زن در آینه جلال و جمال
#فصل_سوم
💠 زن در برهان
▫️ در كتب عقلی بخش دیگر بحث را در فرق بین جنس و ماده ذكر كرده و گفته اند: ذكورت و انوثت به ماده برمی گردد نه به صورت. و چون شیئیت هر شیء را، صورت آن تشكیل می دهد، پس مذكر و مؤنث بودن اشیا، در فعلیت و شیئیت آنها دخیل نیست.
توضیح مسأله این است كه: اگر خواستیم موجودی را با فعلیتی بشناسیم، صورت او روشنگر فعلیت آن است و حقیقت آن را به ما نشان می دهد، اما چون ماده آن، مشترك است و می تواند به صورت های دیگر نیز در بیاید لذا نشانه حقیقت آن نیست.
▫️ خاك برای صور گوناگون ماده است و می تواند به صورت درخت، معدن، میوه های گوناگون، حبه ها و حصه های مختلف درآید، و یا به صورت انسان یا حیوان های متفاوت شكل گیرد و... ، اما تا وقتی كه به صورت خاصی، درنیامده، فعلیت خاص پیدا نمی كند. البته منظور از صورت، اندام و قیافه نیست، چون شكل و قیافه عرضی است، بلكه منظور همان فعلیت جوهری است كه حقیقت شیء را تأمین كرده و از یك جهت به نحوه هستی آن برمی گردد.
▫️ بزرگان اهل حكمت می گویند: مذكر و مؤنث بودن، از شؤون ماده شیء است، نه از شؤون صورت آن. یعنی این دو، در بخش صورت و فعلیت بی تأثیر است و تنها در بخش ماده نقش دارد، لذا آنجا كه فرق بین جنس و ماده را ذكر می كنند، می گویند: ماده اصنافی دارد كه بعضی از آن اصناف مذكر و بعضی مؤنث است. و نشانه این كه مرد و زن بودن، و ذكورت و انوثت به ماده برمی گردد نه به صورت، این است كه این دو صنف، اختصاص به انسان نداشته بلكه در حیوان و حتی در گیاهان هم هست. بنابراین بر اساس یك قیاس استثنایی معلوم می شود هر چیزی كه مراتب پایین تر از انسان، آن را دارا می باشد، به «صورت» انسانی بر نمی گردد، چون اگر به صورت انسان بر می گشت هرگز پایین تر از انسان، واجد آن نمی شد.
#آیت_الله_جوادی_آملی
#کتابخوانی
#زن_در_آینه_جلال_و_جمال
📚 زن در آینه جلال و جمال، ص244
🔰 @p_eteghadi 🔰
زن در آینه جلال و جمال
#فصل_سوم
💠 زن در برهان
▫️ گاهی گفته می شود كه عقل مرد بیش از عقل زن است و تجارب گذشته و حال نیز مؤید این مطلب می باشد، این موضوع را مرحوم علامه طباطبایی ـ رضوان اللَّه تعالی علیه ـ در تفسیر شریف المیزان آورده و مشخص فرموده است، آن عقلی كه در مرد بیش از زن است یك فضیلت زائده است نه معیار فضل.
▫️ توضیح مطلب این كه عدّه ای گفته اند عقل در اسلام معیار كمال انسانی است یعنی هر كس كه عاقل تر است به كمال انسانی نزدیك تر و نزد خدا مقرب تراست و هر كه از عقل دورتر است از كمال انسانی كم بهره تر و از مقام قرب الهی محروم تر است، بنابراین چون عقل در مرد بیش از زن است پس مردها بیش از زن ها به خدا نزدیك تر هستند. در صورتی كه این استدلال تمام نیست بلكه مغالطه ای است كه در اثر اشتراك لفظ رُخ می دهد.
