📌 جای «ماه» در آسمان خالی بود.
☀️ هیچکس کنار خورشید نبود!
در آسمان ولایت، خورشید تابندهٔ حسین بر همگان میتابید، اما جهل روزگار و چشمان خفتهٔ دنیاپرستان تاریکی را رها نمیکرد...
تا اینکه ماه منیر بنیهاشم آمد و یکتنه جای تمام مردم آن روزگار پای امامش ایستاد و آینهای شد برای خورشید ولایت.
و مهتاب تابندهای شد برای انوار ملکوتی امام زمانش. آنهنگام که کسی کنار خورشید نبود، «ماه» در شبهای اندوه میتابید و لبخند را بر لبان سیّدالشّهدا میآورد.
🌌 حضرت ابوالفضل عبّاس الگویی برای شبهای تار غیبت است. اکنون، در روزگاری که مردم، امام زمان را تنها گذاشتهاند، این ماییم که باید مانند «حضرت ماه» و مظهر ادب و الگوی منتظران، یکتنه پای امام زمان خود بایستیم.
💐 میلاد با سعادت #حضرت_ابوالفضل علیه السلام مبارک باد.
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 #معرفی_کتاب
📘سقای آب و ادب
🔹"سقای آب و ادب" رمانی است بسیار خواندنی، جذاب و تأثیرگذار به قلم استاد سید مهدی شجاعی که در ده فصل روایتگر زندگی و حماسه حضرت عباس بن علی(ع) است. بی شک برای کسانی که آن را خوانده و یا حتی تورق کرده اند، اثر بسیار جذاب و تأثیرگذار و الهام بخشی است.
🔹در این رمان معروف و بسیار پرفروش، سیدمهدی شجاعی، زندگی حضرت ابوالفضل (ع) را با روایتی شاعرانه توصیف میکند و در خلال داستان ابعاد جدیدی از شخصیت ایشان را برای مخاطب به تصویر می کشد.
🔹این کتاب مشتمل بر ده فصل است که عناوین آن عبارتند از؛ «عباسِ علی»، «عباسِ امالبنین»، «عباسِ عباس»، «عباسِ سکینه»، «عباسِ مواسات»، «عباسِ زینب»، «عباسِ ادب»، «عباسِ حسین»، «عباسِ فرشتگان» و «عباسِ فاطمه». نویسنده در هر فصل می کوشد تا بخشی از شخصیت ابوالفضل العباس (ع) را به نمایش بگذارد.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔹 برخی از #القاب قمر منیر بنیهاشمیان
▫️القـاب ، ویژگیهـای نیـک و بـد آدمی را مشـخص میسـازد و هرکس را بر اسـاس خصوصـیتی که دارد لقـبی میدهنـد.
حضرت عباس بن علی علیهماالسلام را نیز به سـبب داشـتن صفات والا لقبهایی دادهاند،
از آنجمله :
🔻 #قمر_بنی_هاشم :حضرت عباس با رخسار نیکو و تلالؤ چهره ، یکی از آیات کمال و جمال به شـمار میرفت ، لـذا او را قمر بنی هاشم لقب داده بودنـد. در حقیقت نه تنها قمر خاندان گرامی علوي بود ، بلکه قمری درخشان در جهان اسـلام به شمار میرفت که بر راه شهادت پرتو افشانی میکرد و مقاصد آنرا برای همه مسلمانان آشکار مینمود .
🔻 #سّقا : از بزرگترین و بهترین القاب حضرت که بیش از دیگر القاب مورد علاقه ایشان بود ، پس از بسـتن راه آب رسانی به تشنگان اهلبیت توسط فرزند ناپاک مرجـانه ، قهرمان اسـلام ، بارها صـفوف دشـمن را شـکافت و خود را به فرات رساند و تشـنگان اهلبیت و اصـحاب امام را سـیراب ساخت.
🔻**#قهرمان_علقمی** : علقمه نام رودی بود که حضرت بر کناره آن به شهادت رسید و به وسیله صفوف به هم فشـرده سـپاه فرزنـد مرجانه ، محافظت می شـد تا کسـی از یاران حضـرت اباعبـدالّله را یاراي دستیابی به آب نباشد و همراهان امام و اهل بیت ایشان تشـنه بمانند. حضـرت عباس با عزمی نیرومند و قهرمانی بینظیر خود توانست بارها به نگهبانان پلید علقمه حمله کند، آنان را درهم شـکند و متواري سازد و پس از برداشتن آب ،سربلند بازگردد. در آخرین بار ،حضرت درکنار همین رود ، به شـهادت رسـید.
🔻 #حامل_اللواء : از القاب مشـهورحضرت ، پرچمدار است؛ آن حضرت به دلیل آنکه ارزنده ترین پرچمها؛ پرچم پدر آزادگان را در دست داشت به این لقب مفتخر گردید؛ سـپردن پرچـم سـپاه از بزرگـترین مقامهـاي حسـاس در سـپاه به شـمار میرفت و تنهـا دلاوران و کارآمـدان، بـدین امتیـاز مفتخر میگشـتند. حضـرت عبـاس نیز پرچم را بـا دسـتانی پولادین برفراز سـر برادر بزرگوارش به اهتزاز درآورد و از هنگام خروج از مدینه تا کربلا، همچنان در دست داشت . پرچم از دست حضـرت به زمین نیفتاد مگر پس از آنکه دو دست خود را فـدا کرد و در کنار رود علقمه به خاك افتاد.
