✍امیرالمؤمنین عليه السلام:
ناملايمات را تحمّل كن كه تحمّل، پوشش عيبهاست، انسان خردمند نيمش بردبارى است و نيم ديگرش چشم پوشى...
📚غررالحكم حدیث 2378
🔰 @p_eteghadi 🔰
.
💠مخلصان حقیقی آخرالزمان!
✍️ از منظر آموزه هاى دينى، حالت انتظار فرج و گذر از وضعيت نابه سامان و اميد به آينده بهتر، هميشه و براى همه افراد، مطلوب و شايسته است.
🔸 اميد به گشايش فردى و عمومى با ظهور #امام_مهدی_علیه_السلام ، بالاترين و والاترين حالت انتظار و مصداق تامّ احاديثِ توصيه به انتظار است.
🔻احاديثى كه در فضيلت انتظار و منتظران وارد شده اند، جايگاهى بسيار والا براى آن تصوير كرده اند، چندان كه شخص منتظر را :
× از «اولياء اللَّه» شمرده،
× و او را از برترين مردمان دانسته اند،
× كه مخلص حقيقى است،
× و همانند كسى است كه همراه پيامبر صلى اللّه عليه و آله نبرد كرده،
× و يا در جنگ دشوار بدر، همراه ايشان بوده است،
× يا همچون كسى است كه در خيمه قائم عليه السلام حضور دارد،
× و همراه ايشان نبرد مى كند،
× و حتّى همانند كسى كه در ركاب پيامبر صلى اللّه عليه و آله به شهادت رسيده است.
🚩 روشن است كه اين ويژگى ها و توصيفات، شايسته انسان هاى خاصّى است كه از مراحل عادى و معمولى مردمان، عبور كرده اند و در افقى متعالى، سِير مى كنند.
#انتظار
🔰 @p_eteghadi 🔰
آیت الله العظمی جوادی آملی:
«اگر ـ إن شاء الله ـ انسان در روز کارهای مثبتی کرد خدا را شاکر باشد، نعمت خوبی به او رسيد، اگر نماز شکر نتوانست، سجده شکر بجا بياورد.يک درس خوبی فهميد، درس خوبی گفت ،کتاب خوبی فهميد، کتاب خوبی نوشت، اولين کار نماز شکر يا سجده شکر باشد: ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ﴾[۱]»
درس فقه ۹۴/١٠/٩
[۱]سوره ابراهیم آیه ۷
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان #اخلاقی
💢مراقبه 💢
مراقبه به معنای نگهبانی از نفس و اعمال و کردار و گفتار در تمام زمانها و حالات است.
مراقبه از واژهی «رَقَبَ» به معنای حفظ کردن و در نظر گرفتن مراقِب و توجه دادن فکر به سوی اوست و هر کس از کاری به سبب رعایت دیگری دوری جوید گفته میشود: فلانی را مراقبت کرد.
در متون اخلاق اسلامی ، پیشینهی مراقبه به «مرابطه» باز میگردد که عبارت است از نگاهبانی و مواظبت عقل از نفس . [در هر حال، مشارطه ، پیشنیاز مراقبه و معاقبه و مقامات پس از آن، تکمیل کنندهی محاسبه است.
سید بحرالعلوم (ره) در تعریف مراقبه میفرماید: «مراقبه عبارت است از متوجه و ملتفت خود بودن در جمیع احوال ، تا از آنچه بدان عازم شده و عهد کرده تخلّف نکند.»
خدای متعال در قرآن میفرماید:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید از (مخالفت) خدا بپرهیزید و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است!»
علامه طباطبایی میگوید: این آیه مؤمنین را وادار میکند که به یاد خدای سبحان باشند و او را فراموش نکنند و مراقب اعمال خود باشند، که چه میکنند، صالح آنها کدام و ناصالحش کدام است و صالح را هم خالص برای رضای خدا به جای آورند و این مراقبت را استمرار دهند؛ همواره از نفس خود حساب بکشند و هر عمل نیکی که در کردههای خود یافتند خدا را شکر گزارند و هر عمل زشتی دیدند خود را توبیخ نموده، نفس را مورد مؤاخذه قرار دهند و از خدای تعالی طلب مغفرت کنند.
خدای متعال که خود دیدهبان و مراقب انسان و رفتار اوست انسان را توبیخ میکند که مگر نمیداند که خدا میبیند! در روایت است که رسول خدا (ص) فرمود: « احسان ، آن است که خدا را چنان پرستش کنی که گویی او را میبینی و اگر نتوانی او را ببینی بدان که او تو را میبیند».
امام علی (ع) انسانها را بر ترک مراقبت الهی سرزنش نموده و میفرماید: خود را به مراقبت از نفست بگمار. ایشان مومن را به دوام مراقبت قلبی توصیه میکنند و مؤمن عاقل را کسی میداند که با مراقبت خود در امروز به فکر فردایش باشد میفرماید: خدا رحمت کند بندهای که مراقبت الهی را به جای بیاورد.
مراقبه، مورد توصیهی همهی بزرگان علم اخلاق از خواجه نصیر الدین طوسی تا علامه بحرالعلوم و مرحوم نراقی تا قلّههای تهذیب در عصر حاضر، مرحوم میرزا جوادآقا تبریزی ، امام خمینی و علامهی طباطبایی است.
