بنابراین در گام اول باید این را بدانید که شما در برابر یک اعتقاد اثبات شده که با سایر دیدگاه ها در تعارض است، روبرو نیستید، بلکه صرفا یک گمانه زنی در برابر سایر دیدگاه هاست.
نکته دوم:
روشن است که توهّم وقتي معنا دارد كه حقيقتي وجود داشته باشد، همانگونه كه «بالا» با وجود «پايين» و «گرما» با وجود «سرما» معني پيدا مي كند. در اینجا هم اگر همه چیز خواب باشد که دیگر معنا ندارد که بگوییم خواب است، رقیبی به نام واقعیت ندارد که در برابر آن، به این بگوییم خواب! همه چیز همین است، پس اسمش را هم بگذاریم واقعیت! چرا اسمش را می گذاریم خواب؟
به عبارت دیگر اگر آنچه که ما می بینیم و می شنویم همه خواب باشند پس حقیقت در کنار این خواب چیست؟ از كجا مي فهميم كه آنچه که درک می کنیم خواب است یا واقعیت؟ اگر ما همواره در حال خواب ديدن هستيم پس تقسيم يافته ها به واقعی و خواب چه معنايي دارد؟
نکته دیگر اینکه نظریاط سوفسطاییان به گونه ای است که بااثباتشان، خود به خود ابطال می شوند. بنابراین اگر كسي گفت: «تمام عالم در واقع ساخته ي پندار خود ماست يا خواب ما هستند» ، به او مي گوييم: خود همين هم كه مي گويي: « تمام عالم در واقع ساخته ي پندار خود ماست يا خواب ما هستند» ، خودش پندار و خواب توست و واقعيّت ندارد. و اگر اين واقعيّت ندارد پس مقابل اين معنا واقعيّت خواهد داشت.
نکته سوم:
این که قبول داریم ما وجود داریم خودش پذیرش یک حقیقت است، یعنی بالاخره در هر صورت من خودم را پذیرفته ام و وجود من به عنوان یک کسی که یا دارد در بیداری زندگی می کند و یا در خواب است و دارد خواب می بیند، واقعیت دارد.
پس واقعیتی وجود دارد، و وقتی واقعیتی وجود دارد یعنی وجود واقعیت با مشکل و مانعی روبرو نیست، پس چرا باید بقیه امور را غیر واقعی بدانیم؟ اگر انسان دارد خواب می بیند منشأ این خواب چیست؟ خواب انسان از دو حال خارج نیست، یا نشأت گرفته از مرور افکاری است که در گذشته با آنها روبرو بوده است، و یا نشأت گرفته از عواملی خارج از اراده اوست که در هر دو صورت نشان میدهد که واقعیتی ورای انسان وجود دارد.
علاوه بر اینکه اگر همه چیز زاییده توهم انسان و به دست خیال او باشد باید امور را آنگونه که می خواهد پیش ببرد اما نمیشود. این نقش ذهن در خارج را نفی می کند. مثلا ما وجدانا درک میکنیم که در مواردی که ذهن مشغله مهم و جدی دارد، ادراکات ذهنی بی اهمیت را فراموش کرده و از آنها غافل میشود اما در مورد وجودهای خارجی، غفلت ذهن از آنها هیچ نقشی در عدم وجود، یا بی تاثیر شدنشان ندارد، مثلا فرض کنید جلوی پای شما مانعی باشد، همواره حواستان هست که به آن نخورید تا دردی را ادراک و احساس نکنید، اما با شنیدن خبری مهم و ناگهانی یکدفعه از جا میپرید و با برخورد با آن مانع همیشگی، به زمین میخورید، اگر ادراک خطا و اشتباه و تخیل نفس میبود، و در واقع چیزی در خارج وجود نداشت، الان که نفس شما تمام توجهش به آن خبر مهم بود نباید متوجه آن مانع توهمی میشد و وجود آن را به اشتباه به شما تلقین مینمود، همانطور که در وجودهای ذعنی اینگونه است.
نکته چهارم:
ما در مواردی که شاهکارهای دیگران در رشته های مختلف چون ادبی، هنری و غیره را مشاهده میکنیم یا مطالعه میکنیم ناتوانی خویش را در ایجاد مثل آن احساس میکنیم، آثاری چون دیوان حافظ، مثنوی مولوی، یا شاهنامه فردوسی و...، در حالی که اگر این ادراکات ساخته نفس خودمان میبود ادارک آنها مشروط به مطالعه یا مشاهده آثار اینچنینی نمی بود و ما می توانستیم به راحتی نمونه آن را بیاوریم.
و اگر هم این آثار هنری از جانب دیگری وارد خواب و تفکرات ما شده است، پس بالاخره واقعیتی خارج از ذهن ما وجود دارد.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔻سوال:
سلام...
بنده گناهانی نظیر مراجعه به سایتهای مبتذل دارم و هنگام برخورد با زنان فکر میکنم گناه انجام میدهم و افکار زشتی به ذهنم خطور میکند حتی به اکثر مردم بدبین شدهام چگونه میتوانم از این افکار مزاحم نجات پیدا کنم...؟
🔴پاسخ:
سلام علیکم و رحمة الله ،
اول باید به سایت های مبتذل مراجعه نکنید و این کار را صد در صد تعطیل کنید. البته بعد از اینکه بتوانید و اگر بتوانید این سایت ها را کنار بگذارید یک هجوم خیالات بد از طریق شیطان به ذهن شما حمله ور خواهد شد.
