eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.6هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال مخلد در بهشت بودن لطف خداست و هیچ نفعی برای خدا ندارد و عقلی است ولی مخلد در اتش بودن هیچ نفعی برای خدا ندارد چرا عده ای مخلد در عذاب می شوند با اینکه عمر محدودی داشتند ؟ دایم بودن جهنم چه توجیحی دارد با اینکه هیچ سود و زیانی برای خداوند ندارد ✅پاسخ ایت الله مکارم چنین می اورد : « انچه مسلم است خلود کفار و افراد بی ایمان در دوزخ می باشد اما درباره معصیت کاران این معنا مسلم نیست مگر انکه عصیان و گناه انچنان عظیم و گسترده باشد که انسان را به کفر و ترک ایمان بکشاند یا بی ایمان از دنیا برود » 📚پیام قران ج 6 ص 371‌ ❗️امام کاظم فرمود : «تنها اهل کفر وجحود واهل ضلالت وشرک در جهنم تا ابد باقی خواهند ماند» 📚التوحید،صدوق،ص407 ❗️جهت اگاهیدبیشتر از روایاتی که تصریح می کند مومن تا ابد در دوزخ نمی ماند و تنها کفر سبب خلود در جهنم است رجوع کنید به کتاب فصول المهمه ،حر عاملی، ج 1 ص376 باب 84 ❗️اما اینکه گفتید یک انسان که در دنیا عمر محدودی داشته ومثلا هشتاد سال زندگی کرده وتمام عمر خود را گناه کرده،چگونه ممکن است تا ابد کیفر ببیند،ایا بین گناه و مجازات نباید برابری باشد؟؟ ❗️پاسخ ان است که گاهی قانون گذار،قانونی وضع میکند که هرکس مرتکب فلان خلاف شود باید فلان مقدار جریمه ی مالی بدهد یا تا فلان مدت در زندان بماند،مسلماً در چنین جایی باید تناسب جرم وجریمه در نظر گرفته شود،هرگز برای یک کار کوچک مجازات اعدام یا حبس ابد نمیتوان قرار داد وبه عکس برای کار مهمی همچون قتل نفس یک روز زندان بی معناست،حکمت وعدالت ایجاب میکند که این دو باهم کاملا متناسب باشند ❗️ولی کیفرهایی که در حقیقت اثر طبیعی عمل است وخاصیت تکوینی ان محسوب میشود ویا نتیجه حضور خود عمل در برابر انسان است،این گفتگوها را نمی پذیرد،خواه در مورد اثار عمل در این جهان باشد یا در جهان دیگر،مثلا کور کردن چشم خود یا دیگران در یک لحظه انجام میگیرد اما نتیجه ی ان تا پایان عمر ادامه داردحال فرض کنید که این انسان هزار سال یا یک میلیون سال در دنیا بماند،مسلما‍ باید تحمل این نابینایی را بخاطر یک لحظه کور کردن چشم خود تحمل کند ❗️مجازات ها وکیفرهای رستاخیز نیز جنبه ی اثر تکوینی و خاصیت عمل داردومثلا کیفر یک گناه مانند کفر به صورت عذاب جاودانی ظاهر میشود این نوعی رابطه ی علیت بین عمل ونتیجه ی عمل است که به وسیله ی الهی کشف وبه مردم گوشزد شده است وهیچ منافاتی باعدل الهی نخواهد داشت،چنانکه کور ماندن انسان در دنیا تا پایان عمر بخاطر بخاطر یک لحظه منافاتی با عدل الهی ندارد چون نتیجه خود عمل است وبه مقتضای عدالت خداوند افراد باید در روز قیامت به پاداش یا کیفر خود برسند،چنانکه در پاسخ های قبلی به ان اشاره داشته ایم ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به تفسیر نمونه،ج9،ص239به بعد 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال سوالی دارم در مورد قبض روح توسط حضر ت عزرائیل(علیه السلام) این که مثلا افرادی که در یک کشتار جمعی در کمتر از یک ثانیه جان خود رااز دست میدهند ایا ایشان را میبینندو این که چطور آن حضرت در آن واحد در یک انفجار که صد ها نفر میمیرند جانشان را میگیرند چون من شنیده ام افراد قبل از مرگ حضرت عزرائیل(علیه السلام) رو میبینند ✅پاسخ در روایتی امده است که امام صادق فرمود: « از ملک الموت سوال کردند تو چگونه در یک لحظه قبض ارواح می کنی که بعضی در مغرب و بعضی در مشرق هستند؟ ❗️در پاسخ گفت من انها را صدا می زنم و انها اجابت دعوت من می کنند و به سوی من می ایند سپس افزود: « دنیا در برابر من همچون یک کاسه است که در برابر یکی از شما باشد از هر گوشه ای از ان بخواهد چیزی را بر می گیرد» 📚الفقیه،صدوق ج 1 ص80 ❗️همین مضمون را شیخ کلینی در کافی شریف روایت می کند 📚الکافی ج3 ص256 ❗️و علامه مجلسی در بحار روایات متعددی به این مضمون نقل می کند 📚بحار الانوار ج6 ص139 باب 5 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال تو انسان باش نمی خواهد مسلمان باشی..!!در هفته،در ماه....یک فقیر را سیر کن نمیخواهد روزه بگیری. با خدایت هر روز حرف بزن...شکر گذارش باش با زبان خودت فارسی...خدا میفهمد حرفایت را،نترس خدا عرب نیست!! تو حق کسی را نخور...دلی را نشکن...غمگین را شاد کن... رابط مداوای مریضی باش.. تو به اندازه ی توانت خوب باش و خوبی کن!!! بخدا،خدا همینجاست در دل تو در افکارت! نه در دینت نه در مذهبت نه در نمازت...