🔻 #کبش_الکتیبه : لقبی است که به بالاترین رده فرماندهی سپاه به سبب حسن تـدبیر و دلاوري که از خود نشـان میدهـد و نیروهاي تحت امر خود را حفظ میکنـد، داده میشود . این نشان دلیري، به دلیل رشادت بی مانند حضـرت عباس در روز عاشورا و حمایت بیدریغ از لشـکر امام زمان خود به ایشان داده شد که چون نیرویی کوبنده در سـپاه برادر و صاعقه اي هولناك بر دشـمنان اسلام و پیروان باطل بود.
🔻 #سپهسالار : لقبی است که به بزرگترین شخصـیت فرمانـدهی و سـتاد نظامی داده میشود . و حضـرت را به سـبب آنکه فرمانـده نیروهاي مسـلح برادر در روز عاشورا بود و رهبري نظامی لشـکر امام را بر عهـده داشت ، اینگونه لقب داده اند.
🔻 #حامی_الظعینه : از القاب مشهور
حضرت حامی بانوان است؛ سیدجعفرحلی در قصیده استوار و زیباي خود درسوگ حضرت
به این لقب اشاره میکنـد؛ به دلیـل نقش حساس حضـرت در حمایت از بانوان حرم و اهلبیت نبوت ،چنین لقبی به حضـرت داده شـده است .
🔻 در میان مردم (( #باب_الحوائج)) است . آنان به این مطلب یقین دارند که دردمند و نیازمندي قصد حضـرت را نمیکند، مگر آنکه خداوند حاجت او را برآورده و درد و اندوهش را برطرف میسازد و گره مشکلات او را میگشاید. ابوالفضل نسیمی از رحمتهـاي الهی، دِر رحمتی از درهـایش و وسـیله اي از وسایـل اوست و او را نزد خداونـد منزلتی والا ست . این موقعیت ، نتیجه جهاد خالصانه در راه خدا و دفاع از امام خود در سـخت ترین شرایط است ؛
🔸مصـلح بزرگ، حجت خـدا و بقیـۀ الّله الاعظم، امام زمان عجل الّله تعالی فرجه الشـریف قائم آل محمد(صـّلی الّله علیه و آله ) اینچنین بر عموی بزرگوار خود سلام میدهند:
« سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمؤمنین،
همدرد بزرگ برادر که جانش را فداي او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنکه فدایی برادر بود و از او حفاظت کرد و برای رسانـدن آب به او کوشـید و دسـتانش قطع گشت. خداونـد قاتلانش، یزیـدبن رقاد و حکیم بن طفیل طایی را لعنت کند...»
منبع: المزارالکبیر،ص۴۸۶
#فضائل_اهل_بیت_علیهم_السلام
#حضرت_عباس_علیهالسلام
🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨
🌼حضرت عباس یعنی عشق
✍از صفات مشهور حضرت ابوالفضل (ع) شجاعت اوست.در جنگ صفین، امیرالمومنین علی (ع) جوان نقابداری را در سن پانزده سالگی یا هفده سالگی به میدان فرستادند که از هیبت او شجاعت ظاهر بود ، اصحاب معاویه از مبارزه با او ترسیدند ، معاویه به ابن شعثاء گفت تو به مبارزه او برو ، او گفت اهل شام مرا با ده هزار سوار برابر می دانند. هفت پسر دارم ، یکی را می فرستم.هفت پسرش را فرستاد ، آن جوان نقابدار همه را هلاک کرد.ابن شعثاء خودش به میدان جنگ آمد ، آن جوان او را نیز از پای درآورد.دیگر کسی جرأت مبارزه با او را نکرد.
💥حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) او را صدا کرد ، هنگامی که نقاب از صورت مبارکش برداشت ، دیدند قمر بنی هاشم (علیه السلام) است. در حمله به شریعه فرات چهارهزار سوار پیاده را متفرق فرمود.
📚خصایص العبّاسیّه ص138
✨میلاد حضرت عباس(ع) مبارک✨
🔰 @p_eteghadi 🔰
⭕️ سوال
⁉️ چرا به حضرت ابوالفضل لقب کاشف الکرب عن وجه الحسین داده شده است؟
🔰 پاسخ
🔹 حضرت ابوالفضل در کربلا برای دفاع از امام حسین علیه السلام رشادتهای زیادی انجام داده و غم و اندوه زیادی را از امام حسین علیه السلام دور نمود.
🔸 به عنوان نمونه امام علیه السلام در غروب تاسوعا از ایشان خواست تا به سمت سپاه دشمن برود و از آنها برای عبادت در شب عاشورا مهلت بگیرد؛ از همین رو میتوان گفت که ایشان تا زمانی که زنده بود و توان داشت، غم و اندوه را از صورت برادرش دور میکرد و همین مقدار کافی است تا بگوییم ایشان «کاشف الکرب عن وجه الحسین(ع)» بود.
🔹 اما سفارش به گفتن ۱۳۳ مرتبه ذکر «یا کاشف الکرب عن وجه الحسین، اکشف کربی بحق اخیک الحسین» که در برخی از منابع متأخر و سایتها بیان شده است، در منابع معتبر دیده نشده است. با این وجود خواندن این ذکر برای توسل به آنحضرت علیه السلام و بدون قصد اشکالی ندارد.
