🔴 حضرت آیت الله العظمی #وحید_خراسانی " حفظه الله تعالی :
▪️نیمه شعبان امسال غیر از سالهای قبل باشد
👈همه هیاتها اقدام کنند تا نیمه شعبان احیا شود، در اقطار جهان نیز مسلمانان سعی کنند آن روز را احیا کنند امسال نیمه شعبان باید غیر از سالهای قبل باشد
🔰 @p_eteghadi 🔰
قرآن کریم در آیه پنجم سوره انشراح میفرماید: «فان مع العسر یسراً؛ مسلماً با سختی آسانی است» (1)
این آیه به همه انسانهای تلاشگر نوید میدهد همیشه در کنار سختیها آسانیها است و از درون سختیها آسانی به دست میآید. این نوید و وعده الهی، دل را نور و صفا میبخشد و به پیروزیها امیدوار میکند، و گرد و غبار یأس و نومیدی را از صفحة روح انسان میزداید. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «بدان که با سختیها آسانی است و با پیروزی و با غم و اندوه خوشحالی و گشایش است» (2)؛ پس از نظر قرآن و حدیث و مسلم است که با هر سختی آسانی است. به دیگر سخن: آسانیها از دل سختیها بیرون میآیند.
واقعیت زندگی هم این مطلب را تأیید میکند. سختیهای دوران تحصیل تبدیل به دانش میشود. سختیهای کار و کوشش اقتصادی تبدیل به ثروت میگردد. سختیهای مبارزات ملتها تبدیل به آزادی و استقلال میشود. تحمل زحمات دوران بارداری ثمرة شیرین فرزند را تحویل مادر میدهد. بستری شدن در بیمارستان و تحمل درد و رنج ناشی از عمل جراحی، بهبودی و خوب شدن را به دنبال دارد. بنابراین جای تردید نیست که یکی از ثمرات شیرین سختیها، آسانیها هست، همان گونه که گفته شده:
نابـــــرده رنج گنج میسر نمیشود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
باید توجه داشت این امر در مواردی است که سختی قابل تبدیل شدن به آسانی باشد، مثلاً آدمی که استعداد خواندن دارد، اگر زحمت بکشد و درس بخواند، با سواد میشود، ولی فردی که دیوانه است یا اصلاً قدرت یادگیری ندارد، قابلیت درس خواندن ندارد و هر چه به کلاس برود، فایده ندارد. شخصی که فلج مادرزاد است و از نظر پزشکی قابل معالجه نیست، این سختی قابلیت تبدیل شدن به آسانی را ندارد (البته شفای الهی ممکن است).
نیز باید توجه داشت که هر سختی، متناسب با خودش آسانی را به ارمغان میآورد، نه هر آسانی را ، مثلاً کسی که از استعداد معمولی برخوردار است و پول کمی دارد و وارد بازار تجارت میشود و شب و روز میدود، به اندازه تلاش و کوشش و آشنایی با رمز و رموز تجارت و بازار و به مقدار پولش سود میبرد، نه این که در ظرف یک شب، بتواند یک آدم پولدارشود. (2)
هم چنین گاهی آسایش و آرامش در عمق و باطن سختیها وجود دارد و انسان در این عالم ، آن عمق و باطن را مشاهده نکرده و به آن دست نخواهد یافت، بلکه پس از سپری شدن عمل و رفتن از این جهان، در جهان دیگر نتیجة سختیها و صبر در مقابل آنها را مشاهده کرده و به آنها دست خواهد یافت. بلکه اگر زندگی منحصر در این عالم بود، برخی از موارد شاید بدون پاسخ میماند ،مانند همین فرض که انسان، تمام عمر خود را در سختیها گذرانده باشد و با صبر در مقابل سختیها و مشکلات به پاداش الهی و آرامش و راحتی در جهان دیگر دست یابد. خداوند فرموده: و بشر الصابرین. اما باید متوجه باشیم فرض این که انسانی در تمام عمر فقط سختی داشته و هیچ گونه راحتی و آسایش نداشته باشد یا بالعکس، فرض صحیحی نیست. (3)
📚منابع:
1. انشراح: 94/ 5.
2. مکارم، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج 27، ص 128.
