✅پاسخ:
یکی از اقدامات مهم سیاسی- اجتماعی که وجود مقدس حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای ایجاد یک جامعه مستحکم و یکپارچه انجام دادند، ایجاد عقد اخوت میان مسلمین بود.
پیوند برادری دینی میان مسلمین خود از ارکان مهم و پایههای استوار جامعه مسلمین گردید و باعث از میان رفتن کینهها و دشمنیهای دیرینه و ایجاد مودت عمومی شد و در واقع راهکار عملی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای ایجاد جامعه واحد اسلامی و شکل گیری برابری و برادری فراگیر میان انسانها بود.
عقد اخوت میان مسلمین به روایت متواتر تاریخ بارها توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تکرار شد؛ در مکه میان اصحاب1، در مدینه میان مهاجر و انصار 2، به طور عمومی هنگام نزول آیه «إنّما المُومنُونَ إخوَةٌ»(حجرات/10) و یکبار هم در روز مباهله.
از بررسی کیفیت این عقود میتوان دریافت که هر دو نفری که از لحاظ عقاید، آرا ، روحیات و تقوا و حتی خط مشی سیاسی قرابت، مماثلت و مشاکلت بیشتری با هم داشتند، برادر دینی شدند و به عبارت دیگر این عقد اخوت بنا به قدر منازل افراد میان افراد همشان و هممنزلت برقرار میشد.
نکته حائز اهمیت آن است که پیامبر در هیج جا میان علی علیه السلام با احدی از مهاجر و انصار پیوند برادری برقرار نساخت حتی گاه این امر تا اندازهای به تاخیر افتاد که علی علیه السلام گریان گردید.آن گاه وجود مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله امیر امومنین علیه السلام را به عقد اخوت خویش درآورد. عبدالله ابن عمر میگوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله دبین اصحاب خود عقد اخوّت بسته و هر یک را با دیگرى برادر قرار داد، علىّ بن ابیطالب علیه السلام آمد در حالى که از چشمانش اشک میریخت، گفت: اى پیامبر خدا! میان اصحابت پیمان برادری بستى، ولی برادری برای من مشخص نکردی! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «اى على! تو در دنیا و آخرت برادرم هستی».3 به این ترتیب علی علیه السلام یگانه فردی شد که صلاحیت مقام برادری با رسول الله صلی الله علیه و آله را یافت.
در این رخداد توجه به چند مطلب حائز اهمیت است:
1. به دلیل آن که وجود مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله مزین به «ما یَنطِقُ عنِ الهَوی»(نجم/3) هستند؛ پس انتخاب علی قطعا به اذن و دستور الهی بوده است. به عبارتی خداوند متعال علی علیه السلام را شایسته برادری با خاتم پیامبرانش دانسته است و این به این معناست علی از جهات درجات وجودی و مقام نفسانی نزدیکترین فرد به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بوده است.
2. این اخوت دنیایی حاکی از یک حقیقت ماورایی دارد و بیانگر ارتباط واقعی میان امیرالمومنین و حضرت ختمی مرتبت است، این ربط واقعی دلالت بر یک نوع وحدت و یگانگی در اصل خلقت و سرشت میکند. روح مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر المومنین علیه السلام از یک حقیقت نوری واحد است، چنانچه حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: «من و علی از یک نور خلق شدیم» 4 مانند دو برادر که دو فرع از یک اصل هستند، این دو بزرگوار نیز متنوع از یک نور واحد هستند.5
3. اخوت علی علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله فقط مربوط به عالم دنیا نیست؛ چرا که دنیا عالم ظاهر و آخرت عالم باطن است. چنانچه در روایت فرمودند: «-یا علی-انت اخی فی الدنیا و الاخره»6 حکایت از این حقیقت دارد. همچنین در روایت دیگری آمده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:« بر سر در بهشت نوشتهاند محمد رسول الله و علی اخوه»7 نیز بیانگر همین مطلب است.8
4. علی علیه السلام در تمام مناصبی ظاهری و اجتماعی، مانند قضاوت، حکومت، جهاد به غیر از نبوت و در تمام مناصب معنوی اعم از علم، معرفت، مقامات و اطلاع بر غیب، شریک و برادر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هستند. این حقیقت با حدیث منزلت تایید و تکمیل میشود که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:« انت منی بمنزله هارون من موسی»9
5. این منصب امیر المومنین که اصل بسیاری از مناصب، مانند خلافت، وزارت، ولایت، امارت و وراثت ایشان است، امری اعتباری نیست تا بتواند به دیگری منتقل شود، بلکه حاکی از حقیقت برتری است که نمود ظاهری همان عقد اخوت است. بنابراین بهتر آن است که گفته شود این حقیقت ( برادری و مشاکلت پیامبر صلی الله علیه و آله با علی علیه السلام) در آن برهه تاریخی به اطلاع مردم رسیده نه اینکه تحقق پذیرفته است.
👇👇👇👇
نتیجه:
1. عقد اخوت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام گرچه به ظاهر مانند سایر عقود قراردادی در زمان و مکان خاصی منعقد شد، اما حاکی از یک حقیقت والا است و آن مشابهت و مشاکلت امیرالمومنین با وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله است.
2. این شباهت خود دلالت بر یک نوع وحدت و یگانگی این دو وجود مقدس در اصل خلقت و سرشت می کند و به همین دلیل این رابطه، واقعی و منحصر در شخص علی علیه السلام است و به شخص و فرد دیگر تسری نمییابد.
3. این اخوت و برادری خود بیانگر معاونت و مشابهت علی علیه السلام با حضرت ختمی مرتبت در بسیاری از شوون، وظایف و مناصب و مناقب در ظاهر و باطن، در امور مادی و معنوی و در دنیا و آخرت است.
منبع
http://www.pasokhbesoalat.ir/
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پاسخ:
ماجرای غدیر از نظر کثرت راوی در حدی است که کسی قدرت انکار آن را ندارد، به همین دلیل بعضی از عالمان اهل سنت در دلالت و معنای حدیث خدشه کرده، لفظ مولی را به معانی مختلفی غیر از «سرپرست و صاحب اختیار» گرفتهاند؛ از جمله گفتهاند: مولی به معنای محب و ناصر است؛ یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله به مردم توصیه کردند، علی علیه السلام را دوست بدارید یا سفارش کردند که یار و یاور او باشید.1
کلمه مولی در معنای «اولی به تصرف» حقیقت است و معانی دیگر از فروع این معنا است؛ زیرا مالک را مولی گویند، چون نسبت به مملوک خود، اولویت دارد؛ مملوک را مولی گویند؛ چون به اطاعت کردن از مالک خود اولویت دارد؛ همچنین همسایه و هم قسم را مولی گویند؛ چون آنها به یاری همسایه و هم قسم خود اولویت دارند و ...