🌐 جهت مطالعهی بیشتر، کلیک کنید.
https://btid.org/fa/news/177831
📎 #اعتقادات
📎 #ولادت_حضرت_ابوالفضل
📎 #اعياد_شعبانيه
🔰 @p_eteghadi 🔰
💢وجه تسمیه عباس ع💢
چرا به حضرت ابوالفضل ع ؛ عباس گفته اند؟
✅می دانیم که هر اسمی بار معنایی قوی دارد بخصوص اهل بیت ع نام فرزندان خود را با توجه به بصیرت معنوی که داشتند و از روحیات و خلق و خوی آنها اطلاع داشتند؛ نامگذاری می کردند.
حال اینکه حضرت عباس ع را عباس نامیدند؛چه بار معنایی داشته است؟
عباس (اسم مبالغه است)در لغت به معنای بسیار ترشرویی وشیری که شیران دیگر از او بترسند و فرار کنند.
📒معارف و معاریف ج7ص206
اما اینکه حضرت عباس ع را عباس نامیده اند بخاطر این استکه
کانت الاعداء ترجف ابدانهم و ترتعد مفاصلهم و تعبس وجوههم خوفا اذا برز الیهم العباس ع و العباس فیهم ضاحک متبسم
📕معالی السبطین ج1ص431
عباس ع را عباس نامیدند چون وقتی دشمنان با ایشان روبرو می شدند بدنهایشان می لرزید و لرزه بر مفصلهایشان می افتاد و چهره هایشان از ترس روبرو شدن با عباس ع در نبرد ؛ عبوس میگشت در حالیکه چهره عباس ع گشاده و متبسم بود...
👌پس عباس ع شخصیتی خشن و ترسناک و تروشرو نداشت بلکه عبوس در برابر دشمنان بودند بلکه دشمنان در برابر ایشان از ترس مرگ ؛ عبوس می شدند...لذا ایشان را با عنایت به این خصوصیت شان در آینده عباس نامیدند....
🔰 @p_eteghadi 🔰
سرباز امام زمان{عج}:
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت
(قسمت ۵)
🔰کنار هر نوشته چیزی شبیه یک تصویر کوچک وجود داشت.
وقتی به آن خیره می شدیم مثل فیلم به نمایش در می آمد،
درست مثل قسمت ویدئو در موبایل های جدید فیلم آن ماجرا را مشاهده میکردیم با تمام جزئیات.
یعنی در مواجهه با دیگران حتی فکر افراد را هم میدیدیم لذا
نمی شد هیچ کدام از این کارها را انکار کرد.
غیر از کارها حتی نیت های ما ثبت شده بود.آنها همهچیز را دقیق نوشته بودند.
✨جای هیچگونه اعتراضی نبود، تمام اعمال ثبت بود.
هیچ حرفی هم نمیشد زد...
💠اما خوشحال بودم که از کودکی همیشه همراه پدرم در مسجد و هیئت بودم و خودم را از همین حالا در بهترین درجات بهشت می دیدم!
💥همینطور که به صفحه اول نگاه میکردم و به اعمال خودم افتخار می کردم یک دفعه دیدم یکی یکی اعمال خوبم در حال محو شدن است!!
⚫️ صفحه ای که پر از اعمال خوب بود ناگهان تبدیل به کاغذ سفید شده بود!
🔷با عصبانیت به آقایی که پشت میز نشسته بود گفتم: چرا اینها محو شد؟مگه من این همه کارهای خوب نکرده ام؟
🔰گفت:بله درسته،اما همان روز غیبت یکی از دوستانت را کردی.اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد.
🔘با عصبانیت گفتم چرا، چرا همه اعمال من؟؟ او هم غیرمستقیم اشاره کرد به حدیثی از پیامبر که می فرماید:
سرعت نفوذ آتش در گیاه خشک، به پای سرعت اثر غیبت در نابودی حسنات بنده نمی رسد.
🔹رفتم صفحه بعد.
🔮آن روز هم پر از اعمال خوب بود،نماز اول وقت مسجد، بسیج، هیئت،رضایت پدر مادر و..
تمام اعمال خوب، مورد تایید من بود.
🔍آن زمان دوران دفاع مقدس بود و خیلی ها مثل من بچه مثبت بودند،خیلی از کارهای خوبی که فراموش کرده بودم تماماً برای من یادآوری می شد،اما با تعجب به یکباره مشاهده کردم که دوباره تمام اعمال من در حال محو شدن است!
❗️گفتم: این دفعه چرا!
من که در این روز غیبت نکردم؟
✅جوان گفت: یکی از رفقای مذهبیت را مسخره کردی،این عمل زشت باعث نابودی اعمال شد. سپس بدون اینکه حرفی بزند آیه ۳۹ سوره یاسین برایم یادآوری شد:
⛔️ روز قیامت برای مسخره کنندگان روز حسرت بزرگی است.
"یا حسره علی العباد ما یاتیهم من رسول الا کانوا به یستهزون"
♻️خوب به یاد داشتم که به چه چیزی اشاره دارد.
من خیلی اهل شوخی و سرکار گذاشتن رفقا بودم. با خودم گفتم اگه اینطور باشه که خیلی اوضاع من خرابه...!
🔷رفتم صفحه بعد، روز بعد هم کلی اعمال خوب داشتم اما کارهای خوب من پاک نشد. با اینکه آن روز هم شوخی کرده بودم اما در این شوخی ها با رفقا گفتیم و خندیدیم اما به کسی اهانت نکردیم.