3. به نقل از: http://www.pasokhgoo.ir/node/1628
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
چرا حکومت حضرت یوسف (علیه السلام) نشان دهنده حکومت امام زمان (علیه السلام) است؟ 👇👇👇👇👇👇👇
در روایات شباهت های متعددی بین حضرت یوسف(علیه السلام) و حضرت امام زمان(علیه السلام) بیان کرده اند ولی درباره خصوص حکومت آن حضرت شباهتی بیان نشده است:
بر اساس بعضی از روایات، مردم امام غایب(علیه السلام ) را می بینند، اما ایشان را نمی شناسند. شیخ صدوق از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند:
صاحب این امر شباهتی با یوسف(علیه السلام) دارد، و آن حجابی است که خداوند بین ایشان و مردم قرار داده است. مردم او را می بینند ولی نمی شناسند(۱).
مرحوم نعمانی درباره شباهت ایشان به حضرت یوسف(علیه السلام) از امام صادق(علیه السلام) روایت می کند:
صاحب این امر بین مردم رفت و آمد می کند و در بازارشان راه می رود و بر فرش شان قدم می نهد، در حالی که تا زمانی که خداوند اجازه معرفی دهد، آنها او را نمی شناسند(۲).
از این روایت در می یابیم افراد بسیار در طول روز، امام را می بینند، اما ایشان را نمی شناسند؛ یعنی متوجه نمی شوند که ایشان امام هستند، بنابرین وقوع این قسم از ملاقات به طور کلی و عمومی ثابت می شود و یکی از اقسام دیدار محسوب می گردد، اما قابل نفی یا اثبات برای فرد مشخصی نیست؛ زیرا ملاقات کننده نتوانسته است امام را بشناسد و چون اطلاع و ادعایی ندارد واساسا تکلیفی هم متوجه او نیست، بحث درباره این قسم، نتیجه مهمی ندارد.
شهید صدر در این باره می گوید:
دیدن امام مهدی (علیه السلام) در هر روز و همیشه هست؛ هر زمانی که امام در راهی می رود و یا به بازار می رود و یا به حج و یا برای زیارت یکی ار اجداش می رود(۳).
مرحوم دوزدوزانی نیز می آورد:« یظهر من الاخبار العدیدة... جواز ذلک بل تحققه کثیرا » از روایات بسیار بر می آید ... که دیدن حضرت امکان دارد، بلکه بسیار تحقق می یابد.(4)
امام صادق (علیهالسّلام) فرمودند: قائم (عجّلاللهفرجهالشریف) شباهتی با یوسف دارد. عرض کردم: گویا حیرت و غیبت او را میفرمایید؟ حضرت فرمودند: چرا این امت، که شبیه خوکها هستند قضیه حضرت یوسف را انکار نمیکنند؟ برادران یوسف با این که پیغمبر زاده و برادر یوسف بودند و او نیز برادرشان بود، با او تجارت و خرید و فروش کردند و او را نشناختند، تا این که یوسف، خودش را معرفی کرد و گفت: من یوسفم... با این حال چرا آنان منکرند که خداوند عزوجل با حجت خود، همان کاری را بکند که با یوسف کرد؟ او در بازارهایشان راه میرود و بر فرشهای آنان گام بر مینهد، ولی مردم او را نمیشناسند، تا هنگامیکه خداوند به او اجازه دهد که خودش را معرفی کند. همان گونه که به یوسف اجازه داد و یوسف گفت: آیا دانستید با یوسف و برادرش چه کردید، آن گاه که جاهل بودید؟ آیا تو همان یوسفی؟ گفت: (آری) من یوسفم و این، برادر من است».(5)
📚پی نوشت :
۱) ـشیخ صدوق، کمال الدین، اسلامیه، 1377، ج۲، ص۳۵۰، ح۴۶.
۲) ـ نعمانی، کتاب الغیبة، نشر صدوق، 1376 ص ۱۶۳، ح۴.
۳) ـصدر، تاریخ الغیبة الصغری، نیک معارف، 1382، ج۱، ص۶۴۶.
۴) ـ دوزدوزانی،تحقیق لطیف حول التوقیع الشریف، بی جا، بی تا، ص۷۱.
5)صدوق، کمال دین، ج1، ص 341.