گوینده لفظ مولی، در صورتی که معنای حقیقی و اصلی را در نظر داشته باشد، نیاز به قرینه ندارد؛ اما اگر قصد گوینده، معانی فرعی باشد، وجود قرینه ضرورت دارد و در صورت وجود قرینه بر معنای دوست و یاور، سخن پیامبر صلی الله علیه و آله به این معنا است که علی علیه السلام دوست و یاور مردم باشد؛ همچنان که اگر مولی به معنای سرپرست و رهبر باشد، معنای جمله «فعلی مولاه...» سرپرستی و رهبری علی علیه السلام بر مردم است.2
دهلوی میگوید: جمله«اللهم وال من والاه....» که ذیل حدیث آمده است، قرینه بر معنای فرعی، یعنی محبت است در صورتی که:
1.ظهور سخن به دست صدر آن است نه ذیل آن؛ یعنی گوینده، شنوندگان خود را منتظر نمی¬گذارد تا از ادامه سخن، مقصود او را درک کنند؛ بلکه قرینه همیشه باید مقدم بر سخن یا همراه آن باشد؛ به تعبیر دیگر، صدر و ابتدای کلام، هدف اصلی گوینده کلام را نمایش میدهد .3
ابتدای سخن پیامبر صلی الله علیه و آله بحث از ولایت و رهبری ایشان است؛ زیرا آن حضرت در غدیر خم، پیش از معرفی امیرمومنان بر اساس آیه «النبی اولی بالمومنین من انفسهم... »(احزاب/3) با جمله «الست اولی بکم من انفسکم» و تکرار آن، سه بار از مردم اقرار گرفت که نسبت به آنان از خودشان اولی و شایسته تر است؛ سپس فرمود: اگر من اولی هستم، هر کس ولایت مرا پذیرفته باید ولایت علی علیه السلام را نیز بپذیرد.4
«... فَأخَذَ بِیَدِ عَلِیًّ فقَالَ: ألَسْتُم تَعْلَمُونَ أَنَّی أوْلَی بِالْمُؤمِنِینَ مِن أنْفُسِهم؟ قَالوا: بَلَی. قَالَ: ألَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنَّی أوْلَی بِكُلَّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ؟ قَالوا: بَلَی. قَالَ: فَأخَذَ بِیَدِ عَلِیًّ فقَالَ: اللّهَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فعَلِیٌّ مَوْلَاهُ. اللّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وعَادِ مَن عَادَاهُ؛ پیامبر صَلی اللهُ عَلیه و آله دست علی را گرفت و فرمود: آیا میدانید که من از مؤمنان به خود آنان «اولی» هستم؟ گفتند: بله. فرمود: آیا میدانید که من از هر مؤمنی به خودِ او «اولی» هستم؟ گفتند: بله. پس دست علی را گرفت و فرمود: خدا را گواه، هر کس را که من مولای همیشگی او هستم این علی مولای همیشگی اوست. خدایا! بپذیر ولایت هر که را که ولایت او را بپذیرد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد».
اگر ذیل کلام قرینه بر معنای مورد نظر گوینده آن است، در این صورت جملهای که پیامبر صلوات الله علیه و اله در جواب سوال عمربن خطاب میفرماید، قرینه بر اراده معنای حقیقی مولی دارد: عمر در ادامه حدیث غدیر میپرسد: ای رسول خدا! این مطلب از جانب خدا است؟ پیامبر صلوات الله علیه و اله پاسخ داد: بله! از طرف خدا و رسول او است؛ به یقین او امیرمومنان و امام متقین و ... است.5
2.اگر معنای مولی «سرپرست و اولی به تصرف» باشد، مقصود پیامبر صلی الله علیه و آله این است که علی علیه السلام بعد از او سرپرست و رهبر مردم است؛ بنابراین مردم باید همچون پیامبرشان او را دوست بدارند و متابعت و یاری کنند و اگر معنای مولی، دوست و یاور باشد، مقصود این است که علی علیه السلام همچون پیامبر صلی الله علیه و آله باید دوست و یاور مردم باشد و پیدا است دعایی که پیامبر صلی الله علیه و آله با جمله «اللهم وال من...» می فرماید: با معنای اول مناسب است؛ نه با معنای دوم.6
3. در بعضی نقلها بعد از جمله اللهم وال من والاه و عاد من عاداه، جمله «و احب من احبه و ابغض من ابغضه» آمده که نشانه این است که اللهم وال من... به معنای دوست داشتن نیست؛ زیرا اگر به معناي دوست داشتن بود، جمله احب من ... تکراري ميگشت؛ بنابراین با توجه به صدر حدیث، معنای دعا اینگونه میشود که خدایا هر کس ولایت علی علیه السلام را یذیرفت، هدایت کن و هرکس او را وا گذاشت، تو هم اورا واگذار.7
👇👇👇👇
نتیجه:
1.صدر و ابتدای کلام، تابلوی نشان دهنده هدف گوینده است؛ نه ذیل و ادامه سخن؛ بنابراین دعای پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از مشخص شدن هدف او از کلام، معنا پیدا می کند؛ نه این که خود دعا قرینه بر مقصود او از کلام باشد.
2.دعای پیامبر صلی الله علیه و آله در حدیث غدیر که با عبارت «اللهم وال من والاه و....» ذکر شده است، با معنای حقیقی مولی، یعنی سرپرست و اولی به تصرف سازگار است؛ زیرا حضرت برای کسی دعا میکند که سرپرستی علی علیه السلام را پذیرفته است؛ در صورتی که اگر مولی به معنای دوست و یاور باشد، باید برای علی علیه السلام که دوست و یاور مردم است، دعا میکرد.
3. جمله «و احب من احببه...» كه در بعضی از نقلها آمده، نشان ميدهد، معنای دعاي «وال من والاه...» در معنایی غیر از محبت است؛ اين دعا به همان معنای سرپرستی و ولایت است.
«خدایا! آن که على را به ولایت برگزیند، تو ولىاش باش و آن که با او به عداوت در آید، با او دشمنى کن و دوست بدار آن که على را دوست دارد....» به خوبى روشن است، اگر مقصود از ولایت، محبت و دوستى باشد، دعاى بعدى پیامبر: «و احبّ من احبّه» تکرار و لغو مىشود؛ بنابراین، وجود هر دو سخن نشان مىدهد، اینها دو موضوع متفاوتند و ولایت چیزى برتر از محبت است.