باید مقاومت کنید و همچنان بر ترک آن سایتها که از همه چیز بدتر است خودداری کنید. ریشهی همهی خیالات آزار دهنده در آن فیلمها و عکسهای آن سایتها میباشد و تا آن برطرف نشود، امکان برطرف شدن خیالات بد نیست .
باید نمازتان را صحیح، دقیق، با طمانینه و اول وقت بخوانید. و هر روز یک توسل با توجه به امام زمان علیه السلام مثلا زیارت آلیس داشته باشید.
اگر مداومت کنید امید است که مشکلات برطرف شود.
🔰 @p_eteghadi 🔰
📌چه کسانی هنگام_مرگ آرامش دارند؟
🖤 #امام_صادق عليهالسلام در پـاسخ بـه اين پـرسش كه آيـا مؤمن از جان كندن خود ناراحت میشود فرمودند:
🍃 نه، به خدا، زمانى كه فرشته مرگ (عزرائيل) براى ستاندن جانش مىآيد، او بىتابى مىكند.
🔹اما عزرائيل به او میگويد:
اى دوست خدا، بىتابى مكن؛ زيرا سوگند به آن كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم را برانگيخت، من از پدر مهربانى كه به بالينت بيايد، با تو خوش رفتارتر و مهربانترم.
چشمت را باز كن و بنگر.
🔹حضرت فرمودند: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم و اميرمؤمنان و فاطمه و حسن و حسين و امامان از نسل آنها عليهمالسلام، در برابرش نمايان مىشوند و به او گفته مىشود:
اين رسول خدا و ... رفيقان و همرهان تو هستند ... در اين هنگام ، چيزى براى او خوشتر از اين نيست كه جان از بدنش جدا شود و به منادى بپيوندد.
📖 اصول كافي، ج3، ص 127.
🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(98).mp3
5.42M
پرسش و پاسخ اعتقادی
🔹حجه الاسلام #محمدی
جلسه 98 - مساله حق الناس پس از مرگ
🔰 @p_eteghadi 🔰
.
﷽؛
🏷 حکمت تغییر هوا
🔅 #امام_صادق_علیه_السلام :
🔸 «اگر هوا هميشه صاف و آفتابى بود، زمين خشك مىشد و گياهان مىسوخت؛ آب چشمهها و رودها فرو مىرفت و به مردم زيان مىرسيد؛ خشكى بر هوا چيره مىشد و گونه ديگرى از بيمارى را پديد مىآورد».
🔹 «إنَّ الصَّحوَ إذا دامَ جَفَّتِ الأرضُ وَاحتَرَقَ النَّباتُ وَ غيضَ ماءُ العُيُونِ والأودِيَةِ فَأضَرَّ بِالنّاسِ و غَلَبَ اليُبسُ عَلَى الهَواءِ فَأحدَثَ ضُرُوبا اُخرى مَنَ الأمراضِ».
📚 بحار الأنوار ، ج ۶۰ ، ص ۸۸
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔻سوال:
سلام...
من ۲۸ سالم هست با اقایی ۳۶ ساله قرار هست ازدواجکنم. ایشان فردی خوش اخلاق متعهد نماز خوان هست اما اهتمام به خمس ندارد. یعنی تا این سن هنوز سال خمسی ندارد.
من خودم بسیار به خمس اهتمام دارم. برام خمس خیلی مهمه.
ایا ایشان را رد کنم؟ البته با ایشان صحبت کردم و به من گفت درست میگم اما اهتمامی به تغییر ندیدم.
الان تنها مشکلم با ایشان همین هست.
نگران فرزندانم هستم که مال خمس نداده بخورند و اثر بدی بذاره
من چه کنم...؟
🔴پاسخ آیت الله جاودان
سلام علیکم و رحمةالله،
با ایشان بنشینید و صحبت کنید ممکن است اصلا خمس برایشان واجب نباشد درباره ی این مسئله با ایشان صحبت کنید اگر به این مسئله تن داد و قبول کرد که ازدواج مانعی ندارد اما اگر نپذیرفت و رد کرد ایشان را رها کنید.
🔰 @p_eteghadi 🔰
الف: رسیدن به مقام و جایگاه اولیاء الهی دارای شرایطی است، اگر کسی بخواهد به این مقام برسد لازم است به ویژگی های اولیاء الهی که در متون دینی به آن اشاره شده، توجه نموده و خود را متخلق به آن صفات نماید.
علاوه بر این از یک سو انسان باید به فراوانی رحمت و لطف خداوند اعتقاد داشته، و از طرف دیگر نسبت به لیاقت خودش تردید نداشته باشد؛ چرا که حتی انسان گنه کار، بعد از توبه و پیمودن مسیر کمال می تواند در زمره اولیاء الهی قرار گیرد.
در يک نگاه عام، اولياء الهي شامل پيامبران، ائمه و حتي ديگر مومنين مي شود. يعني هر کسي که در مسير بندگي و اطاعت خداوند متعال طي مسير نمايد -با وجود اختلاف مراتب معنوي که دارند ـ از مصاديق دوستان خدا شمرده مي شود.
