eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
70 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔من در گروهی روانشناس قراردارم که بااستنادهای علمی وروانشناسی خود شبهاتی وارد کرده که پیامبر بخاطر انسان بودنش دارای اشتباه است و او وحی را با زبان انسانی دریافت می کند که طبیعتا از ورود خطاهای انسانی در دریافت وحی گریزی نیست چرا که خطا همزاد انسان است ❕ 💠💠 👌اگر چه خطا کردن از ویژگیهای انسانها تلقی میشود و آن ها از خطا کردن مصون نیستند ،اما هدایتگران الهی و انبیاء خداوند به توفیق و عنایت الهی از خطا کردن مصون هستند و هیچگاه دچار خطا و اشتباه چه در دریافت وحی و چه در ابلاغ وحی و ...نمی شوند . 1⃣دلیل عقلی بر این مساله می گوید هدف از بعثت پيامبران هدايت نوع بشر در سايه دستورات الهى است؛ اين هدف در صورتى تأمين مى‏ شود كه هيچ‏گونه شك و ترديدى براى مردم نسبت به سخنان و تعليمات آنها نباشد، به گونه‏ اى كه سخن آنها را سخن خدا بدانند، و تعليمات آنها را تعليمات الهى، تا از جان و دل آنها را بپذيرند، و صد درصد در برابر آن تسليم باشند، و به آن اعتماد كنند. 👌بديهى است اگر آنها از گناه و خطا معصوم نباشند احتمال دروغ و تحريف حقايق، و خطا و اشتباه، در كلمات آنها راه پيدا كند، سخنان آنها قابل اعتماد نخواهد بود؛ حتى اگر آنها آدم‏هاى خوبى باشند؛ زيرا منهاى مقام عصمت، باز اين احتمال وجود دارد كه روزى پاى آنها در برابر مظاهر فريبنده مادى بلغزد، و يا بدون قصد و غرضى گرفتار خطا و اشتباه شوند. ❕اين احتمال هميشه خاطر پيروان آنان را مشّوش مى‏ سازد، و مايه نگرانى و ترديد خواهد بود. به علاوه مسأله اتمام حجت نيز حاصل نمى‏ شود؛ زيرا هميشه بهانه‏ اى در دست مخالفان خواهد بود كه عدم پيروزى از تعليمات پيامبر به خاطر احتمال دروغ و كذب و يا خطا و اشتباه بوده است. كوتاه سخن اين‏كه سرمايه اصلى نبوت، جلب اعتماد تشنگان حقيقت است، و اين معنا بدون «مقام عصمت و مصونيت از گناه و خطا» امكان‏ پذير نيست. 📚پیام قرآن ج 7 ص 181 2⃣عصمت در دریافت و تبلیغ وحی پیامبران مورد تاکید قرآن قرار گرفته است و می فرماید ؛ « خدا آگاه از غیب است کسی را بر غیب خود مطلع نمی سازد. مگر آن کس که او را برگزیند، یعنی پیامبران. در این صورت خدا محافظان و مراقبانی از پیش رو و پشت سر آن رسولان قرار می‌دهد. تا خدا بداند (تحقق پذیرد) که رسولان، رسالت‌های پروردگار خود را به خوبی ابلاغ کرده اند، و او بر آنچه که نزد رسولان است احاطه داشت و همه چیز را به خوبی شمرده است». 🔰جن 28 ❕از این آیه مصونیت پیامبران در مسائل مربوط به وحی وابلاغ دین اعم از تلقی، نگهداری و ابلاغ کاملاً استفاده می‌شود، زیرا جمله ( مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آنها قرار مى‏ دهد ) گواه بر این است که خدا مراقبان و محافظانی را از همه جانب بر پیامبران تعیین کرده است و این تعبیر کنایه از آن است که پیامبران از همه جوانب تحت کنترل و مراقبت راصدان و مراقبان الهی می‌باشند و نتیجه این رصدها و مراقبت‌ها آن است که از نفوذ عوامل مخرب به قلب پیامبران الهی جلوگیری می‌شود، نه شیاطین در آن نفوذ می‌کنند و نه پیامبران آن را فراموش می‌نمایند. ❕با توجه به مضمون این آیه می‌توان گفت که رسولان الهی در مسائل مربوط به غیب و وحی، پیوسته مورد مراقبت فرشتگان الهی بوده تا رسالتی را که بر دوش گرفته اند به خوبی انجام دهند و این تعبیر دیگری از مصونیت آنان در تلقی وحی و حفظ و ابلاغ آن است، زیرا اگر خللی در این مراحل رخ دهد، هرگز رسالت الهی تحقق نمی پذیرد. 3⃣برخی دیگر از آیات قرآن حاکی است که خدا همراه پیامبران کتاب فرستاده تا در میان مردم به حق داوری کند و این دو هدف جز با مصونیت پیامبران در مسائل مربوط به دنیا تحقق نمی پذیرد آنجا که می‌فرماید ؛ «کانَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللّه النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَمُنْذِرینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الکِتابَ بِالحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ... ). ( بقره 213) «مردم گروه واحدی بودند، آنگاه پیامبران نوید دهنده و بیم دهنده را بر انگیخت و همراه آنان به حق کتاب نازل کرد تا در میان مردم در باره آنچه اختلاف کرده اند داوری کند». 👌درست است داور در آیه، به حکم این که فعل را مفرد آورد (لِیَحْکُمَ) کتاب است و طبعاً کتاب آسمانی باید عین حق و مصون از هر نوع لغزش باشد امّا این کتاب صامت، به وسیله کتاب ناطق بیان می‌گردد و اگر کتاب ناطق (پیامبر) در مسائل مربوط به وحی از اخذ و حفظ و تبلیغ دچار اشتباه گردد، قهراً خود کتاب نیز مصون از خطا نخواهد بود. 💠ادامه پاسخ 👇👇👇