▫️ چون عقل به صورت اشتراك لفظی بر معانی گوناگون اطلاق می شود، لذا باید اوّلاً، روشن شود كدام عقل، معیار كمال انسانی و قرب الهی است و ثانیاً، در كدام عقل زن و مرد با یكدیگر اختلاف و تفاوت دارند؟
منشأ مغالطه آن است که حد وسط در این قیاس تکرار نشده، لذا منتج نخواهد بود... گرچه گفته می شود که زن و مرد در عقل تفاوت دارند، و عقل معیار قرب الی اللَّه است، و هر که عقلش بیشتر باشد به خدا نزدیک تر است، اما عقلی که در مقدمه دوّم ذکر می شود، غیر از عقلی است که در مقدمه اولی آمده است، به عبارت دیگر عقلی که در آن، زن و مرد اختلاف و تفاوت دارند غیر از عقلی است که مایه تقرب الی اللَّه است.
#آیت_الله_جوادی_آملی
#کتابخوانی
#زن_در_آینه_جلال_و_جمال
📚 زن در آینه جلال و جمال، ص250
🔰 @p_eteghadi 🔰
زن در آینه جلال و جمال
#فصل_سوم
💠 زن در برهان
▫️ عقل را قرآن کریم و همچنین روایات معصومین علیهم السلام، به چیزی تفسیر کرده اند که انسان به وسیله آن حق را فهمیده و عمل کند، پس در #فرهنگ_دین، مجموعه درک و کار را «عقل» می گویند. آن که درست درک نمی کند عاقل نیست، و کسی که درک می کند و عالم است ولی به علمش عمل نمی کند او هم عاقل نیست. مجموعه این دو فضیلت که در آیات به صورت عقل تبیین شده در حدیث به صورت: «العقل ما عبد به الرحمن واکتسب به الجنان» بازگو شده است، یعنی کسی که نداند، نمی تواند بهشت کسب کند و کسی هم که بداند ولی عمل نکند نمی تواند بهشت را فراهم نماید.
▫️ حقیقت «العمل ما عبد به الرحمن» #عصاره_جزم_و_عزم است یعنی اگر انسان با برهان نظری به مقام جزم رسید و در اثر قدرت عقل عملی به مقام عزم نائل شد، آن عزم به اضافه این جزم می شود عقل در اصطلاح قرآن، که به «یعبد به الرحمن ویکتسب به الجنان» تعبیر شده است. خداوند می فرماید:
« أتأمرون الناس بالبرّ وتنسون أنفسکم وأنتم تتلون الکتاب أفلا تعقلون »
این بیان، نشانه آن است که واعظِ غیر متّعظ عاقل نیست گرچه عالم است.
▫️ آنها که مردم را به نیکی دعوت کرده، تدریس، تألیف، سخنرانی، ارشاد و موعظه دارند ولی به فکر اصلاح خود نیستند، عالمند ولی عاقل نیستند، زیرا نه خود صالح می شوند نه در اصلاح دیگران کامیاب خواهند بود، چون اصلاح دیگران، صرف امر به معروف لفظی نیست، بلکه در این حدیث آمده است که:
«کونوا دعاةً الی أنفسکم بغیر ألسنتکم»
باید #صالح باشید و مردم را به روش خود دعوت کنید یعنی #اسوه_باشید. به عبارت دیگر، شما که به عنوان عالمی وارسته در جامعه به سر می برید، اسوه پرهیزکاران هستید با سیرت و سنتتان، مردم را به اقتدای به راه خداوند خود دعوت کنید، بنابراین قرآن کریم واعظ غیر متّعظ را عاقل نمی داند.
#آیت_الله_جوادی_آملی
#کتابخوانی
#زن_در_آینه_جلال_و_جمال
📚 زن در آینه جلال و جمال، ص258
🔰 @p_eteghadi 🔰
زن در آینه جلال و جمال
#فصل_سوم
💠 زن در برهان
▫️ وقتی عقل در فرهنگ قرآن تبیین شد آنگاه باید دید که زن عاقل تر است یا مرد، یا همتای هم اند. برای این منظور باید شواهد و قصص تاریخی را از دیدگاه قرآن کریم تحلیل کرد.
