🔸ادامه 👇
❕در صورتی که میت دفن شود ، سوال و فشار بر او تا زمان دفن تاخیر می افتد و بلافاصله پس از دفن شدن مورد سوال و فشار قرار می گیرد ، لذا پیامبر گرامی همین که سعد معاذ را دفن کردند ، فرمود ؛
« سعد گرفتار فشار قبر شد »
📚علل الشرایع ج 1 ص 310
👌یا امام باقر علیه السلام توصیه کردند که دو چوب تر و تازه همراه میت دفن شود زیرا « تا زمانی که آن دو #چوب تر و #رطوبت داشته باشند #عذاب و حساب از میت بر داشته می شود زیرا عذاب قبر و حساب در یک روز و یک ساعت است و بعد از خشک شدن آن دو چوب دیگر #میت را عذاب نمی کنند»
📚الفقیه ج1 ص145
👌توصیه به تلقین میت ، هنگام دفن هم گواه بر آن است که سوال و جواب و فشار قبر تا زمان دفن میت تاخیر می افتد ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« چرا اهل میت پس از خاکسپاری ، میت خود را رها می کنند و اقدام به تلقین مجدد او برای رویارویی با منکر و نکیر نمی کنند ، زمانی که میت دفن شد و تنها ماند ، نزدیکترین مردم به او باید بر سر قبر او بنشیند و دهانش را به جایگاه سرش نزدیک کند و او را #تلقین دهد که وقتی چنین می شود ، نکیر و منکر می گویند برویم که حجتش را به میت تلقین دادند »
📚التهذیب ج1 ص321
👌این دلائل و سایر روایات که از ذکر آن خود داری می شود نشان می دهد که سوال و فشار قبر تا زمان دفن کردن تاخیر می افتد .
❕اما باید توجه داشت که اگر میتی قرار بر دفن نشدنش باشد ، سوال و فشار قبر از او رفع نمی شود ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛
« هیچ میتی در شرق و غرب عالم و در خشکی و دریای عالم نیست ، مگر آنکه نکیر و منکر در مورد ، خدای او و دین و پیامبر و امامش از او سوال می کنند »
📚بحار الانوار ج 6 ص 215
❕در روايتى آمده است كه سؤال كردند اگر كسى چندين روز به دار آويخته شده باشد، فشار قبر درباره او چگونه است امام عليه السلام فرمود: «به هوايى كه بر او احاطه دارد دستور داده مى شود كه از هر طرف بر او فشار وارد كند»
📚الکافی ج 5 ص 594
👌بنابراین منظور از سوال و فشار قبر ، سوال و فشار در عالم برزخ است که این سوال و جواب برای کسانی که قرار بر دفن شدنشان است تا زمان دفن تاخیر می افتد و اگر دفن نشدن میتی قطعی باشد ، سوال و فشار برایش حتی بدون دفن شدن صورت می گیرد .
❕و اگر در برخی روایات آمده است که برای سوال و جواب و فشار قبر ، روح به جسدش بازگشت کرده و به آن ملحق می شود ؛ « یعاد روحه فی جسده » ( بحار الانوار ج 6 ص 227) ، « ردت الروح فی جسده » ( الکافی ج 3 ص 234) ، « فیلقی فیه الروح الی حقویه » ( تفسیر عیاشی ج 2 ص 226) ، به قرینه آنچه در بالا آمد ، مقصود ملحق شدن روح به جسد و جسمش در عالم برزخ است ، نه جسدی که در زمین مدفون است .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#موضوع_فقهی_فلسفه_احکام_
#فلسفه_دفن_جریدتین_در_قبر_میت_
🤔#پرسش
❔فلسفه #جریدتین و این که با میت دو #چوب #تر و #تازه دفن می شود چیست❕چه حکمتی دارد❕❕
💠#پاسخ💠
👌از مستحبات و آداب #دفن آن است که در هنگام دفن میت ، به همراه او دو #چوب #تر و تازه دفن کنند که اندازه آنها تقریبا نیم متر و از #چوب #نخل باشد و اگر نبود چوب سدر و اگر نبود چوب #انار یا چوب درخت #بید و بهتر است که یکی از آنها را طرف راست بدن میت نزدیک #ترقوه قرار دهند و دومی را طرف چپ میت
📚#وسائل الشیعه ج3 ص24 به بعد باب8 و باب 9 و باب 10
🔶#زراره می گوید :
« از امام باقر علیه السلام سوال کردم که فلسفه گذاشتن دو #چوب #تر و تازه در #قبر میت چیست❕
🔷امام علیه السلام فرمود:
« تا زمانی که آن دو #چوب تر و #رطوبت داشته باشند #عذاب و حساب از میت بر داشته می شود زیرا عذاب قبر و حساب در یک روز و یک ساعت است و بعد از خشک شدن آن دو چوب دیگر #میت را عذاب نمی کنند»
📚الفقیه ج1 ص145
📚الکافی ج3 ص152
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
« آن دو #چوب مومن و کافر را نفع می رساند»
📚الفقیه ج1 ص145
👌وفرمود:
« مادام که #رطوبت داشته باشند #عذاب از #میت بر داشته می شود»
📚الفقیه ج1 ص144
👌وفرمود:
« #جریدتین مفید به حال نیکوکار و گناهکار است»
📚وسائل الشیعه ج3 ص24
❕روایت شده است ؛