💠ادامه پاسخ 👇👇👇 4⃣ دلیل دیگر قرآنی بر این مساله آن است که پیامبران، جانشینان خدا در روی زمین بوده و منطق آنان مستند به هوای نفس نیست، بلکه آنچه را از خدا می‌گیرند، برای مردم بیان می‌کنند چنان که می‌فرماید ؛ «وَما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی » ( نجم4 _3) «پیامبر از روی هوای نفس سخن نمی گوید، بلکه گفتار او وحی الهی است که به او می ‌رسد». ❕این آیه به مجموع گفتارهای پیامبر اعم از قرآن و حدیث، مصونیت می بخشد و لذا پیامبر نه تنها در بیان دین از طریق قرآن، از هر لغزشی (عمدی وسهوی) مصون می‌باشد، بلکه در بیان دین از طریق حدیث نیز همین اصل بر او حاکم است. 📚منشور جاوید ج 3 ص 193 5⃣روایات فراوانی نیز بر عصمت و مصونیت پیامبران الهی در دریافت و تبلیغ وحی گواهی می دهد . ❕امام علی علیه السلام در وصف هدایتگران الهی فرمود: «آنان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه دچار سهو و نسیان نمی شوند» 📚بحار الانوار ج25 ص351 🔶پیامبر گرامی فرمود: «سهو و نسیان برای شما است و ما گرفتار سهو و نسیان نمی شویم» 📚بحار الانوار ج17 ص111 ❗️در روایات فراوانی آمده است که هدایتگران الهی همواره از طرف خداوند و فرشتگان و روح القدس تایید و یاری می شوند و چنین افرادی هیچ گاه دچار سهو و خطا نمی شوند 📚بحار الانوار ج25 ص47 باب3 ❕امام رضا علیه السلام در وصف هادیان خداوند فرمود ؛ «آنها معصوم هستند و مؤيد و موفق و مستقيم و آگاه از حق، و ايمن از خطاها و لغزش‏ها و انحراف‏ها، خداوند آنها را به اين‏ صفت مخصوص كرده تا حجتش بر بندگان و شاهدش بر خلق باشد». 📚الکافی ج 1 ص 203 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔جواز نکاح بدون در معتبر ترین کتاب شیعه از زبان امام صادق علیه‌السلام عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلرَّجُلِ يَتَزَوَّجُ اَلْمَرْأَةَ بِغَيْرِ شُهُودٍ فَقَالَ لاَ بَأْسَ بِتَزْوِيجِ اَلْبَتَّةِ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَللَّهِ إِنَّمَا جُعِلَ اَلشُّهُودُ فِي تَزْوِيجِ اَلْبَتَّةِ مِنْ أَجْلِ اَلْوَلَدِ لَوْ لاَ ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ بِهِ بَأْسٌ ترجمه فارسی زراره بن اعین میگوید از امام صادق عليه السّلام پرسيدند: مردى با زنى بدون گرفتن شاهد ازدواج كرده است چه حكمى دارد؟ فرمود: البتّه ازدواج بين خود و خداى خود اشكالى ندارد، گرفتن شاهدان در امر ازدواج به خاطر فرزند است؛ اگر از اين جهت نبود اشكالى نداشت الکافي ج ۵، ص ۳۸۷ مجلسی در مرآة العقول جلد ۲۰ صفحه ۱۲۰ در مورد روایت مذکور میگوید 👈 الحديث الأول : حسن سوال از شیعه اگر یک مرد با یک زن رو در حال زنا دیدید گفتن ما باهم ازدواج کردیم چی دلیل برای تکذیب شون دارید؟ آیا این دروغ زراره بن اعین بیانگر این نیست که زمینه زنا رو مساعد میکرده ❗️❗️ 💠💠 1⃣ما اگر چه معتقدیم که در عقد ازدواج ، شاهد گرفتن شرط نیست ، اما شاهد گرفتن و اعلان را مستحب می دانیم ؛ 📚 العروه مع التعلیقات ، ج 2 ص 751 _ الحدایق الناضره ج 23 ص 33 ❕و در روایت مورد استناد وهابی نیز می بینیم ، امام صادق ع ، گرفتن شاهد را برای آنکه در نسب و ارث فرزندان ، اختلافی ایجاد نشود ، خوب می داند ، چنان که در نقل دیگری امام باقر و امام صادق ع فرموند ؛ « بینه و شهادت در امر نکاح ( به عنوان امری مستحب ) قرار داده شده است به خاطر مساله مواریث و نسب » 📚الکافی ج 5 ص 387 _ التهذیب ج 7 ص 248 _ وسائل الشیعه ج 20 ص 99 2⃣وهابی که در مساله شاهد گرفتن در عقد ازدواج به ما اشکال می کند ، غافل از آن است که علمای خودشان ، شاهد گرفتن در عقد ازدواج را شرط نمی دانستند و معتقد بودند که پیامبر گرامی ، برای عقد ازدواج شاهد نمی گرفت و هیچ روایتی در شرطیت شهادت در عقد ازدواج ، وجود ندارد . ❕ابن منذر می گوید ؛ « در این که دو شاهد در نکاح شرط است ، هیچ روایتی نیست ، پیامبر صفیه را به