eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.4هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.1هزار ویدیو
66 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔آیا در روایات آمده است ، مردی که زنش بی حجاب بیرون می رود و او چیزی به زنش نمی گوید و بلکه او را به بی حجابی می کند دیوث و جهنمی است ❕❕ 💠💠 ❕به این نکته در روایات شده است ‌. 💠پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر مردی که راضی باشد همسرش خود را بیاراید و از خانه بیرون رود ، آن مرد و بی غیرت است و هر که او را دیوث بنامد گناه نکرده است ، هر گاه زن آرایش کنان و عطر زنان از خانه اش خارج شود و شوهرش به این کار او باشد ، به ازای هر قدمی که بر می دارد برای شوهر او خانه ای در جهنم بنا می شود » 📚بحار الانوار ج100 ص249 👌در روایت دیگر از علی علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « ای مردم خبر دار شده ام که زنان شما در گذرگاه ها با مردان تنه به تنه می خورند آیا شرم نمی کنید » 📚الفقیه ج3 ص444 👌از این رو یکی از صفات پسندیده مومن ، بودن او معرفی شده است . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند غیور است و هر غیوری را نیز دوست دارد » 📚الکافی ج5 ص535 👌و فرمود ؛ « غیرت داشتن نشانه است » 📚الفقیه ج3 ص444 ❕پدران و برادران نیز مخاطب روایات مذکوره هستند و آنان نیز نباید نسبت به بی حجابی دختران و خواهران خود بی تفاوت و احیانا به آن باشند اما نباید افراط در این مساله و اعمال زور و ضرب و زدن و مانند آن صورت گیرد ، همین اندازه که انسان امر و نهی کند کافی است ، و در صورت عدم توجه نوامیس به امر و نهی ، تکلیفی بر عهده مردان نمی باشد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا در روایات آمده است ، مردی که زنش بی حجاب بیرون می رود و او چیزی به زنش نمی گوید و بلکه او را به بی حجابی می کند دیوث و جهنمی است ❕❕ 💠💠 ❕به این نکته در روایات شده است ‌. 💠پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر مردی که راضی باشد همسرش خود را بیاراید و از خانه بیرون رود ، آن مرد و بی غیرت است و هر که او را دیوث بنامد گناه نکرده است ، هر گاه زن آرایش کنان و عطر زنان از خانه اش خارج شود و شوهرش به این کار او باشد ، به ازای هر قدمی که بر می دارد برای شوهر او خانه ای در جهنم بنا می شود » 📚بحار الانوار ج100 ص249 👌در روایت دیگر از علی علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « ای مردم خبر دار شده ام که زنان شما در گذرگاه ها با مردان تنه به تنه می خورند آیا شرم نمی کنید » 📚الفقیه ج3 ص444 👌از این رو یکی از صفات پسندیده مومن ، بودن او معرفی شده است . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند غیور است و هر غیوری را نیز دوست دارد » 📚الکافی ج5 ص535 👌و فرمود ؛ « غیرت داشتن نشانه است » 📚الفقیه ج3 ص444 ❕پدران و برادران نیز مخاطب روایات مذکوره هستند و آنان نیز نباید نسبت به بی حجابی دختران و خواهران خود بی تفاوت و احیانا به آن باشند اما نباید افراط در این مساله و اعمال زور و ضرب و زدن و مانند آن صورت گیرد ، همین اندازه که انسان امر و نهی کند کافی است ، و در صورت عدم توجه نوامیس به امر و نهی ، تکلیفی بر عهده مردان نمی باشد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔از یکی از این سوال پرسیده شده بود که من با جواب ایشان قانع نشدم . ❔خداوند متعال مى فرمايد: «وَلاَ تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَة» « خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید » هر كس كه اين آيه شريفه و سيره حضرت امام حسين(عليه السلام) را قرائت كند به نظرش خواهد رسيد كه اقدام و روش حضرت امام حسين(عليه السلام) از نمونه هاى به هلاكت افكندن خود مى باشد زيرا ايشان به اختيار خود به سوى كشته شدن شتافت، پاسخ شما به اين موضوع چيست ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که امام حسین علیه السلام با آگاهی به شهادت به سرزمین پا گذاشت . ❕حسین علیه السلام خطاب به محمد حنفیه که او را از رفتن به کربلا باز می داشت فرمود ؛ « پیامبر را در خواب دیدم که به من چنین امر فرمود که ای حسین به برو زیرا خدا مایل است تو را کشته ببیند » 📚اللهوف ص40 👌امام علیه السلام در آغاز حرکتش در خطاب به بنی هاشم چنین نوشت ؛ « هر کس از شما به من بپیوندد به شهادت می رسد و هرکس بماند به پیروزی نخواهد رسید » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج4 ص76 👌روایات و اخباری که از طریق شیعه و سنی از پیامبر اکرم در موضوع شهادت حسین علیه السلام نقل شده به اندازه ای مشهور بود که ابن می گوید ؛ « ما اهل بیت همگی تردید نداشتیم که حسین در سرزمین کربلا به خواهد رسید » 📚مقتل الحسین خوارزمی ج1 ص160 ❔حال این سوال مطرح می شود که اگر امام حسین آگاه به شهادت در سرزمین کربلا بود چرا به آن سرزمین پا گذاشت ❕آیا جایز است که انسان خود را به هلاکت و کشتن دهد در حالی که از آن نهی کرده است ❗️ 👌پاسخ است . 🔶مساله حرمت القای نفس در هلاکت مربوط به جایی است که هدفی از جان در خطر نباشد و الا باید جان را فدای حفظ آن هدف مقدس کرد همان گونه که حسین علیه السلام و تمام شهیدان راه خدا این کار را کردند . ❔آیا اگر کسی ببیند که جان پیامبر در خطر است و خود را سپر او کند ( همان گونه که علی علیه السلام در لیله المبیت چنین کرد ) آیا چنین کسی القاء نفس در کرده و کار خلافی انجام داده است ؟ آیا باید بنشیند تا پیامبر را به قتل برسانند و بگوید القای نفس در هلاکت جایز نیست ؟ ❕قرآن کریم کسانی را که جان و مال خود را در راه پاسداری از دین خدا می دهند کرده و می فرماید ؛ « خداوند از مومنان جان هایشان و اموالشان را خریداری کرده تا در برابرش بهشت برای آنان باشد به این گونه که در راه خدا پیکار کنند ، می کشند و می شوند » 🔶توبه 111 👌و می فرماید ؛ « آیا شما را به تجارتی آگاه کنم که از عذاب دردناک شما را رهایی می بخشد ... در راه خداوند با اموال و جهاد کنید این برای شما از هر چیز بهتر است» 🔶صف 10_11 👌بر همین اساس بود که حسین علیه السلام و یاران با وفایش جهت پاسداری از دین الهی بذل جان و مال کردند و به آن مقام والا دست یافتند و به هیچ عنوان مساله القای نفس در هلاکت در رابطه با قضیه کربلا مصداق ندارد . سایت ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔از یکی از این سوال پرسیده شده بود که من با جواب ایشان قانع نشدم . ❔خداوند متعال مى فرمايد: «وَلاَ تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَة» « خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید » هر كس كه اين آيه شريفه و سيره حضرت امام حسين(عليه