هدایت شده از یاامیرالمومنین حیدر مدد
😍به #کانال_۲۰هزارنفری ما بپیوندید😍
از توی خونه #روسری خرید کنید ✳️
با خیال راحت ✳️
اعتبار ما ✳️ #رضایت_مشتری
۴۰ هزارتومن #زیرقیمت✳️
مستقیم از #تولیدی✳️
ارسال #رایگان✳️
https://eitaa.com/joinchat/1932918784C23cd4a989a
https://eitaa.com/joinchat/1932918784C23cd4a989a
💠 #پرسش_پاسخ
❓محافل مذهبی خانگی چه تأثیری بر روی فرزندان دارد؟
🔹 روضههای خانگی چند کارکرد اساسی دارد؛ نخست اینکه ارتباط اعضای خانواده را با خداوند و اهلبیت علیهمالسلام تقویت میکند.
🔹 دومین کارکرد روضههای خانگی، همبستگی خانوادگی و خویشاوندی است که علاوه بر آن، صله رحم نیز در جریان روضههای خانگی صورت میگیرد که آثار بسیار مفیدی در پایبندی به خانواده دارد.
👈 شرح کامل پرسش و پاسخ
🔗 https://b2n.ir/d66377
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ضرورت پیادهروی اربعین در چیست؟
🔻حرفی که امام خمینی ۲۴مرتبه تکرار کردند چه بود؟
🔸وقتی من شنیدم که تمام مردم بلاد، همه با هم متحد شدند و یک کلمه میگویند؛
اینطور فهمیدم که این دست، دستِ غیب است.
از آن وقت بسیار امیدوار شدم که این مطلب به پیروزی خواهد رسید.
🎤امام خمینی(رحمهاللهعلیه)
🔸اگر این تجمع بیش از ۲۰میلیون نفری، مانوری برای پای رکاب بودن امام زمان نیست؛ پس چیست؟
وقتی خدا همه دلها یکباره بیدار میکند برای یک موضوع یعنی پیروزی را هم میخواهد بدهد.
🔰 @p_eteghadi 🔰
⭕️ #حدیث
🔸امام سجاد علیه السلام:
🔹کارى که با تقوا همراه باشد اندک نیست، چگونه آنچه مقبول خـدا قرار گرفته، انـدک محسـوب شـود.
(تحف العقول، ص ۳۱۸)
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 اربعین مهمتر است یا عاشورا؟
🔻مگر عاشورا روز شهادت نیست؟
🔸عاشورا روز مهمی است؛ اما ما پیادهروی عاشورا داریم؟
اربعین که میشود از دو هفته قبل یک عده راه میافتند. در سرما، گرما، همهجا خاکی، با سختی...
اما افراد و مخصوصا جوانها با چه شوقی میآیند! چشمانشان برق میزند. چرا؟
چون فضای این مسیر چیز دیگری است و آنها این را فهمیدهاند.
🔸از کشیش مسیحی پرسیدند: شما مگر مسیحی نیستید؟ چرا به پیادهروی اربعین آمدهاید؟
گفت: پیغمبرمان دوتاست؛ حسینمان که یکی است!
یعنی چی؟ اصلا حواسمان هست چه اتفاقی دارد میافتد؟!
🎤دکتر علی غلامی
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 #پرسش_پاسخ
🔻 مراد از «اتحاد افق» چیست و دیدن هلال ماه چه ارتباطی با اتحاد افق دارد؟
❓1. منظور از #اتحاد_افق چیست؟
❓2. دیدن هلال ماه چه ارتباطی با اتحاد افق دارد؟ آیا طبق این نظر، #عید_فطر ایران و عراق باید یکی باشد؟
❓3. تکلیف مقلدین مرجعی که یک روز رمضان را زودتر شروع کردند، نسبت به عید فطر چیست؟
👇👇👇
🔹 منظور از «اتحاد افق» و شهرهای «هم افق»، شهرهایی است که در یک طول جغرافیایی و در خط واحدی واقع شده اند و یا فاصله آنها در عرض جغرافیایی کم باشد، به نحوی که اگر در شهر اول، ماه دیده شود، در شهر دوم - اگر مانعی مانند ابر نباشد- نیز دیده می شود؛ بنابراین اگر دو شهر در یک خط طولی باشند(مانند قم و تهران)، گفته می شود آنها در افق، متحد هستند.
🔹 موضوع اتحاد افق، در مسأله رؤیت هلال و اثبات اول ماه، مطرح می شود که در این باره نظراتی مطرح است:
1. اکثر مراجع می گویند: اگر در شهری، اول ماه ثابت شود، برای مردم شهر دیگر فایده ندارد؛ مگر اینکه آن دو شهر به هم نزدیک باشند، یا انسان بداند افق آنها یکی است.
