✅پاسخ:
شیطان موجودی از نوع جن، مکلف و مختار است و بنابر آیه « وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ؛ جن و انس را نیافریدم مگر اینکه مرا عبادت کنند»(ذاریات/56) خداوند او را مانند سایر اجنه و انسانها، برای «عبادت» آفرید. حضرت علی علیه السلام در خطبه قاصعه، مدت عبادت شیطان را شش هزار سال معرفی میکند1، اما با این همه عبادت هنگامی که در معرض آزمایش الهی قرار میگیرد، سربلند و پیروز بیرون نمیآید؛ زیرا تکبر درونی اش، او را از فرمان الهی و سجده بر آدم ابوالبشر باز می دارد؛ ازاینرو از درگاه الهی رانده میشود و همین عاملی برای شرارت و دشمنی وی با انسان می گردد.2
پس خداوند، موجودی برای شرارت نیافریده است، بلکه خود ابلیس با عصیان پروردگار از مقام ملائکه رانده شد و در زمرۀ اشرار قرار گرفت و از این جهت نیز شیطان نامیده شد.3
از طرفی بنابر آیۀ « إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ؛ هرگز تو را بر بندگان من تسلط و غلبه نخواهد بود مگر گمراهانى كه از تو پيروى مىكنند.»(حجر/42) شیطان هیچ سلطهای بر بنی آدم ندارد مگر انسان هایی که با میل و اختیار خود از وسوسه های شیطان پیروی کنند.
بنابراین شیطان فقط نسبت به انسان های گمراهی که در دام او اسیر می شوند و از راه مستقیم منحرف می گردند، شرّ محسوب می شود و افرادی که با کمک نیروی عاقله، هدایت پیامبران و القای فرشتگان مقابل او ایستادگی کرده و به مخالفت با او می پردازند نه تنها وجود شیطان برایشان شرّ نیست، بلکه خیر و مایۀ رشد و تعالیشان است4؛ زیرا تکامل و تعالی انسان با انتخاب و اختیار خود او است، اختیار زمانی معنا پیدا میکند که انسان بر سر دو راهی خیر و شر قرار گیرد. چنانچه مولوی گفته:
در جهان دو بانگ می آید به ضدّ تا کدامین را تو باشی مستعدّ
آن یکی بانگش شور اتقیاء وان دگر بانگش فریب اشقیاء
ازاینرو باید موجودات گمراه کنندهای همچون ابلیس و جنود او وجود داشته باشند تا مقدمات تکامل اختیاریِ انسان فراهم گردد.5
نتیجه
1ـ شیطان موجودی مکلّف و مختار است که با اختیار خود به نافرمانی خداوند پرداخت و از رحمت خدا دور شد وگرنه این گونه نیست که خداوند موجود شروری را برای شیطنت آفریده باشد با این هدف که انسان ها را به گمراهی کشد. بلکه خداوند همه جن و انس را برای عبادت آفرید و شیطان(ابلیس) نیز که از طایفه جن بود سالها به عبادت خدا پرداخت اما به دلیل تکبر، از تکامل وجودی و تقرب الهی باز ماند.
2ـ شیطان از آن جهت که موجود است منتسب به خدا و خیر است و همچنین از آن جهت که وسیلۀ آزمایش انسانها و تشخیص انسانهای خوب از بد و تکامل وجودی آنها می گردد نیز خیر است، اما برای برخی از انسانها که از وی پیروی میکنند و به گمراهی و انحطاط کشیده میشوند شر محسوب میگردد.
منبع
http://www.pasokhbesoalat.ir/
🔰 @p_eteghadi 🔰
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️💯 #مــــــژده #مـــــــژده #مــــــژده💯♨️
از #چشم_زخم میترسۍ؟!👀😟
دوس دارۍ رزق و روزیت #برڪت پیدا ڪنه؟!🤩
رابطت با #هــمسرت خــوب نیست؟!😔💔
#دختــر دم بخت دارۍ و دوس دارۍ زودتر شوهــر ڪنہ؟!😁❤️
نگــرانی فـــرزند و همســرت تو محیط ڪار و تو مسیر رانندگی، #بلایی ســرش بیاد؟!😰❣
خلاصہ ۍ مطلب اینڪہ، میخواۍ از این #نگـــرانیا در بیاۍ؟!☺️😍
⭕️محڪم بڪوب رو #متن_لینڪ پایینۍ😍
ـ 🌖
ـ 🌖 🌖
ـ 🌖 🌖 🌑
ـ 🌖
ـ🌖🌖🌖🌖🌖🌖🌖 🌖
ـ 🌖 🌖
ـ 🌖 🌖
ـ 🌖 🌖
ـ 🌖 🌖
💯حرز را از جای مطمئن بخرید😍♥️
✅پاسخ: نظام خلقت نظام طولی است؛ یعنی در آفرینش،ترتیبی درکار است و موجودات رتبه به رتبه پشت سرهم خلق شده اند. مخلوق اول ،دوم ،سوم ....یکی پس از دیگری ایجاد شده اند به گونه ای که هر یک معلول موجود قبل خود هستند. البته لازم به ذکر است که این ترتیب زمانی نیست.