عقد خود در آورد ، بدون آنکه شهودی بگیرد » 📚الشرح الکبیر ، ابن قدامه ج 7 ص 458 👌یزید بن هارون می گفت ؛ « خداوند امر به شهود در بیع کرد نه در نکاح ، اما اصحاب رای شهود را در نکاح شرط کردند ، نه در بیع » 📚همان مدرک ❕احمد معتقد بود که عقد بدون شاهد صحیح است و ابن عمر و حسن بن علی و ابن زبیر و سالم و حمزه دو فرزند ابن عمر به همین معتقد بودند ، و عبدالله بن ادریس و عبدالرحمان و یزید بن هارون نیز به همین معتقد بودند » 📚مغنی ابن قدامه ج 7 ص 339 👌مالکیه نیز به تبع مالک بن انس معتقدند که در هنگام عقد ، شاهد شرط نیست و عقدی که بدون شهادت شهود باشد ، صحیح است 📚الفقه علی المذاهب الخمسه ج 2 ص 296 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣وهابی می گوید اگر در عقد ازدواج ، شهادت شهود شرط نباشد ، از کجا بدانیم که زن و مردی که با هم هستند واقعا زوجه و زوج هستند ، نه زانیه و زانی ❗️ ❔از وهابی می پرسیم که اگر زن و مردی در شهر دیگری ازدواج کنند و دو شاهد هم بگیرند ، آنگاه در شهر دیگری ، افراد مشکوک شوند که آیا آنان زوج و زوجه اند یا زناکار ، تکلیف چیست ❗️اگر بگویید که می گوییم زوج و زوجه اند ، می گوییم مگر شما شاهد عقدشان بوده اید ❗️شاید زناکارند و ما نمی دانیم و شهود هم نیستند تا از آنان بپرسیم ❕ 👌بنابراین ، صرف شهادت دو شاهد ، نمی تواند مشکل گشای فرضی باشد که وهابی مطرح کرده است ❗️آنچه حل مشکل می کند آن است که ما ماموریم ، مومنین را تصدیق کنیم ، اگر آنان می گویند ما زن و شوهریم ، وظیفه ما تصدیق آنان است ، چنان که قرآن در توصیف پیامبر گرامی می گوید ؛ « يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُم‏ » « او ايمان به خدا دارد و تصديق مومنان مى‏ كند، و رحمت است براى كسانى از شما كه ايمان آورده ‏اند » ( توبه 61 ) 👌جصاص از ابن عباس نقل می کند ؛ « مقصود از « یومن للمومنین » آن است که پیامبر ، تصدیق کننده ، مومنین بود » 📚احکام القرآن ، ج 3 ص 182 _ تفسیر ابن ابی حاتم ، ج 6 ص 1827 ❕سیوطی از ضحاک در تفسیر آیه شریفه نقل می کند ؛ « پیامبر تصدیق کننده مومنین در شهادات و قسم هایشان نسبت به حقوق و فروج و اموالشان بود » 📚الدر المنثور ج 3 ص 253 ❕ما نیز ماموریم که اقتدا به پیامبر گرامی کنیم و تصدیق کننده مومنین باشیم ، چنان که قرآن می گوید ؛ « براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند، و خدا را بسيار ياد مى ‏كنند. » ( احزاب 21) 4⃣متاسفانه اینان ، بر خلاف حکم قرآن و سنت ، در ازدواج ، شهادت شهود را شرط حتمی می دانند ، اما در طلاق ، حضور شهود را شرط نمی دانند ؛ 📚فقه السنه ج 2 ص 230 ❕در حالی که قرآن ، حضور شهود را در هنگام طلاق شرط لازم می داند و می گوید ؛ « فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَ أَقِيمُوا الشَّهادَةَ لِلَّهِ ذلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا » « هنگامى كه عده آنها سرآمد يا آنها را به طرز شايسته ‏اى نگه داريد، و يا به طرز شايسته‏ اى از آنها جدا شويد، و دو مرد عادل از خودتان را گواه گيريد، و شهادت را براى خدا برپا داريد، اين چيزى است كه افرادى كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند به آن اندرز داده مى‏ شوند، و هر كس تقواى الهى پيشه كند خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى‏ كند. » ( طلاق 2) 👌ابن عباس بر اساس آیه شریفه ، معتقد بود که در طلاق ، شهادت شهود ، شرط است ؛ 📚جامع البیان ج 28 ص 88 ❕سیوطی از عمران بن حصین نقل می کند که از او در مورد مردی پرسیدند که زنش را طلاق داده است و شاهد نگرفته است ...❕او پاسخ داد ؛ « بد عملی انجام داده است ، در طلاق زنش ، بدعت وارد کرده است ( زیرا بدون شهود طلاق داده است ) باید برای طلاقش ، شاهد بگیرد » 📚 الدر المنثور ج 6 ص 232 ❕لذا می بینیم که امام کاظم علیه السلام خطاب به ابو یوسف قاضی که از مخالفین ایشان بود ، فرمود ؛ « خداوند در کتابش ، امر به طلاق کرده است و حضور دو شاهد عادل را شرط دانسته است و همینطور در کتابش به ازدواج امر کرده است ، اما حضور شهود را مهمل گذاشته است ( و شرط به شهود در ازدواج نکرده است ) ، اما شما ، شاهد را شرط دانستید در ( عقد ازدواج ) که خدا شرط ندانسته بود ، و در طلاق که خدا به شهود تاکید کرده بود ، شهادت را باطل