نظر شما در مورد این مطلب چیست؟. ✅پاسخ: خداوند احکام وتکالیف گوناگونی را برای به کمال وبه سعادت رسیدن بندگان وضع کرده است تا آنان با عمل به تمام آن ها به سر منزل مقصود برسند. ❗️اصولا هیچ کس جز افریننده انسان که اگاه از تمام نیازهای جسم وجان و بی نیاز از همه چیز و همه کس و خالی از هرگونه خطاو اشتباه است صلاحیت طرح برنامه و قانوان گذاری برای انسان را ندارد چرا که 1⃣کسی که انسان را با تمام ریزه کاری های جسم و جانش بشناسد و از تمان قوانین و روابط حاکم بر جهان نیز مطلع باشد در میان انسان ها یافت نمی شود و هنوز کتابهایی تحت عنوان انسان موجود ناشناخته و مشابه ان از سوی دانشمندان نوشته میشود جایی که اگاهی انسان درباره ی خودش تا این حد ضعیف است درباره ی جهان پهناور چگونه خواهد بود 2⃣انسان موجودی نیازمند است لذا هر گروهی در یکی از جوامع بشری به امر قانون گذاری می پردازند منافع گروه وحزب خود را در نظر می گیرند 3⃣هیچ انسانی خالی از خطا واشتباه نیست به همین دلیل قوانین موضوعه بشری دائماً دستخوش تغییر است زیرا با گذشت زمان،اشتباهات وعیوب ان اشکار میشود ❗️برنامه ریز تکامل انسان باید دارای این شرایط باشد 1⃣انسان شناس کامل باشد ونیز به تمام اصولی که حاکم بر روابط انسان ها میباشد احاطه داشته باشد تا بتواند قوانینی هماهنگ با تمام انها وضع کند 2⃣مرتکب لغزش وگناه وخطا واشتباه نشود،مهربان ودلسوز ودر عین حال قوی الاراده باشد واز هیچ قدرتی نهراسد 3⃣خودش منافعی در ان جامعه نداشته باشد،چرا که منافع شخصی وخصوصی قانون گذار به سوی خود می کشاند ❗️تنها خالق بشر است که از تمام اسرار وجود او اگاه است واز خطا ولغزش به دور است ونیاز به چیزی وکسی ندارد تا بخواهد منافع خویش را تأمین کند واز اینجا نتیجه میگیریم که هر قانونی وحکمی غیر از حکم خداوند ناقص وبی فرجام وغیر قابل اعتماد است 📚پیام قران،ایت الله مکارم،ج7،ص43 ❗️بی شک افرادی که در برابر حکم خداوند حکم جعل می کنند واحکام و قوانین خالق بشر را زیر سوال می برند در گمراهی اشکار به سر می برند و نه تنها خود را خسران زده کرده بلکه مهر خسران بر پیشانی پیروانشان نیز می زنند ❗️ اینگونه افراد به تعبیر قرآن هوی وهوس خودرا معبود خود گرفته اند 📓 فرقان 43 ❗️در روایتی آمده است که امام صادق فرمود: "اگر ابلیس بعد از نافرمانی خدا تمام دنیا را هم برای خداوند سجده می کرد خداوند از او قبول نمی کرد تا زمانی که برای آدم سجده نمی کرد چنان که خدا فرمان داده بود" 📓بحار الانوار،ج60 ص198 ❗️این حدیث می رساند که انسان باید اعمالش را مطابق فرمان خداوند انجام دهد تا موثر واقع شود نه انکه هر انچه به نظرش خوب بود انجام دهد و انچه به نظرش بد بود ترک کند ❗️در مورد فلسفه نماز خواندن به زبان عربی نیز در گذشته پاسخ داده ایم که می توانید کلمه زبون عربی را در کانال سرچ کنید 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال حضرت عزرائیل برای همه در لحظه مرگ نمایان میشند یا فقط صالحین و اولیا ایشون رو میبینند؟ ایا افراد معمولی سربازان عزرائیل رو میبینند؟ ✅پاسخ قران در چهار دسته ایات به مرگ اشاره می کند 1⃣دسته اول ایاتی است که مرگ را مستقیما به خدا نسبت می دهند ( زمر 42) 2⃣دسته دوم ایاتی که مرگ را حضرت عزاراییل ملک الموت نسبت می دهد( سجده 11) 3⃣دسته سوم ایاتی که مرگ را به فرستادگان الهی نسبت می دهد ( انعام 61) 4⃣ایاتی که مرگ را به فرشتگان الهی نسبت می دهد ( نحل 28 و 32 و 97 نسائ) ❗️دلیل این اختلاف نسبت ها این است که مراتب و اسباب مرگ مختلف است ملائکه یا همان فرستادگان الهی علت نزدیکتر و سبب قریب مرگ هستند که مامور از طرف ملک الموت هستند و حضرت عزراییل ما فوق انها و فرمانده انهاست که او نیز مستقیما از خدا دستور می گیرد و به ملائکه دستور می دهد 👌خلاصه اینکه فرمانده اصلی خداست و فرمانده میانی حضرت عزراییل و اقدام کننده ملائکه هستند 📚المیزان ج16 ص376 📚تفسیر نمونه ج17 ص 139 ❗️در مورد برخی افراد در روایات امده است که خداوند خود بی واسطه انها را قبض روح میکند واین بیانگر جایگاه ممتاز وارزش انها در نزد خداوند است ❗️علامه مجلسی از پیامبر چنین نقل میکند که وقتی به معراج رفتند چنین فرمودند: «وقتی به اسمان چهارم رسیدم ملک الموت را دیدم که گفت:ای محمد تمام بنده ایی را که خدا افریده است من قبض روح میکنم به غیر ازتو و علی(وسایر امامان)که حق تعالی شما را با دست قدرت خود قبض روح می نماید» 📚بحارالانوار،ج57،ص303 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوآل سوال اینو قبول دارین که هیچ ماده ای به دنیا اضافه نمیشه و هیچ ماده ای از دنیا کم نمیشه و تمام ماده ها همه در حال تغییر شکل هستند ؟ سوالم اینکه اگه چنین چیزیو قبول دارین پس باید قبول داشته باشین که وقتی کسی از دنیا میره جسدش تبدیل به خاک و خاک به گیاه و... میشه و شاید ذرات سازنده ی اون جسد بعد ها در جسم کسی دیگر قرار بگیره با ای وجود ممکنه اجزای تشکیل شده ی بدن من مال هزاران انسان یا حیوان یا ... هرچیز دیگه که قبلا وجود داشته . باشه خوب حالا سوال اینه که در روز قیامت وقتی که تمام انسان ها زنده میشن و بیرون از قبر میان تکلیف چیه؟ مثلا من از دنیا میرم (با این که اجزای تشکیل دهنده ی من مال چندین نفر قبل من هم بوده) موقعی که همه ی ما بخوایم زنده بشیم حالا این ماده مال من میشه تا زنده بشم یا این که ما کسایی که قبل من زندگی میکردن و اجزای اونا به من رسیده؟ ✅پاسخ: ❗️اشکال شما یک اشکال قدیمی در باب معاد جسمانی است بنام شبهه اکل و ماکول ما اصل اشکال را دو مرتبه اورده سپس پاسخ میددهیم شبهه آکل وماکول چنین است که: گاه اتفاق می افتد بدن انسانی جزو انسان دیگری میشود خواه به صورت مستقیم مثلا در زمان قحطی کسی از گوشت دیگری تغذیه کند یا به صورت غیر مستقیم مثل اینکه بدن انسانی خاک شود ومواد غذایی ومیوه ها تغذیه کند ویا حیوانی آن گیاه را بخورد وانسانی از آن حیوان تغذیه نماید .حال سوال اینجاست که در روز قیامت وبه هنگام بازگشت روح به بدن، این اجزا جزو کدام بدن است. اگر جزو بدن اول است بدن های دیگر ناقص می گردد واگر جزو بدن های بعد باشد چیزی برای بدن اول باقی نمی ماند به علاوه ممکن است یکی از این دو نفر انسان خوب ودیگری انسان بدکاری باشد تکلیف این اجزا چه خواهد شد. ❗️ایت الله العظمی مکارم شیرازی به این شبهه پاسخ زیبایی میدهند که ما آن را نقل می کنیم: 1⃣اجزای بدن انسان بارها از زمان کودکی تا هنگام مرگ عوض میشود یعنی در حدود 7 سال تقریبا هیچ یک از ذرات پیشین بدن انسان باقی نمی ماند. البته باید توجه داشت که ذرات قبلی هنگامی که درآستانه مرگ قرار می گیرند همه خواص واثار خودرا به سلول های نوع میدهند 2⃣هریک از ذرات بدن انسان تمام مشخصات جسمی اورا در بردارد یعنی اگر هریک از سلول های بدن را بتوانیم پرورش دهیم تا به صورت یک انسان کامل دراید آن انسان تمام صفات شخصی را که این جزو از آن گرفته شده است را خواهد داشت 3⃣آنچه از آیات قرآن استفاده می شود این است که اخرین بدن انسان که مبدل به خاک شده است ودر قبر قرار دارد به فرمان خدا زنده واماده حساب وجزا میشود 4⃣ یک بدن ممکن نیست به تمام معنا متحد با بدن دیگری شود یعنی تمام بدن اول تمام بدن دوم گردد بلکه بدن اول تنها می تواند جزیی از بدن دوم را تشکیل دهد زیرا بدن دوم باید قبلا وجود داشته باشد تا همه یا قسمتی از بدت اول را از طریق تجزیه جزو خود سازد 👌اصل پاسخ: قرآن صریحا می گوید اخرین ذراتی که در بدن انسان هنگام مرگ وجود دارد روز قیامت باز میگردد بنابراین اگر این ذرات خاک شده جزو بدن انسان دیگری شود در قیامت به بدن صاحب اصلی یعنی بدن شخص اول بازمیگردد منتها خواهید گفت بدن دوم ناقص میشود چرا که اجزایی را از دست میدهد ولی بهتر است که گفته شود بدن دوم کوچک ولاغر میشود نه ناقص زیرا اجزای بدن اول در تمام بدن دوم پراکنده است نه دریک گوشه آن ولی این موضوع مشکلی را ایجاد نمی کند چرا که این بدن کوچک تمام ویژگی های آن بدن بزرگ رآ دارد واگر نمو کند به صورت همان بدن بزرگ در می آید. ❓تنها سوال باقی مانده این است که آن اجزای خاصی که عضو دو بدن یا چند بدن گردیده است ویکی از آن ها مربوط به انسان مطیع ودیگری گنهکار بوده است چه سرنوشتی دارد؟ ❗️پاسخ این نیز مشکل نیست زیرا پاداش وکیفر در حقیقت برای روح است وبدن به تنهایی پاداش وکیفر والمی ندارد وروح انسان نیز تا روز قیامت باقی می ماند 📚پیام قرآن،جلد 5 صفحه 274 به بعد 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که چرا امام حسین در زمان معاویه قیام نکرد ❗️معاویه که از یزید بدتر بود ❕میگن نعوذ بالله یزید چون به امام پول نداد امام حسین قیام کرد ❕❕❕ 💠💠 👌 با وجود وضع اسفناکى که در زمان تسلط معاویه حکم فرما بود، بنابر ملاحظات فراوان، قیام و انقلاب مسلحانه در آن زمان نه مقدور بود و نه مفید. دو عامل زیر را مى توان مهم ترین موانع قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان حکومت شمرد ؛ 1⃣ پیمان صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه ؛ اگر حسین بن على(علیهما السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، معاویه مى توانست از پیمان صلحى که با امام حسن(علیه السلام) بسته و مورد تایید حسین بن على(علیهما السلام) نیز قرار داشت، به منظور متهم ساختن حسین بن على(علیهما السلام) بهره بردارى کند؛ زیرا همه مردم مى دانستند که امام حسن و امام حسین متعهد شده اند تا زمانى که معاویه زنده است سکوت کرده به حکومت او گردن نهند، حال اگر حسین(علیه السلام) بر ضد معاویه قیام مى کرد، امکان داشت او را شخصى فرصت طلب و پیمان شکن قلمداد کند. 👌البته مى دانیم که امام حسین(علیه السلام) پیمان معاهده خود را با معاویه، پیمانى لازم الوفا نمى دانست؛ زیرا این پیمان از روى آزادى و میل و اختیار صورت نگرفته بود، بلکه پیمانى بود که تحت فشار و اجبار، و در شرائطى صورت گرفته بود که بحث و گفتگو فایده اى نداشت، بعلاوه خود آن را نقض کرده و محترم نشمرده بود و خود را به رعایت آن ملزم نمى دانست، بنابراین چنین عهد و پیمانى، اگر هم در اصل صحیح و معتبر بود، حسین بن على(علیه السلام) مقید به آن نبود؛ زیرا خود معاویه آن را زیر پا گذاشته و در نقض آن از هیچ کوششى فرو گذار نکرده بود، اما در هر حال معاهده صلح، مى توانست دستاویز تبلیغاتى معاویه در برابر قیام احتمالى حسین(علیه السلام) قرار گیرد. ❔از طرف دیگر، باید دید در برابر قیام احتمالى او اجتماع چگونه قضاوت مى کرد؟ 