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
پرسش: آیا در شریعت احکام خاصی نسبت به سادات وجود دارد؟ مثلا شنیده ام که اگر دو تا خواستگار برای دختر
در شریعت اسلامی برخی احکام اختصاصی سادات وجود دارد که از باب حفظ حرمت آنها به خاطر انتسابی که به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دارند می باشد. البته این گونه نیست که همه این احکام وظایفی را بر عهده دیگران نسبت به آنها قرار دهد بلکه در برخی موارد وظایفی را بر عهده خود آنها قرار می دهد تا حرمت نسبت خود را حفظ نمایند. همچنین همه این احکام به این گونه نیست که امتیاز و موقعیتی را برای آنها فراهم نماید. بلکه در برخی موارد باعث محرومیت از برخی امتیاز ها می شود. همانطوری که پرداخت زکات به سادات حرام است. البته این محرومیت با اختصاص بخشی از خمس به آنها جبران شده است.
به نظر می آید چیزی که شنیده اید با مقداری تفاوت مربوط به امامت جماعت باشد. در روایتی آمده است:
«بَعْضُنَا سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْقَوْمِ يَجْتَمِعُونَ فَتَحْضُرُ الصَّلَاةُ فَيَقُولُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ تَقَدَّمْ يَا فُلَانُ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَتَقَدَّمُ الْقَوْمَ أَقْرَؤُهُمْ فَإِنْ كَانُوا فِي الْقِرَاءَةِ سَوَاءً فَأَقْدَمُهُمْ هِجْرَةً فَإِنْ كَانُوا فِي الْهِجْرَةِ سَوَاءً فَأَكْبَرُهُمْ سِنّاً فَإِنْ كَانُوا فِي السِّنِّ سَوَاءً فَلْيَؤُمَّهُمْ أَعْلَمُهُمْ بِالسُّنَّةِ وَ أَفْقَهُهُمْ فِي الدِّينِ؛ راوی میگوید یک نفر از امام صادق(علیه السلام) سوال کرد از گروهی که برای نماز حاضر می شوند و برای امامت جماعت به یکدیگر تعارف می کنند. امام صادق(علیه السلام) فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرموده است: کسی که قرائت بهتری دارد جلو بایستد. اگر در قرائت مساوی بودند کسی که زودتر به اسلام مشرف شده است. اگر هر دو مساوی بودند کسی که سنش بیشتر است امامت کند. اگر در سن نیز مساوی بودند آگاه ترین آنها به سنت و کسی که شناخت بیشتری نسبت به احکام دارد جلو بایستد.»(1)
فقها با وجود تساوی میان دو امام جماعت در همه این شرایط در مرحله بعد سیادت را باعث اولویت می دانند. چراکه اولویت دادن به سادات در چنین موقعیتی تکریم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) محسوب میشود.
📚پی نوشت:
1. مجلسی، محمد باقر(1110ق)، بحار الانوار، بیروت، دار احیا التراث العربی، ج85، ص62.
🔰 @p_eteghadi 🔰
درکتاب خدا علاوه بر مباحث مربوط به هدایت و اخلاق که اساس قرآن بر آن نهاده شده، مسائل دیگری نیز مورد توجه قرار گرفته است که میتواند دارای دو بعد باشد. در یک بعد به زندگی فردی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و نیز برخی حوادث جزئی پرداخته در بعد دیگر، مباحث اجتماعی و تبلیغ تعالیم دینی لحاظ شده است.
همان طور که میدانیم قرآن کتاب هدایت و آموزش تعالیم دینی و اخلاقی است. بهانه هدایتها میتواند سرگذشت پیشینیان، اتفاقات و حوادث روز و حتی مسایل به ظاهر شخصی باشد که ممکن است در قالبهای گوناگون حتی در قالب یک ضرب المثل عرضه شود.
اگر به بعضی از مسائل قرآنی چون داستان پیامبران (علیهم السلام) بنگریم در بعضی از آنها اتفاقاتی بیان شده است که به نظر میرسد اکنون نتوان برای توجیه خاصی بیان کرد اما مهم پیامی است که در دل آن سرگذشتها نهفته و برای همه زمانها و همه انسانها مفید و عبرت برانگیز است.
داستان یوسف پیامبر (علیه السلام) و عشق سرکش زلیخا به آن حضرت، قصه حضرت مریم و عیسای پیامبر (علیهما السلام)، حکایت حضرت موسی (علیه السلام) و فرعون و بسیاری دیگر از این مسائل، از آن قبیل است. در داستان «افك» نیز موضوع به این شکل است که از دروغ و تهمت بزرگی نام برده و در این باره به مسلمانان هشدار داده شده است.
