eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.4هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.1هزار ویدیو
66 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
برخی از آیات، عبارتند از: الف: «و يوم يحشرهم جميعا يا معشر الجن قد استكثرتم من الإنس‏14؛ و روزى مي‌رسد كه ما تمام مخلوقات را محشور مى‏‌كنيم و به جن خطاب مى‏‌كنيم كه اى جماعت جن! شما در بسيارى از افراد انسان رغبت پيدا نموديد.» ب: «و لقد ذرأنا لجهنم كثيرا من الجن و الإنس‏15؛ و هر آينه به تحقيق كه ما خلق كرديم براى جهنم بسيارى از افراد جن و انس را.» ج: «أولئك الذين حق عليهم القول في أمم قد خلت من قبلهم من الجن و الإنس‏16؛ آنان كسانى هستند كه در ميان امت‏‌هائى كه قبل از آنها از جن و انس آمده بودند و رفته بودند، گفتار و قول ضلالت (و عذاب) بر آنها محقق شد.» د: «و لكن حق القول مني لأملأن جهنم من الجنة و الناس أجمعين17، وليكن اين گفتار از من به تحقيق پيوست كه: جهنم را از طائفه جن و انسان پر خواهم نمود.» و: «و لقد علمت الجنة إنهم لمحضرون‏18؛ و به تحقيق كه طائفه جن مي‌دانند كه آنها در پيشگاه خداوند براى عرض و حساب حضور خواهند يافت‏.»19؛ بنابراین از این آیات استفاده می‌شود که جن‌ها هم مانند انسان محشور شده و بعد از حسابرسی بر اساس اعمال خود وارد بهشت یا جهنم خواهند شد؛ چرا که آن‌ها هم دارای تکلیف بوده و مسئول هستند. جهنم انسان‌ها و جن‌ها یکی است، اما در مورد بهشت فرق می‌کند، آنها با فساق مومنان در محلی مابین بهشت و جهنم متنعم خواهند بود. درباره بهشت از امام رضا (علیه‌السلام) پرسیدند: آیا مؤمنین از جن به بهشت داخل می‌شوند. امام(ع) فرمود: نه، ولی برای خداوند باغ‌هایی بین بهشت و جهنم است که ایشان و فساق شیعه در آن جا خواهند بود20. نتیجه: 1. جنیان دارای شعور، اراده و تکلیف بوده و در مقابل اعمال خود مسئولیت دارند. 2. آنان در قیامت محشور خواهند شد و بر اساس اعمال خود اهل بهشت و یا جهنم خواهند شد. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: آیا مردان برترند یا زنان؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: ریشه چنین سؤال‌هایی این است که وقتی برخی افراد «تفاوت‌هایی» را بین زن ومرد می‌بینند، احساس می‌کنند زنان ناقص و مردان کامل‌ترند، در حالی که اين تفاوتها به هيچ وجه به اينكه مرد يا زن جنس برتر و ديگرى جنس پايين‏تر، پست‏تر و ناقص‏تر باشد، مربوط نيست؛ بلکه تفاوتهاى زن و مرد «تناسب» است و نقص و كمال نیست. تفاوت هاي موجود میان آن‌ها در عالم، لازمه نظام احسن و آفرينش می‌باشد و كمال اجتماعي در همين است كه هم مرد و هم زن باشد و هركدام مشغول به وظايف مربوط به خودش باشد. آن‌ها مکمّل هم و پاسخگوی نيازهاى یکدیگر هستند و این موجب لذت و بهره‏ مندى هر چه بيشتر از زندگى می‌شود. پیشرفت علوم تجربی مانند روان‌شناسی فردی و اجتماعی، زیست‌شناسی و پزشکی نیز بر صحت تفاوت‌های تکوینی و طبیعی میان زن و مرد، مهر تأیید نهاده است. انواع تفاوت‌های آنان را به صورت زیر می‌توان بیان کرد: تفاوتهای جسمی: زن از جهت نيروى بدنى از مرد ضعیف‌تر است؛ یعنی مرد به‏طور متوسط درشت اندام‏تر و بلندقدتر از زن می‌باشد.1 زن در متون دینی و روایات، با استفاده از الفاظی، همچون گل لطیف و ریحانه تصریح شده و نیز بر مدارا نمودن و واگذار نکردن مسئولیت‌های سنگین جسمی به آنان، تأکید و اشاره شده است.2 تفاوت‌های ادراکی: عقلي كه در زن و مرد متفاوت است، عقل ابزاري و اجتماعي؛ يعني در نحوه مديريت، در مسائل سياسي، اقتصادي، تجربي و... است و در مورد عقلی نیست که در احادیث معصومین آمده و موجب تقرب و کمال می‌شود.3 تفاوت‌های عاطفی و روانی: در طبيعت زن، عواطف و احساسات قوى‏تر از مرد است.4 احساسات زن از مرد جوشان‏تر است. او برخلاف مرد به طور طبیعی به زينت و زيور، جمال و آرايش و مدهاى مختلف علاقه زياد دارد. احساسات زن، مادرانه است و اين احساسات از دوران كودكى در او نمودار است. علاقه زن به خانواده و توجه ناآگاهانه او به اهميت كانون خانوادگى بيش از مرد است.5 همچنین نوع احساسات زن و مرد نسبت به يكديگر یکسان نيست. قانون خلقت؛ جمال، غرور و بى‏نيازى را در جانب زن و نيازمندى، طلب، عشق و تغزل را در جانب مرد قرار داده است. فضايل اخلاقى زن و مرد نيز در بسيارى از قسمتها متفاوت است؛ يك خلق و خو مى‏تواند براى مرد فضيلت شمرده شود و براى زن فضيلت نباشد.6 👇👇👇👇