منبع
http://www.pasokhbesoalat.ir/
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پاسخ:
در جواب این سؤال باید گفت که یک پیش فرض نادرستي وجود دارد بر اینکه اکثر مسلمانان در مکه بودند و بیشتر حاجیان در غدیر جدا شده و عده كمي باقی مانده بودند. در حالی که چنین نبوده است. چه کسی گفته که همراهان حج از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جدا شده بودند؟ اغلب حاجیان مسافران دیار مختلف بودند و تا غدیر که در پنج کیلومتری جُحفه قرار دارد، همه با هم میآمدند و از آنجا هر گروه به مسیر خود میرفتند، پیامبر صلی الله علیه و آله همه را نگه داشتند و فرمودند که به رفتگان نیز بگویید تا باز گردند؛ خبر پیچید و بسیاری از اهل مکه نیز به آنها پیوستند تا خود شاهد باشند، چه خبر مهمی است؟ جمعیت از 90 هزار تا 124 هزار نفر گفته شده است.1 همچنین باید گفت اعلام ولایت حضرت امیرالمومنین علیه السلام بعد از پايان مراسم حج در آن روز خاص و در مکان خاص، علاوه بر آن که به دستور اکید پروردگار بوده، حکمتهایی نیز داشته است؛ از جمله:
الف) مناسب نبودن مني و عرفات يا مكه براي معرفي امير المؤمنين عليه السّلام: در منی یا مکه تعداد اهل نفاق و دغل و دورويى بیشتر بود؛2 به همین خاطر وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در سرزمين عرفات براى مردم خطبهاى ايراد فرمود و در آن خطبه خواست امامان بعد از خود را معرفى كند تا امّت بعد از او به گمراهى، فتنه و آشوب نيفتد، گروهي از بنى هاشم كه با خلافت اهل بيت عليهم السلام دشمنى مىورزيدند، در كمين بودند تا مبادا در آن جمع عظيم، پيامبر صلى الله عليه و آله مطلبى بگويد، به همین دلیل ایجاد سروصدا کرده و خطبه پیامبر را برهم زدند تا پیامبر به هدف خود نرسد و نتواند موضوع ولایت و خلافت امامان بعد از خود ، از جمله امام علی علیه السلام را بیان کند. پس یکی از علتهای تعویق بیان امامت از عرفات به غدیر این بود که در عرفات جو مناسب نبود و مجلس و خطبه حضرت را بر هم زدند كه موجب خوف پیامبر از تفرقه در دین و آسیب دیدن دین شد؛ بنابراين بیان امامت به غدیر انداخته شد.3
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم از ابلاغ ولايت امير مؤمنان عليهالسلام و عدم پذيرش آن در مکه یا عرفات یا منی هراس داشت؛ ترس پيامبر، از آلودگي فضاي سياسي آن زمان حكايت دارد؛4 از تحريك، عوامفريبي، توطئه ديني و فتنهانگيزي منافقان درباره اصل دين بود؛ زیرا بيان مسأله ولايت و رهبري ميتوانست افراد سادهلوح را به شك اندازد و منافقان بگويند كسي كه مدّعي نبوّت بود، مدتي خود حكومت كرد و اينك هم حكومت را به دامادش ميسپارد تا ما زير سلطه او باشيم.5 آري تازه مسلمانان، نه از تحليلهاي عميق بهرهاي داشتند و نه هنوز دين در عمق جانشان ريشه دوانده بود كه برابر شبهات مقاوم باشند، پس احتمال ميرفت كه فريب بخورند و بر اثر تحريك منافقان از دين برگردند و پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به جنگ با كساني وادار شود كه به او اقتدا كرده و تازه مسلمان بودند. خلاصه آنكه اين حركت منافقانه ميتوانست، به دين آسيب برساند.
بنابراین، پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم از ترس اينكه منافقان با مشركان حجاز دسيسه كنند و دوباره آن آتشهاي زير خاكستر را برافروزند و تازه مسلمانان ناآشنا به اسلام را بشورانند و مرتد كنند، تعلّل ميورزيد و در پي فرصت مناسبي براي ابلاغ جانشيني حضرت اميرمؤمنان عليهالسلام بود .6
👇👇👇👇
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله از اين ميترسيد كه با اعلان خلافت حضرت علي عليه السلام ، بين مسلمانها اختلاف بيفتد و بعد از رحلت پيغمبر صلي الله عليه و آله همه زحمتها هدر برود؛ به همین دلیل اعلام عمومي و صريح خلافت حضرت علي عليه السلام را تأخير ميانداختند. طبق برخي از روايات يا استنباطي كه از روايات شده، اين دستور از روز عرفه (نهم ذي الحجه) به پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله داده شد كه حضرت علي عليه السلام را به جانشيني خود معرفي كند؛ اما ايشان كه نگران اختلاف امت بودند تا روز هجدهم ذي الحجه اين مسأله را به تأخير انداختند تا اين كه روز هجدهم، در غدير خم، جبرئيل نازل شد و مهار اسب پيامبر صلي الله عليه و آله را گرفت و فرمود: خدا ميفرمايد؛ همين جا بايد خلافت علي عليه السلام را ابلاغ كني: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ هاي خويشي و قومي داماد خودت را به جانشيني انتخاب كردهاي. اين جا بود كه پيغمبر صلي الله عليه و آله دستور داد، مردم در غدير خم جمع شوند و مسأله را با صراحت ابلاغ فرمود.7
از جمله «والله يعصمك من الناس» فهميده ميشود كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم براي اجراي مأموريت بزرگ تبليغ ولايت در ماجراي غديرخم، نگران و ترسناك بود که وعده حفظ داده شده است، نگراني و ترس او از سطحينگري مردم، عدم پذيرش فرمان الهي و اتهام آن حضرت به كذب، قبيلهگرايي و امثال آن بود.8
ب)اعلام عمومي در مدينه بر آموزشي بودن حجه الوداع: از ابتداي امر و قبل از حركت كاروان حجه الوداع در مدينه ندا داده شده بود كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم براي آموزش احكام و مناسك حج، عازم مراسم حج هستند. ایشان در سال دهم هجري از طرف خدا مأموريت يافت تا شخصاً در مراسم حجّ شركت كند و حجّ كامل را به مسلمانان بياموزد؛9 بنابراین براى انجام فريضه حج و تعليم مناسك آن به مسلمانان در قالب يك جمعيت ده هزار نفرى حركت كرد و در روزهاى عرفه و منى سخنرانىهاى جامع و ارزندهى ايراد فرمود.10 از اين رو شايد بتوان اين گونه گفت كه خدا و رسول او نخواستهاند در ايام حضور در مكه، عرفات و مني، امري را مطرح سازند كه از توجه مردم به آموختن و تعليم مناسك و اعمال حج بکاهد.