🔸پیداست اجتماع زمان امام حسین(علیه السلام) اجتماعى بود که حال قیام و انقلاب نداشت و شمشیر جهاد به آب عافیت شسته بود. طبعاً چنین اجتماعى عافیت طلبى خود را چنین مى کرد که حسین(علیه السلام) با معاویه پیمان بسته است و باید به آن وفا کند. 👌بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مسلحانه مى کرد، معاویه مى توانست آن را به عنوان یک شورش غیر موجه و برخلاف مواد پیمان صلح بین طرفین معرفى کند و چون جامعه آن روزجامعه اى بود که حال قیام و انقلاب نداشت، طبعا منطق معاویه را تایید مى کرد. 2⃣ ژست دینی معاویه ؛ قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان یزید، چنان پرشور و مهیج بود که خاطره آن در دلهاى مردم جاوید مانده است و چنانکه مشاهده مى کنیم پس از قرون متمادى، هنوز هم مردم، قهرمانان کربلا را براى خود نمونه و سرمشق قرار مى دهند و در ابراز و فداکارى از آنهاالهام مى گیرند، ولى به گمان قوى اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، قیام او داراى چنین شور و حماسه اى نمى شد. راز این مطلب را باید در نفوذ و شیطنت و بازیگرى معاویه، و روش خاص او در حل و فصل مشکلات جستجو کرد. 👌گر چه معاویه عملا اسلام را تحریف کرده، حکومت اشرافى اموى را جایگزین خلافت ساده و بى پیرایه اسلامى ساخته و جامعه اسلامى را به یک جامعه غیر اسلامى تبدیل کرده بود، اما او این مطلب را به خوبى درک مى کرد که چون به نام دین و خلافت اسلامى حکومت مى کند، نباید مرتکب کارهایى بشود که مردم آن را مبارزه با دین - همان دینى که به نام آن حکومت مى کند- تلقى نمایند، بلکه او لازم مى دید همیشه به اعمال خود، رنگ بدهد تا اعمال وى با مقامى که دارد، سازگار باشد، و آن دسته از کارهایى را که مشروع جلوه دادن آنها مقدور نیست در خفا انجام دهد. 🔸پاره اى از اسناد و شواهد تاریخى نشان مى دهد که معاویه فردى بی دین بوده و به هیچ چیز اعتقاد نداشته است؛ به طورى که «مغیره بن شعبه» معلوم الحال و بى بند و بار، از سخنانى که در بعضى از مجالس خصوصى معاویه، از خود وى شنیده بود، اظهار تاسف و اندوه کرده مى گفت:«معاویه ترین افراد مردم است.» 👌ولى با وجود اینها، همین روش معاویه در تظاهر به برخى از ظواهر دینى، درک ماهیت او را براى عامه مردم مشکل ساخته بود. 🔸معاویه براى آنکه به منصب و مقام خود، رنگ مذهبى بدهد، از اوضاع و شرائط به خوبى بهره بردارى مى کرد. او از یک طرف خون خواهى عثمان را عنوان مى ساخت و از طرف دیگر پس از جریان و همچنین به واسطه صلح با امام حسن(علیه السلام) و بیعت مردم با وى، خود را در افکار عمومى شایسته خلافت قلمداد مى کرد. 🔸 👇
🔸ادامه 👇 ❕بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان او قیامى مسلحانه به راه مى افکند، وى به سهولت مى توانست آن را در افکار عمومى یک اختلاف و کشمکش بر سر قدرت و حکومت معرفى کند، نه قیام حق در برابر باطل 📚 سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ش، چاپ بیست و سوم، ص 147 👌از سوی دیگر يزيد براساس تعليمات مسيحيّت پرورش يافته بود وقلباً به آن تمايل داشت واز طرفي جواني ناپخته، شهوت پرست، ، خوشگذران، عياش، فاقد دور انديشي واحتياط بود . 📚مروج الذهب ج 3 ص 77 🔸تفاوتي كه پدر با پسر داشت، در اينجا بود كه پدر به ظاهر پاي بند به اسلام بود، ولي فرزند او پس از رسيدن به حكومت نتوانست حتي به صورت ظاهر خود را ديندار وبا ايمان بنمايد ، وي آشكارا مقدّسات اسلامي را زير پاي مي‌گذاشت ودر راه ارضاي شهوات خود از هيچ چيز فرو گذار نكرد. رسماً شراب مي‌خورد ودر شب نشيني‌ها وبزم‌هاي اشرافي به باده گساري مي‌پرداخت وبي باكانه اشعاري مي‌سرود كه ترجمه آنها چنين است: «ياران هم من برخيزيد! وبه نغمه مطربان خوش آواز گوش دهيد وپياله‌ها را پي در پي سركشيد، نغمه دلپذير ساز وآواز، مرا از نداي اللّه اكبر واز شنيدن بانگ اذان باز مي‌دارد ومن حاضرم حوران بهشتي را با نيم خورده ظرف شراب عوض كنم». 📚تذکره الخواص ص 291 👌هم اوعلناً به مقدّسات اسلام مي‌كرد، گرايش خود را به آيين مسيحيت پنهان نمي داشت ومي گفت: «اگر شراب در آيين احمد حرام است تو آن را به آيين مسيح بن مريم بنوش» . 📚تتمه المنتهی ص 43 ❕دربار يزيد، كانون فساد وگناه بود وآثار شوم آن حتي به اماكن مقدسي همچون مكّه و مدينه رسيده بود . 