eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.4هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.1هزار ویدیو
66 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔در مورد عدم درایت لازم امام على ميتوان به كتب خود علماى شيعه استناد كرد که امام على را بدون شناخت و فقط بخاطر نام پدرش او را والى شيراز كرد بعد طرف اختلاس كرده و ميگريزد ( نهج البلاغه ) 💠💠 👌آنچه مورد سوال و اشکال قرار گرفته است قضیه ای است که مربوط می شود به منذر بن جارود عبدی که از طرف امام علی عليه السلام به فرماندارى بعضى از مناطق ايران منصوب شده بود و دليل انتخاب او افزون بر حسن ظاهر، سابقه بسيار خوب پدرش «جارود عبدى» بود كه از افراد بسيار با استقامت و مدافع اسلام در عصر و اعصار بعد بود؛ ولى «منذر» مانند بسيارى از افراد كه وقتى به مقامى مى‏ رسند خود را گم مى‏ كنند، از مسير حق خارج شد و به هوا و هوس پرداخت و از موقعيت خود غافل شد و اموال بيت‏ المال را بى ‏حساب و كتاب خرج مى ‏كرد. هنگامى كه اين خبر به امام عليه السلام رسيد، نامه شديد اللحن مورد بحث را براى او فرستاد و او را به شدت توبيخ كرد و از مقامش عزل نمود. 🔸امام علیه السلام در نامه اش به منذر چنین نوشت ؛ « اما بعد (از حمد و ثناى الهى) شايستگى پدرت، مرا درباره تو گرفتارِ خوش‏بينى ساخت و گمان كردم تو هم هدايت و سيره او هستى و راه و رسم او را دنبال مى‏ كنى. ناگهان به من گزارش داده شد كه تو در پيروى از هواى نفست چيزى فروگذار نمى ‏كنى و براى سراى ديگرت ذخيره ‏اى باقى نمى‏ گذارى، با ويرانى آخرتت دنيايت را آباد مى‏ سازى و به بهاى رابطه با دينت با خويشاوندانت پيوند برقرار مى‏ سازى (و به گمان خود صله رحم مى‏ كنى) اگر آنچه از تو به من رسيده است درست باشد شتر (باركش) خانواده ‏ات و بند كفشت از تو بهتر است و كسى كه داراى صفات تو باشد نه شايستگى اين را دارد كه حفظ مرزى را به او بسپارند و نه كار مهمى به وسيله او اجرا شود، نه قدر او را بالا ببرند، نه در حفظ امانت شريكش سازند و نه در جمع ‏آورى حقوق بيت‏ المال به او اعتماد كنند. به محض رسيدن اين نامه به سوى من حركت كن » 📚نهج البلاغه نامه 71 ❕چنان که بارها توضیح داده ایم امامان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 _ معانی الاخبار ص279 👌در آمده است: « زمانی که امام علی ، ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» ‌ ❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455 👌امام فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 👌به يقين امام علی عليه السلام نیز در امور مربوط به زندگى مأمور به ظاهر است و بر طبق آن عمل مى‏ كند و به هنگام انتخاب «» براى اين مقام، قراين خلافى وجود نداشت؛ هم او ظاهرالصلاح بود و بدون سوء سابقه و هم جزو خانواده ‏اى معروف به صلاح و درستكارى و اين مقدار براى انتخاب او كافى بود؛ ولى همان‏گونه كه گفته شد افرادى هستند كه در حال عادى ظاهرا صالح و درستكارند؛ اما هنگامى كه به مال و برسند خود را گم مى ‏كنند و گاه مسير زندگيشان به طور كامل دگرگون مى‏شود و «منذر» از اين افراد بود. 