« حضرت آدم زمانی که از بهشت هبوط کرد دچار ترس و وحشت شد . از خداوند خواست که به او با درختان بهشتی آرامش دهد و انس برقرار کند خداوند نیز درخت #نخلی برای او نازل کرد که او در حیاتش با او انس داشت.زمانی که در حالت احتضار بود وصیت کرد که فرزندانش مقداری از آن #نخل را با او دفن کنند تا پس از حیات هم با آن ها انس داشته باشد و این سنتی شد که تمام انبیاء به آن عمل می کردند و پیامبر اسلام نیز آن #سنت را زنده و ادامه داد»
📚التهذیب ج1 ص326
📝#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#جگر_امام_حسن_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔از روحانیون و مداحان زیاد شنیده ایم که می گویند وقتی امام حسن مسموم شد ، ایشان از شدت جراحت #جگرشان را تکه تکه شده استفراغ کردند ❗️چگونه می توان چنین سخنی را قبول کرد در حالی که جگر در مجرای گوارش انسان نیست که استفراغ شود ❕
💠#پاسخ💠
👌شیخ مفید می نویسد که امام حسن علیه السلام در لحظات آخر عمر شریف خود #خطاب به امام حسین علیه السلام عرضه می داشت ؛
« َ يَا أَخِي إِنِّي مُفَارِقُكَ وَ لَاحِقٌ بِرَبِّيَّ وَ قَدْ سُقِيتُ السَّمَّ وَ رَمَيْتُ بِكَبِدِي فِي الطَّسْت»
« ای برادرم من از تو جدا می شوم و به سوی پرودگارم می روم ، من با سم مسموم شدم و #کبدم را در طشت بالا آوردم »
📚الارشاد ج 2 ص 17 _ اعلام الوری ص 212
👌یا می فرمود ؛
« لَقَدْ سُقِيتُ السَّمَّ مِرَاراً مَا سُقِيتُهُ مِثْلَ هَذِهِ الْمَرَّةِ لَقَدْ تَقَطَّعْتُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنْ كَبِدِي أَقْلِبُهَا بِعُودٍ مَعِي.»
« من مكررا مسموم شده ام، ولى نظير اين مرتبه نبوده است. زيرا کبدم قطعه قطعه خارج شده و من با #چوب آن را زير و رو ميكنم.»
📚بحار الانوار ج 44 ص 159
👌در این روایات سخن از بالا آوردن و تکه تکه شدن کبد به میان آمده است . صحیح است که یکی از معانی کبد #جگر است ( المعجم الوسیط ماده کبد ) اما معنای دیگری نیز برای آن است که کبد به تمام آنچه در #اندرون و شکم انسان است اطلاق می شود چنان که ابن منظور می نویسد ؛
« الکبد : ربما سمی الجوف بکماله » « به تمام آنچه در اندرون انسان است کبد اطلاق می شود »
📚لسان العرب ج 3 ص 375
👌در روایات بالا نیز کبد به لخته های #خونین درونی اطلاق می شود که به واسطه خوردن سم از دهان امام علیه السلام خارج می شده است ، بنابراین نیازی نیست که لزوما کبد در روایات فوق به جگر ترجمه شود .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#جگر_امام_حسن_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔از روحانیون و مداحان زیاد شنیده ایم که می گویند وقتی امام حسن مسموم شد ، ایشان از شدت جراحت #جگرشان را تکه تکه شده استفراغ کردند ❗️چگونه می توان چنین سخنی را قبول کرد در حالی که جگر در مجرای گوارش انسان نیست که استفراغ شود ❕
💠#پاسخ💠
👌شیخ مفید می نویسد که امام حسن علیه السلام در لحظات آخر عمر شریف خود #خطاب به امام حسین علیه السلام عرضه می داشت ؛
« َ يَا أَخِي إِنِّي مُفَارِقُكَ وَ لَاحِقٌ بِرَبِّيَّ وَ قَدْ سُقِيتُ السَّمَّ وَ رَمَيْتُ بِكَبِدِي فِي الطَّسْت»
« ای برادرم من از تو جدا می شوم و به سوی پرودگارم می روم ، من با سم مسموم شدم و #کبدم را در طشت بالا آوردم »
📚الارشاد ج 2 ص 17 _ اعلام الوری ص 212
👌یا می فرمود ؛
« لَقَدْ سُقِيتُ السَّمَّ مِرَاراً مَا سُقِيتُهُ مِثْلَ هَذِهِ الْمَرَّةِ لَقَدْ تَقَطَّعْتُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنْ كَبِدِي أَقْلِبُهَا بِعُودٍ مَعِي.»
« من مكررا مسموم شده ام، ولى نظير اين مرتبه نبوده است. زيرا کبدم قطعه قطعه خارج شده و من با #چوب آن را زير و رو ميكنم.»
📚بحار الانوار ج 44 ص 159
👌در این روایات سخن از بالا آوردن و تکه تکه شدن کبد به میان آمده است . صحیح است که یکی از معانی کبد #جگر است ( المعجم الوسیط ماده کبد ) اما معنای دیگری نیز برای آن است که کبد به تمام آنچه در #اندرون و شکم انسان است اطلاق می شود چنان که ابن منظور می نویسد ؛
« الکبد : ربما سمی الجوف بکماله » « به تمام آنچه در اندرون انسان است کبد اطلاق می شود »
📚لسان العرب ج 3 ص 375
👌در روایات بالا نیز کبد به لخته های #خونین درونی اطلاق می شود که به واسطه خوردن سم از دهان امام علیه السلام خارج می شده است ، بنابراین نیازی نیست که لزوما کبد در روایات فوق به جگر ترجمه شود .
#پرسمان_اعتقادی
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