به عنوان نمونه به این روایت توحه بفرمایید:
«قال ابوجعفر (علیه السلام) وَجَدْنَا فِی کِتَابِ عَلِیِّبْنِالْحُسَیْنِ (علیه السلام) أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ إِذَا أَدَّوْا فَرَائِضَ اللَّهِ وَ أَخَذُوا سُنَنَ رسولالله (صلی الله علیه و آله) وَ تَوَرَّعُوا عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ زَهِدُوا فِی عَاجِلِ زَهْرَهًِْ الدُّنْیَا وَ رَغِبُوا فِیمَا عِنْدَ اللَّهِ وَ اکْتَسَبُوا الطَّیِّبَ مِنْ رِزْقِ اللَّهِ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا یُرِیدُونَ بِهِ التَّفَاخُرَ وَ التَّکَاثُرَ ثُمَّ أَنْفَقُوا فِیمَا یَلْزَمُهُمْ مِنْ حُقُوقٍ وَاجِبَهًٍْ فَأُولَئِکَ الَّذِینَ بَارَکَ اللَّهُ لَهُمْ فِیمَا اکْتَسَبُوا وَ یُثَابُونَ عَلَی مَا قَدَّمُوا لآِخِرَتِهِمْ (1)
امام باقر (علیه السلام) فرمود: در کتاب علیّبنالحسین (علیه السلام) دیدیم که آن حضرت در توضیح آیه «أَلا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ» چنین فرموده:
زمانی که آنها واجبات الهی را بهجا آورند و به سنّت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عمل نموده و از محارم الهی دوری گزینند و جلوههای فریبندهی دنیا را ترک گویند و به آنچه نزد خداست، رغبت داشته باشند و به دنبال کسب روزی حلال باشند و با کسب روزی حلال، قصد فخر فروشی و زیادهخواهی را نداشته باشند و حقوقی که بر گردن آنهاست را ادا نمایند، خداوند به کسب و کارشان برکت میدهد و به خاطر آنچه برای آخرتشان، پیش فرستادهاند به آنان ثواب داده میشود.»
دست يافتن به چنين مقامي ممكن نيست، مگر با ايمان به خداوند و رياضت شرعی در مسير بندگي او و پشت پا زدن به خواسته هاي نامشروع نفساني به عبارت دقيق تر، شريعت راه بندگي و راه قرب الهي است.
در واقع، هر کس بخواهد به چنین مقامی برسد لازم است از دل شریعت چنین مسیری را بپیماید. این مقام دارای مراتب است و هر کس با توجه به ظرفیت معنوی خویش، توانایی رسیدن به مرتبه ای از آن را خواهد داشت.
ب: اما نسبت به مساله عصمت اکتسابی
اصل عصمت نوعي درك و معرفت دروني به همراه محبت نسبت به خداوند است كه فرد را از انجام امور نادرست و مخالف خواست خداوند باز مي دارد (2) و از اين جهت همه افراد بر حسب فطرت، به نوعي از درجات نازله عصمت برخوردارند. هيچ گاه دست به انجام برخي اشتباهات و گناهان نمي زنند. بخش ديگري از اين علم و محبت در طول زندگي مي تواند كسب شود، و فرد را به درجات بالاتري از عصمت برساند.
روح انسان به لحاظ سير تكامل و حركت جوهري ميتواند از مرتبه آغازين تجرد به عاليترين درجه تجرد راه يابد. درجه تجرد هر روحي، به اندازه سير و حركت جوهرياش در تحصيل مراتب كمال و تجرد بستگي دارد. هر مقدار روح كاملتر شود، درجه متعاليتري پيدا ميكند و كمالات و ملكات نوراني كاملتري نصيب او ميشود. يكي از كمالات، ملكه عصمت است، هر گاه ملكه نوراني عصمت به حد نصاب لازم برسد و روح انسان به لحاظ عقل نظري و عقل عملي كامل شود، از هر گونه گرايش ناپسند دوري ميكند و پيوسته جهت تحصيل ارزشيهاي انساني و الهي ميكوشد. (3)
در نتيجه هر انسان صاحب اراده اي، مي تواند با رياضت شرعي و تهذيب نفس، به مقام عصمت دست يابد. بنابراين خداوند هيچ كس را از رسيدن به مقام عصمت محروم نكرده است و عصمت منحصر به پيغمبران و امامان معصوم (علیهم السلام) نيست و برخي مراحل و مقامات عصمت نيز مانند مراتب ديگر كمال انساني دست يافتني است.
بنا بر آنچه بيان شد روشن مي شود كه:
اولا حقيقت عصمت نوعي معرفت و شناخت و محبت است كه شكل مختصر آن تا حدودي در اكثر افراد وجود دارد و بعلاوه مي توان در طول زندگي بر اين عالم بازدارنده افزود و آن را به درجه اي كامل رساند .