📚پیام امام امیر المومنین ج11 ص 375 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این قضیه خراب کردن مسجد توسط پیامبر اسلام چیه ❗️کانالی ضد دین می گفت خراب کردن مسجد رو از پیامبر اسلام یاد گرفته ❕ 💠💠 👌مسجدی که توسط پیامبر گرامی اسلام مورد تخریب قرار گرفت مسجد نام داشت که جریان آن به این شکل است ؛ ❕در شبه جزيره عربستان، مدينه و نجران دو نقطه وسيع و مركزى بزرگ براى اهل كتاب بود. از اين رو گروهى از عرب ‏هاى اوس و خزرج به آيين يهود و مسيح گرويده و آن‏ها شده بودند. 👌 «ابو عامر» پدر «حنظله» شهيد معروف غزوه «احد» گويا در دوران جاهليت تمايلاتى شديد به آيين مسيح پيدا كرده و در سلك راهبان درآمده بود. هنگامى كه ستاره اسلام از افق مدينه طلوع و اقليت‏هاى مذهبى را در خود هضم كرد؛ «ابو عامر» از اين جريان بسيار شد و با منافقان «اوس» و «خزرج» همكارى صميمانه‏ اى آغاز نمود. پيامبر از نقشه‏ هاى تخريبى وى آگاه گرديد و خواست او را دست‏گير كند. 👌او از مدينه به مكه و از آن‏جا به طائف و پس از سقوط طائف به شام گريخت. وى از آن‏جا شبكه جاسوسى حزب منافقان را رهبرى كرد. ❕او در يكى از نامه ‏هاى خود به چنين نوشت ؛ «در دهكده قبا مسجدى در برابر مسلمانان بسازيد و در مواقع نماز در آن‏جا گرد آييد. به بهانه اداى فريضه، درباره موضوعات مربوط به اسلام و مسلمانان و نحوه اجراى نقشه ‏هاى حزبى به بحث و گفت‏وگو بپردازيد » ❕ «ابو عامر» بسان دشمنان امروز اسلام، احساس كرده بود كه در كشورى كه دين رواج كامل دارد، بهترين وسيله براى هدم و قلع آن، همان استفاده از نام دين است و از نام دين بيش از هر عامل ديگر مى‏ توان بر ضرر آن استفاده كرد.او مى ‏دانست كه پيامبر به هيچ به حزب منافق اجازه نخواهد دارد، مركزى براى خود بسازند؛ مگر در صورتى كه به آن مركز رنگ مذهبى بدهند و تحت عنوان مسجد و ساختن معبد، محفلى براى خود بسازند. ❕هنگامى كه پيامبر عازم تبوك بود، نمايندگان حزب نفاق خدمت پيامبر رسيدند و به بهانه اين‏كه پيران و بيماران آنان در شب‏هاى تار و بارانى، نمى ‏توانند مسافت ميان خانه ‏ها و «قبا» را طى كنند، از او خواستند كه اجازه دهد آنان در محله خود مسجدى بسازند. پيامبر در تأييد و ردّ پرسش آنان پاسخى نگفت و تصميم نهايى را پس از مراجعت از سفر موكول كرد. 📚مغازی واحدی ج 3 ص 1046 👌حزب نفاق در غياب پيامبر، محلى را در نظر گرفتند و با شتاب هرچه تمام‏ تر، ساختمان آن را به نام مسجد به پايان رسانيدند. روزى كه پيامبر به مدينه بازگشت، از حضرتش خواستند كه اين پرستش‏گاه را با خواندن چند ركعت نماز بگشايد. در اين لحظه، وحى نازل گرديد و پيامبر را از جريان آگاه ساخت و آن‏جا را مسجد «ضرار» خواند كه براى دسته ‏بندى‏ه اى سياسى و ايجاد تفرقه در ميان مسلمانان ساخته شده بود. ( توبه 107_108) 👌پيامبر دستور داد كه ساختمان مسجد «ضرار» را با خاك يكسان كنند و تيرهاى آن‏جا را بسوزانند و براى مدتى مركز زباله باشد. 