طبق این نظام، ایجاد و خلقت ترتیبی موجودات ، قراردادی و فرضی نیست؛ بلکه تکوینی و حقیقی است؛ یعنی جایگاه هر موجودی در نظام خلقت، کاملا مشخص است و قابلیت جابجایی ندارند. مانند مراتب اعداد که هیچ عددی با حفظ رتبه اش قابل جابجایی نیست. مثلا عدد پنج با رتبه اش، نمی تواند قبل از عدد چهار قرار گیرد؛ برخلاف افرادی که در یک صف اتوبوس ایستاده-اند،آنها چون ترتیبشان حقیقی نیست، قابل جابه¬جایی هستند.
بنابراین اگر چنین ترتیب ریاضی¬واری در نظام خلقت نباشد، لازم می آید هر موجودی بتواند علت هر موجودی بشود و هر چیزی از هر چیزی به وجود آید؛ مثلا از آتش، سرما بوجود آید.
در این نظام، ذات خداوند که کامل¬ترین موجود و غنی محض است، در راس همه موجودات قرار دارد؛ سپس در مرتبه بعد بنابر اصل سنخیت، مخلوق اول که بیشترین تناسب را به ذات الهی دارد و کامل-ترین مخلوق است قرار می گیرد. این مخلوق اول از آن جهت که کامل¬ترین مخلوق و هم سنخ با خداوند است، مادی نبوده و ویژگی¬های ماده را ندارد و ازآن جهت که مخلوق است، محدود و مغایر با ذات الهی است. این مخلوق اول را صادر اول و این مرتبه از عالم را عالم مجردات تام(ملائکه) یا جبروت می نامند که خود مراتبی دارد به گونه ای که هر ملکی، مقام و پستی مشخص و رتبه ای معین دارد .
در رتبه بعدی، عالم مثال (ملکوت) قرار دارد که حد فاصل بین عالم مجردات تام و عالم ماده است. عالم مثال از جهتی شبیه عالم بالاتر از خود و از جهتی شبیه عالم پایین¬تر از خود است. این عالم در عین این¬که مادی نیست، برخی ویژگی¬های ماده از قبیل شکل و رنگ و اندازه را دارا است . در رتبه آخر، عالم ماده و طبیعت قرار دارد که مادی بوده و همه ویژگیهای ماده را دارد . در عالم ماده شرایط اعدادی و مادی موجود شدن یک پدیده، معین می شود که به آن «نظام عرضی» می گویند؛ با این نظام است که جهان وضع قطعی و مشخص پیدا می کند و هر حادثه ای زمان و مکان خاصی پیدا می کند.
نتیجه:
۱.نظام عالم، نظام طولی است؛ یعنی هر مرتبه، علت مرتبه بعد از خود است.
۲.در این نظام، خداوند علت العلل و کاملترین موجود است که فوق آن هیچ موجودی قابل تصور نیست،آنگاه سلسله مخلوقات به ترتیب در مراتب عقل، مثال و ماده خلق شده اند.
۳.در مرتبه عالم ماده ، موجودات از آن جهت که صرفا زمینه بیدایش موجودات دیگر را فراهم می¬کنند، در عرض هم قرار گرفته و در طول هم نیستند.
منبع
http://www.pasokhbesoalat.ir/
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پاسخ:
شیطان دشمن قسم خورده بنی آدم است که مدام در حال وسوسه و گمراه کردن آنهاست. انسان با کمک قوه عاقله و همچنین هدایت پیامبران الهی، می تواند در برابر شیطان مقاومت کند اما هرگاه امیال شهوانی و قوای حیوانی بر قوه عاقله اش غلبه نماید و به راهنمایی عقل و هدایتگری انبیاء بی توجه باشد، در نبرد با وسوسه ها و جلوه گری های شیطان مغلوب می شود. قرآن کریم براساس میزان بکارگیری عقل و ایستادگی انسانها در برابر القائات شيطاني، مردم را در سه دسته قرار می دهد: بیمار دل، سنگ دل، سالم دل (اولوا العلم). 1
مراد از قلب(دل) در لسان شریعت، این جسم صنوبری شکل که در طرف چپ بدن قرار گرفته و حیات حیوانی را تداوم میبخشد نیست، بلکه همان روح و نفس آدمی است که حقیقت وی را میسازد؛ زیرا در قرآن کریم اموری، مانند ایمان2 و تعقّل3 به قلب نسبت داده شده است.
