eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.4هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
4.5هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ عالم ذر چگونه است آیا سرشت هر کس چه بصورت خوب و چه بد آنجا نوشته شده است مثلا برای شمر و یزید نوشته شده که چنین باشند؟ 👇👇👇👇
💢 در مورد عالم ذر که در آیات 172 و 173 سوره اعراف وارد شده است دیدگاه های متفاوتی وجود دارد که چنین است: 1️⃣ دیدگاه اول: عالم ذر همان عالم جنین است. 2️⃣ دیدگاه دوم: عالم ذر همان عالم ارواح است. 3️⃣ دیدگاه سوم: عالم ذر همان عالم عقل است. 4️⃣ دیدگاه چهارم: عالم ذر همان عالم فطرت است. 5️⃣ دیدگاه پنجم: عالم ذر جایی بود که خداوند متعال تمام ذریه حضرت آدم علیه السلام را از صلبش در یک نشئه ای شبیه دنیا بیرون آورد و این ها در آنجا انسانی بودند دارای عقل و اختیار اما اندازه یشان شبیه یک مورچه ریز بود و خداوند از آنها این تعهد را گرفت و همه هم قبول کردند و برگشتند به صلب حضرت آدم علیه السلام و به مرور زمان به دنیا می آیند که بسیاری از متکلمین همین نظر را قبول کرده اند. ولی به این نظر اشکالاتی وارد است که نمی شود قبول کرد. 6️⃣ دیدگاه ششم : نظر علامه طباطبایی ره صاحب تفسیر المیزان می باشد که نظر کم اشکالی و مورد قبول ما است می فرمایند: عالم ذر همان عالم ملکوت است. بر اساس این نظر تقدم عالم ذر تقدم رتبی میشود و این طور نمی شود که مثلا انسان قبلا در عالم برزخ بوده باشد و بعد به دنیا آمده باشد بلکه اول به دنیا می آید و بعد وارد عالم برزخ می شود؛ ولی چون عالم ملکوت از لحاظ رتبی مقدم بر دنیا است و دنیا محاط (درون) در برزخ است هم زمانا و هم مکانا بنابر این آنچه که انسان در دنیا انجام می دهد یک چهره دیگری در آن دنیا دارد که آن چهره ملکوتی اش می باشد. 🔰 از ظاهر قرآن مشخص می شود که در عالم ذر تمام انسان ها ربوبیت خداوند متعال، نبوت انبیاء و ولایت اولیاء الله را قبول کردند لذا انسان ها با آن نگاه ملکوتی که داشتند کاملا ربوبیت الهی را می دیدند و نسبت به آن اقرار کردند. لذا وقتی از امام باقر علیه السلام سوال کردند که آیا این ارتباط در عالم ذر با دیدن بوده؟ حضرت فرمودند بله اگر چنین نبود کسی نمی دانست خالق و رازقش چه کیست و برای همین تمام انسان ها حتی کفار فطرتا می دانند که خالقشان خداوند متعال می باشد. و شیطان هم چنین می گوید که «خلقتنی من نار » یعنی خالق من کسی است که من را از آتش خلق کرده است. ✅ پس اگر نظر علامه طباطبایی را قبول کنیم دیگر نمی توانیم بگوییم که چرا خداوند متعال شمر و یزید خلق کرده است. زیرا که خداوند متعال شمر و یزید به این معنا خلق نکرده است بلکه خداوند متعال با یک اراده عالم را خلق کرده است که بخشی از این عالم آدم است و آدم یعنی موجودی که دارای اختیار است و این چنین موجودی که دارای اختیار است می تواند با این اختیار به هر راهی کشیده شده و کافر یا مومن شود. « فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ» (آیه 29/ کهف) پس کسی که دارای اختیار باشد یکی از این دو راه را انتخاب می کند. البته انسان هر عملی انجام دهد ملکوت اختیارش در عالم برزخ خواهد بود و همچنین بعدا خواهد دید. اگر راه کفر را انتخاب کرده باشد بصورت کفر می بیند و اگر راه خیر را انتخاب کرده باشد بصورت خیر می بیند. پس با این نظر این پرسش حل شده است. 🔰 @p_eteghadi 🔰