2. عده ای از فقها - با پذیرش مسأله اتحاد افق- می گویند: دو شهری که نسبت به هم، یکی در شرق (مانند مشهد)، و دیگری در غرب (مانند تهران) است، اگر در شهر شرقی، ماه دیده شود، اول ماه برای شهر غربی نیز ثابت می شود.
3. برخی از فقها نیز می گویند: اگر شهرها و کشورهایی، در شب مشترک باشند - ولو اینکه اول شب یکی، آخر شب دیگری باشد- چنانچه در شهری، اول ماه ثابت شود، در شهرهای دیگر - چه دور و چه نزدیک، چه در افق متحد باشند یا نه - نیز ثابت می شود.
🔹 طبق نظریه نخست، ثابت شدن اول ماه با رؤیت هلال در یک شهر، مناطق کمتری را شامل شده و طبق نظریه سوم، تقریباً نیمی از کره زمین را شامل می شود؛ زیرا مبنای اول، نزدیکی شهرها و اتحاد افق را ملاک می داند؛ ولی در مبنای سوم، «شبِ مشترک داشتن»، ملاک است که حدود نیمی از کره زمین را شامل می شود. در هر حال، همه مراجع، اثبات هلال ماه در شهرهای هم افق را با رؤیت در یکی از آن شهرها می پذیرند.
🔹 شایان ذکر است، رؤیت هلال در ابتدای هر ماه، به صورت مستقل انجام می شود؛ یعنی ممکن است در دیدن هلال و شروع ماه رمضان اختلاف نظری باشد، ولی در رؤیت هلال و ابتدای ماه شوال (عید فطر)، این اختلاف از بین رود.
🔹پس هر مکلفی که بر مبنا و نظر مرجعش رؤیت هلال برای او ثابت شود - چه خود هلال ماه را ببیند یا به گفته عده ای اعتماد کند- و طبق آن عمل نماید، در پیشگاه خداوند معذور و مأجور خواهد بود.
👈 شرح کامل پرسش و پاسخ https://b2n.ir/m84310
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پاسخ:
حجاب بهمعنی عام آن؛ یعنی پوشاندن بدن، خواست درونی و فطری انسانهاست و در نهاد بشر قرار دارد؛ ازاینرو، میان ملل متمدن و غیر متمدن جهان رایج بوده است. تمام ادیان نیز به این نیاز فطری پاسخ گفته و برای همه انسانها بهویژه زنان حدود پوشش و حجاب را مقرر کردهاند1. دین یهود، از قدیمیترین ادیان صاحب شریعت، همواره قوانینی برای رعایت پاکدامنی و حجاب داشته است. بر اساس منابع تاریخی، نهتنها پوشش در بین زنان یهودی مرسوم بوده، بلكه در این مورد افراطها و سختگیریهایی نیز وجود داشت، به عنوان مثال زن هنگام دعا نیز باید سر خود را میپوشاند. به عنوان نمونه بر اساس تعالیم تلمود، عدم رعایت شرایط خاص برای حضور زن در اجتماع، بطلان ازدواج را رقم میزد. چنانچه زني به نقض قانون يهود ميپرداخت و بيآنكه چيزي بر سر داشت به ميان مردم ميرفت یا در خانه با صدایی بلند صحبت میکرد بهطوری که همسایه صدای او را میشنید، در آن صورت مرد حق داشت، بدون پرداخت مهريه، او را طلاق دهد.2 مسیحیت، احکام شریعت دین یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداد، بلکه قوانین آن را استمرار بخشید و اهمیت رعایت عفّت را با تأکید بیشتر مطرح ساخت. در شریعت یهود تشکیل خانواده امری مقدس بود، درحالیکه از دیدگاه مسیحیت، مجرد بودن امری مقدس شمرده میشد؛ در همین راستا پاپها به زنان مسیحی دستور رعایت حجاب کامل و دوری از آرایش میدادند. همچنین لزوم سکوت و دوری از اختلاط و نگاه به نامحرم را از نظر دینی واجب و از وظایف و آداب مذهبی زنان میشمردند.3 بر اين اساس حجاب مطرح در يهودیت و مسیحیت از حجاب اسلامی بسي سختتر و دشوارتر بوده است.