مربیان اخلاق و سلوک ، ششمین امر از ضروریات مورد توجه سالک را، مراقبه میدانند و آن را به منزله سنگ اساسی سیر و سلوک ، ذکر ، فکر و... میدانند و میگویند: تا مراقبه صورت نگیرد ذکر و فکر بدون اثر خواهد بود؛ زیرا مراقبه حکم پرهیز از غذای نامناسب برای مریض را دارد و تا وقتی که مریض مزاج خود را پاک ننماید و از آنچه مناسب او نیست پرهیز نکند دارو بیاثر خواهد بود و چه بسا گاهی اثر معکوس میدهد.
مشارطه نخستین مقام و قبل از مراقبه است. در زمان انجام مشارطه، بهتر است که این عمل بعد از نماز صبح باشد و روش انجام مشارطه آن است که با خود شرط کند که بر خلاف فرموده خداوند رفتار نکند و سزاوار است که نفس را به ملاحظه و تدبّر در عاقبت هر کاری که در آن شبانه روز میخواهد بکند سفارش نماید و این عمده سفارشها و بالاترین آنهاست.
مراقبت را باید در دو بُعد انجام داد:
مراقبه قبل از شروع در عمل: عبارت از آن است که پیش از عمل بنگرد آنچه را تصمیم به انجامش گرفته است، به خاطر خداوند است یا برای هوای نفس و پیروی از شیطان و باید در اینجا تأمل کند تا به مدد انوار حق مطلب بر او روشن گردد. اگر عمل برای خداست آن را انجام دهد و اگر برای غیر اوست از آن دست باز دارد.
که امام صادق (ع) میفرماید: از شدیدترین کارها بر مردم یاد خدا در نزد حلال و حرام اوست که اگر طاعتی پیش آمد به آن عمل کند و اگر در معرض گناهی افتاد از آن بپرهیزد.
مراقبه به هنگام عمل: عبارت از بررسی چگونگی عمل است تا حقی را که خداوند در آن داراست ادا شود و باید نیّت خود را برای اتمام آن نیکو کند و صورت عمل را کامل گرداند و آن را به کاملترین وجهی که برای او ممکن است انجام دهد؛ زیرا در هر صورت بنده یا در حال طاعت و یا در معصیت و یا در کاری مباح است.
👇👇👇
مراقبه معنای عامّی است و به اختلاف مقامات و درجات و منازل سالک تفاوت میکند. در ابتدای امر سلوک مراقبه عبارتست از آنکه از آنچه به درد دین و دنیای او نمیخورد اجتناب کند و از امور بیهوده و غیر ضروری دوری گزیند و سعی کند تا خلاف رضای خدا در گفتار و کردار از او صادر نگردد، ولی کمکم این مراقبه شدّت یافته و درجه به درجه بالا میرود. گاهی مراقبه عبارت است از توجّه به سکوت خود و گاهی به نفس خود و گاهی به بالاتر از آن مثل حقیقت اسماء و صفات کلّیّه الهیّه.
هر چه سالک رو به کمال میرود و طیّ منازل و مراحل میکند، مراقبه او دقیق
تر و عمیقتر خواهد شد و در اینحالات بسیاری از مباحات در منازل اوّلیّه بر او حرام و ممنوع میگردد. مثلا مقربان الهی هیچ التفاتی به غیر نکنند و فقط یک همّت و اندیشه دارند. پارسایان نیز کسانیاند که به یقین دانند که خدا بر ظاهر و باطن ایشان مطّلع است و لیکن در جلال و عظمت او مدهوش و مستغرق نشدهاند و بیشتر به احوال و اعمال و مراقبت در آنها التفات دارند.
از منظر اخلاق عملی درجات مراقبه دارای چهار مرتبه است:
۱. پرهیز از محرّمات و انجام همهی واجبات بدون کمترین سهلانگاری.
۲. انجام همه کارها برای رضای خدا و دوری از اموری که لهو و لعب نامیده میشود.
۳. پیوسته ناظر خود دیدن پروردگار جهان، که در اثر آن سالک کمکم اذعان و اعتراف مینماید که خدای متعال در همه جا حاضر و ناظر و نگران همه مخلوقات است.
۴. حاضر و ناظر دیدن خداو مشاهدهی جمال الهی به طور اجمال.
🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨
💠 آیا عالم برزخ صبح و شب دارد؟💠
🔳در آیات 61 و 62 سوره مریم چنین آمده است:
🔶جنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ و كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا * لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا...
🔷بهشتهای عَدْنی هستند كه خداوند به بندگان خود وعدۀ غيبی داده است، و البتّه وعدۀ خدا آمدنی است. در آن بهشتها أبداً كلام لغو و بيهودهای نمیشنوند مگر سلام و سلامتی كه از ناحيۀ خدا به آنها ميرسد، و از برای آنان روزی آنان در هر صبح و شب خواهد بود.
💢در تفسير عليّ بن إبراهيم قمّيّ آمده است كه:
جنّات عدن بهشتهائی در دنياست، قبل از قيام قيامت.