کردید و شرط ندانستید » 📚الکافی ج 5 ص 387 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔⚛️ قران صراحتا می‌گوید: چرخش خورشید به دور زمین علت حرکت سایه است ➖ در سوره فرقان آیه‌های ۴۵و۴۶ علت حرکت سایه را می‌داند، این زمانی درست است که خورشید به دور زمین بچرخد 💮ســوره فرقان آیه ۴۵ و۴۶ آيا نديده‏ اى كه پروردگارت چگونه سايه را گسترده است و اگر مى‏ خواست آن را ساكن قرار مى‏ داد آنگاه خورشيد را بر آن دليل گردانيديم - سپس آن [سايه] را اندك اندك به سوى خود بازمى‏ گيريم آیه دومی نیز مجددا تاکید میکند که خورشید دلیل برچیده شدن یا بازگرداندن سایه است و این از نظر علمی کاملا است، زیرا علت حرکت سایه چرخش زمین به دور خورشید است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « آيا نديدى چگونه پروردگارت سايه را گسترده؟ و اگر مى ‏خواست آن را ساكن قرار ميداد، سپس خورشيد را بر وجود آن دليل قرار داديم سپس آن را آهسته جمع مى‏ كنيم » (45 _ 46 فرقان ) 🔸تفسیر غیر صحیح از آیات فوق سبب ایجاد شبهه مذکور در مورد آیه شده است در حالی که با تفسیر صحیح آیات فوق گوشه ای دیگر از این کتاب الهی به اثبات می رسد . ❕بدون شك اين قسمت از آيه اشاره ‏اى است به اهميت نعمت سايه ‏هاى گسترده و متحرك، سايه ‏هايى كه يك نواخت باقى نمى‏ ماند بلكه در حركت است و نقل مكان مى ‏دهد، ولى در اينكه منظور از اين سايه كدام يك از سايه‏ ها است در ميان مفسران‏ گفتگو است . جمعى مى ‏گويند اين كشيده و گسترده همان سايه‏ اى است كه بعد از طلوع فجر و قبل از طلوع آفتاب بر زمين حكمفرما است و لذتبخش‏ترين سايه‏ ها و ساعات همان است، اين نور كم رنگ و سايه ‏گستر، از لحظه طلوع فجر شروع مى‏ شود و به هنگام طلوع آفتاب روشنايى جايگزين آن مى ‏گردد. 🔸بعضى ديگر گفته ‏اند منظور تمام سايه شب است كه از لحظه غروب شروع مى ‏شود و به لحظه طلوع آفتاب منتهى مى‏ گردد، زيرا مى ‏دانيم شب در حقيقت سايه نيمكره زمين است كه در برابر آفتاب قرار گرفته، ‏ اى است مخروطى كه در طرف مقابل در فضا گسترده مى ‏شود و اين سايه مخروطى دائما در حركت است و با طلوع آفتاب در يك منطقه پايان مى‏ گيرد و در منطقه ديگر تشكيل مى‏ شود. 🔸بعضى نيز گفته‏ اند منظور سايه‏ اى است كه بعد از ظهر براى اجسام پيدا مى‏ شود و تدريجا كشيده ‏تر و گسترده‏ تر مى‏ گردد. 👌البته اگر جمله ‏هاى بعد نبود ما از اين جمله معنى وسيعى مى‏ فهميديم كه تمام سايه‏ هاى گسترده را در برمى‏ گرفت ولى ساير كه به دنبال آن آمده نشان مى ‏دهد كه تفسير اول از همه مناسبتر است. ❕زيرا به دنبال آن مى ‏فرمايد" سپس خورشيد را بر وجود اين سايه گسترده دليل قرار داديم" (ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا). 💠اشاره به اينكه اگر آفتاب نبود مفهوم سايه نمى‏ شد، اصولا سايه از پرتو آفتاب به وجود مى‏ آيد، زيرا" سايه" معمولا به تاريكى كم رنگى گفته مى‏ شود كه براى اشياء پيدا مى‏ شود و اين در صورتى است كه نور به جسمى كه قابل عبور از آن نباشد بتابد و در طرف مقابل سايه آشكار شود، بنا بر اين نه فقط طبق قانون تعرف الاشياء باضدادها سايه را با نور بايد تشخيص داد بلكه وجود آن نيز از برمت نور است . 🔸 👇
🔸 👇 👌 بعد مى‏ فرمايد:" سپس ما آن را جمع مى‏ كنيم" (ثُمَّ قَبَضْناهُ إِلَيْنا قَبْضاً يَسِيراً). ❕مى‏ دانيم هنگامى كه خورشيد طلوع مى‏ كند سايه‏ ها برچيده مى‏شود تا به هنگام ظهر كه در بعضى از مناطق سايه به كلى معدوم مى‏شود، زيرا آفتاب درست بالاى سر هر موجودى قرار مى‏گيرد، و در ديگر مناطق به حد اقل خود مى‏رسد، و به اين ترتيب سايه‏ ها نه يك دفعه ظاهر مى ‏گردند، و نه يك دفعه برچيده مى‏ شوند، و اين خود يكى از پروردگار است، چرا كه اگر انتقال از نور به ظلمت و بالعكس ناگهانى صورت مى‏ گرفت براى همه موجودات زيان‏ آور بود، اما اين نظام تدريجى در اين حالت انتقالى چنان است كه بيشترين فائده را براى موجودات دارد بى آنكه ضررى داشته باشد. 👌تعبير به يسيرا اشاره به جمع شدن تدريجى سايه است، و يا اشاره به اينكه نظام ويژه نور و ظلمت در برابر قدرت چيز ساده و آسانى است، و كلمه" الينا" نيز تاكيد بر همين قدرت الهى است. ❕به هر حال جاى ترديد نيست همانگونه كه انسان در زندگى خود نياز به تابش" نور" دارد براى تعديل و جلوگيرى از زمانهاى شدت نور، نياز به" سايه" دارد، تابش نور يك نواخت زندگى را مختل مى‏ كند، كه سايه يك نواخت و ساكن، مرگبار است. 