🔆 غیبت نکرده بودم،هیچ گناهی همراه با شوخی های من نبود. برای همین شوخی ها و خنده ها به عنوان کار خوب ثبت شده بود.
✅با خودم گفتم: خدا را شکر. یاد حدیثی افتادم که امام حسین علیه السلام می فرماید:
برترین اعمال بعد از اقامه نماز شاد کردن دل مومن است. البته از طریقی که گناه در آن نباشد..
📿خوشحال شدم و رفتم صفحه بعد با تعجب دیدم ثواب حج در نامه عمل من ثبت شده!
🔅به آقایی که پشت میز نشسته بود با تعجب و لبخند گفتم: من که در سنین نوجوانی مکه نرفتم.
💥گفت:ثواب حج ثبت شده، برخی اعمال باعث می شود که ثواب چندین حج در نامه عمل شما ثبت شود، مثل اینکه از سر مهربانی به پدر و مادر نگاه کنید، یا مثلاً زیارت با معرفت امام رضا علیه السلام و...
⚡️ اما دوباره مشاهده کردم که یکی یکی از اعمال خوب من در حال پاک شدن است دیگر نیاز به سوال نبود خودم مشاهده کردم که آخرش با رفقا جمع شده بودیم و مشغول اذیت کردن یکی از دوستان بودیم.
❄️یاد آیه ۶۵ سوره زمر افتادم که میفرمود برخی اعمال باعث حبط و نابودی اعمال خوب انسان میشود...
🔆به دو نفری که در کنارم بودند گفتم: شما یک کاری بکنید! همینطور اعمال خوب من دارد نابود می شود!!
🍃سری به نشانه ناامیدی و این که نمیتوانند کاری انجام دهند برایم تکان دادند.
همینطور ورق میزدم و اعمال خوبی را میدیدم که خیلی برایش زحمت کشیده بودم اما یکی یکی محو میشد...
🔴فشار روحی شدیدی داشتم،کم مانده بود دق کنم...
نابودی همه ثروت معنوی ام را به چشم می دیدم اما نمی دانستم چه کار کنم...
ادامه دارد...
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠امام سجاد(ع):
نشانه های مومن پنج چیز است؛پرهیزگاری در خلوت،صدقه در حالت نیازمندی،شکیبایی هنگام مصیبت،بردباری هنگام خشم و راستگویی هنگام ترس.
الخصال،ص۲۴۵
🔰 @p_eteghadi 🔰
#هر_روز_با_نهج_البلاغه
به فرموده امام باقر علیهالسلام روزی #امام_سجاد علیه السلام در حضور پیروانش پرسید که کدام یک از شما میپذیرد که تکه آتش داغی را در دست گیرد و بهاندازه ای نگه دارد که خاموش شود. حاضران همگی خاموش ماندند و کسی پاسخ نگفت، ولی امام باقر علیهالسلام برخاست و به پدر عرض کرد اگر اجازه فرمایید من چنین کنم لیکن امام سجاد علیه السلام فرمود که مرادم تو نبودی، تو از منی و من از تو، مقصودم اینان اند.
👇👇👇👇
امام زینالعابدین علیهالسلام سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و سپس فرمود چه بسیار است وصف و تعریف و چه اندک است عمل! اهل عمل اندک اند! آری اهل عمل اندک اند! اکنون بدانید که ما اهل عمل و اهل سخن را بهخوبی میشناسیم و این را برای سرگردان کردن شما نگفتیم بلکه خواستیم نیکان شما را بیازماییم و آثارتان را ثبت کنیم.
امام باقر علیهالسلام فرمود هنگامیکه این سخن را از پدرم شنیدم به خدا سوگند مثل آن بود که زمین آنان را از شدت شرم و خجالت به خود لرزاند. چندانکه مردی را دیدم عرق خجالت از سر و رویش ریزان بود و چشم از زمین برنمیداشت.
#امام_سجاد علیهالسلام که وضع آنها را دید، فرمود:خدا رحمتتان کند، من هدفی جز خیر نداشتم؛ بهشت درجاتی دارد:مرتبه اهل عمل، چنان است که از اهل سخن کسی بدان نرسد و درجه اهل سخن نیز به گونهای است که جز ایشان کسی ادراک نکند.
امام باقر علیه السلام به خدای سوگند یاد فرمود، همین که پدرشان این سخن را فرمود، چنان بود که گویی بند از پای پیروان ایشان گشوده باشد.
📚کتاب سلونی قبل ان تفقدونی(تحریر نهج البلاغه) جلد 1 صفحه 504
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی
#میلاد_امام_سجاد
🔰 @p_eteghadi 🔰
✍توصیه های حاج محمد اسماعیل دولابی (رحمة الله علیه) در خصوص زندگی مومنانه:
1.هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
2.زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذ کر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
3.اگر غلام خانهزادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.
4.گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.
5.موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔰 انسان شناسی از منظر سجاد (علیه السّلام)
💠 شما این دعای نورانی عرفه #امام_سجاد (سلام الله علیه) را در #صحیفه_سجادیه می خوانید. وجود مبارک حضرت در دو جا، دو حرف زد؛ هر دو هم (حق و صدق لا ریب فیه). یکی بالای منبر مسجد شام بود که به همه دشمنان گفت: مردم! بدانید در تمام روی زمین مردی به عظمت من نیست، و درست گفت. فرمود: امروز مشرق عالم و مغرب عالم بروید، کسی مثل من باشد؛ نیست! (انا ابن کذا، انا ابن کذا، ... دنی فتدلّی فکان قاب قوسین او ادنی)*، دیگر مثل من کسی روی کره زمین نیست.