بین قصه گویی در فرهنگ قرآن، و بیان قصه های تاریخی بشر، فاصله ای قابل توجه وجود دارد. چه این که در قصه های تاریخی غالباً سند قطعی برای یکی از دو طرف نیست، زیرا اینها قضایای شخصی است، البته از گزارش چند قضیه شخصی می توان یک اصل کلی را استنباط کرد، ولی استنباط نیز گاهی قطعی است و گاهی ظنی. اما قرآن کریم همین استنباط را فلسفه قصه می شمارد و آن را به صورت جزم و قطع ذکر می کند. قرآن در مقام بیان اصلی کلی در جریان حضرت یوسف می فرماید:
« انّه من یتّق ویصبر فانّ اللَّه لا یضیع أجر المحسنین »
کسی که تقوا و صبر پیشه نماید پس خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند.
▫️ گرچه جریان یوسف ـ سلام اللَّه علیه ـ یک قضیه شخصیه است اما قضیه شخصیه ای است که وحی آن را تبیین می کند و با گزارش های تاریخی دیگران فرق دارد. تاریخ نویسان وقتی قضایای تاریخی را ارائه می دهند از یک مبدأ گمان پرور سخن می گویند ولی وقتی وحی، یک قضیه تاریخی را ارائه می دهد اصل کلی را به عنوان یک گزارش عینی با ذکر نمونه جزئی ارائه و اعلام می دارد.
در داستان حضرت یوسف ـ سلام اللَّه علیه ـ وقتی آن حضرت به مقصد رسید و برادر را در کنار خود دید فرمود: این موفقیت مخصوص من نیست و این گونه نیست که افاضه فیض ذات اقدس اله، اختصاص به من داشته باشد، بلکه به عنوان یک اصل کلی برای همه پرهیزکاران است « من یتّق ویصبر فانّ اللَّه لا یضیع أجر المحسنین » .
▫️ اگر شواهد استنباط های قرآن کریم کاملاً ملحوظ باشد، از حدّ مظنه می گذرد و به حد جزم می رسد، به شرط آن که مستنبط همه موارد را ملحوظ داشته باشد. در صورتی که اخبار گزارشگران بشری احیاناً با مظنه همراه است چون غالباً در حد استقراء است. ولی در قصه های قرآنی، چون خدای سبحان در کنار داستان یک اصل کلی را ارائه می دهد معلوم می شود که این مورد خاص، نمونه ای از آن اصل کلی است و قضیه اتفاقیه نیست بلکه مصداق یک جامع حقیقی و فرد یک کلی است و البته اسلوب کتاب جاوید باید بر این باشد.
قرآن کریم قصه هایی را که بازگو می کند، در ضمن بیان سرگذشت انبیا، برخورد آنان را با طاغیان روزگار نیز تبیین می نماید. بسیاری از انبیا آمدند و طاغوتیان عصرشان را وعده و وعید دادند اثر نبخشید تا سرانجام:
« غشیهم من الیمّ ما غشیهم » از دریا آنچه آنان فرو پوشانید، فرو پوشانید. یعنی عذاب الهی دامنگیرشان شد.
▫️ این همه پیام حضوری را موسی و هارون ـ سلام اللَّه علیهما ـ برای درباریان آل فرعون تبیین کردند هیچ اثر نکرد. آن همه معجزات حسی بی شمار را به اینها نشان دادند، هیچ اثر نکرد بلکه در مقابل، آنها بسیاری از قوم بنی اسرائیل را کشتند و اسیر گرفتند و آرام نشستند و فخرشان این بود که ما پسران این قوم را ذبح کردیم و دخترانشان را زنده نگهداشتیم همانطور که در قرآن می فرماید: « یذبّحون أبناءکم ویستحیون نساءکم » پسران شما را سر می بریدند و زنهن را زنده نگه می داشتند.