📚مروج الذهب ج 3 ص 77 ❕در اين هنگام بود كه حسين بن علي (عليه السلام) شرايط را براي انقلاب و نهضت كاملاً آماده ديد، زيرا ديگر مزدوران بني اميه نمي توانستند هدف‌هاي قيام حسين بن علي (عليه السلام) را در افكار دگرگونه جلوه دهند وآن را كشمكشي بر سر قدرت وسلطه قلمداد كنند، زيرا توده‌ها به چشم خود مي‌ديدند كه رفتار حكومت بر ضد موازين ديني وتعاليم الهي است وهمين مطلب مجوّز آن بود كه حسين (عليه السلام) ياران راستين اسلام را از گوشه وكنار جهان پيرامون خود فرا خواند وبر ضد حكومت قيام كند; قيامي كه هدف از آن احياء اسلام و سنن ديني، نه تصاحب خلافت وقدرت بود. پس از شهادت حسن بن علي (عليه السلام) در سال پنجاه هجري، شيعيان عراق جنبش خاصي از خود نشان دادند وبا حسين (عليه السلام) به مكاتبه پرداختند واز امام درخواست كردند كه معاويه را از حكومت خلع كند ، امام در پاسخ آنان ياد آور شد كه او با معاويه عهد وپيماني دارد ونمي تواند آن را بشكند. 📚حیاه الامام الحسین ج 2 ص 229 👌پس از درگذشت معاويه، امام حسين (عليه السلام) در نيمه رجب سال شصت، وقتي موانع شرعي را منتفي ديد وشرايط را براي مفيد وسازنده آماده تشخيص داد، در پاسخ دعوت مردم عراق حرکت قیام را آغاز کرد . 📚نگاهی به زندگانی امامان معصوم ، سبحانی ، ص 127 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آيا ابوطالب، پدر امام على و عموى محمد، به اسلام ايمان آورد ؟ در یکی از معتبر‌ترین کتاب‌های تفسیری شیعه در این خصوص آمده: : ﻭﺍﻣﺎ ﻗﻮﻟﻪ: (ﺍﻧﻚ ﻻ ﺗﻬﺪﻱ ﻣﻦ ﺃﺣﺒﺒﺖ)ﻗﺎﻝ ﻧﺰﻟﺖ ﻓﻲ ﺃﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻓﺎﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻛﺎﻥ ﻳﻘﻮﻝ ﻳﺎ ﻋﻢ ﻗﻞ ﻻ ﺇﻟﻪ ﺇﻻ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﻟﺠﻬﺮ ﻧﻔﻌﻚ ﺑﻬﺎ ﻳﻮﻡ ﺍﻟﻘﻴﺎﻣﺔ ﻓﻴﻘﻮﻝ: ﻳﺎ ﺑﻦ ﺃﺧﻲ ﺃﻧﺎ ﺃﻋﻠﻢ ﺑﻨﻔﺴﻲ، ‏(ﻭﺃﻗﻮﻝ ﺑﻨﻔﺴﻲ ﻁ)ﻓﻠﻤﺎ ﻣﺎﺕ ﺷﻬﺪ ﺍﻟﻌﺒﺎﺱ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄﻠﺐ ﻋﻨﺪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﺍﻧﻪ ﺗﻜﻠﻢ ﺑﻬﺎ ﻋﻨﺪ ﺍﻟﻤﻮﺕ ﺑﺄﻋﻠﻰ ﺻﻮﺗﻪ، ﻓﻘﺎﻝ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ: ﺍﻣﺎ ﺍﻧﺎ ﻓﻠﻢ ﺍﺳﻤﻌﻬﺎ ﻣﻨﻪ ﻭﺃﺭﺟﻮ ﺍﻥ ﺗﻨﻔﻌﻪ ﻳﻮﻡ ﺍﻟﻘﻴﺎﻣﺔ». : علی ﺑﻦ اﺑﺮاﻫﻴﻢ در ﺗﻔﺴﻴﺮ آﻳﻪ «إنك لا تَهتَدِی مَنْ أحْبَبْتَ»(القصص۵۶) می‌ﮔﻮﻳﺪ: اﻳﻦ آﻳﻪ در ﻣﻮرد اﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻧﺎزل ﺷﺪ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ میﮔﻔﺖ: ﻋﻤﻮ ﺟﺎن ﺑﮕﻮ ﻻ ﻟﻪ إﻻﱠ ﷲ روز ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ آن ﺑﻪ ﺗﻮ ﺳﻮد ﺧﻮاﻫﻢ رﺳﺎﻧﺪ، اﻣﺎ اﺑﻮﻃﺎﻟﺐ می‌ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ای برادرزاده ﻣﻦ ﺧﻮدم ﺑﻬﺘﺮ می‌داﻧﻢ، وقتی اﺑﻮﻃﺎﻟﺐ از دنیا رفت، ﻋﺒﺎس ﺑﻦ ﻋﺒﺪاﻟﻤﻄﻠﺐ ﻧﺰد ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺷﻬﺎدت داد ﻛﻪ اﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﻣﺮگ اﻳﻦ ﻛﻠﻤﻪ را ﺑﻪ زﺑﺎن آورده اﺳﺖ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ گفت: ﻣﻦ از او اﻳﻦ ﻛﻠﻤﻪ را ﻧﺸﻨﻴﺪم و اﻣﻴﺪوارم روز ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﻪ او ﺳﻮدی ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ». : تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه، ۱۴۲ مطابق با این سند صحیح، پیامبر اسلام اعتراف می‌کند که نزدیک‌ترین شخص به ایشان به اسلام اعتقاد نداشته است. و در یک حدیث حسن چنین آمده: : ۱۹)عَنْهُ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع‌لَا يَزْدَادُ بِالْإِسْلَامِ إِلَّا عِزّاً فَنَحْنُ نَرِثُهُمْ وَ لَا يَرِثُونَّا هَذَا مِيرَاثُ أَبِي طَالِبٍ فِي أَيْدِينَا فَلَا نَرَاهُ إِلَّا فِي الْوَلَدِ وَ الْوَالِدِ وَ لَا نَرَاهُ فِي الزَّوْجِ وَ الْمَرْأَةِ. الحديث التاسع عشر: حسن موثق. : ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار نویسنده : العلامة المجلسي جلد : ١٥ صفحه : ٣٩٥ : امام‌باقر گفت: اسلام جز به عزت ما نمى‌افزايد، از اين رو ما از غيرمسلمانان ارث مى‌بريم و آنان از ما ارث نمى‌برند، ميراث ابوطالب در دست ماست(چون او کافر بود و ما مسلمانیم). ما معتقد به ارث بردن مسلمان از كافر فقط ميان فرزند و پدر هستيم نه ميان زن و شوهر ❗️❗️ 💠💠 👌اجماع ائمه اهل بیت علیهم السلام بر آن است که حضرت ابوطالب علیه السلام با ایمان از دنیا رفته است و فراتر از ایمان ، ایشان از اوصیاء عیسی نبی علیهما السلام هم محسوب می شده است . ❕شیخ صدوق روایت می کند ؛ « پس از وفات ابوطالب ، پیامبر بر بالین او وارد شد و خطاب به ایشان عرضه داشت که یا عموجان شما مرا زمانی که یتیم بودم تحت تکفل خود در آوردی و مرا که صغیر بودم تحت تربیت خود قرار دادی و در زمان بزرگسالیم مورد نصرت قرار دادی .