تفاوت در طینت، سرشت و انسانیت: از نظر اسلام زن و مرد در سرشت و انسانیت باهم برابرهستند و تفاوتی ندارند؛ زن يك انسان واقعى است و در مفهوم انسانيت، مرد بر او امتيازى ندارد. قرآن با كمال صراحت در آيات متعددى7 مى‏فرمايد كه زنان را از جنس مردان و از سرشتى نظير سرشت مردان آفريده‏ايم« يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَه» و در چندين آيه ديگر مى‏فرمايد: «بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ» همه از جنس هم هستيد. در اسلام نگاه تحقيرآميزى نسبت به زن از لحاظ سرشت و طينت وجود ندارد .8 هرگز شخصيت انسانى زن را زير سؤال نمى‏برد و هيچ¬گونه تفاوتى از نظر روح انسانى ميان زن و مرد قائل نيست؛ بنابراین در سوره نحل آيه 97 مي‏فرمايد:« مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً؛ هر كس كار شايسته كند ـ چه مرد و چه زن ـ و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگي پاكيزه‏اي حيات بخشيم.»(نحل/97)9 در اين وعده فرقي بين زن و مرد نيست و شرط اساسي، ايمان و عمل صالح است و هيچ آيه‌اي در قرآن وجود ندارد كه زن بودن را موجب حبط عمل و مرد بودن را سبب افزايش ارزش عمل به حساب آورد، بلكه شرط اساسي پذيرش عمل و بالا رفتن آن ايمان است؛ زيرا بدون ايمان، عمل از هر كس باشد (زن يا مرد) حبط مي شود.10 همچنین قرآن با همين لحن كلام، به مرد و زن مؤمن و صالح وعده ورود به بهشت و روزي بي‏حساب آن را مي‏دهد؛ «و من عمل صالِحاً من ذَكَرٍ أَوْ أُنثَي و هو مؤمن فَأُولَئِكَ يدخلون الجنَّةَ يرزقون فيها بغير حسابٍ؛ و هر كه كار شايسته كند -چه مرد باشد يا زن- در حالى كه ايمان داشته باشد، در نتيجه آنان داخل بهشت مى‌شوند و در آنجا بى‌حساب روزى مى‌يابند.»(غافر/40)11 در اين آيه به مساوات مرد و زن در پيشگاه خداوند و در ارزشهاى انسانى و يكسان بودن آن‌ها در قبولى عمل اشاره‏ شده است. 12 اگر در سراسرقرآن كريم و همچنين در سراسر سخنان ائمه و معصومین عليهم السلام جستجو شود، موردي به چشم نمي‏خورد كه قرآن كمالي از كمالات معنوي را مشروط به مرد بودن بداند يا ممنوع به زن بودن بشمارد،13 بلکه همه خطابهاي قرآن در محورهاي كلي، مانند معرفت، ايمان، هدايت، هجرت، عبادت، حتي ولايت و ديگر كمالات ملكوتي كه مؤمنان را به اوج قله‏هاي عظمت و عرفان مي‏خواند، حقيقت انسان را در بر مي‏گيرد و هيچ نگاهي به زن يا مرد بودن او ندارد.14 در امور اجتماعی نیز در اسلام تأکید شده است که توان و ویژگی‌های هرکدام از زن و مرد را در واگذاری امور به آنان باید درنظر گرفت و به آنها مسئولیت سپرد. عدم التزام به تفاوت‌ها و اصرار بر مشابهت‌های طبیعی می‌تواند نتایج ناگوار متعددی، مانند انحلال نظام خانواده و کم‌رنگ شدن نقش مادری و همسری را به دنبال داشته باشد. اسلام با تساوى حقوق زن و مرد مخالف نيست، با تشابه حقوق آنها مخالف است. در دنياى غرب، اكنون سعى مى‏شود ميان زن و مرد از لحاظ قوانين، مقررات، حقوق و وظايف وضع واحد و مشابهى به وجود آورند و تفاوتهاى غريزى و طبيعى زن و مرد را ناديده بگيرند.این بزرگترین ظلم در حق زن است. 👇👇👇👇