پرسمان اعتقادی
الف: رسیدن به مقام و جایگاه اولیاء الهی دارای شرایطی است، اگر کسی بخواهد به این مقام برسد لازم است ب
ثانيا راهكار رسيدن به ملكه عصمت كه نوعي معرفت و محبت كامل و تمام عيار است كه انسان را از هر نوع گناه و معصيت و لغزش بازدارد، براي هر فرد قابل دستيابي است كه مي تواند با افزايش معرفت ديني خود، و تلاش در مسير بندگي و عبوديت خداوند، و تقرب بيش از پيش به خداوند به حدي از معرفت و محبت الهي برسد، كه ديگر مجالي براي گناه و معصيت در او باقي نماند.
📚پی نوشت:
1.مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط- بيروت)، دار إحياء التراث العربي،1403 ق،ج66،ص277.
2. طباطبايى، محمد حسین؛الميزان فى تفسير القرآن،دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم،1417 ق، ج 2،ص 79.
3. صادقي،محمد امین،پيامبر اعظم در نگاه عرفاني امام خميني، مؤسسه آثار امام خميني، 1386ش. ص 48.
🔰 @p_eteghadi 🔰
کدهای بسيار خوب از قرآن ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه فرزند صالح ميخواي:
رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه ميترسي قلبت گمراه بشه:
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّاب
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه ميخواي شهيد از دنيا بري:
رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه غم و غصه ي بزرگي داري:
حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂 اگه ميخواي خودت و فرزندانت پايبند نماز باشيد:
رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه ميخواي همسر و فرزندانت بهت وفادار باشن:
رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂 اگه خونه ي خوب ميخواي:
رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبَارَكًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِين
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂 اگه ميخواي شيطان ازت دور باشه:
رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه از عذاب جهنم ميترسي:
رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه ميترسي خدا اعمالت رو قبول نکنه:
رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه ناراحتي:
إنما أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه
🔰 @p_eteghadi 🔰
با وجود این همه توسلات جمعی چرا شیوع ویروس کرونا شکسته نمی شود؟
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:
نکته اول:
🎤نکته اول اینکه اساسا ما زمانی می توانیم بگوییم توسلات بی تاثیر بوده که می توانستیم در عین اینکه امروز نتیجه کرونا را با توسلات می بینیم، در عین حال میتوانستیم همین الان نتیجه کرونا بدون توسلات را هم ببینیم تا مقایسه کنیم که اگر توسل نمیکیردیم آیا باز هم در همین شرایط بودیم یا خیر.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
الان وضعیت کرونا در ایران را با آمریکا و اروپا مقایسه کنید، آیا نمیتوانست وضعیت یکسان باشد؟ همانطور که به لحاظ کیفیت تفاوت بسیاری وجود دارد، ممکن است به لحاظ کمیت هم وضعیت ما متفاوت بوده و به برکت این توسلات مدت این بلا بسیار کوتاه تر از آنها باشد.
بنابراین حتی علی رغم وجود کرونا باز هم نمیشود گفت توسلات بی تاثیر بوده است، چرا که کاهش کیفی و کمی بلا خودش یک تاثیر محسوب میشود.
نکته دوم:
استجابت توسلات در صورتی است که مصلحت مهمتری در میان نباشد، ما در مورد کرونا و حکمت احتمالی که ممکن است در ورای آن حداقل برای مدتی نهفته باشد آگاهی اندکی داریم. امروزه در محافل علمی و فلسفی در کنار سختی ها و دشواری های کرونا، از فوائد و ثمرات آن هم سخن زیاد گفته میشود، که می تواند عاملی برای ضرورت و مصلحت داشتن وجود کرونا حداقل برای مدتی باشد.
فوائدی چون:
- شکست غرور علمی غرب در برابر خدا
- به تصویر کشیده شدن چهره واقعی فرهنگ و تمدن غرب که دائما بر سر مردم ما زده میشد
- توجه دل ها به سمت خدا و احساس نیاز به امام زمان(عج) که می تواند عاملی برای زمینه سازی ظهور باشد
- هشداری برای ادامه تحقیقات بیولوژیکی(شاید اگر این اتفاق نمی افتاد، بعدها شاهد اتفاقات بزرگتری می بودیم)
- رزمایش و آمادگی نیروهای جبهه حق برای مقابله های احتمالی بیولوژیک در آینده
- کاهش چشمگیر حجم وسیع آلودگی هوا در کره زمین
- تقویت همبستگی عمومی، و همچنین ایجاد یک عرصه برای جهاد مردم، خصوصا کادرهای درمانی که نقش بی بدیلی در رشد و تکامل معنوی انسان دارد.
- و...
نکته سوم:
تحقق فضا برای امتحان الهی و رشد انسان ها در گرو این است که گاهی انسان مجبور باشد میان منافع زود گذر دنیوی و منافع جاویدان در آخرت یکی را انتخاب کند. روشن است که کسانی که کافر شده یا مسیر شرک و انحراف را برگزیده اند به خاطر مطامع دنیوی و رفاه و آسایش در دنیا بوده است، حال اگر قرار باشد که توسلات شیعیان همواره مستجاب شده و مشکلات دنیوی دائما با دعا و توسل به صورت معجزه آسایی از پیش پای ایشان برداشته شود، به نظر شما کسی کافر یا بی دین باقی می ماند؟! وقتی دنیا و آخرت هر دو در یک کفه ترازو باشد کسی سراغ کفه دیگر نمی رود و اصلا فضای تعارض و رشدی نخواهد بود، و فضای امتحانی وجود نخواهد داشت!