▫️ این قضایا به صورت های گوناگون در مورد حضرت مسیح و خلیل و بسیاری از انبیای ابراهیمی ـ علیهم الصلوة والسلام ـ نیز تکرار شده است.
اما وقتی نوبت به ملکه سبا می رسد یک نامه از حضرت سلیمان که وعده اش با وعید آمیخته بود و تهدیدش با نوید همراه بود به وی رسید، او برای پذیرش حق آماده شد، در حالی که آن زن، قدرتش از سلاطین دیگر کمتر نبود اما عاقل تر از سایر مردها بود.
▫️ اگر راه اندیشه و کلام و راه برهان وعقل نظر برای مرد گشوده تر از زن باشد، معلوم نیست در راه دل و عرفان و قلب و موعظه مرد قوی تر از زن باشد بلکه در این راه زن قوی تر از مرد است و مناجات و موعظه در زن بیش از مرد اثر می گذارد و این راهی است عمومی تر و کارآمدتر و مؤثرتر و با کاربردی وسیع تر. پس در راهی که انسان زودتر و بهتر به مقصد می رسد در آن راه زن، یا یقیناً موفق تر از مرد است یا حدّاقل همتای مرد است.
#آیت_الله_جوادی_آملی
#کتابخوانی
#زن_در_آینه_جلال_و_جمال
📚 زن در آینه جلال و جمال، ص284
🔰 @p_eteghadi 🔰
زن در آینه جلال و جمال
#فصل_سوم
💠 زن در برهان
▫️ یکی از نمونه های بارز نبوغ فکری زن، همتایی او با مرد در مهم ترین فضیلت هایی است که خدا برای انسان ذکر می کند. در این مورد دو نمونه: نبوغ فکری و فرهنگی، و نبوغ سیاسی و حضور در صحنه سیاست و اجتماع را می توان ذکر نمود.
#نبوغ_فکری_و_فرهنگی آن نیست که کسی مطلبی را زودتر از دیگران باخبر شود، مثلاً اگر شخصی کتابی را زودتر از دیگران مطالعه نمود و از مضمونش آگاه شد، و یا زودتر از دیگری در جلسه علمی حضور به هم رساند و از محتوای محفل باخبر شد این سبق زمانی، نشانه نبوغ فکری او نیست زیرا ممکن است که اگر این شخص دوم نیز همان روز اول در آن محفل علمی شرکت می کرد همتای شخص اول و یا بهتر از او می فهمید، بنابراین اینگونه از سبقت ها و تقدّمها، نشانه فضیلت و نبوغ نیست اما اگر یک مسأله عمیق علمی طرح شد و این مسأله عمیق علمی برای بعضی از شنوندگان، نظری و برای بعضی دیگر، ضروری بود معلوم می شود برای آنها که مسائل علمی روشن و ضروری است از نبوغ خاصی برخوردارند و این گروه بهتر از دیگران می فهمند. در اینجا سبق زمانی مایه فخر نیست، بلکه #سبق_فکری_و_فرهنگی و علمی آن افراد، مایه مباهات است...
▫️ برابر همین اصل کلی، قرآن کریم برای کسانی که زودتر از دیگران اسلام را پذیرفتند و رسالت رسول اکرم صلی الله علیه وآله را تصدیق کردند حرمت خاص قائل شده است و همچنین برای آنها که قبل از دیگران با نثار جان و مال خود، دین را یاری کردند و در صحنه جنگ و دفاعِ از حق قبل از دیگران حضور یافتند، احترام خاص و درجه مخصوص قائل است و در اینگونه از موارد، سبب فضیلت، نبوغ فرهنگی و فکری در بخش نظر، و نبوغ عملی در مرحله عمل است.