در یکی از تفاسیر با عنوان: داستان پر ماجراى «افك تهمت عظيم» این مسئله بررسی شده است. نخستين آيه مورد بحث بىآنكه اصل حادثه را مطرح كند مىگويد:
كسانى كه آن تهمت عظيم را مطرح كردند، گروهى از شما بودند «إِنَّ الَّذِينَ جاؤُ بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ»
مرحوم «طبرسى» در «مجمع البيان» معتقد است كه «افك» به هر دروغ سادهاى نمىگويند، بلكه دروغ بزرگى است كه مسالهاى را از صورت اصلیاش دگرگون مىکند. بنابراين، كلمه «افك» بيان کننده اهميت اين حادثه و دروغ و تهمتى است كه در اين زمينه مطرح بود.
واژه «عصبه» (بر وزن غصه) در اصل از ماده «عصب» به معنى رشتههاى مخصوصى است كه عضلات انسان را به هم پيوند داده و مجموعه آن، سلسله اعصاب نام دارد. سپس به جمعيتى كه با هم متّحد هستند و پيوند و ارتباط و همكارى و هم فكرى دارند «عصبه» گفته شده است، به كار رفتن اين واژه نشان مىدهد كه توطئهگران در ماجرای «افك» ارتباط نزديك و محكمى با هم داشته و شبكه منسجم و نيرومندى را براى توطئه تشكيل داده بودند.
بعضىها گفتهاند كه اين تعبير معمولا در مورد ده تا چهل نفر به كار مىرود.
به هر حال قرآن به دنبال اين جمله به مؤمنانى كه از بروز چنين اتهامى نسبت به شخص پاکدامنى سخت ناراحت شده بودند، دلدارى مىدهد كه گمان نكنيد اين ماجرا براى شما شرّ است، بلكه براى شما خير بود «لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ» چرا كه پرده از روى نيّتهاي پليد جمعى از دشمنان شكست خورده و منافقان كور دل برداشت، و اين بد سيرتان خوش ظاهر را رسوا کرد، و چه خوب است كه محک تجربه به ميان آيد تا آنان كه در درون غش دارند سيه رو شوند و چه بسا اگر اين حادثه نبود و آنها هم چنان ناشناخته مىماندند، در آينده ضربه سخت تر و خطرناکترى مىزدند.
اين ماجرا به مسلمانان درس داد كه پيروى از شايعه سازان، آنها را به روزهاى سياه مىكشاند بايد در برابر اين كار به سختى بايستند.
درس ديگرى كه اين ماجرا به مسلمانان آموخت اين بود كه فقط به ظاهر حوادث ننگرند، چه بسا حوادث ناراحت كننده و بد ظاهرى كه «خير كثير» در آن نهفته است.
جالب اين كه قرآن با ذكر ضمير «لكم» همه مؤمنان را در اين حادثه سهيم مىشمرد و به راستى چنين است، زيرا مؤمنان از نظر حيثيت اجتماعى از هم جدايى و بيگانگى ندارند و در غمها و شادیها شريک و سهيم هستند. (1)
📚منابع:
1. مکارم، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات اسلامیه، سال 1374، چاپ اول، ج 14، ص 395 با ویرایش اندک.
🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(101).mp3
5.49M
پرسش و پاسخ اعتقادی
🔹حجه الاسلام #محمدی
جلسه 101 - چگونگی تشرف امام زمان (عج)
🔰 @p_eteghadi 🔰
﷽؛
🏷 شب و روز منتظر باش
🔅 #امام_صادق_علیه_السلام :
🔸 «در شب و روزت منتظر فرج مولايت باش».
🔹 «تَوَقَّع أمرَ صاحِبِكَ لَيلَكَ و نَهارَكَ».