نکته چهارم:
تمام فلسفه عبور انسان از دنیا رشد و تکامل است، و در بسیاری از این سختی ها از همین هدف نشأت می گیرند. گاهی برای این است که دل ها متوجه خدا شود، همانطور که می فرماید:
«وَ مَا أَرْسَلْنَا فىِ قَرْيَةٍ مِّن نَّبىٍِّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُون؛ و ما در هيچ شهر و آبادى پيامبرى نفرستاديم مگر اينكه اهل آن را به ناراحتيها و خسارتها گرفتار ساختيم شايد بازگردند و تضرع كنند.(1)
«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلىَ أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضرَّعُون؛ و به تحقيق فرستاديم پيغمبرانى به سوى امت هايى كه قبل از تو مىزيستند پس به منظور اينكه شايد روى تضرع به درگاه ما آورند آنان را به سختى ها و گرفتارىهاى گوناگون گرفتيم.(2)
گاهی نتیجه سوء رفتار خود بشر است، همانطور که می فرماید:
«ظَهَرَ الْفَسَادُ فىِ الْبرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِى النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِى عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون؛ در دريا و خشكى فساد ظاهر گشت به خاطر كارهاى بد مردم، ظاهر گشت تا خدا به اين وسيله بعضى از آثار كار بد را به ايشان بچشاند.(3)
یا گاهی چون آیه 11 سوره رعد به خاطر این است که بشر به وظیفه اش عمل نمی کند. در چنین شرایطی هرگز خواست ایشان مستحاب نخواهد شد، همانطور که خداوند صراحتا می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم؛ خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد، مگر آنکه آن چه که مربوط به خودشان است را تغییر دهند.»(4)
بنابراین مشکلات هم موجب رشد معنوی، و هم رشد مادی و علمی انسان می شود، به عنوان مثال فرض کنید اگر تمام مشکلات و بیماری ها در میان مسلمانان با دعا و توسل حل میشد، به نظر شما جایگاه ما در علم پزشکی الان کجا بود؟!
📚پی نوشت ها:
1. اعراف:94/7.
2. انعام:42/6.
3. روم:41/30.
4. رعد:11/13.
🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(98).mp3
5.42M
پرسش و پاسخ اعتقادی
🔹حجه الاسلام #محمدی
جلسه 99 - حکمت چیست؟
🔰 @p_eteghadi 🔰
چرا کفن میت باید از نخ باشد؟
علت اینکه سفارش شده جنس کفن میّت، باید از نخ باشد چیست؟
🎤در پاسخ گفتنی است: «كَفْنْ» در لغت به معناي پوشاندن و مستور كردن چيزي است و در اصطلاح فقهاء به شيوه و ترتيب خاصي كه بدن میّت مسلمان را ميپوشانند گفته میشود. از آنجا كه از كفن براي پوشاندن کامل بدن میت استفاده ميشود، پس كفن بايد از پارچهاي باشد كه بتواند بدن را کاملا پنهان نمايد و نازكي آن به قدري نباشد كه بدن میت از زیر آن پيدا باشد. اساساً تأكيد شرع مقدس بر آن است كه ميت و جسد مسلمان هر چه بيشتر و بهتر مستور شود، حرمت وي نيز بيشتر محفوظ ميماند. از این رو شرعاً مستحب است كه اجزاء ديگري بر اجزاي واجب كفن افزوده شود، مانند: عمامه در میت مرد و مقنعه و پارچهاي براي پوشش سينهها در میت زن و نيز پارچهاي (ترجيحاً از جنس برد یمانی) براي پوشاندن تمام جسد از روي ديگر اجزاي كفن.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
چرا کفن میت باید از نخ باشد؟ علت اینکه سفارش شده جنس کفن میّت، باید از نخ باشد چیست؟ 🎤در پاسخ گفتنی
فلذا جنس کفن مسلمان نباید از جنس ابریشم خالص (1) و یا از پارچهٔ زربافت و نازک باشد. همچنین کفن مسلمان نباید همچون کفن یهودیان از جنس کتان باشد. بلکه مستحب است از پنبه سفید باشد.(2) چنانکه امام صادق(علیه السلام) فرمود: «پارچه از جنس کتان متعلّق به بنى اسرائیل است که با آن کفن میکنند و پارچه از جنس پنبه مخصوص امّت محمّد(صلی الله علیه و آله) است». (3)
📚پی نوشت ها:
1. محقق حلّى، نجم الدین جعفر بن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، مؤسسه سید الشهداء(علیه السلام)، قم، چاپ اول، 1407ق ج 1، ص 280 – 281؛ جواهر الکلام، محمد حسن نجفی، دار إحياء التراث العربی، بیروت-لبنان، 1362ش ،ج 4، ص 169.
2. المعتبر فی شرح المختصر، ج 1، پیشین، ص 284، ؛ تحریر الوسیلة، امام خمینی (ره)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1392، ج 1، ص 75.
3. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ج 1، ص 147، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1413ق.