دین زرتشت علاوه بر اینکه بر پوشش کاملی که زنان ایران باستان داشتند، صحه گذاشت، پایههای عفاف زنان ایرانی را نیز مستحکم نمود.4 سفارش و تأکید موبدان آیین زرتشت به حفظ پوشش تعیین شده برای زنان، برگرفته از اصول اساسی در کتاب آسمانی «گاتا» زرتشت است. اصولی چون حفظ امنیت اجتماعی، ایجاب میکند پیروان این آیین، جهت عدم سلب آزادی دیگران، پوشش و حجاب را رعایت کنند. نقاشیها و تصاویر موجود نیز نشان میدهد زرتشتیان، در طول تاریخ، پوشش کامل داشته و بهویژه زنان با چارقد سر خود را میپوشاندند5، شلواری بلند تا مچ پا، بلوز آستین بلند، چند روسری روی هم و روبنده نیز میپوشیدند.6 جامه ویژه مذهبی زرتشتیان بهنام سدره، از نُه پارچه سفید و نازک دوخته شده است و پسر و دختر پس از سن خاص باید زیرِ پیراهن تن کنند.7 به این ترتیب حدود حجاب در دین زرتشت نیز بیش از دین اسلام بوده است.
زنان صابئی مندایی مانند زنان عرب، عبا همراه شیله8 میپوشیدند. منداییان چه مرد چه زن در مراسم غسل تعمید باید از لباس سفید نخی پنج تکه استفاده میکردند.9 برهمائیان و بوداییان نیز روش خاصی در پوشش داشتند. چنانچه در باور آنان، زن حق خروج از خانه نداشته و نباید مردان بیگانه را میشناخت تاکنون نیز آثاری از حجاب بودایی نزد هندیها باقی مانده است.10
بنابراين، اسلام مبتكر حجاب نيست، بلکه پیش از آن وجود داشته و اسلام با تعدیل حدود حجابي كه در ملل باستاني بود، با بیبندوباری و تبرج زنان مخالفت نمود11. اسلام ستیزان وقتی مشاهده کردند، حجاب، بارزترین نماد جهان اسلام گردیده و گرایش به اسلام و حجاب اسلامی نزد اروپائیان طنینی گسترده افکنده، به شبهه افکنی در این زمینه و ارائه چهره خشن از حجاب در اسلام پرداختند.12
تحول علمی، اجتماعی و فرهنگی پس از رنسانس، تضعیف شعائر مذهبی مسیحیت از جمله حجاب و پوشش را در پی داشت. این امر در نقاشیهای مذهبی قرون بعد مشهود است. تقدسزدایی و نیز حیازدایی از تصاویر خدایان و پیامبران در ایتالیا شروع شد. تصویر خدا (زئوس، خدای خدایان یونانی) و تصاویر و مجسمههای پیامبران نیز به شکل برهنه و حضرت مریم سلاماللهعلیها که همیشه با پوششهای عفیفانه کشیده میشد، با پوششهای کم و بعضاً نیمه برهنه به تصویر درآمد. شنل سراسری ایشان که در قرون وسطی بر روی سر و بدن انداخته شده بود، بر شانهها و یا نقش بر زمین گردید. حتی تصویر حضرت عیسیعلیهالسلام که در کودکی با لباسی پوشیده کشیده میشد، پس از رنسانس عموماً برهنه به نقش درآمد13؛ در صورتی که تصاویر مریم مقدس سلاماللهعلیها که از قرون وسطی در قالب طرح، نقاشی، مجسمه و کندهکاری باقی مانده است، همواره مریم سلاماللهعلیها را در پوششی سراسری و به رنگ نیلی یا مشکی که بر روی پیراهنی بلند قرار گرفته و نیز سرپوشی از مقنعه یا روسری نشان میدهد؛ بنابراین، هنر رنسانس (نقاشی، مجسمهسازی) در خدمت حاکمان دین ستیز قرار گرفت و در عادی سازی بیحیایی و قبح شکنی امور مقدس بهویژه حجاب ستیزی، اثر بهسزایی داشت.14
👇👇👇
نتیجه:
1. ادیان در اصل پوشش اختلافی ندارند و حجاب فقط در اسلام واجب و ضروری نشده است.
2. ادیان پیش از اسلام، دستورات محدود کننده بسیار بیشتری نسبت به اسلام داشتند.
3.دین اسلام قوانین حجاب در سایر ادیان را تعدیل نمود.
4. اسلام ستیزان وقتی مشاهده کردند، حجاب، بارزترین نماد جهان اسلام گردیده و گرایش به اسلام و حجاب اسلامی نزد اروپائیان طنینی گسترده داشته است، به شبهه افکنی در این زمینه و ارائه چهره خشن از حجاب در اسلام پرداختند.
5. ساختن نماد و مجسمههای نیمهعریان از حضرت مریم سلاماللهعلیها پس از رنسانس اتفاق افتاد و در واقع اقدامی در جهت نابودی دین و شریعت بود.
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌍 پویش #هر_بام_یک_سلام
💠 وعدهی ما:
🗓 شبِ اربعین
🕘 ساعت ۲۱
سلام از دور به اباعبدالله الحسین"علیهالسلام"
السلام علیک یا اباعبدالله
السلام علیک و رحمة الله و برکاته
🏴 با تبلیغِ گستردهی این پویش امام حسینی؛ در ثواب عظیم آن شریک شوید.