خداوند پاداش خیر به تو دهد» پس از آن علی را امر کرد که ایشان را غسل کرده و تجهیز کند» 📚امالی صدوق ص243 🔸مرحوم از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « علی علیه السلام روزی در رحبه نشسته بود و مردم نیز حول او گرد آمده بودند . مردی حضرت را مخاطب قرار داد که شما در جایگاهی الهی قرار دارید اما افسوس که پدرت در آتش است . حضرت علی فرمود ساکت باش خداوند دندانهایت را فرو ریزد . قسم به خداوندی که محمد را به حق به پیامبری برگزید اگر پدرم برای تمام گناهکاران روی زمین شفاعت کند خداوند را می پذیرد . پدرم در آتش معذب باشد در حالی که پسرش تقسیم کننده بهشت و دوزخ است . قسم به خداوند نور پدرم در قیامت بر تمام انوار مردمان چیره می شود الا نور پیامبر و امامان زیرا نور او از نور ماست که خداوند دو هزار سال قبل از خلقت آدم آن را کرده بود» 📚الاحتجاج ج1 ص230 _ امالی شیخ طوسی ص192 ❕حضرت ابوطالب از جمله حضرت عیسی علیهما السلام نیز تلقی می شده است چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ « وقتی پیامبر اسلام مبعوث شد ابوطالب نبوت را به پیامبر تقدیم کرد» 📚الکافی ج1 ص445 🔸ادامه 👇
❕حال معاند به دو روایت استناد کرده است ، تا عدم ایمان ابوطالب علیه السلام را از منابع شیعی ثابت کند ؛ 👌روایت اولی که به آن استناد کرده است از تفسیر قمی است که پاسخ روشنی دارد ؛ 1⃣نقل مذکور بدون سند بوده و حتی مستند به معصوم علیه السلام هم نیست ، حال چگونه چنین نقلی می تواند حجت باشد ❕ 2⃣تمام آنچه در تفسیر قمی است ، نوشته علی بن ابراهیم عالم بزرگ شیعه نیست ، بلکه تنها تفسیر سوره فاتحه ، بقره و کمی از آل عمران از ایشان است و بقیه آن از شاگرد ایشان ابوالفضل العباس می باشد و روایت مورد استناد در تفسیر سوره قصص نقل شده است که این هم دلیل دیگری برضعف نقل مذکور است . 📚کلیات فی علم الرجال، سبحانی ص301 3⃣اتفاقا نقل مذکور اثبات کننده ایمان ابوطالب علیه السلام است ، که معاند با تحریف روایت می خواهد بی ایمانی ابوطالب را ثابت کند ، مطابق نقل مذکور ، پیامبر گرامی از ابوطالب خواستند آشکارا ایمان بیاورند « قل لا اله الا الله بالجهر » ، حضرت ابوطالب گفتند من آگاه به حال خودم هستم و شهادت به وحدانیت خدا را در خفاء و در نفس خودم می گویم « اعلم بنفسی ، و اقول بنفسی » ، ( چرا که ابوطالب برای آنکه بتواند پیامبر را یاری کند ، علنا اظهار ایمان نمی کرد تا مشرکین ایشان را دشمن خود نپندارند و بتواند از نفوذش برای یاری پیامبر استفاده کند) ، و در هنگام مرگ نیز با صدای رسا اظهار ایمان کردند « تکلم بها باعلی صوته عند الموت » ، پیامبر هم گفتند که این اظهار روز قیامت برای ایشان مفید است و من شفاعت ایشان را خواهم کرد « لشفعت فی ابی و امی و عمی » و روشن است که روز قیامت شفاعت برای مومنین است ، نه کفار و مشرکین . 👌بنابراین ، روایت مذکور گواه بر ایمان ابوطالب علیه السلام است ، نه بی ایمانی ایشان . ❕در نقل دوم هم امام باقر علیه السلام ، عقیده شیعه در ارث را مطرح می کنند که بر خلاف اهل سنت ، ما معتقدیم که مسلمان از کافر ارث می برد ، اما کافر از مسلمان ارث نمی برد ، امام پس از این کلام می گوید میراث ابوطالب به دستان ما است و ما از ایشان ارث برده ایم « هذا میراث ابی طالب فی ایدینا » این کلام امام علیه السلام چند معنا می تواند داشته باشد ؛ 1⃣ طبق بیان علامه مجلسی ، امام علیه السلام از قاعده الزام بهره گرفته اند ، یعنی خطاب به اهل سنت می گویند که بر خلاف شما ، ما معتقدیم که مسلمان از کافر ارث می برد ، چنان که ما از حضرت ابوطالب که به عقیده شما کافر مرده است ، ارث برده ایم ؛ 📚ملاذ الاخیار ج 15 ص 395 2⃣اگر این بیان هم مورد قبول نباشد ، روشن است که روایت مذکور از باب تقیه و مطابق عقاید اهل سنت صادر شده است ، چرا که در ذیل روایت تصریح دارد که زوجه مسلمان از زوج کافر شده ارث نمی برد و این همان عقیده فرق چهار گانه اهل سنت است ؛ 📚الفقه علی المذاهب الخمسه ج 2 ص 499 👌امام علیه السلام ، به خاطر آنکه در آن مجلس از ناحیه اهل سنت مورد فشار بودند ، از باب تقیه هم در ایمان ابوطالب علیه السلام مطابق عقیده آنان سخن گفتند و هم در باب ارث زوجه از زوج ، این پاسخ در کلام صاحب وافی آمده است ؛ 📚الوافی ج 25 ص 915 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ ✅ شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید: 🔹 «ورود و شیوع ویروس کرونا در ایران را آسیب‌شناسی کنیم» 🔹طلاب چینی جامعه المصطفی عامل شیوع کرونا در ایران هستند. 🔹برای دفع آفت ویروس کرونا باید به شفادهنده حقیقی برگردیم». 🔹 ویروس کرونا ثابت کرد که شفادهنده‌ فقط خداست. 