❓سؤال: چگونه برخی #بدعاقبت می شوند؟
🔰پاسخ
🔹كسانی كه دست به كارهای به ظاهر جزئی می زنند، مثلاً سیگار می كشند، یكدفعه مواجه با یك خطر كلّی می شوند كه آثار همان سیگارهای جزئی است، مانند تنگی نفس و از كار افتادن قلب.
🍃 قرآن می فرماید: كسانی كه پی در پی كار بد انجام می دهند (و به فكر توبه و جبران نیستند) سرانجام آیات الهی را تكذیب می كنند و حق را به تمسخر می گیرند. «ثمّ كان عاقِبةُ الّذین أساؤا السُّوی أن كذّبوا بآیاتِ اللّه و كانوا بها یَستهزؤن» [روم، 10] و به عذاب الهی گرفتار می شوند. «كان عاقبة الّذین من قبلهم دَمّر اللّه علیهم» [محمد، 10]
📚 استاد قرائتی، پرسشهای مهم پاسخهای كوتاه . ج1، ص: 86
🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(166).mp3
5.35M
پرسش و پاسخ اعتقادی
🔹حجه الاسلام #محمدی
جلسه 166 - چطور میشود با عالم غیب ارتباط برقرار کرد؟
🔰 @p_eteghadi 🔰
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ درس اخلاق سید مقاومت؛ فریفته کدام دنیا میشوید؟!
🔸 صحبتهای تکاندهنده سید حسن نصرالله درباره ماهیت حب دنیا و وابستگی به آن.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔰 پاسخ
🔸 انسان بزرگ ترین آیه و نشانه خداوند متعال است پس هرچه این نشانه عظیم که خودش باشد را بشناسد پی به عظمت خدا برده و او را بیشتر می شناسد.
✍ در نفس انسان صفات الهی بصورت بالقوه و محدود و عرضی وجود دارد لذا خداوند که عالم است انسان نیز می تواند عالم شود یا خداوند که قادر و رحمان و رحیم است انسان نیز می تواند اینگونه شود.
👈 پس هر چقدر که ما انسان را بیشتر بشناسیم؛ میتوانیم ذات و صفات خداوند را هم بهتر بشناسیم.
🔹 حالا اگر انسان حتی بخواهد جسم خودش را نیز بشناسد آنقدر لطافت ها و ظرافت هایی که در جسم و آناتومی انسان وجود دارد که به سادگی می تواند پی به لطافت، حکمت و قدرت... پی ببرد.
👇وقتی عقل و قلب انسان مطالعه شود؛ انسان بیشتر آینه ی تمام نمای خداوند دیده می شود.
🍃 وقتی به نفس ( روح) انسان می رسیم هر چقدر آن را بیشتر بشناسیم بیشتر پی به عظمت خداوند که خالق انسان است می بریم.
♻️ در حقیقت اگر ظرفیت هایی که نفس انسان دارد به فعلیت برسد خواهیم دید که نزدیک ترین شخص به خداوند، انسان خواهد بود. و آن وقت است که خلیفه خدا خواهد بود و این انسانی که فانی فی الله شود باقی بالله خواهد بود.
✅ پس انسانی که آیینه تمام نمای خداوند است هرچه بیشتر شناخته شود هم ذات و هم صفات خداوند بیشتر شناخته می شود.
🌴 لذا در آن روایت هم می فرماید: من عرف نفسه فقد عرف ربه
پس «عرف نفسه» مهم است تا خدا شناخته شود.
📚 بیانات استاد محمدی شاهرودی
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔰 پاسخ:
برای پاسخ به این سوال باید دو نکته عرض کنم:
📌نکته اول:
معجزه فقط یک دلیل بر اثبات ادعای نبوت است، بنابراین تکرار آن در هر زمان و برای هر شخص لزومی ندارد! بلکه در گرو تجدید نبوت و امدن پیامبر جدید است. تا پیامبر جدیدی نیامده خود متدینین هم لزوم تحقق معجزه را ادعا نکرده اند تا با نبودن معجزه ادعای ایشان رد شود! و بعد از این هم پیامبری نخواهد آمد و کار های امامان را هم معجزه نمی گویند بلکه «کرامت» نام دارد.
