این سخن از پیامبر (ص) خطاب به امام علی (ع) و از ایشان خطاب به فرزندان و جامعه صادر شده و به شرح زیر است :
«يا علي لا فقر أشد من الجهل و لا مال أعود من العقل»؛ (1)
در شرح این جمله نوشته اند:
انسان به كمك عقل به منافع و خیراتی نایل می گردد كه با مال به دست نمی آیند؛ همچنان كه با جهل و نادانی منافعی را از دست می دهد كه فقر مالی در قبال آن بسیار كم اهمیت می باشد. دیگر این كه با عقل می توان تحصیل مال كرد، ولی با مال نمی توان به عقل رسید. (2)
یكی دیگر از شرح دهندگان احادیث در شرح این حدیث نوشته است:
مال سبب رسیدن به لذات مادی جسمی است و عقل سبب رسیدن به لذات معنوی و روحانی است . با توجه به این تعریف و فایده رسانی ، معلوم است كه نبود عقل شدید تر از نبود مال است؛ زیرا با فقدان مال ، فرد از لذات مادی محروم می گردد؛ ولی با فقدان عقل فرد از لذات معنوی و روحی محروم می شود و محرومیت دوم شدیدتر از محرومیت اولی است.
علاوه بر آن ، مال بدون عقل نفع و فایده ای ندارد به خاطر مفسده های زیادی كه بر این توانگری بار می شود (در حدیث است كه مال ماده شهوت ها و طلب های بدون حساب و كتاب است) (3) اما عقل صاحب خود را از ملامت در دنیا و پشیمانی آخرت نجات می دهد؛ چون فرد را بر راه صحیح نگه می دارد و از جهت سوم مال حداكثر وسیله كسب خیر است؛ ولی عقل راهنمای به سوی خیر است و راه رسیدن به آن را نشان داده و ما را به آن می رساند . (4)
📚پی نوشت ها :
1. كلینی ، كافی ، پنجم ، تهران ، دار الكتب ، 1363 ش ، ج 1 ، ص 25.
2. همان ، ص 26 (پاورقی).
3. محمد عبده ، خطب امام علی (نهج البلاغه) ، اول ، قم ، دار الذخائر ، 1370 ش ، ج4 ، ص 14.
4. مولی صالح مازندرانی ، شرح اصول كافی ، اول ، بیروت ، دار احیاء التراث العربی ، 1421 ق ، ج1 ، ص 310 - 311
🔰 @p_eteghadi 🔰
در این روزها که بیماری واگیردار شیوع پیداکرده و جامعه در شرایط خاصی قرارگرفته عیادت از بیمار چه حکمی دارد؟
اجمالی:
در اسلام عیادت از بیمار و دیدار او از اهمیت ویژهای برخوردار است، چنانکه در روایات ازجمله نیکوترین اعمال حسنه شمردهشده است و آثار دنیوی و اخروی متعددی مانند اجر و ثواب الهی، بهره بردن از دعای بیمار، ملاقات باخدا و... دارد. عیادت از بیمار در صورت مساعد بودن شرایط از وظایف اخلاقی مؤمنین است و در صورتی باید انجام شود که شرایط بیمار و یا عیادت کننده مهیا باشد؛ اما اگر شرایط عیادت کردن مهیا نباشد مثلاً بیمار نیاز به آرامش دارد و عیادت کردن باعث ایجاد مزاحمت و شدت حال او شود و یا اینکه بیماری مسری باشد (و احتمال بیمار شدن باشد) عیادت کردن از عهده عیادت کننده ساقط میشود؛ چون در اسلام حفظ جان و سلامتی از اوجب واجبات است. در عصر حاضر به خاطر وسایل ارتباطی متعدد، میتوان بهصورت غیرحضوری مانند تلفن، پیامک، ارتباط مجازی و...از حال بیمار باخبر شد همچنین میتوان بعضی از آداب عیادت کنندگان که در روایات آمده است را انجام داد تا به ثواب عیادت کنندگان رسید.