🔰صدای مردم ایران 🇮🇷
🌐 @s_mardom_ir
✅پاسخ:
یکی از اقدامات مهم سیاسی- اجتماعی که وجود مقدس حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای ایجاد یک جامعه مستحکم و یکپارچه انجام دادند، ایجاد عقد اخوت میان مسلمین بود.
پیوند برادری دینی میان مسلمین خود از ارکان مهم و پایههای استوار جامعه مسلمین گردید و باعث از میان رفتن کینهها و دشمنیهای دیرینه و ایجاد مودت عمومی شد و در واقع راهکار عملی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای ایجاد جامعه واحد اسلامی و شکل گیری برابری و برادری فراگیر میان انسانها بود.
عقد اخوت میان مسلمین به روایت متواتر تاریخ بارها توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تکرار شد؛ در مکه میان اصحاب1، در مدینه میان مهاجر و انصار 2، به طور عمومی هنگام نزول آیه «إنّما المُومنُونَ إخوَةٌ»(حجرات/10) و یکبار هم در روز مباهله.
از بررسی کیفیت این عقود میتوان دریافت که هر دو نفری که از لحاظ عقاید، آرا ، روحیات و تقوا و حتی خط مشی سیاسی قرابت، مماثلت و مشاکلت بیشتری با هم داشتند، برادر دینی شدند و به عبارت دیگر این عقد اخوت بنا به قدر منازل افراد میان افراد همشان و هممنزلت برقرار میشد.
نکته حائز اهمیت آن است که پیامبر در هیج جا میان علی علیه السلام با احدی از مهاجر و انصار پیوند برادری برقرار نساخت حتی گاه این امر تا اندازهای به تاخیر افتاد که علی علیه السلام گریان گردید.آن گاه وجود مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله امیر امومنین علیه السلام را به عقد اخوت خویش درآورد. عبدالله ابن عمر میگوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله دبین اصحاب خود عقد اخوّت بسته و هر یک را با دیگرى برادر قرار داد، علىّ بن ابیطالب علیه السلام آمد در حالى که از چشمانش اشک میریخت، گفت: اى پیامبر خدا! میان اصحابت پیمان برادری بستى، ولی برادری برای من مشخص نکردی! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «اى على! تو در دنیا و آخرت برادرم هستی».3 به این ترتیب علی علیه السلام یگانه فردی شد که صلاحیت مقام برادری با رسول الله صلی الله علیه و آله را یافت.
در این رخداد توجه به چند مطلب حائز اهمیت است:
1. به دلیل آن که وجود مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله مزین به «ما یَنطِقُ عنِ الهَوی»(نجم/3) هستند؛ پس انتخاب علی قطعا به اذن و دستور الهی بوده است. به عبارتی خداوند متعال علی علیه السلام را شایسته برادری با خاتم پیامبرانش دانسته است و این به این معناست علی از جهات درجات وجودی و مقام نفسانی نزدیکترین فرد به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بوده است.
2. این اخوت دنیایی حاکی از یک حقیقت ماورایی دارد و بیانگر ارتباط واقعی میان امیرالمومنین و حضرت ختمی مرتبت است، این ربط واقعی دلالت بر یک نوع وحدت و یگانگی در اصل خلقت و سرشت میکند. روح مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر المومنین علیه السلام از یک حقیقت نوری واحد است، چنانچه حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: «من و علی از یک نور خلق شدیم» 4 مانند دو برادر که دو فرع از یک اصل هستند، این دو بزرگوار نیز متنوع از یک نور واحد هستند.5
3. اخوت علی علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله فقط مربوط به عالم دنیا نیست؛ چرا که دنیا عالم ظاهر و آخرت عالم باطن است. چنانچه در روایت فرمودند: «-یا علی-انت اخی فی الدنیا و الاخره»6 حکایت از این حقیقت دارد. همچنین در روایت دیگری آمده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:« بر سر در بهشت نوشتهاند محمد رسول الله و علی اخوه»7 نیز بیانگر همین مطلب است.8
4. علی علیه السلام در تمام مناصبی ظاهری و اجتماعی، مانند قضاوت، حکومت، جهاد به غیر از نبوت و در تمام مناصب معنوی اعم از علم، معرفت، مقامات و اطلاع بر غیب، شریک و برادر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هستند. این حقیقت با حدیث منزلت تایید و تکمیل میشود که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:« انت منی بمنزله هارون من موسی»9
5. این منصب امیر المومنین که اصل بسیاری از مناصب، مانند خلافت، وزارت، ولایت، امارت و وراثت ایشان است، امری اعتباری نیست تا بتواند به دیگری منتقل شود، بلکه حاکی از حقیقت برتری است که نمود ظاهری همان عقد اخوت است. بنابراین بهتر آن است که گفته شود این حقیقت ( برادری و مشاکلت پیامبر صلی الله علیه و آله با علی علیه السلام) در آن برهه تاریخی به اطلاع مردم رسیده نه اینکه تحقق پذیرفته است.