همین امام #سجاد در #دعای_عرفه که در صحیفه سجادیه است به خدا عرض می کند: خدایا! از من پَست تر در تمام عالم کسی نیست؛ (انا اقلّ الاقلیّن و اذّل الاذلّین مثقال الذّره او دونها)*. چرا؟ چرا از من پَست تر احدی نیست؟ برای اینکه من می فهمم هر چه دارم از توست، از خودم چیزی نیست؛ دیگران نمی فهمند! دیگران اسلامی حرف می زنند و قارونی فکر می کنند؛ #قارون چه می گفت؟ گفت: (انما اوتیته علی علم عندی)*، من خودم زحمت کشیدم و این طور شدم!
همین امام سجاد که بالای منبر شام آن فرمایش را فرمود؛ حقّ لا ریب فیه، درست فرمود. فرمود: در تمام روی زمین مردی مثل من نیست، درست گفت؛ در دعای #عرفه همین صحیفه سجادیه به خدا عرض می کند که پَست تر از من احدی نیست، برای اینکه من می دانم هر چه دارم از توست، خودم چیزی ندارم؛ آنها نمی دانند!! (انا اقلّ الاقلیّن و اذّل الاذلیّن مثقال الذّره او دونها). این بیان نورانی حضرت در دعای عرفه صحیفه سجادیّه است.
📌 الاحتجاج للطبرسی / جلد ۲ / صفحه ۳۱۱
🔰 @p_eteghadi 🔰
🕊امام سجّاد علیه السلام:
از ترك زشتى خوددارى مكن، حتّى اگر بدان شهره شده باشى و در بازگشت به خوبى، بى رغبت مباش هر چند به ترك آن شهره شده باشى و مبادا كه به گناهت خوشحالى كنى كه خوشحالى به آن از ارتكابش بزرگتر است
لا تَمتَنِع مِن تَرك القَبيحِ وإن كُنتَ قَد عُرِفتَ بِهِ ، ولا تَزهَد في مُراجَعةِ الجَميلِ وإن كُنتَ قَد شُهِرتَ بِتَركِهِ، وإيّاك والابتِهاجَ بِالذَّنبِ؛ فَإنّ الابتِهاجَ بِهِ أعظَمُ مِن رُكوبِهِ
📚 أعلام الدين صفحه 299
🔰 @p_eteghadi 🔰
سرباز امام زمان{عج}:
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت
قسمت ششم
💠خیلی ناراحت بودم،ای کاش کسی بود که میتوانستم گناهانم را گردن او بیاندازم و اعمال خوبش را بگیرم.
اما هرچی میگذشت بدتر میشد..
🔆جوان پشت میز ادامه داد: وقتی اعمال شما بوی ریا بدهد پیش خدا هیچ ارزشی ندارد. اعمال خالصت را نشان بده تا کارت سریع حل شود.
✅ همانطور که با ناراحتی کتاب اعمال را ورق می زدم ناگهان دیدم بالای صفحه با خط درشت نوشته شده:
🔅نجات یک انسان🔅
🔷خوب به یاد داشتم که ماجرا چیست.
به خودم افتخار کردم وگفتم: خدا راشکر این کار را واقعاً خالصانه برای خدا انجام دادم.
🔮 ماجرا از این قرار بود که یک روز در دوران جوانی با دوستانم برای شنا کردن اطراف سد زاینده رود رفته بودیم.
رودخانه پر از آب بود.
🛡ناگهان صدای جیغ و داد یک زن و مرد همه را میخکوب کرد.
یک پسر بچه داخل آب افتاده بود و دست و پا میزد.
🔵 من شنا و غریق نجات بلد بودم.
آماده شدم که به داخل آب بروم اما رفقایم مانع شدن آنها گفتند اینجا نزدیک سد است و خطرناک...
🔸 اما یک لحظه با خودم گفتم: فقط برای خدا و پریدم توی آب.
خدا را شکر که توانستم این بچه را نجات بدهم .او را به ساحل آوردم و با کمک رفقا بیرون آمدیم.
♦️پدر و مادرش از من تشکر کردند و شماره تماس و آدرس من را گرفتند.
💠 این عمل خالصانه خیلی خوب در پیشگاه خدا ثبت شده بود.خوشحال بودم که لااقل یه کار خوب با نیت الهی پیدا کردم.
⛔️اما یکباره مشاهده کردم که این عمل خالصانه هم در حال پاک شده است!!
❗️ با ناراحتی گفتم:مگر نگفتی فقط کارهایی که خالصانه برای خدا باشد حفظ میشود؟؟ من این کار را فقط برای خدا انجام دادم،پس چرا دارد پاک میشود؟؟
☘جوان لبخندی زد و گفت: درست میگویی اما شما در مسیر برگشت به سمت خانه با خودت چه گفتی؟
⚡️یکباره فیلم آن لحظات را دیدم.. نیت درونی من مشغول صحبت بود! من با خودم می گفتم: خیلی کار مهمی کردم.. اگر جای پدر و مادر این بچه بودم به همه خبر می دادم که یک جوان به خاطر فرزند ما خودش را به خطر انداخت.
💥اگر من جای مسئولین استان بودم یک هدیه حسابی تهیه میکردم و مراسم ویژه می گرفتم اصلا باید خبرنگاری ها و روزنامه ها با من مصاحبه کنند..