🌱علاوه بر اینکه رویت معجزه برای همه مردم هم لزومی ندارد، بلکه اگر معجزه به اندازه ای که به صورت تواتر نقل شود اتفاق بیفتد حجت تمام خواهد شد. همچنین اگر معجزه ای مانند قرآن جاویدان باشد برای اتمام حجت کفایت می کند.
📌نکته دوم:
بسیاری از ابراز نظرهای منکرین معجزه به پیش فرض های مادی گرایانه آنها برمی گردد، همانطور که در میان اندیشمندان ملحد به صورت شفاف مشاهده می کنیم، چارچوب ذهنی ایشان اصلا اجازه نمیدهد احتمال خارق العاده بودن هیچ واقعه ای طرح شود!!
🔻روشن است که معجزه به خودی خود محال نیست، یعنی هیچ کسی نمی تواند دلیلی منطقی بیاورد که تبدیل شدن عصا به اژدها محال است، یا بینا شدن یک چشم نابینا امکان ندارد، چون عقل در دقت عقلی خویش می فهمد که دلیلی بر این محال بودن وجود ندارد. همانطور که خاک می تواند تبدیل به گندم و درخت و سیب شود، پس تبدیل بقیه امور هم به یکدیگر محال نیست، چیزی که هست فقط ما آنها را تا کنون تجربه نکرده ایم. بنابراین در دقت عقلی هیچ دلیلی بر ردّ معجزه وجود ندارد مگر استبعاد ذهنی، و پیش فرض های مادی گرایانه که دلیل به شمار نمیروند بلکه صرفا گمانه زنی و بعید شمردن است.
🔹بنابراین مهمترین مانع فکری منکرین معجزه در حقیقت یک محدودانگاری ذهنی ایشان است، یک انکار پیشینی موجوداتی است که هرگز با تجربه قابل نفی و اثبات نیستند. که با توجه به چنین پیش فرضی عکس العمل منکرین به ترتیب چنین است:
🌸در گام اول، ابتدا این وقایع را به شدت انکار می کنند..
در مرحله دوم در صورتی که برای ایشان وقوع چنین حادثه ای مسلّم و قطعی شود باز هم آن را در دایره علل و معلول مادی و تجربی جستجو می کنند، چون چیزی در ورای آن در چارچوب فکری ایشان امکان ندارد.
☘️بنابراین اگر شما در جلوی چشم ایشان یک عصا را تبدیل به مار کنید هم پذیرفته نشده و حمل بر امور طبیعی خواهد شد، چون از قبل چارچوبی در درون ذهنشان ساخته اند که نمی توانند وقایع را در خارج از آن جستجو کنند.
🌸همانطور که منکرین وقتی معجزه انبیا را می دیدند وقتی هیچ توجیهی برای آن نمی یافتند، آن را سحر و جادو معرفی می کردند. چون ایشان در کنار علل طبیعی سحر و جادو را هم قبول داشتند.
🔰 @p_eteghadi 🔰
💢 در مورد عالم ذر که در آیات 172 و 173 سوره اعراف وارد شده است دیدگاه های متفاوتی وجود دارد که چنین است:
1️⃣ دیدگاه اول: عالم ذر همان عالم جنین است.
2️⃣ دیدگاه دوم: عالم ذر همان عالم ارواح است.
3️⃣ دیدگاه سوم: عالم ذر همان عالم عقل است.
4️⃣ دیدگاه چهارم: عالم ذر همان عالم فطرت است.
5️⃣ دیدگاه پنجم: عالم ذر جایی بود که خداوند متعال تمام ذریه حضرت آدم علیه السلام را از صلبش در یک نشئه ای شبیه دنیا بیرون آورد و این ها در آنجا انسانی بودند دارای عقل و اختیار اما اندازه یشان شبیه یک مورچه ریز بود و خداوند از آنها این تعهد را گرفت و همه هم قبول کردند و برگشتند به صلب حضرت آدم علیه السلام و به مرور زمان به دنیا می آیند که بسیاری از متکلمین همین نظر را قبول کرده اند. ولی به این نظر اشکالاتی وارد است که نمی شود قبول کرد.
6️⃣ دیدگاه ششم : نظر علامه طباطبایی ره صاحب تفسیر المیزان می باشد که نظر کم اشکالی و مورد قبول ما است می فرمایند: عالم ذر همان عالم ملکوت است.
