#شرایط_قاضی
🤔#پرسش
❔می گویید انقلاب ما اسلامی است ❕مگر نه این است که در قاضی اجتهاد و عدالت و مرد بودن شرط است ❕چرا امروزه این امور رعایت نمی شود ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌حكومت و حاكميّت بنابر اصل مسلّم توحيد افعالى به خداوند باز مى گردد، حقّ داورى نيز از آن كسانى است كه او اجازه فرموده است.
❕توحيد افعالى مى گويد ؛ همه كارها به سوى خدا باز مى گردد؛ و توحيد خالقيّت مى گويد همه چيز در اين عالم از او نشأت مى گيرد؛ و توحيد حاكميّت كه از شاخه هاى توحيد خالقيّت است مى گويد حكومت مخصوص پروردگار است، و همين امر سبب مى شود كه در قلمرو حكومت خدا داورى و قضاء نيز از آن او باشد؛ و از آن كسانى كه او داورى آنها را مجاز شمرده است.
❕از سوى ديگر توحيد اطاعت مى گويد: تنها فرمان خدا، و فرمان كسانى كه فرمانشان به فرمان خدا باز مى گردد، مقبول و مطاع است؛ بنابراين در احكام قضائى نيز حكم و فرمانى قابل قبول است كه به اذن پروردگار باشد.
📚پیام قرآن ج 10 ص 147
👌کسانی که به اذن خداوند حق قضاوت دارند ، پیامبر و امام و مجتهد آگاه به حلال و حرام امامان می باشد .
❕علی علیه السلام خطاب به شریح که به امر قضاوت می پرداخت فرمود ؛
«اى شريح ، جايى نشسته اى كه در آنجا كسى نمى نشيند جز پيامبر، يا وصىّ پيامبر، يا شقىّ دور از سعادت»
📚الکافی ج 7 ص 406
❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« از داورى كردن بپرهيزيد؛ زيرا [منصب] داورى در حقيقت از آنِ امامى است كه در قضاوت دانا باشد و در ميان مسلمانان به عدالت حكم كند؛ از آنِ پيغمبرى يا وصىّ پيغمبرى »
📚الکافی ج 7 ص 406
👌و خطاب به ابو خدیجه فرمود ؛
« مبادا هر گاه ميان شما مرافعه اى پيش آمد يا درباره چيزى از قرض و طلب ميانتان اختلافى شد، كار داورى را به نزد يكى از اين فاسقان ببريد. [بلكه] از ميان خود مردى را كه با حلال و حرام ما آشناست داور قرار دهيد؛ زيرا من او را داور قرار داده ام. زنهار كه براى رفع دعواى خود به سلطان ستمگر مراجعه كنيد.»
📚تهذیب ج 6 ص 303
❕و فرمود ؛
« مبادا فردى از شما (شيعيان) از ديگرى نزد سلطان ستمگر شكايت كند. بلكه ببينيد چه كسى از خود شما با احكام و داوري هاى ما آشناست همو را ميان خود داور قرار دهيد؛ زيرا كه من او را قاضى شما قرار داده ام. پس براى داورى ميان خود، نزد او رويد.»