👇👇👇👇👇👇👇👇
پاسخ تفصیلی:
بیماری، یکی از مسائلی است که همه انسانها با آن مواجهاند. بیماری در اسلام بهعنوان زندان بدن و یکی از سختترین بلاها معرفیشده است؛ درعینحال در مـکـتب انسانساز اسلام، عیادت مریض و دیدار او از اهمیت و ارزش ویژهای برخوردار است؛ زیرا ایـن رفـتـار نـیـک، مشمول رضـایـت خـداوند است و نقش بسزایی در تحکیم روابط انسانی و صمیمیت و اخوت، ایفا میکند اما این هم شرایطی دارد که در ادامه بررسی میشود.
ثواب عیادت بیمار در اسلام:
رسـول خـدا (صلیالله علیه وآله) در تـفـسـیر آیه: «فَاِذا قُضِیتِ الصَّلوهُ فـَانـْتـَشـِرُوا فـِی الاْرْضِ»؛ (۱) عـیـادت مـریض را در کنار دیگر رفتارهای ارزشمند اخلاقی، ذکر کرده، میفرماید: «مـنـظـور آیه [از پراکنده شدن در زمین] طلبکارهای دنیوی نیست؛ بلکه منظور، عیادت مریض، تشییعجنازه و دیدار برادر دینی درراه خداست» (2) همچنین برای عیادت بیمار در روایات آثار دنیوی و اخروی نیز ذکرشده است مثل اجر و ثواب الهی (3) بهره بردن از دعای بیماران (4) ملاقات باخدا (5) و... آمده است اما نکتهای که دراینباره باید توجه شود؛ اینکه عیادت کردن از بیمار جزو مستحبات دین است و اگر شخص مریض یا عیادت کننده، شرایط عیادت را نداشته باشند، شرعاً و اخلاقاً عیادت ساقط میشود؛ مثلاً بیمار نیاز به آرامش داشته باشد و عیادت از او باعث شدت بیماری او شود یا اگر بیمار دچار مریضی مسری و واگیرداری باشد و با عیادت کردن از مریض احتمال مبتلا شدن به بیماری باشد، در اینجا شخص وظیفهای (عیادت حضوری) در قبال بیمار ندارد، چون حفظ جان مؤمن از اوجب واجبات است و انسان حق ندارد، جز درراه خدا و جهاد، به بدن خود آسیبی برساند و باید در همه حال از این نعمت الهی حفاظت کند.
حفظ جان در اسلام:
در تعالیم دین، اسلام بهگونهای است که برای روح و جسم انسان ارزش فوقالعادهای قائل شده و انسان را از هرگونه واردکردن آسیب به جسم و جان خویش نهی میکند چنانکه پیامبر اسلام (ص) در این زمینه میفرمایند: «در روز قیامت از چهار چیز سؤال میشود: عمر خود را در چه راهی مصرف کردی، بدن خود را برای چه چیزی فرسودی ...»(6) از مجموع آیات و روایات استفاده میشود که وجود فیزیکی انسان یکی از نعمتهای خدادادی است که انسان باید در جهت حفظ آن از آسیب و خطر کوشا باشد و حق واردکردن کوچکترین آسیب به آنها را ندارد (جز درراه خدا و جهاد) و در صورت آسیب رساندن نزد خداوند مسئول است و باید پاسخگو باشد لذا عیادت حضوری لازم نیست حتی گاهی باید ترک شود.
وظایف و آداب عبادتکنندگان:
1. اخلاص نیت: به این معنی که تلاش صورت گیرد تا ملاقات و یا عیادت (حضوری و غیرحضوری) باانگیزهی صرفاً الهی باشد.
2. سپاس الهی به جهت عدم ابتلا به آن بیماری؛ همانطور که رسول گرامی خدا (صلیالله علی وآله و سلم) فرمودند: «هر کس هنگام دیدن بیماران، خدا را بر اینکه به آن بیماری مبتلا نشده شکر کند خدای متعال او را از آن بیماری تا همیشه حفظ میفرماید»(7) البته فرمودند: این دعا باید طوری باشد که به گوش بیمار نرسد تا مبادا سبب اندوه او شود.
2. دعا نمودن برای بیمار:
3. درخواست دعا از بیمار؛ امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «دعای بیمار چون دعای فرشتگان است و مستجاب است پس هرگاه آنان را عیادت کردید بخواهید برای شما دعا کنند» (8) در اینجا میتوان از طریق ارتباط تلفنی، پیامکی و... از حال بیمار باخبر شد و از آنها درخواست دعا کرد.