از آیات قرآن و روایات فهمیده میشود که قلب و روح انسان مانند بدن، سلامت و بیماری دارد:
۱ـ قلب سلیم
قلب سالم و پاک، محل پرتو نور الهی است؛ از اینرو با یاد خدا آرام می شود4 و از هر گونه شک و دودلی نسبت به عقاید حقه و آموزه های انبیاء مبرّاست و به تعبیر امام محمد باقر علیه السلام چنین قلبی مفتوح است و چراغی در آن روشن شده که هیچگاه خاموش نمیشود و این قلب مؤمن است. 5
از انسانی که دارای قلب سلیم است؛ در قرآن کریم با «اولوالعلم» یاد شده است. چنین افرادی، دانشمندان واقعی هستند که در رديف فرشتگان قرار دارند و در پرتو علم خود، به حقايق اطلاع مییابند؛ ازاینرو به يگانگى خدا اعتراف میکنند كه بزرگترين حقيقت است.6کاملترین و روشنترين مصداق «اولوا العلم»، ائمه اطهار علیهم السلام هستند. 7
این افراد، اهل ظلم و زمينهسازی برای ایجاد اختلاف و پيدايش مذاهب انحرافي نیستند و همچنین علم را از معلّم عادي فرانگرفتهاند، بلكه علم در آنان رسوخ كرده است؛ در نتیجه آن را به ديگران میآموزند و خير علمي آنان به ديگران نیز میرسد. بدين جهت، چنين افرادي نه تنها موحّدند و نه تنها شاهد وحدانيت حق تعالي هستند و به آن شهادت ميدهند، بلكه ديگران را نيز به يكتاپرستي و توحيد خدا دعوت ميكنند.8 با چنین توصیفاتی که از افراد سالم دل گفته شد روشن میشود که آنها از القائات شيطاني آسيب نميپذيرند و اهل نجاتاند. 9
۲ـ قلب مریض
قلب بیمار، قلبی زنگارگرفته10 است که از راه حق منحرف گشته و به متشابهات و مغالطات سرگرم میشود. 11 چنین قلبی نمیتواند عقاید حقّه را بپذیرد و در وجود آنها شک دارد؛ ازاینرو با اینکه خیلی زود حق را تصور میکند، ولی خیلی دیر به آن معتقد میشود.12 با توجه به روایت امام باقر علیه السلام، در چنین قلبی یک نقطه سیاه وجود دارد؛ زیرا در آن همواره خیر و شر در حال جنگ و جدال هستند، ازاینرو هر یک از آن دو که قویتر بود بر قلب غلبه میکند.13
انسانی که دارای قلب بیمار باشد آسیب پذیری زیادی از القائات شیطانی دارد و به راحتی مرتکب گناه می شود و اگر از گناه خود توبه نکند به تدریج قدرت ادراکی خود را از دست میدهد14 و به قساوت قلب و سنگ دلی گرفتار می شود. 15
خدا در قرآن میفرماید :«چرا وقتی بلای ما به آنها رسید توبه و تضرع نکردند؟ قلوب آنها قساوت یافته و شیطان کردار زشت را در نظرشان زیبا نموده است». 16
۳ـ قلب قسیّ
قلبی که در اثر گناهان کثیره، تمام عواطف رقیقه مانند خشوع، رحمت، تواضع و محبت که یاریدهندۀ انسان برای ادراک معانی حقّه هستند، را از دست بدهد، سخت و قَسیّ میگردد. در این صورت، صلابت و خشونتِ در آن، موجب میشود که خیلی دیر و به سختی عقاید حقه را بفهمد و به آن معتقد گردد و حتی در برخی افراد، قساوت قلب به اندازه ای است که طبیعت خودش را از دست می دهد و دگرگون می شود از اینرو هر چیزی را وارونه میبیند و واژگونه تحلیل میکند.17 درب چنین قلبی قفل شده18 و برآن مهر زده شده است.19
این افراد، به راحتی وسوسههای شیطان را میپذیرند و ظلم و سرکشی میکنند.20 به تعبیر امام باقر علیه السلام، قلب آنها، قلب واژگون است که هیچ امر خیری را درک نمیکند و این قلب کافر است. 21
نتیجه گیری
واکنش انسان ها در برابر القائات شیطانی متفاوت است:
۱ـ انسانی که دارای قلب سلیم باشد، هرگز گرفتار وسوسه های شیطان نمی شود.
۲ـ انسانی که دارای قلب بیمار باشد به راحتی در مقابل وسوسه های شیطان شکست می خورد و به گناه آلوده می شود.
3ـ انسان های بیمار دلی که از گناهان خود توبه نکنند، به مرور زمان، دچار قساوت قلب و سنگ دلی می شوند در این صورت از شیطان هم بدتر می گردند.