👇👇👇👇
نتیجه:
1. عقد اخوت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام گرچه به ظاهر مانند سایر عقود قراردادی در زمان و مکان خاصی منعقد شد، اما حاکی از یک حقیقت والا است و آن مشابهت و مشاکلت امیرالمومنین با وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله است.
2. این شباهت خود دلالت بر یک نوع وحدت و یگانگی این دو وجود مقدس در اصل خلقت و سرشت می کند و به همین دلیل این رابطه، واقعی و منحصر در شخص علی علیه السلام است و به شخص و فرد دیگر تسری نمییابد.
3. این اخوت و برادری خود بیانگر معاونت و مشابهت علی علیه السلام با حضرت ختمی مرتبت در بسیاری از شوون، وظایف و مناصب و مناقب در ظاهر و باطن، در امور مادی و معنوی و در دنیا و آخرت است.
منبع
http://www.pasokhbesoalat.ir/
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پاسخ:
ماجرای غدیر از نظر کثرت راوی در حدی است که کسی قدرت انکار آن را ندارد، به همین دلیل بعضی از عالمان اهل سنت در دلالت و معنای حدیث خدشه کرده، لفظ مولی را به معانی مختلفی غیر از «سرپرست و صاحب اختیار» گرفتهاند؛ از جمله گفتهاند: مولی به معنای محب و ناصر است؛ یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله به مردم توصیه کردند، علی علیه السلام را دوست بدارید یا سفارش کردند که یار و یاور او باشید.1
کلمه مولی در معنای «اولی به تصرف» حقیقت است و معانی دیگر از فروع این معنا است؛ زیرا مالک را مولی گویند، چون نسبت به مملوک خود، اولویت دارد؛ مملوک را مولی گویند؛ چون به اطاعت کردن از مالک خود اولویت دارد؛ همچنین همسایه و هم قسم را مولی گویند؛ چون آنها به یاری همسایه و هم قسم خود اولویت دارند و ...
گوینده لفظ مولی، در صورتی که معنای حقیقی و اصلی را در نظر داشته باشد، نیاز به قرینه ندارد؛ اما اگر قصد گوینده، معانی فرعی باشد، وجود قرینه ضرورت دارد و در صورت وجود قرینه بر معنای دوست و یاور، سخن پیامبر صلی الله علیه و آله به این معنا است که علی علیه السلام دوست و یاور مردم باشد؛ همچنان که اگر مولی به معنای سرپرست و رهبر باشد، معنای جمله «فعلی مولاه...» سرپرستی و رهبری علی علیه السلام بر مردم است.2
دهلوی میگوید: جمله«اللهم وال من والاه....» که ذیل حدیث آمده است، قرینه بر معنای فرعی، یعنی محبت است در صورتی که:
1.ظهور سخن به دست صدر آن است نه ذیل آن؛ یعنی گوینده، شنوندگان خود را منتظر نمی¬گذارد تا از ادامه سخن، مقصود او را درک کنند؛ بلکه قرینه همیشه باید مقدم بر سخن یا همراه آن باشد؛ به تعبیر دیگر، صدر و ابتدای کلام، هدف اصلی گوینده کلام را نمایش میدهد .3
ابتدای سخن پیامبر صلی الله علیه و آله بحث از ولایت و رهبری ایشان است؛ زیرا آن حضرت در غدیر خم، پیش از معرفی امیرمومنان بر اساس آیه «النبی اولی بالمومنین من انفسهم... »(احزاب/3) با جمله «الست اولی بکم من انفسکم» و تکرار آن، سه بار از مردم اقرار گرفت که نسبت به آنان از خودشان اولی و شایسته تر است؛ سپس فرمود: اگر من اولی هستم، هر کس ولایت مرا پذیرفته باید ولایت علی علیه السلام را نیز بپذیرد.4
«... فَأخَذَ بِیَدِ عَلِیًّ فقَالَ: ألَسْتُم تَعْلَمُونَ أَنَّی أوْلَی بِالْمُؤمِنِینَ مِن أنْفُسِهم؟ قَالوا: بَلَی. قَالَ: ألَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنَّی أوْلَی بِكُلَّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ؟ قَالوا: بَلَی. قَالَ: فَأخَذَ بِیَدِ عَلِیًّ فقَالَ: اللّهَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فعَلِیٌّ مَوْلَاهُ. اللّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وعَادِ مَن عَادَاهُ؛ پیامبر صَلی اللهُ عَلیه و آله دست علی را گرفت و فرمود: آیا میدانید که من از مؤمنان به خود آنان «اولی» هستم؟ گفتند: بله. فرمود: آیا میدانید که من از هر مؤمنی به خودِ او «اولی» هستم؟ گفتند: بله. پس دست علی را گرفت و فرمود: خدا را گواه، هر کس را که من مولای همیشگی او هستم این علی مولای همیشگی اوست. خدایا! بپذیر ولایت هر که را که ولایت او را بپذیرد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد».