السلام) را قرائت كند به نظرش خواهد رسيد كه اقدام و روش حضرت امام حسين(عليه السلام) از نمونه هاى به هلاكت افكندن خود مى باشد زيرا ايشان به اختيار خود به سوى كشته شدن شتافت، پاسخ شما به اين موضوع چيست ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که امام حسین علیه السلام با آگاهی به شهادت به سرزمین پا گذاشت . ❕حسین علیه السلام خطاب به محمد حنفیه که او را از رفتن به کربلا باز می داشت فرمود ؛ « پیامبر را در خواب دیدم که به من چنین امر فرمود که ای حسین به برو زیرا خدا مایل است تو را کشته ببیند » 📚اللهوف ص40 👌امام علیه السلام در آغاز حرکتش در خطاب به بنی هاشم چنین نوشت ؛ « هر کس از شما به من بپیوندد به شهادت می رسد و هرکس بماند به پیروزی نخواهد رسید » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج4 ص76 👌روایات و اخباری که از طریق شیعه و سنی از پیامبر اکرم در موضوع شهادت حسین علیه السلام نقل شده به اندازه ای مشهور بود که ابن می گوید ؛ « ما اهل بیت همگی تردید نداشتیم که حسین در سرزمین کربلا به خواهد رسید » 📚مقتل الحسین خوارزمی ج1 ص160 ❔حال این سوال مطرح می شود که اگر امام حسین آگاه به شهادت در سرزمین کربلا بود چرا به آن سرزمین پا گذاشت ❕آیا جایز است که انسان خود را به هلاکت و کشتن دهد در حالی که از آن نهی کرده است ❗️ 👌پاسخ است . 🔶مساله حرمت القای نفس در هلاکت مربوط به جایی است که هدفی از جان در خطر نباشد و الا باید جان را فدای حفظ آن هدف مقدس کرد همان گونه که حسین علیه السلام و تمام شهیدان راه خدا این کار را کردند . ❔آیا اگر کسی ببیند که جان پیامبر در خطر است و خود را سپر او کند ( همان گونه که علی علیه السلام در لیله المبیت چنین کرد ) آیا چنین کسی القاء نفس در کرده و کار خلافی انجام داده است ؟ آیا باید بنشیند تا پیامبر را به قتل برسانند و بگوید القای نفس در هلاکت جایز نیست ؟ ❕قرآن کریم کسانی را که جان و مال خود را در راه پاسداری از دین خدا می دهند کرده و می فرماید ؛ « خداوند از مومنان جان هایشان و اموالشان را خریداری کرده تا در برابرش بهشت برای آنان باشد به این گونه که در راه خدا پیکار کنند ، می کشند و می شوند » 🔶توبه 111 👌و می فرماید ؛ « آیا شما را به تجارتی آگاه کنم که از عذاب دردناک شما را رهایی می بخشد ... در راه خداوند با اموال و جهاد کنید این برای شما از هر چیز بهتر است» 🔶صف 10_11 👌بر همین اساس بود که حسین علیه السلام و یاران با وفایش جهت پاسداری از دین الهی بذل جان و مال کردند و به آن مقام والا دست یافتند و به هیچ عنوان مساله القای نفس در هلاکت در رابطه با قضیه کربلا مصداق ندارد . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش هفتم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 4⃣ اصرار بر بیعت نکردن با یزید به عنوان راهبردی اصولی در نهضت اصلاحگرانه امام حسین (ع) و ارتباط آن با حرکت به طرف کوفه (۱) 🔹واقعیّت موجود آن عصر چنین بود که اجازه نمی داد کسی چون (ع) بدون بیعت با او راحت به زندگی مشغول شود؛ چون حضرت، کسی نبود که به آرامی زندگی کند، در این صورت تنها انتخاب در صورت عدم بیعت، کشتن (ع) بود. از طرفی، گذشته از شام، مدینه و مکّه و به طور کلّی حجاز در شرایطی نبود که در برابر خواست یزید مبنی بر کشتن امام، مقاومتی از خود نشان دهد. (ع) می بایست به جای دیگری