ج) بالا بودن میزان تأثیر و نفوذ کلام در موقعیت وداع و خداحافظی: منطقه غدیر خم، آخرین محل وداع هزاران مسلمان شیفته و مرید پیامبر با مراد خودشان بود؛ از این رو لحظهای حساس و حیاتی برای تکرار و تأکید مجدد بر این نکته مهم و سرنوشت ساز؛ یعنی خلافت و جانشینی امیر مؤمنان علی علیه السلام به نظر میرسید. پس در غدیر، بايد آخرين خاطره و مهمترين فصل اين سفر بزرگ انجام پذيرد و مسلمانان با دريافت آخرين دستور كه در حقيقت نقطه پايانى در مأموريّتهاى موفقيّتآميز پيامبر صلى الله عليه و آله بود، از هم جدا شوند؛11 بنابراین، انتخاب غدیر خم با شرایط خاص و منحصر به فرد خود، انتخابی از سر تدبیر و حکمت است تا به عنوان حادثهای جدید و فراموش ناشدنی، برای همیشه در اذهان مردم ثبت شود.
د) اعلام ولایت امام علی علیه السلام در غدیر خم؛ فرمان خداوند متعال: اعلام این مسئله مهم بعد از پايان مراسم حج در آن روز خاص، آن هم در محل غدیر خم به فرمان اکید باری تعالی بوده، مراسم «حجّةالوداع» در ماه آخر سال دهم هجرت به پايان رسيد، مسلمانان، مكّه را به عزم مدينه ترك کردند، فرمان حركت صادر شد، هنگامى كه كاروان به سرزمين «رابغ»12 كه در ده ميلى «جحفه»13 قرار دارد، رسيد؛ جبرئيل، امين وحى، در نقطهاى به نام «غدير خم» فرود آمد و حضرت را با آيه زير مورد خطاب قرار داد که فرمود: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ؛ "اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملًا (به مردم) برسان! و اگر نکنى، رسالت او را انجام ندادهاى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مىدارد و خداوند، جمعیّت کافران (لجوج) را هدایت نمىکند.»( مائده/67) پس رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم كاملاً تابع وحي است و چون آيه ابلاغ در غدير نازل شده، او نيز مأمور است تا همان مكان این امر مهم را بیان کنند.
البته ذکراين نكته است كه روز هجدهم ذی الحجه، روز نصب كلّى و معرّفى براى همگان و إعلام به عموم امّت بودهاست، وگرنه در طول دوران زندگانى امير المؤمنين عليه السلام حضرت رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم مسأله مهم خلافت و جانشینی او را بارها به مناسبتهای مختلف به مردم گوشزد کرده بود و بیان آن در اجتماع مسلمانان در غدیر خم، به منظور تأکید مجدد و اتمام حجت بوده است.
منبع
http://www.pasokhbesoalat.ir/
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 《انگشتر عزیز》
روایت مردانی که محبوبیتشان مرزی ندارد.
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠حدیث
امام حسین علیه السلام:
إلهي! اُطلُبني بِرَحمَتِكَ حَتّى أصِلَ إلَيكَ، وَاجذِبني بِمَنِّكَ حَتّى اُقبِلَ عَلَيكَ . . .
خداى من ! مرا با رحمتت بطلب تا به تو برسم و با نعمتت جذبم كن تا به تو روى آورم ...
الإقبال
(طبعة دار الكتب الإسلاميّة) صفحه 348
◼️ سالروز اربعین شهادت امام حسین علیه السلام و یاران ایشان بر شما تسلیت باد
🔰 @p_eteghadi 🔰
مداحی آنلاین - زیارت اربعین - میثم مطیعی.mp3
10.82M
⏰ #قرار_عاشقی
⏯ #زیارت_اربعین
🌷قرائت زیارت #اربعین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع)
🎤با نوای حاج #میثم_مطیعی
🥀🍃
🔰 @p_eteghadi 🔰
✳️ #اعمال_روز_اربعین
1-خواندن زیارت اربعین
2-غسل اربعین وتوبه (قبل از نماز ظهر)
3-بعد از نماز صبح صد مرتبه(لاحول ولاقوة الا بالله علي العظيم)
4-هفتاد مرتبه تسببحات اربعه
5-بعد از نماز ظهر سوره والعصر بعد هفتاد مرتبه استغفار
6-غروب چهل مرتبه لا الة الا الله
7-بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا
#التماس_دعاے_فرج
🔰 @p_eteghadi 🔰
14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 عمق راهبردی اربعین چیست؟
🔻هدف این راهپیمایی چیست؟
🔸ما دنبال چه معجزهای از امام حسین هستیم؟
که مقدمات ظهور را فراهم کند.
مثل معجزهای که در پیروزی ما در جنگ کرد. مثل معجزه زینب کبری که بزرگترین حرکت تروریستی سازمانیافته مورد حمایت ارتش آمریکا در منطقه شکست خورد.
بله؛ در عین حال بیمار هم شفا میدهند؛ گرفتاری هم برطرف میکنند. کرونا را هم از بین میبرند!
اما مهمتر نجات جهان از مریضی ظلم است.
🔸ما ذاتا وابستهایم به قدرت و رحمت و لطف خدا. این یک گزاره علمی است. خداوند باب رحمت واسعهاش را حسین قرار داده. ما واقعا وابستهایم به حسین.
این هیجان و احساسات نیست. اگر علم پیشرفت کند؛ نیاز به حرم از نظر علمی بیان میشود.
ما هنر نکردیم عاشقش شدیم... ما را اینجور ساختهاند!
🎤استاد پناهیان
🔰 @p_eteghadi 🔰
نزول آیه در مورد لزوم احترام پیامبر!!!!
🤔#پرسش
❓الله، در هنگام تمام بلایا و فجایع انسانی که منجر به مرگ میلیونها زن و کودک بیگناه شده است مطلقاً هیچ اثر و واکنشی از خود نشان نمیدهد و فقط نظارهگر زجر و مرگ انسانهاست.