🔸در صورت اول همه موجودات زنده مى‏ سوزند و در صورت دوم همه منجمد مى ‏شوند اين نظام متناوب" نور" و" سايه" است كه زندگى را براى انسان ممكن و گوارا ساخته. 🔸لذا آيات ديگر قرآن وجود شب و روز را به دنبال يكديگر از نعمتهاى بزرگ الهى مى‏شمرد، مى ‏فرمايد ؛ بگو اگر خداوند شب را براى شما جاويدان تا روز قيامت قرار مى‏داد كدام معبود غير اللَّه بود كه از نور براى شما بياورد آيا نمى‏ شنويد" (قصص- 71). 🔸و بلافاصله مى ‏افزايد ؛ « بگو هر گاه خداوند روز را جاويدان تا روز قيامت قرار مى ‏داد كدام معبود غير اللَّه بود كه براى شما شبى آورد كه در آن آرام بگيريد، آيا نمى‏ بينيد"؟ (قصص- 72). ❕و به دنبال اين سخن نتيجه‏ گيرى مى‏كند كه اين از رحمت خدا است كه براى شما شب و روز داد كه هم در آن بياراميد و بياسائيد و هم از فضل او براى تحصيل معاش استفاده كنيد شايد شكرگزارى نمائيد . ❕و به همين دليل قرآن يكى از نعمتهاى بهشتى را" ظل ممدود" (سايه گسترده) مى‏شمرد كه نه نور خيره كننده و خستگى‏ آور است و نه تاريكى وحشت آفرين. 👌بنابراین آیات فوق یکی دیگر از نشانه های علم و قدرت پروردگار را ظاهر می کند و ارتباطی هم با گردش خورشید به دور زمین که مورد قرار گرفته است ندارد . 📚تفسیر نمونه ج 15 ص 110 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ببخشید خالدون در آیات قرآن معنی ابدی هست یا زماندار هست ❗️❗️ 💠💠 👌خلود در اصل لغت به معنى بقاى طولانى و هم به معنى ابديت آمده است، ولى در بسيارى از آيات قرآن با قيودى ذكر شده است كه از آن به وضوح مفهوم فهميده مى ‏شود، مثلا در آيات 100 توبه 11 طلاق و 9 تغابن در مورد بهشتيان تعبير به خالِدِينَ فِيها أَبَداً مى ‏كند، كه اين تعبير مفهومش ابديت بهشت براى اين گروه‏ ها است، و در آيات ديگرى مانند 169 نساء و 23 جن در باره گروهى از دوزخيان همين تعبير خالِدِينَ فِيها أَبَداً ديده مى‏ شود كه دليل بر جاودانگى عذاب آنها است. 🔸تعبيرات ديگرى مانند ماكثين فيها ابدا در آيه 3 كهف لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا (كهف- 108) و مانند اينها نشان مى ‏دهد كه بطور قطع از بهشتيان و دوزخيان جاودانه در نعمت يا در عذاب خواهند ماند. 🔹بعضى كه نتوانسته ‏اند اشكالات خلود و جاودانگى مجازات را به نظر خود حل كنند ناچار دست به دامن معنى لغوى آن زده و آن را به معنى مدت طولانى گرفته‏ اند، در حالى كه تعبيراتى نظير آيات فوق چنين تفسيرى را ندارد. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 238 ❕شيخ مفيد در «اوائل المقالات» مى ‏فرمايد ؛ «تمام علماى اماميّه اتفاق نظر دارند كه تهديد به خلود در آتش مخصوص كفّار است، و كسانى را كه داراى ايمان به خدا و اقرار به فرائض او دارند از اهل نماز، هرگاه مرتكب گناهى بشوند شامل نمى ‏شود و تمام «مرجئه» و محدّثان بر اين امر متفقند، در حالى معتزله اتفاق برخلاف اين قول كرده‏ اند، و چنين مى‏ پندارند كه تهديد به خلود در آتش همه كفّار و همه فاسقان را شامل مى‏ شود» 📚اوائل المقالات ص 53 👌بنا براین آنچه مسلم است خلود کفار و افراد بی ایمان در دوزخ می باشد اما درباره معصیت کاران این معنا مسلم نیست مگر انکه و گناه انچنان عظیم و گسترده باشد که انسان را به کفر و ترک ایمان بکشاند یا بی ایمان از دنیا برود 📚پیام قران ج 6 ص 371‌ 🔸امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ «تنها اهل کفر وجحود واهل ضلالت و شرک در تا ابد باقی خواهند ماند» 📚التوحید صدوق ص407 ❔مهمترين اشكالى كه در مسأله خلود مطرح مى‏ شود و در حقيقت اشكال اصلى است مسأله عدم‏ تناسب «گناه» و «» است، گفته مى‏ شود چگونه مى‏ توان پذيرفت كه انسانى تمام عمر خود را كه حدّاكثر صد سال بوده است، كار بد كرده، و در كفر و گناه غوطه ‏ور بوده، ولى در برابر يكصد سال گناه هزاران ميليون سال كيفر ببيند؟!. 👌البته اين مسأله در مورد نعمت‏هاى جاودان بهشتى مشكلى ايجاد نمى‏ كند، چرا كه تفضّل و پاداش بيشتر از بخشنده مهربانى كه رحمتش عالم هستى را فرا گرفته جاى تعجّب نيست، ولى در مجازات و كيفر، جرم و جنايت حتماً لازم است، و اگر اين تعادل به هم خورد، با عدل الهى سازگار نخواهد بود، خلاصه يكصد سال كفر و گناه در خورد يك صد سال مجازات است، نه بيشتر. 