❗️اگر آمرزیده نشویم...
🔻امام صادق عليهالسلام:
مَن لَم يُغفَرْ لَهُ في شهرِ رمضانَ لَم يُغفَرْ لَهُ إلى مِثلِهِ مِن قابِلٍ إلاّ أن يَشهَدَ عَرَفَةَ
🌘 كسى كه در ماه رمضان آمرزيده نشود، تا رمضان آينده آمرزيده نگردد؛ مگر آن كه در عرفه حاضر شود.
📚 بحارالأنوار، 96/ 342/6
🔰 @p_eteghadi 🔰
نزول قرآن به زبان عربي با توجه به مخاطبان نخستين و پيامبر (كه عرب زبانند) يك جريان طبيعي است. زيرا هر سخنور و دانشمندي مطالب خويش را با زبان مخاطبان خود بيان ميكند يا مينويسد، مگر آن كه پيمودن چنين مسير طبيعي به دلايلي، غير ممكن باشد يا در پيش گرفتن رويهاي ديگر ضروري به نظر برسد.
خداوند در ارسال پيامبران و ابلاغ پيامهاي خويش همين رويه را تأييد كرده و به كار گرفته:
و ما أرسلنا مِن رسول إلاّ بلسان قومه ليبين لهم فيضلّ اللَّه مَن يشاء و يهدي مَن يشاء و هو العزيز الحكيم (1)
ما هر فرستاده اي را با زبان مردمش فرستاديم تا بتواند حقايق را براي آنان به روشني بيان كند. پس خداوند هر كس را بخواهد، گمراه و هر كس را بخواهد، هدايت ميكند و او شكستناپذير و حكيم است".
رسولان الهي هم پيام را با زبان قوم و مخاطبان خويش ميآورند و هم معارف را متناسب با سطح فرهنگي و علمي آنان بيان ميكنند. بنابراين اگر قرآن به زباني غير از زبان عربي بود، جاي آن داشت كه از حكمت نزول قرآن به آن زبان سؤال شود كه چرا با اين كه مخاطبان عرب بودند، قرآن به زبان ديگري كه مردم آن زمان نميفهميدند، نازل شد. پس نزول قرآن به زبان عربي در درجه اوّل امري طبيعي است.
اما نازل شدن قرآن به زبان عربي به معناي اختصاص آن به ملت عرب زبان نيست، بلكه، چون روح و محتوا و پيام قرآن همگاني و جهاني است، اين كتاب آسماني براي همه انسانها است و در آيات قرآن نيز اين معنا تأكيد شده است.
از طرف ديگر براي جهاني بودن قرآن، لازم نيست حتما قرآن به زبان ما باشد، بلكه همين كه قرآن و مفاهيم و پيام هاي آن به زبان ما ترجمه شود، حجت بر ما تمام مي گردد و بهانه اي براي ايمان نياوردن نخواهيم داشت.
براي اطلاع بيشتر به تفاسير مراجعه كنيد.
📚پينوشتها:
1. ابراهيم (14) آيه 4.
🔰 @p_eteghadi 🔰
بسیاری از آیات مکی، پیرامون اثبات و بیان توحید و رد بتپرستی میباشد که تعدادی از آنها، در جواب گفتارهای مشرکان مکه نازل شده است.
در یکی از این آیات، خداوند به پیامبرش میگوید که به مشرکان بگو: «إِنِّی نُهیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَکُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدینَ»؛[1] من از پرستیدن کسانى که شما به جاى خدا مىپرستید نهى شدهام. بگو: من از هواهاى نفسانى شما پیروى نمىکنم، که در آن صورت گمراه شدهام و از راه یافتگان نخواهم بود.
در ذیل به تفسیر بخشهایی از آیه میپردازیم:
1. عبارت «أَعْبُدَ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ»؛ شامل همه چیزهایی که مشرکان میپرستیدند میشود[2] که البته بیشتر به بتپرستی که اعتقاد غالب مشرکان بوده است، انصراف دارد.
2. تعبیر «لا أَتَّبِعُ أَهْواءَکُمْ» تعلیل بر عدم پرستش بتها میباشد؛[3] یعنی عبادت بتها تبعیت از هواهای نفسانی است[4] و پیامبر(ص) مانند مشرکان از نفس خود تبعیت نمیکند.
بسیاری از مفسران شیعه[5] و سنی،[6] تابع هوای نفس بودن بتپرستان را اینگونه تقریر کردهاند که این عمل از عقل و منطق و استدلال خالی است و تنها به جهت پیروی از گذشتگان و تعصبات بیدلیل به این عمل دست زدهاند.