❓ آیا ابن ملجم یهودی بود؟ آیا امام علی(ع) بعد از ضربت فرمود: پسر زن یهودی را بگیرید؟ 🔰 پاسخ اجمالی ✍️ در برخی گزارش‌ها؛ از «عبد الرحمن بن ملجم المرادی»، با عنوان «ابن الیهودیة»(فرزند یهودی) و «شبه الیهود»(شبیه یهودیان) یاد شده است: 1️⃣ 1. امام علی(ع) بلافاصله بعد از ضربت خوردن فرمود که این ملعونِ یهودی‌زاده مرا کُشت‏: «قَتَلَنِی‏ ابْنُ مُلْجَمٍ قَتَلَنِی اللَّعِینُ ابْنُ‏ الْیَهُودِیَّةِ»؛ مرا ابن ملجم کشت؛ مرا ملعونی که فرزند زن یهودی ‌بود کشت. 2️⃣ 2. امام علی(ع) در جواب سؤال امام حسن(ع) که پرسید چه کسی اقدام به کشتن شما کرد؟، فرمود: «قَتَلَنِی ابْنُ الْیَهُودِیَّةِ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُلْجَمٍ‏ الْمُرَادِی‏» ابن ملجم که فرزند زنی یهودی است اقدام به کشتن من کرد. 3️⃣ 3. در روایتی چنین نقل شده است که؛ وقتی ابن ملجم در ملاقاتی با امام علی(ع) خود را معرفی کرد، امام به فرمود: «رسول خدا(ص) به من خبر داد که قاتل من فردی شبیه یهود است و او(ابن ملجم) یهودی است». در هر حال، ممکن است که این روایات صریحاً ناظر به آن نباشند که ابن ملجم فردی یهودی بود، اما از آنها برداشت می‌‌شود که او در منش و روش مانند یهودیان و چه بسا بدتر از آنان بود. 🔰 @p_eteghadi 🔰
❓ اگه دین اسلام کاملترین دین هست چرامولا امیرالمؤمنین ع وقتی ضربت خوردن به طبیب غیرمسلمان رجوع کردن واینکه آیا ما چیزی به نام طب اسلامی داریم یانه؟ 👇👇👇👇
🔰 پاسخ بله اینکه گفته می شود اسلام کامل ترین دین هست در این هیچ گونه شک و شبهه ای نیست. اما اگر کمی در تعریف دین دقت کنیم می فهمیم که دین کامل به معنای این نیست که متون پزشکی و مهندسی و ... داشته باشد. 👈 بلکه به مجموعه ای از تعالیم الهی که از طریق پیامبران و وحی برای سعادت اخروی بشر آمده است را دین می گوییم. و دین اسلام از جهت هدایت اخروی است که از دیگر ادیان پیشی گرفته است. ✍ لذا ما در روایتی داریم که علم دو گونه است علومی که مربوط به جسم انسان و حیات دنیوی او می باشد و علومی که در راستای حیات اخروی بشر است.« العلم علمان، علم الادیان و علم الابدان» و خداوند متعال انبیاء و فرستادگان خود را برای هدایت اخروی بشر فرستادند نه حیات دنیوی؛ بهتر است این چنین بگوییم که اولویت اول فرستادگان الهی هدایت اخروی انسان ها بود است چرا که بشر خود با علم تجربی میتواند به علومی چون پزشکی دست یابد اما دست یافتن به علوم الهی و خداشناسی با تجربه و عقل محال است. 🔹 و در عین حال این به این معنا نیست که فرستادگان الهی برای زندگی دنیایی بشر هیچ برنامه ای نداشته باشند بلکه خیلی از اصول زندگی دنیایی را نیز آنها به بشر آموختند لذا اگر ما ریشه خیلی از علوم را بررسی کنیم به یک منبع الهی و دینی ختم خواهد شد. 👇👇👇👇