❄️خلاصه فردای آن روز تمام این اتفاقات افتاد، روزنامهها با من مصاحبه کردند. استاندار همراه با خانواده آن بچه به دیدنم آمد و یک هدیه حسابی برای من آوردند.
✨جوان پشت میز گفت: اول برای رضای خدا کار کردی اما بعد خرابش کردی! آرزوی اجر دنیایی کردی و مزدت را هم گرفتی درسته؟
🍂گفتم راست می گویی.. همه اینها درست است.
بعد با حسرت عظیمی گفتم: چه کار کنم دستم خیلی خالیه.
☘جوان پشت میز گفت:خیلی ها کارهایشان را برای خدا انجام میدهند اما باید تلاش کنند تا آخر این اخلاص را حفظ کنند. بعضی ها کارهای خالصانه را در همان دنیا نابود میکنند!
🌾حسابی به مشکل خورده بودم.. اعمال خوبم به خاطر شوخی ها و صحبت های پشت سر مردم و غیبتها نابود میشد و اعمال زشت من باقی می ماند.
🍃البته وقتایی که یک کار خالصانه انجام داده بودم همان عمل باعث پاک شدن کارهای زشت میشد،چرا که در قرآن آمده بود: ان الحسنات یذهبن السیئات..کارهای نیک گناهان را پاک میکند.
🌿زیارت های اهل بیت در نامه عمل من بسیار تاثیر مثبت داشت.البته زیارت های با معرفتی که با گناه آلوده نشده بود.
🌕اما خیلی سخت بود!
هر روزِ ما دقیق بررسی و حسابرسی میشد کوچکترین اعمال مورد بررسی قرار می گرفت.
🍀به یکی از روزهای دوران جوانی رسیدیم اواسط دهه هشتاد!
🥀 یکدفعه جوان پشت میز گفت: به دستور آقا اباعبدالله الحسین ۵ سال از اعمال شما را بخشیدیم و این ۵ سال بدون حساب طی می شود.
💥با تعجب پرسیدم یعنی چی؟
گفت: یعنی پنج سال گناهان شما بخشیده شده و اعمال خوبتان باقی می ماند.
❄️نمیدانید چقدر خوشحال شدم.۵ سال بدون حساب و کتاب!!
گفتم: علت این دستور آقا برای چه بود؟
🍀 همان لحظه به من ماجرا را نشان دادند..
ادامه دارد..
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔵 اهل قم و در های بهشت!
✍ از امام رضا (ع) نقل شده: «برای بهشت هشت در است و یکی از آنها برای اهل قم است.»
مراد از اهل قم هم این نیست که صرفا هر که در یک منطقه جغرافیایی خاصی به نام قم زندگی میکند، بلکه چون در طول تاریخ قم نماد مؤمنان اهل ولایت و خضوع و عبادت بوده است، از این رو دری از بهشت به آن اختصاص یافته است.
امام صادق (ع) فرمود: «قم معدن شیعیان ماست.»
لذا هر که اهل ولایت و ولایت مدار باشد قمی است.
📚 کتاب بهشت و جهنم، استاد عالی
🔰 @p_eteghadi 🔰
💢 سرانجام دنیا
💠 امام علی علیه السلام فرمودند:
🍃 إنَّ لِلَّهِ مَلَكاً يُنَادِي فِي كُلِّ يَوْمٍ: لِدُوا لِلْمَوْتِ، وَ اجْمَعُوا لِلْفَنَاءِ، وَ ابْنُوا لِلْخَرَابِ.
🔹 خداوند فرشته اى دارد كه همه روز بانگ مى زند بزاييد براى مردن، و گردآورى كنيد براى فنا، و بنا كنيد براى ويران شدن!
📚 حکمت 132 نهج البلاغه
✍️ در حقیقت امام علی علیه السلام روى سه چیز از مهم ترین مواهب زندگى دنیا انگشت گذارده و سرانجام همه آنها را روشن ساخت: فرزندان که عزیزترین سرمایه انسان اند و اموال که براى آن زحمت فراوان مى کشد و بناهاى مجلل که گاه قسمت عمده عمر خود را صرف آن مى کند.
👈 امام علی علیه السلام مى فرماید: هیچ یک از اینها بقا و دوامى ندارد و سرانجام گرد و غبار فنا بر روى همه آنها مى نشیند تنها چیزى که براى انسان باقى مى ماند اعمال خیر و نیکى هاست که نزد خدا ذخیره مى شود.
🔗 https://btid.org/fa/photogallery/194908
📎 #اعتقادات
📎 #اخلاق
📎 #امامت
📎 #نهجالبلاغه
🔰 @p_eteghadi 🔰
امام علی علیه السلام:
بَادِرُوا الْعَمَلَ وَ خَافُوا بَغْتَةَ الْأَجَلِ فَإِنَّهُ لَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الْعُمُرِ مَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الرِّزْقِ مَا فَاتَ الْيَوْمَ مِنَ الرِّزْقِ رُجِيَ غَداً زِيَادَتُهُ وَ مَا فَاتَ أَمْسِ مِنَ الْعُمُرِ لَمْ يُرْجَ الْيَوْمَ رَجْعَتُهُ
در اعمال نيكو شتاب كنيد، و از فرارسيدن مرگ ناگهانى بترسيد، زيرا آنچه از روزى كه از دست رفته، اميد بازگشت آن وجود دارد، اما عمر گذشته را نمى شود باز گرداند، آنچه را امروز از بهره دنيا كم شده مى توان فردا به دست آورد امّا آنچه ديروز از عمر گذشته، اميد به بازگشت آن نيست
نهج البلاغه، از خطبه 114
🔰 @p_eteghadi 🔰
⭕️ سوال
‼️ در روايات اهل بیت(علیهمالسلام) گاهی مطالبی دیده میشود که با علوم امروز بشر سازگاری ندارد.