اما به محض اینکه اصحاب محمد صدایشان از صدای محمد بلندتر میشود، داد الله در میآید که:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ ﴿حجرات/۲﴾
ای مؤمنان! صدایتان را بلندتر از صدای پیامبر نکنید! ❗️❗️
👇👇👇
💠#پاسخ💠
👌این که چرا خداوند در دنیا در تمام موارد , جلوی جنایات ظالمین را نمی گیرد و آنان را با اختیاری که به آنان داده است وا می گذارد , پاسخ روشنی دارد که در ذیل پیرامون آن بحث کرده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1312
❕اما این که چرا خداوند در برابر بی ادبان نسبت به پیامبر گرامی واکنش نشان می دهد , آن هم پاسخ روشنی دارد , زیرا از یک سو افراد هتاک را رسوا کرده و نشان می دهد که آنان شایستگی زعامت و پیشوایی را پس از پیامبر گرامی ندارند و از سوی دیگر ادب برخورد با کسانی را که بر ذمه انسان حق بزرگی دارند را به مسلمین آموزش می دهد زیرا قرآن کتاب آموزش اخلاق و ادب است .
👌در شان نزول آیه مذکور آمده است :
« چون سوارانی از بنی تمیم نزد پیامبر آمدند , ابوبکر خطاب به پیامبر گفت که « قعقاع بن معبد» را امیرشان گردان و عمر گفت « اقرع بن حابس» را امیر گردان .
🔷ابوبکر به عمر گفت تو می خواهی با من مخالفت کنی و عمر گفت نخیر چنین نیست . کار آنها به جدال و دعوا کشید و صداها را در حضور پیامبر بلند کردند تا جایی که نوشته اند نزدیک بود آن دو هلاک شوند و این آیات نازل شد:
" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ " " اى كسانى كه ايمان آوردهايد صداى خود را فراتر از صداى پيامبر نكنيد، و در برابر او بلند سخن مگوييد (و داد و فرياد نزنيد) آن گونه كه بعضى از شما در برابر بعضى مىكنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالى كه نمىدانيد " ( حجرات آیه ٢ )
" أَنَّهُ قَدِمَ رَكْبٌ مِنْ بَنِي تَمِيمٍ عَلَى النَّبِيِّ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: أَمِّرْ الْقَعْقَاعَ بْنَ مَعْبَدِ بْنِ زُرَارَةَ، قَالَ عُمَرُ: بَلْ أَمِّرْ الْأَقْرَعَ بْنَ حَابِسٍ، قَالَ أَبُو بَكْرٍ: مَا أَرَدْتَ إِلَّا خِلَافِي، قَالَ عُمَرُ: مَا أَرَدْتُ خِلَافَكَ، فَتَمَارَيَا حَتَّى ارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُهُمَا، فَنَزَلَ فِي ذَلِكَ: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا» حَتَّى انْقَضَت " _ " كَادَ الْخَيِّرَانِ أَنْ يَهْلِكَا. أَبَا بَكْرٍ وَ عُمَرُ رَفَعَا أَصْوَاتَهُمَا عِنْدَ النَّبِيِّ ... فَأَنْزَلَ اللَّهُ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُم "
📚صحیح بخاری ج 5 ص213 و ج 6 ص 171 و ج 9 ص 120 _ سنن ترمذی ج 5 ص361 _ سنن نسائی ج 8 ص 240
❕در تفسیر نمونه پیرامون آیات مذکور می خوانیم :
" جمله اول (لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ ...) اشاره به اين است كه صدا را بلندتر از صداى پيامبر ص نكنيد، كه اين خود يك نوع بى ادبى در محضر مبارك او است، پيامبر ص كه جاى خود دارد اين كار در برابر پدر و مادر و استاد و معلم نيز مخالف احترام و ادب است.
❕بديهى است اگر اينگونه اعمال به قصد توهين به مقام شامخ نبوت باشد موجب كفر است و بدون آن ايذاء و گناه "
📚تفسير نمونه، ج 22، ص: 138
❕امام سجاد ع در رساله حقوق در مورد" رعايت ادب در برابر استاد که پیامبر گرامی مصداق روشنی برای آن است " فرمود:
" حق كسى كه ترا تعليم و تربيت مىدهد اين است كه او را بزرگ دارى، مجلسش را محترم بشمرى، به سخنانش كاملا گوش فرا دهى، و رو به روى او بنشينى، صدايت را از صداى او برتر نكنى، و هر گاه كسى از او سؤالى كند تو مبادرت به جواب ننمايى، در محضرش با كسى سخن نگويى، و نزد او از هيچكس غيبت نكنى، اگر پشت سر از او بد گويند دفاع كنى، عيوبش را مستور دارى، و فضائلش را آشكار سازى، با دشمنانش همنشين نشوى، و دوستانش را دشمن ندارى، هنگامى كه چنين كنى فرشتگان الهى گواهى مىدهند كه تو به سراغ او رفتهاى و براى خدا از او علم آموختهاى نه براى خلق خدا"
📚محجة البيضاء" ج 3 ص 450 (باب آداب الصحبة و المعاشرة).
🔰 @p_eteghadi 🔰
هدایت شده از TRUST IN GOD
#جا_مانده_ایم
🏴ماجرای #اربعین رو از زبان عمو قصه گو در کانال زیر بشنوید👇🏴
✅ #روانخوانی_قرآن
✅#چرتکه
✅ #حفظ_قرآن
✅ #انگلیسی
✅ #عربی
✅ #نقاشی
✅ #احکام_پسران
✅ #احکام_دختران
✅ #خط_تحریری
✅#پاستل
✅#مداحی
🔆برای حضور در کانال 👇
https://eitaa.com/joinchat/3679125579Ce5d4042124
توضیحی در رابطه تعداد اصحاب کهف!!!!
🤔#پرسش
❓وقتی محمد با نزاع بین یهودیان و مسیحیان راجع به تعداد اصحاب کهف مواجه میشود، میخواهد خودی نشان دهد و کلامی به عنوان فصل الخطاب که پایاندهنده این نزاع باشد را از قول الله بیان کند!
غافل از اینکه خود الله هم نمیداند تعداد اصحاب کهف چند نفر است! اما طبق معمول، درست مانند «انسانی جاهلی، اما مغرور» که شهامت اقرار به جهلش را ندارد میگوید: الله به تعداد اصحاب کهف آگاه تر است!