دليل آن اينكه: در اين آيه لفظ بكره و عشيّ ـ كه صبح و شب است ـ بكار برده شده و صبح و شب در بهشت آخرتی نيست. بلكه صبح و شب متعلّق به بهشتهای دنيوی است كه ارواح مؤمنان بدانجا انتقال میيابد و در آنجا طلوع خورشيد و ماه میباشد.
📕 تفسير عليّ بن إبراهيم طبع سنگی، ص 412
🔰 @p_eteghadi 🔰
درس اخلاق .mp3
1.65M
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی:
«فرمود: اگر خواستيد جايی برويد #قبلاً وقت ملاقات را تعيين کنيد و اگر بدون تعيين وقت قبلی رفتيد و صاحبخانه عذری داشت و شما را نپذيرفت، بدتان نيايد فوراً برگرديد؛ اين در طهارت روح سهم تعيين کننده دارد. اگر رفتيد جايی و در زديد صاحبخانه گفت: ببخشيد من الآن کار دارم بدتان نيايد. اگر رفتيد به قصد ملاقات «و لم يأذوک»، ﴿وَ إِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَی لَكُمْ﴾؛[١] اين قرآن که برای تعليم از يک سو و تزکيه از سوی ديگر آمده است که ﴿يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ﴾،[۲] مسئله ملاقات را و غرورکُشی را و وارستگی را خودش متعرض است؛ اما فروعات نماز را احکام جزئی نماز را به وسيله روايات مشخص کرد. چقدر اين دين عزيز و عظيم و شيرين است! فرمود: بدتان نيايد اگر صاحبخانه گفت برگرديد، ﴿وَ إِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَي لَكُمْ﴾؛ يعنی اگر ما آمديم گفتيم: ﴿يُزَكِّيهِمْ﴾، تزکيه تنها در عبادت و نماز و مناجات و زيارت نيست؛ در ادب اجتماعی هم نهفته است. شما که وقت قبلی نگرفتيد او هم کار دارد، چه اصراری داريد که برويد، چرا بدتان ميآيد؟»
[۱]سوره نور آیه ۲۸
[۲]سوره بقره آیه ۱۲۹
درس اخلاق، آذرماه ۹۶
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
💢 عاق شدن والدین توسط فرزندان
🎙 حجت الاسلام استاد فرحزاد
📎 #امام_زمان
📎 #حجاب
📎 #فرزندان
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
💢 برای این حرم آدم باید جان بده
🎙 حجت الاسلام پناهیان
📎 #امام_زمان
📎 #شاهچراغ
📎 #حجاب
🔰 @p_eteghadi 🔰
💥سید به چه کسی اطلاق میشود؟
🔸فتوای مشهور فقها این است که سید به فرزندان و نوادگان هاشم جد اعلای پیامبر صلیاللهعلیهوآله گفته میشود و اختصاصی به فرزندان پیامبر اسلام ندارد. فرزندان ابوطالب به نامهای طالب، عقیل، جعفر طیار، علی علیهالسلام و نسل آنان (تا كنون هر چه هستند) نیز سیدند. از این رو سید و هاشمی بودن، عنوانی است که بر کسی که فقط از طریق پدر به هاشم منتسب باشد، اطلاق می شود. در نتیجه فرزندان حضرت زهرا سلاماللهعلیها از طریق حضرت امیر علیهالسلام سید شمرده میشوند.
🔸البته بین سید بودن و فرزند پیامبر اسلام بودن فرق است. همه فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها، فرزند پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز میباشند، چنانچه در روایتی امام کاظم علیهالسلام در جواب هارونالرشید میفرماید: «همانطور که خداى متعال، او را از طریق مریم علیهاالسلام به ذرارى انبیاء ملحق کرده است، ما را نیز از طریق مادرمان فاطمه علیهاالسلام به ذریه حضرت رسول صلىاللهعلیهوآله ملحق گردانید».
🖊نتیجه اینکه فرزندان حضرت زهرا سلاماللهعلیها از طرف پدر سید و از طرف مادر ذریه پیامبر اسلام شمرده میشوند.
🔰 @p_eteghadi 🔰
28.8K
⭕️ سوال
سلام و عرض ادب ببخشید سوالم اینه اگر دعا کردیم و خدا حاجت مارو داد، یعنی به صلاحمونه؟ میشه حاجتی به صلاحمون نباشه و خدا بهمون بده؟
🔰 پاسخ
بِسم اللّه الرَّحمنِ الرّحیم
نه اگر مصلحت مؤمن نباشد، خدا آن حاجت را نمیدهد.
پس اگر آن حاجت را داده، معلوم است که [خدا] خواسته و به مصلحت مؤمن بوده.
🎙 استاد محمدی شاهرودی
🔰 @p_eteghadi 🔰
🌸🎊🌸
هر چند که رسم است بگویند
تبریک پسر را به پدرها
میلاد پدر بر تو مبارک
ای آمدنت رأس خبرها...❤️
💜#ولادت_امام_حسن_عسکری_ع
🌸#عیدتون_مبارک
🌸🎊🌸
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 حدیث روز 💠
💎 تواضع از نگاه امام حسن عسکری (علیهالسلام)
🔻امام عسكرى عليهالسلام:
مِنَ التَواضُعِ السَّلامُ عَلى كُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَ الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الْمَجْلِسِ
❇️ سـلامكردن به هر كس كه بر او مىگذرى و
نشستن در جايى كه پايينتر از جايگاه (توست)،
نشانه تواضـع و فـروتنى اسـت.