📚الفقیه ج 3 ص 2
❕بنابراین تنها پیامبر و امام و مجتهد عالم به حلال و حرام هستند که حق قضاوت کردن دارند ، مجتهدی که عدالت داشته باشد و اهل انجام گناهان کبیره و اصرار بر گناهان صغیره نباشد ، عدالتی که در روایات فراوانی به عنوان شرط اساسی برای قاضی لحاظ شده است ؛
📚وسائل الشیعه ج 27 ص 11 باب 1
❕و همینطور قاضی باید مرد باشد و زنان حق قضاوت کردن ندارند ، در گذشته در این رابطه مفصلا بحث کرده ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6093
🔸مرحوم امام خمینی می آورد ؛
« شرايط قاضى عبارتند از ، بلوغ و عقل و ايمان و عدالت و اجتهاد مطلق و مرد بودن و طهارت مولد (حلال زاده بودن) و اعلميّت نسبت به كسانى كه در شهر يا نزديك آن هستند بنابر احوط (وجوبى). و احوط (وجوبى) آن است كه داراى حافظه باشد كه فراموشى غالباً او را نگيرد، بلكه اگر فراموشى او طورى باشد كه سلب اطمينان از او بشود، اقوى جايز نبودن قضاوت او است »
📚ترجمه تحریر الوسیله ج 2 ص 434
❕امام على عليه السلام در فرمان استاندارى مصر به مالك اشتر نوشت ؛
« براى داورى ميان مردم، بهترين و برترين فردى را كه به نظرت مى رسد از ميان رعيت انتخاب كن؛ كسى كه كارها بر او تنگ نيايد [و از حل اختلافات در نماند] و [ستيزه گرى] طرفين دعوا او را به لجاجت و پافشارى در رأى خويش وا ندارد ، در لغزش فرو نرود و هر گاه حقيقت را شناخت [و به حكم نادرست خود پى برد]، از بازگشت به حق خوددارى نكند و خويشتن را در پرتگاه طمع ننشاند و به فهم سطحى قضايا بسنده نكند و دنبال فهم عميق و دقيق آنها باشد. در موارد شبهه ناك بيش از همه درنگ و احتياط كند و بيش از همه دنبال دليل و برهان باشد و از مراجعه داد خواهان كمتر به ستوه آيد و در كشف حقيقت دعاوى، از همه شكيباتر باشد و چون حقيقت روشن شد [در صدور حكم]، از هر كس ديگر بيشتر قاطعيت نشان دهد. كسى باشد كه مدح و ستايش، او را فريفته و خودبين نسازد و تشويق و تحريك، او را به سويى متمايل نسازد و البته چنين كسانى اندك شمارند. آن گاه، خودت به كار قضاوت او بسيار رسيدگى كن.»
📚نهج البلاغه نامه 53
🔸ادامه 👇
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#شرایط_قاضی
🤔#پرسش
❔می گویید انقلاب ما اسلامی است ❕مگر نه این است که در قاضی اجتهاد و عدالت و مرد بودن شرط است ❕چرا امروزه این امور رعایت نمی شود ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌حكومت و حاكميّت بنابر اصل مسلّم توحيد افعالى به خداوند باز مى گردد، حقّ داورى نيز از آن كسانى است كه او اجازه فرموده است.
❕توحيد افعالى مى گويد ؛ همه كارها به سوى خدا باز مى گردد؛ و توحيد خالقيّت مى گويد همه چيز در اين عالم از او نشأت مى گيرد؛ و توحيد حاكميّت كه از شاخه هاى توحيد خالقيّت است مى گويد حكومت مخصوص پروردگار است، و همين امر سبب مى شود كه در قلمرو حكومت خدا داورى و قضاء نيز از آن او باشد؛ و از آن كسانى كه او داورى آنها را مجاز شمرده است.
❕از سوى ديگر توحيد اطاعت مى گويد: تنها فرمان خدا، و فرمان كسانى كه فرمانشان به فرمان خدا باز مى گردد، مقبول و مطاع است؛ بنابراين در احكام قضائى نيز حكم و فرمانى قابل قبول است كه به اذن پروردگار باشد.
📚پیام قرآن ج 10 ص 147
👌کسانی که به اذن خداوند حق قضاوت دارند ، پیامبر و امام و مجتهد آگاه به حلال و حرام امامان می باشد .