آری؛ بتپرستى هیچ دلیل منطقى ندارد، و هرگز با حکم عقل و خرد انسانی سازگار نیست؛ زیرا عقل به خوبى درک میکند که انسان از جمادات برتر است، حال چگونه ممکن است در برابر مخلوق دیگرى و حتى در برابر موجود پستتر سر تعظیم فرود آورد، علاوه بر این بتها غالباً ساخته و پرداخته انسان بودند؛ چگونه ممکن است چیزى که مخلوق خود انسان است معبود و مشکلگشا گردد. بنابراین بتپرستی براساس حجت و دلیل نیست و تنها بر اساس هوس انسانی شکل گرفته است.[7]
3. در همین راستا، در آیه مشابهی دیگر، دوری از بتها و پذیرش اسلام بر اساس منطق و بینه و شاهد اعلام شده است:
«قُلْ إِنِّی نُهیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جاءَنِی الْبَیِّناتُ مِنْ رَبِّی وَ أُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمین»[8] بگو که من به دلیل نشانههای روشنی که از پروردگارم دارم از پرستش آنچه غیر از خدا میپرستید، نهی شدهام و به من دستور داده شده که در برابر پروردگار جهانیان سر تسلیم فرود آورم.
البته برخی از مفسران تعبیر «لا أَتَّبِعُ أَهْواءَکُمْ» را تنها در پرستش بتها نمیدانند، بلکه خواسته مشرکان این بود که پیامبر علاوه بر بتپرستی انسانهای فقیر و افرادی؛ مانند بلال و سلمان را از خود دور کند که این خواستهها نیز براساس میل نفسانی بوده است.[9]
📚 منابع:
[2]. قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تحقیق، درگاهی، حسین، ج 4، ص 340، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1368ش؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 3، ص 198، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، 1424ق؛
[3]. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج 2، ص 124، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، 1415ق.
[4]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 114، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛
[5]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 4، ص 478، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 5، ص 262، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، 1374ش.
[6]. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 30، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق؛ ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، تحقیق، المهدی، عبدالرزاق، ج 2، ص 36، بیروت، دار الکتاب العربی،چاپ اول، 1422ق.
[7]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 13، ص 8، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[9]. ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج 4، ص 152، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق؛ بغدادی، علاء الدین علی بن محمد، لباب التاویل فی معانی التنزیل، تصحیح، شاهین، محمد علی، ج 2، ص 117، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق.
🔰 @p_eteghadi 🔰
✳️شب قدر، قلب ماه مبارك رمضان
💠حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی:
🔹شب قدر قلب ماه مبارك رمضان است، ماه مبارك رمضان براي امت اسلامي معجزهاي قويتر از معجزه سليمان پيامبر است، زيرا اعجاز آن حضرت در مسلط بودن بر باد بود راه يك ماهه را در بامداد يا در شامگاه طي ميكرد.
🔷 ولی اعجاز قرآن كريم در اين است كه سالك صالح در يك شامگاه در ليلة القدر راه هزار ماهه را طي ميكند ﴿لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾ با اين تفاوت كه او مسير مكان را ميپيمود و قرآنيان ميتوانند مسير مكانت را طي كنند.
🔷همراهان سليمان نبي در يك بامداد راه ظاهري يك ماهه را طي ميكردند ولي پيروان قرآن و عترت مكانت و راه معنوي هزار ماهه را يك شبه طي ميكنند، اگر گفته شد كه اين طفل يك شبه ره صد ساله ميرود آن را ميشود در شب قدر تجربه كرد.
🔸سخنرانی معظم له در شب قدر - ۱۳۸۵
🔰 @p_eteghadi 🔰
منظورتان از عشق و عاشقي چيست؟ گاهي افراد خيال ميکنند عاشق هستند درصورتيکه دچار هيجانات غريزه جنسي شدهاند. گاهي خيال ميکنند عاشق هستند درصورتيکه ازنظر عاطفي، وابستگي افراطي به يک شخصي پيداکردهاند. عشق از محبت زياد پديد ميآيد. محبت، پايه معرفتي دارد. معمولاً مردم وقتي از هم شناخت کافي پيدا کنند، از هم فرار ميکنند نه اينکه عاشق هم شوند. اگر هم فردي به ديگري محبت واقعي پيدا کند چون پايه اين محبت، معرفت است اولاً چنين حالتي، افراطي نخواهد بود ثانياً در راستاي محبت الهي خواهد بود چراکه اين فرد مخلوق و جلوه الهي است. نشانه و نمودي از آن حقيقت والاست.