اگر ذیل کلام قرینه بر معنای مورد نظر گوینده آن است، در این صورت جملهای که پیامبر صلوات الله علیه و اله در جواب سوال عمربن خطاب میفرماید، قرینه بر اراده معنای حقیقی مولی دارد: عمر در ادامه حدیث غدیر میپرسد: ای رسول خدا! این مطلب از جانب خدا است؟ پیامبر صلوات الله علیه و اله پاسخ داد: بله! از طرف خدا و رسول او است؛ به یقین او امیرمومنان و امام متقین و ... است.5
2.اگر معنای مولی «سرپرست و اولی به تصرف» باشد، مقصود پیامبر صلی الله علیه و آله این است که علی علیه السلام بعد از او سرپرست و رهبر مردم است؛ بنابراین مردم باید همچون پیامبرشان او را دوست بدارند و متابعت و یاری کنند و اگر معنای مولی، دوست و یاور باشد، مقصود این است که علی علیه السلام همچون پیامبر صلی الله علیه و آله باید دوست و یاور مردم باشد و پیدا است دعایی که پیامبر صلی الله علیه و آله با جمله «اللهم وال من...» می فرماید: با معنای اول مناسب است؛ نه با معنای دوم.6
3. در بعضی نقلها بعد از جمله اللهم وال من والاه و عاد من عاداه، جمله «و احب من احبه و ابغض من ابغضه» آمده که نشانه این است که اللهم وال من... به معنای دوست داشتن نیست؛ زیرا اگر به معناي دوست داشتن بود، جمله احب من ... تکراري ميگشت؛ بنابراین با توجه به صدر حدیث، معنای دعا اینگونه میشود که خدایا هر کس ولایت علی علیه السلام را یذیرفت، هدایت کن و هرکس او را وا گذاشت، تو هم اورا واگذار.7
👇👇👇👇
نتیجه:
1.صدر و ابتدای کلام، تابلوی نشان دهنده هدف گوینده است؛ نه ذیل و ادامه سخن؛ بنابراین دعای پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از مشخص شدن هدف او از کلام، معنا پیدا می کند؛ نه این که خود دعا قرینه بر مقصود او از کلام باشد.
2.دعای پیامبر صلی الله علیه و آله در حدیث غدیر که با عبارت «اللهم وال من والاه و....» ذکر شده است، با معنای حقیقی مولی، یعنی سرپرست و اولی به تصرف سازگار است؛ زیرا حضرت برای کسی دعا میکند که سرپرستی علی علیه السلام را پذیرفته است؛ در صورتی که اگر مولی به معنای دوست و یاور باشد، باید برای علی علیه السلام که دوست و یاور مردم است، دعا میکرد.
3. جمله «و احب من احببه...» كه در بعضی از نقلها آمده، نشان ميدهد، معنای دعاي «وال من والاه...» در معنایی غیر از محبت است؛ اين دعا به همان معنای سرپرستی و ولایت است.
«خدایا! آن که على را به ولایت برگزیند، تو ولىاش باش و آن که با او به عداوت در آید، با او دشمنى کن و دوست بدار آن که على را دوست دارد....» به خوبى روشن است، اگر مقصود از ولایت، محبت و دوستى باشد، دعاى بعدى پیامبر: «و احبّ من احبّه» تکرار و لغو مىشود؛ بنابراین، وجود هر دو سخن نشان مىدهد، اینها دو موضوع متفاوتند و ولایت چیزى برتر از محبت است.