📚 بحارالأنوار ۷۸، ۳۷۲ ح ۹
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داده امشب خداوند، حسن دوبارهای به زهرا
میلاد #امام_حسن_عسکری علیهالسلام مبارک باد 💚🌹
👤 #کلیپ زیبای "منم گدای امامِ عسکری" با مولودیخوانیِ کربلایی #حسین_طاهری تقدیم نگاهتان
🌺 ویژهٔ ولادت #امام_حسن_عسکری
🔰 @p_eteghadi 🔰
📚 شکایت از روزگار
مفضل بن قیس، سخت در فشار زندگی واقع شده بود.
فقر و تنگدستی، قرض و مخارج زندگی، او را آزار می داد.
یک روز در محضر امام صادق (علیه السلام) لب به شكایت گشود و بیچارگی های خود را مو به مو تشریح كرد.
گفت فلان مبلغ قرض دارم، نمی دانم چه جور ادا كنم؟
فلان مبلغ خرج دارم و راه درآمدی ندارم.
بیچاره شدم، متحیرم، گیج شده ام.
به هر در بازی می روم، به رویم بسته می شود.
در آخر از امام تقاضا كرد درباره اش دعایی بفرماید و از خداوند متعال بخواهد گره از كار فروبسته او بگشاید.
امام صادق (علیه السلام) به كنیزكی كه آنجا بود فرمود برو آن كیسه اشرفی را كه منصور برای ما فرستاده بیاور.
كنیزک رفت و فورا كیسه اشرفی را حاضر كرد.
آنگاه به مفضل بن قیس فرمود در این كیسه چهارصد دینار است و كمكی است برای زندگی تو.
گفت مقصودم از آنچه در حضور شما گفتم این نبود، مقصودم فقط خواهش دعا بود.
امام فرمود بسیار خب، دعا هم می كنم، اما این نكته را به تو بگویم، هرگز سختی ها و بیچارگی های خود را برای مردم تشریح نكن.
اولین اثرش این است كه وانمود می شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای و از روزگار شكست یافته ای.
در نظرها كوچک می شوی و شخصیت و احترامت از میان می رود.
📚 بحارالانوار، جلد 11، صفحه 114
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 مرام هوشمندانه
🔸 ابن ادریس كه از بزرگان فقهای ماست در طلیعه كتاب خود به نام سرائر در همان مقدمه دارد كه برخی مردم, به بچه های خود سفارش می كردند می گفتند: «یا بنی لا تقوموا فی الأسواق إلا علی زرّاد أو ورّاق»؛ به جوان هایشان می گفتند بازار كه رفتید یا در مغازه ورّاق ها و بازار ورّاق ها بنشینید كه سخن از کتاب و خرید و فروش كتاب است یا بازار اسلحه سازان كه سخن از مبارزه و جنگ و شمشیر و اینهاست؛ یا #مجاهد یا #عالم!
🔸 ملت باید آن #اصالت خودش را بیابد! ملت اگر ملّت گوش شد، هر كسی را بخواهند بر او تحمیل می كنند و هر چیزی را بخواهند از او می گیرند، چون یك مقدار #تبلیغ است، بعد چند بار هم كه #تكرار كردند باور میشود!
#آیت_الله_جوادی_آملی
📚 دیدار رئیس كتابخانه ملی با حضرت استاد
تاریخ: 1393/12/24
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 حیات انسانی
🔸 وجود مبارک حضرت امیر فرمود: بعضی ها زنده اند؛ اما به #حیات_گیاهی زنده اند یا به #حیات_حیوانی زنده اند و از نظر #حیات_انسانی مرده اند: «فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیوَانٍ .... وَ ذَلِكَ مَیتُ الْأَحْیاء»؛ یک جنازه عمودی است بعد هم می شود افقی.
🔸 فرمود در بین زنده ها مرده است؛ برای اینکه غذا خوب می خورد حیوانات هم می خورد، حبّ مقام و ریاست و اینها دارد. این حیوانات جنگلی ... هر کدام حوزه استحفاظی دارند، این زنبور عسل ملکه دارد ریاست دارد زعامت دارد. این که انسان نیست. آنکه #فرشته_خوی است او انسان است، حضرت فرمود: «وَ ذَلِكَ مَیتُ الْأَحْیاء» این یک جنازه عمودی است بعد می شود افقی. «فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیوَانٍ لَا یعْرِفُ .... وَ ذَلِكَ مَیتُ الْأَحْیاء».
🔸 عالم اهل بیت آن است که جامعه را به #حیات_انسانی برساند و انسان را زنده کند. آن وقتی که اقبال و ادبار مردم برای انسان یکسان بود، اقبال و ادبار دنیا یکسان بود، اقبال و ادبار عزل و نصب برای او یکسان بود، تازه وارد حوزه انسانیت شده است... .
