eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.3هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔سوالی درباره قلب در قرآن و روایات مدتی است ذهن بنده رو درگیر کرده...در سایت های مختلف و از اشخاص متفاوت اطلاع کسب کرده ام ولی به جوابی قطعی و همه جانبه که شبهه را باقی نگذارد نرسیده ام... ❕قرآن کریم که (فصلناه علی علم) و روایات تفکر و فهم و بینش و عقل را به قلوبی که در صدور است نسبت میدهد اکنون می دانیم که علم پزشکی فهم و درک و فکر و اینگونه امور را به مغز نسبت میدهد و شواهد بسیاری دارد مثلا ما شاهدیم غیر از مغز تک تک اعضای دیگر بدن من جمله قلب را از شخصی به شخصی پیوند میزنند در حالی که شخص همان شخصیت و طرز فکر گذشته را دارد... و این میتواند دلیلی باشد بر اینکه قلب جایگاه شخصیت و تفکر فرد نیست... ❗️ این شبهه وقتی تقویت میشود که می بینیم تفکر غالب در آن زمان همین مرکزیت قلب است... بر طبق نظر ارسطو و تاثیر پذیری قرآن را از علم زمان خود مطرح میکند....چه کنیم بزرگوار ❕❕ 💠💠 👌چنان که مطرح کردید ، از جمله انتقاداتی که به قرآن وارد می کنند ، این است که می گویند قرآن مجيد تفكّر و تعقّل را به قلب نسبت مى‏ دهد، چنان‏كه چشم و گوش را وسيله ديدن و شنيدن معرّفى مى ‏كند؛ حتّى جايگاه قلب را در سينه معيّن نموده، آن‏جا كه مى ‏فرمايد: «... وَلكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتى فِى الصُّدُور؛ ... بلكه دلهايى كه در سينه‏ هاست كور مى‏ شود.» ( حج 46)و از طرفى «فيزيولوژيستها» پس از آزمايشهاى زيادى به اين نتيجه رسيده ‏اند كه وسيله تفكّر مغز است و كار قلب تنها پخش خون به نقاط مختلف بدن مى ‏باشد و قلب بسان تلمبه خودكارى است كه دائماً در حركت مى ‏باشد. 👌ما در می گوییم ؛ ❕آنچه دانشمندان در علوم مختلف از قبيل فيزيولوژى و روان‏شناسى- اثبات كرده‏ اند اين است كه: اعصاب و مغز انسان مانند ساير اعضاى بدن وظيفه خاصّى دارند و اعصاب بدن بر اثر پيوستگى و ارتباط خاص با اعصاب مغز، آنچه را كه از خارج دريافت مى ‏كنند به مغز مخابره مى‏ نمايند؛ مثلًا، هنگامى كه دست ما در برابر عامل خارجى مانند آتش قرار مى ‏گيرد، فوراً اثر انعكاسى آتش را به ستاد فرماندهى ظاهرى بدن گزارش مى‏ دهد؛ و يا دستگاه چشم كه مانند يك دستگاه عكّاسى آفريده شده و داراى طبقات مختلف و آبهاى گوناگون است، نحوه كار آن ورود اشعّه بطور مستقيم از جسم به چشم مى ‏باشد و پس از عبور از پرده ‏هاى آن تصويرى در نقطه مخصوصى از چشم به نام نقطه زرد به وجود مى ‏آيد و اعصاب بينايى آن را به مغز مى ‏رساند و به اين ترتيب عمل ديدن محقّق مى ‏گردد. ❕«فيزيولوژى» درباره فعّاليّتهاى مغزى چنين مى‏ گويد: در موقع فكر كردن سلّولهاى مغزى فعّاليّتهاى زيادى انجام مى ‏دهند؛ مغز بيشتر غذا مى‏ گيرد و بيشتر موادّ فسفرى پس مى‏ دهد ... و همچنين براى بقيّه اعصاب انسان كه هر كدام وسيله مخصوصى براى ادراك هستند، فعّاليّتهاى خاصّى وجود دارد، ولى نتيجه‏ اى كه بسيارى از دانشمندان از اين آزمايشها گرفته‏ اند و گمان كرده ‏اند كه مركز فهم و شعور همان سلّولهاى مغزى است؛ و يا افكار و علوم انسانى همان آثار مادّى است كه روى اعصاب پس از تأثير عوامل خارجى، ظاهر مى ‏شود، صحيح نيست؛ زيرا اين آزمايشها بيش از اين را اثبات نمى‏ كند كه عوامل خارجى و فعّاليّتهاى عصبى در ادراك و احساس انسان دخالت دارد، و بدون اين فعل و انفعالات، انسان قادر به تفكّر و ادراك يا ديدن و شنيدن نيست، و امّااين‏كه درك كننده واقعى يا به تعبير واضح ‏تر بيننده و شنونده همان مادّه مغزى، و تفكّر و ادراك همان آثارى مادّى است كه موقع تفكّر در سطح دماغ و روى اعصاب ديده مى‏ شود، ابداً صحيح نيست. 👌از اين جهت، دانشمندان بزرگ جهان معتقدند كه فوق اين دستگاه مادّى بدن، دستگاه ديگرى است كه با اين ابزار مادّى يك نوع هماهنگى دارد و تدبير اين دستگاه ظاهرى به عهده اوست و با به كار انداختن وسايل مادّى- مانند چشم و اعصاب- مغز مى‏ تواند اطّلاعاتى از خارج به دست آورد و در واقع درك كننده حقيقى اوست و تمام علوم و تفكّرات بشر در آن متمركز مى‏ باشد و از يك چنين‏ قدرت پشت پرده به نامهاى گوناگون عقل، روح و قلب تعبير مى‏ كنند. 🔸ادامه 👇