🔰 @p_eteghadi 🔰
آیا این روایت و دعای ذکر شده معتبر هستند؟
روایت شده در زمان حضرت عیسی (علیه السلام) بیماری وسیعی همه جا را فرا گرفت و تعداد کثیری تلف شدند. این ماجرا برای رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) تعریف شد، حضرت فوری سجده کردند و گفتند پروردگارا اگر امت من به مرض مبتلا شد راه چاره چیست؟ جبرئیل(علیه السلام) نازل شد وعرض کرد یا رسول الله! خداوند تو را سلام می رساند و فرمود اگر امت تو در عمر خود یکبار این دعا را بخواند، خداوند او و اهل بیت او را از کلیه امراض مصون می دارد.
دعا این است: «بسم الله الرحمن الرحيم اللهم اني أسئلك بأسمائك يامؤمن يامهيمن، ياعزيز خلصنا من الطاعون والوباء. يا الله يالله ياالله الامان الامان الامان، ياخالق يارازق يادائم خلصنا من الطاعون والوباء»
👇👇👇👇👇👇👇👇
🎤این روایت و دعا در هیچ یک از منابع روایی شیعه، اعم از منابع طراز اول یا ...، نیامده است.
این روایت و دعا در منابع روایی طراز اول اهل سنت نیز موجود نیست.
این روایت و دعا در کتاب «الرحمة فی الطب و الحکمة» تألیف «جلال الدین عبد الرحمن بن ابی بکر السیوطی» از عالمان اهل سنت (متوفی 911 قمری)، آمده است.
این روایت، بدون ذکر سلسله سند و بدون ذکر نام راویان و اتصال آن به معصوم، آمده است.
این روایت و دعا، تا قبل از قرن 9، در منابع روایی شیعه نبوده و بعد از آن نیز در منابع روایی شیعه نیامده است.
البته متن دعا مشکلی ندارد و با برخی فرازهای دعای «جوشن کبیر» شباهت زیادی دارد.
بنابر این؛
چنین روایت و چنین دعایی از معصوم (علیه السلام) صادر نشده و نمی توانیم آن را به معصوم نسبت دهیم.
🔰 @p_eteghadi 🔰
هدایت شده از قاصدک
⭕️😱روشی که باعث می شود بیماری های #ویروسی نگیرید😱👇🛑
نکاتی که اگر رعایت بشه ویروس ها برشما اثر ندارند🤯😲👇
https://eitaa.com/joinchat/3342336Cd8f4ee6c99
من این روش را امتحان کردم اصلا بیماری ویروسی نگرفتم😳👆
به ارزش بیمار نشدن میارزه⛑👆
•┈┈•❀•┈┈•
💠 بخشی از #مناجات_شعبانيه (1)
🔸 اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُكَ وَاْسمَعْ نِدائى اِذا نادَيْتُكَ وَاَقْبِلْ عَلىَّ اِذا ناجَيْتُكَ
▫️خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و بشنو دعايم را هنگامى كه تو را خوانم و بشنو صدايم را هر گاه تو را صدا زنم و رو به من كن هرگاه با تو راز گويم
🔅فقَدْ هَرَبْتُ اِلَيْكَ وَوَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيكَ مُسْتَكيناً لَكَ مُتَضرِّعاً اِلَيْكَ راجِياً لِما لَدَيْكَ ثَوابى
▫️زيرا من به سوى تو گريختم و پيش رويت ايستادم در حال بيچارگى و فروتنى به درگاهت و اميدوارم ثوابم را كه در پيش تو است
🔸 وتَعْلَمُ ما فى نَفْسى وَتَخْبُرُ حاجَتى وَتَعْرِفُ ضَميرى وَلا يَخْفى عَلَيْكَ اَمْرُ مُنْقَلَبى وَمَثْواىَ
▫️و تو آنچه را من در دل دارم مى دانى و حاجتم را آگاهى و از نهادم باخبرى و سرانجام كار و سرمنزل من بر تو روشن است
🔅 وما اُريدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتى وَاَرْجُوهُ لِعاقِبَتى وَقَدْ جَرَتْ مَقاديرُك عَلَىَّ
▫️و نيز آنچه را مى خواهم از گفتارم بدان لب گشايم و آن طلبى را كه مى خواهم به زبان آرم و اميد آن را براى سرانجام كارم دارم ،
🔸 يا سَيِّدى فيما يَكُونُ مِنّى اِلى آخِرِ عُمْرى مِنْ سَريرَتى وَعَلانِيَتى وَبِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيادَتى وَنَقْصى وَنَفْعى وَضَرّى
▫️اى آقاى من مقدّرات تو بر من جارى گشته در آنچه از من تا آخر عمر سر زند چه از كارهاى پنهانم و چه آشكارم و بدست تو است نه به دست ديگرى كم و زياد شدن و سود و زيان من...