#آیت_الله_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1396/05/19
🔰 @p_eteghadi 🔰
آیا مثل خدا وجود دارد !!!!!
🤔#پرسش :
❓خداوند در آیه ای می گوید که مثل مثل خدا نیست , این یعنی مثل و همانند خداوند است اما هیچ کس نمی توانند مانند مثل خدا باشند !!!! در این صورت وجود مثل و همتا برای خداوند ثابت می شود !!!!!
💠#پاسخ💠
👌قرآن با صراحت از خداوند نفی هر گونه شبه و مانند و مثلی را می کند و می فرماید :
" براى او هيچ گاه شبيه و مانندى نبوده است».""وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ»" ( اخلاص ٤ )
❕زیرا خداوند ذاتی است نامحدود و غیر او همه محدود , روشن است که محدود هیچگاه نمی تواند به مانند نامحدود باشد , بنابراین مطابق اين آيه تمام عوارض مخلوقين، و صفات موجودات، و هر گونه نقص و محدوديت، از ذات پاك او منتفى است، ...او نه شبيهى در ذات دارد، نه مانندى در صفات، و نه مثلى در افعال، و از هر نظر بى نظير و بى مانند است. "
📚تفسیر نمونه ج 27 ص 443
❕بر همین اساس امام باقر عليه السلام به جابر جُعفى فرمود :
"اى جابر! خداوند تبارك و تعالى نظير و شبيه ندارد، از صفت توصيفگران والاتر، از خيال تخيّلكنندگان، بزرگتر و از چشم تماشاگران، محجوب است، با نابود شدنىها نابود نمىگردد و با افولكنندگان، افول نمىپذيرد. چيزى به مانند او نيست و شنوا و داناست. " " يا جابِرُ، إِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى لا نَظيرَ لَهُ ولا شَبيهَ، تَعالى عَن صِفَةِ الواصِفينَ، وجَلَّ عَن أَوهامِ المُتَوَهِّمينَ، وَاحتَجَبَ عَن أَعيُنِ النّاظِرينَ، لا يَزولُ مَعَ الزّائِلينَ، ولا يَأفِلُ مَعَ الآفِلينَ، لَيسَ كَمَثلِهِ شَيءٌ وهُوَ السَّميعُ العَليمُ. "
📚التوحيد: ص 179 ح 13، تفسير العيّاشي: ج 1 ص 59 ح 94
❕در آیه ای هم که در پرسش مورد اشکال قرار گرفته است , خداوند می فرماید : " «هيچ چيز همانند او نيست و او شنوا و بيناست». " " «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ» "( سوره شورى، آيه 11)
❕با توجه به اينكه" كاف" در جمله" لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ" كاف تشبيه است و به معنى مثل مىآيد جمله چنين معنى مىدهد:" همانند مثل او چيزى نيست" اين تكرار سبب شده كه بسيارى از مفسران" كاف" را زائده بدانند كه معمولا براى تاكيد مىآيد، و در كلمات فصحاء فراوان است.
❕بنابراین كلمه «كاف» در جمله «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْءٌ» زائده، و براى تأكيد است , يعنى چيزى كه درست همانند او باشد وجود ندارد آرى ممكن است پرتوى از وجود و علم و قدرت او در عالم ممكنات بيفتد امّا هرگز مخلوقات ممكنه مثل او نيستند.
❕البته بعضى «كاف» را زائده ندانسته، و گفتهاند: مفهوم آيه اين است چيزى همانند مثل خدا نيست، منتها مثل در اينجا به معناى ذات است همانگونه كه مىگوييم مثل تو در چنين راه خلافى گام نمىگذارد (يعنى خود تو نبايد اين كار را بكنى).
❕یعنی گاه گفته مىشود:
👌مثل تو از ميدان حوادث فرار نمىكند، يعنى مثل تو با اين شجاعت، با اين عقل و هوش و درايت نبايد از ميدان حوادث بگريزد (خلاصه كسى كه اوصاف تو را دارد بايد چنين و چنان باشد).
❕در آيه مورد بحث نيز معنى چنين مىشود: مثل خداوند با اين اوصاف كه ذكر شد، با اين علم گسترده و قدرت عظيم و بى پايان و ... همانندى نخواهد داشت. "
📚پيام قرآن، ج3، ص: 308 _ تفسير نمونه، ج20، ص: 372
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 سفر #امام_عسکری "سلام الله علیه " در ماه #ربیع_الثانی با #طی_الارض به جرجان
▪️جعفر بن شریف می گوید: سالی قصد حج کردم، و قبل از حج به زیارت امام حسن عسکری علیه السّلام در سامراء رفتم. اموالی از شیعیان همراهم بود که باید به آن حضرت می رساندم. خواستم از آن حضرت بپرسم اموال را به چه کسی بدهم، ولی پیش از آنکه من صحبت کنم حضرت فرمودند: «به مبارک خادم بده». عرض کردم: «همین کار را کرده ام»، و سپس بیرون آمدم و گفتم: «شیعیان شما در جرجان به شما سلام می رسانند». امام علیه السّلام فرمود: مگر بعد از مراسم حج به جرجان بر نمی گردی؟ عرض کردم: بر می گردم.
فرمودند: 170 روز دیگر اول روز جمعه سوم ربیع الثانی به جرجان وارد می شوی. آن وقت به مردم اعلام کن که من در آخر همان روز به جرجان می آیم. برو به سلامت.
خداوند متعال تو را و آنچه با توست به سلامت به اهل و اولادت خواهد رسانید. پسری برای پسرت متولد شده است. نام او را «صلت » بگذار، که خداوند به زودی او را به حد کمال می رساند و او از اولیاء ما خواهد بود.
من گفتم: یابن رسول اللَّه، ابراهیم بن اسماعیل جرجانی از شیعیان شماست و به دوستان شما هر سال بیش از صد هزار درهم احسان می کند، و در جرجان از اشخاصی است که متنعم به نعمت های الهی است. امام علیه السّلام فرمودند: «خداوند به ابواسحاق ابراهیم بن اسماعیل در مقابل احسانی که به شیعیان ما می کند جزای خیر بدهد و گناهان او را بیامرزد و او را پسری صحیح الاعضاء روزی فرماید که قائل به حق باشد. به ابراهیم بگو: حسن بن علی می گوید: نام پسر خود را احمد بگذار».
راوی می گوید: از خدمت حضرت مرخص شدم و حج رفتم و بازگشتم، و در روزی که حضرت معین فرموده بودند به سلامت وارد جرجان شدم. هنگامی که اصحاب ما برای تهنیت آمدند، به ایشان گفتم: امام علیه السّلام مرا وعده داده که در آخر امروز به اینجا تشریف می آورند. پس مهیا شوید و مسائل و حوائج خود را آماده کنید.
شیعیان چون نماز ظهر و عصر را به جا آوردند، در خانه من جمع شدند. ناگاه امام عسکری علیه السّلام در همان ساعتی که فرموده بودند وارد شدند. هنگام ورود بر ما سلام کردند و ما به استقبال شتافتیم و دست آن حضرت را بوسیدیم. آنگاه حضرت فرمودند: من به جعفر بن شریف وعده کرده بودم که در آخر این روز نزد شما بیایم. من نماز ظهر و عصر را در سامراء به جا آوردم و نزد شما آمدم تا با شما تجدید عهد نمایم. اکنون شما حوائج و مسائل خود را بیاورید.
اول کسی که ابتدا به سؤال کرد نضر بن جابر بود. او گفت: یابن رسول اللَّه، پسر من از هر دو چشم نابیناست، دعا فرمائید تا خداوند دیده هایش را به او برگرداند. حضرت فرمودند: او را حاضر کن. او را حاضر کرد و حضرت دست مبارک بر چشمان او کشید و چشمانش روشن شد.
پس از او یک یک آمدند و حاجت خود را بیان کردند و حضرت حاجتهای آنان را برآورده می نمودند، تا اینکه حوائج همه را بر آوردند و مسائل آنها را جواب فرمودند و همان روز به سامراء مراجعت نمودند.
📚 بحار الانوار: ج 50، ص 263
#روایات
#کرامات_اهلبیت
🔰 @p_eteghadi 🔰
در روز گذشته از وضعیت بسیار دشوار دوران زندگی حضرت عسکری (ع) و فشار حداکثری عباسیان سخن گفتیم و عرض کردیم که در چنین شرایط سختی، ویژگیهای بارز شخصیتی، و روش و منش حضرت و همچنین اقدامات مدبّرانه آن امام همام برای هدایت جامعه و حل مشکلات فکری، معنوی و مادی مسلمانان، باعث شد تا حضرت عسکری (ع) مقبولیت ویژهای نزد دوستان اهلبیت عصمت و طهارت (ع) و حتی مخالفین و دشمنان پیدا کنند؛
سپس با اشاره به کلام ارزشمند رهبر فرزانه انقلاب، مبنی بر کسب آن همه فضیلت، مقامات، کرامات حضرت در سن کمتر از بیست و هشت سالگی! امام حسن عسکری (ع) را به عنوان عالیترین الگو برای جوانان معرفی نمودیم و انشاالله در سخن امروز به مواردی از سیرهی گفتاری و رفتاری آن امام همام که میتواند اشتیاق و طعم خوش زندگی مطابق با روش حضرت عسکری (ع) را برای جوانان ما به ارمغان آورد، اشاره مینمائیم؛
✍️ یکی از روایات تاریخی که میتواند برای جوانان ما در عصر حاضر درسآموز باشد، روایتی است که مطابق با آن، حضرت عسکری (ع) از ملاقات با یکی از اصحاب وفادارشان، مدتی پرهیز نمودند و پس از انجام ملاقات، به او فرمودند: «چیزی درباره تو شنیدم که شایسته نیست و آن این است که یکی از مسلمانان را از خود راندهای!» آن صحابی وفادار گریست و دلیل آورد که فرد مورد نظر اهل گناه است و من به همین دلیل، او را راندم و با او برخورد نمودم؛ حضرت در پاسخ او فرمودند: «راست میگویی؛ اما باید با چنین افراد خطاکاری نیز با اکرام و احترام رفتار کرد و نباید تحقیرشان نمود و به آنان توهین کرد؛ زیرا آنها به ما منتسب هستند و اگر چنین کنی از زیانکاران خواهی بود.»
در روایت آمده که وقتی آن فرد گنهکار، خبر برخورد حضرت و سخنان ایشان را شنید، از گناهان خود، دست برداشته و توبه کرد و از پرهیزگاران زمانه خود شد؛ و در نهایت نیز در شهر مقدس قم و در کنار مزار حضرت معصومه (س) دفن گردید. (موسوعة الامام العسکری، ص۲۷۵)
بنابراین یکی از ویژگیهای حضرت که باید برای همه ما و مخصوصاً جوانان متدین حزباللهی درس باشد، جذب حداکثری و دفع حداقلی دوستان خطاکار و حتی مخالفین، و استفاده از اخلاق حسنه و روشهای محترمانه در برخورد با افراد غافل و حتی مغرض است تا بتوانیم باعث علاقمندی هرچه بیشتر مردم به مکتب انسانساز اهلبیت عصمت و طهارت (ع) شویم؛
✍️ یکی دیگر از نکات درسآموز در سیره آن امام همام، امیدبخشی و امید آفرینی در فکرها و جانهای خستهی شیعیان بود؛ چنانچه حضرت، در آن دوران بسیار سخت، همواره در عین تلاش مستمر و خستگیناپذیر و در عین تحمل همهی سختیها و مصائب به مردم امید میدادند؛ چنانچه در روایت آمده که ایشان در حالی که خود زندانی بودند، خطاب به یاران در بند اسارت، که بهشدت نگران غربت و عاقبت خود و شیعیان بودند، میفرمودند: «به خدا قسم فرزندم مهدی (عج) خواهد آمد؛ او جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود درحالی که ظلم و ستم، آن را فرا گرفته است» (کشف الغمه، ج۳، ص۳۰۷)
بدیهی است تأسی به آن امام همام و استفاده از اینگونه گفتمان امیدبخش در زمان حاضر نیز که مردم ما با تحریمهای همهجانبه و فشار حداکثری دشمنان و وضعیت سخت معیشتی و اقتصادی روبرو هستند یکی از نیازهای اصلی جامعه اسلامی ماست.
✍️ و بالاخره سخن امروز را با متن یکی از نامههای درسآموز آن حضرت به شیعیان به پایان میبریم:
«شما را سفارش میکنم به تقوای الهی و پارسایی در دینتان؛ و کار و کوشش برای خدا؛ و راستگویی و ادای امانت به کسی که امانتی به شما سپرده است، چه نیکوکار باشد یا تبهکار؛ و سجده طولانی؛ و نیکی به همسایگان؛ زیرا جدم رسول خدا (ص) برای این امور مبعوث شد... (پس بدانید ای شیعیان که) هرگاه فردی از شما در دینش، پارسا؛ و در گفتارش، راستگو باشد و امانت مردم را ادا کند و با آنها خوشخویی کند، چنانچه در جامعه گفته شود: این شیعه و پیرو اهلبیت است، این موضوع ما را شاد میسازد؛ (پس) از خدا پروا کنید و مایه آراستگی ما باشید، نه باعث ننگ و زشتی ما! و تمامی خوبیها و دوستیها را برای ما جلب کنید و هرگونه زشتی را از ما دور سازید... خدا و مرگ را بسیار یاد کنید و قرآن را بسیار بخوانید و فراوان بر پیامبر (ص) صلوات بفرستید... آن چه را به شما سفارش کردم پاس دارید، شما را به خدا میسپارم و بدرودتان میگویم» (موسوعة الامام العسکری، ص۳۱۵)
🔰 @p_eteghadi 🔰
106.8K
⭕️ سوال
سلام حاج آقا وقتتون بخیر
لطفاً چیزی بفرمائید که توی این اوضاع آروم بشیم..
🎙 استاد محمدی شاهرودی
🔰 @p_eteghadi 🔰
برائت جویی از نظام اسلامی و رهبری !!!!!
🤔#پرسش :
❓این پیام را برخی از دوستان انقلابی در فضای مجازی منتشر می کنند : " شنیدم به آرمان گفتن به رهبر ناسزا بگو ولت میکنیم، وگرنه بیشتر میزنیمت
آرمان هم گفته اون نورچشم منه، شما بزنید.. "
❓سوالم آن بود که اگر ما هم در وضعیت مشابه قرار بگیریم , حق ناسزا گفتن به رهبری را نداریم حتی اگر کشته شویم !!!!!
💠#پاسخ💠
👌این که جریان مذکور پیرامون ناسزا گویی به رهبری در مورد شهید بزرگوار طلبه آرمان علی وردی , اتفاق افتاده است یا خیر مورد اطلاع دقیق نیست , اما به هر حال آیات و روایات تقیه حکم به وجوب تقیه و عدم اظهار عقیده و حتی برائت جویی در مباحث مرتبط با نظام اسلامی و رهبری می کند , چنان که دانشمندان شیعه در بیان عقیده شیعه چنین می گویند :
" ما معتقديم: هرگاه انسانى در ميان افراد متعصّب و لجوج و بىمنطق گرفتار شود كه اظهار عقيده در ميان آنان، سبب خطر جانى يا مانند آن گردد و از اين اظهار عقيده فايده مهمّى حاصل نشود، در چنين موردى موظّف است عقيده خود را مكتوم دارد، و جان خود را بيهوده بر باد ندهد، و نام اين كار را «تقيّه» مىگذاريم و اين مسأله را از دو آيه در قرآن مجيد و دليل عقل آموختهايم.
❕قرآن درباره مؤمن آلفرعون مىفرمايد: «وَ قالَ رَجُل مُؤمِن مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ ايْمانَهُ اتَقْتُلُونَ رَجُلًا انْ يَقُولَ رَبّىَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَكُمْ بِالْبَيِّناتِ مِنْ رَبَّكُمْ؛ مرد با ايمانى از آلفرعون كه ايمان خود را كتمان مىكرد (در مقام دفاع از موسى بر آمد و) گفت: آيا مىخواهيد كسى را به قتل برسانيد كه مىگويد: پروردگار من خداست، در حالى كه دلايل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است!». (سوره غافر آیه ٢٨ )
❕جمله «يَكْتُمُ ايمانَهُ» صراحت در مسأله تقيّه دارد، آيا سزاوار بود مؤمن آلفرعون ايمان خود را آشكار كند و جان خود را از دست بدهد و كارى از پيش نبرد؟
👌و درباره بعضى از مؤمنان مبارز و مجاهد صدر اسلام كه در چنگال مشركان لجوج گرفتار شدند دستور تقيّه مىدهد و مىفرمايد: «لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرينَ اوْلياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمنينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذِلكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فى شَىْءٍ الّا انْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً؛ افراد با ايمان نبايد غير از مؤمنان، كسى را از كافران، دوست و ولىّ خود قرار دهند، هر كس چنين كند رابطه خود را از خدا بريده است مگر اينكه (شما در خطر باشيد و) از آنها تقيّه كنيد». ( سوره آل عمران آیه ٢٨ )
❕بنابراين «تقيّه» يعنى كتمان عقيده، مخصوص جايى است كه جان و مال و عِرض انسان در برابر دشمنان متعصّب و لجوج به خطر مىافتد، بىآنكه نتيجهاى داشته باشد، در چنين مواردى نبايد بيهوده افراد را به خطر انداخت و نيروها را از دست داد؛ بلكه بايد آن را براى مواقع لزوم حفظ كرد، به همين دليل در حديث معروف امام صادق عليه السلام مىخوانيم: «التَّقِيَّةُ تُرْسُ الْمُؤمِنِ؛ تقيّه سپر دفاعى مؤمن است».
📚الکافی ج 2 ص 221
❕تعبير به «تُرس» (سپر) تعبير لطيفى است كه نشان مىدهد تقيّه يك وسيله دفاعى در مقابل دشمنان است.
👌داستان تقيّه كردن «عمّار ياسر» در برابر مشركان و صحّه نهادن بر آن از سوى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله معروف است."
📚اعتقاد ما، آیت الله مکارم شیرازی ص: 101
👌البته در مورد برائت جویی و سب کردن امامان علیهم السلام از روی تقیه این اجازه داده شده است که انسان اختیار دارد که از روی تقیه سب کند یا تقیه را کنار بگذارد و سب نکند و کشته شود !!!!
📚وسائل الشیعه ج 16 ص 225 باب 29 بَابُ جَوَازِ التَّقِيَّةِ فِي إِظْهَارِ كَلِمَةِ الْكُفْرِ كَسَبِّ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْأَئِمَّةِ ع وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ وَ عَدَمِ وُجُوبِ التَّقِيَّةِ فِي ذَلِكَ وَ إِنْ تَيَقَّنَ الْقَتْل
❕روشن است که مورد این اجازه در مورد امامان علیهم السلام است و شامل مباحث مربوط به نظام اسلامی و رهبری نمی شود , بلکه در مورد نظام و رهبری ادله تقیه حاکم است مگر موارد خاصی که مصلحت مهمتری در کار باشد .
❕عبدالله بن عطا می گوید :
"به امام باقر علیه السلام گفتم: دو مرد را در کوفه گرفتند و به آنها گفتند: از امیر مؤمنان بیزاری بجویید. یکی بیزاری جست و یکی نجست. آن را که بیزاری جست آزاد کردند و آن دیگری را کشتند. فرمود: آن کس که بیزاری جست، در دینش مسئله دان و فقیه بود، و آن کس که نجست، شتاب کرد برای بهشت " " ...أَمَّا الَّذِی بَرِئَ فَرَجُلٌ فَقِیهٌ فِی دِینِهِ وَ أَمَّا الَّذِی لَمْ یَبْرَأْ فَرَجُلٌ تَعَجَّلَ إِلَی الْجَنَّةِ "
📚الکافی ج 2 ص 221
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💿 #پادکست
💢 فرمایشات امام عسکری علیه السلام درباره امامت
🎙 دکتر رفیعی
📎 #حجاب
📎 #امام_حسن_عسکری
📎 #ولادت_امام_حسن_عسکری
🔰 @p_eteghadi 🔰