و در ادامه محمد را از بحث و جدل با اهل کتاب منع میکند
▪️آیه ۲۲ سوره کهف:
بعضی خواهند گفت که عده آن اصحاب کهف سه نفر بود چهارمین هم سگ آنها، و برخی دیگر از روی خیالبافی و غیبگویی میگویند عده آنها پنج نفر بود ششمین سگ آنها، و برخی دیگر گویند: هفت نفر بودند و هشتمین سگ آنها. بگو: خدای من به عده آنها آگاهتر است، که بر عدد آنها به جز افراد قلیلی هیچ کس آگاه نیست، پس تو (با اهل کتاب) درباره آنها مجادله مکن جز آنکه هر چه به ظاهر وحی دانستی اظهار کن و دیگر هرگز فتوا از احدی در این باب مپرس!❗️❗️❗️
👇👇👇👇
💠#پاسخ💠
👌معاند جاهل با جعل و تحریف در معنای آیه در صدد شبهه پراکنی است و مثلا می گوید که :
1⃣ درباره تعداد نفرات اصحاب کهف اختلاف شده بود و قرار بود که خداوند رفع اختلاف کند , در حالی که آیه مذکور با صراحت و با استفاده از ( سین ) تصریح می کند که در آینده این اختلافات رخ خواهد داد و می فرماید :
" سَيَقُولُونَ ثَلاثَةٌ رابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَ يَقُولُونَ خَمْسَةٌ سادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَيْبِ وَ يَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ ما يَعْلَمُهُمْ إِلاَّ قَلِيلٌ فَلا تُمارِ فِيهِمْ إِلاَّ مِراءً ظاهِراً وَ لا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدا " " گروهى خواهند گفت آنها سه نفر بودند كه چهارمينشان سگ آنها بود، و گروهى مىگويند پنج نفر بودند كه ششمين آنها سگشان بود- همه اينها سخنانى بدون دليل است- و گروهى مىگويند آنها هفت نفر بودند و هشتمينشان سگ آنها بود، بگو پروردگار من از تعداد آنها آگاهتر است، جز گروه كمى تعداد آنها را نمىدانند، بنا بر اين در باره آنها جز با دليل سخن مگوى و از هيچكس پيرامون آنها سؤال منما. " ( کهف ٢٢ )
❕در تفسیر مجمع البیان آمده است :
" در اينجا خداوند خبر مىدهد كه بزودى در باره عده اصحاب كهف، اختلاف پيدا ميشود. هنگامى كه نصاراى نجران، خدمت پيامبر گرامى اسلام، شرفياب شدند، اين اختلاف پيدا شد. نصاراى يعقوبى گفتند: آنها سه نفرند و چهارمى سگ ايشان است. نصاراى نسطورى گفتند: آنها پنج نفرند و ششمى سگ ايشان است. مسلمانان گفتند: آنها هفت نفرند و هشتمى سگ ايشان است. "
📚ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج15، ص: 38
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
2⃣یا می گوید خداوند از ذکر تعداد اصحاب کهف امتناع کرده است , در حالی که خداوند با کنایه نسبت به این موضوع نکاتی را مطرح کرده است , چنان که مفسرین می گویند :
"گر چه در جملههاى فوق قرآن با صراحت تعداد آنها را بيان نكرده است، ولى از اشاراتى كه در آيه وجود دارد مىتوان فهميد كه قول سوم همان قول صحيح و مطابق واقع است، چرا كه به دنبال قول اول و دوم كلمه" رجما بالغيب" (تير در تاريكى) كه اشاره به بى اساس بودن آنها است آمده، ولى در مورد قول سوم نه تنها چنين تعبيرى نيست، بلكه تعبير" بگو پروردگارم از تعداد آنها آگاهتر است" و همچنين" تعداد آنها را تنها گروه كمى مىدانند" ذكر شده است كه اين خود دليلى است بر تاييد اين قول "
📚تفسير نمونه، ج12، ص: 383
👌و می گویند :
" قرآن مجيد صريحاً در اين زمينه اظهار نظر نكرده، و از ميان سه نظريّه مذكور هيچ كدام را بهطور صريح انتخاب ننموده است. زيرا اقتضاى كلام فصيح و بليغ همين است، كه گاه نبايد بهطور آشكار و صريح مطلبى را اظهار نمود، بلكه بايد با اشاره و كنايه و قرينه آن را بيان كرد. در اينجا نيز قول اوّل و نظريّه دوم (پنج نفر) هر دو صريحاً ردّ شده و گفتارى بىدليل شمرده شده است، امّا نظريّه سوم صريحاً ردّ نشده بلكه با لحن قبول و موافقتآميز بيان گرديده، كه نشان مىدهد نظريّه حق همان نظريّه سوم است. آرى آنها شش وزير دقيانوس و يك چوپان به همراه سگ چوپان بودند كه دست از زندگى عادى و راحت خود كشيده، و به موقعيّت و مقام خويش پشت پا زده و راه سخت و پرزحمت حق را در پيش گرفته، و همه ناملايمات آن را به جان خريدند. "
📚داستان ياران ص: 61
❕در تفسیر مجمع البیان می خوانیم :
" ابن عباس گويد: من از همان عده كم هستم. آنها هفت نفرند و هشتمى سگ ايشان است. ظاهر اين است كه وى اين مطلب را از پيامبر گرامى اسلام بدست آورده است. " " ضحاك از ابن عباس روايت كرده است كه آنها عبارتند از:
1- مكسلمينا. 2- تمليخا. 3- مرطولس. 4- نينونس. 5- سارينوس. 6- دربونس.
7- كشوطينونس شبان. ( به علاوه سگشان ) "
📚ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج15، ص: 38
3⃣و در ادامه می گوید که خداوند پیامبر را از مطلق جدال در این رابطه نهی می کند در حالی که این سخن صحیح نیست , بلکه در پايان آيه اضافه مىكند" در مورد آنها بحث مكن جز بحث مستدل و توأم با دليل و منطق" (فلا تُمارِ فِيهِمْ إِلَّا مِراءً ظاهِراً).
❕بنا بر اين جمله (فَلا تُمارِ فِيهِمْ إِلَّا مِراءً ظاهِراً) مفهومش اين است كه آن چنان با آنها منطقى و مستدل سخن بگو كه برترى منطق تو آشكار گردد.
👌مفهوم سخن اين است كه تو بايد به اتكاء وحى الهى با آنها سخن بگويى زيرا محكمترين دليل در اين زمينه همين دليل است،" و بنا بر اين از احدى از آنها كه بدون دليل سخن ميگويند در باره تعداد اصحاب كهف سؤال نكن" (وَ لا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَداً). "
📚تفسير نمونه، ج12، ص: 384
🔰 @p_eteghadi 🔰
همبستری با کنیز قبل از سن بلوغ یا شیرخوارگی!!!!!