آنچه در فيلمها و داستانها نشان ميدهند معمولاً همان وابستگي افراطي است که جرقه آن در نگاه و برخورد اول شکل ميگيرد. چنين حالتي به دليل آسيبهايي که دارد علاوه بر روانشناسي، ازنظر ديني هم مذمت شده است.
اينگونه عشقها (درصورتيکه اختياراً به آنها دامن زده شود) و لو اينكه توأم با غريزه جنسي نباشد بازهم نکوهش شدهاند: امام على «عليهالسلام»: كسى كه عاشق چيزى شود، چشم خود را كور و قلب خود را بيمار كرده است. عاشق با چشمى نادرست مىبيند و با گوشى ناشنوا مىشنود، شهوات عقل او را از كار مىاندازد و دنيا قلب او را مىكشد و نفس او خواستار بيچونوچراي آن مىشود (1). مفضل ميگويد از امام صادق عليهالسلام سؤال كردم كه عشق چيست؟ فرمودند دلهايي كه از ياد خدا خالي شود گرفتار محبت غير خدا ميشوند (2). در کل وابستگي شديد به غير خدا مطلوب نيست و آسيبهايي دارد به قول خواجه حافظ:
غلام همت آنم كه زير چرخ كبود ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است
چنين حالتهايي در ابتدا کم هستند ولي با ادامه دادن، گفتن بهطرف مقابل، نزديک شدن بهطرف، فکر و خيالات و آرزو کردنها بيشتر ميشود! هرچند ممکن است اين دلبستگيها در ابتدا فقط احساسي و بدون تحريک غريزه جنسي باشد ولي در ادامه چنين تضميني وجود ندارد. نيروها و غريزههاي آدمي درهمپيچيدهاند و به رويهم اثر ميگذارند. شايد در ذهن تصور شود که احساس از غريزه جنسي جدا باشد ولي در عالم واقع اينطور نيست. وقتي احساسات هيجاني شد غريزههاي ديگر هم بياختيار به کار ميافتند. پيگيري اين حالتها تمامي ندارد. ابتدا نگاه، بعد از مدتي فکر و خيالات، بعدازآن درخواست کارهاي ديگر! بازهم آرامش پديد نخواهد آمد، بلکه درخواستها بيشتر ميشود! پس بهتر آن است که از همان ابتدا مديريت شود تا بهتدريج از بين برود.
موفق باشيد.
📚پينوشتها:
1. سيد رضي، نهجالبلاغه، مص: صبحي صالح، قم، هجرت، 1414 ق، خطبه 109، ص 160.
2. محمد بن علي بن بابويه، امالي (للصدوق)، تهران، كتابچي، 1376 ش، ص 668، ح 3.
🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(127).mp3
5.23M
پرسش و پاسخ اعتقادی
🔹حجه الاسلام #محمدی
جلسه 127 - کیفیت جسم برزخی
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 روایتی عظیم در فضیلت #صدقه دادن در #شب_قدر
▪️قال موسی ( سلام الله علیه ) :
الهی ارید قربک، قال: قربی لمن استیقظ لیلة القدر، قال:
الهی ارید رحمتک، قال: رحمتی لمن رحم المساکین لیلة القدر، قال:
الهی ارید الجواز علی الصراط، قال:
ذلک لمن تصدق بصدقة فی لیلة القدر، قال:
الهی ارید من اشجار الجنة و ثمارها، قال: ذلک لمن سبح تسبیحه فی لیلة القدر، قال:
الهی ارید النجاة من النار، قال: ذلک لمن استغفر فی لیلة القدر، قال:
الهی ارید رضاک، قال: رضای لمن صلی رکعتین فی لیة القدر.
خداوندا! می خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسی است که شب قدر بیدار شود، گفت: خداوندا! رحمتت را می خواهم، فرمود: رحمتم از آن کسی است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند: گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو می خواهم فرمود: آن، از آن کسی است که در شب قدر صدقه ای بدهد. گفت خداوندا! از درختان بهشت و از میوه هایش می خواهم، فرمود: آنها از آن کسی است که در شب قدر تسبیحش را انجام دهد گفت: خداوندا! رهایی از جهنم را می خواهم، فرمود: آن، از آن کسی است که در شب قدر استغفار کند: گفت خداوندا خشنودی تو را می خواهم، فرمود: خشنودی من از آن کسی است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد.
📚 بحار الأنوار ؛ ج ۹۵ ص ۱۴۵
#ماه_مبارک_رمضان
#روایات
#اعمال
#دستورات_ماثور
🔰 @p_eteghadi 🔰