🔸پيچيدگى اين اشكال سبب شده كه گروه‏هايى به فكر توجيه آيات خلود بيفتند و آن را به معناى مدت طولانى يا خلود نوعى و نه شخصى، يا پيدا شدن نوعى سازش با محيط، و امثال آن كه توجيه كنند، ولى اين بسيار ضعيف و غير قابل قبول است، و هرگز با آيات خلود سازگار نيست. 👌آنها كه اين ايراد را مطرح مى ‏كنند از يك نكته اساسى غافلند و آن فرق ميان مجازات‏هاى قراردادى و ‏هاى تكوينى است كه نتيجه طبيعى اعمال و يا زندگى كردن در كنار خود اعمال است. 🔸توضيح اينكه ؛ گاهى قانونگذار قانونى وضع مى‏ كند كه هركس مرتكب فلان خلاف شود بايد فلان مقدار جريمه مالى بدهد، تا فلان مدت در زندان بماند، مسلماً در چنين جايى بايد تناسب «جرم» و «جريمه» در نظر گرفته شود، هرگز براى يك كار كوچك مجازات اعدام يا حبس ابد نمى‏ توان قرار داد، و به عكس براى كار مهمى همچون قتل نفس يك روز زندان بى‏ معناست، حكمت و عدالت ايجاب مى‏ کند كه اين دو با هم كاملًا باشد. 👌ولى كيفرهايى كه در حقيقت اثر طبيعى عمل است و خاصيت تكوينى آن محسوب مى ‏شود، و يا نتيجه حضور خود عمل در برابر انسان است اين گفتگوها را نمى‏ پذيرد، خواه در مورد آثار در اين جهان باشد يا در جهان ديگر. 🔸ادامه 👇
🔸 👇 👌مثلًا اگر گفته شود كسى كه از مقررات رانندگى تخلف كند و با سرعت غير مجاز و سبقت بى‏ دليل و عبور از مناطق ممنوع كند ممكن است به خاطر همين چند لحظه تخلف چنان تصادفى كند كه دست و پاى او بشكند و يك عمر زمين گير شود، در اينجا كسى نمى‏ گويد، اين نتيجه تلخ براى آن تخلف كوچك عادلانه نيست، زيرا مسلم است كه اين از قبيل جريمه‏ هاى قراردادى اداره راهنمايى نيست كه در آن مسأله تناسب و هماهنگى جرم و جريمه در نظر گرفته شود، اين اثر طبيعى عمل است كه انسان به سراغ آن رفته، و خود را گرفتار آن كرده است. 🔸همچنين اگر گفته شود سراغ مشروبات الكلى يا مواد مخدر نرويد، چرا كه در مدت كوتاهى قلب و معده و مغز و اعصاب شما را تباه مى ‏كند، حال اگر كسى رفت و گرفتار ضعف شديد اعصاب، و بيمارى قلب و عروق و زخم معده شده، در برابر چند روز هوسبازى تا پايان در عذاب اليم و رنج شديد بود، هيچكس ايراد عدم تناسب جرم و جريمه را در اينجا مطرح نمى‏ كند. ❕حال فرض كنيد چنين انسانى به جاى يكصد سال، هزار سال عمر كند و يا يك ميليون سال در دنيا بماند، مسلماً بايد تحمل آن و عذاب را در اين مدت طولانى به خاطر مثلًا چند روزى هوسبازى بنمايد. 👌در مورد عذاب‏ها و كيفرهاى اخروى مسأله از اين فراتر است، آثار تكوينى اعمال و نتائج مرگبار آن ممكن است براى هميشه دامان انسان را بگيرد، بلكه خود اعمال، در برابر انسان مجسم مى‏ شود، و چون آن جهان جاويدان است اعمال نيك و بد جاودانه با انسان خواهند بود، و او را نوازش يا مى‏ دهد. 🔸مجازات‏ها و كيفرهاى رستاخيز بيشتر جنبه اثر تكوينى و خاصيت عمل دارد، همان‏گونه كه قرآن مجيد مى ‏گويد «اعمال بدشان در برابر آنان آشكار مى ‏شود و آنچه را به باد مسخره مى‏ گرفتند بر آنها وارد مى ‏گردد»! (جاثيه 33). 🔸و در آيه 54 سوره يس مى‏ خوانيم ؛ «جز اعمال خود شما براى شما نيست». ❕با اين حال، جايى براى اين سؤال باقى نمى‏ ماند كه چرا تناسب ميان «جريمه» و «جرم» در نظر گرفته نشده است؟. 👌انسان بايد با دو بال «ايمان» و «عمل صالح»، بر فراز آسمان سعادت پرواز كند و از نعمت‏هاى ابدى بهشت و لذّت قرب خدا بهره ‏مند شود، حال اگر بر اثر هوسبازى در يك لحظه با يك عمر صد ساله دو بال خود را درهم بشكند بايد براى هميشه در ذلّت و بدبختى بماند، اينجا مسأله زمان و مكان و مقدار جرم مطرح نيست، بلكه مسأله علّت و معلول و آثار كوتاه مدت و دراز آن مطرح است، يك كبريت كوچك ممكن است شهرى را به آتش بكشد، و يك گرم بذر خار مغيلان ممكن است بعد از مدّتى يك صحراى وسيع خار به وجود آورد كه دائماً مزاحم انسان باشد، همان‏گونه كه چند گرم بذر گل ممكن است با گذشتن چند سال، صحرايى از زيباترين و معطّرترين گلها به وجود آورد كه عطر آن مشام جان را معطّر و ديده و دل را نوازش دهد. 👌حال اگر كسى بگويد يك كبريت چه با آتش گرفتن يك شهر دارد و چند بذر كوچك چه تناسبى با يك صحراى خار يا گل مى‏تواند داشته باشد؟ آيا اين سؤال منطقى است؟ مسلّماً نه. ❕اعمال نيك و بد ما نيز همين‏گونه هستند و ممكن است آثار جاودانى بسيار گسترده‏ اى از خود به يادگار بگذارند (دقت كنيد). 