📚 بحار الأنوار ، ج ٩٨ ، ص ١٥٩
🔰 @p_eteghadi 🔰
در ابتدا باید اشاره شود که این کار سبب اذیت آنها نمی شود . در باره فراز دوم باید گفت ممکن است انسان از طریق خواب از وضع مردگان اگاه شود ولی برای همگان این مسله رخ نمی دهد .، اطلاع از امور برخ برای کسی غیر از انبیا و اولیا (ع) میسور نیست . از همین رو در آموزه های عرفانی از برزخی که در روایات آمده به نام قبر یاد شده است. اطلاع از امور آن برای غیر معصومین محال است ؛ آن را برزخ محالی می گویند ،چون خدای ستار العیوب اجازه نمی دهد که از اسرار بندگان او کسی آگاه شود . (1)
بنا بر این فهمیدن وضعیت اموات در برزخ برای غیر معصوم ممکن نخواهد بود. مگر برخی از عارفان راستین راز نگاه دار
در باره این که آیا اروح مردگان به دنیا می آیند و از امور زندگان خبر دار می شود یانه ؟ باید گفت به صورتی که در پرسش مطرح شده در این باره چیزی در آموزه های دینی نیامده ولی به طور کلی از روایات استفاده میشود که حضور ارواح اموات در دنیا و توجه به وضعیت بستگانشان از یک سو به میزان مقام و منزلت آنان و فراغت از مشکلات خاص آن جهان بستگی دارد. از سویی دیگر به میزان علاقه و رضایت آنان از بازماندگان و میزان توجه بازماندگان به آنان .
از امام کاظم علیه السلام روایت شده که روح اموات به بازماندگان سر میزند. (2)
در عین حال توجه اموات تا حدی به توجه ما نسبت به آنها هم مرتبط می شود مثلا اگر بازماندگان با عمل صالح خود روح آنان را از خود راضی کنند و بر سر قبور آنان حاضر شده و پس از خواندن سوره هایی مانند حمد و یازده مرتبه قل هو الله احد و هفت مرتبه إنّا أنزلناه و هدیه نمودن ثواب آن به روح رفتگان توجه آنها را به خود جلب نمایند ،بسته به آزادی عملی که برای آنها ممکن است در برزخ وجود داشته باشد ،عکس العملهایی هم ممکن است از جانب آنها مانند خواب مشاهده نمایند .
در باره این که آیا مرده به خواب زنده می آید یا نه ؟ باید گفته شده: کسی که می خو اهد يكي از نزديكان و والدين خود را ببيند، سوره هاي شمس و ليل و قدر و كافرون و اخلاص و معوذتين (فلق و ناس) را بخواند، سپس صد مرتبه سوره توحيد بخواند، سپس صد مرتبه صلوات بر پيامبر (ص) و آل او بفرستد، آن گاه با وضو و به جانب راست بخوابد، ان شاء الله هر كه را اراده كرده باشد، خواهد ديد و با او تكلّم خواهد كرد.
نيز آمده است:
هر کس اين عمل را در هفت شب به جا آورد، بعد از آن كه اين دعا را بخواند: (ان شاء الله کسی را که اراده کرده در خواب خواهد ديد):
اللّهمّ انت الحيّ الّذي لا يوصف ـ و الايمان يُعرف منه، منك بدت الاشياءُ و إليك تعود، فما اقبل منها كنت ملجاهُ و منجاهُ و ما أدْبر منها لم يكن له ملجأٌ و لا ملجا منك إلاّ اليك فإسئلك بلا اله إلاّ أنت و أسئلك ببسم الله الرّحمن الرّحيم و بحقّ حبيبك محمدٍ(ص) سيّد النّبيين و بحقّ عليٍِّ خير الوصيّين و بحقّ فاطمة سيّدة نساء العالمين و بحقّ الحسن(ع) و الحسين(ع) اللّذين جعلتها سيّدي شباب أهل الجنّة عليهم أجمعين السّلام أنْ تصلّي علي محمّدٍ و آل محمّد(ص) و أن تريني ميّتي (إمامي) في الحال الّتي هو فيها.(3)
البته علاوه بر آن اعمال، تحقق اين امور بستگى زيادى به:
1- خصوصيات روحى شخص زنده همچون: طهارت معنوى و صفاى نفس دارد. بدون قابليتهاى لازم چه بسا موفقيت حاصل نشود.
2- متوفی مأذون به ارتباط با عالم دنیا باشد، زیرا برخی افراد به دلیل اعمال شان، سالی فقط یک بار و بعضی چند بار اجازه سر کشی به دنیا را دارند یا روح آنان می توانند با ارواح دیگران ارتباط پیدا کنند. برخی ها هر ماه و یا هر هفته یک بار و شهیدان والا مقام و اولیای الهی هر وقت بخواهند،چنین اجازه را دارند.