🤔#پرسش
❓فتوای آخوندهاى شيعه مبنی بر تفخیذ (سكس لاپایی) با طفل شیرخوار برگرفته از دستور امام صادق است
بدون هيچ توضيح اضافى ميرويم سر اصل مطلب
▪️الف) در حدیثی از امام صادق که به اعتراف علامه مجلسی، «حسن موثق كالصحيح» است میخوانیم:
عَلِيُّ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ اِبْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: فِي اَلْجَارِيَةِ اَلَّتِي لَمْ تَطْمَثْ وَ لَمْ تَبْلُغِ اَلْحَبَلَ إِذَا اِشْتَرَاهَا اَلرَّجُلُ قَالَ «لَيْسَ عَلَيْهَا عِدَّةٌ يَقَعُ عَلَيْهَا»
#ترجمه: از امام صادق پرسيدم: حكم كنيزى كه هنوز پريود نشده و به سن حاملگى نرسيده است، چيست؟ فرمود: بعد از خريدن آن كنيز، مقاربت(سكس) با او جايز است و عدهای بر او نیست.
#منبع: تهذيب الأحکام؛ جلد۸ ، صفحه۱۷۱ ❗️❗️
👇👇👇
💠#پاسخ💠
👌در روایات متعددی تصریح شده است که همبستری با جاریه و کنیز , تا قبل از رسیدنش به سن بلوغ و رشد یعنی نه سالگی جایز نیست , زیرا با توجه به رشد جسمانی شکل گرفته در آن سن , خطر اینکه کنیز با همبستری دچار آسیب شود , از بین می رود .
( در گذشته مفصلا توضیح داده ایم که در زمان صدور روایات , دختران در سن نه سالگی مثلا به سن رشد می رسیدند ) :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1406
❕بنابراین جواز روایی سکس و همبستری با دختری که به سن بلوغ نرسیده و به اصطلاح ملحد شیرخواره است , از توهمات و جعلیات ملحد است .
👌امام باقر ع فرمود :
" با جاریه و کنیز همبستری صورت نمی گیرد , تا زمانی که به سن نه یا ده سالگی برسد " " عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا يُدْخَلُ بِالْجَارِيَةِ حَتَّى يَأْتِيَ لَهَا تِسْعُ سِنِينَ أَوْ عَشْرُ سِنِينَ. "
📚الکافی ج ٥ ص ٣٩٨ _ التهذیب ج ٧ ص ٤٥١
❕علی ع نیز تصریح می کرد که اگر کسی زودتر از سن بلوغ و رشد با جاریه همبستر شود و به جاریه آسیبی رسد , ضامن آن آسیب است و باید تنبیه شود :
"فَإِنْ فَعَلَ فَعِيبَتْ فَقَدْ ضَمِنَ. "
📚التهذیب ج ٧ ص ٤١٠ _ وسائل الشیعه ج ٢٠ ص ١٠٣
❕مرحوم بحرانی نیز تصریح می کند که اتفاق بیانات اهلبیت علیهم السلام و اجماع علما بر آن است که همبستری قبل سن بلوغ با جاریه , جایز نیست :
" لظاهر الاتفاق نصا و فتوى على أنه لا يجوز الوطء قبل بلوغها "
📚الحدائق الناضرة في احكام العترة الطاهرة، ج19، ص: 432
❕معاند به روایاتی استناد کرده است که ارتباطی با همبستری با کودک شیرخواره یا غیر بالغ ندارد , بلکه ناظر است به کنیزی که به بلوغ رسیده است اما سنش هنوز زیاد نیست و مثلا ١١ و ١٢ ساله و ... است ( الصغیره ) و حیض نیز هنوز نمی شود , ( لم تطمث ) و احتمال حامله شدن از صاحب قبلی هم به هر دلیلی در مورد او نمی رود ( لا یتخوف علیها الحبل ) , در صورت خرید چنین کنیزی , رعایت عده بر کنیز شرط نیست :
📚جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج 29، ص: 415 "
" عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: فِي الْجَارِيَةِ الَّتِي لَمْ تَطْمَثْ وَ لَمْ تَبْلُغِ الْحَبَلَ إِذَا اشْتَرَاهَا الرَّجُلُ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهَا عِدَّةٌ " " سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْجَارِيَةِ الَّتِي لَا يُخَافُ عَلَيْهَا الْحَبَلُ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهَا عِدَّةٌ. "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: فِي رَجُلٍ ابْتَاعَ جَارِيَةً وَ لَمْ تَطْمَثْ قَالَ إِنْ كَانَتْ صَغِيرَةً لَا يَتَخَوَّفُ عَلَيْهَا الْحَبَلَ فَلَيْسَ لَهُ عَلَيْهَا عِدَّةٌ وَ لْيَطَأْهَا إِنْ شَاء "
📚وسائل الشیعه ج ٢١ ص ٨٣ باب ٣
❕در رابطه با ارتباط جنسی با کودک شیرخواره , در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1491
🔰 @p_eteghadi 🔰
رعایت حرمت اهلبیت ع در روایات اهلسنت و جعل و تحریف اهلسنت و ملحد در این موضوع!!!!!
🤔#پرسش
❓در ص ٧٣ از جلد اول كتاب معجم الاوسط نوشته سليمان ابن احمد الطبرانى از علماى بزرگ اهل سنت، روايتى آمده است كه در آن پيامبر اسلام به سه مورد اشاره ميكند و ميگويد: نگه داشتن حرمت اين سه چيز به معناى اين است كه الله دين و دنياى شخص را حفظ ميكند و آن سه چيز عبارتند از حرمت اسلام، حرمت من و حرمت زحماتى كه كشيده ام(حرمة الاسلام، حرمتى و حرمة زحمتى)
▪️سانسور و تحريف :
همين روايت را شيخ صدوق از موسسين مذهب شيعه در كتاب الخصال خود آورده است اما با زيركى خاصى كه مختص آخوندهاست كلمه آخر روايت از حرمة زحمتى به حرمة عترتى تغيير ميدهد و به همين راحتى يك روايت را به سود مذهبش جعل ميكند.(حرمة الاسلام، حرمتى و حرمة عترتى)
▪️نكته: نكته مهم و جالب اينجاست كه خود الطبرانى در زير همان روايت اشاره ميكند كه اين روايت ضعيف است.
اما بازهم شيخ صدوق تحريف و جعل را انجام داده و به خورد مردم ميدهد. ❗️❗️
👇👇👇
💠#پاسخ💠
👌این که پیامبر گرامی ص توصیه به رعایت حرمت اهلبیتش می فرمودند , از قضایای مسلم حدیثی است که در روایات متعدد اهلسنت , مورد تاکید قرار گرفته است .