📚سیره ابن هشام ج 2 ص 530 _ بحار الانوار ج 20 ص 353 👌ويران كردن مسجد «ضرار» شكننده‏ اى بود كه بر فرق حزب نفاق وارد شد. از آن به بعد، رشته حزب از هم گسست و يگانه حامى آنان «عبد اللّه بن ابى» دو ماه پس از جنگ تبوك درگذشت. 📚فروغ ابدیت ص 884 ❕يك اصل اساسى در اسلام اين است كه بايد قبل از همه چيز نيات بررسى شود و ارزش هر عمل بستگى به آن دارد، نه به ظاهر آن، گر چه نيت يك امر باطنى است، اما ممكن نيست كسى نيتى در دل داشته باشد، اثر آن در گوشه و كنار عملش ظاهر نشود، هر چند در پرده ‏پوشى فوق العاده استاد و ماهر باشد. 👌و از اينجا جواب اين روشن مى‏ شود كه چرا پيامبر با آن عظمت مقام دستور داد مسجد يعنى خانه خدا را آتش بزنند، و مسجدى كه يك ريگ آن را نمى‏ توان بيرون برد ويران سازند، و مكانى را كه اگر آلوده شود بايد فورا تطهير كنند مزبله گاه شهر سازند . ❕ پاسخ همه اين سؤالها يك است و آن اينكه مسجد ضرار مسجد نبود در واقع بتخانه بود، مكان مقدس نبود كانون تفرقه و نفاق بود، خانه خدا نبود بلكه خانه شيطان بود، و هرگز اسم و عنوان ظاهرى و ماسك‏ها، واقعيت چيزى را دگرگون نمى‏ سازد، اين بود درس بزرگى كه داستان مسجد ضرار به همه مسلمانان براى همه اعصار و قرون داد . 📚تفسیر نمونه ج 8 ص 145 ❕ بنا براین روشن می شود که خراب کردن کانونی شیطانی توسط پیامبر با خراب کردن مساجدی که نماد حق و هستند توسط داعش ، اختلافی ماهوی دارد و جز ضد دینان بی اندیشه کسی بر این مساله خرده نمی گیرد و این دو را با هم مقایسه نمی کند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این قضیه خراب کردن مسجد توسط پیامبر اسلام چیه ❗️کانالی ضد دین می گفت خراب کردن مسجد رو از پیامبر اسلام یاد گرفته ❕ 💠💠 👌مسجدی که توسط پیامبر گرامی اسلام مورد تخریب قرار گرفت مسجد نام داشت که جریان آن به این شکل است ؛ ❕در شبه جزيره عربستان، مدينه و نجران دو نقطه وسيع و مركزى بزرگ براى اهل كتاب بود. از اين رو گروهى از عرب ‏هاى اوس و خزرج به آيين يهود و مسيح گرويده و آن‏ها شده بودند. 👌 «ابو عامر» پدر «حنظله» شهيد معروف غزوه «احد» گويا در دوران جاهليت تمايلاتى شديد به آيين مسيح پيدا كرده و در سلك راهبان درآمده بود. هنگامى كه ستاره اسلام از افق مدينه طلوع و اقليت‏هاى مذهبى را در خود هضم كرد؛ «ابو عامر» از اين جريان بسيار شد و با منافقان «اوس» و «خزرج» همكارى صميمانه‏ اى آغاز نمود. پيامبر از نقشه‏ هاى تخريبى وى آگاه گرديد و خواست او را دست‏گير كند. 👌او از مدينه به مكه و از آن‏جا به طائف و پس از سقوط طائف به شام گريخت. وى از آن‏جا شبكه جاسوسى حزب منافقان را رهبرى كرد. ❕او در يكى از نامه ‏هاى خود به چنين نوشت ؛ «در دهكده قبا مسجدى در برابر مسلمانان بسازيد و در مواقع نماز در آن‏جا گرد آييد. به بهانه اداى فريضه، درباره موضوعات مربوط به اسلام و مسلمانان و نحوه اجراى نقشه ‏هاى حزبى به بحث و گفت‏وگو بپردازيد » ❕ «ابو عامر» بسان دشمنان امروز اسلام، احساس كرده بود كه در كشورى كه دين رواج كامل دارد، بهترين وسيله براى هدم و قلع آن، همان استفاده از نام دين است و از نام دين بيش از هر عامل ديگر مى‏ توان بر ضرر آن استفاده كرد.