3- ممکن است متوفی مأذون به ارتباط باشد، لیکن نمی خواهد و دوست ندارد که با هر کسی ارتباط داشته باشد. از این رو افراد زنده ممکن است اعمال ذکر شده را انجام دهند، ولی نتیجه نگیرند. در این صورت با تکرار آن اعمال و اصلاح نفس خویش و انجام کارهای خیر به نیابت از متوفی امید آن است که بتواند فرد مورد نظر را در خواب ببیند .
📚پی نوشت ها:
1. قیصری داود-شرح فصوص الحکم ،ص33 ، نشر بیدار قم ، چاپ سنگی ، بی تا .
2. محمد باقر مجلسی بحار الانوار، نشر دار الاحیا الترا ث العربی، بیروت، 1403 ق، ج 6، ص 257.
3. شيخ عباس قمي (ره) ـ كليات مفاتيح الجنان، نشر دفتر فرهنگ اسلامی تهران حاشيه، ص 964 ـ 960.
🔰 @p_eteghadi 🔰
آیا در جایی که ما در نیازهای اولیه خود از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن و نیازهای جنسی اشباع نشدهایم نسبت به معنویت و اخلاق متعالی مورد مطالبه قرار گیریم؟
آیا سخن کسانی مانند آبراهام مزلو، روانشناس آمریکایی، که میگوید در جامعهای که هنوز نیازهای اولیه شهروندانش یعنی نیازهای جسمانی یا فیزیولوژیک آنان، برآورده نشدهاند سخن از اخلاقی زیستن، آب در هاون کوبیدن است، درست است؟
آیا میتوان گفت همه کسانی که صادقانه، و نه از سر ریا و تزویر و مکر و خدعه، دغدغه اخلاقی زیستن انسانها را دارند باید در گام اول این نهضت، جامعهای برخوردار از حد نصاب بهرهوریهای اولیه پدید آورند؟
۱- به نظر میرسد این انتقاد زاییده آن است که ما جای «برآوردن نیازهای زیستی» را با «برآوردن خواستههای زیستی» عوض کردهایم و یا تفاوتی میان این دو قائل نشدهایم.
مهمترین تفاوت این دو مقوله این است که «نیازهای زیستی» سیری پذیرند ولی «خواستههای زیستی» سیری ناپذیرند و هر چه برآوردهتر شوند مطالبهگرتر میشوند.
با نیمنگاهی به جهانبینی الهی فهم این که برآوردن نیازهای زیستی با وجود تضمین ارزاق از سوی خدای رزاق، تنها نیازمند جرعهای اراده و همت است کار دشواری نیست.
قاعدتا نباید تعیین این که هر انسانی دقیقاً به چه مقدار خوراک و پوشاک و سوخت و سرپناه نیاز دارد کار دشواری باشد اما عملاً تخمین آن میسور نیست چون به اسم «نیازهای اولیه»، «خواستههای زیستی» معیار و مبنای زندگی ما شده است.
ولی به فرموده امام صادق علیهالسلام، دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن بیشتر بیاشامد، تشنگیاش بیشتر شود تا او را بکشد (مثل الدنیا کمثل ماء البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتی یقتله)[1]
چون اگر خواستهای از حد نیاز گذشت نه تنها نیازها برآورده نمیشوند بلکه همانند چاقویی که دستهی خود را میبرد قوز بالای قوز شده، افسوس صاحب خود را بیشتر میکند.
پس به نظر حکیمان، به دنبال «خواستههای زیستی» بودن مانع برآوردن «نیازهای زیستی» ماست و برای از میان برداشتن این مانع –یا به عبارتی این عامل- باید دست به دامن اخلاق شد.
چون فقط اخلاق است که یارای از میان برداشتن این معضلِ رذیلهمحور را دارد و بس. اخلاق است که با برکندن دندان طمع و حاکم ساختن روح قناعتپیشگی بر انسان، آرامش را بر زندگی حاکم میکند.
بنابراین، پیشنیاز برآورده شدن نیازهای زیستی، اخلاق است.
۲- از جملهی نیازهای زیستی، نیازهای روانی و معنوی است که این هم با اخلاقمداری و دغدغهمندی نسبت به آن تأمین میشود.
و این ادعا که نیازهای روانی تنها با رفع نیازهای اولیهی مادی برآورده میشود گرفتار موارد نقض بسیاری است زیرا چه بسیارند افراد متمولِ پریشانحال.