نتیجه: 1. آفرينش طبيعي مرد و زن اين چنين است كه در اصل انسانيت مشتركند، ولي از نظر خصوصیات خلقت، با هم متفاوتند. 2. اختلاف در خصوصيت آفرينش، بقاء نسل انسان را تضمين و زمينه حركت و تلاش به سوي كمال را فراهم مي‌‌سازد. اگر غير از اين مي‌‌شد، آفرينش ناقص مي‌‌گرديد. 3. نظام أحسن تكوين و تشريع خداوند، اقتضاي چنين طرّاحي و ترسيمي را ازجايگاه و نقش مرد و زن داشته است 4. تفاوت‌های موجود بین زن ومرد موجب برتری یکی بر دیگری نیست، این اختلاف‌ها کمال و نقص نیست، بلکه تناسب است. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال : 1. سرنوشت انسانها چگونه رقم مي خورد ؟ انسان چه مقدار در سرنوشت خود دخيل است؟ 2. آیا انسان قادر است قضا و قدر حتمي خود را تغيير دهد؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: سرنوشت انسان با دست خودش رقم می‏خورد و اوست كه با استفاده از آزادی و اختیار خویش آینده خود را می‏سازد. مشیت الهی بر این تعلق گرفته كه انسان كارهای خود را با حریت و انتخاب انجام دهد؛ یعنی انسان به طور طبع و ذاتی در انتخاب و گزینش یا ترك و رها كردن كاملاً آزاد است و دست او در فعل و ترك هر كاری كاملاً باز می‏باشد. 1 قضا و قدر ، عاملي جدا از زندگي ، اراده و خواست انسان نيست ، تقدير همان سنت الهي مي‌باشد كه بر صفحه هستي حكومت مي‌كند و مختار بودن انسان یکی از این مقدرات و سنن الهی است؛ یعنی انسان در انتخاب مسیر زندگی خود، مختار است و هر نتيجه اي كه پس از انتخاب به او بازگشت كند، به حكم خداوند تقدير اوست و هيچ عملي از اعمال انسان از حيطة تقدير الهي خارج نيست؛ اگر بذر خوبي بيفشاند به حكم قضاي الهي نتايج مثبت و اگر نهال نفاق و بدي غرس كند، به حكم سرنوشت، ميوه تلخ آن را خواهد ديد. روزی حضرت علی علیه‌السلام در سایه دیوار کجی نشسته بودند، از آنجا حرکت کردند و در زیر سایه دیوار دیگری نشستند. به آن حضرت گفته شد: «یا امیر المؤمنین، تفر من قضاء الله؛ از قضای الهی فرار می کنی؟ فرمودند: افر من قضاء الله الی قدر الله؛ از قضای الهی به قدر الهی پناه می برم.»؛ یعنی از قضای حتمی به قدرغیرحتمی پناه می برم.2 زیرا قضا و قدر الهی بر این است که اگر انسانی در زیر دیواری مشرف به انهدام بنشیند، آن دیوار بر سرش خراب شود؛ ولی اگر به مکان دیگری برود از این حادثه مصون می ماند، انتخاب نجات یافتن هم قضا و قدر الهی است. انسان می تواند با اعمال و رفتار خود، سرنوشت خویش را تعیین کند، به عنوان مثال مرگ یکی از اموری است که رفتار او در تعیین آن مؤثر می‌باشد. انسان می تواند با رعایت اصول بهداشتی و...، عمر خود را به حد طبیعی و واقعی برساند. علاوه بر این، بعضی از گناهان یا کارهای خیر، مانند قطع رحم، ظلم، احسان، صله رحم، صدقات و... نیز در جلو یا عقب افتادن مرگ ها مؤثرند؛ اما همه اینها بر طبق قانون قضا و قدر الهی است. پس هر انساني سرنوشت خود را با علم و عمل خود رقم مي‏زند، پس نبايد بگويد عمرم كه مدتش مشخص و معين است، چيزي از خدا بخواهم يا نخواهم، بهداشت را مراعات بكنم يا نكنم، دعا و صدقه و صله رحم به جاي بياورم يا نه، بايد در وقت معين از دنيا بروم. چون به او می‌گوییم خود صدقه، دعا، صله رحم و رعايت بهداشت جزو قوانين اين عالم و از سنن نظام آفرينش‏اند و بيگانه از آن نیستند؛ يعني همچنان‏كه بارش باران در سردي هوا، طراوت زمين و نشاط يافتن انسان اثر مي‏گذارد، نماز استسقا و حركت در صراط مستقيم نيز در فراواني باران اثر دارد؛ دعا، صدقه، صله رحم و مانند آن نیز، سرنوشت را تغيير مي‌دهند، پس جبري در كار نيست و انسان با اختيار خود مي‌تواند عمل كند.3 👇👇👇👇
خلاصه اين كه خداوند بشر را با يك سلسله مواهب طبيعي آفريد، عقل، خرد، اختيار و حريّت و آزادي به او داد، راه سعادت و شقاوت را به او نشان داد و او را نيز در انتخاب سرنوشت خود آزاد گذاشت و اين ما هستيم كه از روي اختيار سرنوشت خود را تعيين مي نماييم. اما در پاسخ به این سوال که آیا انسان قادر است قضا و قدر حتمي خود را تغيير دهد؟ باید گفت: قضا و قدر الهي دو نوع است: 1) اموري كه حتمي و تغيير ناپذير است و اختيار انسان در آن دخالتي ندارد. مثل اين كه انسان حتماً بايد مورد ابتلاء واقع شود ، حتماً بايد بميرد ، هر انسانی از پدر و مادر خودش متولد شود و.... 2) اموري كه اختيار انسان در آن دخالت دارد و انسان مي تواند با علل مادی مانند رعایت بهداشت و... و عوامل غیر مادی مانند دعا ، صدقه ، صلة رحم و....