او مى ‏دانست كه پيامبر به هيچ به حزب منافق اجازه نخواهد دارد، مركزى براى خود بسازند؛ مگر در صورتى كه به آن مركز رنگ مذهبى بدهند و تحت عنوان مسجد و ساختن معبد، محفلى براى خود بسازند. ❕هنگامى كه پيامبر عازم تبوك بود، نمايندگان حزب نفاق خدمت پيامبر رسيدند و به بهانه اين‏كه پيران و بيماران آنان در شب‏هاى تار و بارانى، نمى ‏توانند مسافت ميان خانه ‏ها و «قبا» را طى كنند، از او خواستند كه اجازه دهد آنان در محله خود مسجدى بسازند. پيامبر در تأييد و ردّ پرسش آنان پاسخى نگفت و تصميم نهايى را پس از مراجعت از سفر موكول كرد. 📚مغازی واحدی ج 3 ص 1046 👌حزب نفاق در غياب پيامبر، محلى را در نظر گرفتند و با شتاب هرچه تمام‏ تر، ساختمان آن را به نام مسجد به پايان رسانيدند. روزى كه پيامبر به مدينه بازگشت، از حضرتش خواستند كه اين پرستش‏گاه را با خواندن چند ركعت نماز بگشايد. در اين لحظه، وحى نازل گرديد و پيامبر را از جريان آگاه ساخت و آن‏جا را مسجد «ضرار» خواند كه براى دسته ‏بندى‏ه اى سياسى و ايجاد تفرقه در ميان مسلمانان ساخته شده بود. ( توبه 107_108) 👌پيامبر دستور داد كه ساختمان مسجد «ضرار» را با خاك يكسان كنند و تيرهاى آن‏جا را بسوزانند و براى مدتى مركز زباله باشد. 📚سیره ابن هشام ج 2 ص 530 _ بحار الانوار ج 20 ص 353 👌ويران كردن مسجد «ضرار» شكننده‏ اى بود كه بر فرق حزب نفاق وارد شد. از آن به بعد، رشته حزب از هم گسست و يگانه حامى آنان «عبد اللّه بن ابى» دو ماه پس از جنگ تبوك درگذشت. 📚فروغ ابدیت ص 884 ❕يك اصل اساسى در اسلام اين است كه بايد قبل از همه چيز نيات بررسى شود و ارزش هر عمل بستگى به آن دارد، نه به ظاهر آن، گر چه نيت يك امر باطنى است، اما ممكن نيست كسى نيتى در دل داشته باشد، اثر آن در گوشه و كنار عملش ظاهر نشود، هر چند در پرده ‏پوشى فوق العاده استاد و ماهر باشد. 👌و از اينجا جواب اين روشن مى‏ شود كه چرا پيامبر با آن عظمت مقام دستور داد مسجد يعنى خانه خدا را آتش بزنند، و مسجدى كه يك ريگ آن را نمى‏ توان بيرون برد ويران سازند، و مكانى را كه اگر آلوده شود بايد فورا تطهير كنند مزبله گاه شهر سازند . ❕ پاسخ همه اين سؤالها يك است و آن اينكه مسجد ضرار مسجد نبود در واقع بتخانه بود، مكان مقدس نبود كانون تفرقه و نفاق بود، خانه خدا نبود بلكه خانه شيطان بود، و هرگز اسم و عنوان ظاهرى و ماسك‏ها، واقعيت چيزى را دگرگون نمى‏ سازد، اين بود درس بزرگى كه داستان مسجد ضرار به همه مسلمانان براى همه اعصار و قرون داد . 