منبع
http://www.pasokhbesoalat.ir/
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پاسخ:
در جواب این سؤال باید گفت که یک پیش فرض نادرستي وجود دارد بر اینکه اکثر مسلمانان در مکه بودند و بیشتر حاجیان در غدیر جدا شده و عده كمي باقی مانده بودند. در حالی که چنین نبوده است. چه کسی گفته که همراهان حج از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جدا شده بودند؟ اغلب حاجیان مسافران دیار مختلف بودند و تا غدیر که در پنج کیلومتری جُحفه قرار دارد، همه با هم میآمدند و از آنجا هر گروه به مسیر خود میرفتند، پیامبر صلی الله علیه و آله همه را نگه داشتند و فرمودند که به رفتگان نیز بگویید تا باز گردند؛ خبر پیچید و بسیاری از اهل مکه نیز به آنها پیوستند تا خود شاهد باشند، چه خبر مهمی است؟ جمعیت از 90 هزار تا 124 هزار نفر گفته شده است.1 همچنین باید گفت اعلام ولایت حضرت امیرالمومنین علیه السلام بعد از پايان مراسم حج در آن روز خاص و در مکان خاص، علاوه بر آن که به دستور اکید پروردگار بوده، حکمتهایی نیز داشته است؛ از جمله:
الف) مناسب نبودن مني و عرفات يا مكه براي معرفي امير المؤمنين عليه السّلام: در منی یا مکه تعداد اهل نفاق و دغل و دورويى بیشتر بود؛2 به همین خاطر وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در سرزمين عرفات براى مردم خطبهاى ايراد فرمود و در آن خطبه خواست امامان بعد از خود را معرفى كند تا امّت بعد از او به گمراهى، فتنه و آشوب نيفتد، گروهي از بنى هاشم كه با خلافت اهل بيت عليهم السلام دشمنى مىورزيدند، در كمين بودند تا مبادا در آن جمع عظيم، پيامبر صلى الله عليه و آله مطلبى بگويد، به همین دلیل ایجاد سروصدا کرده و خطبه پیامبر را برهم زدند تا پیامبر به هدف خود نرسد و نتواند موضوع ولایت و خلافت امامان بعد از خود ، از جمله امام علی علیه السلام را بیان کند. پس یکی از علتهای تعویق بیان امامت از عرفات به غدیر این بود که در عرفات جو مناسب نبود و مجلس و خطبه حضرت را بر هم زدند كه موجب خوف پیامبر از تفرقه در دین و آسیب دیدن دین شد؛ بنابراين بیان امامت به غدیر انداخته شد.3
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم از ابلاغ ولايت امير مؤمنان عليهالسلام و عدم پذيرش آن در مکه یا عرفات یا منی هراس داشت؛ ترس پيامبر، از آلودگي فضاي سياسي آن زمان حكايت دارد؛4 از تحريك، عوامفريبي، توطئه ديني و فتنهانگيزي منافقان درباره اصل دين بود؛ زیرا بيان مسأله ولايت و رهبري ميتوانست افراد سادهلوح را به شك اندازد و منافقان بگويند كسي كه مدّعي نبوّت بود، مدتي خود حكومت كرد و اينك هم حكومت را به دامادش ميسپارد تا ما زير سلطه او باشيم.5 آري تازه مسلمانان، نه از تحليلهاي عميق بهرهاي داشتند و نه هنوز دين در عمق جانشان ريشه دوانده بود كه برابر شبهات مقاوم باشند، پس احتمال ميرفت كه فريب بخورند و بر اثر تحريك منافقان از دين برگردند و پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به جنگ با كساني وادار شود كه به او اقتدا كرده و تازه مسلمان بودند. خلاصه آنكه اين حركت منافقانه ميتوانست، به دين آسيب برساند.
بنابراین، پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم از ترس اينكه منافقان با مشركان حجاز دسيسه كنند و دوباره آن آتشهاي زير خاكستر را برافروزند و تازه مسلمانان ناآشنا به اسلام را بشورانند و مرتد كنند، تعلّل ميورزيد و در پي فرصت مناسبي براي ابلاغ جانشيني حضرت اميرمؤمنان عليهالسلام بود .6
👇👇👇👇
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله از اين ميترسيد كه با اعلان خلافت حضرت علي عليه السلام ، بين مسلمانها اختلاف بيفتد و بعد از رحلت پيغمبر صلي الله عليه و آله همه زحمتها هدر برود؛ به همین دلیل اعلام عمومي و صريح خلافت حضرت علي عليه السلام را تأخير ميانداختند. طبق برخي از روايات يا استنباطي كه از روايات شده، اين دستور از روز عرفه (نهم ذي الحجه) به پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله داده شد كه حضرت علي عليه السلام را به جانشيني خود معرفي كند؛ اما ايشان كه نگران اختلاف امت بودند تا روز هجدهم ذي الحجه اين مسأله را به تأخير انداختند تا اين كه روز هجدهم، در غدير خم، جبرئيل نازل شد و مهار اسب پيامبر صلي الله عليه و آله را گرفت و فرمود: خدا ميفرمايد؛ همين جا بايد خلافت علي عليه السلام را ابلاغ كني: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ هاي خويشي و قومي داماد خودت را به جانشيني انتخاب كردهاي. اين جا بود كه پيغمبر صلي الله عليه و آله دستور داد، مردم در غدير خم جمع شوند و مسأله را با صراحت ابلاغ فرمود.7
از جمله «والله يعصمك من الناس» فهميده ميشود كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم براي اجراي مأموريت بزرگ تبليغ ولايت در ماجراي غديرخم، نگران و ترسناك بود که وعده حفظ داده شده است، نگراني و ترس او از سطحينگري مردم، عدم پذيرش فرمان الهي و اتهام آن حضرت به كذب، قبيلهگرايي و امثال آن بود.8
ب)اعلام عمومي در مدينه بر آموزشي بودن حجه الوداع: از ابتداي امر و قبل از حركت كاروان حجه الوداع در مدينه ندا داده شده بود كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم براي آموزش احكام و مناسك حج، عازم مراسم حج هستند. ایشان در سال دهم هجري از طرف خدا مأموريت يافت تا شخصاً در مراسم حجّ شركت كند و حجّ كامل را به مسلمانان بياموزد؛9 بنابراین براى انجام فريضه حج و تعليم مناسك آن به مسلمانان در قالب يك جمعيت ده هزار نفرى حركت كرد و در روزهاى عرفه و منى سخنرانىهاى جامع و ارزندهى ايراد فرمود.10 از اين رو شايد بتوان اين گونه گفت كه خدا و رسول او نخواستهاند در ايام حضور در مكه، عرفات و مني، امري را مطرح سازند كه از توجه مردم به آموختن و تعليم مناسك و اعمال حج بکاهد.