منبع
http://www.pasokhbesoalat.ir/
🔰 @p_eteghadi 🔰
هدایت شده از قاصدک
انواع زیورآلات روز دنیا
مشابه طلا.فشن.اسپرت
بالاترین کیفیت با مناسب ترین قیمت
مناسب خانم های خوش سلیقه و شیک پوش
کارهای مشابه طلا #رنگ_ثابت و #ضدحساسیت
https://eitaa.com/joinchat/132776065Ceba0710a0e
#ارسال_رایگان
کانال توی ایتا تازه شروع بکار کرده و معتبره
✅پاسخ:
بر اساس برخي منابع روایی و تاریخی، امام حسین عليه السلام در روز عاشورا برای فرزند شیرخوار خویش، از دشمن آب طلب کردند.1 بر اساس برخی منابع نیز امام عليه السلام چنین درخواستی نکردند، بلکه دشمن در هنگام وداع امام با فرزند، کودک را با تیر سه شعبه به شهادت رساند.2 بر فرض صحت قول اول، این مسأله هیچ نقصی برای امام نیست؛ زیرا امام به عنوان انسان کامل، آیینه تمام نمای خداوند بوده و از همه مخلوقات به خداوند نزدیکتر است؛ بنابراين فیض وجود و حیات، از طریق ایشان به همه مخلوقات از جمله انسانها میرسد. امام قدرت تصرف در عالم هستی را دارا بوده و محتاج مخلوقات نیست؛ اما درخواست آب برای شیرخواره عللی دارد که عبارتند از:
1- نظام علّی و معلولی: در عالم مخلوقات بر اساس اصل علیت، همه امور از طریق علل و اسباب آنها انجام میگیرد.3 امام نیز بر اساس این اصل کارها را انجام میدهد. تصرف در امور و نشان دادن کرامت و.. در شرایطي خاص، مانند اثبات امامت برای جاهلان است؛ نه در همه امور، امام اگر بخواهد، میتواند با قدرت الهی خویش، سپاه دشمن را با یک اشاره نابود کند، اما بر اساس روند طبیعی عالم، کار را از طریق علل پیش میبرد. ابتدا تلاش میکنند تا به آب دسترسی پیدا کنند و حضرت عباس عليه السلام را نیز برای آوردن آب میفرستند، اما بعد از عدم دسترسی به آب، بر اساس عکس العمل طبیعی انسان در شرایط تشنگی، برای فرزند خویش آبی را که حق ایشان است و دشمن به روی آنها بسته، طلب میکنند و در این طلب، هیچ التماسی وجود ندارد. واژه«التماس» تعبیری است که در بیان عرفی مردم در گزارش از این واقعه بیان شده است.
2- اتمام حجت بر دشمنان: امام با درخواست آب از دشمن، آن هم برای فرزند شیرخواره، با آنان اتمام حجت میکند تا این دشمنان قسم خورده، در روز قیامت عذری نداشته باشند.
3- روشنگری برای آیندگان: امام با این درخواست، چهره کریه دشمني را که خود را مسلمان میداند،آشكار ميكند و شدت قساوت او را برای جهانیان در طول تاریخ روشن میسازد.
4- تلاش برای هدایت انسانها: امام مظهر رحمت الهی است؛ بنابراين با تمام وجود برای هدایت انسانها تلاش میکند. امام حسین عليه السلام در این راه، بهترین یاران، فرزندان و حتی جان خویش را فدا میکنند؛ پس در خواست آب برای کودک شیرخوار نیز جلوهای از رحمت امام است تا اگر فردی از دشمن به واسطه برانگیخته شدن حس ترحم نسبت به این کودک، هدایت میشود او را نیز هدایت نموده و از مسیر شقاوت نجات دهد. در واقع حضرت با اعلام تشنگی حضرت علی-اصغر عليه السلام چنین فرموده : کیست تا من او را سیراب کنم؟
نتیجه:
1.عمل امام حسین عليه السلام در طلب آب برای فرزند شیرخواره، در چارچوب نظام علّی و معلولی عالم است.
2. حضرت با این کار با دشمنان سنگدل، اتمام حجت نموده است. برای آیندگانی که این واقعه را ندیدهاند روشنگری نموده و ابهامات آنها در مورد دشمنان امام را زدوده است.
3. برای کسانی که ذرهای رأفت در وجودشان بوده، جلوهای از رحمت الهی را بر اساس وظیفه هدایتگری خویش، نشان داده است.
منبع
http://www.pasokhbesoalat.ir/
🔰 @p_eteghadi 🔰
فلسفه مرگ چیست بعد از این که انسان می میرد چه می شود؟.Mp3
381K
سوال:
#فلسفه_مرگ
❓فلسفه مرگ چیست بعد از این که انسان می میرد چه می شود؟
پرسمان اعتقادی #استادمحمدی
🔰 @p_eteghadi 🔰