📚تفسیر نمونه ج 8 ص 145 ❕ بنا براین روشن می شود که خراب کردن کانونی شیطانی توسط پیامبر با خراب کردن مساجدی که نماد حق و هستند توسط داعش ، اختلافی ماهوی دارد و جز ضد دینان بی اندیشه کسی بر این مساله خرده نمی گیرد و این دو را با هم مقایسه نمی کند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در مورد عدم درایت لازم امام على ميتوان به كتب خود علماى شيعه استناد كرد که امام على را بدون شناخت و فقط بخاطر نام پدرش او را والى شيراز كرد بعد طرف اختلاس كرده و ميگريزد ( نهج البلاغه ) 💠💠 👌آنچه مورد سوال و اشکال قرار گرفته است قضیه ای است که مربوط می شود به منذر بن جارود عبدی که از طرف امام علی عليه السلام به فرماندارى بعضى از مناطق ايران منصوب شده بود و دليل انتخاب او افزون بر حسن ظاهر، سابقه بسيار خوب پدرش «جارود عبدى» بود كه از افراد بسيار با استقامت و مدافع اسلام در عصر و اعصار بعد بود؛ ولى «منذر» مانند بسيارى از افراد كه وقتى به مقامى مى‏ رسند خود را گم مى‏ كنند، از مسير حق خارج شد و به هوا و هوس پرداخت و از موقعيت خود غافل شد و اموال بيت‏ المال را بى ‏حساب و كتاب خرج مى ‏كرد. هنگامى كه اين خبر به امام عليه السلام رسيد، نامه شديد اللحن مورد بحث را براى او فرستاد و او را به شدت توبيخ كرد و از مقامش عزل نمود. 🔸امام علیه السلام در نامه اش به منذر چنین نوشت ؛ « اما بعد (از حمد و ثناى الهى) شايستگى پدرت، مرا درباره تو گرفتارِ خوش‏بينى ساخت و گمان كردم تو هم هدايت و سيره او هستى و راه و رسم او را دنبال مى‏ كنى. ناگهان به من گزارش داده شد كه تو در پيروى از هواى نفست چيزى فروگذار نمى ‏كنى و براى سراى ديگرت ذخيره ‏اى باقى نمى‏ گذارى، با ويرانى آخرتت دنيايت را آباد مى‏ سازى و به بهاى رابطه با دينت با خويشاوندانت پيوند برقرار مى‏ سازى (و به گمان خود صله رحم مى‏ كنى) اگر آنچه از تو به من رسيده است درست باشد شتر (باركش) خانواده ‏ات و بند كفشت از تو بهتر است و كسى كه داراى صفات تو باشد نه شايستگى اين را دارد كه حفظ مرزى را به او بسپارند و نه كار مهمى به وسيله او اجرا شود، نه قدر او را بالا ببرند، نه در حفظ امانت شريكش سازند و نه در جمع ‏آورى حقوق بيت‏ المال به او اعتماد كنند. به محض رسيدن اين نامه به سوى من حركت كن » 📚نهج البلاغه نامه 71 ❕چنان که بارها توضیح داده ایم امامان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 _ معانی الاخبار ص279 👌در آمده است: « زمانی که امام علی ، ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» ‌ ❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455 👌امام فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 👌به يقين امام علی عليه السلام نیز در امور مربوط به زندگى مأمور به ظاهر است و بر طبق آن عمل مى‏ كند و به هنگام انتخاب «» براى اين مقام، قراين خلافى وجود نداشت؛ هم او ظاهرالصلاح بود و بدون سوء سابقه و هم جزو خانواده ‏اى معروف به صلاح و درستكارى و اين مقدار براى انتخاب او كافى بود؛ ولى همان‏گونه كه گفته شد افرادى هستند كه در حال عادى ظاهرا صالح و درستكارند؛ اما هنگامى كه به مال و برسند خود را گم مى ‏كنند و گاه مسير زندگيشان به طور كامل دگرگون مى‏شود و «منذر» از اين افراد بود. 