، سرنوشتي خوب يا بد را براي خود رقم زند . البته اصل تأثير افعال انسان در تعيين سرنوشت خود يك قضا قطعي و حتمي است كه قابل تغيير نمی‌باشد. نتیجه 1. انسان می تواند با اعمال و رفتار خود، سرنوشت خویش را تعیین کند و اوست كه با استفاده از آزادی و اختیار خویش آینده خود را می‌‏سازد. 2. قضا و قدر، عاملي جدا از زندگي، اراده و خواست انسان نيست و مختار بودن انسان یکی از این مقدرات و سنن الهی است؛ یعنی انسان در انتخاب مسیر زندگی خود، مختار است. 3. قضا و قدر الهي دو نوع است: الف) اموري كه حتمي و تغيير ناپذير است و اختيار انسان در آن دخالتي ندارد. ب) اموري كه اختيار انسان در آن دخالت دارد و انسان می‌تواند با علل مادی مانند رعایت بهداشت و... و عوامل غیر مادی مانند دعا، صدقه و....، سرنوشتي خوب يا بد را براي خود رقم زند. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
حکمت 394 نهج البلاغه.mp3
1.34M
💠 شرح 🔸 حکمت 394 🎙 استاد محمدی شاهرودی پرسمان اعتقادی استاد محمدی 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا وهابیت به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه واله محبت دارند؟ پرسمان اعتقادی 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 فردا ۲۴ ذی الحجه روز مباهله است. 🔵 حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی: 🌕 از غریب ترین ایام زندگی ما ایام مباهله است. خیلی از ما عالمانه حرف می‌زنیم و عوامانه فكر می‌كنیم در نتیجه آن اركان ولایت را تقریباً از دست می‌دهیم در حالی که آن اجزای غیر ركنی را خیلی محترم می‌شمریم مانند اول ذیحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امیر با فاطمه زهرا(سلام الله علیهما) است اینها جزء واجبات غیر ركنی است. در نماز یك واجب ركنی داریم یك واجب غیر ركنی، در خصوص امامت و ولایت نیز همین طور است؛ غدیر جزء واجبات ركنی امامت است، مباهله جزء واجبات ركنی ولایت است ، با سالروز ازدواج فرق می‌كند. در حالی که نه رسانه‌ها از او نام می‌برند و نه حوزه‌ها خبری هست! آن وقت آن مسائل واجبات غیر ركنی را خیلی دامن می‌زنیم، آنها هم واجب هست اما مثل اجزای نماز است لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غیر ركنی است اما ركوع و سجود واجب ركنی است. 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 وقایع روز ۲۴ ماه ( روز علیهم صلوات الله ) ۱. روز با مسیحیان نجران ۲. روز خاتم بخشی سلام الله علیه در رکوع ۳. روز نزول سوره هل اتی ( ) 📚تقویم شیعه / ماه ذی الحجه 📚زادالمعاد ص۳۰۱ 📚تفسیر البرهان ج ۱ ص۲۸۷ 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 اعمال بسیار روز ۲۴ ماه ▪️ ‏حسب روایات در اعمال این روز عبارتند از: 🔻۱. غسل 🔻۲. روزه 🔻۳. صدقه و کمک به فقرا: به پیروی از امير المؤمنين سلام الله علیه 🔻۴. زيارت حضرت سلام الله علیه بهتر است زيارت جامعه خوانده شود. 🔻 ۵. سید بن طاووس در اقبال الاعمال روایت کرده است براي سپاسگزاري از خداوند اين روز را روزه گرفته و غسل نمايد و در جايي بيرون از خانه (حرم يكي از اولياي خدا ، .....) با توسل به معصومين عليه السلام حوائج خود را از خداوند بخواهد، وروايت است از حضرت موسي بن جعفر صلوات اللَّه عليهما كه فرمودند كه روز مباهله روز بيست و چهارم ذي الحجه است و در اين روز هر چه خواهي از نماز بگذار و هر دو ركعت كه بگذاري بعد از آن هفتاد مرتبه استغفار مي كني بعد از آن مي‏ ايستي و نظر به موضع سجده مي‏كني وقتي كه پيشتر غسل كرده باشي و اين دعا را مي‏خواني : الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ رَبِ‏ الْعالَمِينَ‏، فاطِرِ السَّماواتِ‏ وَ الْأَرْضِ‏، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ، وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ.الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَرَّفَنِي ما كُنْتُ بِهِ جاهِلًا، وَ لَوْ لا تَعْرِيفُكَ إِيّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْهالِكِينَ، اذْ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُ‏ «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي‏»، فَبَيَّنْتَ لِيَ الْقَرابَةَ، وَ قُلْتَ‏ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» ، فَبَيَّنْتَ لِيَ الْبَيْتَ بَعْدَ الْقَرابَةِ.ثُمَّ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ بِتَفَضُّلِكَ عَلي‏ خَلْقِكَ وَ ارَدْتَ مَعْرِفَتَهُمْ بِالْبَيْتِ وَ الْقَرابَةِ، فَقُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُ‏ «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَي الْكاذِبِينَ فَلَكَ الشُّكْرُ يا رَبِّ وَ لَكَ الْمَنُّ حَيْثُ هَدَيْتَنِي وَ ارْشَدْتَنِي، حَتّي‏ لَمْ يَخْفَ عَلَيَّ الْأَهْلُ وَ الْبَيْتُ وَ الْقَرابَةُ، حَتّي‏ عَرَّفْتَنِي نِسائَهُمْ وَ أَوْلادَهُمْ وَ رِجالَهُمْ.اللّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ الَيْكَ بِذلِكَ الْمَقامِ الَّذِي لا يَكُونُ اعْظَمُ فَضْلًا مِنْهُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا اكْثَرُ رَحْمَةً بِمَعْرِفَتِكَ ايَّاهُمْ‏، فَلَوْ لا هذا الْمَقامُ الْمَحْمُودُ الَّذِي أَنْقَذْتَنا، وَ دَلَلْتَنا الَي اتِّباعِ الْمُحَقِّقِينَ مِنْ اهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكَ وَ عِتْرَتِهِ، فَلَكَ الْحَمْدُ وَ الْمَنُّ وَ الشُّكْرُ عَلي‏ نَعْمائِكَ وَ أَيادِيكَ.اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلي‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، الَّذِينَ افْتَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ، وَ ثَبَّتَّنا بِالْقَوْلِ الَّذِي عَرَّفُونا، وَ اجْزِ مُحَمَّداً وَ آلَهُ عَلَيْهِمُ السَّلامُ مِنّا افْضَلَ الْجَزاءِ، وَ أَدْخِلْنا فِي شَفاعَتِهِمْ دارَ كَرامَتِكَ، يا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ.اللّهُمَّ هؤُلاءِ اهْلُ الْكِسَاءِ وَ الْعَباءِ يَوْمَ الْمُباهِلَةِ، وَ مَنْ دَخَلَ مِنَ الانْسِ وَ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ، اجْعَلْهُمْ شُفَعاءَنا، اسْأَلُكَ بِحَقِّ ذلِكَ الْمَقامِ انْ تَغْفِرَ لِي وَ تَرْحَمَنِي وَ تَتُوبَ عَلَيَّ، انَّكَ انْتَ التوَّابُ الرَّحِيمُ.اللّهُمَّ انِّي اشْهِدُكَ انَّ أَرْواحَهُمْ وَ طِينَتَهُمْ واحِدَةٌ، وَ هُمُ الشَّجَرَةُ الَّتِي طابَ أَصْلُها وَ أَغْصانُها وَ أَوْراقُها.اللّهُمَّ فَارْحَمْنا بِحَقِّهِمْ، فَإِنَّكَ اقَمْتَهُمْ حُجَجاً عَلي‏ خَلْقِكَ، وَ دَلائِلَ عَلي‏ ما يُسْتَدَلُّ ِوَحْدانِيَّتِكَ، وَ باباً الَي الْمُعْجِزاتِ بِعِلْمِكَ الَّذِي يَعْجُزُ عَنْهُ الْخَلْقُ غَيْرُهُمْ، وَ انْتَ الْمُتَفَضَّلُ عَلَيْهِمْ حَيْثُ اقَمْتَهُمْ مِنْ بَيْنِ خَلْقِكَ وَ نَقَلْتَهُمْ مِنْ عِبادِكَ.فَجَعَلْتَهُمْ مُطَهَّرِينَ أُصُولًا وَ فُرُوعاً وَ مَنْبَتاً، ثُمَّ اكْرَمْتَهُمْ بِنُورِكَ، حَتّي‏فَضَّلْتَهُمْ مِنْ بَيْنِ اهْلِ زَمانِهِمْ وَ الاقْرَبِينَ الَيْهِمْ، فَخَصَصْتَهُمْ بِوَحْيِكَ، وَ انْزَلْتَ عَلَيْهِمْ كِتابَكَ، وَ أَمَرْتَنا بِالتَّمَسُّكِ بِهِما.اللّهُمَّ فَانّا قَدْ تَمَسَّكْنا بِكِتابِكَ وَ بِعِتْرَةِ نَبِيِّكَ، الَّذِينَ اقَمْتَهُمْ لَنا دَلِيلًا وَ عَلَماً، وَ أَمَرْتَنا بِاتِّباعِهِمْ، اللّهُمَّ انّا قَدْ تَمَسَّكْنا فَارْزُقْنا شَفاعَتَهُمْ حِينَ يَقُولُ الْخاطِئُونَ‏ «فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ. وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ» للّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الصَّادِقِينَ بِهِمْ، وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِشَفاعَتِهِمْ، وَ لا تُضِلَّنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا، آمِينَ رَبَّ الْعالَمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠حدیث امام صادق(ع) نقل می کند که ازامام علی(ع) درباره فضایل آیه مباهله سؤال شد. آن حضرت (ع)، قسمتی از فضایل خود را برای آنها بازگو نمود. گفتند: (یا علی!) باز هم بگو. آن حضرت فرمود:«نزد پیامبر(ص) دو نفر از احبار نصارا از اهل نجران آمدند و درباره عیسی(ع) به مباحثه پرداختند. خداوند متعال هم آیات مباهله را نازل فرمود. پس از این پیامبر(ص) دست علی(من)، حسن و حسین و فاطمه را گرفت و کف دست خود را به سوی آسمان گشود و آنها را به مباهله فراخواند.» (تفسیر العیاشی، ج 1، ص 175ـ176، ح 54) 🔰 @p_eteghadi 🔰