⁉️ آیا این احادیث با احاطهی علمی امام به تمام دانشها و آگاهی معصومین(علیهمالسلام) از تمام رمز و رازهای هستی تناقض دارد؟
🔰 پاسخ
🔹 علم و عصمت امام مانع از بیان سخنان نادرست و ناصواب میگردد. بنابراین امکان خطا و اشتباه در کلام ائمه(علیهمالسلام) وجود ندارد.
🔸 علوم بشر به ویژه در عرصه پزشکی بر اساس تجربه و آزمایش پیشرفت میکند. در علوم تجربی هیچ گاه نمیتوان از قطعیت و یقین سخن گفت. شاهد این امر نیز تغییر هر روزه نظریات و گزارههای علمی است.
🔹 یکی از نکاتی که نسبت به توصیههای پزشکی و برخی روایت دیگر معصومان(علیهمالسلام) باید به آن توجه کنیم، سخن گفتن ائمه(علیهمالسلام) با توجه زبان علمی روزگار خودشان است.
🔸 به عنوان نمونه در روایتی از امام کاظم(علیهالسلام) آمده است: «با چوب ریحان و چوب [درخت] انار خلال نکنید؛ زیرا رگ جذام را تحریک می کنند.»
🔹 طبق دانش پزشکی روز، عامل بیماری جذام نوعی باکتری است و چیزی به نام رگ جذام در بدن انسان وجود ندارد.
🔸 باید توجه کنیم سخن گفتن از موجودات ریزی به نام میکروب در آن زمان حرفی نامفهوم برای مردم بود؛ به همین خاطر حضرت طبق دانش همان دوران از اصطلاح رگ جذام استفاده کردهاند.
🌐 جهت مطالعهی بیشتر، کلیک کنید.
https://btid.org/fa/news/201528
📎 #امام_زمان
🔰 @p_eteghadi 🔰
🌷عنایت حضرت زهرا(س) به #شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
✅مکاشفات شهید برونسی پشت میدان های مین «کوشک» با حضرت حضرت زهرا (س) و عبور از میدان مین
🔸صورتش را گذاشت روی خاک های نرم و رملی کوشک. حول و حوش ده دقیقه گذشت .
بالاخره عبدالحسین به حرف آمد گفت: سید کاظم! خوب گوش کن ببین چی میگم.گفت: خودت برو جلو. خودت میری سر ستون، یعنی نفر اول.
سر ستون که رسیدی، اون جا درست بر میگردی سمت راستت، بیست و پنج قدم میشماری.
مات و مبهوت، فقط نگاهش می کردم.
گفت: بیست و پنج قدم که شمردی و تموم شد، همون جا یک علامت بگذار، بعدش برگرد و بچه ها رو پشت سرخودت ببر اون جا.
وقتی به اون علامت که سر بیست و پنج قدم گذاشته بودی، رسیدی؛ این دفعه رو به عمق دشمن، چهل متر میری جلو. اون جا دیگه خودم می گم به بچه ها چه کار کنن ...
با تأکید گفت: دقیق بشماری ها.
🔸... کارها انجام شد درانتها عبدالحسین آمد و گفت: به مجردی که من گفتم الله اکبر، شما ردّ انگشت من رو میگیری و شلیک می کنی به همون طرف پیرمرد انگار ماتش برده بود.
آهسته و با حیرت گفت: ما که چیزی نمی بینیم حاج آقا ! کجا رو بزنیم؟
🔸... و بالاخره دشمن قبل از اینکه به خودش بیاید، تار و مار شد از خوشحالی کم مانده بود بال در بیارم.
🔸... فردا بی مقدمه پرسیدم جریان دیشب چی بود؟ طفره رفت. قرص و محکم گفتم: تا نگی، از جام تکون نمی خورم،کم کم اصرار من کار خودش را کرد. یک دفعه چشم هاش خیس اشک شد. به ناله گفت: باشه، برات می گم.
✨موقعی که عملیات لو رفت و توی آن شرایط گیر افتادیم، حسابی قطع امید کردم . شما هم که گفتی برگردیم، ناامیدی ام بیشتر شد و واقعاً عقلم به جایی نرسید. مثل همیشه، تنها راه امیدی که باقی مانده بود، توسل به واسطه های فیض الهی بود. توی همان حال و هوا، صورتم را گذاشتم روی خاک های نرم اون منطقه و متوسل شدم به وجود مقدس خانم حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها).
چشم هام را بستم و چند دقیقه ای با حضرت راز و نیاز کردم. حقیقتاً حال خودم را نمی فهمیدم. حس می کردم که اشک هام تند و تند دارند می ریزند. با تمام وجود می خواستم که راهی پیش پای ما بگذارند و از این مخمصه و مخمصه های بعدی، که در نتیجه شکست در این عملیات دامنمان را می گرفت، نجاتمان بدهند.