▫️ وقتی انسان به آمار و ارقام پیشگامان دین مراجعه می کند می بیند همان گونه که افرادی مانند #امیر_المؤمنین ـ سلام اللَّه علیه ـ در صف مقدم حضور دارند، افرادی نیز چون #خدیجه ـ سلام اللَّه علیها ـ و #سمیه آل یاسر ـ علیها رحمةاللَّه ـ در صف مقدم، حضور دارند. تقدم خدیجه علیها السلام در اسلام به خاطر سبق رتبی اوست، چرا که بسیاری از مردها بودند که در تشخیص حقانیت اسلام مردّد بودند، ولی خدیجه ـ علیهاسلام ـ حق را تشخیص داد. البته شاید بسیاری از مردان نیز تشخیص دادند که حق با نبی اکرم صلی الله علیه وآله است، ولی آن شهامت را نداشتند، اما خدیجه #شهامت آن را نیز داشت.
▫️ اگر کسی بخواهد سنت باطل و فرسوده ای را زیر پا بگذارد و دین حق جدید را بپذیرد، هم نبوغ فکری و فرهنگی می طلبد و هم شهامت #سنت_باطل_شکنی. در شرایطی که بسیاری از مردها فاقد هر دو، و یا فاقد یکی از این دو اصل بودند، خدیجه ـ سلام اللَّه علیها ـ واجد هر دو اصل بود، و به همین خاطر از نثار مال دریغ نکرد.
▫️ یکی دیگر از زنان پیشتاز #سمیه است. او کسی بود که نه تنها در اثر بلوغ فکری و فرهنگی حقّانیت دین را تشخیص داد و مسلمان شد بلکه با شکیبایی کم نظیر شکنجه های توان فرسا را تحمل کرد تا آنجا که وقتی وجود مبارک رسول خدا صلی الله علیه وآله بر آل عمار می گذشت و آنها را در آن شکنجه توان فرسا می دید می فرمود:
«صبراً یا آل یاسر انّ موعدکم الجنّة»
یعنی صبر و بردباری را حفظ کنید که وعده شما بهشت است. آنها به غیب ایمان آوردند آنچنان ایمانی که شهادت را قربانی غیب کردند و در نتیجه این زن در ردیف #اولین_شهید_اسلام قرار گرفت. اینچنین نیست که در خط مقدّم اسلام آورندگان، شهیدان، مبارزان و نستوهان همه مرد باشند، بلکه زنان نیز همچون مردان در این صحنه ها حضور داشته اند. اینها نمونه هایی است راجع به حضور زن در بخش نبوغ فرهنگی و ایثار و نثار عقل عمل.
#آیت_الله_جوادی_آملی
#کتابخوانی
#زن_در_آینه_جلال_و_جمال
📚 زن در آینه جلال و جمال، ص290
🔰 @p_eteghadi 🔰
زن در آینه جلال و جمال
#فصل_سوم
💠 زن در برهان
▫️ شما در هر بخشی از بخش های نظامی، سیاسی، عرفان و حدیث بررسی کنید می بینید زنان نمونه بسیارند، منتها وقتی نام زن در حجاب باشد، خبری از او در جامعه نخواهد ماند. باید خودش در حجاب و نامش در کتاب باشد تا عظمت او ظهور کند. چه این که ذات اقدس اله در حالی که زن را به حجاب آشنا می کند نامش را در کتاب آورده است، درباره ملکه سبا فرمود:
« أسلمت مع سلیمان للَّه ربّ العالمین »
که با عظمت از او یاد می کند و نام می برد، و سرانجام او را #عاقله معرفی می نماید.
▫️ هنر در این نیست که انسان در برابر حق سرفرازی کند ـ چون سر، می شکند ـ بلکه هنر این است که انسان در پیشگاه حق خضوع نماید، و این هنر را ذات اقدس اله به ملکه سبا نسبت می دهد.
با این که ملکه سبا از قدرت فراوانی برخوردار بود:
« وأُوتیت من کلّ شی ء ولها عرش عظیم »
اگر کسی که چنین قدرتی دارد، و از همه امکانات و قدرتهای سیاسی، نظامی برخوردار است، تسلیم بنده خدا شود، این نشانه عقل است. آنها که «تهور» را به حساب شجاعت می گذارند، کسانی هستند که در #تشخیص_صراط_مستقیم دچار خلط شده اند.