👌مسأله مهم اينجاست كه رهبران الهى و پيامبران بزرگ و اوصياى آنها اين هشدار را پى در پى به ما دادند كه نتيجه چنان گناهانى، عذاب جاودان است، و نتيجه چنين اعمال صالحى، نعمت مخلّد و ابدى است، درست مثل اينكه باغبان آگاه و بيدارى اثر وسيع آن بذر خار و گل را براى ما قبلًا بيان كرده باشد، و ما آگاهانه راه خودمان را در اين مسير انتخاب كنيم. در اينجا به چه مى ‏توانيم ايراد كنيم، و بر چه چيز خرده بگيريم و به كدام قانون اعتراض نماييم، جز به خودمان . 📚پیام قرآن ج 6 ص 379 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔دوستی دارم که فیلم نگاه می کند و می گوید در روایات آمده است که نگاه کردن به عورت کافر حرام نیست ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌نگاه کردن به بدن افراد نامحرم از روی لذت و بی شک حرام است . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « نگاه کردن ( از روی لذت ) تیری از تیرهای شیطان است و است و چه بسیار نگاه هایی که حسرت طولانی مدت را در پی دارد » 📚الکافی ج5 ص559 👌و فرمود ؛ « زنای چشم نگاه حرام و از روی شهوت است و زنان لب بوسه حرام است و زنای دست لمس نامحرم است » 📚همان مدرک ❕همینطور نگاه کردن به مسلمان حتی اگر بدون شهوت و لذت باشد نیز حرام است ؛ 📚وسائل الشیعه ج2 ص32 باب 3 ❔حال بحث در این است که آیا نگاه کردن به عورت کافر بدون شهوت و جایز است یا خیر ❗️ 👌عده ای مانند شیخ کلینی ، شیخ حر عاملی ، شیخ صدوق و میرزای نوری قائل به هستند اما مشهور فقها این نوع نگاه کردن را نیز حرام می شمارند . 👌مستند جواز کردن ، به عورت کافر بدون شهوت و لذت روایت است . 🔶شیخ از امام صادق علیه السلام نقل می کند ؛ « نگاه کردن به عورت غیر مسلمان مانند نگاه کردن به عورت الاغ بی اشکال است » 📚الکافی ج6 ص501 👌این مضمون را شیخ صدوق و شیخ طبرسی نیز نقل می کند ؛ 📚الفقیه ج1 ص114 📚مکارم الاخلاق ص56 ❕قائلین به پاسخ میدهند که این سه روایت مرسل و ضعیف می باشند .در سند کافی آمده است « عن غیر واحد » که مشخص نیست چه کسانی هستند و دو روایت دیگر نیز بدون سند با لفظ « » آمده است که دلالت بر ضعف آنها می کند . 📚جواهر الکلام ج2 ص5 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🧡 قابل توجه #فقط_بانوان 🧡 ✔️ دوره ی دوم ثبت نام #مهارتهای_زندگی شروع شد ✅ 🌟💫 همراه با پکیج #طلایی تربیت کودکان ✔️ نتیجه ی شرکت کنندگانش رو هم حتما مطالعه کنید👌👌 ✅ کنترل افکار و احساسات منفی/ کنترل خشم / تقویت عزت نفس / قدرت درونی/ ارتباط موثر 👇👇پشیمون نمیشی👇👇 https://eitaa.com/joinchat/977076246Cffc5b1dd28 🌿🌿🌷🌷🌿🌿
🤔 ❓آیا در عصر حاضر، با پیشرفت ، پای پیاده به زیارت حرم مطهر معصومین (علیهم السلام) رفتن از جمله سفر به مشهد مقدس و کربلا جایز است؟ بدون شک هدر دادن عمر و وقت نزد خردمندان کاری جاهلانه و نکوهیده است ❕❕ 💠💠 🗯آنچه از روایات متعدد اسلامی به دست می آید آن است که پیاده روی برای زیارت قبر امامان معصوم خصوصا امام حسین از و فضیلت خاصی برخوردار می باشد. ❗️این روایات را محدث بزرگ شیخ حر عاملی در کتاب شریفش گرد آوری کرده است؛ 📚وسائل الشیعه ج14 ص439 باب41 🔷امام فرمود: «هر کس به قصد زیارت قبر حسین از منزلش خارج شود اگر پیاده باشد خداوند در ازای هر قدمی که بر می دارد حسنه ای برای او می نویسد و گناهی از گناهانش را می آمرزد» 📚التهذیب ج6 ص43 📚ثواب الاعمال ص116 📚کامل الزیارات ص132 🗯در روایت دیگر آمده است که خداوند در ازای هر قدمی که برای زیارت حسین علیه السلام بر می دارد هزار حسنه به او داده و هزار گناه او را می آمرزد و هزار درجه بر مقامش می افزاید 📚کامل الزیارات ص133 📚وسائل الشیعه ج14 ص440 🗯ودر روایت دیگر امام فرمود: «به ازای هر قدمی که بر می دارد خداوند پاداش یک حج و یک عمره را به او میدهد» 📚مستدرک الوسائل ج10 ص262 ♻️استحباب پیاده روی برای زیارت قبور سایر امامان نیز وارد شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج14 ص381 باب24 ❗️فلسفه آن نیز در دو چیز می باشد: 1⃣اظهار محبت به امامان خصوصا امام حسین؛زیرا زائر وقتی با پای پیاده به زیارت می رود می خواهد نشان دهد که این و صاحب آن جزو محبوبترین افراد نزد من هستند که من بخاطر انان رنج پیاده روی را بر خود تحمیل می کنم .