بر اساس این نظر تقدم عالم ذر تقدم رتبی میشود و این طور نمی شود که مثلا انسان قبلا در عالم برزخ بوده باشد و بعد به دنیا آمده باشد بلکه اول به دنیا می آید و بعد وارد عالم برزخ می شود؛ ولی چون عالم ملکوت از لحاظ رتبی مقدم بر دنیا است و دنیا محاط (درون) در برزخ است هم زمانا و هم مکانا بنابر این آنچه که انسان در دنیا انجام می دهد یک چهره دیگری در آن دنیا دارد که آن چهره ملکوتی اش می باشد.
🔰 از ظاهر قرآن مشخص می شود که در عالم ذر تمام انسان ها ربوبیت خداوند متعال، نبوت انبیاء و ولایت اولیاء الله را قبول کردند لذا انسان ها با آن نگاه ملکوتی که داشتند کاملا ربوبیت الهی را می دیدند و نسبت به آن اقرار کردند.
لذا وقتی از امام باقر علیه السلام سوال کردند که آیا این ارتباط در عالم ذر با دیدن بوده؟ حضرت فرمودند بله اگر چنین نبود کسی نمی دانست خالق و رازقش چه کیست و برای همین تمام انسان ها حتی کفار فطرتا می دانند که خالقشان خداوند متعال می باشد. و شیطان هم چنین می گوید که «خلقتنی من نار » یعنی خالق من کسی است که من را از آتش خلق کرده است.
✅ پس اگر نظر علامه طباطبایی را قبول کنیم دیگر نمی توانیم بگوییم که چرا خداوند متعال شمر و یزید خلق کرده است.
زیرا که خداوند متعال شمر و یزید به این معنا خلق نکرده است بلکه خداوند متعال با یک اراده عالم را خلق کرده است که بخشی از این عالم آدم است و آدم یعنی موجودی که دارای اختیار است و این چنین موجودی که دارای اختیار است می تواند با این اختیار به هر راهی کشیده شده و کافر یا مومن شود. « فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ» (آیه 29/ کهف) پس کسی که دارای اختیار باشد یکی از این دو راه را انتخاب می کند.
البته انسان هر عملی انجام دهد ملکوت اختیارش در عالم برزخ خواهد بود و همچنین بعدا خواهد دید. اگر راه کفر را انتخاب کرده باشد بصورت کفر می بیند و اگر راه خیر را انتخاب کرده باشد بصورت خیر می بیند. پس با این نظر این پرسش حل شده است.
🔰 @p_eteghadi 🔰
❓ آیا ابن ملجم یهودی بود؟ آیا امام علی(ع) بعد از ضربت فرمود: پسر زن یهودی را بگیرید؟
🔰 پاسخ اجمالی
✍️ در برخی گزارشها؛ از «عبد الرحمن بن ملجم المرادی»، با عنوان «ابن الیهودیة»(فرزند یهودی) و «شبه الیهود»(شبیه یهودیان) یاد شده است:
1️⃣ 1. امام علی(ع) بلافاصله بعد از ضربت خوردن فرمود که این ملعونِ یهودیزاده مرا کُشت: «قَتَلَنِی ابْنُ مُلْجَمٍ قَتَلَنِی اللَّعِینُ ابْنُ الْیَهُودِیَّةِ»؛ مرا ابن ملجم کشت؛ مرا ملعونی که فرزند زن یهودی بود کشت.
2️⃣ 2. امام علی(ع) در جواب سؤال امام حسن(ع) که پرسید چه کسی اقدام به کشتن شما کرد؟، فرمود: «قَتَلَنِی ابْنُ الْیَهُودِیَّةِ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُلْجَمٍ الْمُرَادِی» ابن ملجم که فرزند زنی یهودی است اقدام به کشتن من کرد.
3️⃣ 3. در روایتی چنین نقل شده است که؛ وقتی ابن ملجم در ملاقاتی با امام علی(ع) خود را معرفی کرد، امام به فرمود: «رسول خدا(ص) به من خبر داد که قاتل من فردی شبیه یهود است و او(ابن ملجم) یهودی است».
در هر حال، ممکن است که این روایات صریحاً ناظر به آن نباشند که ابن ملجم فردی یهودی بود، اما از آنها برداشت میشود که او در منش و روش مانند یهودیان و چه بسا بدتر از آنان بود.
🔰 @p_eteghadi 🔰