▫️ در ذکر این نمونه ها از معصومین، و فرزندان و تربیت شدگان آنها نام برده نشد، زیرا نام آنها در کتابها فراوان آمده و تاریخشان بازگو شده است، و از طرفی مهم این است که زنان عادی به این مقامات رسیده و به عنوان الگو و حجت برای زنان و مردان شده اند.
بر اساس این شواهد قرآنی و عقلی و قلبی باید گفت در آن بخش اساسی که موضوع تکامل است، ذکورت و انوثت اصلاً راه ندارد، و اگر کسی بگوید: زنی مانند نبی اکرم صلی الله علیه وآله نشده و به مقام او نرسیده است، باید گفت: خیلی از انبیا نیز همانند او نشدند و به آن مقام راه نیافتند، و این مورد نقض نیست، یا آنهایی که مردند می توانند مثل نبی اکرم صلی الله علیه وآله بشوند؟ این چه تفاخری است؟ البته هر کسی که از نظر سیر کمالی به آن حضرت نزدیک تر باشد، جا دارد که فخر نماید، منتها فخر او در بی فخری است، فخرش در #تواضع و احساس مذلت است.
▫️ سخن در بحث حقوق زن، تکامل زن، تساوی زن و مرد، در مسائل اخلاقی و تربیتی و... برای این است که زمینه رشدی باشد تا اگر مردها تلاشی و کوششی دارند، زنها هم اهل کوشش و جهاد باشند، مردهای متعارف به هر مقامی می رسند، زن هم می تواند برسد، و اگر همان گونه که جریان مردان تاریخ بازگو شد، جریان زنان تاریخی نیز بازگو می شد، وضع غیر از این بود که هست.
آنجا که خدای سبحان در قرآن کریم می فرماید:
« یا أیّها الانسان انّک کادح الی ربّک کدحاً فملاقیه »
این خطاب به انسانیت است و در انسانیت ذکورت و انوثت نقش ندارد. آنچه مهم است این است که، انسان بالاخره به لقاءاللَّه می رسد، یا به لقاء جمال الهی راه می یابد و یا به لقاء جلال الهی، و در این راه زن و مرد همتای یکدیگرند.
#آیت_الله_جوادی_آملی
#کتابخوانی
#زن_در_آینه_جلال_و_جمال
📚 زن در آینه جلال و جمال، ص328
🔰 @p_eteghadi 🔰
زن در آینه جلال و جمال
#فصل_سوم
💠 زن در برهان
▫️ شما در هر بخشی از بخش های نظامی، سیاسی، عرفان و حدیث بررسی کنید می بینید #زنان_نمونه بسیارند، منتها وقتی نام زن در حجاب باشد، خبری از او در جامعه نخواهد ماند. باید خودش در حجاب و نامش در کتاب باشد تا عظمت او ظهور کند. چه این که ذات اقدس اله در حالی که زن را به حجاب آشنا می کند نامش را در کتاب آورده است، درباره ملکه سبا فرمود:
« أسلمت مع سلیمان للَّه ربّ العالمین »
که با عظمت از او یاد می کند و نام می برد، و سرانجام او را #عاقله معرفی می نماید.
▫️ هنر در این نیست که انسان در برابر حق سرفرازی کند ـ چون سر، می شکند ـ بلکه هنر این است که انسان در پیشگاه حق خضوع نماید، و این هنر را ذات اقدس اله به ملکه سبا نسبت می دهد.
با این که ملکه سبا از قدرت فراوانی برخوردار بود:
« وأُوتیت من کلّ شی ء ولها عرش عظیم »
اگر کسی که چنین قدرتی دارد، و از همه امکانات و قدرتهای سیاسی، نظامی برخوردار است، تسلیم بنده خدا شود، این نشانه عقل است. آنها که «تهور» را به حساب شجاعت می گذارند، کسانی هستند که در #تشخیص_صراط_مستقیم دچار خلط شده اند.