❕علی علیه السلام خطاب به شریح که به امر قضاوت می پرداخت فرمود ؛
«اى شريح ، جايى نشسته اى كه در آنجا كسى نمى نشيند جز پيامبر، يا وصىّ پيامبر، يا شقىّ دور از سعادت»
📚الکافی ج 7 ص 406
❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« از داورى كردن بپرهيزيد؛ زيرا [منصب] داورى در حقيقت از آنِ امامى است كه در قضاوت دانا باشد و در ميان مسلمانان به عدالت حكم كند؛ از آنِ پيغمبرى يا وصىّ پيغمبرى »
📚الکافی ج 7 ص 406
👌و خطاب به ابو خدیجه فرمود ؛
« مبادا هر گاه ميان شما مرافعه اى پيش آمد يا درباره چيزى از قرض و طلب ميانتان اختلافى شد، كار داورى را به نزد يكى از اين فاسقان ببريد. [بلكه] از ميان خود مردى را كه با حلال و حرام ما آشناست داور قرار دهيد؛ زيرا من او را داور قرار داده ام. زنهار كه براى رفع دعواى خود به سلطان ستمگر مراجعه كنيد.»
📚تهذیب ج 6 ص 303
❕و فرمود ؛
« مبادا فردى از شما (شيعيان) از ديگرى نزد سلطان ستمگر شكايت كند. بلكه ببينيد چه كسى از خود شما با احكام و داوري هاى ما آشناست همو را ميان خود داور قرار دهيد؛ زيرا كه من او را قاضى شما قرار داده ام. پس براى داورى ميان خود، نزد او رويد.»
📚الفقیه ج 3 ص 2
❕بنابراین تنها پیامبر و امام و مجتهد عالم به حلال و حرام هستند که حق قضاوت کردن دارند ، مجتهدی که عدالت داشته باشد و اهل انجام گناهان کبیره و اصرار بر گناهان صغیره نباشد ، عدالتی که در روایات فراوانی به عنوان شرط اساسی برای قاضی لحاظ شده است ؛
📚وسائل الشیعه ج 27 ص 11 باب 1
❕و همینطور قاضی باید مرد باشد و زنان حق قضاوت کردن ندارند ، در گذشته در این رابطه مفصلا بحث کرده ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6093
🔸مرحوم امام خمینی می آورد ؛
« شرايط قاضى عبارتند از ، بلوغ و عقل و ايمان و عدالت و اجتهاد مطلق و مرد بودن و طهارت مولد (حلال زاده بودن) و اعلميّت نسبت به كسانى كه در شهر يا نزديك آن هستند بنابر احوط (وجوبى). و احوط (وجوبى) آن است كه داراى حافظه باشد كه فراموشى غالباً او را نگيرد، بلكه اگر فراموشى او طورى باشد كه سلب اطمينان از او بشود، اقوى جايز نبودن قضاوت او است »
📚ترجمه تحریر الوسیله ج 2 ص 434
❕امام على عليه السلام در فرمان استاندارى مصر به مالك اشتر نوشت ؛
« براى داورى ميان مردم، بهترين و برترين فردى را كه به نظرت مى رسد از ميان رعيت انتخاب كن؛ كسى كه كارها بر او تنگ نيايد [و از حل اختلافات در نماند] و [ستيزه گرى] طرفين دعوا او را به لجاجت و پافشارى در رأى خويش وا ندارد ، در لغزش فرو نرود و هر گاه حقيقت را شناخت [و به حكم نادرست خود پى برد]، از بازگشت به حق خوددارى نكند و خويشتن را در پرتگاه طمع ننشاند و به فهم سطحى قضايا بسنده نكند و دنبال فهم عميق و دقيق آنها باشد. در موارد شبهه ناك بيش از همه درنگ و احتياط كند و بيش از همه دنبال دليل و برهان باشد و از مراجعه داد خواهان كمتر به ستوه آيد و در كشف حقيقت دعاوى، از همه شكيباتر باشد و چون حقيقت روشن شد [در صدور حكم]، از هر كس ديگر بيشتر قاطعيت نشان دهد. كسى باشد كه مدح و ستايش، او را فريفته و خودبين نسازد و تشويق و تحريك، او را به سويى متمايل نسازد و البته چنين كسانى اندك شمارند. آن گاه، خودت به كار قضاوت او بسيار رسيدگى كن.»
📚نهج البلاغه نامه 53
🔸ادامه 👇