4. تلاش برای رفع نیازهای او: اگر عیادت کننده نیازهای بیمار را (مالی، دارویی و...) جویا شود و در حد وسع خود آنها را رفع نماید، بسیار مطلوب است؛ زیرا پیامبر اکرم (صلیالله علی وآله و سلم) فرمودند: «هر کس حاجت آسیبدیدهای را بر عهده گیرد و آن را پیگیری کند تا برآورده نماید، خدای متعال برات دوری از جهنم و دوری از نفاق به او خواهد داد و هفتاد حاجت دنیوی او را برآورده فرموده و همواره در رحمت الهی غوطه خواهد خورد تا آن کار را تمام کند و هر کس در پی حاجت بیماری برود، چون روزی که از مادر متولدشده است از گناهانش پاک خواهد شد گر چه آن حاجت را نتواند برآورده کند و اگر آن بیمار از افراد خانوادهاش باشد، اجر بیشتری دارد».(9)
5. هدیه بردن برای بیمار؛ امام صادق (علیهالسلام) به اصحاب خود دستور دادند: « در عیادت بیماران میوه یا عطری خوشبو و خلاصه هدیهای با خود ببرند که سبب شادی بیمار است». (10) درصورتیکه امکان عیادت حضوری وجود ندارد اگر امکان آن مهیا است میتوان از طریق واسطه (خانواده بیمار) برای بیمار، هدیه فرستاد.
نتیجه:
اگرچه در اسلام، عیادت مریض و دیدار او از اهمیت و ارزش ویژهای برخوردار است، اما این در صورتی است که شرایط هم برای بیمار و هم برای عیادت کننده فراهم باشد. در صورت وجود مانع (مانند بیماری واگیردار و مسری) عیادت کردن ساقط میشود بلکه بالاتر از این، از باب حفظ سلامتی و جان (که از اوجب واجبات است) عیادت کردن حضوری در صورت احتمال بیمار شدن، دارای اشکال است. در این مواقع میتوان غیرحضوری مثل تلفن، پیامک و ... از احوال بیمار جویا شد.
📚پینوشتها:
سوره جمعه، آیه ۱۰: و هنگامیکه نماز پایان گرفت (شما آزادید) در زمین پراکنده شوید
مجمعالبیان فى تفسیر القرآن، فضل بن حسن طبرسى، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ ش، ج ۱۰، ص ۴۳۵
کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ الکافی، چاپ چهارم، تهران، اسلامیه، 1407 ق، ج ۳، ص ۱۲۰
شعیری، محمد بن محمد؛ جامع الأخبار، چ اول، نجف اشرف، انتشارات حیدریة، بیتا ص ۱۶۴
طوسى، ابوجعفر محمد بن حسن؛ الأمالی، چ اول، قم، دار الثقافة، 1414 ق، ص ۶۲۹
کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، النص، قم، المطبعة العلمیة، چاپ دوم، 1402 ق. ص 94
راوندى، قطبالدین؛ الدعوات، انتشارات مدرسه امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف)، قم، 1407 ق، ص 220
کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ پیشین، ج 3، ص 117
صدوق، محمد بن على بن بابویه؛ الأمالی، انتشارات اعلمى، بیروت، چ پنجم، 1362 ش، 431 و 432
کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ پیشین، ص 118
🔰 @p_eteghadi 🔰
﷽
🔸آغاز پذیرش مدرسه علمیه امام زینالعابدین(علیه السلام) در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰
🔸تحت اشراف آیت الله اراکی(دامت برکاته)
💢اساتید محترم، دوستان بزرگوار لطفاً دانش آموزان عزیزی که مستعد و علاقمند به تحصیل در حوزه هستند را معرفی بفرمائید.