🔹بدگویی مردم ایران از صحابه رسول الله موجب شیوع کرونا در میان آنها شد 🔺 تاریخ: جمعه 23 اسفند 1398 💠💠 👌مولوی عبدالحمید یک امام جمعه ساده مسجد مکی زاهدان است که در صدد است خود را رهبر اهل سنت سیستان و بلوچستان و احیانا رهبر اهل سنت کل ایران معرفی کند ، سطح سوادش از سخنرانی اش مشخص است که اندک درک دینی ندارد و بر پایه همین سواد اندک ، سخنان فوق را به زبان می آورد که در ادامه به بررسی آن می پردازیم ؛ 1⃣او مدعی است که طلاب چینی جامعه المصطفی که در قم درس می خوانند ، عامل شیوع ویروس کرونا در ایران هستند و به سخنان رئیس علوم پزشکی مشهد استناد می کند که او چنین مطلبی را گفته است ، در حالی که آقای اعرافی ، مدیر حوزه های علمیه به شدت این قضیه را انکار کرده و می گوید ؛ « از جامعه المصطفی در دو ماه اخیر دو نفر از چین پذیرش شده که روال قرنطینه را طی کرده‌اند » 🌐https://b2n.ir/455593 👌 تدروس آدراهام رییس سازمان جهانی بهداشت می گوید ؛ « طبق گزارش تحقیقاتی که نتیجه آن روز گذشته اعلام شده سفر آوریل (بهمن ماه) سال جاری یک تاجرعربستانی به نام خالد بن فرحان به همراه همسر چینی اش که او هم از تاجران خودرو است منشا اصلی ویروس کرونا در ایران است » 🌐http://www.qomefarda.ir/16819 ❕رییس دانشگاه علوم پزشکی مشهد هم ادعای عبد الحمید را انکار و تکذیب کرده است . 👌به گزارش خبرگزاری حوزه، بر اساس اطلاعیه کارگروه اطلاع رسانی بیماری کرونا در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مبنی بر اعلام مصاحبه با شخص دکتر محمد حسین بحرینی رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد با عنوان" « شیوع ویروس کووید ۱۹ در شهر قم به علت حضور ۷۰۰تبعه چینی بوده است » تاکید می شود که چنین مصاحبه ای با رییس این دانشگاه نشده است و این خبر از اساس کذب و نادرست است. این کارگروه از عموم شهروندان و اهالی رسانه خواسته است برای اطلاع یافتن از آخرین وضعیت کرونا در سطح شهر مشهد و استان خراسان رضوی حتماً به پایگاه اطلاع رسانی وب دا مراجعه کرده و از انتقال اخبار بی‌پایه و اساس جداً خودداری نمایند.» 🌐https://b2n.ir/798675 👌اساسا قم را عامل شیوع کرونا در ایران دانستن از اساس باطل و بی اساس است ، چنان که معاون مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی قم چنین می گوید ؛ وقتی اعلام شد نخستین مورد ابتلا به ویروس کرونای کشور در قم کشف شده است، کم کم این ذهنیت شکل گرفت که قم منشاء انتشار این ویروس بوده است، مطرح شد که ویروس توسط مهاجران یا تاجر چینی به قم آماده و اینجا منتشر و سپس از قم به سایر شهرها رفته است، اما مشخص نشد که این ویروس از کدام مرز هوایی یا زمینی وارد ایران و از چه مسیری وارد قم شده و آیا پیش از قم شهرهای دیگر آلوده نشده بودند همه می دانیم که قم نه فرودگاه دارد و نه بندر است ، « کادر درمان خدوم و زحمتکش عامل بروز این ویروس نبودند بلکه عامل شناسایی آن شدند و مردم ایران باید قدردان کادر درمانی قم باشند که در شناسایی این ویروس پیش‌قدم بودند ، در علم پزشکی بین "شناسایی" یک ویروس در بیماری و «بروز» آن تفاوت از زمین تا آسمان است ، ورود ویروس کرونا به کشور به ایران به دلیل مراوده‌های تجاری و توریستی مانند سایر کشورهایی که آن را در نوردیده است امر اجتناب‌ناپذیری است اما آن چیزی که دراین‌بین اهمیت دارد شناسایی افراد مشکوک بود که کادر درمانی قم به این موفقیت دست یافتند و مانع از آن شدند که مردم و همکاران پزشکی ناخواسته در دام آن گرفتار شوند.» 🌐https://b2n.ir/327010 👌از آنچه گذشت ، کذب و دروغگویی عبدالحمید کذاب که به وضوح آخرتش را به دنیای زود گذر فروخته است روشن می شود . 💠ادامه👇
💠ادامه👇 2⃣می گوید ویروس کرونا روشن کرد که شفا دهنده اصلی خداست و آنانی که تصور می کردید شفا دهنده هستند کاری از آنها ساخته نیست . استدلال این خبیث به آن است که بستن حرم های فاطمه معصومه و امام رضا علیهما السلام روشن کرد که آنان توانایی رفع مشکل را ندارند و توسل به آنان بی فایده و ما باید به خداوند رجوع کنیم . 👌آنچه که لازم است در اینجا خطاب به این دروغگو بگوییم آن است که خودتان حرم های خداوند یعنی مساجد را تعطیل کردید و برگزاری نماز جمعه ای را که واجب می دانستید ، از ترس شیوع کرونا معلق کردید . ❕طبق استدلال شما باید بگوییم بستن درب مساجد که حرم های الهی هستند و تعطیلی نماز جمعه گواه بر ناتوانی خداوند است و اگر خداوند قدرت داشت ، این ویروس را از بین میبرد تا نیاز نباشد که حرم هایش و شعائر دینی اش تعطیل شود ❔این چه استدلال مضحکی است که شما دارید . یا گاو شیرده شما ، که شما را وهابی زده کرده است ، در این ایام درب مسجد الحرام را بست و طواف کعبه را از ترس کرونا تعطیل کرد ، آیا این عمل گواه بر ناتوانی خداوند است ❗️یا چند سال پیش حاجیان در حال انجام مناسک حج در جوار کعبه به خاطر ازدحام جمعیت جان باختند و خداوند آنان را نجات نداد ، آیا این گواه بر ناتوانی خداوند است ❕یا در طول سال ها و قرن های گذشته کعبه توسط سیل و طوفان آسیب دیده است ،آیا آسیب حرم خداوند یعنی کعبه گواه بر ناتوانی خداوند است ❗️ 👌امام صادق علیه السلام فرمود: « خدا خواسته است که همه کارها از اسباب آن جاری باشد» 📚الکافی ج1ص357 ❕آسیب رسیدن به کعبه ، یا تعطیلی حرم های اهل بیت به خاطر کرونا ... با تقدس آنها منافاتی ندارد چرا که این دگرگونی ها طبق حاکم بر جهان است که یکی از این قوانین تاثیر گذاری علت ها و محقق شدن معلول هاست،و گفتیم اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که در دنیا امور از طریق اسباب طبیعی خود پیش برود نه از طریق معجزه و قدرت خارق العاده . 