می اندیشید. رفتن به مکه به صورت موقت پسندیده بود، زیرا به هر روی، این شهر حرم تلقی می شد و برای مدتی می توانست امنیت داشته باشد، اما همین شهر نیز نمی توانست به عنوان سنگری دائمی مورد توجه قرار گیرد. به علاوه که مکه، هواداری خاصی از امام نمی کرد و حتی در جریان بیعت با امیرالمومنین (ع) هم، مکه با تانی بیعت کرده بود. در این صورت تنها که کانون شیعیان امام بود می توانست مورد توجه قرار گیرد. این منطقه از جهات دیگری نیز از شام متنفر بود. درخواست کوفه از امام (ع) این احتمال را تقویت کرد و با اوج گرفتن این دعوت، درصد احتمال پیروزی رو به فزونی نهاد. 🔹البته معنای این تحلیل این نیست که هیچ خطری در عراق نبوده است، اما سوال این است که اگر امام (ع) بنا داشت در جایی مستقر شود، کجا را باید بر می گزید؟ آیا (ع) کسی بود که بیعت کند؟ آیا کسی بود که اجازه دهد امام (ع) بدون بیعت، زنده بماند؟ اگر سيدالشهداء (ع) به عراق نمی رفت، در آن صورت همه کتب تاریخی نمی نوشتند: اگر به عراق رفته بود پیروز می شد؟ یا چرا به نامه های مردم پاسخ مثبت نداد؟ چرا اجازه داد که در حجاز به دست عمّال یزید به شهادت برسد و هیچ اقدامی نکند؟ این سوالات و نمونه آنها، مواردی است که در صورت عدم انتخاب و مسافرت به کوفه در ذهن هر عاقلی مطرح می شد. به هر حال پاسخ (ع) به تمام دعوتهای به ظاهر خیرخواهانه ای که ایشان را به مماشات با یزید توصیه می کرد منفی بود، و برای همین نیز مکه از سوی عمال یزید برای (ع) در حال ناامن شدن بود. از نکاتی که امام (ع) در موارد متعدد بدان اشاره فرموده، این است که و عمّالش اجازه ادامه حیات را در مکّه به او نخواهند داد و به هر صورت او را به قتل خواهند رساند. (ع) در برابر اعتراض ابن عباس، فرمود: «این که دو وجب دورتر از مکّه کشته شوم، بهتر از آن است که یک وجب دورتر کشته شوم». [۱] 🔹این نکته علاوه بر اشاره به حفظ حرمت مکّه به این نکته نیز توجه می داد که (ع) در خطر است و حضرت باید در این باره اقدامی بکند. نیز آن حضرت در برابر اعتراض ابن عمر فرمود: «این گروه مرا رها نخواهند کرد ... آنها اصرار دارند تا من بیعت کنم و من نمی خواهم چنین کنم، بنابراین آنها مرا خواهند کشت». [۲] این جمله به خوبی وضعیّت سيدالشهداء (ع) و واقعیّت موجود را نشان می دهد. امام (ع) در مورد دیگری فرمود: «اگر در سوراخ جانوران بیابان نیز پنهان شوم، مرا بیرون آورده و به قتل خواهند رساند». [۳] همچنین زمانی که از حضرت پرسیدند که چرا برای رفتن عجله می کند، امام (ع) فرمود: «اگر تعجیل نکنم مرا دستگیر خواهند کرد». [۴] و بار دیگر فرمود: « مالم را گرفتند، صبر کردم، به آبرویم تعرّض کردند، صبر کردم، خواستند خونم را بریزند، گریختم». [۵] این نقل‌ها شاهد صدق این گفته است که به هر حال آنها تصمیم بر قتل ایشان داشتند و امیدی به زنده بودن، به صورتی که بیعتی نیز صورت نگیرد، نمی توانسته وجود داشته باشد. طرف دیگر قضیه رفتن به سمت عراق است. وقتی قرار شد آن حضرت از مکّه خارج شود، کدامین نقطه می بایست انتخاب می شد؟ پی نوشت‌ها؛ [۱] جمل من انساب الأشراف، البلاذرى، دارالفكر، بيروت، چ اول، ج۳، ص ۱۶ [۲] همان [۳] الفتوح، ج۵، ص۱۱۶ [۴] تاريخ طبرى، ج۴، ص۲۹۰ [۵] الفتوح، ج۵، ص۱۲۴ • متن عربی روایات در منبع موجود است منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🔰 @p_eteghadi 🔰