📚پیام امام امیر المومنین ج11 ص 375 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در مورد عدم درایت لازم امام على ميتوان به كتب خود علماى شيعه استناد كرد که امام على را بدون شناخت و فقط بخاطر نام پدرش او را والى شيراز كرد بعد طرف اختلاس كرده و ميگريزد ( نهج البلاغه ) 💠💠 👌آنچه مورد سوال و اشکال قرار گرفته است قضیه ای است که مربوط می شود به منذر بن جارود عبدی که از طرف امام علی عليه السلام به فرماندارى بعضى از مناطق ايران منصوب شده بود و دليل انتخاب او افزون بر حسن ظاهر، سابقه بسيار خوب پدرش «جارود عبدى» بود كه از افراد بسيار با استقامت و مدافع اسلام در عصر و اعصار بعد بود؛ ولى «منذر» مانند بسيارى از افراد كه وقتى به مقامى مى‏ رسند خود را گم مى‏ كنند، از مسير حق خارج شد و به هوا و هوس پرداخت و از موقعيت خود غافل شد و اموال بيت‏ المال را بى ‏حساب و كتاب خرج مى ‏كرد. هنگامى كه اين خبر به امام عليه السلام رسيد، نامه شديد اللحن مورد بحث را براى او فرستاد و او را به شدت توبيخ كرد و از مقامش عزل نمود. 🔸امام علیه السلام در نامه اش به منذر چنین نوشت ؛ « اما بعد (از حمد و ثناى الهى) شايستگى پدرت، مرا درباره تو گرفتارِ خوش‏بينى ساخت و گمان كردم تو هم هدايت و سيره او هستى و راه و رسم او را دنبال مى‏ كنى. ناگهان به من گزارش داده شد كه تو در پيروى از هواى نفست چيزى فروگذار نمى ‏كنى و براى سراى ديگرت ذخيره ‏اى باقى نمى‏ گذارى، با ويرانى آخرتت دنيايت را آباد مى‏ سازى و به بهاى رابطه با دينت با خويشاوندانت پيوند برقرار مى‏ سازى (و به گمان خود صله رحم مى‏ كنى) اگر آنچه از تو به من رسيده است درست باشد شتر (باركش) خانواده ‏ات و بند كفشت از تو بهتر است و كسى كه داراى صفات تو باشد نه شايستگى اين را دارد كه حفظ مرزى را به او بسپارند و نه كار مهمى به وسيله او اجرا شود، نه قدر او را بالا ببرند، نه در حفظ امانت شريكش سازند و نه در جمع ‏آورى حقوق بيت‏ المال به او اعتماد كنند. به محض رسيدن اين نامه به سوى من حركت كن » 📚نهج البلاغه نامه 71 ❕چنان که بارها توضیح داده ایم امامان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 _ معانی الاخبار ص279 👌در آمده است: « زمانی که امام علی ، ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» ‌ ❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455 👌امام فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 👌به يقين امام علی عليه السلام نیز در امور مربوط به زندگى مأمور به ظاهر است و بر طبق آن عمل مى‏ كند و به هنگام انتخاب «» براى اين مقام، قراين خلافى وجود نداشت؛ هم او ظاهرالصلاح بود و بدون سوء سابقه و هم جزو خانواده ‏اى معروف به صلاح و درستكارى و اين مقدار براى انتخاب او كافى بود؛ ولى همان‏گونه كه گفته شد افرادى هستند كه در حال عادى ظاهرا صالح و درستكارند؛ اما هنگامى كه به مال و برسند خود را گم مى ‏كنند و گاه مسير زندگيشان به طور كامل دگرگون مى‏شود و «منذر» از اين افراد بود. 📚پیام امام امیر المومنین ج11 ص 375 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