند، چنان‌که در حدیثى از جابر بن سمره نقل شده است: «هرگز پیامبر(ص) را در حال خطبه نشسته ندیدم و هر کس بگوید حضرتشان نشسته خطبه می‌‏خواند، تکذیبش کنید».[10] همچنین نقل شده است: از عبد اللَّه بن مسعود پرسیدند: آیا پیامبر(ص) ایستاده خطبه می‌‏خواند"؟ گفت: مگر نشنیده‌‏اى که خداوند می‌فرماید: «وَ تَرَکُوکَ قائِماً»، تو را در حالی‌که ایستاده بودى رها کردند.[11] و در تفاسیر آمده است اولین کسى که نشسته، خطبه‌ی نماز جمعه خواند، معاویه بود.[12] بنابراین، در آیه شریفه نه کسب و کار، مصداق لهو قرار گرفته است، و نه از کسب و کار به صورت مطلق در روز جمعه نهی شده است؛ بلکه منظور از لهو همان صدای طبل و امثال آن است که برای جلب نظر مشتریان و اعلام ورود کاروان‌‌های تجاری نواخته می‌‌شد؛ و کسب و کار نیز تنها در زمان برپایی نماز جمعه مورد نکوهش و نهی واقع شده است. البته در روایات توصیه شده است در روز جمعه، سزاوار است که هر فردی دست کم، بخشی از آن‌را به آموختن امور دینی بپردازد: «أُفٍّ لِرَجُلٍ لَا یُفَرِّغُ نَفْسَهُ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ لِأَمْرِ دِینِهِ فَیَتَعَاهَدُهُ وَ یَسْأَلُ عَنْ دِینِه‏...»؛[13] (اف بر مردی که وقت خود را در هر جمعه اختصاص به مسائل دینش نمی‌دهد تا با آن تجدید عهد نموده و از دینش سؤال کند). و «الصَّلَاةُ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ الِانْتِشَارُ یَوْمَ‏ السَّبْت‏»؛[14] نماز در روز جمعه و پرداختن به زندگی در روز شنبه. اما از طرف دیگر، روایاتی نیز وجود دارد که تجارت و امور دنیوی در عصر جمعه را نه تنها مجاز، بلکه مایه برکت اعلام می‌نماید: «وَ یُکْرَهُ السَّفَرُ وَ السَّعْیُ فِی الْحَوَائِجِ یَوْمَ‏ الْجُمُعَةِ بُکْرَةً مِنْ أَجْلِ الصَّلَاةِ فَأَمَّا بَعْدَ الصَّلَاةِ فَجَائِزٌ یُتَبَرَّکُ بِه»؛[15]‏ مسافرت و پرداختن به مسائل زندگی صبح روز جمعه شایسته نیست به جهت نماز جمعه، اما پس از نماز جایز و مایه‌ی برکت است. 📚 منابع: [1]. جمعه، 9. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى‏ ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ». [2]. ر. ک: مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 24، ص 127، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش. [3]. ر. ک: طباطبائى سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 19، ص 274، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1417 ق. المیزان فى تفسیر القرآن، ترجمه، موسوى همدانى، سید محمد باقر، ج 19، ص 461، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1374ش. [4]. «اذا اقیمت الصلاة فلا تاتوها و انتم تسعون و أتوها و انتم تمشون و علیکم السکینة». آلوسى، سید محمود، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، ج 14، ص 296، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق. [5]. ر. ک: (ذکر و انواع آن)، 7741؛ (ذکر خدا)، 42399؛ (اهمیت ذکر و یاد خدا)، 62914؛ (منظور از ذکر کثیر در قرآن)، 95238. [6]. جمعه، 10. [7]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 6، ص 220، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق.