eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.2هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
👓 متوسلیان و وزوایی منجر به بازداشت موقت و خلع سلاح وزوایی می‌شه! ولی نه این به اون می‌گه نفوذی! نه اون به این می‌گه خائن! 🔹 اما وسط جنگ رسانه‌ای دشمن و هجمه‌های شدید دشمن، این به اون می‌گه آخوند دوزاری و سلبریتی بی‌سواد! فقط بخاطر اینکه مدل موضعگیریش در حجاب تفاوت داره! بخاطر اینکه شاید مخاطبهاش بیشتر باشند! ❗️ رفقا بدون تعارف، امروز سرباز تبیین کم داریم، از شیخ فرهاد تا شیخ قمی تا هرکس که در این جبهه داره از همه چیش می‌گذره تا تبیین کنه، همه باید در جهت تقویت جبهه حق باشیم و خطاها رو مثل برادر با دلیل تذکر بدهیم! اینجور که ما بعضا همو می‌زنیم بخدا ضدانقلاب را اینطور نمی‌زنیم! اون از قضیه رائفی‌پور که بخاطر حرفی که قبلا اقای کاشانی زده بود منکر عصمتش کردند! (خطاهای رائفی پور قابل کتمان نیست ولی مدل نقد و تخریب عجیب بود!) این هم تهمتهای بی‌اساس به یکی از نخبگان حوزوی که انصافا در این مدت هیچ بی‌تقوایی از او ندیدیم! (هرچند نقدهایی در نظرات داشته باشیم!) ❗️ در همه حال به یاد خدا باشیم! در حال نقد بیشتر! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 امام کاظم علیه السلام میفرمایند: به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدوارى او به خدا و خوش اخلاقى اش و خوددارى از غیبت مؤمنان. بحارالأنوار، ج. ۶، ص. ۲۸، ح. ۲۹ ▪️شهادت امام کاظم (ع) تسلیت باد ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 🔸امام کاظم علیه السلام: أَوَّلُ الدِّيانَةِ بِهِ مَعرِفَتُهُ ، وكَمالُ مَعرِفَتِهِ تَوحيدُهُ ، وكَمالُ تَوحيدِهِ نَفيُ الصِّفاتِ عَنهُ . 🔹گام نخست اعتقاد به خدا ، شناخت اوست و كمال شناختش ، يگانه دانستن اوست و كمال يگانه دانستنش ، نفى صفات از اوست . 📚الكافي : ج ١ ص ١٤٠ ح ٦ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
. 💮 خانوادۀ کارآمد! ✍️ یکی از ویژگی‌های خانوادۀ کارآمد، تعهد داشتن در قبال تأمین آرامش اعضای خانواده است. در خانواده‌های کارآمد، اعضا نه ‏تنها خود را وقف آسایش خانواده، بلکه برای رشد و تعالی هریک از اعضای آن تلاش می‌‏‏‌کنند. 🔅 در بیان رفتارش با فاطمه علیها السلام فرمود: به خدا سوگند که تا زنده بود، نه او را عصبانى کردم و نه به کارى مجبورش ساختم؛ او نیز مرا عصبانى نساخت و در کارى از من نافرمانى نکرد. هنگامى که به او نگاه مى‏‌کردم، غم‌‌ها و اندوه‌‌ها از من برطرف مى‏‌شدند. کشف الغمّه، ج۱، ص۳۶۳؛ ▫️ متعهد بودن در قبال خانواده، مبنای صرف زمان و نیروی اعضای خانواده برای فعالیت‌‌هایی است که به‌‏نحوی به خانواده مرتبط می‌شوند. تعهد، یعنی وفادار ماندن به خانواده و اعضای آن، هنگام غم و شادی و وقایع خوشایند و ناخوشایند زندگی. تعهد، هم بر مبنای احساس و عاطفه و هم بر پایۀ قصد و نیت استوار است. ▫️ همسران و افرادی که در باره تعهد خود در قبال دیگران به بلوغ فکری لازم نرسیده‌‏اند و رفتاری دوسوگرایانه دارند، در ازدواج و در کارکردن دچار مشکل خواهند شد و نتیجۀ این امر در بیشتر اوقات بی‌‌وفایی خواهد بود. 🚩 در خانواده‌های کارآمد و سالم، بهترین شیوۀ سرمایه‌‏گذاری عاطفی، «سرمایه‌‏گذاری همدلانه» است. در این شیوه، حمایت عاطفی در میان اعضای خانواده، صادقانه و به‏‌سهولت انجام می‌‏پذیرد و اعضا از عواطف مثبت یکدیگر بهره‌‌مند می‌شوند. بر این شیوه در آموزه‌‌های اسلام تأکید شده است. 🔅(ص) فرمود: در روز رستاخیز، مردى از امت مرا مى‌‏آورند، در حالى که هیچ کار نیکى ندارد که به سبب آن، برایش امید بهشت برود؛ اما خداوند متعال مى‌‏فرماید: او را به بهشت ببرید؛ چون به خانواده‏‌اش مهر مى‌‏ورزید. الفردوس، ح۸۷۵۲. 📚 سید مهدی خطیب، مهارت‌های زندگی،‌ ص۲۱۸ و ۲۲۴ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
🔰 همه ضرر و زيان‌هاى جامعه در اثر چهار صفت! 🔸امیرالمؤمنین علی علیه السلام: من استطاع أن يمنع نفسه من أربعة اشياء فهو خليق بأن لاينزل به مكروهٌ أبداً قيل: وما هنّ يا أميرالمؤمنين! قال: العجلة واللجاجة والعُجب والتّوانی. هر كه تواند خود را از چهار چيز نگه دارد شايسته است كه هرگز بد نبيند، گفته شد كه آن‌ها چه‌اند؟ فرمود شتاب و لجبازى و خود بينى و سستى. 📚تحف العقول، صفحه ۲۲۲ هركس اين چهار صفت را از خود دوركند خواه فرد باشد، خواه مجموعه دست‌اندركاران و رؤسای جامعه، هيچ‌گاه حادثه و واقعه ناخوشايندى، متوجه او نخواهدشد: 1⃣ عجله، بدون تأنّى و دقت، تصميم‌گيرى كند يا كارى را اجراء نمايد (عجله غير از سرعت در عمل است). 2⃣ لجاجت، يكى از مسائل خطرناك و بلاهاى دامن‌گير، اصرار و پافشارى ناحق، در مسأله‌اى است كه چون اين حرف را گفته و يا چنين موضعى اتخاذ كرده حاضر نيست عقب‌نشينى كند و لو خلاف آن ثابت شود. 3⃣ مغرورشدن و خودشگفتى، كه انسان نقص‌ها و ضعف‌هاى خود را نديده و احياناً محسنات‌اش را بزرگ بشمرد. 4⃣ كاهلى و سستى، كار امروز را به فردا افكندن و تأخير انداختن. 🔸رهبر انقلاب با این همه تجربه مدیریتی فرمودند: در اثر تجربياتى كه در سال‌هاى متمادى پيدا كردم به اين نتيجه رسيدم كه اين سخن على (عليه السلام) واقعاً حكمت تمامى است و همه ضرر و زيان‌هايى كه متوجه جامعه شده است در اثر اين امور بوده. خداوند ان شاءاللّه ما را با مجاهدت خودمان و با توفيق خودش از اين صفات دور بدارد. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
انتقاد ابوحنیفه به نماز امام کاظم علیه السلام !!!! 🤔 : ❓آیا این جریان صحیح است که امام کاظم در مکانی نماز خواندند که مردم رفت و آمد می کردند و ابوحنیفه به امام کاظم در این رابطه اعتراض کرد ?!!!! 💠💠 👌فقهای شیعه با استناد به روایات فتوا می دهند که انسان می تواند در مقابل رفت و آمد مردم نماز بخواند , اما بهتر است که در این هنگام چیزی جلوی خود بگذارد که حایل میان انسان و مردم گردد , چنان که در رساله توضیح المسائل آمده است : " مسأله 822 : هرگاه انسان در جايى نماز مى‏خواند كه مردم از جلو او عبور مى‏كنند مستحبّ است جلو خود چيزى بگذارد كه ميان او و آنها حايل گردد، حتّى اگر عصا و تسبيح و ريسمانى هم باشد كافى است. " 📚رسالة توضيح المسائل , آیت الله مکارم شیرازی  ص: 157 👌از برخی روایات استفاده می شود که در صورتی که انسان در مسجد الحرام و در برابر ازدحام مردم نماز بخواند , این نماز خواندن اشکالی ندارد و نیازی هم نیست که انسان چیزی حائل بگذارد , حائل گزاردن در صورتی است که انسان در مسجد الحرام نماز نخواند . ❕معاویه بن عمار می گوید : "به امام صادق علیه السلام گفتم: [در مکّه] هر جا برای نماز خواندن می‌ایستم یا زنی مقابلم نشسته یا عبور می‌کند؛ فرمود: اشکال ندارد، مکّه را بَکّه گفته اند که زن و مرد با ازدحام در آن حرکت می‌کنند. " قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَقُومُ أُصَلِّي وَ الْمَرْأَةُ جَالِسَةٌ بَيْنَ يَدَيَّ أَوْ مَارَّةٌ فَقَالَ لَا بَأْسَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ بَكَّةَ لِأَنَّهُ يَبُكُّ فِيهَا الرِّجَالُ وَ النِّسَاء " 📚المحاسن ج ٢ ص ٣٣٧ ❕حال در مورد سوال مطرح شده گفتنی است که شیخ کلینی روایت می کند : " ابوحنیفه نزد امام صادق علیه السلام رفت و به ایشان گفت: فرزند شما - یعنی امام کاظم - را دیدم که نماز می‌خواند و مردم از مقابلش عبور می‌کردند و او آنها را نهی نمی کرد، و این کار اشکال دارد! امام صادق علیه السلام فرمود: موسی را صدا کنید نزد من بیاید. ایشان را صدا کردند، پس فرمود: پسرم؛ ابوحنیفه می‌گوید تو نماز می‌خواندی در حالی که مردم از مقابلت رد می‌شدند و تو آنها را نهی نمی کردی! گفت: بله ای پدرجان؛ آن کسی که برایش نماز می‌خواندم، از مردم به من نزدیک تر بود، خداوند عزوجل می‌فرماید: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»  {و ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم}. " راوی گوید: پس امام صادق علیه السلام او را در آغوش گرفت و فرمود: پدر و مادرم به فدایت ای محلِّ اَمنِ اسرار! " "دَخَلَ أَبُو حَنِيفَةَ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ رَأَيْتُ ابْنَكَ مُوسَى ع يُصَلِّي وَ النَّاسُ يَمُرُّونَ بَيْنَ يَدَيْهِ فَلَا يَنْهَاهُمْ وَ فِيهِ مَا فِيهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ادْعُوا لِي مُوسَى فَدُعِيَ فَقَالَ لَهُ يَا بُنَيَّ إِنَّ أَبَا حَنِيفَةَ يَذْكُرُ أَنَّكَ كُنْتَ تُصَلِّي وَ النَّاسُ يَمُرُّونَ بَيْنَ يَدَيْكَ فَلَمْ تَنْهَهُمْ فَقَالَ نَعَمْ يَا أَبَةِ إِنَّ الَّذِي كُنْتُ أُصَلِّي لَهُ كَانَ أَقْرَبَ إِلَيَّ مِنْهُمْ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ قَالَ فَضَمَّهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى نَفْسِهِ ثُمَّ قَالَ يَا بُنَيَّ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا مُودَعَ الْأَسْرَارِ. " 📚الکافی ج ٢ ص ٢٩٧ ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕در مورد این روایت دو توضیح بیان شده است : 🔸١ _ این روایت و نمازی که امام کاظم علیه السلام در مقابل مردم خوانده است , در مکه و مسجد الحرام بوده است که در این مکان نیازی نبوده که امام کاظم علیه السلام حائلی بین خود و مردم بگذارد و با توجه به حضور قلب وافر امام کاظم علیه السلام در نماز , ایشان تماما غرق توجه به خداوند بوده است , چنان که در روایت دیگری تصریح شده است که مشابه این جریان در مکه و مسجد الحرام برای امام کاظم ع اتفاق افتاده است . ❕ابن ابی عُمَیر گفت: " سفیان ثوری حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را که نوجوان بود دید در حالی که ایشان نماز می‌خواند و مردم از مقابلش عبور می‌کردند. به ایشان گفت: مردم در حال طوافند و از مقابلت عبور می‌کنند! فرمود: آن کس که برایش نماز می‌خوانم، از اینها به من نزدیک تر است. " "...ُ إِنَّ النَّاسَ يَمُرُّونَ بِكَ وَ هُمْ فِي الطَّوَافِ فَقَالَ ع الَّذِي أُصَلِّي لَهُ أَقْرَبُ إِلَيَّ مِنْ هَؤُلَاءِ. " 📚توحید صدوق ص ١٨٠ 👌توضیح اول که مورد بیان ما قرار گرفت , توسط محدث بزرگوار , شیخ حر عاملی بیان شده است : "  بَابُ عَدَمِ بُطْلَانِ الصَّلَاةِ بِمُرُورِ شَيْ‏ءٍ قُدَّامَ الْمُصَلِّي مِنْ كَلْبٍ أَوِ امْرَأَةٍ أَوْ غَيْرِهِمَا وَ👈 يُسْتَحَبُّ لَهُ أَنْ يَدْفَعَ مَا اسْتَطَاعَ إِلَّا بِمَكَّة👉" 📚وسائل الشیعه ج ٥ ص ١٣٢ باب ١١ 🔸٢ _ توضیح دوم , توضیحی است که شیخ کلینی می دهد و مرحوم فیض کاشانی , این توضیح را تکمیل می کند . ❕شیخ کلینی در مورد روایت مورد بحث و عملکرد امام کاظم علیه السلام می گوید : " این کار از سوی آن حضرت، به هدف تأدیب بوده نه اینکه او فضیلت را ترک کرده است. " "وَ هَذَا تَأْدِيبٌ مِنْهُ ع لَا أَنَّهُ تَرَكَ الْفَضْل‏ " 📚الکافی ج ٣ ص ٢٩٧ ❕مرحوم فیض در توضیح این عبارت می گوید : "این بیان شیخ کلینی به این معناست که امام کاظم علیه السلام , وقتی که در مقابل رفت و آمد مردم نماز خوانده است , ایجاد حائل را ترک نکرده است و حائل گزارده است , اما پس از گزاردن حائل دیگر نیازی به منع مردم از عبور و مرور نیست و امام کاظم ع مردم را از عبور و مرور نهی نکردند , در این هنگام آنچه لازم بوده است همان حضور قلب در نماز بوده که امام کاظم ع این حضور قلب را داشته است , بنابراین امام کاظم ع هم حائل گزارده و شان ظاهری نماز را حفظ کرده و همان حضور قلب داشته و شان باطنی نماز را حفظ کرده و از این طریف ابوحنیفه را ادب کرده است که گمان می کرده که باید مردم را از رفت و آمد منع کرد , امام کاظم ع به او آموزش داد که وقتی حائل گزارده می شود , دیگر نیازی به منع مردم از رفت و آمد نیست , زیرا خداوند نزدیکتر از آنان به انسان است و انسان می تواند متوجه خداوند گردد " " أقول ليس في الحديث أنه ع ترك السترة و إنما فيه أنه لم ينه الناس عن المرور فلعله لا يلزم نهي الناس بعد وضع السترة و إنما اللازم حينئذ حضور القلب مع اللَّه حتى يكون جامعا بين التوقير الظاهر للصلاة و التوقير الباطن لها و لهذا أدب ع أبا حنيفة بذلك و كان هذا هو المراد من كلام صاحب الكافي‏ " 📚الوافی ج ٧ ص ٤٨٥ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 عقلانیت وارسته ▫️ وجود مبارك ابی ابراهیم امام كاظم (سلام الله علیه) پدر بزرگوار كریمه اهل بیت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در آن مواعظی كه به هشام بن حكم فرمود، طلیعه آن فرمایش این است كه خدای سبحان به و خردورزان و فرهیختگان بشارت داد. یك وقت است كه در قرآن كریم هست كه مؤمنان را به بهشت بشارت بدهید، هر كسی اخلاق خوبی دارد عمل خوبی دارد او را به بهشت بشارت بدهید، این آیات كم نیست؛ اما بخشی از آیات قرآن كریم ناظر به این است كه خردورزان را خردمندان را فرهیختگان را بشارت بدهید كه آنها در صدد فكر تازه ‌اند، جامد و منجمد نیستند كه در یك حوزه بگردند، می‌ دانند اقوال فراوان است آراء فراوان است و ممكن است در گفتار دیگران حقی نهفته باشد كه از او مستور است، لذا آرای متضارب را اقوال متضارب را بررسی می ‌كنند، اینها را در محك و ترازویی ارزیابی می ‌كنند و بهترین آن را می ‌گیرند: ﴿فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ﴾، این یك اصل بود. ▫️ اصل دوم این است که قرآن این‌چنین نیست كه كلی بگوید و راه را نشان ندهد؛ فرمود كسی است كه اقوال را ارزیابی كند و به «احسن الاقوال» برسد، خب «احسن الاقوال» قول چه کسی است؟ فرمود: ﴿وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعَا إِلَی اللّهِ وَ عَمِلَ صَالِحَاً وَ قالَ إِنَّنی مِنَ الْمُسْلِمینَ﴾؛ «احسن الاقوال» حرف كسی است كه را بزند به بهترین وجه بگوید، به بهترین وجه باور كند و به بهترین وجه عمل كند. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1384/02/29 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
مشروعیت تبرک در آیات و روایات و گره زدن پارچه به ضریح امامان علیهم السلام !!! 🤔 : ❓این که برخی از مردم پارچه به ضریح امامان و امامزادگان گره میزنند , آیا برای این کار دلیلی هم از ادله اسلامی وجود دارد ?!!!! 💠💠 👌تبرک جستن به آثار اولیاء الهی , مساله ای است که مورد تایید آیات قرآن و روایات شیعه و اهلسنت است . ❕برخی از محققین در مورد مشروعیت تبرک در قرآن می نویسند : "1 _ تبرّك به مقام ابراهيم عليه السلام‏ : 👌خداوند، بعضى از سرزمين‏هايى را كه بدن دعوتگران توحيد را لمس كرده، عبادتگاه به شمار آورده است، مثل آنكه «مقام ابراهيم» را نمازخانه قرار داده و فرموده است: «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِيمَ مُصَلًّى»  «خانه كعبه را محل بازگشت مردم و مركز امن قرار داديم و از مقام ابراهيم، عبادتگاهى براى خود انتخاب كنيد.» ( بقره ١٢٥ ) ❕بى‏شك، نماز از بعد ذاتى فرقى نمى‏كند كه در اين جايگاه خوانده شود، يا نقاط ديگر مسجد. ولى «مقام ابراهيم» به سبب وجود ابراهيم پيامبر، امتياز ديگرى يافته و جاى متبرّكى شده است. از اين رو نمازگزار به خاطر تبرك به آن مكان پاك، نمازش را آنجا برگزار مى‏كند. 👌در جاى ديگرى از قرآن، خداوند متعال «مسعى‏»- مسافت ميان صفا و مروه- را محلّ عبادت مى‏شمارد و اين نيست مگر به سبب آنكه بانوى پاك و يكتا پرستى همچون «هاجر»، با قدم‏هاى مبارك خود هفت بار اين زمين را در جستجوى آب، لمس كرده است و اين مسأله علتى جز اين ندارد كه به اين سرزمين مقدس كه جزئى از بدن مادر حضرت اسماعيل را لمس كرده است، تبرك جويند. 2. پيراهن يوسف عليه السلام و بينايى يعقوب عليه السلام‏ يعقوب پيامبر، مدتى طولانى در رنج هجران فرزند عزيزش يوسف عليه السلام بود و در آن مدّت آن‏قدر گريست كه به تعبير قرآن كريم، چشمانش سفيد (و نابينا) شد: «وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ» ( يوسف ٨٤ ) 👌اراده الهى بر آن شد كه به واسطه پيراهن فرزندش يوسف، بينايى يعقوب را به او برگرداند. خداوند از زبان يوسف عليه السلام چنين نقل مى‏فرمايد:  «اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هذا فَأَلْقُوهُ عَلى‏ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيراً».  «اين پيراهن مرا ببريد و به صورت پدرم بيندازيد، بينا مى‏شود.» ( یوسف ٩٣ ) ❗️شكى نيست كه پيراهن يوسف، از جهت موّاد و شكل، با پيراهن‏هاى ديگر فرقى ندارد، ولى خواست خدا آن بود كه فيض الهى از اين راه به بنده‏اش يعقوب برسد. قرآن با صراحت اين حقيقت را چنين بيان مى‏كند:  «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلى‏ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً» «چون مژده دهنده  آمد، آن پيراهن را به صورت او افكند، پس او بينا شد.» ( یوسف ٩٦ ) 3. تابوت سكينه بنى‏اسرائيل‏ : 👌حضرت موسى عليه السلام در اواخر عمر شريفش، الواح مقدّس را كه در بردارنده شريعت او بود، همچنين زره، سلاح و آثار ديگرش را در صندوقى گذاشت و صندوق را به وصىّ خود «يوشع بن نون» سپرد. از همين‏جا آن صندوق نزد بنى‏اسرائيل اهميت ويژه‏اى يافت. ❕در جنگ‏هايى كه ميان آنان و دشمنانشان پيش مى‏آمد، آن صندوق را به عنوان تبرك با خود مى‏بردند و به سبب آن از خداوند نصرت مى‏طلبيدند و تا وقتى كه آن صندوق ميان آنان بود، با عزّت مى‏زيستند. امّا وقتى كه در دين سست شدند و تأثير عامل بازدارنده اخلاقى در ميان ايشان كم شد، دشمنانشان توانستند آنان را شكست دهند و آن صندوق مقدس را هم به غارت ببرند. چون خداى‏سبحان پس از مدتى طالوت را به عنوان پادشاه و فرمانده بنى اسرائيل برگزيد، پيامبرشان به ايشان گفت: نشانه صدق او و اينكه طالوت از سوى خداوند به‏ فرماندهى تعيين شده است، آن است كه صندوق را نزد شما مى‏آورد. قرآن در اشاره به اين داستان مى‏فرمايد:  «وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى‏ وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» «پيامبرشان به آنان گفت: نشانه فرمانروايى او آنست كه تابوت را براى شما مى‏آورد، در آن مايه آرامشى از سوى خداست و بازمانده‏اى از آنچه خاندان موسى و خاندان هارون برجا گذاشته‏اند. آن صندوق را فرشتگان حمل مى‏كنند به يقين در اين موضوع، نشانه‏اى است، اگر اهل ايمان باشيد.» ( بقره ٢٤٨ ) ❕دقت در آيه مى‏رساند كه قرآن كريم، از زبان پيامبر نقل مى‏كند كه بنى‏اسرائيل به آن صندوق تبرك مى‏جستند و آن قدر ارزش و شرافت داشته كه فرشتگان آن را حمل مى‏كردند. اينك مى‏پرسيم: اگر اين كار، با اصول توحيد، ناسازگار است، چگونه آن پيامبر، اين خبر را به صورت يك مژده به آنان نقل مى‏كند؟ ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 4. تبرك به جايگاه اصحاب كهف‏ : 👌وقتى مؤمنان و يكتاپرستان، مخفى‏گاه جوانمردانِ «اصحاب كهف» را يافتند، با خود مى‏انديشيدند كه چه كنند؟ همه اتفاق نظر داشتند كه بر قبور آنان مسجدى بسازند تا محلّ عبادت باشد و وسيله‏اى براى تبرك‏جستن به عبادت در كنار آن پيكرهاى مطهّر گردد. قرآن كريم چنين نقل مى‏كند: «قالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلى‏ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً»  «آنان كه از راز آنان آگاه شدند، گفتند: برمدفن آنان مسجدى مى‏سازيم.» ( کهف ٢١ ) ❕مفسران مى‏گويند هدف از ساختن مسجد، برپايى نماز و تبرك به اجساد مطهّر آنان بوده است. " 📚سیمای عقاید شیعه ص ١٠٨ ❕برخی دیگر ادامه می دهند : 👌در اين زمينه روايات فراوانى است كه به برخى از آنها اشاره مى‏كنيم: 1- عايشه نقل مى‏كند: صحابه دائماً فرزندان خود را نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‏آوردند تا آنان را تحنيك كرده و مبارك گرداند. 📚مسند احمد ج ٧ ص ٣٠٣ ح ٢٥٢٤٣ 2- امّ قيس فرزندش را- كه هنوز غذا نخورده بود- نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آورد و او را در دامن آن حضرت صلى الله عليه و آله قرار داد .... " 📚صحیح بخاری ج ١ ص٦٢ کتاب الغسل 👌ابن حجر در شرح اين حديث مى‏گويد: «از اين حديث استفاده مى‏شود كه تحنيك طفل و تبرك به اهل فضل مستحب است». 📚فتح الباری ج ١ ص ٣٢٦ 3- انس مى‏گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديدم كه حلّاق سر مباركش را مى‏تراشيد و اصحاب دور وجودش طواف مى‏كردند تا اگر دانه مويى از سر حضرت صلى الله عليه و آله جدا شود بر دستان آنها قرار گيرد. " 📚صحیح مسلم با شرح نووی ج ١٥ ص ٨٣ _ مسند احمد ج ٣ ص ٥٩١ 4- ابى حجيفه مى‏گويد: خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيدم، در حالى كه وضو مى‏گرفت و مردم بر هم سبقت مى‏گرفتند تا از آب وضوى پيامبر صلى الله عليه و آله بهره ببرند. هر كس از آن آب بر مى‏داشت، براى تبرك به خود مى‏ماليد و كسى هم كه به آن دسترسى پيدا نمى‏كرد از رطوبت ديگرى استفاده مى‏برد. " 📚صحیح بخاری ج ١ ص ٥٥ کتاب الوضوء باب استعمال فضل وضوء الناس 👌عروه از مسور و ديگران نقل مى‏كند: هنگام وضوى رسول خدا صلى الله عليه و آله، نزديك بود كه مردم به دليل هجوم آوردن براى تبرك از آب وضوى پيامبر صلى الله عليه و آله خودشان راهلاك كنند. 📚همان منبع 5- سعد مى‏گويد: از اصحاب رسول خدا شنيدم كه مى‏گفتند: رسول خدا صلى الله عليه و آله كنار چاه بضاعه آمد و با دلوى از چاه آب كشيد و با آن وضو گرفت و بقيه آن را داخل چاه ريخت. بعد از اين جريان هرگاه شخصى مريض مى‏شد، از آن چاه آب مى‏كشيدند و او را مى‏شستند؛ و فوراً شفا مى‏يافت. 📚همان منبع 6- ابو ايوب انصارى مى‏گويد: بعد از آن كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد خانه ما شد؛ من براى حضرتش غذا مى‏آوردم، هنگامى كه ظرف غذا را بر مى‏گرداندم، من و همسرم از محل دست‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله در غذا به نيت تبرك برداشته و استفاده مى‏كرديم." 📚طبقات ابن سعد ج ٥ ص ٤٠٦ ( به نقل از کتاب شیعه شناسی ج ١ ص ١٧٧ ) 👌در مورد مشروعیت تبرک در تاریخ و روایات اهلسنت ,  عالم مكّى شيخ محمّد طاهر، كتاب مستقلى به نام تبرك الصحابة دارد و دانشمند ارجمند، جناب احمدى كتاب ديگرى بنام التبرك منتشر نموده‌اند و همگى به گردآورى روايت دراين‌باره پرداخته‌اند. ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕در مورد فلسفه تبرک نیز برخی می نویسند : "انگيزه تبرك يكى از دو چيز است: 1 - ترقب آثار معنوى و فيض الهى كه از مجراى علل غير طبيعى به انسانها مى‌رسد و نمونه هاى‌آن را يادآور شديم: 2 - مهر و مودّت به پيامبر و فرزندان و ياران او يكى از دستورات قرآنى است و طبعا مهر و علاقه براى خود مظهرى لازم دارد و اين مظهر، در حال حيات، به آن گونه صورت مى‌گيرد كه صحابه انجام مى‌دادند، ولى در حال ممات، ابراز چنين مهرى براى خود مظاهرى دارد كه مهمترين آنها، ابراز شادى در سالگرد ولادت، و ابراز اندوه در ايام وفات آنها و به هنگام حضور در مشاهد آنان بوسيدن در و ديوار مرقد و ضريح مطهر است و همۀ اينها برخاسته از مهر ريشه‌دار و ديرينه است كه در قلوب مسلمين جاى گرفته و در حقيقت اين گروه كه در و ديوار و ضريح پيامبر رامى بوسند به تخته و آهن عشق نمى‌ورزند بلكه به خود پيامبر عشق مى‌ورزند ولى چون دستشان به معشوق نمى‌رسد به آثار منتسب به وى ابراز علاقه مى‌كنند " 📚فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی ج ٣ ص ٣١٣ ❕همینطور در روایات ما به تبرک جستن از قبور امامان علیهم السلام تاکید شده است : " بَابُ اسْتِحْبَابِ التَّبَرُّكِ بِمَشْهَدِ الرِّضَا وَ مَشَاهِدِ الْأَئِمَّةِ ع‏ " 📚وسائل الشیعه ج ١٤ ص ٥٦١ باب ٨٣ _ مستدرک الوسائل ج ١٠ ص ٣٥٧ باب ٦٥ 👌در مورد گره زدن پارچه به ضریح اولیاء الهی نیز گفتنی است : ❕اگر غرض آن است که پارچه گره زده شده متبرک شود و بعد باز شود و  مورد استفاده و تبرک قرار گیرد , این عملکرد صحیح است اما اگر غرض آن است که پارچه گره زده تا مدت زمان طولانی به ضریح بماند و وقتی به مرور زمان خود به خود گره پارچه باز شد , این با ز شدن نشان از برآورده شدن حاجت تلقی شود , چنین عملکردی مستند و مورد تایید نیست و از خرافات تلقی می شود , چنان که آیت الله مکارم شیرازی در این رابطه می گوید : "سجده كردن بعضى از عوام در برابر اين قبور مقدّس، تعبيراتى كه بوى الوهيّت نسبت به آنان مى‏دهد، گره زدن چيزى به ضريح آنان و مانند اين‏ها، همه از امور ناشايست و مشكل آفرين است و چهره يك كار مثبت و بسيار سازنده (زيارت) را دگرگون مى‏سازد، و بهانه به دست اين و آن مى‏دهد تا مردم را از بركات زيارت محروم سازند. " 📚شیعه پاسخ می گوید ص ١١٢ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 عزم وصال ▪️ دعایی هست در 27 رجب، در این دعا وجود مبارک عرض می ‌کند خدایا! «أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ‏ دُونَك‏ وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ أَفْضَلَ زَادِ الرَّاحِلِ‏ إِلَیكَ‏ عَزْمُ إِرَادَةٍ‏»؛ خدایا! تو هیچ پرده ‌ای نداری، پوشیده نیستی، پشت پرده نیستی، این خود بشر است که با دست خود پرده‌ ای از گناه بافت و جلوی چشم خود آویزان کرد، وگرنه به قول حکیم سبزواری: پرده ندارد جمال غیر صفات جلال نیست بر این رخ نقاب نیست بر این مغز پوست ▪️ او پوستی ندارد، حجابی ندارد، اگر ﴿نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض﴾است، نور دیگر حجاب ندارد؛ اینکه فرمود: ﴿كانَتْ أَعْینُهُمْ فی‏ غِطاءٍ عَن ذِکری﴾ همین است، پس ! ▪️ وقتی وجود مبارک را به زندان می بردند، این دعای نورانی را خواند؛ عرض کرد خدایا! تو پرده‌ ای نداری، بین خلق و تو هیچ حجابی نیست، مگر اینکه کسی جلوی خود پرده بگذارد، این یک مطلب؛ سفر به سوی تو و زادراه می ‌خواهد، مسافر به هر حال زادراه می‌ خواهد، این دو. مگر شما نفرمودید: ﴿فَفِرُّوا إِلَی اللَّه﴾‏؟ مگر ما «سیر الی الله» نداریم؟ مگر «سلوک الی الله» نداریم؟ مگر ما مسافر نیستیم؟ مگر مسافر زادراه و ره‌ توشه نمی ‌خواهد؟ من فهمیدم که ، یک و شکست‌ناپذیر است که تو را طلب بکند: ▫️ «أَفْضَلَ زَادِ الرَّاحِلِ‏ إِلَیكَ‏ عَزْمُ إِرَادَةٍ‏»؛ «ما و وصال یار، از هر کار توبه»! : 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1396/02/05 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 فتح دل 🔸 یکی از بدترین غده های بدخیم مدینه همین اسرائیلی ها بودند! یهودی های مدینه از هر نظر مزاحم بودند؛ هم از نظر جاسوسی هم از نظر ثروت هم از نظر قدرت. در جریان که وجود مبارک حضرت امیر درِ قلعه را با آن وضع کَند، خب کار مهمی بود، بود از شرّ اینها؛ وجود مبارک پیغمبر و همه مسلمان ها در آن روز نهایت خوشحالی را داشتند که از شرّ اینها نجات پیدا کردند. همان روز حضرت جعفر بن ابی طالب (رضوان الله و سلام الله علیهما) از حبشه آمده بود، چون سال ها قبل به دستور پیامبر اکرم مهاجرت کرده بود، از مکه رفته بود به حبشه تا جلوی دسیسه مشرکان را بگیرد؛ آنجا هم کرد هم داد مبارزات فکری داشت، چند سال بود و عده ای را هم مسلمان کرد. روز فتح خیبر با آمدن جعفر از مهاجرت هم‌ زمان شد؛ پیغمبر چه فرمود؟ فرمود دو خوشحالی به من رسیده است، من نمی دانم به کدام یک از اینها خوشحال تر باشم! 🔸 پس می شود یک روحانی، با کار تبلیغی، مثل را بکند؛ این عظمت است، عظمت است، عظمت است، عظمت است! وجود مبارک جعفر که آنجا جنگ و نبرد و مانند آن نداشت، تبلیغ و تعلیم بود، یک حوزه علمیه ناشناخته درست کرده بود. درست است جبهه رفتن کار بسیار خوبی است و جزء بهترین فضیلت های دینی است؛ اما می شود انسان کاری بکند که کار جبهه باشد، کار جعفر را بکند! 📚 درس خارج فقه ارث جلسه 95 تاریخ: 1400/02/27 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
هدایت شده از قاصدک
🔴 عضویت اختصاصی اهالی استان هرمزگان 😍 🔸کانال اطلاع رسانی اخبار ریز و دُرشت هرمزگان، مراسمات، مراکز تجاری و... 🔴 اهل کدام شهر هرمزگان هستید؟ 👇 🔺جاسک 🔺بشاگرد 🔺سیریک 🔺میناب 🔺رودان 🔺بندرعباس 🔺حاجی‌آباد 🔺خمیر 🔺بندرلنگه 🔺بستک 🔺پارسیان 🔺مناطق دیگر... 🔹 دسترسی به مهمترین اخبار استان هرمزگان همراه با صدای مردم و حضور مسئولین 👇 https://eitaa.com/joinchat/977338368Ceaee5800a4
💠 فتح دل 🔸 یکی از بدترین غده های بدخیم مدینه همین اسرائیلی ها بودند! یهودی های مدینه از هر نظر مزاحم بودند؛ هم از نظر جاسوسی هم از نظر ثروت هم از نظر قدرت. در جریان که وجود مبارک حضرت امیر درِ قلعه را با آن وضع کَند، خب کار مهمی بود، بود از شرّ اینها؛ وجود مبارک پیغمبر و همه مسلمان ها در آن روز نهایت خوشحالی را داشتند که از شرّ اینها نجات پیدا کردند. همان روز حضرت جعفر بن ابی طالب (رضوان الله و سلام الله علیهما) از حبشه آمده بود، چون سال ها قبل به دستور پیامبر اکرم مهاجرت کرده بود، از مکه رفته بود به حبشه تا جلوی دسیسه مشرکان را بگیرد؛ آنجا هم کرد هم داد مبارزات فکری داشت، چند سال بود و عده ای را هم مسلمان کرد. روز با آمدن جعفر از مهاجرت هم‌ زمان شد؛ پیغمبر چه فرمود؟ فرمود دو خوشحالی به من رسیده است، من نمی دانم به کدام یک از اینها خوشحال تر باشم! 🔸 پس می شود یک روحانی، با کار تبلیغی، مثل را بکند؛ این عظمت است، عظمت است، عظمت است، عظمت است! وجود مبارک جعفر که آنجا جنگ و نبرد و مانند آن نداشت، تبلیغ و تعلیم بود، یک حوزه علمیه ناشناخته درست کرده بود. درست است جبهه رفتن کار بسیار خوبی است و جزء بهترین فضیلت های دینی است؛ اما می شود انسان کاری بکند که کار جبهه باشد، کار جعفر را بکند! 📚 درس خارج فقه ارث جلسه 95 تاریخ: 1400/02/27 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 فتوا 🔸 «فتوا» آ‌ن مطلب زنده با فتوّت و جوانی و است؛ حرف های كهنه را نمی ‌گویند فتوا. كسی حرف های دیگران را نقل كند و به نام خود جا بزند، این فتوا نیست، این تقلیدِ سرگردان و شناور است؛ آن است كه زنده باشد و خود انسان داشته باشد. ممكن است كه ده‌ مرجع یك نحو فتوا بدهند اما هیچ كدام از دیگری نگرفته است. 🔸 شما می بینید اینهایی كه به عمق اقیانوس می روند و سنگین ‌ترین گوهرها را با غوّاصی در می‌ آورند، این گوهرها شبیه هم اند؛ اما هر کدام خودشان رفتند غوّاصی كردند و از عمق اقیانوس در آوردند، چون گوهرها شبیه هم اند نباید گفت پس اینها از هم گرفتند! الآن شما می‌بینید در این رساله‌هایی كه مراجع عظیم ‌الشأن ما نوشتند فتواها شبیه هم است _ البته همین است فتواها باید شبیه هم باشند؛ اگر اختلاف مختصری هست در فروعاتِ خیلی جزئی است _ اما همه‌ آنان با شصت سال, هفتاد سال جان كندن، در ، غوّاص شدند و رفتند در عمق اقیانوس و گرفتند. از یک مرجع سؤال بكنی به چه دلیل، می‌ گوید به فلان دلیل, به فلان دلیل؛ این طناب را وصل می ‌كند تا عمق اقیانوس، می‌ گوید من رفتم آنجا و این را آوردم؛ این را می ‌گویند . اگر حرف دیگری را نقل كند كه «فَتی» نیست، این كهنه و فرسوده است؛ این است نیست؛ «فتوا» آن است كه فتوّت و و و را به همراه داشته باشد. 📚 سوره مبارکه نمل جلسه 9 تاریخ: 1391/02/25 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
31.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 ✍️ آيا همه صحابه اهل بهشت هستند؟ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 روز 💠 💎 احوالات مردم در زمان غیبت 🔻 امام محمدباقر عليه‌السلام: يَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ يَغيبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَيا طُوبى لِلثّابِتينَ عَلى اَمْرِنا فى ذلِكَ الزَّمانِ ✳️ زمانى بر مردم می‌‏آيد كه امام و پيشواى آنان غيبت می‌كند؛ پس خوشا به حال كسانى كه در آن زمان بر فرمان ما استوار و ثابت قدم باشند. 📚 بحارالأنوار: ج ۵۲، ص ۱۴۵ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
⭕️ آیا خدا می‌تواند خدای دیگری خلق کند؟ 🔹«قدرت» داشتن یک فاعل به معنای این است که فاعل سنخیت لازم برای انجام دادن آن فعل را دارد، ولی افزون بر تناسب و سنخیت، باید خود فعل نیز شرایط لازم برای موجود شدن را دارا باشد و آفریدن خدای دیگر، قابلیت تحقق را ندارد. به تعبیری قدرت به اموری که ممکن‌الوجود باشند، تعلق می‌گیرد.[1] 🔸آفرینش خدای دیگر ممکن نیست و امری محال است؛ چراکه خدا یعنی موجودی که مخلوق نیست و آفریدن خدای دیگر، یعنی آن خدا مخلوق است و این تناقض بوده و محال است و نیز آفرینش خدای دیگر با توحید سازگار نیست و ممتنع است. 🔸مثال برای فهم آسان 🔹وقتی می‌گوییم حسین قدرت حل مسائل ریاضی را دارد، بدین معناست که حسین نسبت به مسأله‌ای در ریاضی که قابلیت حل شدن داشته باشد، تواناست. حال فرض کنید کسی بگوید: حسین! عددی بگو که کوچک‌تر از ٦ و بزرگ‌تر از ٨ باشد. ☑️روشن است که چنین عددی نیست و حسین نیز نمی‌تواند این مسأله را حل کند، اما این عدم توانایی به خاطر قدرت نداشتن حسین نیست، بلکه به سبب محال بودن مسأله است. 📗پی‌نوشت: [1]. علامه مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص١٠٣. 📎 📎 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
✍ فرق انسان مسلمان با غیر مسلمان اینه که اسلام میگوید با دعا، گریه و نذر و نیاز به همه جا میرسی ولی بقیه تلاش میکنن و پیشرفت میکنن مثل اروپایی ها! کسانی که این شبهات را مطرح میکنند شاید بهتر باشد پیش از اشکال به اسلام لااقل یک دور قرآن و کلام اهل بیت را بخوانند. اینکه باید برای رسیدن به هدف و پیشرفت تلاش کرد هیچ شکی نیست. به صراحت هم در کلام اهل بیت (ع) آماده است: امام رضا(ع) در رابطه درخواست پیروزی بدون تلاش از خدا میفرمایند: هر کس از خداوند، توفیق بطلبد ولی تلاش نکند، خودش را مسخره کرده است. مسند الامام الرضا(ع)، ج 1، ص 283 درخواست توفیق از خدا، بدون تلاش و کوشش به جایی نمی رسد و به تعبیر امام، چنین کسی خودش را مسخره کرده است؛ مثل آن که کسی از خدا روزی بخواهد، ولی هیچ فعالیتی و تلاشی برای معیشت نکند. در قرآن هم سوره هود آیه ۸۸ خداوند میفرماید: آنان که در راه ما جهاد و تلاش می کنند، ما هم راه های خود را به آنها نشان می دهیم پس تلاش و کوشش مقدمه لازم رسیدن به موفقیت است. نه تنها عیب از اسلام نیست بلکه عیب از فهم نادرست ما از اسلام است. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
اگر هدف از خلقت انسان كمال هست، افراد ناقص الخلقه چگونه مي خواهند به كمال برسند؟.mp3
1.16M
⭕️ سوال ❓اگر هدف از خلقت انسان كمال هست، افراد ناقص الخلقه چگونه می خواهند به كمال برسند؟ 🎙 استاد محمدی شاهرودی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 عمل عالم 🔸 یک بیان نورانی از امام سجاد (سلام الله علیه) هست که فرمود ذات اقدس الهی برای ترفیع درجه ، آنها را با ملائکه ذکر می ‌کند. همان آیه سوره مبارکه «آل عمران» را حضرت شاهد آورد؛ فرمود ببینید در سوره مبارکه «آل عمران» خدا علما را با ملائکه در کنار خود ذکر می ‌کند، می فرماید: ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ اولوا الْعِلْمِ قَائِماً بِالْقِسْطِ﴾. این از بیانات نورانی امام سجاد است که خدا علمای توحیدی را با ملائکه در کنار خود نام می ‌برد. 🔸 ترفیع درجات به مشیئت خدای حکیم علیم است و نمونه ‌ای از این است که خدا نام علما را با ملائکه می ‌برد؛ اما عالمی که ـ معاذالله ـ به علمش عمل نکند گاهی تعبیر ﴿كَمَثَلِ الْحِمَارِ﴾ است، گاهی تعبیر ﴿كَمَثَلِ الْكَلْبِ﴾ است که ﴿إِن تَحْمِلْ عَلَیهِ یلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ یلْهَثْ﴾. 📚 سوره مبارکه مجادله جلسه 13 تاریخ: 1396/11/17 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
⭕️ بحران خود‌ساخته گاز 🔔 سؤال اینجاست که اگر سال‌ها پیش به سخنان رهبر حکیم انقلاب توجه می‌شد، و با دستیابی و گسترش نیروگاه‌های هسته‌ای بخش عمده برق و انرژی کشور از راه سوخت هسته‌ای تأمین می‌شد، آیا امروز شاهد بروز چنین بحرانی بودیم؟ 🔹حقیقت این است که کسری تولید گاز، تبدیل به چالش اصلی اقتصاد ایران شده است، چالشی که ظاهراً قرار نیست به این زودی‌ها هم حل شود، این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که بدانیم گاز، ۹۸درصد مصرف انرژی بخش شهری و ۸۲درصد روستایی را شامل می‌شود؛ ۹۵درصد خوراک و سوخت پتروشیمی‌ها گاز است و حدود ۷۵درصد برق کشور، با گاز تولید می‌شود. این جدای از وابستگی صنایع کشور مانند فولاد، سیمان، آلومینیوم و‌...به گاز طبیعی است. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
توضیحاتی در مورد پیدایش شیعه و مذهب جعلی اهلسنت !!!! 🤔 : ❓چیزی بنام (مذهب رافضی و شیعه وجود ندارد) بلکه طبقه گفته ی علماشون همانطور که استعمال کرده اند باید بگوییم دین روافض یا دین شیعه و یا همون دین امامیه چیزی بنام مذهب نیست بلکه دین است یک دین جداگانه قال المجلسي : " ومما عُدَّ من ضروريات دين الامامية استحلال المتعة " العقائد ص58 !!!! 💠💠 👌اگر در سخنان علمای شیعه یا برخی از روایات شیعه از عنوان : " دین امامیه " استفاده شده است , این استعمال به این معنا نیست که امامیه و شیعه آیینی جدا از اسلام است , متاسفانه اشکال کننده وهابی به معنای لغوی " دین " توجه نداشته است . ❕لغت شناسان در معنای واژه " دین " می گویند : "دین به معنای هر چیزی است که خدا را با آن عبادت کنند , راه , روش ,  سیره " 📚ترجمه معجم الوسیط ج ١ ص ٦٥٧ ماده دین 👌بر همین اساس برخی می نویسند : " «دِين» در لغت در اصل، به معناى جزا و پاداش است، و به معناى اطاعت و پيروى از فرمان نيز آمده است، و در اصطلاح مذهبى، عبارت از مجموعه قواعد و قوانين و آدابى است كه انسان در سايه آنها مى‏تواند به خدا نزديك شود و به سعادت دو جهان برسد و از نظر اخلاقى و تربيتى در مسير صحيح گام بردارد." 📚لغات در تفسير نمونه، ص: 229 ❕بنابراین مقصود از دین در اصطلاح , طریق و روش عبادت و بندگی خداوند است و مقصود علمای شیعه از دین امامیه آن است که شیعه معتقد است که بندگی خداوند از طریق و روش امامان علیهم السلام است , زیرا امامان ع جانشینان پیامبر اسلام هستند و هر چه می گویند , تفسیر سنت پیامبر اسلام است , چنانکه در روايتى به نقل از جابر آمده است ؛ « به ابوجعفر امام باقر عليه السلام گفتم: هر گاه برايم حديثى مى‏ فرمايى، سند آن را نيز برايم ذكر نما. فرمود: «پدرم، از جدّم، از پيامبر خدا، از جبرئيل عليه السلام، از خداوند عز و جل، مرا حديث كرده است، و هر حديثى كه براى تو مى‏ گويم، با همين سند است». 📚امالی مفید ، ص 42 ❕در روایت دیگر ، از امام صادق عليه السلام نقل شده است که فرمود ؛ «حديث من، حديث پدرم است، و حديث پدرم، حديث جدّم، و حديث جدّم، حديث حسين، و حديث حسين، حديث حسن، و حديث حسن، حديث امير مؤمنان عليه السلام، و حديث امير مؤمنان عليه السلام، حديث پيامبر خدا، و حديث پيامبر خدا، سخن خداوند عز و جل است». 📚الکافی ج 1 ص 53 👌 امام رضا عليه السلام فرمود ؛ «إنّا عَنِ اللَّهِ و عَن رَسولِهِ نُحَدِّثُ. » « ما از طرف خدا و پيامبر او سخن مى‏ گوييم. » 📚رجال کشی ، ج 2 ص 490 👌امام صادق ع فرمود ؛ « هر زمانی که از چیزی به تو جواب می دهم ، آن قول رسول الله است و ما به رای و نظر خویش ، هیچ چیز نمی گوییم » «مَهْمَا أَجَبْتُكَ فِيهِ بِشَيْ‏ءٍ فَهُوَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص لَسْنَا نَقُولُ بِرَأْيِنَا مِنْ شَيْ‏ءٍ » 📚بصائر الدرجات ، ج 1 ص 301 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕طبق آنچه که در تفسیر و حدیث و تاریخ اهلسنت آمده است , مذهب شیعه در زمان پیامبر اسلام و توسط خود ایشان پایه گذاری شد , چنان که برخی می نویسند : "شیعه به معنای کسانی که معتقد به امامت و ولایت علی علیه السلام و یازده فرزند معصومش هستند در زمان پیامبر گرامی وجود داشتند و خود پیامبر گرامی واژه « شیعه » را بر این گروه اطلاق کردند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7)  از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى‏ گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق مخلوقات خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم حسکانی كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى ‏كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى‏ كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى‏ كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 ❕بسيارى ديگر از علماى اسلام و دانشمندان اهل سنت مانند ابن حجر در كتاب صواعق و محمد شبلنجى در نور الابصار، اين حديث را ذكر كرده‏ اند. 📚الصواعق ص 96_ نور الابصار ص 70 👌بنابراين به شهادت اين روايات نام و عنوان شيعه را پيامبر اسلام براى پيروان راه على عليه السلام و طرفداران او برگزيده است، و تاريخچه پيدايش شيعه نه بعد از رحلت و شهادت  پيامبر اسلام بلكه به يك معنى در حيات خود آن حضرت  بوده است، و اين واژه را به ياران و پيروان على عليه السلام اطلاق فرموده، و تمام كسانى كه پيامبر اسلام را به عنوان رسول خدا مى‏ شناسند، مى دانند كه او سخنى از روى هوى و هوس نمى ‏گفت ؛  «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد.- آنچه مى گويد چيزى جز وحى (الهى) كه بر او القا شده نيست.» ( نجم 3_4) و اگر فرموده است تو و پيروانت فائزان و رستگاران در قيامت هستيد. يك واقعيت است‏. 📚پیام قرآن ج 9 ص 24 ❕و بزرگان اصحاب در زمان رسول الله به عنوان شیعه علی علیهما السلام شناخته می شدند , چنان که برخی می نویسند : " گروهى از صحابه در زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله با شنيدن آيات و روايات در امر امامت و ولايت و خلافت امام على عليه السلام، بعد از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، به او اعتقاد پيدا كرده زعامت و امامت او را پذيرفتند و از ارادتمندان آن حضرت قرار گرفتند. اين گروه از همان زمان به «شيعه على عليه السلام» معروف شدند: 1- ابوحاتم رازى مى‏گويد: «اوّلين لقب و كلمه‏اى كه در عهد رسول خدا صلى الله عليه و آله ظهور كرد كلمه «شيعه» بود. اين كلمه، لقب چهار نفر از صحابه بوده است كه عبارتند از: ابوذر، سلمان، مقداد و عمّار.» 📚حاضر العالم اسلامی ج ١ ص ١٨٨ 2- ابن‏خلدون مى‏نويسد: «جماعتى از صحابه، شيعه على بودند و او را سزاوارتر از ديگران به خلافت مى‏دانستند.» 📚تاریخ ابن خلدون ج ٣ ص ٣٦٤ ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 3- استاد محمّد كردعلى مى‏گويد: «گروهى از بزرگانِ صحابه، معروف به مواليان على عليه السلام در عصر رسول خدا صلى الله عليه و آله بودند از آن جمله سلمان فارسى است كه مى‏گفت: ما با رسول خدا صلى الله عليه و آله بيعت كرديم بر خيرخواهى مسلمانان و اقتدا به على بن ابى‏طالب عليه السلام و مواليان او. و ابى سعيد خدرى است كه گفت: مردم به پنج كار امر شدند؛ چهار تا را انجام دادند و يكى را ترك نمودند. از او سؤال شد آنچه را كه ترك نمودند چه بود؟ او در جواب گفت: ولايت على بن ابى‏طالب عليه السلام. از او سؤال شد آيا ولايت با چهار عمل ديگر واجب است؟ پاسخ داد: آرى. و ابوذر غفارى، عمار بن ياسر، حذيفة بن يمان، ذى‏الشهادتين خزيمة بن ثابت، ابى‏ايوب انصارى، خالد بن سعيد بن عاص و قيس بن سعد بن عباد.» 📚خطط الشام ج ٥ ص ٢٥١ 4- دكتر صبحى صالح مى‏نويسد: «در ميان صحابه حتى در عصر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله براى على عليه السلام پيروان و شيعيانى بوده است؛ از آن جمله مى‏توان ابوذر غفارى، مقداد بن اسود، جابر بن عبداللَّه، ابى بن كعب، ابوالطفيل عامر بن واثله، عباس بن عبدالمطلب و تمام فرزندان او، عمار ياسر و ابوايوب انصارى را نام برد.» 📚النظم الاسلامیه ص ٩٦ 5- استاد محمّد عبداللَّه عنّان مى‏گويد: «اين اشتباه است كه بگوييم شيعه براى اولين بار هنگام جدايى خوارج ظهور پيدا كرده است بلكه ظهور شيعه در عصر رسول خدا صلى الله عليه و آله بوده است.» 📚روح التشیع ص ٢٠ (به نقل از کتاب شيعه شناسى و پاسخ به شبهات، ج ١ ، ص: ٥٧ ) ❕از سوی دیگر اساسا مذهب اهلسنت است که مذهبی جعلی و ساختگی بوده و در زمان پیامبر گرامی اسلام خبری از این مذهب ساختگی نبود تا قرنها بعد از پیامبر اسلام و در زمان عمر بن عبدالعزیز و سالها بعد از او توسط احمد بن حنبل این واژه و اصطلاح پایه گذاری شد , چنان که برخی می نویسند : " تا آنجا كه به دست آمده اصطلاح اهل سنت بدون كلمه جماعت، در اوايل قرن دوم، رواج پيدا كرده و عمر بن عبدالعزيز در رساله‌اى كه در ردّ قدريه نوشته، آن را به كار برده است، و ى در خطاب خود به «قدريه» (طرفداران حريت انسان در گفتار و رفتار) مى‌نويسد: «وقد علمتُم انّ أهلَ السنة كانُوا يقولون: الاعتصامُ بالسنةِ نجاةُ وسيُقبَض العلمُ قبضاً سَريعاً»: مى‌دانيد اهل سنت گفتند تمسك به سنت راه نجات است و علم و دانش به زودى جمع مى‌شود.... پيدايش مسائل نوظهور در جوامع اسلامى، گروهى را بر آن داشت كه براى اين مسائل پاسخ مناسبى تهيه كرده و اين نقيصه را از فقه اسلامى برطرف كنند و چون پاسخ روشنى در كتاب و سنت نيافتند به قياس و استحسان پناه بردند، و اين كار سبب پيدايش «مدرسه رأى» گرديد، و در اواسط قرن  دوم، كه در رأس اين گروه ابوحنيفه بود، سرعت بيشترى گرفت. 👈 در مقابل، اهل حديث كه خود را «اهل سنت» مى‌ناميدند از حديث كنار نرفته، و در برابر اين مسائل نوظهور بى‌تفاوت بودند. اهل حديث پيش از ظهور احمد بن حنبل از اصول خاصى پيروى نمى‌كردند بلكه افرادى با گرايش‌هاى گوناگون تحت چتر «اهل الحديث» گرد آمده بودند و در ميان آنها، افراد مرجئى، ناصبى، قدرى، جُهَنى، واقفى، و متشيع زياد ديده مى‌شد و سيوطى اسامى آنان را در اثر خود آورده است (تدريب الحديث، ج 1، ص 328) ولى آن‌گاه كه احمد بن حنبل در رأس اهل حديث قرار گرفت، همگان را تحت عقيده واحدى كه عقيده «اهل سنت» ناميد درآورد و رساله‌اى در عقايد اهل سنت تنظيم كرد كه بسيارى از بندهاى آن، ردّ فرق ديگرى است كه در صحنه ظاهر بودند (رسالة السنة، ص 44-50) 👉" 📚دانشنامه کلام اسلامی، ج : ۱، ص ۵۶۷ _ ٥٦٨ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 عقل بالغ 🔹 وجود مبارک حضرت امیر می ‌فرماید بساط دنیا بساط بازیچه نیست یعنی خدای سبحان نخواست بازی کند؛ فرمود: «وَ لَمْ یرْسِلِ الْأَنْبِیاءَ لَعِباً وَ لَمْ ینْزِلِ الْكُتُبَ لِلْعِبَادِ عَبَثاً وَ لَا خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَینَهُمَا بَاطِلًا ذلِكَ ظَنُّ الَّذِینَ كَفَرُوا»؛ بازیچه در عالم نیست. 🔹 این هیئت مدیره دبستان‌ها تحصیل کرده اند عاقل ‌اند عالم ‌اند، اینها می ‌گویند پنج ساعت که پنج کلاس هست، چهار ساعتش درس، یک ساعتش بازی! بچه ‌ها را ؛ مدرسه جای لغو نیست جای بازیگری نیست ولی بچه را چهار ساعت درس دادن و یک ساعت به بازی گرفتن حکمت است؛ اما آنهایی که در کودکی هم فکر الهی دارند، آنها استثنائاً اهل بازیچه نیستند. 🔹 از وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) سؤال کردند امام بعد از شما کیست؟ _ آن روز خیلی تصریح به اسم شریف آسان نبود _ حضرت فرمود کسی که «لَا یلْهُو وَ لَا یلْعَب‏»؛ امام هفتم، امام بعد از من، کسی است که اهل بازیچه نیست. هم‌زمان با اینکه این سائل این سؤال را کرد و وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) آن جواب را داد، وجود مبارک امام کاظم که کودکی بود همراه با برّه ‌ای که برای بازی به او داده بودند، وارد شد. امام صادق می ‌بیند آن سائل هم می ‌بیند که این بچه وارد شد و این بچه به این برّه می ‌گوید: «اسْجُدِی لِرَبِّك»؛ سجده بکن در پیشگاه پروردگارت! آن‌گاه وجود مبارک امام صادق این بچه را بغل کرد و فرمود: «بِأَبِی وَ أُمِّی مَنْ لَا یلْهُو وَ لَا یلْعَبُ‏»؛ پدر فدای پسری بشود که در کودکی اهل بازیچه نیست، تا به آن شخص بفهماند که امام هفتم همین است. 🔹 کسانی که اهل بازیچه نیستند این طورند و تا آخر عمر هم حالا بشود رئیس، بشود عُظما، بشود اعظم، می‌ داند اینها بازی است! وقتی می ‌داند بازی است، دیگر وارد گود نمی ‌شود. وجود مبارک حضرت را _ چه در جهان تکوین و چه در نظام اسلامی _ فرمود بر اساس و و است، بازی و بازیگری در عالم نیست و مردان الهی هم اهل بازی نیستند. : 📚 درس اخلاق تاریخ: 1398/08/02 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
🌸 عید بزرگ مبعث حضرت رسول اکرم ص، آغاز راه رستگارى و طلوع تابنده مهر هدایت و عدالت، مبارک باد 🌸 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