🔹مدرسه علمیه امام زینالعابدین(علیهالسلام)
@izaa_ir
https://eitaa.com/mj_eskandarifar
تلاوت قرآن، در همه حال مستحب و دارای ثواب است و اختصاصی به زمان و مكانی ندارد؛ مگر در مواردی كه استثنا شده است؛ از جمله این كه نبايد در هنگام تلاوت بی وضو جایی از بدن خود را به خطوط قرآن برساند و یا زمانی كه انسان جنب باشد و سوره هایی را كه سجده دارند، تلاوت نماید. دیگر این كه در هنگام تلاوت كاری انجام دهد كه منافی با تلاوت باشد؛ به طوری كه به لحاظ عرف مردم، بی حرمتی و بی ادبی به قرآن تلقی گردد؛ مثل كسلی، خواب آلودگی، دراز كشیدن و امثال آن. در این صورت، به جهت بی احترامی به قرآن، قرائت جایز نیست و بهتر است تلاوت قرآن نشود؛ وگرنه در غیر این صورت، تلاوت قرآن نه تنها اشكال ندارد، بلكه ثواب هم دارد. (1)
📚پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، قم، ص 67، احكام جنابت، مكتبه امیر المؤمنین، سال 1373 ش
🔰 @p_eteghadi 🔰
اصل آزادی در اعلامیه جهانی حقوق بشر شاید شاملترین و پرشاخ و برگترین و نیز مقدّسترین اصل در اعلامیه است. در ماده 18 و 19 از آزادی فکر، وجدان و مذهب و نیز آزادی عقیده و بیان و … سخن به میان آمده است. اعلامیه حقوق بشر انسان را در داشتن و نداشتن و نیز تغییر مذهب، آزاد دانسته است آقای مجتهد شبستری ضمن تایید آن مینویسند: «اگر اعلامیه حقوق بشر آزادی دین تا مرز انکار خداوند و تغییر دین را به رسمیت شناخته، معنایش این است که هیچ فرد و دولتی نمیتواند کسی را به اقرار خداوند یا عدم تغییر دین مجبور سازد و با قوه قهریه این جبر را به مقام عمل درآورد»[1].
آنچه که در این نوشتار کوتاه مورد نظر ماست آزادی عقیده و یا به عبارتی حق انتخاب دین و ایمان مذهبی و نیز آزادی تغییر مذهب از دیدگاه اسلام است.
این که انسانها قبل از گزینش دین مختارند که هر دینی را انتخاب کنند مورد تأیید اسلام است، چرا که گوهر دین و رکن اساسی آن اعتقاد و عمل قلبی است که قابلیت اجبار و اکراه خارجی و فیزیکی را ندارد. از دیدگاه اسلام انسان به لحاظ تکوین در داشتن و یا نداشتن دین ویا انتخاب این دین و آن دین آزاد است و همان گونه که اجبار و اکراه بر بی دینی و یا سایر ادیان را نمیپذیرد، خود نیز مردم را به اجبار، به اسلام درنمیآورد.
شهید مطهری با استناد به آیات قرآن و در توضیح آیه «لا اکراه فی الدین قد تبیّن الرشد من الغی» نتیجه میگیرد که خداوند میگوید: دین و ایمان اجباری نیست، راه واضح است. من فقط از شما تفکّر می خواهم. اساساً ایمانی که اسلام میخواهد قابل اجبار کردن نیست، امکان اجبار ندارد.[2]
بنابراین اسلام از پیروان خود پیروی بیدلیل نمیخواهد بلکه بایستی از روی دلائل منطقی و دور از ابهام و پیچیدگی که فرا راه همگان قرار دارد، به مبانی پایبند گردند و انتخاب دین زمانی قابل قبول و ارزشمند است که در فضا و شرایطی آزاد صورت گیرد و ایمان به عنوان یک عمل اختیاری باید بر مبنای عشق و شور و محبت استوار باشد، نه تمکین مطلق و اجباری مردمان.