🔰 @p_eteghadi 🔰
قرآن در آیه های 94 و 95 سورۀ بقره، خطاب به اهل کتاب که خود را بهشتی می دانند، می فرماید که اگر چنین است، آرزوی مرگ کنید. حال چند سؤال:
1.وقتی زندگی شیرین است، چرا باید اگر عقیدۀ خود را صحیح می دانیم، باید طلب مرگ کنیم؟
2.آیه ی 95، می فرماید که آنان به دلیل اعمالشان، درخواست مرگ نمی کنند. آیا این بدان معناست که ایراد آنها در عملشان است و نه در عقیده شان، و در نتیجه همین باور که بهشتی هستند هم صحیح است؟
3.اگر اهل کتاب به حضرت رسول عرض می کردند که شما که خودت را پیامبر و بهشتی می دانی، طلب مرگ بنما، پاسخشان چه بود؟
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
قرآن در آیه های 94 و 95 سورۀ بقره، خطاب به اهل کتاب که خود را بهشتی می دانند، می فرماید که اگر چنین
2. از تاريخ زندگى يهود ـ علاوه بر آيات مختلف قرآن مجيد ـ چنين بر مىآيد كه آنها خود را يك نژاد برتر میدانستند، و معتقد بودند گل سر سبد جامعه انسانيت هستند، بهشت به خاطر آنها آفريده شده!، و آتش جهنم با آنها چندان كارى ندارد! آنها فرزندان خدا و دوستان خاص او هستند، و خلاصه آن چه خوبان همه دارند آنها تنها دارند! اين خود خواهى ابلهانه در آيات مختلفى از قرآن كه سخن از يهود مىگويد منعكس است....
اين پندارهاى موهوم از يك سو آنها را به ظلم و جنايت و گناه و طغيان دعوت مكرد، و از سوى ديگر به كبر و خودپسندى و خود برتربينى..
قرآن مجيد در آيات فوق پاسخ دندان شكنى مىدهد و مىگويد: اگر (آن چنان كه شما مدعى هستيد) سراى آخرت نزد خدا مخصوص شما است نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مىگویيد! آيا ميل نداريد به جوار رحمت خدا پناه بريد و نعمتهاى بىپايان بهشت در اختيار شما باشد؟ آيا دوست، آرزوى ديدن محبوب خود را ندارد؟! يهود با گفتن اين سخنها كه بهشت مخصوص ما است يا ما چند روزى بيش در آتش نمىسوزيم، مىخواستند مسلمانان را نسبت به آئينشان دل سرد كنند.
ولى قرآن پرده از روى دروغ و تزوير آنان بر مىدارد، زيرا آنها به هيچ وجه حاضر به ترك زندگى دنيا نيستند و اين خود دليل محكمى بر كذب آنها است.
در آيه بعد، قرآن اضافه مىكند: آنها هرگز تمناى مرگ نخواهند كرد، به خاطر اعمال بدى كه پيش از خود فرستادند. و خداوند از ستمگران،آگاه است .آرى آنها مىدانستند در پرونده اعمالشان چه نقطههاى سياه و تاريك وجود دارد، آنها از اعمال زشت و ننگين خود مطلع بودند، خدا نيز از اعمال اين ستمگران آگاه است، بنا بر اين، سراى آخرت براى آنها سراى عذاب و شكنجه و رسوايى است و به همين دليل خواهان آن نيستند. (6)
و اما در باره پاسخ به پرسش سوم شما در روایات آمده است که امام باقر (سلام الله علیه) فرمود زمان ارتحال پیامبر (صلوات الله علیه) فرا رسید جیرییل نزد حضرت آمد و او را در ماندن در دنیا و یا رفتن به سوی حق مختار کرد و حضرت پاسخ داد من رسالتم را ابلاغ کردم (و بهانه ای برای ماندن ندارم) و دوست میدارم که به ملاقات رفیق اعلی(خدای متعال) نایل شوم. (7)
این حکایت نشان میدهد که انسانی چون رسول خدا (صلوات الله علیه) آن قدر مقامش رفیع بود که جبرییل او را در ماندن بیشتر در دنیا و رفتن نزد خدا مختار کرد. اما پاسخ بلند حضرت چه زیبا بیان شد که نه! دوست ندارم در دنیا بمانم (و اگر هم ماندم صرفا به دلیل ابلاغ رسالت پیامبری و هدایت مردم بود و اکنون) مشتاق دیدار رفیق اعلی هستم. زیرا که حضرت جایگاه والای خود را میدید. پس آرزویی برای ماندن در قفس دنیا نداشت. نه که مثل یهود که کارشان فقط ادعا بود و البته هدفی در پی این ادعای منافقان داشتند که بیان شد.
📚منابع:
1. بقره: 2 /94 و 95.
2. همان: 111.
3. مائده: 5/ 18.
4. مترجمان، ترجمه مجمع البيان، تهران، انتشارات فراهانی، سال 1360 ش، چاپ اول، ج 1، ص 269 با ویرایش و اقتباس.
5. همان، ص 270.
6. مکارم، ناصر و همکاران، تفسير نمونه، تهران، انتشارات اسلامیه، سال 1374 ش، چاپ اول، ج 1، ص 356.
7. مفید، محمد، کتاب الامالی، قم، انتشارات کنگره شیخ مفید، سال 1413 ق، چاپ اول، ص 53.
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
قرآن در آیه های 94 و 95 سورۀ بقره، خطاب به اهل کتاب که خود را بهشتی می دانند، می فرماید که اگر چنین
ابتدا دو آیه شریفه مورد سوال و نیز ترجمه آن بیان و سپس تفسیر و تبیین آن ارائه میشود.
خدای متعال فرمود:
«قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْديهِمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالظَّالِمينَ»(1)
بگو: اگر آن (چنان كه مدعى هستيد) سراى ديگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مىگوييد!ولى آنها، به دلیل اعمال بدى كه پيش از خود فرستادهاند، هرگز آرزوى مرگ نخواهند كرد و خداوند از ستمگران آگاه است.
در این دو آیه شریفه،خدای متعال با قوم لجوج یهود احتجاج میکند که همه خوبیها را برای خود میدانستند و غیر خودشان را از رحمت الهی دور میدیدند. زیرا به قرینه دیگر آیات الهی ماجرا به شکل دیگری است. مثل آیات شریفه:
«وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصارى تِلْكَ أَمانِيُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين»(2)
آنها گفتند: هيچ كس، جز يهود يا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد. اين آرزوى آنها است! بگو: اگر راست مىگوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد. نیز«وَ قالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصارى نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَق...»(3)
يهود و نصارى گفتند: ما، فرزندان خدا و دوستان (خاصّ) او هستيم. بگو: پس چرا شما را در برابر گناهانتان مجازات مىكند؟ بلكه شما هم بشرى هستيد از مخلوقاتى كه آفريده.
بنا بر این میتوان گفت:خدای متعال برای در هم شکستن غرور این جماعت (یهود و نصاری) این گونه آیات را نازل کرده است. اکنون که مدعی هستید بهشت برای شما است، پس چرا آرزوی مرگ نمیکنید تا به آرزویتان نایل شوید!.خدای متعال در آیه بعد پاسکه این جماعت هرگز آرزوی مردن نمیکنند! چون میدانند که به سبب اعمالی که انجام دادهاند هرگز به بهشت نخواهند رفت بلکه به سزای بدیهایشان خواهند رسید.
این نوع گفتگوی میان خدای متعال و قوم یهود فقط برای بر ملا شدن دروغ آنها است. علاوه این دو آیه ارتباطی به این موضوع که چون زندگی شیرین است، پس چرا باید آرزوی مرگ کرد؛ ندارد. البته در آیات دیگر قرآن به تلخی زندگی در دنیا و عوارض زیان بار آرزویهای بلند و بیارزش و حتی محال اشاره شده است که بیان آن، موجب طولانی شدن و خروج از بحث خواهد شدا.
علاوه بر مطالب گذشته، باید دانست که عمل تابع عقیده است. یعنی عقیده است که عمل را میسازد. امکان ندارد از شخص عاقل عملی صورت گیرد که منشأ عقیدتی نداشته و بدون نیت باشد.
در تفاسیر آمده است:
1. خدای متعال باز در مقام محاجّه با يهود برآمد به نحوى كه دانشمندان و بزرگان آنان را رسوا كرد و آنان را به حكم عادلانه دعوت نمود و فرمود:ب گو اى محمّد به آنان اگر بهشت به شما اختصاص دارد و ساير مردم يا خصوص محمّد و يارانش بهرهاى از آن ندارند و مدعی هستید که خداوند ما را كيفر نخواهد داد، پس راست گو و صادق باشيد و آرزوى مرگ نمایيد، زيرا كسى كه اعتقاد دارد كه اهل بهشت است و در اين ادعا هيچ گونه شک و ترديدى ندارد، مرگ براى او بهتر است از زندگانى دنيا كه انواع مشكلات و ناراحتيها و غم و غصهها در آن وجود دارد، و كسى كه يقين دارد در اثر موت از ناراحتیهاى دنيوى بيرون مي رود و در برابر به نعمت جاودانى میرسد، چنين كس مرگ را اختيار خواهد نمود.
پرسش:
اگر آرزوى مرگ رجحان دارد، پس چرا پيامبر اكرم بر طبق روايتى فرمود: هيچگاه يكى از شما آرزوى مرگ نكند براى ضررى كه به او متوجه شد، بلكه بگويد: خداوندا مرا زنده بدار تا زمانى كه زندگى براى من خير است، و مرا بميران هنگامى كه مرگ براى من خير است.
پاسخ:
منظور اين است كه آرزوى مرگ اگر دلالت بر جزع و بىتابى در برابر ضرر كند، نيكو نيست. زيرا كه صبر و واگذارى امور به خدای متعال، جزء دستورات و آداب است و ممكن است از اين جهت باشد كه در اثر بقاء حيات؛ اميد است نافرماني هاى گذشته جبران شود. زيرا كه ايمن از نافرمانى در گذشته نيستيم. (4)
از پيامبر اكرم (صلوات الله علیه) روايت شده است كه اگر يهود آرزوى مرگ میكردند ميمردند و جايگاه خويش را در آتش مشاهده میكردند، پس خداوند فرمود هرگز آرزوى مرگ نكنند براى آن كه دروغشان روشن شود.
در اين حديث، دلالت روشنى است به راستى و نبوّت پيامبر اسلام. زيرا به خبری پیش از وقوعش خبر داد و واقع با خبر او كاملًا مطابق بود. و نيز علّت اين كه از آرزوى مرگ خوددارى كردند اين بود كه در مرگ و حقيقت آن ترديدى نداشته و میدانستند كه اگر آرزو كنند به آن خواهند رسيد. (5)