این حب همان حبی است که اساس دین می باشد و سبب تبعیت افراد از محبوبشان میشود 📚بحار الانوار ج66 ص236 باب36 2⃣سبب تعظیم و اهل بیت خصوصا امام حسین می باشد همان تعظیمی که خداوند می فرماید: «هر کس شعائر الهی را تعظیم و تکریم کند این کار نشانه تقوای دل است» 🔷حج32 ❗️چنان که روایات متعددی در وجوب تعظیم و تکریم اهل بیت در منابع روایی ما وارده شده است؛ 📚بحار الانوار ج24 ص185 🗯روشن است که با این بیان ؛پیاده روی برای زیارت انان وقت تلف کنی نمی باشد که هیچ بلکه صرف در بهترین امور می باشد. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔وهابیت می گوید شیعیان کربلا را از خانه خدا بالاتر می داند لذا میلیونی با پای برای زیارت اربعین به کربلا می روند به راستی ایا جهالتی از این بالاتر است که کربلا را از کعبه بالاتر بدانیم❕❕ 💠💠 ✏️در روایات ما امده است که کربلا بر کعبه شرافت و برتری دارد. 🗯امام فرمود: «خداوند متعال بیست و چهار هزار سال قبل از این‌که زمین کعبه را خلق کند و آن‌را حرم قرار دهد، زمین کربلا را آفرید و آن‌را حرم امن و مبارک گردانید، و هرگاه خداوند بخواهد کره زمین را لرزانده و حرکتش دهد (شاید کنایه از قیامت باشد) زمین کربلا را همراه تربتش در حالى‌که نورانى و شفاف هست بالا برده و آن‌را در برترین باغ‌هاى بهشت قرار داده و بهترین جای سکونت قرار می‌دهد و در آن‌جا کسی غیر از انبیای مرسل یا پیامبران اولو العزم سکونت نکنند. این زمین در میان باغ‌هاى بهشت می‌درخشد همان‌گونه که ستاره درخشنده بین ستارگان نورافشانى می‌نماید، نور این زمین چشم‌هاى اهل بهشت را تار می‌کند و با صدایى بلند می‌گوید: من زمین مقدس و طیب و پاکیزه و مبارکى هستم که سید الشهداء و سرور جوانان اهل بهشت را در خود دارم». 📚کامل الزیارات ص268 📚وسائل الشیعه ،ج14 ص515 🗯امام صادق فرمود: «زمین کعبه در مقام فخر بر مکان‌های دیگر گفت: کدام زمین مانند من است، در حالی‌که خداوند خانه‌اش را بر پشت من بنا کرده و مردم از هر راه دورى متوجه من می‌شوند، و حرم خدا و امن قرار داده شده‌ام؟ خداوند متعال به سویش وحى کرد و فرمود: بس کن و آرام بگیر به عزّت و جلال خودم قسم آنچه را که تو براى خود فضیلت می‌دانى در قیاس با فضیلتى که به زمین کربلا بخشیده‌ام، همچون قطره‌اى است نسبت به آب دریا که سوزنى را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بردارد، و اساسا اگر خاک کربلا نبود این فضیلت براى تو نبود و نیز اگر نبود آنچه که این خاک آن‌را در بردارد تو را نمی‌آفریدم و خانه‌ای را که تو به آن افتخار می‌کنى خلق نمی‌کردم. بنابراین، آرام بگیر و ساکت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمین کربلا، غرور و خودبزرگ‌بینی و از خود نشان مده و اگر چنین کنی تو را فرو برده و در آتش جهنّم قرارت می‌دهم» 📚کامل الزیارات،ص267 📚وسائل الشیعه،ج14 ص514 👌لذا در روایات ما ثواب زیارت کربلا چندین برابر انجام حج اعلام شده است؛ 📚بحار الانوار ج98 ص28 باب 5 🔶البته شکی در عظمت و شرافت نیست در این باره روایات فراوانی در مجامع روایی ما امده است؛ 📚وسائل الشیعه،ج13 ص236 باب18 ✏️اما باید توجه کرد که تمام موارد فوق در برتری کربلا بر کعبه کاملا پذیر است، زیرا اگر نبود شهادت امام حسین در کربلا، امروز نه از طواف خبری بود، نه از کعبه و نه از اسلام 🗯از سوی دیگر باید توجه کرد که روح و حقیقت حج است وحجی که با ولایت پیوند نخورد حج حقیقی نیست بلکه حج می باشد .چنان که امام باقر فرمود: « مردم مامور شده اند تا به سراغ این سنگ ها بیایند و طوافشان کنند .سپس نزد ما بیایند و دوستی خود را به ما اعلام و یاریشان را بر ما عرضه کنند» 📚الکافی ج4 ص549 ❗️چرا که قوام و بقا و عظمت کعبه به ولی خدا می باشد و با ولایت امام است که احکام از جمله احکام حج دانسته میشود چرا که امام مبین شریعت نبوی است 📚سلفی گری،رضوانی،ص557 ❔ما از وهابیت می پرسیم شما که این قدر بر ما در مورد روایات بالا اشکال می گیرید چگونه است که می گویید: 🗯« کسی که احمد بن حنبل و بشر حافی را زیارت کند در قیامت پاداش یک حج و عمره برای او است» 📚نزهه المجالس،ج2 ص471 ❗️ویا نقل می کنید که پیامبر بر کعبه برتری دارد؛ 📚بدائع الفوائد،ج3 ص655 ❗️ومی گویید بر مکه برتری دارد؛ 📚فضائل المدینه،ج1 ص23 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