لوح | پرسش و پاسخ مهدوی ➕ زندگی امام زمان بعد از ظهور چگونه است؟🤔 بخش۲۸ 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 نقل و ماجرای 👇👇👇👇
قسمت اول 🔽 🔻در سال دهم هجری پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله نامه ای به نصارای نجران فرستادند، به این مضمون که خداوند یکتا را عبادت کنند و مسلمان شوند، یا به مسلمین جزیه بدهند و به مذهب خود باشند وگرنه آماده جنگ باشند. بنی نجران در کلیسای بزرگ خود به مشورت پرداختند، عده ای مانند سیّد که از بزرگان قوم بود و عاقب که اسقف نجران بود مخالفت خود را با تسلیم در برابر خواسته پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله اعلام کردند. در مقابل عده ای مانند ابوحارثه اسقف اعظم نجران که 120 سال عمر داشت و در باطن مسلمان بود با امر پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله موافق بودند. بعد از دو روز مشورت قرار شد کتاب «جامعه» را که صفات پیامبر بعد از حضرت عیسی علیه السّلام را ذکر کرده بود، و صحیفه حضرت شئت علیه السّلام را بخوانند. در حضور جمع مسیحیان و فرستادگان پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فصل های جامعه قرائت شد و با اذعان به آنچه در جامعه آمده بود تصمیم گرفتند هفتاد نفر از جمله سیّد و عاقب و ابوحارثه را برای تحقیق به مدینه بفرستند. آنان به مدینه آمدند و خدمت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله شرفیاب شدند. هرچه آن حضرت دلیل و برهان آورد آنان قبول نکردند و امر به مباهله واگذار شد. جبرئیل علیه السّلام نازل شد و این آیه را آورد: «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبینَ» آل عمران / ۶۱ اگر کسی با تو مجادله کند بعد از علمی که نزد تو آمده، بگو بیاید تا فرا خوانیم پسران خود و زنهای خود و کسی که به منزله جان ماست. آنگاه نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم». لذا قرار بر مباهله شد و سیّد و عاقب به محل خود در خارج مدینه رفتند. آنان با یکدیگر مشورت کردند و بعضی از علمای آنها گفتند: «اگر فردا محمّد با اصحاب و جمعی کثیر برای مباهله حاضر شود این روش پادشاهان است و ترسی به خود راه ندهید. ولی اگر خواص اهل بیت خود را آورد این کار انبیاء است». 📚 تفسیر برهان: ج 1، ص 287 - 288. 📚 قلائد النحور: ج ذی الحجه، ص 427، 438، 441) 👇👇👇👇
قسمت دوم 🔽 🔻روز دیگر هنگام بالا آمدن آفتاب، پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله دست علی بن ابی طالب سلام الله علیه را گرفت و از حجره بیرون آمد. امام حسن و امام حسین " صلوات الله علیهما " را پیش رو روانه فرمود و حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها از پشت سر آمدند، تا بین دو درختی که قبلاً تعیین شده بود رسیدند. قبلاً به دستور حضرت زیر آن دو درخت را جارو زدند، و به عنوان سایه بان عبای سیاهی بالای درخت قرار دادند. مسلمانان مدینه هم آمدند، بنی نجران هم با فرزندان خود آمدند. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله کسی را نزد سیّد و عاقب فرستاد که ما آماده ایم. اسقف با همراهان آمد و گفت: به چه کسانی با ما مباهله می کنید ؟ پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: «با بهترین اهل زمین و نیکوترین جهانیان نزد خداوند متعال زیرا که از طرف خداوند متعال امر شده ام که آنها را بیاورم»، و اشاره به آل عبا "علیهم صلوات الله " فرمودند. سیّد و عاقب و اسقف همین که چشمشان به پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و آل عبا " سلام الله علیهم اجمعین " افتاد، وحشت کردند به حدّی که چهره هایشان زرد شد. ابوحارث که میل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پیش گذاشت و دست سیّد و عاقب را گرفته پس کشید و آنها را نصیحت کرد و از عواقب این مباهله مطلع کرد و گفت: صفات او و اهل بیت او را در کتاب ها خوانده اید. این محمّد همان پیامبر است، مگر نمی بینید ابرهای سیاه را، و دگرگونی آفتاب را، و شاخه های درختان را که خم شده، و صدای مرغان، و دود سیاه اطراف و آثار زلزله را که در کوهها نمودار شده است. آن بزرگواران منتظرند که دست به دعا بردارند. به خدا قسم اگر سخنی گویند از ما نشانی نمی ماند. برویم و با او صلح کنیم. ▪️پرهیز از او را فرستادند و ابوحارث مسلمان شد و عرض کرد: مردم نجران پشیمان شده اند. حضرت فرمود: اسلام بیاورند. گفت: قبول نمی کنند. فرمود: آماده جنگ باشند. گفت: قدرت این کار را ندارند، ولی حاضرند جزیه را قبول کنند. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله به أمیرالمؤمنین سلام الله علیه فرمودند: «شرائط ذمّه و مقدار آن را به آنها بگوئید». بعد از معیّن نمودن جزیه و شرائط آن، أمیرالمؤمنین سلام الله علیه آنها را نزد پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله آوردند، و پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: «اگر با من و این جماعت اهل بیت من مباهله می نمودید، به صورت میمون و خوک می شدید و این وادی بر شما آتش می شد و یک سال نمی گذشت که تمامی نصاری نابود می شدند» 📚 تفسیر برهان: ج 1، ص 287 - 288. 📚 قلائد النحور: ج ذی الحجه، ص 427، 438، 441) 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 💠 🍁 ✍🏻 ، رابطه اى ميان دو نفر و يا دو گروه متخاصم است كه هر يك براى اثبات حقّانيت خود، از خداوند متعال مى خواهد بر طرف مقابلِ خود ـ كه او را ظالم مى پندارد ـ ، لعنت فرستد . در قرآن كريم، تنها يك بار، كلمه «نبتهل» در آيه ۶۱ سوره آل عمران به كار رفته كه به همين جهت به آن، آيه مباهله می گویند؛ امّا در احاديث و منابع تاريخى، در تبيين شأن نزول آيه مباهله، اين واژه و مشتقّات آن، فراوان به كار رفته اند . 🔸 حديث مباهله، حديثى است در باره شأن نزول آيه مباهله. متن اين حديث، گاه به صورت كوتاه و گاه همراه با داستان تاريخى مربوط به آن، به تفصيل، گزارش شده است . ▫️كوتاه ترين گزارش اين حديث : چون اين آيه نازل شد : «بگو : بياييد ما فرزندانمان را و شما فرزندانتان را بخوانيم» ، پيامبر خدا (ص) ، على و فاطمه و حسن و حسين را فرا خواند و فرمود : بار خدايا ! اينان، خانواده من اند . 🔰 برجسته ترين نكات واقعه مباهله ۱ . اثبات حقّانيت اسلام در برابر مسيحيت ۲ . اثبات جانبدارى اسلام از منطق و صلح ۳ . اثبات برترى اهل بيت(ع) ۴ . اثبات خلافت بلا فصل امام على(ع) 🔅 اين اقدام (ص) ، بيانگر برترى آنان بر ساير امّت اسلامى است، چنان كه اهل بيت(ع) در احاديث فراوان و در موارد متعدّدى، براى نشان دادن جايگاه الهى و قرآنى خود، به آيه مباهله احتجاج كرده اند . 🌐 بیشتر بخوانید 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ويژه 🎥روايت رهبر انقلاب از روزی كه پيامبر (ص) دست عزيزان خود، فرزندان خود و حضرت علی(ع) را گرفت و آورد وسط ميدان 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سوال: با توجه به تفاوت هاي زن و مرد آيا پاداش آنها با هم فرق مي كند؟ نحوه پاداش چگونه است؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: همان طور كه مي¬دانيد، يك ابزار خوب آن است كه متناسب با هدف كاربرد آن ساخته و طراحي شده باشد تا بتواند در جهت رسيدن به هدف مورد نظر كاربرد داشته باشد. به عبارت ديگر كمال عالم به اين نيست كه همه موجودات مثل هم باشند. بلكه هر يك بايد متناسب با هدف خلقتش كامل آفريده شده باشد. در نظام آفرينش هم خداوند حكيم از باب لطف و رحمت خويش به هر يك از موجودات عالم با توجه به وظايف و ظرفيتهاي آنان، ويژگيهاي خاص بخشيده است. براي انسان نيز دست تواناي آفرينش وظايفي قرار داده و متناسب با آن وظايف امكاناتي را به وي عطا كرد. كه اين انسان از دو صنف زن و مرد تشكيل شده و هر يك از اين دو نيازهاي خويش را دارند. و در عين اشتراك، تفاوت هاي روشني نيز از نظر خلقت و هدف ميان آنان به چشم مي خورد خداي حكيم با توجه به اين تفاوتها و نيازهاي متفاوت طبيعي، قوانين و احكامي را براي هر يك از دو صنف وضع كرده است. زن به لحاظ آنكه مادر و همسر بوده و محل سكونت و آرامش مرد مي¬باشد، لطائف و ظرائفي درخلقت او ايجاد شده و مرد نيز به لحاظ مسؤوليت اجتماعي و چرخش اقتصادي جامعه و خانواده كه پشتيبان زن و فرزند است صلابت و قدرت ويژه¬اي به او بخشيده شده است.)جوادی،1388: ص49) اما دربارة پاداش زن و مرد در قيامت در آية كريمة97 سوره نحل آمده است: «من عمل صالحا من ذكرٍ او انثي و هو مؤمن فلنحينه حياةً طيبه» هر كس عمل صالح انجام دهد از مرد يا زن پس به او حيات طيبه بخشيده مي¬شود. در اين وعده فرقي بين زن و مرد نيست و شرط اساسي، ايمان و عمل صالح است و هيچ آيه¬اي در قرآن وجود ندارد كه زن بودن را موجب حبط عمل و مرد بودن را سبب افزايش ارزش عمل به حساب آورد، بلكه شرط اساسي پذيرش عمل و بالا رفتن آن ايمان است زيرا بدون ايمان، عمل از هر كس باشد (زن يا مرد) حبط مي شود .(طباطبایی،1374: ج12، ص491) از نظر اسلام، هر يك از زنان و مردان، در دنيا و آخرت، درگرو اعمال و رفتار خوب يا بد خود مي‌‌باشند، هر كس عمل خوب انجام بدهد، پاداش مي‌‌گيرد و عمل بد انجام بدهد مجازات مي‌‌شود، بدون فرق بين اينكه زن باشد يا مرد. بنابراين زن نيز در کرامت اکتسابي مثل مردان مي‌‌باشد. در مورد حضرت آدم نيز در قرآن داريم. «يا آدم اسكن انت زوجك الجنة» تو و همسرت در بهشت ساكن شويد اگر بنابر ادعاي برخي كوته فكران و غافلان، زن به بهشت راه نداشت بايد خداوند متعال از همان ابتدا مي فرمود: «يا آدم اسكن انت في¬الجنة» (تو در بهشت سكونت گزين و براي همسرت در بهشت راهي نيست) يا در جايي ديگر كه مي¬فرمايد:«فازلّهما الشيطان عنها فاخرجهما ممّا كانا فيه... »(بقره/36) شيطان هر دو را فريب داده و هر دو را از بهشت خارج كرد.(جوادی،1389: ج3، ص325) با توجه به اينكه نظام ارزش گذاري اسلام بر پاية ايمان، تقوا و عمل صالح نهاده شد و در اين نظام هر كس طبق عملش پاداش مي گيرد. و اين مطلب به جنسيّت او بستگي ندارد. همان طور كه طبق آية شريفه داريم«انّا لا نضيع اجر من احسن عملاً»(کهف/30) همين معنا را هم توضيح مى‏دهد به اينكه عمل هيچ يك از اين دو صنف نزد خدا ضايع و باطل نمى‏شود، و عمل كسى به ديگرى عايد نمى‏گردد، مگر اينكه خود شخص عمل خود را باطل كند.(طباطبایی،1374: ج2، ص407) منابع برای مطالعه بیشتر: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج3، ص223-224 و قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج4، ص 557-558 و انصاریان، حسین، تفسیر حکیم، ج6، ص241-244 نتیجه: 1. كمال عالم به اين نيست كه همه موجودات مثل هم باشند. بلكه هر يك بايد متناسب با هدف خلقتش كامل آفريده شده باشد. 2. خداي حكيم با توجه به تفاوتهای زن ومرد و نيازهاي متفاوت طبيعي آن‌ها، قوانين و احكامي را براي هر يك از دو صنف وضع كرده است. 3. از نظر اسلام، هر يك از زنان و مردان، در دنيا و آخرت، درگرو اعمال و رفتار خوب يا بد خود مي‌‌باشند، هر كس عمل خوب انجام بدهد، پاداش مي‌‌گيرد و عمل بد انجام بدهد مجازات مي‌‌شود. 4. پاداش یا عذاب زن و مرد به جنسيّت آن¬ها بستگي ندارد، بلكه شرط اساسي پذيرش عمل و بالا رفتن آن ايمان است. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
بعد از ظهور امام زمان عج تکنولوژي ها و صلاح ها و اين پيشرفت ها چه مي شود؟.mp3
3.78M
سوال: ❓ بعد از ظهور امام زمان عج تکنولوژي ها و صلاح ها و اين پيشرفت ها چه مي شود؟ 🔰 @p_eteghadi 🔰