▫️ در ذکر این نمونه ها از معصومین، و فرزندان و تربیت شدگان آنها نام برده نشد، زیرا نام آنها در کتابها فراوان آمده و تاریخشان بازگو شده است، و از طرفی مهم این است که زنان عادی به این مقامات رسیده و به عنوان الگو و حجت برای زنان و مردان شده اند.
بر اساس این شواهد قرآنی و عقلی و قلبی باید گفت در آن بخش اساسی که موضوع تکامل است، ذکورت و انوثت اصلاً راه ندارد، و اگر کسی بگوید: زنی مانند نبی اکرم صلی الله علیه وآله نشده و به مقام او نرسیده است، باید گفت: خیلی از انبیا نیز همانند او نشدند و به آن مقام راه نیافتند، و این مورد نقض نیست، یا آنهایی که مردند می توانند مثل نبی اکرم صلی الله علیه وآله بشوند؟ این چه تفاخری است؟ البته هر کسی که از نظر سیر کمالی به آن حضرت نزدیک تر باشد، جا دارد که فخر نماید، منتها فخر او در بی فخری است، فخرش در #تواضع و احساس مذلت است.
▫️ سخن در بحث حقوق زن، تکامل زن، تساوی زن و مرد، در مسائل اخلاقی و تربیتی و... برای این است که زمینه رشدی باشد تا اگر مردها تلاشی و کوششی دارند، زنها هم اهل کوشش و جهاد باشند، مردهای متعارف به هر مقامی می رسند، زن هم می تواند برسد، و اگر همان گونه که جریان مردان تاریخ بازگو شد، جریان زنان تاریخی نیز بازگو می شد، وضع غیر از این بود که هست.
آنجا که خدای سبحان در قرآن کریم می فرماید:
« یا أیّها الانسان انّک کادح الی ربّک کدحاً فملاقیه »
این خطاب به انسانیت است و در انسانیت ذکورت و انوثت نقش ندارد. آنچه مهم است این است که، انسان بالاخره به لقاءاللَّه می رسد، یا به لقاء جمال الهی راه می یابد و یا به لقاء جلال الهی، و در این راه زن و مرد همتای یکدیگرند.
#آیت_الله_جوادی_آملی
#کتابخوانی
#زن_در_آینه_جلال_و_جمال
📚 زن در آینه جلال و جمال، ص328
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 مفاتیح الحیات
#شماره 582
#بخش_دوم
#تعامل_انسان_با_همنوعان
#فصل_سوم
#بیگانگان
1. موحّدان (اهل كتاب)
قانون عمومی ارتباط
🔸 علل نهی از دلبستگی به اهل كتاب
بازداشتن از انحراف: خدا به پیامبر (ص) می فرماید: هرگز یهودیان و مسیحیان از تو خشنود نمی شوند مگر اینكه از آیین آنان پیروی كنی. به آنان بگو: فقط هدایت خدا [كه قرآن بیانگر آن است]، هدایت است. و اگر پس از آنكه آگاهی برای تو حاصل شده است، از كیش آنان كه برخاسته از هواهای نفسانی ایشان است پیروی كنی، در برابر خدا هیچ سرپرست و یاوری نخواهی داشت.[1]
[1]. ﴿و لَن تَرضىٰ عَنكَ الیهودُ و لاَ النَّصـٰرىٰ حَتّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم قُل اِنَّ هُدَى اللهِ هُوَ الهُدىٰ و لَئِنِ اتَّبَعتَ اَهواءَهُم بَعدَ الَّذى جاءَكَ مِنَ العِلمِ ما لَكَ مِنَ اللهِ مِن ولِىٍّ و لا نَصیر﴾ (سورهٴ بقره، آیهٴ 120).
#آیت_الله_جوادی_آملی
#هر_روز_با_مفاتیح_الحیات
📚 مفاتیح الحیات ص 316.
مرکز بین المللی نشر اسراء
🔰 @p_eteghadi 🔰