۳- عامل ناتوانی در برآوردن نیازهای مادی چیست؟ آیا نمیتوان ناتوانی در تصمیم گیری درست از سوی ناتوانان را عامل آن دانست؟
این که غالب –نه همه- افراد ناتوان و محروم، بیشتر سیگار میکشند، کمتر ورزش میکنند، بیشتر الکل مینوشند، رژیم غذایی ناسالمتری دارند، بیشتر مرتکب جرم و بزه اجتماعی میشوند و یا چاقی مفرط دارند باید ذهن ما را به این نظریه نیز توجه دهد که مشکل اساسی فقرا این است که بد تصمیمگیری میکنند.
و برای درمان این بیماری -بد تصمیمگیری کردن- نیز باید دست به دامان اخلاق -که نام دیگرش حکمت عملی است- شویم؛ زیرا در مباحث اخلاقی و معنوی است که به کنترل خشم و شهوت –شامل شهوت جنسی و خوردن و پوشیدن میشود- توصیه شده، راههای نیل به این هدف آموخته میشود.
نتیجه:
اخلاق و معنویت، جزء پیشنیاز پاسخدهی به «نیازهای زیستی» است تا با وجود آن، نیازهای زیستی در دام «خواستههای زیستی» که سیری نانپذیرند گرفتار نشود؛ در غیر این صورت هیچگاه انسان احساس رفع نیاز را تجربه نخواهد کرد. بعلاوه، از جمله نیازهای اولیه انسان، نیاز روحی و روانی است که توسط اخلاقمداری و حاکم شدن معنویت بر انسان برآورده میشود؛ همچنین، چه بسا قسمت عمدهای از ناکامیهای اجتماعی و دنیوی انسان، نتیجهی ضعف در حکمت عملی و ندانمکاریِ او باشد که در سایه علم اخلاق که همان علم حکمت عملی است برطرف خواهد شد.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🌺 به مناسبت میلاد منجی عالم بشریت امام زمان عج معرفی یکی از مجموعه آثار حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی پیرامون امام زمان عج
📚 عصاره خلقت
🔸مجموعه حاضر شامل مباحثی درباره امام زمان(ع) است که از آثار آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی استخراج شده است .
💠برخی موضوعات کتاب عبارت اند از :فضیلت نیمه شعبان, مراتب شب قدر, انتظار فرج, جلوه های انتظار, قرآن و عترت دو گوهر هماهنگ, در پس پرده غیبت, منافع امام غایب, اسرار نهایی غیبت, و بعد فرهنگی انتظار .
#عصاره خلقت درباره امام زمان(علیه السلام) برگرفته از آثار نوشتاری و گفتاری حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی می باشد.
#اثر، به ذکر فضایل و برکات نیمه شعبان روز تولد امام زمان(عج) و بحث انتظار، آثار و ابعاد مختلف آن پرداخته است.
🔹هدف از تهیه مجموعه این بوده که اندیشمندان و علاقه مندان به فرهنگ دینی با گوشه ای از نظرات و اندیشه های استاد با بحث مهدویت آشنا شده تا زمینه ای برای معرفت بیشتر و انتظار حقیقی تر بر آنان حاصل شود.
🔰 @p_eteghadi 🔰
* #شعبان #امام_زمان
💠 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔻چطور ما این قدر از توجه به امام زمان علیهالسلام غافل شدیم؟!
چطور این همه دور شدیم و توانستیم بدون توسل به آن حضرت زندگی کنیم؟!
ما باید بدانیم چه چیزی از ما میخواهند؟
آیا این سفرهای که برای ما پهن کرده اند کم است؟
چه کسی بهره می برد؟
چرا حتی برای این ارتباط هم آمدیم حرف زدیم و حرف زدیم و حرف زدیم؟
نصیب خودمان چه شد؟
چطور روزگار ما را به غفلت انداخت و از این بخش غافل شدیم؟
🔸روزانه باید متوسل بود، گرچه افق این فکر خیلی بلند است و افق این ارتباط خیلی راقی است، اما دائم باید ملتزم به توسل بود.
🔹تجربه بین علما نشان داده است که توسل و توجه به حضرت بقیه الله علیهالسلام، خیر دنیا و آخرت میآورد که فقط ثبات قدم و مراعات میخواهد، ادب و گذشت میخواهد، سحر میخواهد، نماز اول وقت و قرائت قرآن میخواهد.