👌بناى خدا اين است كه در اين عالم همه چيز بطور طبيعى پيش برود و ما هم موظفیم از امکانات مادی خود در جهت مقابله با حوادث بهره جوییم که تفصیل مطلب در دو نمایه آدرس داده شده آمده است . 👌جناب عبدالحمید کذاب باید به ما پاسخ دهد که اگر شفاء دهنده اصلی خداست و توسل به اولیاء الهی باطل است ، چگونه صحيح بخارى، از انس نقل شده است كه ؛ ❕«هر گاه در مدينه قحطى می شد، عمر بن خطاب به عباس بن عبدالمطلّب متوسل مى ‏شد و تقاضاى باران مى ‏كرد. و چنين مى ‏گفت ؛ « خدايا، ما (در زمان خشكسالى در زمان رسول خدا ) به وسيله پيامبرمان به تو توسّل مى ‏جستيم و تو ما را سيراب مى‏ كردى و اكنون به ‏وسيله عموى پيامبر به تو متوسّل مى ‏شويم، پس اكنون تو ما را سيراب كن». و بدنبال آن باران مى ‏آمد و مردم سيراب مى ‏شدند». 📚 صحيح بخارى، ج 2، ص 16، ابواب الاستسقاء؛ ج 4، ص 209، باب مناقب المهاجرين وفضلهم‏ 👌یا نقل می کنند که در زمان عمر بن خطاب مردم دچار قحطی شدند . بلال بن حارث به کنار قبر پیامبر گرامی آمد و عرضه داشت که رسول خدا مردم از قحطی و خشکسالی در حال نابودی اند . برای امتت طلب باران نما ، رسول خدا به خوابش آمد و گفت به سراغ عمر برو و سلام مرا به او برسان و به او خبر ده که به زودی باران خواهد آمد و به او بگو کیسه سخاوت و بخشش را بگشا. 🔶بلال بن حارث به نزد عمر آمد و ماجرا را بازگو کرد ، عمر گریست و گفت خدایا من کوشش خود را کردم ولی ناتوان بودم » 📚دلائل النبوه ج7 ص47 _ مصنف ابن ابی شیبه ج7 ص482 _ فتح الباری ج2 ص412 _البدایه و النهایه ج7 ص105 👌یا حاکم نیشابوری نقل می کند که مروان بن حکم روزی از کنار قبر رسول خدا می گذشت که مشاهده کرد ابو ایوب انصاری صحابی معروف صورت بر قبر رسول خدا گذاشته و با او نجوا می کند . مروان دست برد و گردنش را گرفت و گفت آیا می دانی چه می کنی ؟ ابو ایوب پاسخ داد که به محضر رسول خدا آمده ام نه کنار سنگ ( و او متوجه من است )» 📚مستدرک حاکم ج4 ص515 _ مسند احمد ج5 ص422 👌یا دارمی از علمای معروف اهل سنت نقل می کند ؛ « در مدینه قحطی شدیدی آمده بود و مردم به نزد عایشه شکایت بردند و از او چاره جویی خواستند . عایشه گفت ؛ کنار قبر پیامبر بروید و سوراخی در سقف بالای قبر قرار دهید تا آنکه میان قبر و آسمان مانعی نباشد و منتظر بمانید . مردم به این دستور عمل کردند و در نتیجه باران بارید که پس از مدتی بیابان ها سبز شد و شتر ها چاق و فربه شدند » 📚سنن دارمی ج1 ص43 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌و یا نقل می کنند «زمانی که پیامبر گرامی درگذشت ، ابوبکر در منزل چهره او را باز کرد و بوسید و گفت پدرم و مادرم فدای تو باد از ما پیش پرودگار خود یاد کن و به خاطر داشته باش » 📚کشف الارتیاب ص265 👌و یا خطيب بغدادى از علماى معروف اهل سنت مى‏ نويسد ؛ ابوعلى خلال از علمای سنی مسلک مى‏ گفت ؛ «هيچ گاه مشكلى برايم پيش نمى‏ آمد، مگر آنكه آهنگ قبر موسى بن جعفر عليهما السلام مى‏ كردم و به او توسّل مى ‏جستم و آنگونه كه من دوست داشتم مشكلم را خداوند بر طرف مى‏ ساخت». 📚تاریخ بغداد ج 1 ص 133 👌و یا ابن ‏حبّان از دانشمندان اهل سنت و عالم رجالى معروف مى ‏نويسد ؛ «قبر على بن موسى الرضا عليه السلام در طوس كنار قبر هارون الرشيد قرار گرفته است و زيارتگاه معروفى است و من مكرر آن را زيارت كرده‏ ام»؛ سپس مى ‏افزايد: «در مدتى كه من در طوس ساكن بودم، هر گاه مشكلى برايم پيش مى‏ آمد، قبر على بن موسى ‏الرضا عليه السلام را زيارت مى‏ كردم و (به بركت زيارت آن حضرت) رفع مشكلم را از خداوند طلب مى ‏كردم كه در اسرع وقت خواسته ‏ام به اجابت مى‏ رسيد و گرفتاريم برطرف مى‏ شد؛ من اين مسأله را بارها تجربه كرده ‏ام» 📚الثقات ج 8 ص 457 ❕شافعى- رئيس مذهب شافعيه- در اشعار خود خاندان رسول خدا را وسيله نجات خود مى ‏داند، و مى‏ گويد ؛ «خاندان پيامبر اكرم شفيع منند؛ آنها وسيله تقرب من به سوى خدايند؛ اميدوارم فرداى قيامت به سبب آنها نامه اعمالم، به دست راست من سپرده شود». 📚دیوان الامام الشافعی ص 27 👌در پایان این بحث خطاب به عبدالحمید کذاب باید بگوییم ، که اگر اولیاء الهی ، مشکلی را برطرف می کنند به اذن خداوند است و ما آنان را مستقل نمی دانیم ، چنان که عیسی مسیح چنین میگفت ؛ « من نشانه ای از طرف پرودگار شما برایتان آورده ام ، من از گل چیزی به شکل پرنده می سازم سپس در آن می دمم و به فرمان خدا ، پرنده ای می گردد ، و به اذن خدا کور مادر زاد و مبتلایان به برص را بهبودی می بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده می کنم » ( آل عمران 49) 💠ادامه 👇