🔸در همان اوضاع، یک دفعه صدای خانمی به گوشم رسید؛ صدایی ملکوتی که هزار جان تازه به آدم می بخشید. به من فرمودند: فرمانده!
یعنی آن خانم، به همین لفظ فرمانده صدام زدند و فرمودند: این طور وقت ها که به ما متوسل می شوید، ما هم از شما دستگیری می کنیم، ناراحت نباش.
ادامه داد: چیزهایی را که دیشب به تو گفتم که برو سمت راست و برو کجا، همه اش از طرف همان خانم بود. بعد من با التماس گفتم: یا فاطمه زهرا (س)، اگر شما هستید، پس چرا خودتان را نشان نمی دهید؟!
🔸فرمودند: الان وقت این حرف ها نیست، واجب تر این است که بروی وظیفه ات را انجام بدهی...
♡شادی روح شهدا صلوات♡
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 #حکایت
💖 رستگاری به راحتی آب خوردن...!
✍ داوود رقّی می گوید:
من در خدمت امام صادق (ع) بودم که ایشان آب طلب کردند. پس از آنکه آن را نوشیدند، دیدم که بغض گلویشان را گرفت و چشمانشان پر از اشک شد.
سپس به من فرمودند:
ای داوود نفرین خداوند بر قاتل حسین(ع)،
هر بنده ای که آبی بنوشد و از حسین(ع) و خاندان او یاد کند و بر قاتل وی نفرین فرستد، خداوند در پرونده وی:
صد هزار نیکی بنویسد و
صد هزار بدی از آن پاک کند و
مقام او را صد هزار درجه بالا برد و
گویا صد هزار برده آزاد کرده باشد.
خداوند چنین بنده ای را در روز قیامت با دلی خنک محشور می گرداند.
📚 کافی ج 6 ص391
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ (نویسنده کتاب) لطفا مرا داخل خانه (بهشتی) ببرید. مشتاقم که داخلش را ببینم.
- درونش،،، درونش ساده، اما بی نهایت زیبا بود. چون از نور ساخته شده بود زیبایی اش دو چندان به نظر می رسید. خانه مادرم از یک سالن بزرگ، حدود هزار متر مربع، و چندین اتاق تشکیل شده بود. اتاقها در سمت راست سالن قرار داشتند. هر کدام به رنگی متفاوت از بقیه. مثلا سقف و دیوارهای یک اتاق از نور سبز ساخته شده بود؛ دیگری از نور کرم. اتاق سبز، اتاق مخصوص عبادت بود؛ اتاق کرم، مخصوص اقامت مهمان، آهان! بین این دو اتاق، یک استخر بزرگ قرار داشت.
- (نویسنده) مگر ارواح، شنا می کنند؟!
- آره. شنا می کنند؛ اما خیس نمی شوند. نه آب اثیری استخر، خیس شان می کند؛ نه باران های اثیری.
- (نویسنده) در آن خانه، اثاثیه وجود نداشت؟ مبل، صندلی، فرش و....
- مبل و صندلی و تخت اثیری وجود داشت. از جنسی نرم تر، لطیفتر و سبکتر از ابر. این وسایل بر کف اتاق ها - که از نور بود - گذاشته شده
بودند.
📚 کتاب آن سوی مرگ
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 ورود به جهنم
به تعبیر قرآن راه بهشت از جهنم میگذرد و همه انسان ها بیاستثنا باید وارد جهنم شوند:« هیچ کدام از شما انسان ها نیست، مگر این که وارد جهنم میشود و این حکم حتمی خداست. (سوره مریم آیه ۷۱)
از پیامبر اکرم (ص) پرسیدند: آقا شما هم وارد جهنم میشوید؟ فرمودند بله ولی مثل برق عبور میکنیم.
و در روایتی دیگر نقل شده است که فرمودند: وقتی مؤمنین از جهنم عبور میکنند، جهنم به آنها میگوید: ای مومن زودتر برو که نور تو شعله من را خاموش کرد!
📚 قیامت و حشر
🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨
💢دلسوزی ملک الموت برای دو نفر
✍روزی رسول خدا (ص) نشسته بود ، عزرائیل به زیارت آن حضرت آمد ، پیامبر (ص) از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسانها هستی ، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی رحم آمد؟
عزرائیل گفت: در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:اولی روزی دریا طوفانی شد و امواج سهمگین دریا یک کشتی را در هم شکست، همه سرنشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت، او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند ، در این میان فرزند پسری از او متولد شد ، من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم ، دلم به حال آن پسر سوخت.
دومی هنگامی که شداد بن عاد ، سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بی نظیر خود پرداخت ، و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد، و خروارها طلا و گوهرهای دیگر برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل شد وقتی که خواست از آن دیدار کند، همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب بر زمین نهاد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را قبض کنم آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت از این رو که او عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود ، اسیر مرگ شد.
در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و گفت: ای محمد! خدایت سلام میرساند و میفرماید: به عظمت و جلالم سوگند که آن کودک همان شداد بن عاد بود، او را از دریای بی کران به لطف خود گرفتیم ، بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم ،
💥در عین حال کفران نعمت کرد ، و خودبینی و تکبر نمود ، و پرچم مخالفت با ما برافراشت ، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت ، تا جهانیان بدانند که ما به کافران مهلت میدهیم ولی آنها را رها نمیکنیم
📚جوامع الحکایات ، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی ،ص۳۳۰
🔰 @p_eteghadi 🔰