⁉️ حال سوال دیگری که مطرح می شود این است که آیا ائمه علیهم السلام که دارای علم غیب و تمام علوم را دارا هستند چطور خود محتاج به طبیب هستند؟ اولا علم ائمه علیهم السلام مطلق نیست بلکه آنچه را که خدا بخواهد می دانند. ثانیا ائمه علیهم السلام مامور بودند بصورت عادی همچون دیگر مردم زندگی کنند و از اسبابی که خداوند برای این جهان طراحی دیده بود تبعیت نمایند خداوند نیز به رسولش می فرماید:«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَر مِثْلُکُم...» به این مردم بگو منم مثل شما انسان هستم و فقط به من وحی نازل می شود که به شما نمی شود. لذا شخص خود پیامبر صلی الله علیه واله نیز مریض میشدند و از اطبّا جهت معالجه در خواست می نمودند تا ایشان را درمان کنند. ❓ و اینکه چرا حضرت به یک طبیب غیر مسلمان رجوع کردن؟ 👈 این یک قاعده عقلی است که انسان در برای چیزی چون جان که مهم است باید به بهترین پزشک رجوع کند و اشکالی ندارد. حتی فقه ما در حکم ثانویه اجازه داده است که اگر جان کسی در بیابانی در خطر بود که برای حفظ جان مجبور بود از گوشت سگ که نجس العین است بخورد تا زنده بماند چنین اجازه ای را دارد. ❓حال سوال دیگری که مطرح میشود این است که پس این طب اسلامی که این روز ها بعضی ها از آن سخن می گویند چیست؟ 💢 اگر منظور از طب اسلامی این باشد که ائمه علیهم السلام بصورت مجزا علمی را به نام طب اسلامی تدوین نموده و آموزش داده اند تا مسلمانان بی نیاز از علوم طبّی دیگر باشند؛ این تعریف کاملا اشتباه است. ولی اگر منظور از طب اسلامی مجموعه ای از روایات و سفارشاتی باشد که ائمه علیهم السلام زمانی که مردم به آن ها رجوع می کردند و سوال می کردند ایشان آنها را راهنمایی نموده؛ و حال آن روایات به ما رسیده است و ما از آن استفاده می کنیم صحیح است. ✅ بله ما کتبی همچون طب النبی و طب الرضا و... داریم و امثال اشخاصی چون ابوعلی سینا در این مکتب خانه پرورش یافتند که ریشه علوم طبی غرب هم بیشتر به کتب ایشان بر می گردد که تا چند سال پیش در دانشگاه های آنها تدریس می شد. اما این به این معنا نیست که ما به علوم تجربی که در این زمینه اثبات شده است نیاز نداریم. 🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(167).mp3
5.32M
پرسش و پاسخ اعتقادی 🔹حجه الاسلام جلسه 167 - تاثیر حروف و اعداد ابجد 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽؛ 💠 #حديث 🔅 #امام_صادق_علیه_السلام : 🔸 «عموى ما، عبّاس، داراى بينشى ژرف و ايمانى راسخ بود؛ همراه با امام حسين عليه السلام جهاد كرد و نيك آزمايش داد و به شهادت رسيد». 🔹 «كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ صُلبَ الإيمانِ جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللّهِ و أبلى بَلاءً حَسَنا و مَضى شَهيدَا». 📚 عمدة الطّالب، ص 356 🔰 @p_eteghadi 🔰
❓فواید و آثار امتحانات الهی چیست؟ خداوند که از وجود ما آگاه است پس چه لزومی دارد ما را امتحان کند؟ 🔰 بله خداوند همچون معلم نیست که امتحان بگیرد تا از استعداد های شاگردانش آگاه شود بلکه امتحانات الهی فواید و آثار متعددی دارد؛ 1️⃣ یکی از آنها شناختن مورد امتحان است، 2️⃣ فایده دیگر آن است که از طریق امتحان استعدادهای مورد امتحان کشف و شناخته می شود و با آگاهی از نقاط ضعف و قوت می تواند در رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت خود بکوشد. قرآن مجید می فرماید: «وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما فِي صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِي قُلُوبِكُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور (آل عمران: 154)؛ خداوند آنچه در سینه دارید می آزماید تا دل های شما خالص گردد و خدا به اسرار درون شما آگاه است؛ بنابراین دومین فایده امتحان، آگاهی از استعدادها و رشد و تربیت آنها است و این امر تنها در کوره های آزمایش امکان پذیر است. 3️⃣ فایده بعدی امتحان، اتمام حجت است. توضیح اینکه هر چند خداوند از بنده اش و اعمال و رفتار و حتی خطورات قلبی او کاملا آگاه است، ولی صحنه امتحان را ایجاد می کند تا حجت بر بنده تمام شود. امیرالمؤمنین می فرماید: «و إن كان سبحانه أعلم بهم من أنفسهم، ولكن لتظهر الافعال التي بها يستحق الثواب والعقاب...؛ هر چند خدای سبحان از مردم به خودشان آگاه تر است، ولی این امتحانها به خاطر آن است که افعالی که با آن استحقاق ثواب و عقاب پیدا می شود، آشکار گردد.) ✅ پس فایده های این امتحانها و بلاها به امتحان شونده برمی گردد نه امتحان کننده. 📚 درس هایی از عقاید اسلامی ج 5 /ص 108 🔰 @p_eteghadi 🔰
❓چه کار کنیم تا بتوانیم بر نفس خود غلبه کنیم و ثبات شخصیت پیدا کنیم و به آرامش و اطمینان برسیم؟ 👇👇👇👇
🔰 پاسخ 💠 خداوند متعال می فرماید : «.. .وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ; (انعام ، 142) .. . و از پی گام های شیطان نروید که او برای شما دشمن آشکار است» . برای مبارزه با شیطان و هوای نفس ، رعایت مراحلی لازم است ; از جمله : 1⃣ برطرف کردن ضعف اعتقادی : خداوند متعال می فرماید : «إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَآءَ لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ ; (اعراف ، 27) ما شیاطین را دوستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمی آورند». 3⃣ دفع رذایل اخلاقی : قرآن کریم می فرماید : «فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَـالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ; (نحل ، 63) سپس شیطان ، کردار ]بد[ ایشان را در نظرشان زینت داد ، پس او امروز دوستدارشان است». 3⃣ ترک گناه : خداوند متعال در سوره بقره ، آیه 268 و سوره نساء ، آیه 60 در مورد دعوت شیطان به گناه هشدار داده است. 4⃣ دل نبستن به دنیا : خداوند متعال در سوره نساء ، آیه 120 دلبستگی به دنیا را از فریب های شیطان می داند. 5⃣ پیروی نکردن از دستورهایی که مخالف عقل و یا نقلِ مقطوع الصدور است .1 اعتماد به نفس ، باید همراه با اعتماد به خداوند متعال باشد تا جنبه شیطانی پیدا نکند . انسان جانشین خدا بر روی زمین است : «وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائـِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الاَْرْضِ خَلِیفَةً ; (بقرة ، 30) هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت : من بر روی زمین جانشینی قرار خواهم داد .» اگر انسان به سوی پروردگار کوشنده باشد ، به دیدار او می رسد : «یَـأَیُّهَا الاِْنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَی رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ» (انشقاق ، 6) ✅ نتیجه آن که اگر انسان خود را بشناسد ، اعتماد به خویش پیدا می کند ; امّا در کنار خودشناسی باید به اموری توجه کامل داشته باشد: 👇👇👇👇