آن وقت است که انسان احساس می کند یک باب دیگر هم در زندگی او باز شد که نسلهای آینده او هم بهره میبرند.
🔸شب نیمه شعبان شب این ارتباط و این توسل و شب شروع این توجه است. ما خیلی غافل هستیم و حیف است که سر این سفره، غافل از حضرت باشیم.
مواظب باشیم که شب نیمه شعبان از دست نرود.
در این شب فقط استغفار و بیداری و درک شب نیمه شعبان...
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(102).mp3
5.46M
پرسش و پاسخ اعتقادی
🔹حجه الاسلام #محمدی
جلسه 102 - آیا در بهشت برای انسان نقص وجود دارد ؟
🔰 @p_eteghadi 🔰
هدایت شده از قاصدک
🏳️جدید ترین سرودها از مداحان معروف کشور🏳️
🏳️ #ولادت_امام_زمان عج🏳️
🎼مولودی
🎙کلیپ
🎞استوری
📸پروفایل
💥 #فارسی
💥 #عربی
💥#ترکی
http://eitaa.com/joinchat/2828337165C01ca42dcd2
•❀•
هفت حدیث برگزیده از #امام_مهدی_علیه_السلام :
🔅 زمين از حجّتى آشكار يا نهان خالى نيست.
إنَّ الأرضَ لا تَخلُو مِن حُجَّةٍ إمّا ظاهِرا و إمّا مَغمُورا ؛
▫️ كمال الدّين، ج ۲، ص ۵۱۱.
•┈•
🔅 هر يك از شما بايد كارى كند كه با آن به محبّت ما نزديك شود.
لِيَعمَل كُلُّ امْرِءٍ علَى ما يُقَرَّبُ مِن مَحَبَّتِنا ؛
▫️ بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶.
•┈•
🔅 هيچ چيز مانند نماز، بينى شيطان را به خاك نمى مالد.
ما اُرغِمَ أنفُ الشَّيطانِ بِشَى ءٍ مِثلِ الصَّلاةِ ؛
▫️ بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲.
•┈•
🔅 گرايش خود را به ما، با دوست داشتن سنّت روشن همراه كنيد.
إجعَلوا قَصدَكُم إلَينا بِالمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الواضِحَةِ ؛
▫️ بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۹.
•┈•
🔅 خدا با ما است و نيازمند ديگرى نيستيم. حق با ما است و باكى نيست كه كسى از ما روى بگرداند.
إنَّ اللّهَ مَعَنا، فَلا فاقَةَ بِنا إلى غَيرِهِ و الحَقُّ مَعَنا فَلَن يُوحِشَنا مَن قَعَدَ عَنّا ؛
▫️ الغيبة، طوسى، ص ۲۸۵.
•┈•
🔅 من وصىّ آخرين ام ؛ به وسيله من بلا از خانواده و شيعيانم دفع مى شود.
أنا خاتِمُ الأوصِياءِ، بي يُدفَعُ البَلاءُ مِن أهلي و شيعَتي ؛
▫️ الغيبة، طوسى، ص ۲۸۵.
•┈•
🔅 ما از همه خبرهاى شما آگاهيم و چيزى از خبرهاى شما از ما پنهان نيست.
إنّا يُحيطُ عِلمُنا بأنبائِكُم و لايعَزُبُ عَنّا شَى ءٌ مِن أخبارِكُم ؛
▫️ بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵.
#نيمه_شعبان
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 بايد اين جشن هاي بزرگ و ايام خجسته را به برنامه ها و اعمالي زينت داد كه با مولود آن عيد پيوند داشته باشند و چون از دستاوردهاي ظهور حضرت بقية الله الاعظم(عج) بلوغ عقول انسان ها و كشف گنجينه هاي فهم بشر است، در چنين روزهايي خجسته سزاست به اموري پرداخته شود كه رشد و تكامل فهم و عقل انسان ها و منتظران آن حضرت را تأمين مي كند.آنجا كه تلاش براي فهم و رشد عقل صورت مي گيرد، شايسته بزرگداشت عيد ميلاد حجة بن الحسن(عليه السلام) و جايگاه اهل انتظار است.
🔹️ازکتاب امام مهدي (عج) موجودموعود صفحه 64 اثرارزشمندحضرت آیتالله العظمی جوادی آملی(دام ظله)
🔰 @p_eteghadi 🔰