❕علمای اهلسنت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود :
" توصيه مىكنم تا هر چه بهتر و بيشتر با اهل بيت من مدارا نمائيد كه هرگاه بر خلاف اراده من با آنها رفتار كرديد، فرداى قيامت با شما مخاصمه خواهم كرد و اطمينان داشته باشيد با كسى كه با او دشمن باشم، با او دادخواهى و مرافعه خواهم كرد و با هر كسى مخاصمه كنم، جايگاه او دوزخ خواهد بود "
" استوصوا بأهل بيتى خيرا فانى أخاصمكم عنهم غدا، و من أكن خصمه أخصمه، و من أخصمه دخل النار "
📚الصواعق المحرقه , ص ١٥٠ _ ذخائر العقبی ص ١٨ _ ینابیع الموده ج ٢ ص ١١٥
❕و فرمود :
" كسى كه ( حرمت ) مرا درباره اهل بيتم رعايت نمايد، عهد خود را با خدا استوار داشته است " " من حفظنى فى أهل بيتى فقد اتخذ عند اللّه عهدا "
📚الصواعق المحرقه ص ١٥٠ _ذخائر العقبی ص ١٨
❕یا فرمود :
" چهار تيره مردماند كه من در روز قيامت، آنان را شفاعت مىكنم: 1- كسى كه ذرّيّه و بازماندگانم را گرامى بدارد؛ 2- كسى كه نيازمنديهاى ايشان را بر آورده سازد؛ 3- كسى كه بكوشد تا رفع گرفتارى و ناراحتى از ايشان بنمايد؛ 4- كسى كه ايشان را به دل و زبان دوست بدارد. "
" أربع أنا لهم شفيع يوم القيامة، المكرم لذريتى، و القاضى لهم حوائجهم، و الساعى لهم فى أمورهم عندما اضطروا اليه، و المحب لهم بقلبه و لسانه "
📚کنزالعمال ج ١٢ ص ١٠٠ _ ج ١٥ ص ٨٦٨ _ الفصول المهمه ص ١٤٤ _ سبل الهدی و الرشاد ج ١١ ص ٧ _ ینابیع الموده ج ٢ ص ٢٧٠
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕این مضمون در روایات متعدد شیعه نیز آمده است , مثلا شیخ صدوق نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود :
" خداى متعال را سه حرمت است كه هر كس آنها را نگه دارد، خداوند، كار دين و دنياى او را حفظ مىكند و هر كه آنها را نگه ندارد، خداوند، هيچ چيز او را حفظ نمىكند: حرمت اسلام، حرمت من و حرمت عترتم. "
" إنَّ للَّهِ تَعالى حُرُماتٍ ثَلاثاً، مَن حَفِظَهُنَّ حَفِظَ اللَّهُ لَهُ أمرَ دينِهِ ودُنياهُ، ومَن لَم يَحفَظهُنَّ لَم يَحفَظِ اللَّهُ لَهُ شَيئاً: حُرمَةَ الإِسلامِ، وحُرمَتي، وحُرمَةَ عِترَتي. "
📚خصال ج ١ ص ١٤٦
❕این روایت را علمای اهلسنت هم نقل کرده اند با این تفاوت که به جای " حرمت عترتم " , حرمت رحم من " آمده است که باز اشاره به عترت است , زیرا اهلبیت علیهم السلام رحم و ذریه پیامبر اسلام بودند , علمای اهلسنت نقل می کنند که فرمود :
" خدا را سه گونه حرمت است و كسى كه آن سه حرمت را رعايت نمايد، خداى تعالى امر دين و دنياى او را محفوظ مىكند. و كسى كه حق آن سه حرمت را رعايت ننمايد، خداى تعالى هيچگونه امر مربوط به او را حفاظت نمىكند و آنها عبارتند از: 1- حرمت اسلام 2- حرمت من 3- حرمت رحم من. "
" إن للّه عز و جل حرمات ثلاثا من حفظهن حفظ اللّه أمر دينه و دنياه، و من لم يحفظهن لم يحفظ اللّه له شيئا، حرمة الإسلام، و حرمتى، و حرمة رحمى "
📚المعجم الاوسط , طبرانی , ج ١ ص ٧٢ تحقيق : قسم التحقيق بدار الحرمين سال چاپ : 1415 - 1995 م چاپخانه : ناشر : دار الحرمين للطباعة والنشر والتوزيع
❕حال برخی از متعصبین اهلسنت , در این روایت طبرانی تحریف کرده اند و " رحمی " ( رحم من ) را به " زحمتی " " " زحمت من " تبدیل کرده اند , در حالی که در نسخ اصلی معجم الاوسط " رحمی " بوده است و دیگران از علمای اهلسنت هم این روایت را با لفظ " رحمی " نقل کرده اند :
📚مجمع الزوائد , هیثمی , ج ١ ص ٨٨ _ کنزالعمال ج ١ ص ٧٧ _ تهذیب الکمال ج ٢٢ ص ٣٤٩ _ میزان الاعتدال ج ٣ ص ٢٤٢ _ طبقات الشافعیه , ج ١ ص ١٩١ _ لسان المیزان ج ١ ص ٥٠ _ سبل الهدی ج ١١ ص ٩
❕بنابراین اگر تحریفی در روایت مذکور صورت گرفته باشد , از ناحیه اهلسنت است , اما ملحد وقیح در روز روشن و برای فریب مخاطبین مطلب را وارونه جلوه می دهد و مدعی می شود که شیخ صدوق در روایت تحریف کرده است !!!
❗️یا در دروغگویی دیگر مدعی می شود که طبرانی گفته است این روایت ضعیف است , در حالی که طبرانی می گوید که اگر راوی روایت , یعنی عمران بن محمد , یک حدیث مسند روایت کرده باشد , همین روایت است :
" لا نعلم لعمران بن محمد بن سعيد بن المسيب حديثا مسندا غير هذا "
📚همان آدرس از کتاب المعجم الاوسط
❕مکتب الحاد وظیفه ای جز ترویج جعل و جهل و دروغگویی و فریب مخاطبین بر عهده ندارد ❗️❗️❗️
🔰 @p_eteghadi 🔰
25.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ زیبای سخنان #مقام_معظم_رهبری (حفظه الله) در رابطه با اربعین با مداحی میثم مطیعی
#اربعین
#امام_حسین (ع)
🔰 @p_eteghadi 🔰