ج) بالا بودن میزان تأثیر و نفوذ کلام در موقعیت وداع و خداحافظی: منطقه غدیر خم، آخرین محل وداع هزاران مسلمان شیفته و مرید پیامبر با مراد خودشان بود؛ از این رو لحظهای حساس و حیاتی برای تکرار و تأکید مجدد بر این نکته مهم و سرنوشت ساز؛ یعنی خلافت و جانشینی امیر مؤمنان علی علیه السلام به نظر میرسید. پس در غدیر، بايد آخرين خاطره و مهمترين فصل اين سفر بزرگ انجام پذيرد و مسلمانان با دريافت آخرين دستور كه در حقيقت نقطه پايانى در مأموريّتهاى موفقيّتآميز پيامبر صلى الله عليه و آله بود، از هم جدا شوند؛11 بنابراین، انتخاب غدیر خم با شرایط خاص و منحصر به فرد خود، انتخابی از سر تدبیر و حکمت است تا به عنوان حادثهای جدید و فراموش ناشدنی، برای همیشه در اذهان مردم ثبت شود.
د) اعلام ولایت امام علی علیه السلام در غدیر خم؛ فرمان خداوند متعال: اعلام این مسئله مهم بعد از پايان مراسم حج در آن روز خاص، آن هم در محل غدیر خم به فرمان اکید باری تعالی بوده، مراسم «حجّةالوداع» در ماه آخر سال دهم هجرت به پايان رسيد، مسلمانان، مكّه را به عزم مدينه ترك کردند، فرمان حركت صادر شد، هنگامى كه كاروان به سرزمين «رابغ»12 كه در ده ميلى «جحفه»13 قرار دارد، رسيد؛ جبرئيل، امين وحى، در نقطهاى به نام «غدير خم» فرود آمد و حضرت را با آيه زير مورد خطاب قرار داد که فرمود: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ؛ "اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملًا (به مردم) برسان! و اگر نکنى، رسالت او را انجام ندادهاى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مىدارد و خداوند، جمعیّت کافران (لجوج) را هدایت نمىکند.»( مائده/67) پس رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم كاملاً تابع وحي است و چون آيه ابلاغ در غدير نازل شده، او نيز مأمور است تا همان مكان این امر مهم را بیان کنند.
البته ذکراين نكته است كه روز هجدهم ذی الحجه، روز نصب كلّى و معرّفى براى همگان و إعلام به عموم امّت بودهاست، وگرنه در طول دوران زندگانى امير المؤمنين عليه السلام حضرت رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم مسأله مهم خلافت و جانشینی او را بارها به مناسبتهای مختلف به مردم گوشزد کرده بود و بیان آن در اجتماع مسلمانان در غدیر خم، به منظور تأکید مجدد و اتمام حجت بوده است.
منبع
http://www.pasokhbesoalat.ir/
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 《انگشتر عزیز》
روایت مردانی که محبوبیتشان مرزی ندارد.
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠حدیث
امام حسین علیه السلام:
إلهي! اُطلُبني بِرَحمَتِكَ حَتّى أصِلَ إلَيكَ، وَاجذِبني بِمَنِّكَ حَتّى اُقبِلَ عَلَيكَ . . .
خداى من ! مرا با رحمتت بطلب تا به تو برسم و با نعمتت جذبم كن تا به تو روى آورم ...
الإقبال
(طبعة دار الكتب الإسلاميّة) صفحه 348
◼️ سالروز اربعین شهادت امام حسین علیه السلام و یاران ایشان بر شما تسلیت باد
🔰 @p_eteghadi 🔰