«یکی دیگر از چیزهایی که خودش طبعاً زور بردار نیست و چون زوربردار نیست موضوع اجباری در آن منتفی است، ایمان است. آنچه که اسلام از مردم میخواهد ایمان است، نه تمکین مطلق، اعم از آن که ایمان داشته باشد یا ایمان نداشته باشند. آن بدرد نمیخورد و نمیتواند پایدار بماند، تا زور هست باقی است، زور که رفت آن هم منتفی میشود به انتفای علّت خودش»[3]
اما در مورد آزادی تغییر مذهب، کسانی که بر مبنای اعتقادات اسلامی به توجیه و تحلیل آن میپردازند بلا فاصله با این سؤال مواجه میشوند که آیا در اسلام آزادی تغییر عقیده از اسلام به کفر پذیرفته شده است؟ و آنان که قصد بازگشت علنی از اسلام را داشته باشند با هیچگونه محدودیت و مضیقهای روبه رو نمیشوند و مرتدّان از گزند عقوبت در امان میمانند؟
باید توجه داشت که ارتداد از موضوعاتی است که در ادیان مختلف، به عنوان «جرم» شناخته شده است.[4] در متون مقدس مسیحیت نیز فراوان از قتل کسانی که دین را رها کنند سخن به میان آمده است. فرقههای مختلف اسلامی نیز درباره کیفر مرتد اتفاق نظر دارند. هرچند در شرایط و موارد آن اختلافاتی بین آنها وجود دارد ولی در اصل حکم و حتی مجازات قتل تردیدی ندارند. ولی در دهههای اخیر برخی نویسندگان مسلمان به مناقشه در این باره پرداخته و آن را مورد تردید یا انکار قرار دادهاند. البته این تشکیکات را بدون تاثیر از جریان فرهنگی مغرب زمین و نگاه جدیدی که به آزادی عقیده و حقوق بشر وجود دارد نمیتوان دانست.
برخی از منکرین، احکام مرتد را متعارض با قرآن دانستند به این دلیل که هر حدیث و روایتی چنانچه با قرآن به عنوان یک سند قطعی و دست اول در تعارض باشد اعتبار ندارد و لذا روایات را بر قرآن باید عرضه کرد و با آن باید سنجید. بر این اساس گفتهاند احکام مرتد با آیاتی از قرآن که آزادی عقیده را به رسمیت میشناسد مانند «لا اکراه فی الدین» در تضاد است، و لذا نمیتوان بر آن اعتماد نمود.[5]درباره مخالفت احکام مرتد با آیه فوق باید گفت درست است که معنای آیه شریفه بیان همین امر واقعی و تکوینی است که گوهر دین قابل اکراه و اجبار نیست ولی این به آن معنا نیست که هرکس حتی بعد از گزینش دین، در عمل بتواند هر منکری را انجام دهد و بگوید من آزادم و کسی حق ندارد مرا از راهی که انتخاب کردهام بازدارد. اسلام با هرگونه توطئه علیه نظام و تجاهر به فسق با نهایت شدّت مخالفت میکند، به عبارت دیگر باید بین آزادی قبل از گزینش دین و آزادی بعد از گزینش دین فرق نهاد، زیرا کسی که اعمال و احکام یک دین را عمل نمیکند و یا مکتبی را ترک میکند عملاً نسبت به آن اعلام بیاعتباری کرده و صلاحیت آن را برای سعادت بشر مخدوش معرفی میکند و در نتیجه در اطمینان و اراده دیگر مؤمنان به آن آیین نیز خلل به وجود میآورد و از این نظر ورود و خروج حکم متفاوتی پیدا میکند. نظیر این مسأله در بسیاری از امور زندگی انسانها نیز اتفاق میافتد. به عنوان نمونه، افراد آزادانه و با گزینش خود را به استخدام نیروهای نظامی و انتظامی درمیآیند، اما بعد از مدتی از استخدام شدن و پذیرفتن آزادانه قوانین و مقرّرات حاکم بر نیروهای مذکور، حق تخطّی از قوانین و مقررات را ندارند و نمیتوانند به هر گونهای که خواستند تصمیم بگیرند. البته آنچه گفته شد در زمینه مسائل اعتقادی است. اما در مسائل علمی، سیاسی و اجتماعی، مجاز بودن آزادی فکر در اسلام جای بحث نیست.
📚پی نوشت ها:
[1] . مجتهد شبستری، محمد، نقدی بر قرائت رسمی از دین، تهران، طرح نو، چاپ اول، 1379، ص226.
[2] . مطهری، مرتضی، پیرامون جمهوری اسلامی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ نهم 1374، ص118.
[3] . همان، ص119.
[4] . ر.ک: مجله حکومت اسلامی، شماره 19، مقاله آیا ارتداد کیفر حدّ دارد؟ نوشته محمد سروش، ص15ـ61.
[5] . همان.
🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(113).mp3
5.39M
پرسش و پاسخ اعتقادی
🔹حجه الاسلام #محمدی
جلسه 113 - فلسفه آفرینش
🔰 @p_eteghadi 🔰